پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست
زمينه و هدف: بيماري هاي پوستي درايام حج به علت شرايط آب و هوايي، ازدياد جمعيت، تحرک هاي زياد حاجيان، تغيير شرايط زندگي و هيجان ها و استرس مي توانند مشکل زا باشند. مطالعه ها در مورد بيماري هاي شايع پوستي درايام حج کم است و اين مطالعه با هدف تعيين فراواني بيماري هاي پوستي در ايام حج صورت گرفت. روش اجرا: اين مطالعه توصيفي مقطعي است که در ايام حج سال هاي 1372 و 1378 در درمانگاه هاي تخصصي پوست صورت گرفت و طي آن بيمارها توسط متخصص پوست مورد معاينه قرار گرفتند و نشانه هاي دموگرافيک آن ها، فراواني مطلق و نسبي بيماري ها و حاد و مزمن بودنشان، مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها: در سال 1378 تعداد 362 بيمار پوستي مورد بررسي قرار گرفت و شايع ترين گروه بيماري هاي پوستي به ترتيب اگزما و اختلال هاي وابسته (35.9%)، آسيب هاي حرارتي و مکانيکي (17.6%) و عفونت ها (16.5%) بود که در مجموع 70% بيماري هاي پوستي را تشکيل مي دادند. در سال 72 تعداد 560 نفر پوستي مورد معاينه و بررسي قرار گرفتند و شايع ترين گروه بيماري هاي پوستي به ترتيب عفونت ها (19.3%)، اگزما و اختلال هاي وابسته (18.6%) و اختلال هاي ضمايم پوستي (16.4%) بود که در مجموع 54.2% بيماري ها را تشکيل مي دادند. نتيجه گيري: با توجه به فراواني بيش تر سه گروه از بيماري هاي پوستي در سال هاي 1372 و 1378 با برنامه ريزي دقيق و بالابردن سطح آگاهي زائران نسبت به مشکل هاي پوستي مي توان از بسياري از اين بيماري ها پيش گيري کرده يا با درمان به موقع از مشکل هاي بعدي آن کاست و براي زائران به شرايط بهتري فراهم کرد.
نسخه قابل چاپ
زمينه و هدف: آفتوز راجعه دهان، بيماري عود کننده اي است ک با زخم هايي مشخص مي شود که مخاط دهان را درگير مي کند. هدف از اين مطالعه مقايسه فلور ميکروبي و pH دهان بيماران مبتلا به آفتوز راجعه دهان در حين حمله هاي آفت و در زمان بهبودي بود. روش اجرا: دراين مطالعه توصيفي تحليلي و با روش نمونه گيري غيرتصادفي ساده از 28 بيمار مبتلا به آفتوز راجعه دهان در دو مرحله حاد و بهبودي، از مخاط دهان جهت کشت در محيط هاي هوازي و بي هوازي نمونه گيري و pH دهان تعيين شد. يافته ها: در فلور دهان در مراحل حمله بيماري و بهبودي ضايعه ها در محيط هاي هوازي از نظر رشد استرپتوکوک هاي غيراز گروه A و باسيل هاي گرم مثبت تغييري مشاهده نشد. در 3 بيمار (10.7%) در مرحله حمله بيماري، استافيلوکوک اورئوس رشد کرد در حالي که درمرحله بهبودي در 2 مورد (7.1%) اين ميکروب رشد کرد که از نظر آماري اين اختلاف معني دار نبود. از نظر رشد استرپتوکوک گروه A و باسيل هاي گرم منفي نيز اختلاف معني داري ديده نشد. در مقايسه رشد ميکروب ها در محيط هاي بي هوازي، رشد استرپتوکوک هاي غير گروه A در مرحله حمله بيماري افزايش قابل ملاحظه اي نشان داد: 71.4% در مقابل 39.3% (P<0.01). در مورد ساير ميکروب ها اختلاف قابل توجهي مشاهده نشد. از نظر pH دهان در 53.3% افراد در زمان حمله بيماري افزايش pH ديده شد و در 20% کاهش وجود داشت در حالي که در 26.7% تغييري در pH ديده نشد. نتيجه گيري: در آفت راجعه دهاني، افزايش رشد قابل ملاحظه استرپتوکوک هاي غير گروه A در مرحله حمله بيماري مشاهده مي شود. PH دهان نيز در اکثريت بيماران در مرحله حمله بيماري افزايش نشان مي دهد.
آرتريت روماتوئيد يک بيماري التهابي مزمن مفاصل است که تظاهرهاي خارج مفصلي مختلفي دارد. از جمله تظاهرهاي خارج مفصلي آن تظاهرهاي پوستي برجسته اي است که امکان دارد ابتدا يک متخصص پوست با آن ها روبه رو شود. دراين مقاله تلاش شده است که به برخي از تظاهرهاي پوستي اختصاصي و غيراختصاصي آرتريت روماتوئيد مانند ندول هاي روماتوئيد، ندولوز تشديد شده، واسکوليت روماتوئيد، باي واترز، پيودرماگانگرونوزوم و درماتوزهاي نوتروفيلي روماتوئيد اشاره شود. بعضي ازاين تظاهرها مانند ندول هاي زيرجلدي روماتوئيد بسيار شايع و بعضي از آن ها نيز بسيار نادر هستند.
سندرم پروتئوس متشکل از افزايش رشد غير قرينه هر قسمتي از بدن، خال اپيدرمال، مالفورماسيون هاي عروقي و توده هاي زيرجلدي مشابه ليپوم است. در هر دو جنس به نسبت مساوي ديده مي شود و انتقال ژنتيکي ندارد. در اين گزارش پسر 16 ساله مبتلا به سندرم پروتئوس با افزايش رشد غير قرينه اندام هاي تحتاني، ماکروداکتيلي، cerebrifrom hypertrophy کف پاها، ضايعه هاي پوستي و استخواني معرفي مي شود.
بيمار خانم 48 ساله خانه داري است که با دو تاول حاوي خون روي سطح پشتي انگشت دوم و پنجم دست چپ (بند ديستال) مراجعه کرده است. ضايعه از 5 روز پيش ايجاد شد، که در ابتدا به صورت يک پاپول حساس و تحريک پذير بود و درحال حاضر در زمينه ادماتو و اريتماتو يک تاول حاوي خون وجود دارد. در سطح پشتي دست، کمي ادم مشهود است. در معاينه لنفادنوپاتي زير بغلي لمس نشده علايمي از قبيل تب، ضعف، بي حالي وجود ندارد. بيمار مي گويد که حدود يک هفته پيش مقداري گوشت را درمنزل قطعه قطعه کرده است. اسمير و رنگ آميزي گرم از محتويات يکي از بول ها به عمل آمد.
بيمار خانم 65 ساله متاهل، خانه دار، اهل و ساکن شهرستان مغان است که به علت ضايعه هاي پوستي در نواحي فوقاني قفسه سينه، پشت تنه، گردن و پستان مراجعه کرده است. اين ضايعه ها از 1 سال قبل، ابتدا به صورت پلاک هاي قرمز با پوسته کم در سطح در بخش فوقاني قفسه سينه و پشت ايجاد شد و به تدريج روي گردن و هاله پستان به وجود آمد. اين ضايعه ها به صورت پلاک و پچ هاي قرمز رنگ، با قوام نرم و حاشيه نامنظم با قطر متوسط 1 تا 5 سانتي متر هستند. بيمار اظهار داشت که اين ضايعه ها در ابتدا پراکنده و به تدريج در برخي نواحي به هم پيوسته شده اند. بيمار تنها از خارش خفيف شکايت داشت. هم چنين وي سابقه هيچ گونه بيماري زمينه اي را نمي داد. بيمار درشهرستان اردبيل نمونه برداري شده و با مشاهده ارتشاح سلول هاي کوچک لنفوسيتيک در درم پاپي با نفوذ به اپيدرم با تشخيص مايکوزيس فانگوييدس به مدت 3 ماه با نئوتيگازون و استروييد تحت درمان موضعي بوده، ولي هيچ پاسخي درماني نداشته است. تشخيص شما چيست؟
پالموپلانتار كراتودرما گروه هتروژني از بيماري ها است كه يكي از انواع آن سندرم (PLS) Papillon-Lefevre است. اين بيماري نادر اتوزومال مغلوب است و با پلاك هاي كارتوتيك در آرنج ها و زانوها و آسيب شديد پري اودونتال منجر به از دست رفتن دندان ها مشخص مي شود. در اين مقاله دو برادر مبتلا به PLS معرفي مي شوند كه سابقه اي از بيماري را در خانواده خود ذكر نمي كنند.
متاستازهاي دور دست در (زمان تظاهر يا در خلال سير) سرطان هاي تخمدان زياد معمول و متداول نيست. اگر چه آدنوكارسينوم هاي اپي تليال تخمداني به ندرت به پوست دست اندازي مي كنند به طوري كه فقط در كم تر از 4% بيماران، متاستاز پوستي ديده مي شود. اين متاستازهاي پوستي نيز معمولا به شكل ندول هاي زير جلدي و به ندرت به شكل ضايعه هاي التهابي شبيه سلوليت يا عفونت هاي باكتريايي يا ويروسي تظاهر مي كنند. بافت شناسي اين كارسينوم ها در اكثر موارد به شكل آنوكارسينوم هاي سينوم هاي سروز درجه 1 يا 2 است. در اغلب موارد پيش آگهي نيز خوب نيست و لذا معمولا براي اين بيماران فقط درمان هاي علامتي توصيه مي شود. در اين مقاله بيمار مبتلا به كارسينوم تخمدان كه ضايعه هاي گسترده پوستي داشته، معرفي مي گردد.
بيمار آقاي 66 ساله اي بود كه از يك سال پيش از مراجعه در ناحيه كف دست راست و در مجاورت مچ دست به پاپول هاي كراتونيك بدون علامت و با توزيع خطي دچار شده بود. در بيوپسي ضايعه ها در قسمت فوقاني مجاري غدد اكراين ستون پاراكراتوزي شبيه كورنوييد لاملا مشاهده شد. ضمنا ناحيه اكروسيرنگيوم نيز كاملا گشادتر شده بود. بيمار از 6 سال قبل به علت داشتن نروپاتي حسي، تحت نظر متخصص اعصاب بود و در بررسي هاي آزمايشگاهي در اين بيمار پركاري تيروييد نيز كشف شد. در اين مقاله مورد جديدي از بيماري نووس پوروكراتوتيك واقع در منفذ غدد اكراين گزارش مي شود كه مكان عمده ضايعه هاي آن در كف دست است. با توجه به اين كه ضايعه ها در حدود سن 65 سالگي بروز كرده است، لذا از انواع دير هنگام بيماري محسوب مي شود.
پيودرماگانگرونوزوم يك درماتوز غير عفوني نوتروفيليك نادر است كه به طور شايع با بيماري سيستميك زمينه اي همراه است. رژيم هاي درماني متعددي گزارش شده اند. در اين جا يك مورد پيودرماگانگرونوزوم مقاوم با پاسخ خوب به تركيب سيكلوسپورين و مايكوفنولات مافتيل گزارش مي شود.
نوس اپيدرمي وروكوز خطي التهابي ILVEN درماتوزي غير شايع و يك طرفه است كه معمولا شروع پيدايش آن در دوران شيرخوارگي يا كودكي است. اغلب جنس مونث مبتلاست. كپل و ساق ها بيش تر مبتلا مي شود و خارش، مقاومت به درمان و تصوير هيستوپاتولوژي شبيه بيماري پسوريازيس از نشانه هاي آن است. از تظاهرات غير معمول ILVEN مي توان ظهور ديررس بيماري، انتشار وسيع و پاسخ به درمان را نام برد. در اين مقاله نمايشي از ILVEN دو طرفه در يك دختربچه 2 ساله همراه با مروري بر اين بيماري توصيف مي شود.
سالك لوپوييد يا سالك راجعه يك عارضه غير معمول سالك جلدي حاد است و مي تواند گرفتارهاي تشخيصي و درماني متعددي را فراهم آورد. اين بيماري در حقيقت فعال شده مجدد يك عفونت سالك جلدي حاد است. سالك لوپوييد معمولا در مجاورت يا در داخل جوشگاه ضايعه قبلي ايجاد مي شود و مي تواند تخريب شديد ايجاد كند. تشخيص آن به دليل قلت ميكروارگانيسم ها در اسمير مستقيم و بافت مشكل است. در اين جا خانم ميانسالي گزارش مي شود كه روي صورت دچار راش پوستي پايدار و پيش رونده به شكل جوشگاه ها و پاپول و ندول هاي متعدد شده است كه به دنبال سه سال بررسي هاي متعدد باليني، آسيب شناسي و آزمايشگاهي با تشخيص هاي مختلف نظير ساركوييدوز، لوپوس اريتماتو ديسكوييد و لوپوس ولگاريس تحت درمان هاي گوناگون اما با موفقيت اندك قرار گرفت و نهايتا با تشخيص سالك لوپوييد به طور موفقيت آميز با تزريق گلوكانتيم درمان شد.
معرفي بيمار: بيمار مرد 44 ساله اي است که از چند سال قبل در ناحيه گونه و پيشاني و بيني دچار ضايعه هاي ندولر و پلاک اريتماتو شده است. ضايعه هاي مزبور خود به خود ايجاد شدند و با نور تشديد نمي شوند. در ضايعه ها تغيير فصلي ذکر نمي شود با اين توضيح که ضايعه ها طي اين مدت سير بهبود و عود داشته اند. بيمار مدتي با تريامسينولون موضعي روزي 2 بار تحت درمان بوده است که اثر قابل توجهي روي ضايعه ها نداشته است به طوري که ضايعه هاي مزبور از 2 ماه قبل تشديد يافته است. در معاينه، در ناحيه گونه و بيني و پيشاني پلاکت هاي اريتماتو و انفيلتره قرمز رنگ و متعدد وجود داشته که اندازه آن ها بين يک تا چند سانتي متر متفاوت بوده است. در معاينه عمومي، مشکل خاصي وجود نداشت. سابقه تب ذکر نشد. لنفادنوپاتي و ارگانومگالي نيز يافت نشد. بررسي هاي آزمايشگاهي شامل شمارش کامل خون محيطي و سديمان، بررسي هاي کبدي و کليوي، U/A، ANA صورت گرفت که همگي طبيعي بودند. از ضايعه هاي روي صورت بيمار بيوپسي به عمل آمد.
معرفي بيمار: مرد 23 ساله اي است که از دوران کودکي دچار ضايعه هاي ماکولر قرمز رنگ در ناحيه پاها شده و ضايعه هاي مزبور به تدريج پاپولر و سپس تيره شده است. بعد از چند سال در ناحيه دست ها نيز ضايعه هاي مشابه ايجاد شده است. ضايعه هاي مزبور خود به خود ايجاد شده و قبل از ايجاد آن ها سابقه تروما يا آسيب هاي مکانيکي، شيميايي و حرارتي ذکر نمي شود. سابقه خانوادگي از نظر ضايعه هاي مشابه يا بيماري هاي پوستي ديگر، منفي است. طي اين مدت ضايعه ها بهبود خود به خودي نداشته اند و تعداد آن ها به تدريج زياد شده است. در معاينه، روي انگشتان دست و پا پاپول هاي قرمز – آبي و گاهي كراتوتيك وجود دارد. ضايعه هاي مزبور بدون درد هستند و اندازه آن ها بين 3 تا 10 ميلي متر، متفاوت است. ضايعه ها با فشار از بين نمي روند ولي با دياسکوپي تا حدي کم رنگ تر مي شوند. معاينه عمومي شامل معاينه چشم و معاينه عصبي، قلبي – عروقي و شنوايي بيمار، طبيعي است و در ساير نقاط ضايعه ها پوستي مشابه وجود ندارد. بررسي هاي آزمايشگاهي روتين شامل Diff،CBC ، تست هاي کبدي، کليوي و آناليز ادرار همگي طبيعي هستند. از ضايعه هاي انگشت پاي بيمار، نمونه برداري به عمل آمد
پسوريانس يك طرفه بيماري بسيار نادري است كه به طور شايع با خال اپيدرمال ورو كو خطي التهابي اشتباه مي شود. بيماري كه شرح داده مي شود يك مورد پسوريازيس يك طرفه در مردي 25 ساله است كه ضايعه هاي وي در امتداد خطوط بلاشكوه بود و نيمه چپ بدن را درگير كرده بود. تشخيص پسوريازيس يك طرفه در بيمار بر اساس شواهد شرح حال، علايم باليني، آسيب شناسي ضايعه و پاسخ درماني بوده است.