پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست
دختري 14 ساله با شكايت تورم انگشتان از حدود چند سال قبل مراجعه كرد. در معاينه تورم قرينه در سطح پشتي و كناره هاي فالانكس پروگزيمال انگشتان 3, 2 و 4 مشاهده شد (تصوير شماره 1). در معاينه سيستميك و پوست و مخاط بيمار هيچ نكته پاتولوژيك يافت نشد. شرح حالي از تروماي مكانيكي يا جويدن عادتي انگشتان وجود نداشت. در راديوگرافي به عمل آمده از دستان بيمار، هيچ يافته غير طبيعي گزارش نشد.
نسخه قابل چاپ
معرفي بيمار بيمار آقاي 26 ساله با شکايت ضايعه هاي تاولي در اندام ها از زمان کودکي مراجعه کرد. در معاينه، تاول هاي سفت در ديستال اندام تحتاني (تصوير شماره 1) و نازک شدن، تلانژکتازي و هيپرپيگمانتاسيون ماکولار در تنه و پروگزيمال اندام فوقاني مشاهده شد (تصوير شماره 2). آتروفي پوست، روي مفاصل اندام فوقاني به خصوص دست ها و آرنج مشهود بود (تصوير شماره 3). بيمار از حساسيت به نور شکايت داشت. سابقه فاميلي مشابه در خواهر بيمار وجود داشت.
زمينه و هدف: مقاومت به ترکيب هاي آنتي موان 5 ظرفيتي و عوارض اين داروها در درمان سالک، نياز به داروي جايگزين موثر را نشان مي دهد. هدف از اين مطالعه مقايسه اثر آزيترومايسين خوراکي و گلوکانتيم سيستميک در ليشمانيوز جلدي بود. روش اجرا: 47 بيمار مبتلا به سالک مراجعه کننده به درمانگاه پوست بيمارستان قايم (عج) مشهد به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. 20 بيمار (با 29 ضايعه) با آزيترومايسين خوارکي روزانه 500 ميلي گرم به مدت 5 روز متوالي در ماه و به مدت 4 ماه و 27 بيمار (با 58 ضايعه) با گلوکانتيم سيستميک روزانه 60mg/kg و به مدت 20 روز تحت درمان قرار گرفتند. گروه آزيترومايسين به طور ماهانه و گروه گلوکانتيم سيستميک در انتهاي درمان و سپس 1.5 ماه بعد از درمان مورد معاينه قرار گرفتند. يافته ها: در پايان مطالعه، 10.3% ضايعه ها در گروه تحت درمان با آزيترومايسين بهبود کامل، 27.6% ضايعه ها بهبودي نسبي يافته و 62.1% بهبود نشان ندادند. در حالي که در گروه تحت درمان با گلوکانتيم سيستميک 34.5% ضايعه ها بهبودي کامل و 13.8% بهبودي نسبي يافته و 51.7% بهبود نيافتند (P=0.036). نتيجه گيري: در درمان ليشمانيوز جلدي، گلوکانتيم سيستميک بر آزيترومايسين خوراکي ارجح است. تفاوت نتيجه مطالعه حاضر نسبت به مطالعه هاي پيشين مي تواند به سوش هاي متفاوت انگل مربوط باشد که به مطالعه هاي In Vitro نيازمند است. از سوي ديگر شايد به توان با طولاني تر کردن دوره درمان با آزيترومايسين خوارکي، نتايج باليني قابل قبول تري به دست آورد.
زمينه و هدف: لنتيگوي آفتابي يکي از حالت هاي شايع و خوش خيم افزايش ملانوسيت ها است که معمولا در افراد ميان سال و مسن تظاهر مي يابد و موجب نگراني آن ها مي شود. هدف ازاين مطالعه بررسي مقايسه اي اثربخشي و ايمني کرايوتراپي و اسيد تري کلرواستيک در درمان لنتيگي آفتابي پشت دست بود. روش اجرا: در اين کارآزمايي باليني ضايعه هاي لنتيگوي پشت دست 33 بيمار به صورت تصادفي تحت درمان با کرايوتراپي يا محلول اسيد تري کلرواستيک 33% قرار گرفت. قبل و بلافاصله بعد از درمان و هم چنين دو ماه بعد از درمان از ضايعه ها عکس برداري شد. ميزان بهبودي و بروز عوارض جانبي با استفاده از آزمون مربع کاي مورد مقايسه قرار گرفت. يافته ها: 25 بيمار مطالعه را به پايان رساندند که کرايوتراپي در مقايسه با اسيد تري کلرواستيک پاسخ درماني بارزتري داد (P=0.025). اما اين درمان دردناک تر بود و بهبود ضايعه ها زمان طولاني تري لازم داشت. در دو روش درماني ميزان هيپرپيگمانتاسيون پس از درمان تقريبا يکسان بود. نتايج درماني در بيماران با تيپ پوستي پايين تر به طور واضحي به تر بود. نتيجه گيري: کرايوتراپي در مورد لنتيگوي آفتابي پشت دست در مقايسه با اسيد تري کلرواستيک در افراد با تيپ پوستي پايين تر روش به تر درمان به نظر مي رسد. عارضه اصلي درمان، به ويژه در افراد با تيپ پوستي بالا هيپرپيگمانتاسيون است. در مجموع، مهم ترين معيار براي درمان بيماران با کرايوتراپي با اسيد تري کلرواستيک تيپ پوستي آنان است.
زمينه و هدف: براي حذف ضايعه هاي پيگمانته پوست مي توان ازمنابع نوري، شامل ليزر، با هدف تخريب ملانوزوم ها استفاده کرد. يکي از شايع ترين ليزرهاي مورد استفاده، ليزر Q switch Ruby با طول موج 694.3 نانومتر است. اين مطالعه به منظور بررسي نتايج درماني ليزر Q switch ruby در درمان ضايعه هاي خوش خيم پيگمانته شامل Lentigines (اعم از solar يا simplex) و لکه هاي شيرقهوه اي صورت پذيرفت. روش اجرا: بعد از معاينه و رد بدخيمي توسط دو متخصص پوست، بيماران تحت درمان با ليزر Q switch ruby قرار گرفتند. ميزان بهبودي براساس کم رنگ شدن ضايعه ها از 0 تا 100% به چهار گروه تقسيم شد. يافته ها: 90 مورد لنتيگو (81 مورد solar و 9 مورد simplex) تحت درمان با ليزر ruby قرار گرفتند. ميانگين جلسه هاي مورد نياز براي موارد سولار 0.5 1.041 و در موارد سيمپلکس 1.3 3.6 جلسه بود. اگر چه ميانگين جلسه ها با افزايش تيپ پوست افزايش مي يافت اما تفاوت آماري معني داري بين تيپ هاي مختلف پوست وجود نداشت (P=0.335). محل ضايعه نيز در تعيين تعداد جلسه هاي درماني موثر نبود (P=0.685). درتمام موارد لنتيگو ميزان بهبودي 100% بود و طي زمان پي گيري 2.3 8.7 ماه، هيچ موردي ازعود ديده نشد. در هيچ مورد از بيماران، عوارضي شامل تغييرهاي پيگمان يا فولکوليت ديده نشد. از 7 مورد لکه هاي شيرقهوه اي ميانگين نمره بهبودي 0.8 2.4 طي 0.4 3.1 جلسه درمان بود. 6 مورد از بيماران پي گيري طولاني مدت داشتند که در طي 3.1 10.2 ماه در تمام موارد به رغم بهبود اوليه عود ديده شد. نتيجه گيري: به نظر مي رسد ليزر Q switch ruby براي درمان ضايعه هاي لنتيگو در بيماران با تيپ پوستي II-IV فيتزپاتريک روش مناسبي باشد.
زمينه و هدف: سرطان هاي پوست از شايع ترين سرطان هاي بدن انسان هستند. مهم ترين عامل ايجاد کننده آن امواج ماورا بنفش خورشيد است. افراد با پوست روشن که ساعت هاي زيادي در طول روز در تماس با آفتاب هستند احتمال ابتلاي بيش تري دارند. در اين مطالعه وضعيت سرطان هاي پوست در استان يزد که يکي از مناطق کويري و پرآفتاب کشورمان است مورد بررسي قرار گرفته است. روش اجرا: مطالعه به روش data study صورت گرفت. همه موارد ثبت شده سرطان طي سال هاي 1367 تا 1375 در آزمايشگاه آسيب شناسي دانشگاه علوم پزشکي يزد مطالعه شد و سرطان هاي پوست مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها: در اين مدت 2360 مورد سرطان ثبت شده که سرطان پوست با 646 مورد (27.3%) شايع ترين سرطان و در درجه هاي بعدي و به ترتيب سرطان مثانه، معده، پستان و مري بوده است. 77% مورد سرطان پوست از نوع بازو سلولر، 17.8% موارد اسپينوسلولر، 2.8% ملانوم بدخيم و 2.4% موارد بقيه سرطان هاي پوست بوده است. بيماري در مردها 1.5 برابر شايع تر از خانم ها بود. عمده موارد در دهه هفتم و هشتم عمر ديده شد. 91.5% کل سرطان هاي پوست در ناحيه سر و گردن و صورت بود. نتيجه گيري: در استان يزد (منطقه کوير مرکزي ايران) شايع ترين سرطان هاي بدن انسان سرطان پوست است. با توجه به نوع پوست و شدت آفتاب در منطقه، لازم است براي پيش گيري از بروز بيش تر بيماري و کاهش آن تمهيدات علمي و عملي انديشيده شود.
تظاهرهاي پوستي بيماري هاي تيروئيد را مي توان به سه دسته تقسيم کرد: 1- ضايعه هاي اختصاصي مانند کيست تيروگلوسال و متاستاز پوستي بدخيمي هاي تيروئيد 2- ضايعه هاي غيراختصاصي که ثانويه به اختلال در تعادل هورمون تيروئيد ايجاد مي شود. 3- تظاهرهاي پوستي بيماري هاي سيستميک يا پوستي ديگر که مي توانند با بيماري هاي تيروئيد همراهي داشته باشند. در اين مقاله مروري جامعه بر تمامي مقاله هاي مرتبط با تظاهرها و عوارض پوستي بيماري هاي تيروئيد صورت خواهد گرفت.
مورفه آ يک بيماري با علت ناشناخته است که با اسکلروز لوکاليزه پوست مشخص مي شود. يک نوع شديد و نادر مورفه آ Disabling pansclerotic morphea of childhood است که با اسکلروز سطحي و عمقي پوست، عضله و حتي استخوان مشخص و معمولا قبل از سن 14 سالگي شروع مي شود. بيماري که در اين مقاله معرفي مي شود کودک 8 ساله اي است که با سفتي پيش رونده پوست سطح پالمار مچ و کف دست و انگشتان بدون درگيري نوک انگشتان همراه با Flexion contracture مفصل مچ و claw hand deformity در انگشتان سوم، چهارم و پنجم دست که با تشخيص Disabling pansclerotic morphea of childhood تحت درمان با پردنيزولون و هيدروکسي کلروکين و فيزيوتراپي قرار گرفت. درمان ياد شده موجب کندي در سير پيش رفت بيماري شده است.
زمينه و هدف: زگيل ها شايع ترين تظاهر باليني ويروس هاي پاپيلوماي انساني در پوست و مخاط هستند و بيش تر در پوست دست، پا، صورت و دستگاه تناسلي يافت مي شوند. تومورهاي خوش خيم به رنگ پوست با اشکال باليني متفاوت هستند و براي درمان آن ها هيچ روش درماني اختصاصي وجود ندارد. در اين مطالعه تاثير درماني تزريق بلئومايسين داخل ضايعه و کرايوتراپي روي زگيل هاي معمولي دست و پاها مقايسه شده است. روش اجرا: در اين کارآزمايي باليني 52 نفر وارد مطالعه شدند ولي فقط 44 نفر دوره درمان را تکميل کردند. زگيل ها به طور قرينه در دو دست يا در هر دو پا با تزريق بلئومايسين داخل ضايعه با غلظت 0.5mg/ml يا کرايوتراپي با نيتروژن مايع توسط کرايوگان تحت درمان قرار گرفتند. درمان حداکثر در سه مرحله با فواصل 15 روز تکرار شد. درمان توسط يک درماتولوژيست و ارزيابي ميزان بهبودي توسط درماتولوژيست ديگر صورت گرفت. اطلاعات، توسط نرم افزار SPSS تحليل و آناليز شد. يافته ها: دراين مطالعه 23 زن و 21 مرد مورد مطالعه قرار گرفتند. 253 زگيل به روش کرايوتراپي و 226 زگيل با تزريق بلئومايسين داخل ضايعه درمان شد. بهبودي با روش کرايوتراپي در 73.1% موارد و با تزريق بلئومايسين در 87.6% موارد به دست آمد (P<0.001). نتيجه گيري: ميزان بهبودي زگيل در درمان با روش تزريق بلئومايسين داخل ضايعه از روش کرايوتراپي بالاتر بود. تزريق بلئومايسين داخل ضايعه در درمان زگيل هاي دست و پا يک درمان بدون عارضه و موثر است.
زمينه و هدف: ليزر از تکنيک هاي جديدي است که در درمان بسياري از بيماري هاي پوستي از جمله هيرسوتيسم براي کاهش موهاي ناخواسته موفق بوده است. هدف از اين مطالعه مقايسه ميزان تاثير و عوارض جانبي دو سيستم ليزر آلکساندريت با طول موج 755 نانومتر و Nd-YAG با طول موج 1064 نانومتر به تنهايي و با هم در از بين بردن دايمي موها بود. روش اجرا: در يک کارآزمايي باليني اتفاقي و يک سو بي خبر 25 فرد داوطلب واجد شرايط مطالعه 4 نوبت به فاصله 8 هفته با ليزر آلکساندريت يا Nd-Yag يا هر دو با هم بر اساس پارامترهاي پيشنهادي کارخانه سازنده دستگاه در نيمه هاي لاترال و مديال ساق پا تحت درمان قرار گرفتند و پس از 1 و 8 ماه بعد از آخرين جلسه درمان، پي گيري شدند. تعداد موها در هر جلسه ويزيت با بررسي تصويرهاي تهيه شده وسيله دوربين ديجيتال و نيز با دستگاه Visiomed شمرده شد و ميزان کاهش مو به درصد از تفاضل تعداد مو در يک سانتي متر مربع در جلسه اول و آخر، تقسيم بر تعداد مو در يک سانتي متر مربع در جلسه اول محاسبه شد. شدت درد با اندکس VAS و ميزان عوارض جانبي (تاول، اسکار، تغييرهاي پيگمانتاسيون) در هر ويزيت ثبت و يافته ها با آزمون ANOVA و post hoc توکي و مربع کاي تجزيه و تحليل شد. يافته ها: 15 نفر مطالعه را به پايان رساندند و 10 نفر ديگر به دلايل مختلف (عوارض جانبي شامل بروز تاول در 2 بيمار و نداشتن تمايل به ادامه در 8 نفر) از مطالعه خارج شدند. ميانگين کاهش تعداد موها در نواحي درمان شده 8 ماه پس از آخرين جلسه با ليزر آلکساندريت، Nd-YAG و آلکساندريت + Nd-YAG با معيار Visiomed به ترتيب 21.09 61.96، 23.40 6.0.3 و 21.23 68.05 درصد و با دوربين ديجيتال به ترتيب 11.62 85.99، 16.57 73.60 و 18.08 79.61 درصد بود. اختلاف بين دستگاه ها در هيچ مورد از نظر آماري معني دار نبود (ANOVA, P>0.05). مقايسه دو به دوي دستگاه ها (Tukey test) نيز بين آن ها هيچ اختلاف معني داري را نشان نداد. ميزان بروز عوارض جانبي (هيپرپيگمانتاسيون) و درد به صورت معني دار در گروهي که به صورت توام با هر دو ليزر درمان شده بودند بيش تر بود. نتيجه گيري: هر دو سيستم ليزر آلکساندريت و Nd-YAG در از بين بردن دايمي موها بسيار موثر و کم عارضه هستند ولي استفاده توام هر دو ليزر به افزايش کارآيي منجر نمي شود ولي خطر عوارض جانبي را افزايش مي دهد.
زمينه و هدف: سرطان هاي پوست غيرملانومي(NMSC) Non melanoma skin cancer جزو شايع ترين سرطان هاي بدن هستند. با اين که مرگ و مير آن ها بالا نيست ولي مي توانند براي بيمار درجه بالايي از ناتواني ايجاد کنند. در کشور ما عواملي چون ميزان تماس با آفتاب و عادات فرهنگي و نوع پوست افراد بروز و شيوع آن ها را متفاوت کرده است. هدف از اين مطالعه بررسي ميزان بروز NMSC در استان اصفهان بود. روش اجرا: اطلاعات اين مطالعه با استفاده از اطلاعات مرکز Cancer registry استان اصفهان به دست آمده است و بروز NMSC به ازاي هر 100 هزار جمعيت محاسبه شد. يافته ها: تعداد 1681 مورد NMSC از سال 1377 تا 1381 ثبت شده بود و بروز NMSC در اين مدت، 10.67 در 100 هزار محاسبه شد. ناحيه مرکزي صورت شايع ترين محل بروزBCC و SCC بوده است. نتيجه گيري: بروز NMSC در استان اصفهان در مقايسه با کشورهاي غربي در حد کم تري است اما ميزان بروز، برابر 10.67 در 100 هزار نفر در سال است که معادل 5 الي 6 هزار مبتلا در هر سال در کشور مي شود که با تشخيص صحيح و زود هنگام مي توان از مرگ و مير و ناتواني آن ها جلوگيري کرد.
زمينه و هدف: پمفيگوس و ولگاريس شايع ترين بيماري تاولي در ايران و بسياري از کشورهاي آسيايي به شمار مي رود و به طور عمده پوست و غشاهاي مخاطي را در گير مي کند. در اين مطالعه نظريه هاي متخصصان آسيايي پوست در مورد روش هاي تشخيصي درمان اين بيماري مورد بررسي قرار گرفته است. روش اجرا: پرسش نامه اي حاوي پرسش هاي مربوط به طول مدت تجربه کاري در زمينه تشخيص و درمان بيماري پمفيگوس و ولگاريس، تعداد بيماراني ک تا کنون تحت درمان قرار داده اند، و روش هاي تشخيصي و درمان تنظيم و براي 29 متخصص پوست (23 متخصص ايراني و 6 متخصص از کشورهاي هند، کويت، ترکيه و بنگلادش) با حداقل 5 سال تجربه در اين زمينه و پذيرش حداقل 5 بيمار جديد در سال ارسال شد و از سوي آن ها تکميل و بازپس فرستاده شد. سپس داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 11.5 آناليز شد. يافته ها: 79.3% اين متخصصان زمان مراجعه بيماران را در 6 ماه اول شروع علايم ذکر کردند. مشخص شد که 65.5% افراد براي تاييد تشخيص بيماري از هيستولوژي و روش direct immunoflurescence استفاده مي کنند. هم چنين تمام متخصصان، درمان را با تجويز کورتيکواستروييد شروع مي کنند، 48.3% دوز اوليه حداقل 2mg/kg/d را ترجيح مي دهند و 89.7% تجويز يک داروي سرکوب گر ايمني به همراه کورتيکواستروييد را اولين قدم درماني خود ذکر کردند. هم چنين مشخص شد که 82.8% از متخصصان از آزاتيوپرين به عنوان انتخاب اول داروي سرکوب گر ايمني استفاده مي کنند. نتيجه گيري: در بين متخصصان با تجربه پوست در زمينه تشخيص و درمان بيماري پمفيگوس و ولگاريس نظريه هاي متنوعي به چشم مي خورد که لزوم مطالعه هايي با حجم نمونه بالا را براي دست يابي به استانداردهاي مشخص در حيطه تشخيص و درمان بيماري مطرح مي کند.