مقالات بیماریهای پوست

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

7 : بيماريهاي پوست بهار 1383; 7(3 (پياپي 27)):171-176.

گزارش يك مورد همراهي سندرم سزاري با ساركوم كاپوزي و عفونت درماتوفيتي منتشر

مرتضوي حسين,فرنقي فرشاد,صيرفي حسن,عمادي سيد ناصر*,صفر فريد

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، خیابان وحدت اسلامی، بیمارستان رازی، بخش پوست

رابطه بين ضعف سيستم ايمني با افزايش بروز بدخيمي ها و عفونت درماتوفيتي منتشر در بيماران مبتلا به سندرم سزاري بخوبي شناخته شده است. در اين گزارش بيمار 58 ساله اي معرفي مي شود که علاوه بر سابقه 2ماهه ضايعات پوستي خارش دار شديد، اخيرا دچار ضايعات پاپولر عروقي وپيگمانته در ناحيه سر آلت (glans) شده بود. در آزمايش خون بيمار لکوسيتوز با ائوزينوفيلي20% و لنفوسيت آتپيک بيش از 10% مشاهده گرديد. در نمونه برداري از تنه، وجود ميکرو آبسه پوتريه با ارتشاح لنفوسيتي درمال و آتپيسم سلولي و در اسمير خون محيطي سلولهاي Sezary و نسبت بالاي لنفوسيت هاي CD₄/CD₈=45 تشخيص سندرم سزاري را تاييد نمود. نمونه برداري از ضايعات سر آلت با نماي سلولهاي فيبروبلاست و دوکي در زمينه هموراژي مويد تشخيص سارکوم کاپوزي بود. با پيشرفت بيماري عفونت منتشر ضايعات آنولر، عفونت درماتوفيتي تريکوفيتون روبروم را تاييد نمود.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

8 : بيماريهاي پوست بهار 1383; 7(3 (پياپي 27)):179-184.

گزارش يك مورد ديسپلازي كندروا كتودرمال (Ellis- van Creveld syndrome)

علي زاده نرگس*,صدراشكوري شهريار

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي گيلان، رشت، بیمارستان رازی

سندرم Ellis-van Creveld يک اختلال مادرزادي بسيار نادر است. تظاهرات اصلي سندرم شامل پلي سينداکتيلي، کندر و ديسپلازي، آنومالي قبلي و ديپلازي اکتودرم مي باشد. در اين گزارش دختري 10 ساله معرفي مي شود که علاوه بر تظاهرات اصلي سندرم، ماکولها و پچهاي متعدد قهوه اي در ناحيه تنه و اندامهاي وي مشاهده مي شد و در بررسي هاي اکو کارديوگرافي نيز تنگي آئورت و پولمونر داشت.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

9 : بيماريهاي پوست بهار 1383; 7(3 (پياپي 27)):185-191.

گرانولوم آنولر منتشر با تظاهرات باليني شبيه اريتماجيراتوم ريپنس در يك بيمار ديابتي

اسفنديارپور ايرج*,درويش دماوندي فرشيد,فهيمي فرناز

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي کرمان، کرمان، بزرگراه امام، پردیسه افضلی پور، مرکز آموزشی-درمانی

گرانوم آنولر يک بيماري التهابي خوش خيم پوستي با علت ناشناخته است که تظاهرات باليني متفاوتي دارد. شايعترين تظاهر باليني بيماري به صورت پاپولهاي گروهي حلقوي به رنگ پوست است که معمولا از روي اندام ها بخصوص سطوح طرفي و پشتي انگشتان، دست ها، مچ ها و پشت پاها شروع مي شود. انواع باليني اين بيماري مثل لوکاليزه (محدود)، ژنراليزه (منتشر)، زيرجلدي، خطي، پرفوريتينگ و نوع پچي گزارش شده است. نوع منتشر ممکن است بصورت ضايعات پراکنده و منتشر بخصوص در ناحيه تنه تظاهر نمايد و يا به شکل ضايعات آنولار و circinate اريتماتوس شبيه اريتما مولتي فرم، اريتماميگرنس، اريتما آنولاره سنتريفوگوم و يا اريتما جيراتوم ريپنس رخ دهد. در اين گروه بيماران جز پاپولر کمتر از اريتما مشخص است. اين نوع ضايعات توسعه فرا از مرکز (centrifugal) داشته و ممکن است هيپرپيگمانتاسيون مرکزي نيز وجود داشته باشد. مورد زير، گزارش خانمي 46ساله و ديابتي است که مبتلا به گرانولوم آنولر منتشر همراه با پلاک هاي قرمز رنگ آنولر وcircinate شبيه آنولار اريتما بود. در ابتدا با توجه به علايم باليني و بافت شناسي تشخيص اريتما جيراتوم ريپنس براي وي مطرح گرديد اما يافته هاي آسيب شناسي تشخيص گرانولوم آنولر منتشر را اثبات نمود.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

10 : بيماريهاي پوست بهار 1383; 7(3 (پياپي 27)):192-194.

گزارش يك مورد كارسينوم سلولهاي پايه بر روي اسكار قديمي سالك

عزيزجلالي ميرهادي*,انصارين حبيب,ميرزازاده جواهري سعيد

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي ايران، تهران، خيابان ستارخان، شهرآرا، خيابان نيايش، مجتمع آموزشي درماني حضرت رسول اکرم (ص)

شايعترين سرطان پوست، کارسينوم سلولهاي پايه BCC) basal cell carcinoma) است که منشا آن سلولهاي واقع در لايه بازال پوست مي باشد و در افراد سفيدپوست (تيپ I و II) شايعتر است. از عوامل مستعد کننده BCC ميتوان اشعه آفتاب، تشعشات يونيزان، مسموميت ناشي از املاح آرسنيک، PUVA و اسکار را نام برد. در اين مقاله يک مورد BCC که روي اسکار قديمي سالک ايجاد شده است، در يک خانم 49 ساله معرفي مي گردد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

2 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):219-230.

بررسي مقطعي آلرژي به دستكش هاي جراحي حاوي لاتكس در كاركنان اتاق عمل بيمارستانهاي دانشگاه علوم پزشكي تهران، سال هاي 81- 1380

پورپاك زهرا*,مصداقي مهرناز,زرين آرا عليرضا,شهابي رابري شهرام,رجبي بابك,حيدرزاده مرضيه,كاظم نژاد انوشيروان,كوه كن اعظم,كاردر غلام علي

* گروه ايمونولوژي، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، خیابان دکتر قریب، مرکز طبی کودکان، مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی

مقدمه: آلرژي به لاتکس يکي از بيماري هاي مهم شغلي در کارکنان پزشکي با شيوع حدود17- 5% است.
هدف: تعيين فراواني آلرژي به دستکش هاي حاوي لاتکس و عوامل موثر بر آن در کارکنان اتاق عمل.
روش اجرا: در اين مطالعه ابتدا از طريق پرسشنامه 512 نفر از کارکنان اتاق هاي عمل از نظر حساسيت در صورت تمايل، شمارش ائوزينوفيل ها، اندازه گيري IgE تام و اختصاصي براي لاتکس، آزمون پوستي پريک براي لاتکس و آزمون پوستي pateh براي لاتکس و افزودني هاي دستکش صورت گرفت.
يافته ها: از افراد مورد بررسي 178 نفر (34.8%) شرح حال حساسيت به دستکش هاي لاتکس داشتند که 59 نفر از آنها براي انجام آزمون هاي داوطلب شدند. از اين تعداد 13نفر (22%) آلرژي نوع I به لاتکس، 3نفر (5.1%) آلرژي نوع IV و 9نفر (15.3%) هردو نوع آلرژي را داشتند. ارتباط معني دار بين آلرژي به لاتکس و سن، جنس، شغل، فصل، سابقه خانوادگي و شخصي آلرژي و نوع دستکش مشاهده نشد. بين استفاده از دستکش آشپزخانه با آلرژي نوع I به لاتکس و همچنين بين آلرژي به ساير پوششهاي پلاستيکي و آلرژي نوع IV به لاتکس ارتباط معني دار مشاهده شد.
نتيجه گيري: در اين مطالعه شيوع آلرژي به لاتکس بسيار بيشتر از ساير مطالعات است که شناسايي علل شيوع بالاي آلرژي به لاتکس در اين جمعيت نياز به بررسي بيشتر دارد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

3 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):231-236.

بررسي مبتلايان به اگزماي دست به روش Patch Test

طوسي پرويز*,حسين زاده فاطمه,رحمتي رودسري محمد,گچ كار لطيف,ماني قلم شورا

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، تهران، خیابان کارگر جنوبی، چهارراه لشگر، بیمارستان لقمان حکیم، بخش پوست، مرکز تحقیقات پوست

مقدمه: عوامل محيطي متعدد مي توانند سبب ايجاد يا بدترشدن اکزماي دست شوند.
روش اجرا: دراين مطالعه توصيفي 100 بيمار مبتلا به اکزماي دست که به بيمارستان هاي لقمان و بوعلي تهران ارجاع داده شده بودند، با استفاده از patch test حاوي 23 آلرژن (شرکت Hermal) مورد مطالعه قرار گرفتند.
يافته ها: 240 واکنش مثبت در 86 بيمار مشاهد شد. بيشترين واکنش ها مربوط به نيکل سولفات(30 مورد، 13.5%) و پتاسيم دي کرومات (28 مورد، 11.7%) بود. در گروه داراي واکنش مثبت 28 نفر مرد و 58 نفر زن و در گروه فاقد واکنش 3 مرد و 11 زن وجود داشتند(p>0.05).ميانگين سن گروه داراي واکنش مثبت11.9 ± 31.7 سال و ميانگين سن گروه فاقد واکنش 9.2 ± 24.8 سال بود (0.05>p). چهل و نه نفر از واکنش دهندگان اکزماي تحت حاد و37 نفر اکزماي مزمن داشتند. در گروه فاقد واکنش 11نفر مبتلا به بيماري تحت حاد و3 نفر مبتلا به بيماري مزمن بودند (P>0.05)
نتيجه گيري: با انجام patch test آلرژن هاي دخيل در اکزماي دست شناسايي مي شود. بعد از معلوم شدن نوع آلرژن، بيمار مي تواند از آن ماده خاص دوري کند که موجب بهبود درماتيت در فرد مزبور مي شود.

كليد واژه: patch test، اكزماي دست، آلرژن

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

4 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):237-241.

مقايسه ميزان تاثير Bath PUVA با acitretin در بيماران مبتلا به پسوريازيس

برزگري معصومه*,غني نژاد هايده,شيزرپور محمد

* دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، میدان وحدت اسلامی، بیمارستان رازی، گروه پوست

مقدمه: درمان پسوريازيس به علت عوارض رواني و ناتواني ناشي از آن از اهميت بالايي برخوردار است. در پسوريازيس نوع پلاک ژنراليزه خط اول درمان شامل فتوتراپي، استفاده از متوتر کسات و رتينوئيدها است.
هدف: مقايسه دو روش bath PUVA و acitretin در درمان پسوريازيس.
روش اجرا: چهل بيمار مبتلا به پسوريازيس نوع پلاک ژنراليزه با PASI بين 20- 15 مراجعه کننده به بيمارستان رازي تهران بعداز اخذ موافقت، انتخاب و به طور تصادفي به دو گروه 20 نفره تقسيم شدند. گروه اول تحت درمان به روش bath PUVA سه بار در هفته و گروه دوم تحت درمان با acitretin به ميزان 0.7 ميلي گرم در روز به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن قرار گرفتند. ميزان پاسخ بيماران به درمان با محاسبه PASI تعيين و مقايسه شد.
يافته ها: بيماران در گروه bath PUVA به ميزان 65% و در گروه acitretin 75% پاسخ درماني مطلوب نشان دادند. بيماران گروه اول براي پاک شدن به طور متوسط به 29 جلسه و دوز تجمعي 105.46 ژول بر سانتي متر مربع نياز داشتند.
نتيجه گيري: بيماران مبتلا به پسوريازيس به درمان با bath PUVA پاسخ دادند، اما اين پاسخ مستلزم تعداد جلسات و دوز تجمعي بيشتر بود. تفاوت هاي ذاتي و متفاوت بودن پاسخ به نور و همچنين پوست بيماران مورد مطالعه (در ايران) در مقايسه با پوست فنوتيپ I و II مي تواند توجيه کننده اين اختلاف باشد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:23 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

5 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):242-246.

بررسي 17 مورد نوروفيبروماتوزيس نوع يك همراه با بدخيمي

سيلانيان طوسي مهدي,همايي شانديز فاطمه,رضييي حميدرضا

مقدمه: نوروفيبروماتوزيس نوع يک، بيماري ارثي نسبتا شايع با انتقال اتوزومال غالب است. درميان عوارض بيماري از قبيل اختلالات عصبي، افزايش فشارخون و بدشکلي هاي اسکلتي، بدخيمي جدي ترين آن ها و علت عمده مرگ زودرس در اين بيماران است.
هدف: بررسي موارد نوروفيبروماتوزيس نوع يک همراه با بدخيمي.
روش اجرا: در يک مطالعه توصيفي گذشته نگر، 17 بيمار مبتلا به نوروفيبروماتوزيس نوع يک همراه با بدخيمي که بين سالهاي 1372 تا 1382 به بخش هاي انکولوژي بيمارستان هاي اميد و قائم مشهد مراجعه کرده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند.
يافته ها: اين بيماران شامل 11 مرد و 6 زن با ميانه سني 23 سال بودند. بدخيمي هاي مشاهده شده شامل 9 مورد تومور بدخيم غلاف عصبي محيطي، 4مورد بدخيمي هاي سيستم عصبي مرکزي، 2مورد رابدوميوسارکوما و يک مورد کارسينوماي پستان بود.
نتيجه گيري: با در نظرگرفتن اهميت تشخيص زودرس اين بدخيمي ها و به خصوص سن جوان اين بيماران، لازم است برنامه مدوني براي بررسي دوره اي اين بيماران طرح ريزي شود. همچنين پزشکان بايستي اين گروه از بيماران خود را از لحاظ علايم و نشانه هاي مشکوک بدخيمي تحت آموزش هاي لازم قرار دهند.

كليد واژه: نوروفيبروماتوزيس نوع يك، بدخيمي، اتوزومال غالب

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

6 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):247-254.

بررسي اثر Intense Pulsed Light Source بر موهاي ناخواسته

نبئي ليلا*,شيرزاديان كبريا آذر,گچ كار لطيف

* دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، خیابان کارگر جنوبی، چهارراه لشگر، بیمارستان لقمان حکیم، بخش پوست، مرکز تحقیقات پوست

مقدمه: نياز به روشي سريع و غيرتهاجمي براي از بين بردن موهاي ناخواسته، که از نظر زيبايي يکي از مشکلات مهم تلقي مي شود، منجر به استفاده از منابع نوري متنوع شده است.
هدف: تعيين اثر(Intense Pulsed Light Source (IPLS بر موهاي ناخواسته.
روش اجرا:در اين کار آزمايي باليني باز بدون گروه شاهد، 77 ناحيه آناتوميکي مختلف در 34 بيمار مراجعه کننده به درمانگاه تخصصي پوست نوين ديدگان تهران در طي سالهاي 81- 80 ، پس از ثبت اطلاعات دموگرافيک و شمارش تعداد موهاي ناحيه مورد نظر، با روش IPLS با طيف انرژي 22 الي 34 ژول برسانتي متر مربع تحت درمان قرار گرفت. تعداد دفعات درمان بين 3 تا 7 جلسه بود که به فواصل 4 الي 6 هفته انجام شد. تمامي بيماران، 6 ماه پس از آخرين نوبت درمانشان پي گيري شدند و يافته ها با استفاده از آزمون paired test مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: 6ماه پس از آخرين جلسه در 80% نواحي تحت درمان، کاهش موهاي ناخواسته به ميزان بيش از 50% (به طور متوسط23 ±72درصد) مشهود بود. عوارض جانبي در 10 بيمار ديده شد که خفيف و گذرا بود.
نتيجه گيري: IPLS را مي توان به عنوان يک روش موثر و بي خطر براي از بين بردن طولاني مدت موهاي زائد در انواع مختلف پوست ها به کارگرفت.

كليد واژه: Intense Pulsed Light Source، موهاي ناخواسته، از بين بردن مو

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

7 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):255-260.

مطالعه توصيفي انواع كچلي ها در گيلان

علي زاده نرگس*,صدراشكوري شهريار,گلچاي محمدجواد,معبودي آرش,فلاحي علي اكبر

* دانشگاه علوم پزشکي گيلان، رشت، بیمارستان رازی، بخش پوست

مقدمه: به رغم کاربرد روش هاي پي گيري و درمان هنوز بيماري هاي قارچي ناشي از درماتوفيت ها در بسياري از نقاط دنيا شيوع نسبتا بالايي دارد.
هدف: بررسي توصيفي انواع کچلي (درماتوفيتوزيس) در گيلان.
روش اجرا: اين مطالعه بر روي 217 بيمار مراجعه کننده به درمانگاه پوست بيمارستان رازي رشت از فروردين تا پايان اسفند 1381 انجام شد. در صورت مشکوک بودن ضايعه اسمير مستقيم و کشت تهيه شد.
يافته ها: 93 بيمار اسمير مستقيم(10%KOH) و کشت مثبت از نظر درماتوفيتوزيس داشتند که از اين تعداد 50 نفر زن و 43 نفر مرد بوده اند. انواع کچلي به ترتيب شيوع کچلي کشاله ران(47.2%) ،کچلي پا (12.9%) و در نهايت کچلي ناخن، دستو صورت بودند. عمده ترين عامل کچلي کشاله ران تريکوفيتون منتاگروفيت بود. شيوع کچلي کشاله ران به طور معني دار در فصول گرم بيشتر از فصول سرد بود.
نتيجه گيري: کچلي کشاله ران شايع ترين نوع کچلي در اين مطالعه بود. در شيوع بالاي اين نوع کچلي بالاخص در زنان نسبت به مطالعات قبلي، ممکن است فعاليت شغلي(کشاورزي) و نوع پوشش زنان شمال کشور نقش داشته باشد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

8 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):261-263.

بررسي سطح پرولاكتين سرم در بيماران تاولي اتوايميون پوستي: يك مطالعه مورد - شاهد

برزگري معصومه*,شمس دواچي شيدا,كيافر آرميتا

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، خیابان وحدت اسلامی، بیمارستان رازی، بخش پوست

مقدمه: پرولاکتين مي تواند به عنوان يک نوروهورمون محرک سيستم ايمني در تعدادي از بيماري هاي اتوايميون عمل کند و سطوح بالاي آن در اين بيماري ها نشان داده شده است.
هدف: اين مطالعه براي بررسي نقش احتمالي پرولاکتين در بيماري هاي تاولي اتوايميون پوستي طراحي شده است. هدف اصلي، مقايسه سطح سرمي پرولاکتين و فراواني هيپرپرولاکتينمي بين بيماران تاولي اتوايميون و گروه شاهداست.
روش اجرا: در 44 بيمار مبتلا به بيماري تاولي اتوايميون پوستي و 44 فرد سالم و همسان از نظر سن و جنس با گروه بيمار، سطح سرمي پرولاکتين اندازه گيري شد.
يافته ها: سطح سرمي پرولاکتين در گروه بيمار به طور متوسط بالاتر از گروه شاهد بود (13.2 نانو گرم در ميلي ليتر در مقابل 8.4 نانو گرم در ميلي ليتر) و 7 نفر از 44 فرد بيمار (16%) دچار هيپرپرولاکتينمي بودند که در مقايسه با گروه شاهد که هيچ موردي از هيپرولاکتينمي در آن يافت نشد اختلاف آماري معني داري وجود داشت (0.006=P).
نتيجه گيري: در اين مطالعه فراواني بالاتر هيپرپرولاکتينمي در گروه بيماران تاولي اتوايميون پوستي نسبت به افراد سالم نشان داده شد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

9 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):264-270.

همراهي پيتريازيس روبراپيلاريس محدود كودكان با هيپوپاراتيروئيدي و براكيونيشيا: معرفي يك بيمار

راثي عباس*,سلطاني عرب شاهي راضيه,صفايي نراقي زهرا

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، خیابان ستارخان، بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص)، بخش پوست

(Pityriasis rubra pilaris (PRP محدود کودکان نوعي از PRP است که با پلاک هاي اريتماتو و پوسته دار کاملا مشخص و پاپول هاي هيپرکراتوتيک فوليکولر عمدتا روي زانوها و آرنج ها تظاهر مي کند. همراهي PRP با چندين بيماري ديگر گزارش شده است. ما دراين جا پسربچه اي را گزارش مي کنيم که ازسن 6 سالگي دچار ضايعات پراکنده اريتماتو و پوسته دار و پاپول هاي هيپر کراتوتيک فوليکولر بوده است. نمونه برداري پوست منطبق برPRP بود. بيمار علاوه برPRP دچار هيپوپاراتيروئيدي و براکيونيشيا نيز بود. بر اساس مطالعات ما، تاکنون همراهي PRP با دو بيماري فوق گزارش نشده است.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

10 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):271-273.

لارو مهاجر پوستي: گزارش يك مورد

اكبري داريوش*,بليغي كامران

* گروه پوست، دانشکده علوم پزشکي تهران، تهران، میدان وحدت اسلامی، بیمارستان رازی

لارو مهاجر پوستي نوعي بيماري پوستي خود محدود شونده است و عامل آن کرمهاي گردي است که در حالت عادي انسان را آلوده نمي کند. شايع ترين علت آن Ankylostoma brazielensis، کرم قلابدار سگ و گربه است. اين بيماري در نواحي گرمسيري و نيمه گرمسيري ديده مي شود و ممکن است در کساني که سابقه مسافرت به اين نواحي را دارند نيز ديده شود . تشخيص آن نسبتا ساده است چرا که نماي باليني آن اختصاصي است. ما يک مورد از لارو مهاجر پوستي در يک مرد 37 ساله ايراني گزارش مي کنيم که پس از مسافرت به کشور مکزيک دچار اين بيماري شد. بيمار مزبور به صورت موفقيت آميز با تيابندازول خوراکي درمان شد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

11 : بيماريهاي پوست تابستان 1383; 7(4 (پياپي 28)):274-277.

تشخيص شما چيست؟

چهراقي سيدعلي*,اويسي بهروز

* خوي، خیابان امام، اول کوچه شهربانی، کد پستی 58136

بيمار مردي 19 ساله، اهل و ساکن خوي است که به علت ضايعات با الگوي اسپوروتريکوئيد در پشت و ساعد دست راست مراجعه کرده است. شروع ضايعات به صورت ندول هايي بوده است که به تدريج تعدادي اولسره و تعدادي هم به پلاک هاي زگيلي شکل تغيير شکل دادند. ساير معاينه هاي فيزيکي و نتايج آزمون هاي آزمايشگاهي نيز طبيعي بوده است. نمونه برداري از ضايعه انجام و به دو روش هماتوکسيلين ائوزين و زيل نلسون رنگ آميزي شد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:26 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بیماریهای پوست

1 : بيماريهاي پوست زمستان 1382; 7(2 (پياپي 26)):72-77.

شيوع ملاسما در بين زنان شهر اردبيل در سال 1381

عدالتخواه حسن*,اماني فيروز,رضايي فر گيتي

* گروه پوست، دانشگاه علوم پزشکي اردبيل

مقدمه: ملاسما به طرحي از پيگمانتاسيون ناحيه صورت اطلاق مي شود که لب فوقاني، گونه ها، پيشاني و چانه را درگير مي کند. بيماري عمدتا در خانمهاي 55-30 سال ديده مي شود و ممکن است يک تغيير فيزيولوژيک دوره حاملگي باشد. ماهيت دقيق اتيولوژيک ملاسما هنوز ناشناخته مانده است.
هدف: بررسي ميزان شيوع ملاسما در زنان شهر اردبيل.
روش اجرا: پژوهش حاضر يک مطالعه توصيفي - مقطعي مي باشد که در سال 1381 انجام شده است. روش نمونه گيري بصورت خوشه اي بود که در آن تعداد 855 نفر از زنان شهر اردبيل در محدوده سني 85-12 سال از 855 خانواده واقع در 25 پايگاه بهداشتي در کل شهر اردبيل انتخاب شدند (از زنان بالاي 11 سال، هر خانوار يک نفر به طور تصادفي). سپس اطلاعات مورد نياز بر اساس پرسشنامه طراحي شده از قبل، جمع آوري و با استفاده از آمار توصيفي درقالب جداول فراواني و فراواني نسبي و آمار تحليلي در قالب آزمونهاي X², ANOVA در نرم افزار آماري SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: شيوع ملاسما در بين زنان شرکت کننده در مطالعه 39.5% بود. 9.5% از زنان حامله بودند. انتشار پيگمانتاسيون عمدتا بصورت centrofacial؛ (64.7%)بود و در 40.8% موارد سابقه مثبت خانوادگي وجود داشت.
نتيجه گيري: ملاسما بيماري شايعي در اردبيل بوده و مطالعات تکميلي براي يافتن علت و درمان آن مورد نياز مي باشد.

كليد واژه:

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 29 خرداد 1391 4:27 PM