0

مقالات بيماريهاي پستان ايران

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 1 : بيماريهاي پستان ايران تابستان 1388; 2(2 (پياپي 5)):7-13.
 
شيمي درماني با رژيم هاي بر مبناي تاكسان به عنوان يك فاكتور خطر در ايجاد آمنوره ناشي از شيمي درماني (CIA)
 
نجفي صفا*,اسماعيلي جاويد غلام رضا,مهرداد ندا,رجايي الهه,علوي نسرين السادات,الفت بخش آسيه,نجفي معصومه,بهرامي عليرضا,حيدري كاظم
 
* تهران، خيابان انقلاب، خيابان ابوريحان، خيابان نظري، پلاك 45، مركز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي
 
 

مقدمه: هدف از اين مطالعه بررسي تاثير شيمي درماني هاي مختلف بر وقوع آمنوره ناشي از شيمي درماني(CIA) در خانم هاي قبل از منوپوز مبتلا به سرطان پستان در سنين مختلف مي باشد.
روش بررسي: اين يك مطالعه پيگيري كننده بر روي 226 زن پره منوپوز مبتلا به سرطان پستان است كه يكي از سه رژيم شيمي درماني شامل: 1) روش قديمي
CMF(سيكلوفسفاميد، متوتركسات، فلوئوراوراسيل) 2) شيمي درماني بر مبناي آنتراسيكلين 3) شيمي درماني بر مبناي تاكسان و آنتراسيكلين را دريافت كرده بودند. تمام بيماران در كلينيك سرطان پستان جهاد دانشگاهي واحد علوم پزشكي تهران درمان و پيگيري شده اند آناليزهاي آماري با استفاده از نرم افزار SPSS انجام و براي تعيين ريسك فاكتورهاي CIA از مدل هاي logestic regression و cox-regression استفاده شده است.
يافته ها: از 226 خانم با ميانگين سني 40 سال (26 تا 56 سال) كه در مطالعه شركت داده شدند، 154 نفر
(%68.1) دچار CIA شدند. CIA در 151 نفر (%56.6) پايدار ماند. CIA در %25.5 از خانم هاي درمان شده با رژيم قديمي و در %66.7 از خانم هاي درمان شده با رژيم هاي حاوي آنتراسيكلين و در %78.7 از خانم هاي درمان شده با رژيم هاي بر مبناي آنتراسيكلين و تاكسان ايجاد شده است. در نتيجه، فركانس CIA در خانم هايي كه با رژيم هاي حاوي تاكسان شيمي درماني شده اند، نسبت به گروه هاي ديگر خيلي بالاتر بوده است (P=0.015). اگرچه وقوع  CIAدر تومورهاي غير حساس به هورمون PR-) و (ER- در مقايسه با تومورهاي حساس به هورمون ER+) و (PR+  كه شيمي درماني شده اند مختصري بيشتر بود، ليكن اين مساله از نظر آماري معني دار نشد (P=0.629).
در ميان تمام ريسك فاكتورهاي بررسي شده در مطالعه فقط رژيم هاي بر مبناي تاكسان و آنتراسيكلين (CI=1.6-9.8 و odds ratio =0.059) و سن بالاتر از 40 سال (1.9-66 وCI 95%  و odds ratio %3.5) مهم ترين فاكتورها در ايجاد CIA بودند.
نتيجه گيري: نوع شيمي درماني و سن بيماران در شروع سرطان پستان مهم ترين فاكتورهاي خطر در ايجاد
CIA هستند و رژيم هاي بر مبناي تاكسان نسبت به بقيه رژيم ها به CIA بيشتري منجر مي شوند.

 
كليد واژه: آمنوره ناشي از شيمي درماني، تاكسان، سرطان پستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 2 : بيماريهاي پستان ايران بهار 1388; 2(1):13-22.
 
ميزان استفاده از رشته هاي مختلف طب مکمل بجز دعا درماني در بيماران مبتلا به سرطان
 
سجاديان اكرم السادات*,مرادي مريم,حاجي محمودي مهرگان,ميرمولايي سيده طاهره
 
* تهران، خيابان انقلاب، خيابان ابوريحان، خيابان وحيدنظري، پلاك 45 ، مرکز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي واحد علوم پزشکي تهران
 
 

مقدمه: برخي از مبتلايان به بيماري هاي مزمن و صعب العلاج مانند سرطان غالبا جهت کاهش عوارض جانبي بيماري يا پيشگيري از رشد متاستازها به طب مکمل مراجعه مي کنند. هدف از اين مطالعه بررسي روش هاي شايع مورد استفاده و تعيين فراواني و علل مراجعه بيماران سرطاني به اين گونه روش هاي درماني طب مکمل است.
روش بررسي: مطالعه بصورت مقطعي بر روي 625 بيمار مبتلا به سرطان انجام شد که در سال 1381 و به مدت 10 ماه به مراکز درماني بيمارستان امام خميني(ره) و مرکز پرتودرماني نوين مراجعه کرده بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نيمه ساختاري معتبر شده و با رضايت کامل از بيماران جمع آوري شد. شرکت کنندگان در مطالعه داراي متوسط سني 47.61 سال (انحراف معيار ±15.1)، اکثر بيماران زن و متاهل بودند و تحصيلات آنها در حد ديپلم بود. در اين مقاله دعا و شفا در آناليز داده وارد نشده و مبناي استفاده از طب مکمل بر ساير روش هاي مورد استفاده بيماران قرار گرفت.
يافته ها: در مجموع 219 نفر از مصاحبه شوندگان يکي از روش هاي طب مکمل شامل دعا، انرژي درماني، هوميوپاتي، گياه درماني، يوگا و مراقبه، آب درماني و مشاوره را استفاده کرده بودند. با خارج کردن 179 نفر استفاده کننده از دعا، تعداد 40 نفر (%6.4) باقي مانده از يک روش طب مکمل به جز دعا استفاده کرده و در آناليز وارد شدند. در اين مطالعه 57 نفر حداقل از يک روش طب مکمل استفاده کرده بودند. از اين تعداد بيشترين استفاده از طب مکمل در زمينه انرژي درماني %35 (20نفر)، هوميوپاتي %15 (26 نفر) و گياه درماني %21 (7 نفر) بود. بالاترين ميزان مراجعه به طب مکمل در مبتلايان به سرطان پستان 28.5)%) بود. بين سطح تحصيلات بيماران با ميزان استفاده از شاخه هاي مختلف طب مکمل ارتباط معني داري مشاهده شد (p<0.001). اکثر بيماران خواستار ارايه درمان هاي مکمل از طريق پزشک معالج خود بودند (%80). همچنين در اين مطالعه مشاهده شد نيمي از دريافت کنندگان طب مکمل، به خاطر عدم پرسش و راهنمايي از طرف پزشک معالج، در جريان امکان استفاده از طب مکمل قرار نگرفته بودند.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد چنانچه برنامه ريزي دقيقي براي پزشکان در زمينه آموزش روش هاي کاربردي طب مکمل انجام گيرد، مي توان اميدوار بود که در آينده استفاده هاي صحيح تر و مفيدتري از طب مکمل در ايران به عمل آيد. همچنين از بروز عوارض خطرناک استفاده از طب مکمل نيز جلوگيري گردد. اطلاعات بدست آمده در اين مطالعه کوششي است جهت شناسايي وضعيت طب مکمل درکشور و مي تواند مبنايي براي ديگر مطالعات در زمينه اثر بخشي، فوايد و عوارض ناشي از درمان هاي طب مکمل باشد.

 
كليد واژه: سرطان، طب مکمل، ارتباط متقابل پزشک و بيمار، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 8 : بيماريهاي پستان ايران پاييز و زمستان 1388; 2(3-4):55-60.
 
ارزيابي مراقبت هاي حمايتي پرستاران در سرطان پستان (1387)
 
اقتدار سامره,مقدسيان سيما,ابراهيمي حسين,حسن زادآذر محسن,جاسمي مدينه,اسماعيلي ذبيحي رقيه*
 
* اروميه، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني اروميه، دانشکده پرستاري و مامايي
 
 

مقدمه: سرطان پستان بر طبق آمار، شايع ترين سرطان در ميان زنان ايراني است. با توجه به برنامه هاي کنترل سرطان سازمان جهاني بهداشت (WHO) بررسي وسعت مشکلات سرطان پستان يکي از گام هاي اوليه است. مراقبت حمايتي يکي از مراقبت هاي مهم در زنان مبتلا به سرطان پستان است که ميزان بقاي اين بيماران را تحت تاثير قرار مي دهد. هدف از اين مطالعه بررسي کيفيت مراقبت هاي حمايتي پرستاران در سرطان پستان مي باشد.
روش بررسي: اين مطالعه توصيفي در مرکز تحقيقات هماتولوژي- انکولوژي دانشگاه علوم پزشکي تبريز جهت ارزيابي کيفيت مراقبت هاي حمايتي انجام شد. نمونه گيري مبتني بر هدف بوده و جمع آوري داده ها با استفاده از پرسشنامه سه قسمتي شامل مشخصات دموگرافيک، متغيرهاي باليني و مراقبت هاي حمايتي انجام گرديد. روايي پرسشنامه به روش روايي محتوا و روايي صوري و پايايي پرسشنامه با استفاده از ضريب آلفاي کرونباخ بررسي شد و داده هاي جمع آوري شده در نرم افزار SPSS 14 تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که اکثريت (63.6 درصد) بيماران از مراقبت هاي حمايتي متوسطي برخوردار بوده اند. حمايت فيزيکي از ديدگاه 51.2 درصد بيماران و حمايت اطلاعاتي از ديدگاه 58.6 درصد بيماران متوسط بود حال آن که حمايت عاطفي از ديدگاه 56.6 درصد بيماران مطلوب گزارش شده است.
نتيجه گيري: از آنجا که يکي از نقش هاي اساسي پرستاران فراهم نمودن حمايت است و حمايت ميزان بقا و کيفيت زندگي بيماران مبتلا به سرطان را تحت تاثير قرار مي دهد، مسوولان و برنامه ريزان پرستاري براي آنکه بتوانند پرستاران را براي ارائه مراقبت هاي ويژه بيماران سرطاني آماده نمايند، بايستي در پي مداخلاتي همچون برگزاري دوره هاي آموزشي براي پرستاران و بررسي موانع حمايت از ديدگاه آن ها باشند.

 
كليد واژه: سرطان پستان، مراقبت هاي حمايتي، پرستاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 2 : بيماريهاي پستان ايران تابستان 1388; 2(2 (پياپي 5)):14-26.
 
شناسايي جهش هاي BRCA1 و BRCA2 در تعدادي از بيماران ايراني با ظهور زودهنگام سرطان پستان و يا سابقه خانوادگي ابتلا به اين بيماري
 
كشاورزي فاطمه,جوادي غلام رضا,نفيسي ناهيد,مجيدزاده كيوان,ياسايي وحيدرضا,باقريان حميده,مشايخي محمدرضا,زينلي سيروس*
 
* تهران، خيابان ولي عصر (عج)، کوچه مجلسي، پلاک41، مرکز تحقيقات ژنتيک انساني کوثر
 
 

مقدمه: جهش هاي ژنBRCA1 (Breast Cancer susceptibility Gene1)  تقريبا در 50 درصد خانواده هاي با ظهور زودهنگام سرطان پستان و 80 درصد خانواده هاي با ظهور زودهنگام سرطان پستان - تخمدان و جهش هاي ژن BRCA2 (Breast Cancer susceptibility Gene2) نيز در درصدي از موارد سرطان پستان ارثي وجود دارند. لذا از آنجا كه جهش هاي اين دو ژن بر مديريت باليني افراد درمعرض خطر اثر دارد، غربالگري آنها رو به افزايش است. بر اين اساس هدف از اين تحقيق شناسايي جهش هاي BRCA1 و BRCA2 در تعدادي از بيماران ايراني با ظهور زودهنگام سرطان پستان و يا سابقه خانوادگي ابتلا به اين بيماري مي باشد.
روش بررسي: شصت و سه بيمار با سن زير 40 سال يا سابقه سرطان پستان در خانواده به همراه 50 نفر ديگر به عنوان گروه کنترل در مرکز تحقيقات ژنتيک انساني کوثر از بهمن 1387 تا اسفند 1388 مورد بررسي قرار گرفتند. بعد از خون گيري و استخراج
DNA کل سکانس ژن هاي  BRCA1وBRCA2  اين افراد توالي يابي مستقيم گرديد.
يافته ها: تعدادي جهش بدمعني شناسايي شد. در اينجا جهش هاي جديد گزارش مي گردد
:

Gly1140Ser, Ileu15Ieu, Ileu26Ieu, Glu23Gln, Leu3stop codon, Pro9Arg, Leu6Val, Arg7Cys, Ser177Val, IVS7+83(TT), IVS8 -70(CATT), IVS2+9(GC), IVS1-20(GA), IVS1-8(AG), IVS2+24(AG) in BRCA1 and Glu1391Gly in BRCA2).

جهش هاي Glu1038Pro و Gly1140Ser در تعداد زيادي از بيماران و کمتر از 20 درصد افراد کنترل مشاهده شد. جهش هاي Leu3Stop codon, Ile21Val, IVS2-1 (GC) Gly1738Glu, CD26SmallINSGTCCC^ATCTG E212catctgGTAAGTCAGC,  در ژن  BRCA1و  Leu1522Pheدر ژن  BRCA2بيماري زا مي باشند. مقايسه کنترل ها و بيماران نشان مي دهد که احتمالا تعدادي از هاپلوتيپ ها اثر بيماري زايي دارند. هاپلوتيپ ايجاد شده از آلل هاي Gly1140Ser Leu871Pro, GLu1038Gly, Ser1613Gly, در ژنBRCA1  در حداقل 10 خانواده بيمار مشاهده شد. مطالعات بيشتري جهت تعميم اين نظريه که پلي مورفيسم ژنتيکي همراه با بروز سرطان پستان است، مورد نياز مي باشد.

 
كليد واژه: سرطان پستان، ژن مستعدکننده ابتلا به سرطان پستان 1، ژن مستعدکننده ابتلا به سرطان پستان 2، چندريختي ژنتيکي، سرطان خانوادگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 3 : بيماريهاي پستان ايران بهار 1388; 2(1):23-28.
 
بررسي ارتباط آسايش رواني با مشخصات فردي زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه هاي علوم پزشکي شهر تهران
 
حياتي فرخنده*,شاهسواري آرزو,محمودي محمود
 
* اهواز، جاده گلستان، دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور، دانشکده پرستاري و مامايي
 
 

مقدمه: هدف از اين مطالعه، تعيين ارتباط آسايش رواني با مشخصات فردي زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به 1386 بود.
روش بررسي
: پژوهش حاضر از نوع توصيفي- همبستگي است که بر روي 175 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان که به روش نمونه گيري تصادفي طبق هاي انتخاب شدند، انجام گرفته است. روش گردآوري داده ها در اين پژوهش، مصاحبه و ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه هاي حاوي مشخصات دموگرافيک و آزمون آسايش رواني بود.
يافته ها
: جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آماري توصيفي و استنباطي استفاده گرديد. نتايج تحقيق نشان داد که اکثريت 41-50 سال (37.7 درصد، 66 نفر)، متاهل (79.4 درصد، 139 نفر)، تحصيلات زير ديپلم (50.9 درصد، 89 نفر)، خانه دار (88 درصد، 154 نفر)، تحصيلات همسرشان زير ديپلم (56.1 درصد، 78 نفر)، همسر داراي شغل آزاد (37.4 درصد، 52 نفر)، وضعيت اقتصادي متوسط و ضعيف بطور مساوي (47.4 درصد، 83 نفر)، برخوردار از مسکن شخصي (60.6 درصد، 106 نفر) بود. کمتر از نيمي از آنان (44 درصد، 77 نفر)، تحت همه درمان هاي ضد سرطان قرار گرفته بودند. همچنين يافته ها نشان داد که 57.7 درصد (101 نفر) زنان از آسايش رواني بالا، 39.4 درصد (69 نفر) متوسط و 2.9 درصد (5 نفر) از آسايش رواني پايين برخوردار بودند. همچنين بين آسايش رواني و وضعيت اقتصادي خود را خوب ارزيابي کرده و نيز زناني که همسرانشان کارمند بودند آسايش رواني بالاتري داشتند.
نتيجه گيري: خوشبختانه علي رغم اينکه سرطان پستان يک بيماري بدخيم و کشنده در بين زنان است، ولي نتايج اين تحقيق نشان. يعني زناني که وضعيت اقتصادي خود را خوب ارزيابي کرده و نيز زناني که همسرانشان کارمند بودند.
نتيجه گيري: خوشبختانه علي رغم اينکه سرطان پستان يک بيماري بدخيم و کشنده در بين زنان است، ولي نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که اکثريت زنان ايراني مبتلا به سرطان پستان از آسايش رواني بالايي برخوردار هستند که با وضعيت اقتصادي و اشتغال همسرشان ارتباط مستقيم دارد. يعني زناني که وضعيت اقتصادي خود را خوب ارزيابي کرده و نيز زناني که همسرانشان کارمند بودند آسايش رواني بالاتري داشتند.

 
كليد واژه: آسايش رواني، مشخصات فردي، سرطان پستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 

 5 : بيماريهاي پستان ايران بهار 1388; 2(1):39-42.
 
ضرورت انجام مشاوره ژنتيک در بيماران مبتلا به سرطان پستان
 
نجفي صفا*,مهرداد ندا,علوي نسرين السادات,الفت بخش آسيه
 
* تهران، خيابان انقلاب، خيابان ابوريحان، خيابان وحيد نظري، پلاك 45 ، مرکز تحقيقات سرطان پستان جهاد دانشگاهي واحد علوم پزشکي تهران
 
 

 

 

مقدمه: در ميان عوامل خطرساز سرطان پستان، سابقه فاميلي از ارزش زيادي برخوردار است، بطوري که بر اساس اطلاعات موجود 10 تا 15 درصد سرطان هاي پستان ارثي هستند. امروزه با توجه به معيارهاي NCCN 2008 عوامل خطرساز بسياري وجود دارند که مشخص مي کنند کداميک از موارد سرطان پستان نياز به مشاوره ژنتيک و متعاقب آن بررسي تست هاي BRCA1 و BRCA1 دارند. بنابراين در يک کلينيک پستان دانستن تعداد افرادي که نياز به مشاوره ژنتيک دارند ضروري به نظر مي رسد.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي مقطعي پرونده هاي 1157 بيمار مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز بيماري هاي پستان جهاد دانشگاهي واحد علوم پزشکي تهران در طول 10 سال گذشته بر اساس معيارهاي NCCN 2008 تقسيم بندي و بررسي شدند. با استفاده از اين بررسي تعداد افرادي که نياز به انجام مشاوره ژنتيک داشتند مشخص شد.
يافته ها: 32 درصد بيماران مبتلا به سرطان پستان سن کمتر از 40 سال داشتند، در 10 درصد موارد سرطان پستان زير سن 50 سالگي تشخيص داده شده بود در حالي که سابقه خانوادگي سرطان پستان يا تخمدان را ذکر مي کردند، در 1.5 درصد مبتلايان دو خويشاوند مبتلا به سرطان پستان يا تخمدان وجود داشت. ضمنا 0.5 درصد مبتلايان نيز مرد بودند. در نهايت نتايج مطالعه نشان داد 397 نفر معادل 34 درصد افراد حداقل يکي از معيارهاي فوق را داشته و نيازمند مشاوره ژنتيک بودند.
نتيجه گيري: نتايج حاصل حاکي از ضرورت تاسيس بخش مشاوره ژنتيک در تمامي مراکز درمان سرطان پستان مي باشد. 

 
كليد واژه: سرطان پستان، مشاوره ژنتيک، معيارهاي NCCN 2008
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 

 1 : بيماريهاي پستان ايران زمستان 1387; 1(3):7-16.
 
بررسي وضعيت متيلاسيون ژن سركوبگر تومور CKN2A در سرطان پستان تك گير
 
وليان بروجني صادق*,صداقت ماندانا,نصيري ايثار,فرازمند علي,مكاريان فريبرز,عبدالهي مژگان
 
* اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي، بخش ژنتيك
 
 

مقدمه: ژن سرکوبگر CKN2A پروتئيني را رمزگذاري مي کند، که در مهار Cdk4.6 و کاهش سطح فسفريلاسيون پروتئين رتينوبلاستوما pRb نقش دارد. ژن CKN2A به وسيله ساز و كارهاي ژنتيك و اپي ژنتيك مختلف مانند هيپرمتيلاسيون، غير فعال مي شود.
مواد و روشها: به منظور بررسي فراواني متيلاسيون ژن
CKN2A در بيماران مبتلا به سرطان پستان در ايران، سطح متيلاسيون اگزون 1 به وسيله دو روش PCR اختصاصي متيلاسيون (MSP) و PCR وابسته به آنزيم محدود كننده (REP) بررسي شد.
نتايج: پس از بررسي 65 بيمار مبتلا به سرطان پستان تك گير به وسيله MSP و REP، هيپرمتيلاسيون به ترتيب در 29 درصد (19.65) و 35 درصد (23.65) موارد يافت شد.
بحث: بررسي پيشينه پاتولوژي نمونه هاي بافت سرطاني بيماران نشان داد كه غيرفعال شدن ژن CKN2A احتمالا در مراحل اوليه بروز سرطان انجام مي گيرد و يکي از عوامل اپي ژنتيک موثر در پيشرفت سرطان مي باشد.

 
كليد واژه: سرطان پستان، جمعيت ايران، متيلاسيون، ژن سركوبگر تومور REP, MSP, CKN2A
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 6 : بيماريهاي پستان ايران زمستان 1387; 1(3):52-58.
 
مطالعه ارتباط شاخص هاي آنتروپومتري با سرطان پستان در زنان مراجعه كننده به بيمارستان امام خميني (ره)
 
شكوهي مريم*,كشاورز سيدعلي,سياسي فريدون,مجدزاده سيدرضا
 
* تهران، شهرك قدس، بلوار شهيد فرحزادي، خيابان ارغوان غربي، پلاك 46، دانشكده تغذيه و صنايع غذايي، گروه تغذيه جامعه
 
 

مقدمه: سرطان يك مشكل گسترده پزشكي است و دومين عامل مرگ در دنيا مي باشد و پس از بيماري هاي قلب و عروق مقام دوم را داراست. در اين ميان سرطان پستان يكي از معمول ترين اين بيماري ها مي باشد. بر اساس آمارهاي بدست آمده در سال 84 ميزان بروز براي همه سنين 24 در 100000 نفر بوده است.
مواد و روشها: دراين مطالعه مورد- شاهد 110 بيمار داراي سرطان پستان (بين 20 تا 60 سال) با 110 شاهدي كه از نظر سن و جنس با هم همسان شده بودند، مورد مقايسه قرار گرفتند. مورد زناني بودند كه حداكثر يكسال از تشخيص سرطان پستان در آنها مي گذشت و گروه كنترل زناني بودند كه هيچ سابقه اي از سرطان، بيماري هاي زنان، هورموني يا گوارشي نداشتند. براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه هاي عمومي و تكرر غذاي نيمه كمي استفاده شد.
روش هاي آماري: نسبت برتري محاسبه گرديد و روش هاي آماري رگرسيون لجستيك و منتل- هنزل مورد استفاده قرار گرفتند.
نتايج: نسبت برتري (با 95 درصد فاصله اطمينان) براي وزن
(0.46-2.46) 1.06، قد (0.52-2.99) 1.25، نمايه توده بدن (0.43-2.29) 1 و دور کمر به دور باسن (0.62-3.74) 1.53 در زنان غير يائسه و (0.37-44.7) 1.09, (0.04-1.98) 0.28, (0.3-1.8) 0.7, (0.02-1.08) 0.17 در زنان يائسه بود.
بحث و نتيجه گيري: بطور خلاصه يافته هاي اين مطالعه نشان دادند كه وزن، قد، نمايه توده بدن و نسبت دور كمر به دور باسن (چاقي مركزي) چه قبل و چه بعد از يائسگي جزء عوامل خطر سرطان پستان در اين مطالعه محسوب نمي شوند.

 
كليد واژه: سرطان پستان، نمايه هاي تن سنجي، يائسگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 
تاثير تاموكسيفن روي سيتولوژي سرويكس در مبتلايان سرطان پستان: يك متاآناليز
 
كريمي زارچي مژگان*,بهتاش نادره,موسوي اعظم السادات,هاشمي سيده راضيه,سخاوت ليلا
 
* يزد، خيابان صفاييه، بيمارستان شهيد صدوقي، طبقه دوم
 
 

مقدمه: سرطان پستان شايعترين بدخيمي در زنان است و تعداد زيادي از بيماران به واسطه پيشرفت هاي موجود در زمينه تشخيص و درمان سالها زنده مي مانند. همچنين در ايران پس از سرطان پستان، سرطان سرويكس بيشترين تعداد را در ميان بدخيمي هاي ژنيتاليا به خود اختصاص داده است. لذا مطالعه اي با هدف بررسي اثر تاموكسيفن روي نتايج سيتولوژي سرويكس و اهميت پاپ اسمير در تشخيص به موقع بدخيمي هاي رحم و سرويكس در مبتلايان سرطان پستان انجام شد.
روش بررسي: با بررسي كليه اطلاعات موجود در
Medline بين سال هاي 2008-1980 ارتباط تاموكسيفن با بدخيمي هاي سرويكس و رحم و تاثير اين دارو روي سيتولوژي سرويكس ارزيابي شد. در اين متا آناليز، مطالعات مورد- شاهدي، كوهورت و مشاهده اي مورد بررسي قرار گرفت و در موارد عدم وجود مطالعات كلينيكي، گزارشات موردي منتشر شده در مجلات معتبر علمي مورد ارزيابي و بحث قرار گرفتند. هدف اصلي، مكانيسم عمل تاموكسيفن و اثرش روي اپيتليوم سرويكس مي باشد.
يافته ها: از مجموع 892 ژورنال كه در آن ارتباط تاموكسيفن را با ديگر بدخيمي ها بررسي كرده بودند، 182 مقاله ارتباط آن را با سرطان هاي زنان نشان داده و تنها 55 مقاله ارتباط اين دارو با تغييرات پاپ اسمير را بررسي كرده بودند كه فقط 4 مورد بيانگر متاستاز ايزوله سرويكس در مبتلايان سرطان پستان بود. با توجه به عدم وجود مطالعات تصادفي كلينيكال نمي توان شدت ارتباط تاموكسيفن با بدخيمي هاي ژنيكولوژيك را تعيين كرد، اما ارتباط تاموكسيفن با سرطان آندومتر بيشتر شناخته شده است.
نتيجه گيري: عليرغم رابطه مشخص تاموكسيفن با سرطان آندومتر، درگيري سرويكس در مبتلايان سرطان پستان به ندرت رخ مي دهد. اما در تمام موارد، خونريزي واژينال قبل از تشخيص رخ داده است. لذا توجه به معاينه لگني سالانه و پاپ اسمير و مراجعه سريعتر جهت كورتاژ آندومتر و اندوسرويكس در صورت بروز خونريزي و يا ترشح واژينال مقاوم به درمان براي رد بدخيمي هاي سرويكس و رحم ضرورت دارد.

 
كليد واژه: تاموكسيفن، سرطان پستان، پاپ اسمير، سرطان سرويكس، سرطان رحم، سيتولوژي سرويكس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 3 : بيماريهاي پستان ايران تابستان 1388; 2(2 (پياپي 5)):27-32.
 
بررسي ميزان مطابقت گزارش هاي ماموگرافي و سونوگرافي با گزارش پاتولوژي در بيماري هاي بدخيم و خوش خيم پستان
 
حقيقت خواه حميدرضا,شفيعي محمد,خيام زاده مريم,مولايي گورچين قلعه حجت,اكبري محمداسماعيل*
 
* تهران، بيمارستان شهداي تجريش، مركز تحقيقات سرطان
 
 

مقدمه: سرطان پستان شايع ترين سرطان در زنان و پنجمين علت مرگ ناشي از سرطان در زنان ايراني است. ميزان بروز ساليانه بيش از 7770 نفر مي باشد. استفاده وسيع از ماموگرافي و سونوگرافي توانسته است با تشخيص زودرس سرطان پستان سبب افزايش بقاء بيماران شود. ميزان حساسيت و ويژگي ماموگرافي و سونوگرافي در منابع و مطالعات مختلف متفاوت است. لذا، بر آن شديم تا ميزان مطابقت گزارش هاي سونوگرافي و ماموگرافي را با نتيجه پاتولوژي در بيماران مبتلا به بيماري هاي خوش خيم و بدخيم پستان ارزيابي كنيم.
روش بررسي: در اين مطالعه 255 نفر زن مبتلا به توده پستان كه در فاصله سال هاي 1384 تا 1388 به كلينيك بيماري هاي پستان مراجعه كردند، تحت بررسي قرار گرفتند. نتايج شرح حال و معاينه باليني، گزارش ماموگرافي و يا سونوگرافي و نتيجه پاتولوژي ثبت شد. نتايج به دست آمده در ماموگرافي و سونوگرافي با نتايج پاتولوژي (به عنوان استاندارد طلايي) مقايسه شد.
يافته ها: در اين مطالعه مبتني بر شواهد، حساسيت ماموگرافي
%73 و ويژگي آن %55.3 و ميزان منفي كاذب ان %17.27 بود. حساسيت سونوگرافي %69 و ويژگي آن %50.7 و منفي كاذب آن %17.68بود. همچنين حساسيت سونوگرافي در تشخيص سرطان پستان ارتباط معني داري با سن بيماران، سابقه شيردهي و بارداري داشت.
نتيجه گيري: با توجه به اهميت ماموگرافي و سونوگرافي و بالا بودن درصد موارد منفي كاذب آن توصيه مي شود براي استاندارد كردن و ارتقا كيفيت اين دو روش تشخيصي اقدام شود و قضاوت باليني جراح بر اساس شرح حال و معاينه باليني صحيح در كنار اين روش هاي تشخيصي، اساس تشخيص و درمان بيماري هاي پستان قرار گيرد.

 
كليد واژه: سرطان پستان، ماموگرافي، سونوگرافي، پاتولوژي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 8 : بيماريهاي پستان ايران زمستان 1387; 1(3):65-68.
 
ماستيت گرانولوماتوز، اريتماندوزوم و اليگو آرتريت در يك خانم حامله (گزارش موردي)
 
الفت بخش آسيه*,بهشتيان تكتم,اسماعيلي جاويد غلام رضا
 
* خيابان انقلاب، خيابان ابوريحان، خيابان وحيد نظري، پلاك 45، مركز بيماري هاي پستان
 
 

مقدمه: ماستيت گرانولوماتوز نوعي التهاب مزمن نادر در پستان است و اريتماندوزوم، تظاهر نادرتر اين بيماري در بافت هاي ديگر غير از پستان است. از نظر كلينيكي و نماي ماموگرافي، اين بيماري ممكن است سرطان پستان را تقليد نمايد؛ در حالي كه تشخيص صحيح مي تواند از انجام ماستكتومي غير ضروري جلوگيري كند. همچنين در موارد همراهي با اريتما ندوزوم، بيماري ساركوييدوز در تشخيص افتراقي قرار مي گيرد.
معرفي بيمار: بيمار خانم 30 ساله اي بودند كه در هفته 32 حاملگي با شكايت توده بزرگ و دردناك پستان راست مراجعه نمودند و سابقه آرتريت و علايم پوستي در مفصل مچ پاي راست 3 ماه قبل داشتند و با تشخيص اريتما ندوزوم تحت درمان بودند. سونوگرافي به نفع آبسه و فيستول زير جلدي بود. درناژ آبسه انجام و نتيجه پاتولوژي جدار آبسه ماستيت گرانولوماتوز گزارش شد. بيمار تحت درمان با كورتيكواستروييد قرار گرفت.
نتيجه گيري: ماستيت گرانولوماتوز يك بيماري اتو ايمون است و موارد نادري از همراهي اين بيماري با اريتما ندوزوم و آرتريت گزارش شده است كه مويد اتوايمون بودن بيماري است. تشخيص افتراقي بيماري از كانسر پستان از اهميت زيادي برخوردار است و بيشترين درمان پيشنهادي كورتيكوتراپي مي باشد.

 
كليد واژه: ماستيت گرانولوماتوز، اريتما ندوزوم، منوآرتريت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 1 : بيماريهاي پستان ايران پاييز 1387; 1(2):7-17.
 
ارتباط ژن هاي HER2/neu و p53 و گيرنده هاي استروژن و پروژسترون با ميزان بقا در زنان ايراني مبتلا به سرطان پستان
 
مرادي مرجانه مهدي*,همايي شانديز فاطمه,شمسيان سيدعلي اكبر,افتخارزاده مشهدي ايمان,هدايتي مقدم محمدرضا,بيدخوري حميدرضا,غفارزادگان كامران
 
* مشهد، ميدان آزادي، پرديس دانشگاه، جهاد دانشگاهي مشهد، معاونت پژوهشي
 
 

مقدمه: بيوماركرهايي همچون گيرنده هاي استروئيدي، HER2/neu و P53، نقشي كليدي در ارزيابي سير باليني، پيش آگهي و نيز تعيين نوع درمان سرطان پستان ايفا مي نمايند. با وجود تحقيقات گسترده در اين زمينه، اختلافات موجود در نتايج و نيز تاثير عوامل جمعيتي در وضعيت اين بيوماركرها، اهميت بررسي هاي بيشتر در مناطق گوناگون از جمله كشور ايران را خاطرنشان مي سازد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژن هاي HER2/neu، p53، ER و PR با ميزان بقا در مبتلايان به سرطان پستان شهر مشهد، مورد بررسي قرار گرفت.
روش بررسي: اين مطالعه بر روي 339 بيمار مبتلا به سرطان پستان كه از سال 1379 تا 1384 به بيمارستان هاي قائم (عج) و اميد مشهد معرفي شده بودند، انجام گرديد. به اين منظور، وضعيت ايمونوهيستوشيمي بيوماركرها و نيز وضعيت بيمار در پيگيري هاي متوالي از نظر عود بيماري ثبت گرديد. پيگيري بيماران تا پايان سال 1385 ادامه يافت
.
يافته ها: در ارزيابي ايمونوهيستوشيمي، به ترتيب
51.7, 43.8, 46.6 و 36.1 درصد از بيماران از نظر ER، PR، HER2/neu و p53 مثبت بودند. همراهي ER با (P<0.001) PR و HER2/neu با (P=0.041) p53 به طور معني داري مشاهده شد. همچنين بين ER با HER2/neu ارتباط مستقيم و معناداري مشاهده شد (P=0.001). در آناليز بقا، ارتباط معناداري بين بيوماركرها و بقاي عاري از عود مشاهده نگرديد.
نتيجه گيري: الگوي متفاوت بدست آمده در زمينه نقش پروگنوستيك بيوماركرهاي سرطان پستان در منطقه شمال شرق كشور، نشان دهنده تاثير عمده فاكتورهاي جمعيتي در اين زمينه است. با توجه به اينكه تاكنون مطالعه مشابهي در اين منطقه انجام نشده است، بررسي حاضر مي تواند مبنايي براي مطالعات گسترده تر در منطقه با تاكيد بر زيرگروه هاي جمعيتي خاص باشد.

 
كليد واژه: سرطان پستان، HER2/neu، p53، ER، PR، بقاي عاري از عود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 5 : بيماريهاي پستان ايران پاييز 1387; 1(2):38-43.
 
راهبردهاي مقابله با استرس در زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه كننده به بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه هاي علوم پزشكي شهر تهران
 
حياتي فرخنده*,محمودي محمود
 
* خوزستان، اهواز، كيان آباد، خيابان 22 شرقي، پلاك 79، كدپستي 56536-61557
 
 

مقدمه: تعيين راهبردهاي مقابله با استرس در زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه كننده به بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه هاي علوم پزشكي شهر تهران طي سال 1386 بود.
روش بررسي: پژوهش حاضر از نوع توصيفي مقطعي بود كه بر روي 175 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان كه به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شده بودند، صورت گرفت. روش گردآوري داده ها در اين پژوهش، مصاحبه و ابزار مورد استفاده پرسشنامه هاي حاوي مشخصات فردي و آزمون شيوه هاي مقابله با استرس بود. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آماري توصيفي استفاده گرديد.
يافته ها: نتايج تحقيق نشان داد كه در بعد شيوه هاي مقابله با استرس مشكل مدار،
57.1 درصد از نمونه ها در حد متوسط، 41.7 درصد خوب و 1.1 درصد به شكلي ضعيف از شيوه هاي مقابله اي مشكل مدار استفاده كرده اند. در بعد شيوه هاي مقابله اي هيجان مدار، 89.7 درصد از نمونه ها متوسط، 6.9 درصد خوب و مابقي آنها (3.4 درصد) به شكل ضعيف از شيوه هاي مقابله هيجان مدار استفاده كرده اند. بيشترين كاربردها در بعد شيوه هاي مقابله با استرس مشكل مدار به ترتيب مربوط به سوال «وضعيت را آنطور كه هست مي پذيرم» و سوال «سعي مي كنم موقعيت پيش آمده را درك كنم» 56.6 درصد بود و 55.4 درصد جواب «هميشه»را داده بودند. كمترين كاربردها مربوط به سوال «براي اينكه كاري كرده باشم به هر عملي دست مي زنم» و سوال «مي خواهم شخص ديگري مشكلم را حل كند» بود و بطور مساوي 1.7 درصد، جواب «هميشه» را داده بودند. در رابطه با شيوه هاي مقابله با استرس هيجان مدار، بيشترين كاربردها به ترتيب مربوط به سوال «دعا مي كنم و به خدا متوسل مي شوم» و سوال «اميد دارم اوضاع بهتر خواهد شد» 88 درصد بود و 71.4 درصد جواب «هميشه» را داده بودند. كمترين كاربردها مربوط به سوال «نارضايتي و فشار ناشي از مشكل را به ديگران انتقال مي دهم» و سوال «ديگران را مقصر مي دانم و آنها را سرزنش مي كنم» بطور مساوي بود و 3.4 درصد جواب «هميشه» را داده بودند.
نتيجه گيري: يافته ها نشان داد كه اكثر بيماران مبتلا به سرطان پستان از راهبردهايي چون راهبرد مذهبي، نگرش مثبت و اميدواري و خوشبيني، پذيرش حقيقت بيماري، تلاش در جهت درمان بيماري، كنترل دروني، بازنگري مثبت، نگراني، درخواست حمايت اجتماعي و فراموشي عمدي استفاده مي كردند. اكثر شيوه هاي مقابله كاربردي توسط زنان ايراني مثبت بود و اعتقاد مذهبي به عنوان يك منبع مهم فردي براي تطابق با بيماري در اين زنان استفاده مي شد.

 
كليد واژه: مقابله با استرس، سرطان پستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 4 : بيماريهاي پستان ايران تابستان 1388; 2(2 (پياپي 5)):33-40.
 
معرفي يک سيستم هوشمند براي تشخيص دقيق سرطان پستان
 
علي پور محمد*,حدادنيا جواد
 
* سبزوار، دانشگاه تربيت معلم سبزوار، دانشکده فني مهندسي، گروه برق و کامپيوتر
 
 

مقدمه: تشخيص به موقع سرطان پستان به طور چشمگيري مرگ و مير ناشي از آن را در جامعه زنان کاهش مي دهد. آزمايش آسپيراسيون سوزني (FNA) روشي ساده، ارزان و غيرتهاجمي براي تشخيص دقيق و زودهنگام اين سرطان است که امروزه تلاش مي شود به صورت هوشمند و ماشيني انجام گيرد
روش بررسي : مراحل ايجاد يک سيستم هوشمند براي تشخيص سرطان پستان عبارت اند از: ثبت تصاوير ميکروسکوپيک از نمونه
FNA، استخراج ويژگي هاي عددي از اين تصاوير، انتخاب ويژگي هاي تفکيک کننده و طراحي و آزمايش طبقه بندي کننده مناسب. در اين تحقيق از ويژگي هاي آماده پايگاه داده WDBC که شامل 569 نمونهFNA  مي باشد، استفاده شد. براي انتخاب ويژگي روش جديدي مبتني بر الگوريتم بهينه سازي ذرات دودويي (BPSO) ارايه شد و سرانجام تلفيقي از طبقه بندي کننده هاي SVM براي کلاس بندي نمونه ها به کار گرفته شد.
يافته ها: سيستم پيشنهادي با استفاده از 28 ويژگي در قالب 5 مدل
SVM به دقت شناسايي %100 دست يافت. اين سيستم از لحاظ دقت و تعداد ويژگي هاي مورد نياز بر سيستم هاي موجود برتري دارد.
نتيجه گيري: اين تحقيق با ارايه يک الگوريتم انتخاب ويژگي کارآمد موفق شده است دقت شناسايي سيستم هاي تشخيص سرطان پستان را بهبود دهد. اين در حالي است که نسبت به سيستم هاي مشابه از تعداد کمتري ويژگي استفاده شده است. از ديگر مزيت هاي انتخاب ويژگي اين است که علاوه بر تشخيص کلي، تشخيص ناهنجاري هاي ناشي از بيماري را نيز ممکن مي سازد.

 
كليد واژه: تشخيص سرطان پستان، نمونه برداري با سوزن ظريف (FNA)، انتخاب ويژگي، بهينه سازي جمعي ذرات دودويي (BPSO)، ماشين بردار پشتيبان (SVM)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات بيماريهاي پستان ايران

 

 5 : بيماريهاي پستان ايران تابستان 1388; 2(2 (پياپي 5)):41-48.
 
بررسي ارتباط بين اعتماد به نفس، خودکارآمدي، منافع و موانع درک شده با رفتار خودآزمايي پستان در رابطين بهداشتي زرنديه
 
كريمي محمود*,نيكنامي شمس الدين,امين شكروي فرخنده,شمسي محسن,حاتمي علي
 
* دانشگاه علوم پزشكي اراك، دانشكده پرستاري ساوه
 
 

مقدمه: بسياري از سرطان ها توسط خود زنان در هنگام خودآزمايي تشخيص داده مي شوند. پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه بين اعتماد به نفس، خودکارآمدي، منافع و موانع درک شده با رفتار خودآزمايي پستان در رابطين بهداشتي زرنديه انجام شده است.
روش بررسي: پژوهش حاضر يک مطالعه توصيفي - تحليلي است که بر روي 106 رابط بهداشتي شهرستان زرنديه انجام شده است. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه چندقسمتي شامل اطلاعات جمعيتي، سازه هاي اعتمادبه نفس، منافع و موانع درک شده، همچنين سوالات عملکرد خودآزمايي پستان بوده است و داده ها با نرم افزار
spss تجزيه و تحليل شده اند.
يافته ها:
%19 از نمونه ها خودآزمايي پستان را انجام مي دادند. به طور متوسط %46 از نمونه ها نمره قابل اکتساب منافع درک شده را به دست آوردند و %83 از آن ها موانع پيش بيني شده در راه انجام خودآزمايي را درک کرده بودند و ترس از پيداکردن غده بيشترين مانع انجام خودآزمايي بود. در اين مطالعه مشخص شد که سن، سطح تحصيلات، طول مدت همکاري با مرکز بهداشت، منافع و موانع درک شده، اعتماد به نفس و خودکارآمدي در مجموع %38.5 درصد از پراکندگي مشاهده شده در رفتار خودآزمايي را توضيح مي دهند که در بين اين متغيرها اثر موانع درک شده و اعتماد به نفس براي انجام خودآزمايي بيشتر بود.
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه رابطه بين اعتماد به نفس و منافع و موانع درک شده با انجام خودآزمايي پستان را تاييد مي کند.

 
كليد واژه: اعتماد به نفس، خودکارآمدي، منافع درک شده، موانع درک شده، خودآزمايي پستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 29 خرداد 1391  3:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها