عناصر تشکیلدهنده سازوکار کنترلی غیررسمی
در تعریف کنترل غیررسمی به صورت کلی پذیرفتیم که کنترل غیررسمی در برابر کنترل رسمی، و فاقد ضمانت اجرای دولتی است و به برخی عناصری که جامعهشناسان برای کنترل غیررسمی در نظر گرفته بودند نیز اشاره گردید؛ اما متناسب با عنوان بحث لازم است که عناصر موثر در کنترل غیررسمی از منظر دین بررسی شده و نظام کنترلی دین طرح و بیان شود.
در آیات و روایات، برخی عناصر کنترلی به صراحت ذکر شدهاند و برخی دیگر تلویحاً یادآوری گردیدهاند. عناصری که در منابع دینی به آنها اشاره شده است، دارای این ویژگی مشترک هستند که در هدایت افراد به سمت رفتار شایسته و درست و همچنین در باز داشتن آنها از رفتار ناهمسو با هنجارهای اجتماعی جامعه دینی کمک میکنند.
مدح وذم
یکی از اهرمهای کنترلی غیررسمی، تعریف و تمجید درستکاران و ملامت و مذمّت و دوری از گنهکاران در جامعه است. اگر در جامعه درستکاری تمجید شود و بیبندباری و گنهکاری مورد ملامت همگان قرار بگیرد، افراد از ترس ملامت اطرافیان از کارهای زشت خودداری خواهند کرد. یکی از شیوههای انبیاء(ع) برای هدایت افراد، استفاده از همین اهرم بوده است.
پیامبران به نحوة رفتار درستکاران و بدکاران واکنش تمجیدگونه و یا ملامتگونه نشان میدادند. از اینرو، اگر این سنت حسنة پیامبران در جوامع نهادینه شود قطعاً به هدایت افراد به کارهای درست کمک خواهد کرد. حضرت امیرالمومنین(ع) درمورد شیوة هدایت پیامبران چنین میفرمایند: «[هم] بِمَنْزِلَةِ الْأَدِلَّةِ فِی الْفَلَوَاتِ مَنْ أَخَذَ الْقَصْدَ حَمِدُوا إِلَیْهِ طَرِیقَهُ وَ بَشَّرُوهُ بِالنَّجَاةِ وَ مَنْ أَخَذَ یَمِیناً وَ شِمَالًا ذَمُّوا إِلَیْهِ الطَّرِیقَ وَ حَذَّرُوهُ مِنَ الْهَلَکَةِ وَ کَانُوا کَذَلِکَ مَصَابِیحَ تِلْکَ الظُّلُمَاتِ وَ أَدِلَّةَ تِلْکَ الشُّبُهَات؛ پیامبران به منزلة راهنمایان در بیابانها هستند که هر کس راه درست و صحیح میپیمود راه او را میستودند و او را به نجات بشارت میدادند؛ چون پایان راه راست نجات است.
و هر کس که طریق اعوجاج پیش میگرفت و به چپ یا راست منحرف میشد راه او را مذمّت میکردند و او را از هلاکت بر حذر میداشتند. و آنها با این اوصاف، چراغهای این تاریکیها و راهنمای این شبههها بودند.» 1در دین اسلام واکنشهای تأییدی و یا احترازی صرفاً به واکنشهای کلامی ختم نمیشود، بلکه واکنشهای عملی و برخوردهای رفتاری را نیز شامل میگردد.
یکی از شیوههای درست واکنش رفتاری که بازدارنده نیز هست، انس نگرفتن و ترشرویی با بدکاران است. حضرت امام صادق(ع) در تفسیر آیههای 78 و 79 سوره مبارکه «مائده» که در آن خداوند بنی اسرائیل را لعن کرده و دلیلش را نهی از منکر نکردن از یکدیگر میخواند، چنین میفرمایند: «أَمَا إِنهُمْ لَمْ یَکونوا یَدْخُلُون مَدَاخِلَهُمْ وَ لایَجْلِسُون مَجَالِسَهُمْ وَ لَکن کانوا إِذَا لَقُوهُمْ ضَحِکوا فِی وُجُوهِهِمْ وَ أَنسُوا بِهِمْ؛ آنها چنین نبودند که با گنهکاران معاشرت و مجالست نکنند، بلکه رفتار آنها بگونهای بود که هرگاه فرد منحرف را میدیدند با آنها میخندیدند و انس میگرفتند.» 2این حدیث نشان میدهد که انس نگرفتن و ترشرویی و نخندیدن با افراد منحرف و کجرو سبب میشود که آنان از معصیت و منهیات دوری گزینند.
مراقبت
دومین عنصر از عناصر مورد نظر دین در حوزه کنترل غیررسمی عنصر مراقبت است. دین، هم خود سازوکارهای مراقبتی و نظارتی برای انسانها در نظر گرفته و هم توصیههایی در باب لزوم مراقبت انسان مطرح نموده است. عمده تأثیر مراقبتهای دینی راجع به همنوایی افراد با هنجارهای متداول این است که افراد را به نیروی خودکنترلی مجهز میسازد و از سوی دیگر دستورات دینی در مورد کنترل افراد جنبههای بیرونی کنترل غیررسمی را مورد تأکید قرار میدهد.
در دین اسلام، یکی از کارکردهای باورهای دینی نظیر باور به خداوند روز قیامت و حسابرسی بازدارندگی آن ذکر شده است. حضرت امام رضا(ع) در مورد کارکرد اقرار به خداوند میفرمایند: «فَلَوْلَا الْإِقْرَارُ بِاللَّهِ وَ خَشْیَتُهُ بِالْغَیْبِ لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ إِذَا خَلَا بِشَهْوَتِهِ وَ إِرَادَتِهِ یُرَاقِبُ أَحَداً فِی تَرْکِ مَعْصِیَةٍ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَةٍ وَ ارْتِکَابِ کَبِیرَة؛ اگر اقرار به خداوند و ترس از عالم غیب نباشد، کسی نخواهد بود که افراد را هنگام خلوتهای شهوانی و نفسانی از ترک معصیت، هتک حرمت و انجام گناه کبیره بازدارد.» 3در حدیث مذکور حضرت امام رضا(ع) تصریح مینمایند که اقرار به خداوند و ترس از روز قیامت به عنوان یک عنصر مراقبتی فعال نقش بازدارنده ایفا میکند.
دستورات دینی نیز بر این مهم اهتمام ویژه مبذول داشته و به افراد توصیه نمودهاند که از دیگران مراقبت کنند و یا حتیالمقدور سعی کنند از منظر عموم مردم دور نباشند تا از این طریق به دام گناهان و انحرافات نیفتند. از توصیههای اکید اسلام این است که رئیس خانواده مراقب باقی اعضای خانواده باشد و نگذارد که آنها به گناهانی که سزاوار آتش جهنم است آلوده شوند. در آیه 6 سوره مبارکه «تحریم» خداوند میفرمایند: «قُوا أَنفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ نَارًا؛ خود و خانوادة خود را از آتش جهنم حفظ کنید».
حفظ خانواده از آتش اشاره به این است که فرد نگذارد اعضای خانوادهاش گناه کنند و به تعبیر دیگر، مراقب آنها باشد. علاوه بر مورد ذکر شده، در روایات ذکر شده است که مرد و زن بیگانه دور از چشمان دیگران خلوت نکنند. دستورات پیامبر(ص) که گاهی میفرمودند: بیعت من با زنان این است که از خلوت با مرد نامحرم به گونهای که دیگران نمیبینند پرهیز کنند، و یا اینکه کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد در جایی که صدای نامحرم را میشنود نخوابد، 4بیانگر این حقیقت است که حضور دیگران و همچنین نظارت و مراقبت دیگران در دوری از آلودگی و گناه تأثیر دارد.
حیاء
«حیاء» واکنش درونی فرد به حضور و توجه دیگران و یا به تعبیر مرحوم مجلسی، «ملکه نفسانی است که باعث خودداری از امور قبیح، تنفر از رفتار خلاف آداب و ترس از ملامت دیگران میگردد.» 5 از اینرو، همانگونه که در روایات ذکرشده است، حیاء یکی از عناصر مهمی است که اغلب رفتارهای شخصی و اجتماعی متأثر از آن است.
«حیاء» به معنای دور نگهداشته شدن نفس از بدیها 6 و وادار شدن به ترس از انجام کارهای زشت و دوری از مذمّت و ملامت، 7سومین عنصر مؤثر در کنترل غیررسمی افراد به شمار میرود. حیاء از طریق ساماندهی نیروی مراقبتی زمینة همنوایی را فراهم میکند؛ بدین صورت که سبب ایجاد مراقبت میگردد و وجود آن در میان دو فرد یا افراد متعدد سبب میشود که هرکدام از آنها دیگری را مراقب و مترصد رفتاری خود دانسته؛ بگونهای که گویا از جمیع حالات همدیگر باخبرند.8 از اینرو، حیاء به دلیل آنکه توقع مراقبت و نظارت را به همراه دارد کنترلکننده خواهد بود.در احادیث معصومان(ع) تعبیرات گوناگونی راجع به حیاء به کار برده شده است که جمعاً بُعد بازدارندگی آن را به عنوان یک سازوکار کنترلی اجتماعی تقویت و تأیید میکند. مجموع احادیث ذکرشده درباره حیاء را در سه دسته میتوان قرار داد:
الف. احادیث بیانکننده تأثیر حیاء بر رفتار: از برخی احادیث چنین به دست میآید که حیاء، چه از همنوعان و معاشران و چه از موجود فراانسانی بر رفتار تأثیر میگذارد؛ مثل حدیثی که قبلا نیز یادآوری گردید و در آن تأکید شده بود که افراد نه تنها رفتار عادی، بلکه رفتار دینی خود را نیز از روی حیاء انجام میدهند و اگر حیاء نبود مردم از گناه دوری نمیکردند. 9
ب) احادیث تاکیدکننده بر نقش کنترلی حیاء: دستة دیگر از احادیث ذکرشده پیرامون حیاء، به کارکرد بازداندة حیاء توجه نموده و آن را یک عنصر هدایتکننده و حفظکننده نام برده است. امام صادق(ع) بعد از اینکه رابطه متقابل ایمان و حیاء را بازگو مینمایند چنین میفرمایند: «الْحَیَاءُ بِالْإِیمَانِ وَ الْإِیمَانُ بِالْحَیَاءِ وَ صَاحِبُ الْحَیَاءِ خَیْرٌ کُلُّهُ وَ مَنْ حُرِمَ الْحَیَاءَ فَهُوَ شَرٌّ کُلُّهُ؛ حیاء در گرو ایمان و ایمان در گرو حیاء است.
فردی برخوردار از حیاء همیشه در مسیر خیر، و فرد محروم از حیاء همیشه در مسیر شر گام برمیدارد.» 10«خیر» و«شر» نماد رفتار درست و نادرست در جوامع است. از اینرو، در مسیر خیر و شر بودن گویای این امر است که برخورداری و عدم برخورداری از حیاء سبب رفتن به سمت رفتارهای درست و نادرست است.
در احادیثی دیگر، تصریح شده است که «حیاء از انجام رفتار قبیح باز میدارد» 11و «کسیکه از حیای کمتری برخوردار است از ورع [دوی از محرمات] کمتری برخوردار خواهد بود» 12 و « ثمرة حیاء پاکدامنی است».13 همچنین « کسیکه حیاء ندارد هرکاری که دلش بخواهد ممکن است انجام دهد»14 در تمام احادیث ذکرشده تأثیر حیاء بر دوری از گناهان و رفتار نادرست به خوبی نشان داده شده است.
ج) احادیث بیانکننده مصداق حیاء: در سومین دسته احادیث، حیاء و شرم از انسانهای دیگر به عنوان یکی از مصادیق بارز آن ذکر شده است. حضرت امیر المؤمنین علی(ع) در مورد کارکرد رفتن به مسجد که یکی از اماکن تجمع مسلمانان است، چنین میفرمایند: «منِ اخْتَلَفَ إِلَی الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَی الثَّمَانِ أَخاًمُسْتَفَاداً فِی اللَّهِ أَوْ .... أَوْ یَتْرُکَ ذَنْباً خَشْیَةً أَوْ حَیَاء؛ کسیکه به مسجد برود به یکی از امور هشتگانه نایل میشود؛ برادری که در راه خدا قابل استفاده باشد نصیبش میشود یا...یا گناهی را از روی خشیت یا حیاء ترک میکند.»
روشن است که یکی از وجوه مهم تأثیر مسجد رفتن بر ترک گناه از باب حیاء این است که در زمان ائمه(ع) مسجد محل عبادت، آموزش، معارفه و مشورتهای جمعی بوده است؛ از اینرو، انسانها در مساجد با دیگران آشنا میشدند و این امر سبب میشد که فرد در بیرون مسجد به خاطر شرم حیاء از دیگران، از کارهای ناپسند خودداری کند.
در برخی احادیث دیگر به تاثیرگذاری حیاء از مردم اشاره شده و تأکید گردیده است که تأثیر حیای انسانها از همدیگر موثرتر از حیاء از امور ماورایی است. حضرت امام حسن عسکری(ع) در این زمینه میفرمایند: «مَنْ لَمْ یَتَّقِ وُجُوهَ النَّاسِ لَمْ یَتَّقِ اللَّه؛ کسیکه به خاطر مردم از چیزی پرهیز نکند به خاطر خدا پرهیز نخواهدکرد». 15
به همین مضمون، روایتهایی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) نقل گردیده است که حضرت تصریح مینمایند: «اگر انسان از مردم حیاء نکند از خداوند حیاء نخواهد کرد». 16آنچه که در این بخش بحث اهمیت دارد توجه به این نکته است که از منظر دین، حیاء بازدارنده است و حیاء از افراد دیگر به عنوان یکی از مصادیق بارز حیاء در منابع دینی مطرح است.
خوف و خشیت
از جمله عناصر مهم کنترلی که جنبهای غیررسمی داشته و در دین نیز مورد تأکید قرار گرفته است خوف و خشیت است. شیخ طوسی تفاوت خوف و خشیت را چنین بیان نموده است: «خوف، ترس نفس از انجام رفتار نادرست و عقاب مترتب بر منهیات... است؛ اما خشیت حالت درونی است که ریشه در توجه به عظمت و هیبت خداوند دارد.»17 طبق بیانهای دینی، هم خوف بازدارنده و هدایتکننده است و هم خشیت زمینهساز دوری از کارهای زشت و انجام رفتار درست است.
خوف هم شامل ترس از خداوند و عذاب و عقاب میشود و هم شامل ترس از مردم، رسوانشدن و نرفتن آبرو. از نگاه امیرالمؤمنین(ع)، ترس الهی و اخروی یک اهرم تنبیهی مورد انتظار است، در حالیکه ترس از مردم یک اهرم زودبازده و فوری است. ایشان در این مورد چنین بیان میدارند: «جَعَلَ خَوْفَهُ مِنَ الْعِبَادِ نَقْداً وَ مِنْ خَالِقِهِمْ ضَمَاناً وَ وَعْداً؛ افراد ترس خود از بندگان خدا را امر فوری و ترس از خداوند را وعده و ضمان تحقق یافتنی میپندارند». 18
تعابیر دیگری نیز وجود دارد که بیانگر بازدارندگی خوف وخشیت است؛ نظیر اینکه «کسیکه از عقاب میترسد از گناه خودداری میکند» 19 «اگر قلب انسان از خشیت خدا سیراب شود گناهانش مانند برگ درخت پاییزی فرو میریزد»، 20«کسیکه از قصاص بترسد از ظلم بر مردم باز داشته میشود» 21 «انسان به میزان ترس خود از گناه خودداری میکند»، 22 «اگر خوف در دل جای گیرد موقعیتهای رفتار شهوتزا خنثا میگردد»23 و «خوف زندان نفس از حیث گناه و بازدارنده آن از معاصی است». 24
در روایات ذکرشده عنصر خوف به عنوان یک اهرم کنترل درونی فعال ذکر شده است که شامل خوف از خدا، خوف از عذاب، خوف از مجازات و خوف از توجه مردم و نرفتن آبرو میشود. و آنچه که از حدیث امیرالمؤمنین(ع) در مورد قصاص به دست میآید، گویای این حقیقت است که در اسلام حتی کنترلهای رسمی و مجازاتهای غیررسمی به خاطر تقویت اهرم کنترلی درونی افراد است. به عبارت دیگر، در دین کنترلهای رسمی ازجمله مجازاتهای شرعی به طور ضمنی قرین کنترلهای غیررسمی است.
امربه معروف و نهی از منکر
نظارت همگانی در دین اسلام از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. وجوب امر به معروف ونهی از منکر، مکلّف بودن به احساس مسئولیت در قبال دیگران و موظف بودن به مراقبت از دیگران اموری است که در حوزة فقه و شریعت اسلامی مطرح شده و بنای اسلام بر این است که در جوامع دینی و انسانی این مهم به عنوان یک هنجار در آمده تا از این طریق، سیاست کنترلی اسلام به نقطه رفیع و ایدهآل خود هدایت شود.
حضرت پیامبراکرم(ص) همة افراد جامعه را کارگزار کنترل معرفی نموده و نظارت، مراقبت و کنترل از یکدیگر را از وظایف افرد برمیشمارند.ایشان در باب نظارت همگانی میفرمایند: «همه شبان و مسئول زیردستان خود هستید. رهبر شبانی است که باید از رعایای خود مراقبت کند و بزرگ خانواده در قبال باقی اعضای خانه مسئول است و زن نسبت به خانه شوهر مسئولیت دارد.» 25
همچنین در آیه 251 سوره مبارکه بقره اشاره شده است که انسانها از طریق نظارت برهمدیگر مانع فاسد شدن جامعه میگردند. در این آیه آمده است که «َ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» یعنی اگر خداوند افراد توسط همدیگر دفع نکرده بود زمین به فساد کشیده میشد. یکی از وجوه دفع انسانها توسط همدیگر این است که « بعضى از مردم جلو فساد بعض دیگر را میگیرند» 26 همچنین مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر فساد میپذیرند که منظور از فساد زمین، فساد جامعه انسانی است. 27بنابراین انسانها با امر به معروف و نهی از منکر میتوانند جلو فساد در جامعه را گرفته و از این طریق هنجارشکنیهای اجتماعی را کنترل نمایند.
مناسک دینی
از عناصر تأثیرگذار در کنترل افراد، مناسک و مراسمهای مذهبی و دینی است. شواهد و تحقیقات تجربی تأثیر کنترلکنندة غیررسمی دین را تایید نموده وخود دین نیز به آن اشاره دارد. از منظر آیات و روایات نماز به عنوان یکی از شعایر مهم دینی بازدارنده است. چنانکه در قرآن کریم اشاره شده است: «وَأَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ نماز را برپا دارید، به درستی که نماز فرد را از فحشا و منکرات بازمیدارد».(عنکبوت: 45)
در این آیه شریفه یادآوری شده است که برپایی نماز باعث میشود که در جامعه فحشا و منکرات کاهش یافته و افراد از انجام چنین اعمالی باز داشته شوند.
در آیة «وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ» (هود: 114) نماز در زمرة حسناتی برشمرده شده است که سبب از بین رفتن رفتارهای بد میشود. و همچنین در روایات معصومان(ع) از کارکردهای مهم مراسم شعایری حج ممانعت از تحقق فساد ذکرشده است. حضرت امام رضا(ع) در مورد تشریع حج میفرمایند: «أَنَّ عِلَّةَ الْحَجِّ ... وَ حَظْرُ الْأَنْفُسِ عَنِ الْفَسَادِ؛ علت و جوب حج ...و بازداشتن نفس از فساد است». 28
شواهد و مطالعات تجربی که در مورد کارکرهای مناسک و مراسمهای مذهبی و دینی انجام شده است، بر کارکرد کنترلی مناسک دینی تأکید کردهاند. ایوانز تی دیوید در پژوهشی که در آن رابطه دین و جرم را به آزمون کشیده شده بود، به نتایجی از جمله اینکه حضور در مراسم مذهبی کنترلکننده است، نائل آمد.29 پژوهش دیگری که به همین موضوع پرداخته است تحقیق استارک و بن بریج تحت عنوان «دین، کجروی و کنترل اجتماعی» است. در این تحقیق، هرچند رابطة رابطه مثبت و معنادار باورهای دینی و کنترل مورد انکار قرار گرفت، اما این مسئله تأیید شد که شرکت در مراسم دینی و مذهبی افراد را از آلوده شدن و ارتکاب جرائم و رفتار کجروانه باز میدارد. 30
جمعبندی و نتیجهگیری
مباحث مطرح شده راجع به نظریه کنترلی دین را میتوان بدین صورت جمعبندی کرد:
1. دین کنترلغیر رسمی را یکی از راهکارهای کنترلی فعال در نظر داشته است. در منابع دینی، هم به میزان تأثیر کنترلی غیررسمی گوشزد شده است و هم سازوکار کنترلی و عناصر کنترلکننده و بازدارنده و نیز کارگزاران آن بیان شده است.
2. دین اهرمهای کنترلی مورد نظر خود را هم در فقه، هم در سطوح اعتقادی و هم در حوزههای رفتاری مطرح نموده است. در قلمرو فقه، که در آن احکام شرعی بیان میگردد، امر به معروف ونهی از منکر و همچنین ضرورت احساس مسئولیت در قبال افراد جامعه تشریع و از هنجارمند شدن کنترل غیررسمی سخن به میان میآید. در حوزة رفتار انگیزههایی برای رفتار درست و بازدارندههای برای دوری از رفتار ناپسند در نظر گرفته میشود و در حوزه باور، باورهای دینی به عنوان اهرمهای کنترلی لحاظ میگردد.
3. از منظر آیات و روایات، حیاء از افراد دیگر، عامل درونی ترس چه ترس از خداوند، چه ترس از رفتن آبرو و رسواشدن و... همنواساز، کنترلکننده و هدایت کننده است.
4. باورهای دینی نیز باور به حضور خداوند، باور به علم و مراقبت همیشگی او و باور روز حسابرسی و قیامت عناصری است که شدیداً رفتار افراد را تحت تأثیر قرار داده و فرد را به سمت رفتار شایسته هدایت میکند.
5. در منابع دینی، هم عناصر ماورایی به عنوان کارگزار کنترل ذکر شده است و هم انسانها. مدح و ذّم و به تعبیر دیگر، پاداش و تنبیه، اهرمهایی است که کارگزار آن اغلب افراد جامعه است. بر همین اساس، امر به معروف و نهی از منکر اهرمی است که تمام افراد جامعه نسبت به همدیگر اعمال مینمایند. از سوی دیگر، خوف و خشیت و مراقبت کنترلهای است که هم در سطح انسانی مطرح است و هم در سطح ماورایی.
6. دین، برای ایجاد همنوایی بیشتر با هنجارهای حاکم در جامعهدینی، کنترلهای غیررسمی موازی با کنترلهای رسمی مورد توجه قرار می دهد. در دین کنترلهای غیررسمی از توانمندیهای درونی تا برخوردهای عملی توسط افراد جامعه را دربرمیگیرد؛ رفتاری نظیر رویبرتافتن، اخم کردن و تایید نکردن و در مواردی تذکر دادن.
7. بر اساس آیات و روایات، از جمله تأثیرات مناسک دینی و مراسم مذهبی، حفظ انسان از آلودگی به گناه و انحرافات و کجرویهای رفتاری است.
غلام حیدرکوشا،کارشناسی ارشد جامعه شناسی
منبع:فصلنامه فرهنگی،شماره سوم