0

ضرورت وجود تمرکز در مدیریت فرهنگی کشور!

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

ضرورت وجود تمرکز در مدیریت فرهنگی کشور!

 یکی از اصلی‌ترین موضوعاتی که در ساماندهی جبهه‌ی فرهنگی موضوعیت دارد، ایجاد هماهنگی و انسجام میان دستگاه های مختلف فرهنگی کشور است. اینکه در حوزه‌ی فرهنگ دستگاه های مختلفی، چه در نهادهای دولتی و چه در نهادهای عمومی غیردولتی وجود داشته باشد، مناسب و مؤثر است، اما ...

 
خبرگزاری فارس: ضرورت وجود تمرکز در مدیریت فرهنگی کشور!

 

پیگیری سرانجام مصوبات فرهنگی و عدم اجرایی شدن اغلب آن‌ها موضوعی است که همواره در بین اهالی فرهنگ و نهادهای بی‌شمار متولی امر فرهنگ مطرح شده و متأسفانه در اکثر موارد راه به جایی نبرده و ابتر مانده است. همین امر ما را بر آن داشت تا در این رابطه گفت‌و ‌گویی با «دکتر مهدی ناظمی‌اردکانی» استاد دانشگاه امام حسین (علیه السلام) ترتیب دهیم و ضمن طرح مسئله به دنبال کشف راه‌کاری برای برون رفت از شرایط موجود باشیم.

امروز در کشور چندین متولی فرهنگ وجود دارد که از جمله ی آنها میشود به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون فرهنگی مجلس و ... اشاره کرد؛ ولی موقع انتقاد، هیچ کدام پاسخگو نیستند. به نظر شما، وجود چند متولی فرهنگ برای کشور فرصت است یا تهدید؟

یکی از اصلیترین موضوعاتی که در ساماندهی جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی موضوعیت دارد؛ ایجاد هماهنگی، همجهتی و انسجام میان دستگاه های مختلف فرهنگی کشور است. اینکه در حوزه ی فرهنگ دستگاه های مختلفی، چه در نهادهای دولتی و چه در نهادهای عمومی غیردولتی وجود داشته باشد، مناسب و مؤثر است. اما نکته ی مهم این است که سیاستگذاری در حوزه ی فعالیتهای فرهنگی باید متمرکز باشد تا فعالیتهای فرهنگی در سراسر کشور جهت و هدف واحدی داشته باشد. آنچه که موجب ضعف و آسیب پذیری نظام فرهنگی است، این عدم هماهنگی و عدم انسجام مجموعه ی دستگاه های فرهنگی است.

از دهه ی 70 که مقام معظم رهبری بر مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن تأکید داشته اند و هشدارهای زیادی دادند، همواره موضوع هماهنگی دستگاه های فرهنگی یکی از موضوعات اصلی بوده است. تا کنون تلاشهایی صورت گرفته، ولی این تلاشها به هیچ وجه کفایت نمیکند و امروز هم شاهد آن هستیم که دستگاه های مختلف فرهنگی برنامه هایی را برای خود تدارک میبینند که این برنامه ها از یک منظومه ی خاص پیروی نمیکند و علاوه بر پراکندگی چه بسا موجب تعارض و تداخل در انجام فعالیتهای فرهنگی میشود. این عدم هماهنگی و پراکندگی یکی از بسترهای کاملاً مؤثر برای دشمنان انقلاب اسلامی است تا بتوانند در جبهه ی فرهنگی انقلاب نفوذ کنند.

یکی از نتایج این نفوذ در سال 1388 و در بستر فتنه ی سبز و کودتای رنگین مخالفان فکری و سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، چرا که دشمن در براندازی نرم خود جز با تکیه بر عوامل داخلی نمیتواند به نتیجه ای برسد. بنابراین برای ساماندهی دستگاه های فرهنگی باید هر چه زودتر، دلسوزانه تر و کارشناسانه تر اقدام کرد. اگر خدای ناکرده در مقابل این اقدامی که خواسته ی مقام معظم رهبری نیز هست؛ تعلل و تأخیری ایجاد شود، باید انتظار این را داشت که در آینده نیز دشمن در تهاجم فرهنگی خود با بهره گیری از حوزه های نفوذش در نظام فرهنگی به توفیقاتی دست پیدا کند.

بنابراین در مقابل هماهنگی، ساماندهی و مدیریت کلان دستگاه های فرهنگی دو دسته مقاومت خواهند کرد: اول دشمنان فرهنگی، سیاسی و دشمنان همیشگی انقلاب اسلامی، چرا که با انجام این کار حوزه ی نفوذ آنها برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی محدود میشود و دوم هم مدیرانی و کارشناسانی که به خوبی اهداف، راهبردها و سیاستهای دشمنان انقلاب اسلامی را در براندازی نرم نشناخته اند و به موجب دلبستگی های سازمانی و عصبیت های دستگاهی حاضر به هماهنگی و تبعیت از سیاستهای فرهنگی نظام نیستند.

به نظر جنابعالی، بهترین مرجع هماهنگ کننده ی دستگاه های فرهنگی در حال حاضر کدام است و آیا توانسته نقش محور را به خوبی ایفا کند؟

پاسخ این سؤال در فرمایشات مقام معظم رهبری و   زمان که فرماندهی جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی را در مقابل جبهه ی گسترده و پرتلاش معارضان انقلاب اسلامی، بر عهده دارند، میتوان یافت. در صورتی ولی فقیه که یک اسلام شناس مصلح و انقلابی است میتواند جبهه ی فرهنگی انقلاب را در مقابل جبهه ی فرهنگی دشمنان انقلاب اسلامی که امروز راهبرد اصلی خود را براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بر اساس راهبرد نرم و تهاجم فکری، عقیدتی، اخلاقی قرار داده اند موفق گرداند که دارای یک قرارگاه اصلی باشد.

همانگونه که در دوران دفاع مقدس تا زمانی که قرارگاه واحدی برای مقابله ی نظامی با دشمن فراهم نشد ما به فتح المبین ها، چه در مقاومت و یا هجوم دشمن دست نیافتیم. این قرارگاه اصلی در جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بارها مقام معظم رهبری بر این نکته تأکید داشته اند. در سال 1386 که دو سال به فتنه ی سبز مانده بود، مقام معظم رهبری در پیوستی حکم انتصاب اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را مقرر فرمودند که این شورا به عنوان قرارگاه اصلی فرهنگی نسبت به ساماندهی، هماهنگی و مدیریت کلان دستگاه های فرهنگی در اسرع وقت و ساماندهی جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی در مقابل جبهه ی فرهنگی معارض اقدام نماید.

اگر موفق میشدیم این خواسته ی رهبری را عملی کنیم، به طور قطع جنبش سبز و عوامل برانداز نرم داخلی و خارجی موفق نمی شدند از حماسه ای که مردم ما در خرداد 88 با مشارکت گسترده ی خود در انتخابات ریاست جمهوری آفریدند و مردم سالاری دینی را در دنیا به رخ دشمنان انقلاب اسلامی و سایر ملل مستضعف و مسلمان کشیدند، بتوانند چنین فتنه ای را سامان دهند. بنابراین ما هنوز تلاشهای زیادی باید انجام دهیم که جبهه ی فرهنگی انقلاب، سامان گیرد و شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه اصلی فرهنگی کشور رسالت و مأموریت خود را به خوبی انجام دهد. در آن صورت است که با پشتوانه ی غنی فرهنگ اسلامی – ایرانی شیعی قطعاً نه تنها دشمنان ما راه به جایی نخواهند برد، بلکه در مقابل ملت شهیدپرور ما، راه عزیمت را در پیش خواهند گرفت.

در شرایط فعلی کدام بخش شورای عالی انقلاب فرهنگی دچار نقص و کمبود است؟ در واقع چرا مصوبه های این شورا ضمانت اجرایی ندارد و معمولاً پیگیری نمیشود؟

هر رده ی راهبردی در یک سازمان و یا یک جامعه باید دارای 4 نظام کارآمد و منسجم باشد. این 4 نظام عبارتاند از: «نظام تصمیم سازی، نظام تصمیم گیری، نظام اجرایی کردن مصوبه ها و نظام نظارت و ارزیابی.» بنابراین شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان جایگاه مدیریت راهبردی فرهنگی کشور باید دارای نظام تصمیم گیری یا یک عقبه ی علمی و فکری منسجم و کارآمد در حوزه و دانشگاه باشد. به این معنا که همه ی صاحبنظران و خبرگان متعهد و انقلابی و آنان که به مبانی فکری و اندیشهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری معتقد و مؤمن هستند، بهره بگیرد.

بعد از آن است که اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با بهره گیری از نظرات آن صاحبنظران میتوانند تصمیم گیری کامل و جامعی برای تحول در وضع موجود مبتنی بر فرهنگ و ارزشهای اسلامی داشته باشند. بنابراین یک بار باید دید که آیا آن عقبه ی علمی و فکری به درستی شکل گرفته است یا خیر؟که در این جا این نظر وجود دارد که هنوز آن عقبه ی علمی و فکری به صورت کامل برای شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل نگرفته است و صاحبنظران متعهدی، چه در دستگاه های دولتی و نهادهای غیردولتی و در دانشگاه ها و به خصوص در حوزه های علمیه وجود دارند که شورای عالی انقلاب فرهنگی به خوبی موفق نشده است از دیدگاه ها و نظرات آنها بهره مند شود؛ و اما پس از آن که شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه هایی را داشت، باید خط مقدمی برای اجرای این مصوبه ها وجود داشته باشد.

مقام معظم رهبری میفرمایند که خط مقدم اجرای مصوبات شورای عالی، مجلس شورای اسلامی، دولت و قوه ی مجریه، قوه ی قضاییه، نهادهای عمومی غیردولتی و حتی دستگاهی مثل صداوسیماست. یعنی همه ی حوزه های کشور، حوزه ی اجرایی کردن مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند، منتها اینکه چرا بعضی از مصوبه ها به اجرا در نمیآیند؟ علت آن این است که نظام اجرایی کردن مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی به خوبی شکل نگرفته است.

بدین معنا که یک مصوبه باید سیر مراحل خودش تا به برنامه ی مصوب مجلس شورای اسلامی تبدیل شود را طی نمیکند. سیاست مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در دولت، در مجلس، در قوه ی قضاییه تبدیل شود به قوانین و مقررات لازم، تبدیل شود به برنامه های بلند مدت و کوتاه مدت و در نهایت تبدیل بشود به برنامه و بودجه ی سالیانه ی کشور. در این صورت است که مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی به اجرا درخواهد آمد. اگر این پیوستگی وجود نداشته باشد که متأسفانه هماکنون وجود ندارد، نمیتوان انتظار داشت که به خوبی مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی به اجرا درآید.

مهندسی فرهنگی بحثی است که امروزه در اکثر محافل فرهنگی مطرح میشود. توضیحی راجع به مهندسی فرهنگی و اینکه در حال حاضر در چه مرحله ای است بفرمایید.

در سال 1381 مقام معظم رهبری مهندسی فرهنگی کشور را یکی از الزامات استمرار انقلاب اسلامی پس از گذشت عمر پربرکت 30 سال از آن مطرح فرمودند. مهندسی فرهنگی کشور به معنای نوسازی، بازسازی، هم جهت سازی و منسجم کردن همه ی دستگاه های کشور در باب تحقق فرهنگ و ارزشهای اسلامی است. مهندسی برای هر سیستم به معنای نوسازی و بازسازی و مهندسی مجدد آن سیستم است. وقتی گفته میشود که ما برای ورود به دهه ی چهارم انقلاب اسلامی ضرورت دارد کشور را بر اساس فرهنگ و ارزشهای اسلامی بازمهندسی کنیم، بدین معناست که مقتضیات دهه ی چهارم انقلاب اسلامی حکم میکند که در سازوکارهای موجود کشور، در ساختارهای دستگاه های مختلف کشور بازبینی و طراحی مجدد کنیم تا بتوانیم اهداف انقلاب اسلامی را در دهه ی پیشرفت و عدالت محقق سازیم.

امروز در دنیا پدیده های شگرفی رخ داده است، از جمله بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی و حرکت و جنبش برضد نظام سرمایه داری در کشورهای غربی. اینها پدیده های شگرفی است که به زعم خیلی از صاحبنظران ریشه در انقلاب اسلامی ایران دارد. بنابراین جمهوری اسلامی که یک نظام برخاسته از انقلاب اسلامی است، اگر در ساختارهای خود تجدیدنظر کند میتواند بیداری اسلامی و گسترش انقلاب اسلامی را در کل جهان پشتیبانی کند. بنابراین مهندسی فرهنگی کشور به این معناست که ما در ساختارهایی که برخی تقلیدی، کهنه و وارداتی است و حتی متناسب با فرهنگ و ارزشهای دیگری است، تجدیدنظر کنیم. مهندسی فرهنگی کشور مقدمه ی لازم برای تحقق سند چشم انداز است.

مقام معظم رهبری چشم انداز را بعد از سال 81، در سال 1382 مصوب و ابلاغ میکنند و میفرمایند که تحقق چشم انداز مستلزم ایجاد راه میانبر است. راه میانبر به این معناست که ما برای رسیدن به یک هدف آرمانی به اسم چشم انداز باید در نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و در دستگاه های متعددی که در طول سالیان گذشته طراحی مستقر شدهاند و منابع و امکانات ملی را مصرف میکنند، تجدیدنظر کنیم. ببینیم اجزای زاید کدام است، اجزایی که وجود ندارد کدام است و ساختارهای نوینی را دراندازیم؛ منتها این ساختارهای نوین باید متناسب با فرهنگ و ارزشهای خودمان باشد، متناسب با فرهنگ و ارزشهای اسلامی باشد.

بنابراین اگر امروز هم موضوع مهندسی فرهنگی کشور در مجامع مختلف مورد کم توجهی و غفلت قرار میگیرد، باید هشدار داد که یکی از ضروریترین و حیاتی ترین اقدامات برای استمرار انقلاب اسلامی همین موضوع مهندسی فرهنگی کشور در همه ی حوزه هاست و محدود به نظام فرهنگی نمیشود تا دستگاه های مختلف کشور، اعم از دستگاه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارای قبله و کعبه ی واحدی نباشند، نمیتوان انتظار داشت که ما به اهداف و آرمان هایمان برسیم.

با مهندسی فرهنگی کشور میشود همه ی دستگاه های کشور را هم جهت کرد و هم قبله کرد، تا نه تنها دشمنان انقلاب اسلامی نتوانند به ما ضربه ای بزنند، بلکه در مقابل این وحدت و انسجام ما هر روز عقب نشینی کنند و صلابت، عزت و اقتدار جمهوری اسلامی موجب الهام بخشی ملتهای مستضعف و ملتهای مسلمان دنیا باشد. صدور انقلاب جز با الهام بخشی امکان پذیر نیست. ما با ارائه ی الگوهای کارآمد برای اداره ی جامعه مان میتوانیم در ملتهای دیگر و در کشورهای دیگر اثرگذار باشیم و الهام بخش برای سعادت سایر ملتها انشاءا... قرار بگیریم.

راهکار برون رفت از شرایط امروز معضلات مدیریت فرهنگی کشور را در چه میبینید؟

اصلی ترین راه برون رفت از مسائل و مشکلاتی که پیش راه انقلاب اسلامی قرار میگیرد تکیه و توجه کامل به رهنمودهای ولی فقیه زمان است. تکتک افراد جامعه، دانشجو،استاد، روحانی یا پژوهشگر حوزوی، کارشناس و مدیر دستگاه های فرهنگی باید فرمایشات ایشان را کامل و جامع مورد توجه قرار بدهند و وجهه ی همت فکری، علمی و اجرایی خود را تحقق فرامین ایشان قرار دهند، این اصلیترین راه است. خب قاعدتاً راه بعدی یا اقدام بعدی این است که از جایگاه هایی که رسالت رسمی در نظام مقدس جمهوری اسلامی برای تحقق فرامین ایشان دارند باید مطالبه ی عالمانه صورت بپذیرد.

بنابراین قطعاً جایگاهی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی یا جایگاه ها و دستگاه های دیگر فرهنگی که به طور نسبتاً مستقیم مخاطب مطالبات و خواسته های مقام معظم رهبری هستند، نقش و تأثیر زیادی در تحقق آن منویات دارند. بنابراین همه ی صاحبنظران، خبرگان، علاوه بر اینکه خود می اندیشند، اقدام میکنند در محدوده ی مسئولیت و اختیارات خود میتوانند از چنین جایگاه هایی هم درخواست کنند، مطالبه کنند و حمایت هم بکنند. همه ی توان خودشان را از نظر فکری و اجرایی هم در اختیار قرارگاه اصلی فرهنگی کشور قرار بدهند، به این ترتیب ما قطعاً میتوانیم در جهت منویات مقام معظم رهبری قدمهای بلندی را برداریم و هر چه زودتر بر ضعفها و کاستی های خودمان غلبه کنیم و راه نفوذ بر دشمن و راه حتی امید به نفوذ هم بر دشمن (انشاءالله) ببندیم.

منبع: پایگاه تحلیلی تبیینی برهان

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

یک شنبه 28 خرداد 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها