اعتقاد به ظهور منجی و امام مهدی علیه السلام در همه ادیان به عنوان یک وجه مشترکی می باشد : ادیان الهی در این باور توحیدی هیچ منافاتی با یکدیگر ندارندو اعتقاد به آخرالزمان و ظهور منجی و اصلاحگر توانمند و بزرگ جهانی از آرمانهای مشترک تمام ادیان و مذاهب زنده دنیا به شمار میرود. اما این مسأله در مذهب شیعه به گونهای متمایز مطرح است چرا که هویت اساسی شیعه و رمز ماندگاری، پویش و جوشش آن در طول تاریخ در پیوند با اندیشه سرخ حسینی و امید سبز مهدوی معنا میشود.
یهودیان و مسیح موعود
یهودیان معتقدند که عیسایی ظهور خواهد کرد که البته با عیسای مسیحیان متفاوت است .آن گونه که بررسیها نشان میدهد، پیش از اسارت قوم یهود و آوارگی آنان توسط آشوریان، اندیشه ظهور منجی در ادبیات مذهبی، غیر مذهبی، اساطیر و افسانهها و روایات مکتوب و شفاهی بنی اسرائیل جایی نداشته است. تنها در سده دوم پیش از میلاد بود که ظهور نجات بخشِ قوم خدا در اذهان و افکار یهود توسعه یافت و دانیال نبی به دنبال رنجهای پیاپی قوم یهود، پایان زجرها را نوید داد: «و در ایام این پادشاهان، یهوه خدای آسمانها سلطنتی را که تا ابد جاوید میماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر غیر از بنی اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلکه تمامی آن سلطنتها را خرد کرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش برای همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند، دانیال نبی، باب دوم، آیه 44». اشعیای پیامبر نیز در پیشگوییهای خود مژده آمدن مسیح را داد و گفت: «''برای ما ولدی و پسری بخشیده میشود که سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قادر و پدر سرمدی و سرور و سلامتی خوانده خواهد شد. ترقی سلطنت و سلامتی او را بر کرسی داوود و بر کشور وی پایانی نخواهد بود، تا آن که انصاف و عدالت را برای همیشه استوار سازد ،کتاب اشعیا، باب 9 : 6 ـ 8''» .
البته شایان توجه است که قوم یهود به عنوان مردمی دیندار همواره به آینده خویش امیدوار بودند و این عبارت کتاب مقدس میان یهودیان رایج بود که: «اگر چه ابتدایت صغیر بود، عاقبت تو بسیار رفیع گردد، ایوب، باب 8 : 7.» با این وجود آنان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همیشه در انتظار رهبر الهی، قدرتمند و پیروزی آفرین بودند تا اقتدار و شکوه «قوم برگزیده» را احیا کند. یهودیان بر مبنای آنچه در زبور داوود آمده بود خود را وارثان به حق خداوند میپنداشتند. در زبور آمده است: «زیرا که شریران منقطع خواهند گشت و متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود اما حکیمان (صالحان) وارث زمین خواهند گشت و میراث آنها خواهد بود تا ابد الآباد. زیرا متبرکان خداوند وارث زمین خواهند شد و ملعونان وی منقطع خواهند گشت ،زبور داوود، باب 37: نک به مجموع آیات 9، 18، 28، 29.» .
این اندیشه وقتی با پیش گوییهای صریح اشعیا در هم آمیخت، نیرو و امیدی تازه در رگهای یهود جریان یافت. ایشان کلام اشعیا را در حافظه خود به خوبی حفظ کردند و آن را دستمایه عشق به آیندهای روشن و افتخارآمیز قرار دادند، آنجا که میگوید: «''نهالی از تنه، یَسّی (پدر داوود) بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و روح معرفت و ترس از خداوند، خوشی او در ترس از خدا خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود، بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت. کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت''.»
سپس اشعیا به گونهای کنایهآمیز به صلح جهانی در آن دوران اشاره میکند و ادامه میدهد: «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند... طفل شیر خواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفلِ از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهد کرد، زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آبهایی که دریا را میپوشاند اشعیا، باب 11: 1 ـ 9.» .اما صفنیای پیامبر به نابودی رهبران دولتها اشاره میکند و آن را مقدمه جهان شمولی دین یهود میداند. او میگوید: «به منظور گردآوری طوایف بشر بر یک دین حق، سلاطین دول مختلف را نابود کنیم. آن وقت برگردانیم به قومها لب پاکیزه را برای خواندن همگی به نام خدای و عبادت کردن ایشان به یک روش ،صفنیا، باب 3 : 8 ـ 9.» . یهودیان در طول تاریخ به این مسأله از دریچهای مذهبی نگریسته، انتظار را یک وظیفه مقدس به شمار آوردهاند، تنها پس از ورود صهیونیسم سیاسی به دنیای یهود بود که زاویه نگاه برخی یهودیان به این مسأله عوض گشت و تشکیل یک حاکمیت سیاسی را راهگشای «عصر مسیحا» دانستند.
هم اکنون صهیونیستها با سوء استفاده از تغییر نگرش به وجود آمده خود را به عنوان منتظران واقعی مسیحا معرفی کرده، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم اسرائیل (پنجم ماه ایّار عبری)، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا میکنند: «اراده خداوند، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد» .بیگمان طرز تلقی صهیونیسم از مقوله انتظار و ظهور منجی، یکی از بینشهای چالش آفرین وبحرانساز فراروی معتقدان به آخرالزمان میباشد. چرا که تکیه بیش از اندازه بر نژاد و قومیت، این مکتب را دچار نوعی تمامیت خواهی غیر عادلانه نموده، ظرفیتهای گفت و گو را از آن گرفته است.
مسیحیان و بازگشت مسیح اندیشه بازگشت حضرت عیسی علیهالسلام یکی از باورهای جامعه مسیحیت را تشکیل میدهد.
این شوق و انتظار در بخشهای قدیمیتر عهد جدید مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونیکیان به خوبی منعکس شده است، اما در رسالههای بعدی مانند رسالههای پولس به تیموتاؤس و تیطس، همچنین رساله پطرس، به بعد اجتماعی مسیحیت توجه گشته است.این مسأله از آنجا ناشی میشد که با گذشت زمان پی بردند که بازگشت مسیح بر خلاف تصور آنها نزدیک نیست، هر چند اقلیتی از آنان بر این عقیده باقی ماندند که عیسی به زودی خواهد آمد و حکومت هزار ساله خود را تشکیل خواهد داد؛ حاکمیتی که به روز داوری پایان خواهد یافت. از همین رو از دیر باز گروههای کوچکی به نام هزاره گرا در مسیحیت پدید آمدند که تمام سعی و تلاش خود را صرف آمادگی برای ظهور دوباره عیسی در آخر الزمان میکنند.
البته وجود آیاتی در انجیل این حالت انتظار را تشدید میکند و با اشاره به عدم تعیین وقت ظهور، آن را ناگهانی معرفی میکند. به عنوان مثال در انجیل متّا از زبان عیسی علیهالسلام این گونه نقل شده است که: شما نمیتوانید زمان و موقع آمدن مرا بدانید؛ زیرا این فقط در ید قدرت خداست. هیچ بشری از آن لحظه «زمان ظهور» آگاهی ندارد؛ حتی فرشتگان، تنها خدا آگاه است ـ مکاشفه، باب17:14 و باب19:16»یا آن که در انجیل لوقا این چنین آمده است: «مسیح میگوید: همیشه آماده باشید، زیرا که من زمانی میآیم که شما گمان نمیبرید لوقا، باب12:40..» .روشن نگه داشتن چراغ انتظار در لابهلای انجیل به چشم میخورد، مثلا در انجیل آمده است: «کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته بدارید. باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بیدرنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد. پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که شما گمان نمیبرید، پسر انسان میآید،لوقا، باب12 : 35 ـ 40.»
مسیحیت ضمن تأکید بر غیر منتظره بودن بازگشت عیسی، هدف از این بازگشت را ایجاد حکومتی الهی در راستای حکومت الهی آسمانها ارزیابی میکند.علاوه بر این ظهور مسیح را یگانه راه حل برای ادامه حیات و زندگانی بر میشمرد.عیسی را منجی انسانها و پادشاه پادشاهان معرفی میکند. وی بر اساس سخنان دانیال نبی سیستم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی و مذهبی جهان را عوض خواهد کرد و جهانی بر مبنای راه و روش خدا بنا میکند. مسیحیان همچنین برای ظهور حضرت عیسی بن مریم علاماتی قائل میباشند: «عنقریب بعد از آن آزمایش سخت، روزگاران خورشید تیره و تار میگردد و ماه نور خود را از دست خواهد داد و ستارگان افول خواهند کرد و قدرتهای آسمانی نیز به لرزه در خواهند آمد و سپس آثار و علائم ظهور آن مرد آسمانی اشکار خواهد شد و سپس تمامی قبائل زمین نگران و غمگین میگردند و آنگاه عیسی از ابرهای آسمان با جلال و شکوه و قدرت فرو خواهد آمد ،انجیل متا، باب 6: 10.»
ظهور منجی در اسلام
روایات اسلامی نیز بر آمدن حضرت مسیح علیهالسلام صحه میگذارند. از جمله آن که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «وَالَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَیُوشَکَنَّ اَنْ یُنَزَّلَ فیکُمُ ابْنُ مَرْیَمَ حَکَما عَدْلاً وَ اِماما مُقْسِطا؛ ''سوگند به آن که جانم به دست او است به طور یقین عیسی بن مریم به عنوان داوری عادل و پیشوایی دادگر در میان شما فرود خواهد آمد''» .همچنین مفسران در تفسیر آیه 159 سوره نساء آن رابا بازگشت حضرت مسیح در آخر الزمان مرتبط میدانند و این آیه را در همین رابطه ارزیابی میکنند، مجمع البیان، ج3، ص212؛ نمونه، ج4، ص204. به هر حال مسأله فرود آمدن مسیح علیهالسلام و بازگشت وی در آخرالزمان از نقاط مشترک اندیشه انتظار نزد مسلمانان و مسیحیان است.
البته اسلام در این رابطه منجی موعود را مهدی علیهالسلام معرفی نموده، او را پیشوای آخرالزمان معرفی میکند: «کَیْفَ بِکُمْ (اَنْتُمْ) اِذا نَزَلَ عیسَی بْنُ مَرْیَمَ فیکُمْ وَ اِمامُکُمْ مِنْکُمْ؛ ''چگونه خواهید بود، آنگاه که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد. ، بحار الانوار، ج 14، ص 344''» یا آنکه در روایتی دیگر از قول امام باقر علیه السلام نقل شده است: «یَنْزِلُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ اِلَی الدُّنْیا فَلا یَبْقی اَهْلُ مِلَّةِ یَهُودیٍّ وَ لا نَصْرانیٍّ اِلاّ آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یُصَلّی خَلْفَ الْمَهْدیِّ؛ ''پیش از قیامت، [عیسی] به دنیا فرود میآید و هیچ کس از ملت یهود و مسیحی نمیماند مگر آنکه پیش از مرگ به او ایمان آورد و [آن حضرت[ پشت سر مهدی علیهالسلام نماز میگذارد، بحار الانوار، ج 14، ص 349''.»
در اسلام نیز مسئله انتظار فرج، بسیار قدیمی است که یکی از نشانههای سابقه داشتن این اعتقادها همانا ظهور عدهای از مدعیان مهدودیت، از اوائل اسلام به این طرف میباشد. در اسلام تا حدی به انتظار فرج اهمیت داده شده که پیامبر اکرم آن را برترین اعمال امتش معرفی نموده و امام صادق علیه السلام یکی از شرایط پذیرفته شدن اعمال بندگان را انتظار حکومت مهدی عجلالله (انتظار فرج) میداند و در جایی دیگر میفرمایند که "و انتظروا الفرج صباحاً و مساعاً یعنی صبح و شام در انتظار فرج و ظهور باش". مسئله مهدی موعود از صدر اسلام و از زمان پیغمبر اکرم یک امر قطعی و مسلم در میان مسلمین بوده است و از نیمه دوم قرن اول هجری منشأ حوادث بزرگ تاریخی شده است .
مهدویت در اسلام و بالاخص در تشیع یک فلسفه بزرگ است، اعتقاد به ظهور منجی است، نه در شعاع زندگی یک قوم و یک ملت و یا یک منطقه و یا یک نژاد بلکه در شعاع زندگی بشریت. مهدویت به این نیست که یک منجی بیاید، و مثلا شیعه را یا ایران را یا آسیا را یا مسلمانان جهان را نجات دهد، مربوط به این است که یک منجی و مصلح ظهور کند و تمام اوضاع زندگی بشر را در عالم دگرگون کند و در جهت صلاح و سعادت بشر تغییر بدهد. قرآن کریم هم میفرماید: "« و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ، انبیاء ، 105» یعنی ما از پیش اطلاع دادهایم که وارث اصلی زمین ، بندگان صالح و شایسته ما خواهند بود. برای همیشه زمین در اختیار ارباب شهوت و غضب و بندگان جاه و مقام و اسیران هوای نفس نخواهد بود." پیش بینی یک آینده سعادت بخش و پیروزی کامل عقل بر جهل ، توحید بر شرک ، ایمان بر شک ، عدالت بر ظلم ، سعادت بر شقاوت است. اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق و صلح و عدالت بر نیروی باطل و ستیز و ظلم ، گسترش جهانی ایمان اسلامی ، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایدهآل ، و بالاخره اجراء این ایده عمومی و انسانی به وسیله شخصیتی مقدس و عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی ، از او به " مهدی " تعبیر شده است ، اندیشهای است که کم و بیش همه فرق ومذاهب اسلامی - با تفاوتها و اختلافهائی - بدان مؤمن و معتقدند .
این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است . این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام ، پیروزی نهائی ایمان اسلامی (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون »ترجمه: ''او کسى است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!( ''توبه / 33 وصف /9) ، غلبه قطعی صالحان و متقیان (لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون » ترجمه: در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «''بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!» ''(انبیا /105 ) ، کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران برای همیشه (و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون »
ترجمه: ''ما مىخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم! و حکومتشان را در زمین پابرجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را از آنها [بنى اسرائیل] بیم داشتند نشان دهیم ''( قصص /5 و 6 ) و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت (قال موسی لقومه استعینوا بالله و اصبروا ، ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین »ترجمه: ''موسى به قوم خود گفت: «از خدا یارى جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار مىکند و سرانجام (نیک) براى پرهیزکاران است! ''(اعراف /128) را نوید داده است . در حدیثی که از شیعه و سنی نقل شده چنین آمده است که اگر از دنیا بیش از یک روز نمانده باشد خداوند آن یک روز را چنان طولانی می کند که مهدی ظهور کرده و جهان را از عدل و داد لبریز سازد.
در اخبار آمده است که او نه تنها اسلام را احیاء می کند بلکه همه ادیان را به حالت حقیقی خویش اقامه می کند. بنابر این انتظار فرج واژه آشنایی است که تجلی یکی از بزرگترین دگرگونیها را به همراه دارد، دگرگونی برای آن عده از افراد که بیصبرانه در اقیانوس متلاطم زندگی، سفینه نجات را میطلبند تا با تنها ناخدای کشتی حق و عدالت به سرزمین خوشبختیها قدم گذارند، در همان سرزمینی که صلح، صفا، برابری، برادری، امنیت، رفاه و آسایش و ... حاکم باشد.ما با سیری گذرا در کتب مقدسه ادیان و مذاهب مختلف جهان، به این حقیقت میرسیم که اعتقاد به ظهور مصلحی که در آخر الزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد یک اعتقاد جهانی و همگانی است. اکنون همه ادیان راجع به حضرت حجت پیش بینی میکنند که عدل کامل ، صلح کامل ، رفاه کامل ، سلامت کامل و امنیت کامل برقرار خواهد شد ، همان پیش بینی تکامل تاریخ و تکامل بشریت است ، یعنی زندگی بشر در آینده منتهی میشود به عالیترین و کاملترین زندگیها که از جمله آثاری که در آن هست آشتی انسان و طبیعت است و آن این است که زمین تمام معادن خود را در اختیار انسان قرار میدهد ، آسمان تمام برکات خود را در اختیار انسان قرار میدهد و همه اینها خود تکامل تاریخ است.