0

مقالات اصول بهداشت رواني

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 5 : اصول بهداشت رواني زمستان 1387; 10(4 (پياپي 40)):299-304.
 
بررسي مورد– شاهدي افسردگي در بيماران مبتلا به آنژين ناپايدار قلبي
 
طلايي علي*,اثني عشري اميرمحمدهاشم,محرري فاطمه,رضايي ارداني امير,ميرشجاعيان مهزاد
 
* ايران، مشهد، بلوار حرعاملي، ميدان بوعلي، بيمارستان روان پزشكي ابن سينا
 
 

مقدمه: افسردگي به عنوان يك عامل خطر جهت ايجاد و تشديد بيماري هاي عروقي قلب مطرح مي باشد، هم چنين ممكن است پيامد آن ها بوده و در نهايت منجر به بدتر شدن پيش آگهي، طولاني شدن درمان و افزايش هزينه هاي درماني گردد. اين مطالعه ميزان علايم افسردگي را در بيماران مبتلا به آنژين ناپايدار قلبي در مقايسه با ساير بيماران بستري ارزيابي نموده است.
روش کار: در اين مطالعه مقطعي و مورد- شاهدي 100 بيمار مبتلا به آنژين ناپايدار قلبي بستري در اورژانس قلب بيمارستان قائم (عج) در سال 1385 از نظر ميزان علايم افسردگي در مقايسه با گروه شاهد بستري غير مبتلا به آنژين قلبي بررسي شدند. روش جمع آوري دادهها با استفاده از پرسش نامه جمعيت شناختي و آزمون افسردگي بك بود. يافته ها به كمك روش هاي آمار توصيفي و شاخص هاي تمايل مركزي و پراكندگي و روش هاي آماري استنباطي مانند آزمون كاي اسكوير و آزمون تي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: ميانگين سني بيماران قلبي 11.7±59.4 سال بود، 64% مونث و 36% مذكر بودند. ميزان افسردگي در گروه بيمار (81%) به طور معني داري بالاتر از گروه شاهد بود (P=0.01). ارتباطي بين سن، جنس، تاهل، تحصيلات، شغل، سابقه فاميلي افسردگي، مصرف داروي قلبي و روان پزشكي و مدت ابتلا به بيماري قلبي و روان پزشکي، با افسردگي پيدا نشد. افرادي كه رضايت از درآمد آن ها كم بود، به طور معني داري ميزان افسردگي بيشتري داشتند (P=0.006).
نتيجه گيري: ميزان علايم افسردگي به طور بارزي در افراد مبتلا به آنژين ناپايدار قلبي بستري در بيمارستان بالاتر از ساير بيماران بستري است.

 
كليد واژه: آزمون افسردگي بك، آنژين ناپايدار قلبي، افسردگي، بستري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 8 : اصول بهداشت رواني زمستان 1387; 10(4 (پياپي 40)):317-323.
 
اثربخشي درمان شناختي رفتاري و درمان دارويي بر علايم اضطراب و تكانشگري مردان مبتلا به اختلال شخصيت مرزي
 
اكبري جواد*,آقامحمديان شعرباف حميدرضا,قنبري هاشم آبادي بهرام علي
 
* ايران، مشهد، ميدان آزادي، دانشگاه فردوسي، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي
 
 

مقدمه: ارزيابي كارآمدي درمان هاي اختلال شخصيت مرزي هدف بسياري از پژوهش ها بوده است. ما تكنيك هاي شناختي رفتاري، دارو درماني و تركيب آن ها را در اين مطالعه مقايسه نموديم.
روش کار: در اين کارآزمايه باليني با مجوز کميته اخلاق دانشگاه، 40 مرد مبتلا، به طور تصادفي در چهار گروه قرار گرفتند. براي تمام بيماران بعد از اخذ رضايت نامه، آزمون اضطراب بک و پرسش نامه تکانشگري در مرحله پيش آزمون به كار گرفته شد. براي گروه اول دارو درماني (ليتيوم و فلوکستين) استفاده شد و براي گروه دوم درمان شناختي رفتاري 16 جلسه 90 دقيقه اي انجام شد. براي گروه سوم ترکيبي از هر دو درمان به کار رفت. گروه كنترل هيچ گونه مداخله اي را دريافت نداشتند. آزمون هاي فوق در مرحله پس آزمون نيز در چهار گروه انجام شدند. تغييرات چهار گروه با استفاده از آزمون هاي تحليل واريانس و توكي مورد مقايسه قرار گرفتند.
يافته ها: مقايسه نمرات تکانشگري پس آزمون در چهار گروه نشان دهنده تفاوت معني دار بين آنها بود (P=0.001 ،f=39.71) به طوري که بر اساس آزمون توکي درمان ترکيبي و درمان دارويي بهبود بيشتري را نسبت به دو گروه ديگر داشتند (P=0.001). مقايسه نمرات اضطراب پس آزمون نيز در چهار گروه نشان دهنده تفاوت معني دار بين گروه ها بود (P=0.006 ،f=5.11) به طوري که درمان روان شناختي در مقايسه با هر سه گروه ديگر بهبود بيشتري را حاصل کرده بود (P=0.001).
نتيجه گيري: درمان شناختي رفتاري با هدف قرار دادن علايم تکانشگري و اضطراب در اين اختلال مي تواند موجب تعديل علايم شود.

 
كليد واژه: اختلال شخصيت مرزي، اضطراب، تکانشگري، دارو درماني، درمان شناختي رفتاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 2 : اصول بهداشت رواني زمستان 1387; 10(4 (پياپي 40)):273-280.
 
فراواني آسيب شناسي رواني در معلمين مدارس ابتدايي شهركرد
 
محمدي پروين*,گواري فاطمه,حق دوست علي اكبر,محمدعلي زاده سكينه,اميري پور علي قاسم
 
* ايران، چهارمحال و بختياري، فارسيان، خيابان پاسداران، كوچه 32، پلاك 28
 
 

مقدمه: تاثير انكار ناپذير معلم بر متعلم از جمله مباحث مطرح دنياي تعليم و تربيت است. يکي از مهمترين عوامل موثر بر عملكرد معلمان سلامت رواني است چرا كه معلم سالم يعني تعليم و تربيت سالم و تعليم و تربيت سالم يعني جامعه سالم.
روش: کار: مطالعه حاضر با هدف بررسي فراواني آسيب شناسي رواني در معلمين مدارس ابتدايي شهركرد در سال تحصيلي 85-1384 انجام شد. اين پژوهش يك مطالعه توصيفي تحليلي بود كه جامعه آماري آن شامل 1008 معلم شاغل در 139 مدرسه ابتدايي ناحيه 1 و 2 شهركرد بود. ميزان پاسخگويي 70% بود و در مجموع 705 معلم در اين پژوهش شركت داشتند. اطلاعات مورد نياز از طريق پرسشنامه استاندارد شده 
SCL-90-Rو پرسشنامه ويژگي هاي فردي و اجتماعي آنان جمع آوري گرديد. سپس با استفاده از SPSS و آمارهاي توصيفي و استنباطي (آزمون تي، آناليز واريانس، آزمونهاي تعقيبي و رگرسيون) مورد تحليل قرار گرفت.
يافته ها: 4/27% معلمان دچار درجاتي از آسيب شناسي رواني بودند كه بالاترين ميزان شيوع مربوط به شكايات جسماني با 9/74% و پايين ترين ميزان شيوع مربوط به ترس مرضي با 6/20% بود. ارتباط معني داري بين آسيب شناسي رواني با وضعيت تاهل (P=0.7) و سنوات خدمت (P=0.77) مشاهده نگرديد. ارتباط معني دار معکوسي بين وجود آسيب شناسي رواني با ميزان درآمد ماهيانه و سطح تحصيلات (P<0.001) مشاهده گرديد.
نتيجه گيري: مقايسه نتايج اين پژوهش با ديگر مطالعات انجام شده نشان دهنده بالا بودن ميزان آسيب شناسي رواني در معلمان جامعه پژوهش مي باشد.

 
كليد واژه: آسيب شناسي رواني، فراواني، مدارس، معلم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 6 : اصول بهداشت رواني زمستان 1387; 10(4 (پياپي 40)):305-310.
 
تعيين عوامل روان شناختي و اجتماعي پديدآيي استرس در بيماران مولتيپل اسکلروزيس
 
محمدي رزوه نرگس*,افشارزنجاني حميد
 
* ايران، اصفهان، خيابان كاوه، كوي لاله، كوچه شهيدان ملك محمد، پلاك 7
 
 

مقدمه: استرس در تشديد بيماري هاي مزمن از جمله مولتيپل اسکلروزيس نقش چشمگيري دارد و اين بيماري ناتوان کننده، جنبه هاي مختلفي از زندگي بيمار را تحت تاثير قرار مي دهد. اين پژوهش با هدف تعيين عوامل روان شناختي و اجتماعي پديدآيي استرس در اين بيماران انجام شد.
روش کار: اين پژوهش توصيفي از نوع علي مقايسه اي روي 184 بيمار عضو انجمن ام اس اصفهان كه به صورت تصادفي انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه 24 سووالي محقق ساخته بر اساس عوامل رواني اجتماعي استرس زا در بيماران مولتيپل اسکلروزيس بود که روايي محتوايي و صوري آن توسط متخصصين تاييد شد و پايايي آن با استفاده از ضريب آلفاي کرونباخ 89/0 تعيين شد. داده ها با به كارگيري آزمون تي تک متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: ميانگين نمرات عوامل اجتماعي در ابعاد تامين هزينه درمان، نگراني نسبت به آينده فرزندان و نگراني نسبت به ازدواج، بزرگتر از سطح متوسط بود و در ديگر عوامل آن چون کم شدن کارآيي شغلي و کم شدن ارتباطات و مهارت هاي اجتماعي کمتر از سطح متوسط بود. ميانگين عوامل روان شناختي در ابعاد اشتغالات ذهني ناشي از بيماري، ترس از مردن و نگراني نسبت به آينده، بزرگ تر از سطح متوسط بود.
نتيجه گيري: نگراني نسبت به تامين هزينه درمان، آينده فرزندان و ازدواج جز عوامل استراس زاي اجتماعي و اشتغالات ذهني ناشي از بيماري، ترس از مردن و نگراني نسبت به آينده از عوامل استراس زاي روان شناختي در بيماران محسوب مي شوند.

 
كليد واژه: استرس، عوامل اجتماعي، عوامل روان شناختي، مولتيپل اسکلروزيس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 7 : اصول بهداشت رواني زمستان 1387; 10(4 (پياپي 40)):311-316.
 
ميزان شيوع اختلالات روان پزشکي در زندانيان زندان مركزي سنندج
 
آراسته مدبر*,شريفي سقز بيان
 
* ايران، سنندج، بلوار پاسداران، نرسيده به دانشگاه علوم پزشكي كردستان، بيمارستان قدس، بخش روان پزشكي
 
 

مقدمه: بررسي وضعيت زندانيان و ارايه خدمات به ويژه در زمينه بهداشت رواني به آن ها بسيار مهم است. هدف اين مطالعه بررسي ميزان شيوع اختلالات روان پزشکي در ميان زندانيان بوده است.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي- تحليلي مقطعي، كليه زندانيان زندان مركزي شهر سنندج با بيش از شش ماه دوره محكوميت و يك ماه حضور در زندان طي دوره زماني خرداد 82 تا آذر 83 با حجم نمونه 208 نفر وارد مطالعه شدند. پس از اخذ تاييديه كميته اخلاق و اخذ رضايت نامه، اختلالات روان پزشکي و خصوصا اختلالات شخصيت با استفاده از مصاحبه باليني در دو نوبت توسط يك روان پزشك مورد ارزيابي قرار گرفتند. تحليل داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون خي دو انجام شد.
يافته ها: 88% نمونه ها مذكر بودند. بيش ترين شيوع سني در فاصله 40-20 سال (4/51%) بود. 4/40% از نمونه ها مجرد، 1/48% متاهل و 5/11% جدا شده يا مطلقه بودند. از نظر وضعيت تحصيلي بيشترين فراواني مربوط به سطح زير ديپلم (3/79%) بود. شيوع كلي اختلالات شخصيت در نمونه ها 8/55% بود كه از اين درصد 9/75% (3/42% كل نمونه ها) داراي اختلال شخصيت ضد اجتماعي و 1/24% (5/13% كل نمونه ها) داراي اختلال شخصيت مرزي بودند. 26% نمونه ها داراي اختلال روان پزشكي در محور يک بودند. بين ميزان شيوع اختلالات شخصيت با سن و جنس زندانيان رابطه معني داري ديده شد (به ترتيب با P=0.003 و P=0.004).
نتيجه گيري: بيش از نيمي از زندانيان داراي يكي از انواع اختلالات شخصيت بودند. شايع ترين اختلال شخصيت، ضد اجتماعي و سپس مرزي بودند.

 
كليد واژه: اختلال روان پزشكي، اختلال شخصيت، زندان، زنداني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 1 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):181-190.
 
نارسايي هيجاني و سبک هاي دفاعي
 
بشارت محمدعلي*
 
* ايران، تهران، پل گيشا، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي، گروه روان شناسي
 
 

مقدمه: در اين پژوهش رابطه بين نارسايي هيجاني و سبک هاي دفاعي من در يک نمونه دانشجويي مورد بررسي قرار گرفت. هدف اصلي پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه نارسايي هيجاني و مولفه هاي آن شامل دشواري در شناسايي احساسات، دشواري در توصيف احساسات و تفکر عيني با سبک هاي دفاعي من شامل سبک دفاعي رشد يافته، سبك دفاعي نوروتيك و سبك دفاعي رشد نايافته بود.
روش کار: 286 دانشجو (135 پسر و 151 دختر) از رشته ‏هاي مختلف دانشگاه تهران در اين پژوهش شركت كردند. از آزمودني ها خواسته شد نسخه فارسي" مقياس نارسايي هيجاني تورنتو
" (FTAS-20) و "پرسش نامه سبک هاي دفاعي"(DSQ) را تکميل کنند. براي تحليل داده هاي پژوهش از شاخص ها و روش هاي آماري شامل فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار، تحليل واريانس چند متغيره، ضرايب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده شد.
يافته ها: بين نارسايي هيجاني و سبک دفاعي رشد يافته، همبستگي منفي معنادار
(p<0.001) و بين نارسايي هيجاني و سبک هاي دفاعي نوروتيك و رشد نايافته همبستگي مثبت معنادار (p<0.001) وجود دارد.
نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر مي توان نتيجه گرفت که نارسايي هيجاني با مكانيسم هاي دفاعي من رابطه دارد
.

 
كليد واژه: سبک دفاعي، مكانيسم دفاعي، نارسايي هيجاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 2 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):191-197.
 
بررسي شيوع افسردگي پس از سکته مغزي و ارتباط آن با ميزان ناتواني و محل ضايعه مغزي
 
لشكري پور كبري*,مقتدري علي,سجادي سيدعليرضا,فقيهي نيا محسن
 
* ايران، زاهدان، دانشگاه علوم پزشكي زاهدان، بيمارستان روان پزشكي بهاران
 
 

مقدمه: اين مطالعه با هدف بررسي ميزان بروز افسردگي پس از سكته مغزي و عوامل مرتبط با آن انجام گرديد.
روش کار: اين بررسي يك مطالعه توصيفي تحليلي و مقطعي است كه در 6 ماهه نخست سال 1386 در بخش مغز و اعصاب بيمارستان خاتم الانبيا زاهدان، پس از كسب تاييد كميته اخلاق دانشگاه، انجام گرديد. تعداد 100 نفر بيمار مبتلا به سكته مغزي به روش نمونه ‌گيري در دسترس در صورت تمايل و دارا بودن شرايط ورود به مطالعه و نداشتن شرايط حذف از مطالعه در ماه اول پس از سكته مغزي مورد ارزيابي قرار گرفتند. اين بيماران با استفاده از پرسش نامه مشخصات دموگرافيك، آزمون افسردگي بك و شاخص ناتواني بارتل ارزيابي شدند و داده ها با استفاده از آزمون تي و مجذور خي، با كمك نرم افزار
SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: از مجموع 100 بيمار مورد مطالعه (61 مرد، 39 زن) 42 نفر (
42%) افسرده بودند. بين ميزان ناتواني جسمي پس از سكته مغزي بر اساس شاخص ناتواني بارتل (BI<60) فراواني افسردگي ارتباط معني ‌داري مشاهده شد (p<0.001) ولي بين افسردگي و محل ضايعه رابطه معني دار مشاهده نگرديد.
نتيجه گيري: به نظر مي‌ رسد بين ميزان ناتواني جسمي ناشي از سكته مغزي و بروز افسردگي ارتباط معني دار وجود دارد
.

 
كليد واژه: آزمون افسردگي بك، افسردگي، سکته مغزي، شاخص ناتواني بارتل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 3 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):199-207.
 
نشانه هاي پرخاشگري در آزمون نقاشي آدمک در پسران 9 ساله
 
فرهادي علي*,پوراعتماد حميدرضا
 
* ايران، خرم آباد، ميدان 22 بهمن، بلوار ولايت، كوچه گلستان 2
 
 

مقدمه: آزمون نقاشي آدمک به عنوان فرافکني دنياي دروني مي تواند اطلاعاتي در مورد علايق، اضطراب ها، دفاع ها و بازداري فرد نشان دهد. هدف اين مطالعه بررسي نشانه هاي پرخاشگري در آزمون نقاشي آدمک دانش آموزان پسر بود.
روش کار: در اين مطالعه تبييني، 57 نفر از دانش آموزان پسر پايه سوم دوره ابتدايي يکي از مدارس شهر خرم آباد به
روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. مطابق دستورالعمل تست آدمک در ابتدا از آن ها خواسته شد تصوير يک فرد را نقاشي کرده و سپس ويژگي هاي يک فرد پرخاشگر را بنويسند و در آخر تصوير يک فرد پرخاشگر را بکشند. جهت تعيين نشانه هاي پرخاشگري، نشانه هاي موجود در نقاشي آدمک پرخاشگر با آدمک معمولي مقايسه گرديد. داده ها با استفاده از آمار توصيفي و آزمون هاي غير پارامتر يک نظير آزمون علامت، مک نمار و ضريب همبستگي في تجزيه و تحليل گرديدند.
يافته ها: بر اساس تحليل داده ها، خطوط پر رنگ، رنگ قرمز، شکل دهان ( قوس به پايين)، ابروي کج و گره اي، سر بدون مو، موي سيخ شده و گرفتن ابزار پرخاشگري در دست (مخصوصا چاقو) به عنوان نشانه هاي پرخاشگري در آزمون آدمک پرخاشگر استخراج شدند که
به طور معني داري (p<0.001) از فراواني بالاتري نسبت به آزمون نقاشي آدمک معمولي برخوردار بودند.
نتيجه گيري: بين نتايج اين مطالعه در خصوص بعضي نشانه هاي پرخاشگري با ساير مطالعات هم خواني وجود دارد. چون در اين مطالعه نمايش ابزارهاي پرخاشگري به خصوص چاقو قابل ملاحظه بود، اين مساله بايد مورد توجه خانواده ها و مسوولين آموزشي قرار گيرد. زيرا مي تواند نشانه اي از رفتارهاي پرخاشگرانه رايج در جامعه باشد.

 
كليد واژه: آزمون نقاشي آدمک، پرخاشگري، پسران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 4 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):209-214.
 
بررسي رابطه جهت گيري مذهبي با اضطراب و افسردگي در دانشجويان
 
بياني علي اصغر*,گودرزي حسنيه,بياني علي,كوچكي عاشورمحمد
 
* ايران، آزادشهر، خيابان شهيد رجايي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد آزادشهر
 
 

مقدمه: گرايش انسان به دين با تاريخ بشر مقارن است. پژوهش هاي تجربي حاكي از عدم هماهنگي يافته ها در خصوص رابطه بين جهت گيري مذهبي و بهداشت رواني است. هدف اصلي مطالعه حاضر بررسي رابطه بين جهت گيري مذهبي با اضطراب و افسردگي در دانشجويان بود.
روش کار: روش غالب بر اين پژوهش روش توصيفي- همبستگي بود. 571 دانشجو از بين 3500 دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد آزادشهر به طور تصادفي انتخاب شدند. آزمودني ها 324 نفر زن و 247 نفر مرد با ميانگين سني 22 سال بودند که به
پرسش نامه جمعيت شناختي محقق ساخته، آزمون افسردگي بك، مقياس جهت گيري مذهبي و پرسش نامه صفت- حالت اشپيل برگر پاسخ دهند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماري SPSS و در سطح توصيفي و استنباطي و با آزمون تحليل واريانس و همبستگي پيرسون تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: بين جهت گيري مذهبي دانشجويان با اضطراب و افسردگي آن ها رابطه معكوس و معناداري از لحاظ آماري وجود داشته و با افزايش جهت گيري مذهبي دانشجويان، افسردگي و اضطراب آن ها كاهش يافت
(p<0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد كه بين جهت گيري مذهبي دانشجويان و اضطراب و افسردگي آنان رابطه تنگاتنگي وجود دارد لذا به نظر مي رسد تقويت و دروني سازي ارزش هاي ديني مي تواند منجر به افزايش سطح سلامت رواني دانشجويان گردد.

 
كليد واژه: اضطراب، افسردگي، دانشجو، مذهب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 5 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):215-220.
 
مقايسه تاثير"آواي قرآن"و موسيقي بر موفقيت تلقيح داخل رحمي اسپرم
 
خادم نيره,افضل آقايي منور,كابوسي مريم,حسن زاده بشتيان مريم*
 
 
 

مقدمه: يكي از اين درمان هاي مكمل صدا درماني است كه در اين مطالعه اثر "آواي قرآن" و موسيقي بر موفقيت تلقيح داخل رحمي اسپرم (آي يو آي) بررسي شده است.
روش کار: اين كارآزمايي باليني بر روي 327 زوج نابارور مراجعه كننده به مركز ناباروري دانشگاه علوم پزشكي مشهد در سال 1383 انجام شد. زنان نابارور كانديد تلقيح داخل رحمي اسپرم (آي يو آي) به صورت" مبتني بر هدف" انتخاب و به طور تصادفي به 3 گروه تحت
"آواي قرآن"، موسيقي و شاهد تقسيم شدند. قبل، طي و بعد از انجام آي يو آي، 110 نفر به صوت قرآن و 105 نفر به موسيقي گوش دادند. 112 نفر نيز به عنوان گروه شاهد بودند. سلامت روان آزمودني ها با استفاده از پرسش نامه سلامت عمومي روان در حد مناسب ارزيابي شد. داده ها به صورت دو سو كور جمع آوري و با آزمون هاي آماري تي و خي دو با SPSS تحليل شدند.
يافته ها: تفاوت آماري معني داري بين گروه ها در ميانگين سن زن و مرد، مدت ناباروري، شغل زنان و مردان، روش تحريك تخمك گذاري، ضخامت آندومتر و تعداد فوليكول قبل از درمان مشاهده نشد. در گروه "آواي قرآن"، 18 مورد در هر سيكل آي يو آي به درمان پاسخ مثبت دادند
(%16.36)، که در گروه موسيقي 10 مورد (%9.52) و شاهد 6 مورد (%5.35) بود. تفاوت پاسخ درماني بين گروه "آواي قرآن" و شاهد معني دار (p=0.007) ولي بين گروه موسيقي و شاهد (p=0.18) و گروه "آواي قرآن" و موسيقي (p=0.01) معني دار نبود.
نتيجه گيري: در مجموع تاثير مثبت آواي قرآن بر نتيجه درمان ناباروري از موسيقي بيشتر بود.

 
كليد واژه: آواي قرآن، تلقيح داخل رحمي اسپرم، موسيقي، ناباروري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 7 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):231-237.
 
بررسي عوامل تنش زا در پرستاران
 
حبراني پريا*,بهداني فاطمه,مبتكر مجيد
 
* ايران، مشهد، بلوار حر عاملي، بيمارستان روان پزشكي ابن سينا
 
 

مقدمه: پرستاران به علت مواجهه با عوامل تنش زاي مختلف در محل کار با هدف تامين سلامت و آسايش بيماران در معرض عوارض جسماني و روان شناختي متعدد هستند. هدف اين مطالعه تعيين عوامل تنش زاي مختلف در پرستاران مي باشد تا با شناخت بهتر اين عوامل جهت کاهش آن ها برنامه ريزي شود.
روش کار: اين پژوهش يک مطالعه توصيفي مقطعي است. جامعه پژوهش 150 نفر از پرستاران بخش هاي داخلي، جراحي، سوختگي، روان پزشکي و اورژانس بيمارستان هاي امام رضا (ع) و ابن سيناي مشهد در سال 1383 هستند. ابزار پژوهش پرسش نامه "عوامل تنش زاي پرستاران" بود که عوامل تنش زاي بين فردي، مديريتي، مراقبت از بيمار، فيزيکي و فردي را بررسي مي کند. اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي مجذور خي، همبستگي پيرسون و تحليل واريانس مورد آناليز آماري قرار گرفتند.
يافته ها: مهم ترين عوامل تنش زا، در دسترس نبودن پزشکان در موارد اضطراري، کمبود کارکنان نسبت به بيماران و مراقبت از بيماران بد حال و رو به مرگ بودند. در بين عوامل تنش زا، عوامل تنش زاي مديريتي بيشترين شدت و عوامل بين فردي کمترين شدت را دارا بودند. ميانگين تنش بين بخش هاي مختلف بيمارستاني تفاوت معناداري نداشت. عوامل تنش زاي شغلي پرستاران با هيچ کدام از متغيرهاي سن، جنس، وضعيت تاهل، سنوات کاري، نوبت کاري و در نهايت اشتغال در بخش هاي مختلف بيمارستاني ارتباط معناداري نداشت.
نتيجه گيري: بيشترين شدت عوامل تنش زا در پرستاران شاغل بيمارستاني مربوط به عوامل تنش زاي مديريتي است.

 
كليد واژه: بخش هاي بيمارستاني، پرستاران، عوامل تنش زا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 6 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):221-230.
 
اثر روش هاي تمريني آيروبيک و يوگا بر مولفه هاي خود توصيفي بدني دانشجويان دختر
 
جواديان صراف نصراله*,امامي تكتم
 
* ايران، مشهد، ميدان آزادي، پرديس دانشگاه فردوسي، دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي
 
 

مقدمه: خود پنداره بدني مي تواند تحت تاثير برنامه هاي مداخله اي چون ورزش و تمرين بدني يا برنامه هاي كاهش وزن قرار گيرد. بنابراين ادراك بيشتر از نحوه شكل گيري و شيوه هاي تاثير پذيري آن به وسيله روش هاي تمريني مناسب، براي نيل به سلامت رواني و رفتار مطلوب فردي، نقش مهمي را ايفا مي کند. هدف تحقيق حاضر بررسي اثر روش هاي تمرين آيروبيک و يوگا بر مولفه هاي خود توصيفي بدني دانشجويان دختر است.
روش کار: تعداد 57 دانشجوي دختر غير فعال دانشگاه فردوسي مشهد با دامنه سني 25-19 سال كه تجربه اي در روش هاي تمريني منتخب نداشتند، به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفي و به تعداد مساوي به سه گروه تجربي آيروبيك، يوگا و شاهد تقسيم شدند. آزمودني ها در گروه هاي تجربي، به مدت 10 هفته (2 جلسه در هفته و 60 دقيقه در هر جلسه) در برنامه تمريني مشخص شركت كردند، اما آزمودني هاي گروه شاهد در اين مدت در هيچ برنامه تمريني سازمان يافته اي شركت نداشتند. براي جمع آوري داده ها از پرسش نامه خود توصيفي بدني در شروع و پايان برنامه تمرين استفاده شد و داده ها از طريق تحليل واريانس يک طرفه و آزمون تعقيبي توکي تحليل شدند
.
يافته ها: در پايان دوره تمرين، خود پنداره بدني و مولفه هاي قدرت و فعاليت بدني در گروه يوگا نسبت به گروه شاهد به طور معني داري بالاتر بود
(p<0.05) مولفه هماهنگي نيز در گروه يوگا و آيروبيک به طور معني داري بالاتر از گروه شاهد بود (p<0.05).
نتيجه گيري: بر اساس نتايج فوق تمرينات يوگا در بهبود برخي از مولفه هاي خود توصيفي بدني از مزيت نسبي برخوردار است.

 
كليد واژه: آيروبيک، خود توصيفي بدني، دانشجويان دختر، يوگا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 8 : اصول بهداشت رواني پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):239-245.
 
شيوع مصرف سيگار و عوامل مرتبط در دانش آموزان دبيرستاني کرمان
 
ضياالديني سيدحسن*,خردمند علي,نخعي نوذر,طاهرزاده حسين
 
* ايران، كرمان، بلوار جمهوري اسلامي، گروه روان پزشكي، بيمارستان شهيد بهشتي، مركز تحقيقات علوم اعصاب
 
 

مقدمه: اين مطالعه با هدف برآورد شيوع اعتياد و مصرف سيگار و برخي عوامل مرتبط در دانش آموزان سال اول و دوم دبيرستان شهر کرمان انجام شد.
روش کار: در اين پژوهش مقطعي 860 دانش آموز (514 دختر، 346 پسر) در سال 1381 از طريق خوشه اي تصادفي انتخاب شدند و توسط پرسش نامه اي که علاوه بر سوالات دموگرافيک شامل سوالات مربوط به مصرف و هم چنين آزمون بررسي اعتياد به نيکوتين فاجر استروم بود، مورد بررسي قرار گرفتند. داده هاي حاصل با استفاده از آزمون تي، مجذور خي و آزمون دقيق فيشر و نرم افزار
SPSS 10 تحليل شدند.
يافته ها: در مجموع
6.1% پسرها و 6.6% دخترها (6.4%) حداقل يک بار سيگار کشيدن را تجربه کرده بودند. 1.7% پسرها و 2.3% دخترها (2.1%) گاهي اوقات سيگار مي کشيدند و 2.3% پسرها و 0.4% دخترها (1.2%) سيگاري بودند، به عبارت ديگر 10.1% پسران و  9.7% دختران سيگار را تجربه يا مصرف کرده و يا به آن اعتياد داشتند. 2.3% پسرها و 1.2% دخترها تمايل به ترک سيگار داشتند. با توجه به نتايج تست فاجر استروم، 9 نفر سيگاري شديد بودند که 5 نفر آن ها پسر 1.5)%( و 4 نفر دختر (0.8%) بودند و 27 نفر سيگاري خفيف تا متوسط که 15 نفر پسر (4.4%) و 12 نفر دختر (3.3%) بودند.
نتيجه گيري: سوء مصرف سيگار در سنين نوجواني به طور قابل توجهي بالا است و لذا خدمات پيشگيرانه و آموزش مهارت هاي زندگي بايد در نظر گرفته شود. شيوع مصرف سيگار در پسران بالاتر از دختران بوده اما شيوع تفريحي مصرف در دختران بالاتر از پسران است.

 
كليد واژه: ايران، سيگار، دانش آموزان، دبيرستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 1 : اصول بهداشت رواني بهار 1387; 10(1 (پياپي 37)):7-14.
 
ارتباط متغيرهاي جمعيت شناختي با ريسك فرار از منزل در دختران نوجوان شهر مشهد
 
شاره حسين*
 
* تهران، خيابان ستارخان، خيابان نيايش، نبش خيابان شهيد منصوري، انستيتو روان پزشكي تهران، مركز تحقيقات بهداشت روان
 
 

مقدمه: در سال هاي اخير فرار از منزل به ويژه در دختران نوجوان رو به افزايش است. مطالعات و تحقيقات زيادي پيرامون دختران فراري صورت گرفته است، اما مطالعات در زمينه ريسک فرار از منزل بسيار اندک مي باشد. هدف از انجام اين مطالعه بررسي رابطه بين متغيرهاي جمعيت شناختي با ريسك فرار از منزل در دختران نوجوان بود.
روش کار: اين پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي بود. 500 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه و پيش دانشگاهي مناطق 2، 5 و 7 آموزش و پرورش شهر مشهد كه به شيوه تصادفي طبقه اي خوشه اي انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسش نامه هاي ويژگي هاي جمعيت شناختي و ريسك فرار از منزل مورد بررسي قرار گرفتند. داده ها به كمك همبستگي پيرسون، تحليل واريانس يک راهه و آزمون تعقيبي شفه تجزيه و تحليل شد.
نتايج: تحليل داده ها نشان داد كه بين سن آزمودني ها
(P<0.01)، تعداد اعضاي خانواده (P<0.05)، درآمد والدين (P<0.01)، سن و سطح تحصيلي والدين (P<0.01) با ريسك فرار دختران از منزل رابطه معناداري وجود دارد. همچنين نتايج تحليل واريانس يک راهه و آزمون شفه حاکي از تاثير وضعيت تحصيلي (P<0.01)، ترتيب تولد (P<0.05) و نوع سرپرست (P<0.05) بر ريسك فرار از منزل بود. ارتباط ساير متغيرها با ريسک فرار از منزل معنادار نبود.
بحث: نتايج بيانگر ارتباط برخي از متغيرهاي جمعيت شناختي با ريسک فرار از منزل در دختران بود.

 
كليد واژه: دختران فراري، فرار از منزل، متغيرهاي جمعيت شناختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 2 : اصول بهداشت رواني بهار 1387; 10(1 (پياپي 37)):15-24.
 
بررسي پايايي و روايي مقياس پرخاشگري پيش دبستاني و ارزيابي ميزان پرخاشگري در کودکان پيش دبستاني اروميه
 
واحدي شهرام*,فتحي‌ آذر اسكندر,حسيني نسب سيدداوود,مقدم محمد
 
* تبريز، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي، دانشگاه تبريز
 
 

مقدمه: در مطالعه حاضر ساختار عاملي، همساني دروني و اعتبار سازه مقياس پرخاشگري كودكان پيش دبستاني بررسي شد. فرم مربي مقياس پرخاشگري يك پرسش نامه 42 سوالي با مقياس رتبه بندي ليكرت، براي ارزيابي پرخاشگري جسماني، رابطه اي و واكنشي- كلامي كودكان پيش دبستاني طراحي شد.
روش کار: از بين كودكان پيش دبستاني شهرستان اروميه تعداد 489 كودك (176 دختر و 313 پسر) به روش تصادفي انتخاب شدند و مقياس پرخاشگري پيش دبستاني توسط مربيان مهد كودك براي آن ها تكميل گرديد. براي بررسي روايي سازه از روش تحليل عاملي بهره گرفته شد.
نتايج: يافته ها نشان دادند كه ضريب پايايي آلفاي كرونباخ در كل مقياس (
0.98) و در عامل هاي چهارگانه استخراج شده رضايت بخش مي باشند. تحليل عاملي اين مقياس به كمك تجزيه به مولفه هاي اصلي و بعد از چرخش واريماكس، چهار عامل پرخاشگري كلامي- تهاجمي، پرخاشگري فيزيكي- تهاجمي، پرخاشگري رابطه اي و خشم تكانشي را فراهم كرد كه معرف روايي سازه مقياس مي باشد. افزوده بر اين نتايج مبين اين واقعيت اند كه ميانگين نمرات پسران در عامل هاي پرخاشگري كلامي– تهاجمي و پرخاشگري فيزيكي- تهاجمي بيشتر از دختران است. اما در زمينه پرخاشگري رابطه اي و خشم تكانشي تفاوت دو جنس از لحاظ آماري معني دار نبود. هر چند كه ميانگين پسران در دو عامل ياد شده نسبت به دختران بيشتر بود.
نتيجه گيري: نتيجه اين تحقيق نشان داد كه مقياس اندازه گيري پرخاشگري را مي توان به عنوان يك ابزار پايا و معتبر در محيط هاي آموزشي، پژوهشي و باليني به كار برد.

 
كليد واژه: مقياس اندازه گيري پرخاشگري، پرخاشگري آشكار و رابطه اي، پرخاشگري غير مستقيم و مستقيم، كودكان پيش دبستاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  7:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها