0

مقالات اصول بهداشت رواني

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 6 : اصول بهداشت رواني پاييز و زمستان 1382; 5(20-19):114-120.
 
بررسي نقش سيگار و در معرض دود سيگار بودن در بروز سكته مغزي در افراد مبتلا به بالا بودن فشار خون شرياني
 
شايگان نژاد وحيد,زارع محمد
 
 
 

مقدمه: سيگار كشيدن يكي از عوامل خطر در بسياري از بيماري ها شناخته شده است و در برخي مطالعات نزديك به 40% علل مرگ در سيگار ذكر شده است. اثر سيگار در ايجاد حمله مغزي بعنوان يكي از عوامل خطر در فرد سيگاري (Smoker) شناخته شده است ولي اين نقش در افراد غير سيگاري كه ناخواسته دود سيگار استنشاق مي كنند (Passive smoker) چندان مشخص نيست.
از آنجا كه تعداد اين افراد در جامعه زياد است بر آن شديم به بررسي نقش در معرض دود سيگار بودن (
Passive smoking) در افراد با فشار خون بالا كه دچار سكته مغزي شده اند بپردازيم.
بررسي فراواني نسبي تعداد افراد در معرض دود سيگار(
Passive smoking) وسيگاري (Smoking) در افراد با فشار خون بالا كه دچار سكته مغزي شده اند و مقايسه آن با فراواني نسبي تعداد افراد در معرض دود سيگار و سيگاري در افراد با فشار خون بالا كه دچار سكته مغزي نشده اند، شالوده اين تحقيق مي باشد.
روش ها و مواد: مطالعه از نوع توصيفي بوده كه فراواني نسبي تعداد افراد در معرض دود سيگار،سيگاري و غير سيگاري
(Non smoking) را در 192 نفر از افرادِ مورد (افراد با فشار خون بالا كه دچار سكته مغزي شده اند) را با فراواني نسبي تعداد افراد در معرض دود سيگار، سيگاري و غير سيگاري در 192 نفر از افراد شاهد (افراد با فشار خون بالا كه دچار سكته مغزي نشده اند) مقايسه مي كند. نوع آزمون به كار رفته ، كاي اسكوئر مي باشد. جمع آوري نمونه در ماه هاي خرداد تا شهريور 1381 صورت گرفته است.
تعريف افراد سيگاري و در معرض دود سيگار به صورت زير مطرح شده است:
- فرد سيگاري: فردي كه حداقل به مدت يك سال روزانه 10 نخ سيگار بكشد.
- فرد در معرض دود سيگار: در يك اتاق 12 متر مربعي به مدت يك سال در معرض حداقل 5 نخ سيگار در روز بودن.
نتايج: طبق اين تحقيق مشخص شد كه افرادي كه دچار سكته مغزي شده اند ( گروه مورد )
1.22 برابر بيشتر از افراد عادي و افراد در معرض دود سيگار بوده اند و افرادي كه دچار سكته مغزي شده اند ( گروه مورد) 1.33 برابر بيشتر از افراد عادي ( گروه شاهد)، سيگاري بوده اند.
بحث: در معرض دود سيگار بودن نيز اگر چه به اندازه سيگار كشيدن شانس بروز سكته مغزي را بالا نمي برد ولي خودازعوامل خطر مهم سكته مغزي محسوب مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  10:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 5 : اصول بهداشت رواني پاييز و زمستان 1382; 5(20-19):107-113.
 
تحليل اطلاعات در مطالعات كيفي
 
ظهور عليرضا,كريمي مونقي حسين
 
 
 

مقدمه: آشنايي ناكافي با رويكرد پژوهش هاي کيفي و کمي، باعث استفاده نابجا از آنها شده است. معرفي كامل جنبه هاي مختلف اين دو رويکرد به بر طرف شدن ابهامات موجود در مورد آنها كمك نموده و نقش موثري در به كارگيري آنها دارد. بدين منظور اين مقاله با هدف اصلي مقايسه ويژگي هاي مطالعات كيفي وكمي از جنبه هاي گوناگون به خصوص از نظر روش تحليل اطلاعات در سال 1383 انجام گرفت.
مواد و روش: براي رسيدن به هدف اين پژوهش اطلاعات با استفاده از منابع كتابخانه اي، اينترنتي و مكاتبه با انجمن هاي پژوهشي جمع آوري و سپس مقالات و مطالبي كه با موضوع ارتباط بيشتري داشتند، انتخاب و مطالب آنها استخراج شد.
مرور بر مطالعات: پژوهش كيفي نظير پژوهش كمي يك روش منظم بررسي است. در اين نوع تحقيقات، اطلاعات بصورت شرح و توصيف پديده ها ارايه مي شود، گر چه امكان دارد در مواردي نظير پژوهش كمي از اعداد و ارقام نيز استفاده شود. از طرفي هدف عمده تحقيقات كيفي توصيف پديده، تدوين فرضيه و ايجاد نظريه است در حاليكه پژوهش هاي كمي به دنبال آزمون فرضيه هستند تا ارتباط بين متغيرهاي خاص را توضيح بدهند. تحليل اطلاعات كيفي بيشتر روش استقرايي بوده در صورتيكه پژوهشگران كمي از تحليل قياسي بهره مي جويند.
بحث و نتيجه گيري: از آنجا كه تحقيقات كيفي از نظر موضوع مورد مطالعه، اهداف و كاربردها، تكنيك هاي جمع آوري اطلاعات، تعداد نمونه ها، روش نمونه گيري و بخصوص چگونگي تحليل داده ها با تحقيقات كمي متفاوت هستند، معرفي و آموزش تحقيقات كيفي براي همه پژوهشگران و به ويژه دانشجويان مقطع دكتراي تخصصي و رزيدنت ها توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  10:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 7 : اصول بهداشت رواني پاييز و زمستان 1382; 5(20-19):121-127.
 
بررسي ارتباط افزايش سن پدران و بروز اسكيزوفرني در فرزندان
 
منطقي علي,ضيايي عليرضا,يوسفي اشكان
 
 
 

هدف: اسكيزوفرني حدود 1% افراد جامعه را مبتلا مي كند و عواقب فردي، خانوادگي و اجتماعي ويرانگري به بار مي آورد. هم عوامل وراثتي و هم عوامل محيطي درايجاد آن موثر فرض شده اند.
جهش هاي ژنتيك تحت تاثير عوامل محيطي و گاهي خودبه خودي اتفاق مي افتد كه شكل دوم آن در گامت هاي مردان مسن بيشتر رخ مي دهد. ولذا افزايش سن پدران يك عامل خطر مهم براي  پيدايش جهش هاي ژنتيك است. دراين تحقيق جستجو جهت يافتن اثر افزايش سن پدران بر بروز اسكيزوفرني به عنوان يك عامل خطرانجام شد.
روش: به اين منظور  سن پدر در بيماران مبتلا به اسكيزوفرني به هنگام تولد آنها با گروه هايي ازافراد سالم و نيز بيماران رواني مبتلا به ساير اختلالات (درهرگروه 155 نفر) مورد مقايسه قرار گرفت. گروه مورد مطالعه ازميان بيماران بستري درمركز روانپزشكي ابن سينا دريك فاصله 4 ماهه كه براساس ملاك هاي
DSM-IV  واجد تشخيص اسكيزوفرني ياساير اختلالات روانپزشکي بودند انتخاب شدند.
يافته ها: سن متوسط پدر درگروه بيماران بستري مبتلا به اسكيزوفرني 33 سال و درگروه كنترل بيمار و شاهد سالم به ترتيب
31.5 و 30 سال بود. متوسط سن مادر درسه گروه نيز بترتيب 27.6 ، 27.7 و 27 سال بود.
سن متوسط پدر در گروه بيماران اسکيزوفرن با دوگروه كنترل بيمار و كنترل سالم تفاوت معناداري داشت و درگروه بيمار بالاتر بود. بادرنظر گرفتن سن بالاي چهل سال نيز تفاوت معناداري بين سن پدر در بيماران مبتلا به اسكيزوفرني با 2 گروه ديگر مشاهده شد.
درتحقيقات قبلي سن هر دو والد درايجاد بيماري دخيل شناخته شده بود امادر تحقيق ما چنين يافته اي وجود نداشت. يافته ديگر اين پژوهش مشخص شدن ارتباط مشابه براي اختلالات خلقي بود. كه نشان دهنده افزايش شانس بروز اختلال خلقي در فرزندان، با افزايش سن پدران بود.
نتيجه: يافته هاي اين تحقيق مي تواند راه گشاي تحقيقات بزرگتر بوده و در پيشگيري از تولد بيماران مبتلا به اسكيزوفرني بيشتر موثر باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  10:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 8 : اصول بهداشت رواني پاييز و زمستان 1382; 5(20-19):128-133.
 
بررسي ارزيابي و مقايسه تظاهرات گوناگون افسردگي در زنان و مردان مراجعه كننده به درمانگاه روانشناسي دانشكده علوم تربيتي مشهد در شش ماهه اول سال 1382
 
طباطبايي سيدمحمود,رجبي سارا,ارشدي حميدرضا
 
 
 

نتايج برخي مطالعات نشان مي دهد كه در مقطع معيني از زمان 15 الي 20 درصد بزرگسالان به طورقابل توجهي، از نشانه هاي افسردگي رنج مي برند و حداقل 12 درصد به اين دليل نهايتا به سمت درمان كشيده مي شوند. منظور از افسردگي در اين تحقيق، اختلال افسردگي اساسي بر اساس ملاك هاي تشخيصي DSMIV مي باشد. هدف مطالعه حاضر مقايسه شدت ابعاد افسردگي در زنان و مردان و نيزهدف فرعي مشخص نمودن ابعاد برجسته تر افسردگي دردو جنس بود.
روش كار: اين پژوهش يك مطالعه مقطعي و آينده نگر مي باشد . تعداد 60 نفر آزمودني در قالب دو گروه (از هر جنس 30 نفر) از ميان مراجعين به درمانگاه روانشناسي دانشكده علوم تربيتي در شش ماهه اول سال 1382، به شيوه غيراحتمالي در دسترس برگزيده شدند.
يافته ها: از ميان ابعاد 21 گانه پرسش نامه افسردگي بك پنج بعد احساس گناه، احساس مجازات، گريستن، كاهش وزن و بي ميلي جنسي بطور معني داري در زنان بيشتر از مردان بود. ابعاد برجسته افسردگي در زنان غمگيني، بي تصميمي، خستگي پذيري، دشواري در كار و احساس مجازات و در مردان ابعاد غمگيني، بي تصميمي، اتهام به خود، عصبانيت و دشواري در كار برجسته تر بودند.
نتيجه گيري: در شدت برخي ابعاد افسردگي ميان زنان و مردان تفاوت معني داري وجود دارد. شناخت اين تفاوت ها مي تواند ما را در پيشگيري تشخيص و درمان افسردگي ياري رساند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  10:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اصول بهداشت رواني

 9 : اصول بهداشت رواني بهار و تابستان 1383; 6(22-21):71-76.
 
بررسي ارتباط بين تحصيل و سلامت رواني در دو گروه دانشجويان سال اول و آخر دانشكده علوم پزشكي جهرم
 
مصلي نژاد ليلي*,اميني ميترا
 
* جهرم، خيابان مطهري، دانشگاه علوم پزشكي جهرم
 
 مقدمه: با پيشرفت صنعت و تكنولوژي جديد و مشكلات مربوط به آن، اختلالات و بيماري هاي رواني همانند مشكلات جسماني افزايش چشمگيري يافته اند و يافته هاي اخير به دست آمده از مطالعات طولاني مدت، تاثير تحصيل رادر سلامت روان دانشجويان تاييد كرده است.
روش انجام كار: اين مطالعه يك مطالعه توصيفي- تحليلي است كه با هدف بررسي رابطه بين تحصيل و مشكلات سلامت روان بين دو گروه سال اول و آخر دانشكده پزشكي جهرم انجام شده است. مطالعه روي 136 دانشجو انجام شد.داده ها به وسيله پرسش نامه در دو گروه بخش جمع آوري شد. بخش اول شامل يافته هاي جمعيت شناختي و بخش دوم شامل پرسش نامه سلامت عمومي 28 سواله بود كه جهت بررسي چهار وضعيت بهداشت روان شامل جسماني كردن، اضطراب، عملكرد اجتماعي و افسردگي به كار مي رود.
نتايج :نتايج بدست آمده نشان داد كه ارتباط معني داري بين سلامت عمومي دانشجويان    سال اول و آخر از نظر مشكلات جسماني، اضطراب و افسردگي وجود دارد.(
P<0/05) همچنين ميانگين نمره هر دو گروه از نظر وجود اختلال در عملكرد اجتماعي بالا بوده و هر دو گروه درجات بالايي از اختلال را نشان مي دادند. ديگر يافته ها نشان دهنده اين است كه در هر دو گروه شركت كننده 57.7 درصد سالم 20.6 درصد مشكوك و3.7 درصد اختلال به صورت بارز نشان دادند. همچنين ميزان افسردگي در گروه متاهلين بيشتر از مجردين بود (P<0.05)، و گروه دانشجويان پزشكي پسر، اختلال در عملكرد را بيشتر از دختران نشان دادند (P<0.05). اما ارتباط معني داري بين تفاوت ميانگين نمره كل دردوگروه دخترو پسرويا دوگروه پزشكي وپرستاري به دست نيامد.
بحث: با توجه به تا ثير تحصيل بر ايجاد آسيب هاي رواني در دانشجويان پيشنهاد مي گرددتا برنامه هاي ارتقاي سلامت رواني دانشجو در برنامه هاي آموزشي، مد نظر قرار گيرد.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 22 خرداد 1391  10:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها