روزي شاهين به مرغ گفت: «راستي چرا اين قدر نسبت به انسان ها ناسپاس هستي؟» 

مرغ پرسيد: «منظورت چيست؟»

شاهين جواب داد: «من مي بينم كه انسان ها چه قدر به تو توجه نشان مي دهند. مرتب به تو غذا مي دهند، برايت جاي گرم فراهم مي كنند و شب ها تو را از دشمنانت و مزاحمت ديگران حفظ مي كنند. اما تو چه كار مي كني؟ وقتي كسي بخواهد تو را بگيرد، با سرو صداي زياد قدقد مي كني و سعي مي كني فرار كني. راستي براي چه؟ اگر انساني سعي كند كه به من نزديك شود، اجازه مي دهم مرا بگيرد، رام مي شوم و هر چه به من بدهد مي خورم. به نظر من تو مرغ ناشكري هستي!»

مرغ قدقدكنان گفت: «باشد، اما مي خواهم يك چيزي از تو بپرسم. تا به حال ديده اي كه شاهيني را به سيخ بكشد؟ مطمئناً نه، اما هميشه بسياري از هم نوعان من به سيخ كشيده مي شوند.»

منبع: نشريه سلام بچه ها، شماره 5.

جالب بود