0

كوچك زيباست

 
rasekhoonm
rasekhoonm
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1389 
تعداد پست ها : 218

كوچك زيباست

نويسنده: مرتضي دانشمند

شايد شنيده باشي كه مي گويند: «كوچك زيباست.» درست است. بسياري از كوچك ها زيبا هستند. گلي كوچك كه در باغي بزرگ بر دست شاخه اي مي رويد، ستاره اي كوچك كه از دور بر سينه ي مخملي آسمان سوسو مي زند و سوره اي كوچك كه در باغ بزرگ سوره ها گل مي دهد و عطرش آسمان سينه ها را معطر و خوش بو مي سازد. اين بار مي خواهم از اين كوچك زيبا برايت بنويسم. از كوتاه ترين دل نوشته ي خداوند بر صحيفه ي نور. از سوره اي كه سرود آشناي لب هاي كودكي ما بوده است.
سوره ي «كوثر» از سه آيه ي كوتاه تشكيل مي شود. بگذار همين جا برايت از معني آيه بگويم. وقتي مي خواهي براي اولين بار به خانه ي دوستي بروي، به دنبال نشانه و علامتي مي گردي و از هر كس و هر چيز حتي درخت سپيدار مي پرسي كه «خانه دوست كجاست؟» آيه هاي كتاب خداوند، نشانه هاي خانه دوست را به ما نشان مي دهند. هر آيه اگر سرسري از كنارش نگذريم، دست ما را خواهد گرفت و به خانه ي دوست خواهد برد.
بهتر است در آغاز نگاهي به منظره ي زيباي اين سوره بيندازيم:
به نام خداوند بخشنده ي مهربان؛ بسم الله الرحمن الرحيم.
ما چشمه ي خوبي ها را به تو بخشيده ايم؛ انا اعطيناك الكوثر.
از بسم الله آغاز كنيم.
او چگونه بخشنده و مهربان است؟
شايد فكر كني خداوند در لحظه ي تولد، ما را به پدر و مادر بخشيده، غذاي لذيذي براي مان در سينه ي مادر گذاشته و ديگر با ما ارتباطي ندارد. بسياري از آدم ها درباره ي خدا اين گونه فكر مي كنند. خيال مي كنند همان طور كه استاد بنا به كمك كارگران خانه اي را مي سازد و دنبال كارش مي رود، خدا هم با فرشتگانش خانه ي جهان را ساخت، انسان را در آن گذاشت و رفت دنبال كارهاي ديگر يا استراحتش. شايد اين فكر براي من و تو خنده دار باشد؛ اما متأسفانه واقعيت دارد و بسياري از آدم ها خدا را اين جور مي شناسند؛ اما قرآن و اين سوره ي كوچك به ما نشان مي دهد، خدايي است كه هر لحظه با آفريدگانش ارتباط دارد.
از آن لحظه كه ما نبوديم، او به فكر ما بود و در كم ترين زمان طرح ما را كشيد. خودش چه زيبا مي گويد: «هوالذي يصوركم في الارحام كيف يشاء؛ ‌اوست كه شما را در رحم ها آن گونه كه بخواهد تصويرگري مي كند.»(1)  پيش از به دنيا آمدن، مهر ما را در دل مادر انداخت و غذاي ما را در سينه اش جاي داد. ما گريه مي كرديم، او لبخند مي زد و شير در كام مان مي ريخت. تولد نقطه ي پايان ما نبود، كه خط شروع بود. خواب و بيداري ما نشانه اي است كه مي تواند خانه ي دوست را به ما نشان دهد؛ اما افسوس كه بسياري از ما حتي در بيداري هاي مان خواب هستيم. حال آن كه آن مهربان مي گويد: «من در خواب شب و بيداري روز، اگر واقعا بيدار باشيد خودم را به شما نشان مي دهم. «و من آياته منامكم باليل.»(2)
راستي شب ها كه از خود بي خبريم چه كسي خون تازه را از قلب در رگ هاي ما پمپاژ مي كند؟ چه كسي به شش ها فرمان مي دهد در هر دم و باز دم اكسيژن را به درون سلول ها ببرند و گاز كربنيك كشنده را از راهروي ناي، بيني و دهان بيرون بفرستند؟
او هر لحظه و هر روز در دل و جان ما حضور دارد. هر لحظه با ضربان قلب و حركت نبض مان با ما گفت و گو مي كند. او همه جا و در هر چيز خودش را به ما نشان مي دهد. «به درخت بادام گفتم برايم از خدا بگو؛ بادام شكوفه داد.»(3)
او بخشنده است و مهربان. مردم اگر چيزي به ما ببخشند يا از گناه و اشتباه ما درگذرند، بر ما منت مي گذارند؛ اما خداوند مي بخشد و منت نمي گذارد. اما كوثر چيست و با ما چه پيوندي دارد؟
كوثر، آن گونه كه مفسران گفته اند به معناي امكانات فراوان و نعمت هاي گوناگون نيست، بلكه به معناي استفاده ي درست و بجا از نعمت ها و امكانات است. به هنرمند پيكرتراشي كه رو به روي سنگي ايستاده بود و به آن مي نگريست گفتند: «به چه مي نگري؟» گفت: «فرشته اي در يك سنگ اسير شده است. من تلاش مي كنم آن فرشته را از ميان سنگ آزاد كنم.» 
پس از چندي آن سنگ زمخت و ناصاف به فرشته اي كوچك و زيبا تبديل شد. پيكرتراش گفت: «من فرشته را آزاد كردم.» در درون هر يك از ما فرشته اي گرفتار شده است. اين فرشته با ما و کارهاي مان ارتباط دارد. هر سخن نيكو، كردار زيبا و پندار نيك ما، ما را گامي به آن فرشته نزديك مي سازد. كسي كه به خوب ديدن، خوب شنيدن، خوب بخشيدن و... عادت كند، سنگ ناهموار مجسمه ي وجودش به آن فرشته نزديك مي شود.
يكي از نمونه هاي اين فرشته گونگي، حضرت زهرا(س) است.
وقتي قدرناشناسان مكه به پيامبر مهرباني ها طعنه زدند و گفتند دو فرزندت عبدالله و قاسم از ميان رفتند و پس از تو كسي نيست كه راه تو را ادامه دهد، خدا با فرستادن كوثر به پيامبرش دلداري داد و گفت: «ما سرچشمه ي خوبي ها را به تو بخشيده ايم.» 
منظور خدا از كوثر كسي بجز زهرا(س) نبود. دختري كه خوب زيست، خوب انديشيد و خوب اقدام كرد و خوبي ها را به همه آموزش داد.
شب عروسي اش جامه نو- هديه پدر را از تن به در كرد و به زني بينوا كه مي توانست با آن جامه به نوايي برسد بخشيد. شاگردي همچون «فضه» تربيت كرد كه سال ها گفت و گوي ساده اش ترنم آيه هاي آسماني بود. سه شب و سه روز او، علي(ع) و فرزندانش گرسنه ماندند و با آب افطار كردند تا اسيران، يتيمان و مسكينان گرسنه نمانند.
همه مي دانند كه زهرا(س) به رغم كمي امكانات، اما از چنان ايمان و انديشه اي برخوردار بود كه نيمه ي خاكي خود را به فرشته رسانده بود.
ما اما چگونه ايم؟ ما كه در عصر امكانات به سر مي بريم، آيا گامي به سوي آن فرشته ي پنهان وجودمان برداشته ايم؟ 
پيام بزرگ اين سوره ي كوچك به ما آن است كه، اهل كوثر باشيم نه از تبار تكاثر. از آنان باشيم كه چونان چشمه اند نه بسان باتلاق. چشمه جوشنده است و بخشنده، شكوفه ها را بارور مي كند و گل ها را معطر. اما باتلاق همه چيز را در خود نگاه مي دارد؛ حتي اگر كسي به او نزديك شود او را در كام مي گيرد.
باري ديگر به آيينه ي آيه هاي اين سوره رو كنيم و خودمان را در آن ببينم كه:

چشمه ي جوشان به تو بخشنده ايم 
بهترين گل را برايت چيده ايم 

از خدايت ياد كن در هر نماز 
بعد از آن يادي كن از اهل نياز 

دخترت زهرا ز هر گل بهتر است
دشمن تو بوته خاري بي بر است.

آنان كه از امكانات خداوند بهره مي گيرند، با نماز از او تشكر مي كنند و با بخشش از نعمت هايش قدرداني، به راستي آن ها هستند كه زيبايي هاي اين سوره ي كوچك و اين دل سروده ي خداوند را احساس مي كنند. باشد كه چنين باشيم! 
حكايت همچنان باقي
پي نوشت:
1- آل عمران/1.
2- روم/23.
3- از گازانتزاكيس.
منبع: نشريه سلام بچه ها، شماره5.
دوشنبه 19 مهر 1389  1:41 PM
تشکرات از این پست
mostafavys12
mostafavys12
mostafavys12
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 656
محل سکونت : خراسان رضوي

پاسخ به:كوچك زيباست

ممنون باعث شديد كمي بيشتر فكر كنيم

دوشنبه 19 مهر 1389  3:08 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها