0

ديوانه

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ديوانه

یکروز چند تا دیوانه در یک سلول از یک سوراخ باریک و در یک صف بیرون را نگاه میکردند و این کار را دوباره تکرار میکردند. رئیس بخش آمد و از سوراخ به بیرون نگاه کرد و هیچی ندید. همه خندیدند و گفتند: الان چند سال است که ما از این سوراخ بیرون را نگاه می کنیم اما هنوز هیچی ندیدیم. تو میخواهی با یکبار نگاه کردن چیزی ببینی؟

دوشنبه 19 مهر 1389  7:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها