امام باقر (ع)در عالم رؤيا به آيت الله مرعشي نجفي فرمود: به خاطر مصالحي، خداوند اراده فرموده است كه قبر حضرت زهرا براي هميشه براي همگان مخفي باشد، از اين رو قبر حضرت معصومه (عليهاالسلام) را تجلّيگاه قبر شريف حضرت زهرا (عليهاالسلام) قرار داده است.
در اسلام همان گونه كه مرداني چون انبيا، پيامبر خاتم (صلياللهعليهوآله) و ائمّه معصومين (عليهمالسلام) الگوهاي زندگي هستند، بانواني چون مريم، خديجه، فاطمهي زهرا، زينب كبري، و فاطمهي معصومه ـ (عليهمالسلام) ـ نيز به عنوان الگو شناخته ميشوند.
اين بيانگر اين حقيقت است كه زنان هم مانند مردان، ميتوانند بر قلّه كمالات بايستند و به عاليترين مراتب انساني برسند. از اين جهت بين زن و مرد، تفاوتي وجود ندارد.
خداوند متعال ميفرمايد:
«مَنْعَمِلَ صالِحا مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثي و هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَيوةً طَيبَةً وَ لَنَجْزِينَّهُمْ اَجْرَهُم بِأَحْسَنِ ما كانُوا يعْمَلُونَ»(1)
مطالعهي زندگي اين برگزيدگان الهي، سرمشقي است براي بهتر زيستن و چراغي است، فرا راه دوستداران شرافت و سعادت.
طلوعِ نور
----------
در روز اوّل ذي القعدهي سال 173 ه . ق(2) از سلالهي پاك پيامبر (صلياللهعليهوآله) و خديجه (عليهاالسلام)، و فاطمهي زهرا (عليهاالسلام)، فاطمهي ديگري متولّد گرديد. نور وجودش نه تنها خانهي امام كاظم (عليهالسلام) كه جهان را روشن ساخت و در طول قرنهاي متمادي در شعاع نورانيش، ستارگان پرفروغ آسمانِ علم، تقوي، فقاهت و پارسايي، آستان بوس حرمش گرديدند و با توسّل به ذيل عنايتش مشكلات بزرگ خود را حل كردند.
توسّل صدر المتألهين
-----------------------
ملاّ صدرا، از علماي ربّاني و حكماي بينظير قرن يازدهم ه . ق (1050 ه . ق، وفات در بصره) است. او صاحب تأليفات بينظيري چون: «اسفار اربعة»، «شرح الاصول من الكافي»، «شرح الهداية» و «شرح حكمة الاشراق» است.
وي مدتي از عمر شريف خود را در كَهَك قم سپري نمود و مشغول تأليف بعضي از كتابهاي خود چون اسفار اربعة بود. هر وقت برايش مشكل علمي يا مطلب مبهمي پيش ميآمد، به قم آمده، به حرم مطهّر حضرت معصومه (عليهاالسلام) مشرف ميشد و با توسّل به آن حضرت، استمداد از او مشكل علميش آسان و حل ميشد.(3)
شيفتگي علامه طباطبايي به درگاه
-----------------------------------------
مرحوم علاّمه سيد محمد حسين طباطبايي، صاحب تفسير بينظير «الميزان» نهايت ارادت و تواضع را نسبت به حضرت معصومه (عليهاالسلام) ابراز مينمود.
علامه شهيد مطهّري، هرگاه نام مرحوم علاّمه طباطبايي را به زبان ميآورد، ميگفت: «رُوحي لَهُ الفِداء» روحم به فداي او باد.
يكي از دانشمندان از استاد مطهّري پرسيد «دليل اين همه تجليل و احترام شما از علاّمه طباطبايي چيست؟»
استاد مطهّري در پاسخ فرمود: «من فيلسوف و عارف بسيار ديدهام و احترام من به علاّمه طباطبائي به خاطر فيلسوف بودن ايشان نميباشد، بلكه از اين جهت است كه او عاشق و دلباختهي اهل بيت (عليهمالسلام) است. چرا كه علاّمه طباطبايي در ماه رمضان روزهي خود را با بوسه بر ضريح مقدّس حضرت معصومه (عليهاالسلام) افطار ميكرد. ابتدا پياده از منزل تا حرم مطهّر (با توجّه به آن سنين پيري و دوري راه) مشرف ميشد. ضريح مقدّس را ميبوسيد، سپس به خانه ميرفت و غذا ميخورد.»(4)
فاطمه دوم
---------------
با اين كه حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام غير از فاطمهي معصومه (عليهاالسلام) دختران ديگري نيز داشت.(5) امّا در ميان همه آنان، تنها اوست كه داراي امتيازات والايي است.
او همچون جدّهاش حضرت زهرا (عليهاالسلام) در علم و عمل و قداست و كمالات، گوي سبقت از ديگران ربود و به راستي حضرت معصومه، فاطمهي دوم و جلوه دوباره حضرت زهرا (عليهاالسلام) است.
شباهتها
الف ـ پدرش به قربانش
پيامبر گرامي اسلام (صلياللهعليهوآله) براي تجليل و قدرداني از دخترش زهرا (عليهاالسلام) و مقام او، بارها دربارهاش اين جمله را بيان فرموده بود كه: «فَداها اَبُوها»(6) پدرش قربانش گردد.
پدر بزرگوار حضرت معصومه (عليهاالسلام)، امام كاظم (عليهالسلام)، نيز درباره وي چنين جملهاي فرمود. در آن جا كه جمعي از شيعيان براي دريافت پاسخ به سؤالهاي خود، وارد مدينه شدند تا به محضر امام كاظم (عليهالسلام) برسند، آن حضرت در مسافرت بود، آنها ناگزير بودند، از آن سفر مراجعت كنند. پرسشهاي خود را نوشتند و به افراد خانواده امام كاظم (عليهالسلام) تحويل دادند تا در سفر بعد به جواب آن نائل شوند.
هنگام خداحافظي، ديدند حضرت معصومه (عليهاالسلام) (كه حدود شش سال داشت) پاسخ سؤالات آنها را نوشته و آماده نموده است.
بسيار شادمان شدند و آن نامه را گرفتند. هنگام مراجعت، در راه با امام كاظم (عليهالسلام) كه از سفر باز ميگشت، ملاقات كردند و ماجرا را به عرض امام رساندند، امام (عليهالسلام) آن نوشته را از آنها طلبيد و مطالعه كرد و پاسخهاي حضرت معصومه (عليهاالسلام) را درست يافت، آن گاه به نشان تمجيد از حضرت معصومه (عليهاالسلام) و تصديق او سه بار فرمود: «فَداها اَبُوها: پدرش فدايش باد».(7)
ب ـ بارگاه حضرت معصومه (عليهاالسلام) تجلّيگاه
مرحوم آيت الله سيد شهاب الدين نجفي مرعشي رحمهالله ميفرمود:
«پدرم ـ مرحوم آية الله علاّمه سيد محمود مرعشي رحمهالله كه در نجف اشرف ميزيست ـ بسيار علاقهمند بود، محلّ قبر شريف جدّهاش حضرت زهرا (عليهاالسلام) را بيابد، براي اين مقصود، ختم مجرّبي انتخاب نمود، چهل شب به آن مداومت كرد تا شايد از محلّ مرقد شريف حضرت زهرا (عليهاالسلام) آگاه شود.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسّل فراوان، به بستر خواب رفت در عالم خواب به محضر امام باقر (يا امام صادق) (عليهالسلام) رسيد. امام (عليهالسلام) به او فرمود: «عَلَيكَ بِكَرِيمَةِ اَهْلِ الْبَيتِ» به دامن كريمه اهل بيت چنگ بزن.
ايشان تصوّر كرد، منظور امام (عليهالسلام) از اين جمله، حضرت زهرا (عليهاالسلام) است.
عرض كرد: «آري قربانت گردم، من نيز ختم را براي همين گرفتم كه محل قبر شريف آن حضرت را دقيقتر بدانم، و زيارتش كنم» امام (عليهالسلام) فرمود: «منظور من قبر شريف حضرت معصومه (عليهاالسلام) در قم است». سپس افزود: به خاطر مصالحي، خداوند اراده فرموده است كه قبر حضرت زهرا براي هميشه براي همگان مخفي باشد، از اين رو قبر حضرت معصومه (عليهاالسلام) را تجلّيگاه قبر شريف حضرت زهرا (عليهاالسلام) قرار داده است.
مرحوم آية الله سيد محمود مرعشي، وقتي از خواب برخاست، تصميم گرفت به قصد زيارت حضرت معصومه (عليهاالسلام) به قم مهاجرت كند. او بي درنگ با همه اعضاي خانوادهاش از نجف اشرف، عازم قم شد و به زيارت مرقد مطهّر حضرت معصومه (عليهاالسلام) مشرّف گرديد.(8)
امام خميني رحمهالله در كنار مرقد حضرت
بنيان گذار جمهوري اسلامي، آية الله العظمي امام خميني (قدسسره) آن گاه كه در قم ساكن بود و هرگاه كه به قم ميآمد، با نهايت خضوع نسبت به مقام بلند حضرت معصومه (عليهاالسلام) در كنار مرقدش حاضر ميشد و متواضعانه به او متوسّل ميگشت و با اشتياقي ويژه، ضريح مطهّر حضرت معصومه (عليهاالسلام) را ميبوسيد.
امام خميني رحمهالله مقام آن حضرت را آن قدر ارجمند ميدانست كه در يك قصيدهاي شامل 44 بيت، حضرت معصومه (عليهاالسلام) را با حضرت زهرا (عليهاالسلام) مقايسه كرده و هر دو را يكنواخت ستوده است كه بيانگر شباهت اين دو بانوي برگزيده الهي است.
ايشان در بخشي از اين اشعار چنين سروده است:
«نور خدا در رسول اكرم پيدا كرد تجلّي ز وي به حيدر صفدر
وز وي تابان شده به حضرت زهرا اينك ظاهر زدختِ موسي جعفر
آبروي ممكنات جمله از اين نور گر نَبُدي، باطل آمدند سراسر
دختر چون اين دو از مشيمه قدرت نامد و نايد دگر هماره مقدّر
آن يك امواج علم را شده مبدأ وين يك افواج حلم را شده مصدر
آن يك بر فرق انبيا شده تارَك وين يك اندر سر، اوليا را مِغْفَر
آن يك در عالم جلالت «كعبه» وين يك در مُلك كبريايي «مَشعر»
«لم يلد» م بسته لب، وگرنه بگفتم دختِ خُدايند، اين دو نور مطهّر
آن يك بر مُلك لايزالي تارك وين يك بر عرش كبريايي، افسر
آن يك، خاكِ مدينه كرده مزّين صفحهي قم را نموده اين يك انور
خاك قم اين كرده، از شرافت، جنّت آب مدينه نموده آن يك، كوثر
زيبد اگر خاك قم ز «عرش» كند فخر شايد كه «لوح» را بيايد همسر
در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهديد مأمون عباسى سفر تبعيد گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اين كه كسى از بستگان و اهل بيت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
يك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق ديدار برادر و اداي رسالت زينبي و پيام ولايت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. اين جا بود كه آن حضرت نيز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زينب(س) پيام مظلوميت و غربت برادر گراميشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبيت (ع) را با حكومت حيله گر بنى عباس اظهار مى كرد. بدين جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد عده اى از مخالفان اهلبيت كه از پشتيبانى مأموران حكومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتيجه تقريباً همه مردان كاروان به شهادت رسيدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نيز مسموم كردند.
به هر حال ، يا بر اثر اندوه و غم زياد از اين ماتم و يا بر اثر مسموميت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بيمار شدند و چون ديگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسيد: از اين شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه مى فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از اين خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى كه «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى كشيد و عده فراوانى از مردم پياده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز 23 ربيع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى كه امروز «ميدان مير» ناميده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار ميزبانى حضرت نصيب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در اين شهر زندگى كرد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود.
محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستيه به نام «بيت النور» هم اكنون محل زيارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربيع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پيش از آن كه ديدگان مباركش به ديدار برادر روشن شود، در ديار غربت و با اندوه فراوان ديده از جهان فروبست و شيعيان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجليل فراوان پيكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بيرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشييع نمودند. همين كه قبر مهيا شد دراين كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پيدا شدند و به سرعت نزديك آمدند و پس از خواندن نماز يكى از آن دو وارد قبر شد و ديگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.
آن دو نفر پس از پايان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگويند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
بنا به گفته بعضي از علما به نظر مى رسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دين با حضور اوليا الهي انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سايبانى از بوريا بر فراز قبر شريفش قرار داد تا اين كه حضرت زينب فرزند امام جواد(ع) به سال 256 هجرى قمرى اولين گنبد را بر فراز قبر شريف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدين سان تربت پاك آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت (ع). و دارالشفاي دلسوختگان عاشق ولايت وامامت شد.
پينوشتها:
1 ـ نحل/ 97.
2 ـ گنجينهي آثار قم، عباس فيض، ج 1، ص 386.
3 ـ فوائد الرّضوية، محدّث قمي، ص 380.
4 ـ حضرت معصومه (عليهاالسلام) چشمهي جوشان كوثر، محمد محمدي اشتهاردي، ص 90 ـ 91 به نقل از مجلّه پيام انقلاب شماره 123، جرعههاي حياتبخش، ص 273.
5 ـ ارشاد شيخ مفيد با ترجمه، ج 2، ص 236.
6 ـ بحارالانوار، علاّمه مجلسي، ج 43، ص 86.
7 ـ حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدي اشتهاردي، ص 133؛ كريمه اهل بيت، علي اكبر مهدي پور، ص 63 ـ 64.
8 ـ كريمه اهل بيت، مهديپور، ص 43 ـ 45؛ حضرت معصومه فاطمه دوم محمد محمدي اشتهاردي، ص 140 ـ 141.
9 ـ ديوان امام خميني رحمهالله، ص 257 ـ 253.
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه