بانک مقالات پزشکی

چند سالي است که بحث هيپنوتيزم به عنوان يک پديده جديد در بين دانشجويان و محافل دانشگاهي و حتي با آب و تاب بيشتر در بين عامه مردم رواج يافته است و هر کس عقيده و نظري ابراز مي کند و در اين اظهار نظرها بسياري از مطالب غير واقعي و غير علمي و تحريف شده به چشم مي خورد، اين موضوع ابهامات بسيار براي اذهان دانش پژوهان و افراد علاقمند و کنجکاو ايجاد کرده است که: واقعا هيپنوتيزم چيست؟ کاربرد آن در چه زمينه اي و ميزان تاثير آن چقدر است؟ و سوال اساسي تر براي عده اي از آنها که ساده انديش نيستند اين است که آيا اصلا پديده اي به اين نام که اساس و پايه علمي داشته باشد، وجود دارد يا نوعي عوام فريبي است و اگر پديده اي است علمي ماهيت آن چيست؟
از طرفي عده اي از افراد با مقدمه چيني و اغراق گويي، هيپنوتيزم را چنين معرفي کرده اند که گويا درمان هر دردي و کليد حل هر مشکلي است. چه بسا که از اين راه دست به سو استفاده ها و سودجويي هايي هم زده اند. به طوريکه با اين اقدامات به اعتبار و ارزش اين پديده علمي نيز آسيب رسانده اند.
هدف از ارايه اين مبحث تا آنجا که بضاعت علمي و تجربيات عيني ما اجازه دهد رفع ابهامات از اين پديده شگرف با بيان ماهيت و ميزان کاربرد آن در پزشکي است. بنابراين سعي ما بر اين است تا در اين مجموعه مطالبي را گرد آوريم که عاري از هر گونه اغراق در مورد اين پديده باشد و مواردي را گزارش نماييم که محدوديتهاي اين روش را بعنوان يک روش درماني مانند همه روش هاي ديگر (حتي جراحي) به روشني بيان نمايد و مصداقي باشد بر اين حقيقت که استفاده از اين پديده و ابزار بايد توسط کساني صورت گيرد که آشنايي کامل به مکانيسم هاي رواني و کارکردي مغز داشته باشند.

 نسخه قابل چاپ

ابوبکر محمدبن زکرياي رازي دانشمند، پزشک، فيلسوف و نابغه در تمام علوم، حدود هزار و اندي سال پيش در شهر ري متولد شد، وي ايراني است و مقالات، کتابها و آثار زيادي از خود در تمام زمينه ها به جاي گذاشته است و تاثير زيادي را بر علوم، خصوصا علوم پزشکي گذاشته است. علم فوريتهاي پزشکي (پزشکي اورژانس) امروز مديون ديروز او است و اين موضوع را دانشمندان ايراني و غير ايراني شهادت داده و بسيار نقل کرده اند.
کتاب بري الساعه مي تواند به عنوان درمان (طب) اورژانس بيان شود. طب اورژانس توسط رازي يکي از برجسته ترين پزشکان و دانشمندان ايراني بيش از هزار سال پيش نوشته شده است. اين کتاب حدود سي بيماري مختلف را بر مي شمارد که به گفته رازي از موارد اورژانس به شمار مي روند که سريعا بايد درمان شوند. اولين بار رازي از طب اورژانس به عنوان يک شاخه باليني مستقل و مهم پزشکي براي معاصرانش نام برد. اين علم توسط او معرفي و پايه گذاري شد و خود آن را تدريس نمود و به عنوان يک حرفه تخصصي در علوم پزشکي به کار گرفت. پس بدون ترديد بايد او را به عنوان پيشکسوت واقعي طب اورژانس نام برد. علاوه بر اين وي اولين کسي بود که مواد شيميايي را براي مطالعه بيمارانش به کار برد و تشخيص افتراقي در پزشکي باليني را معرفي نمود. جاي خوشبختي و اميدواري است که شروع اين کار به عنوان يکي از مهمترين ريشه هاي علم مدرن به دانشمندان و محققان ما بر مي گردد، که اين دانشمندان و محققان خود از پايه گذاران و ادامه دهندگان علم بوده اند، و همچنين آوازه دانشمندان ما در دوره هاي مختلف عصر حاضر به گوش مي رسد. تشخيص، تحليل و ارزيابي اين اساس و منبع، منجر به يافت سر نخ ها، محرکها و انگيزه هايي براي تلاش علمي بيشتر مي شود.

 نسخه قابل چاپ

کودکان امروز سرمايه هاي فرداي کشورمان هستند. معيار رشد کودکان به عنوان برآيند وضعيت تغذيه اي، از جمله تکيه گاههاي عمده در ارزيابي سلامت و بيماري جامعه است. سو تغذيه از عوامل محيطي موثر بر رشد کودکان است که به دليل ماهيت چند بخشي بودن آن يا به سبب ناشناخته بودن بسياري از جوانب مربوط به آن، کمتر از ساير مسايل مورد توجه قرار گرفته است. در اين مطالعه توصيفي که به منظور بررسي معيار رشد کودکان بدو ورود دبستان شهر گناباد و مقايسه آنها با طبقه بندي واترلو در سال 1379 انجام شد، 858 نفر به عنوان نمونه پژوهش، مورد مطالعه قرار گرفت که نتايج زير به دست آمد: در اين پژوهش سو تغذيه هاي "Underweigh", "stunting", "Wasting" به ترتيب براي دختران 4%، 76%، 5.6% و براي پسران 3.9%، 78.8% و 2.9% بود. وزن هنگام تولد کودکان بين صدک 25 و NCHS50 بود. قد دختران و پسران و وزن دختران با افزايش سن به صورت مثبت و معني داري افزايش نشان مي داد. بين وزن کودکان با افزايش سواد مادرانشان نيز ارتباط معني دار وجود داشت. ولي بين وزن پسران با افزايش سن، اختلاف معني داري مشاهده نشد. همچنين نتايج پژوهش نشان مي دهد که ميانگين قد، وزن و نسبتهاي قد و سن به وزن کودکان مورد مطالعه، همواره کمتر از صدک NCHS50 مي باشد، در حالي که عليرغم وزن مطلوب کودکان در هنگام تولد بيشتر آنها در طي چند سال بعدي زندگيشان دچار درجاتي از سو تغذيه بخصوص از نوع "stunting" (کوتاه قدي) شده اند.
با در نظر گرفتن اين که کوتاه قدي تغذيه اي مشکل امروز است، اگر مداخله و مبارزه به فردا موکول شود، کودکان امروز کوتاه قد، بالغ خواهند شد. لذا بررسي سو تغذيه اي کودکان زير 6 سال، بررسي رژيمها و عادتهاي غذايي منطقه و بالاخره انجام طرحهاي مداخله تغذيه اي ضروري به نظر مي رسد.

 نسخه قابل چاپ

فوريتهاي پزشکي، به عنوان يکي از مهم ترين جنبه هاي درمان با اقدامات سريع و صحيح، در نجات جان بيماران ارزش فراوان و غير قابل انکار دارد. ارتقاي کيفيت ارايه خدمات نياز به شناخت صحيح از وضعيت موجود و بررسي معضلات اين بخشها دارد و ضمنا يکي از مهمترين شاخص هاي سودمند در اين زمينه، ميزان رضامندي مراجعه کنندگان از خدمات ارايه شده است.
اين بررسي مقطعي، با هدف ارزيابي و تعيين ميزان رضامندي مراجعه کنندگان به بخش فوريتهاي پزشکي بيمارستانهاي وابسته به دانشکده علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني گناباد، بر روي 301 نفر از مراجعين که به علل مختلف به خدمات درماني فوري نياز داشتند انجام شد اطلاعات انجام شده در دو بخش مشخصات دموگرافيک و ميزان رضامندي از جنبه هاي مختلف خدمات ارايه شده توسط پرسشنامه، جمع آوري شده و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت: نتايج بدست آمده از مجموع مراجعين 72.4% مربوط به بخش اورژانس 22 بهمن و 27.6% مربوط به اورژانس بيمارستان 15 خرداد بودند که 68.7% آنان براي اولين بار به خاطر مشکل فعلي مراجعه مي کردند. همچنين 63.8% آنها متاهل بوده که داراي سطوح تحصيلي متفاوت از بيسواد تا تحصيلات عالي و با وضعيتهاي متفاوتي از نظر نوع بيمه بودند.
به طور کلي نتايج ميزان رضامندي مراجعين به اين مرکز، 78% مي باشد که در برخي موارد از نوسان قابل توجهي برخوردار بود. بيشترين ميزان رضايت به سرعت ارايه خدمات، توجه و مهارت پزشکان و پرستاران و کمترين آن به ترتيب به هزينه هاي دريافت شده، طرز برخورد نگهبان، وضعيت بهداشتي و امکانات رفاهي بيماران، دسترسي به دارو و تجهيزات مربوط مي شد. همچنين بين ميزان رضامندي، با توجه به سرنوشت نهايي بيماران و وضعيت بيمه آنان اختلاف معني داري وجود داشت. اگر چه ميزان رضامندي نسبتا زياد حاکي از کيفيت قابل قبول خدمات ارايه شده مي باشد. اما متاسفانه، کمبود منابع مالي، امکانات جانبي و رفاهي لازم که در اختيار بيماران و همراه آنان قرار نمي گيرد و همچنين برخي برخوردهاي غير صبورانه احتمالي از جانب کادر خدماتي و نگهبانان مراکز، به ويژه عدم پوشش صحيح بيمه هاي درماني و بالابودن هزينه هاي دريافتي از مهمترين موارد عدم رضامندي مراجعين مي باشد که ضرورت توجه رسيدگي بيشتر در خدمات رساني به مراجعين، توسط مسوولين و مديران محترم مراکز پيشنهاد مي شود.

 نسخه قابل چاپ

حرمت خود، اساسي ترين عامل تحول مطلوب در شخصيت فرد مي باشد. اين پژوهش از نوع پيمايشي است و متکي بر پرسشنامه استاندارد «آيزنک» مي باشد. محققين قصد دارند ارتباط بين يادگيري مهارت شنا و سطح حرمت خود فراگيران را مورد ارزيابي قرار دهند.
افراد مورد مطالعه بانوان 12 تا 30 ساله مشهدي مي باشند که براي فراگيري مهارت شنا به استخر آموزشي سعدآباد مشهد مراجعه کرده اند. افراد مورد مطالعه از طريق پرسشنامه «آيزنک» در دو مرحله مورد ارزيابي قرار گرفته اند، مرحله اول قبل از ارايه متغير مستقل، مرحله دوم پس از ارايه متغير مستقل فراگرفتن مهارت شنا.
براي آزمون، مهمترين فرضيه پژوهش از آزمون "Pair.T-test" استفاده کرده ايم که با توجه به P<0.05 مي توان ادعا نمود که فراگيري مهارت شنا باعث افزايش سطح حرمت خود در بانوان مي شود.
همچنين در مقايسه تغيير سطح حرمت، خود قبل و بعد از فراگيري مهارت شنا در دو گروه سني پايين و بالاي 18 سال نتايج آزمون "T-test" نشان داد که تغيير سطح حرمت خود قبل و بعد از فراگيري مهارت شنا در دو گروه ياد شده تفاوت ندارد (P>0.05).
براي مقايسه تغيير سطح حرمت خود، قبل و بعد از فراگيري مهارت شنا، در سه گروه تحصيلي، راهنمايي، دبيرستان و داراي تحصيلات عالي از آزمون «آناليز واريانس» يک طرفه ناقص استفاده کرديم که با توجه به P>0.05 نمي توان ادعا نمود که سطح حرمت خود در سه گروه تحصيلي ياد شده قبل و بعد از فراگيري مهارت شنا، تفاوت معني داري داشته باشد.
در خاتمه مي توان ادعا کرد که در بانوان 12 تا 30 ساله مشهدي بدون در نظر گرفتن رده سني و مقطع تحصيلي، مهارت شنا همواره باعث افزايش سطح حرمت خود آنان مي شود. لذا توجه بيشتر به امر شنا در تمام گروههاي سني براي افزايش حرمت خود و به تبع آن کاهش اضطراب، محافظت از آسيب پذيري، افزايش قدرت تصميم گيري، خلاقيت و تامين بهداشت رواني توصيه مي شود.

 نسخه قابل چاپ

شکستگي ران به عنوان يکي از شکستگي هاي شايع در جنس مذکر بيشتر رخ مي دهد و روش درماني آن بر حسب ميزان جابجايي و سن بيمار متفاوت است.
در بررسي انجام شده در بيمارستان سوانح شهيد کامياب مشهد روي 163 بيمار با شکستگي ران در حد سني 12-6 سال که 51 مورد با روش جراحي (Open reduction internal fixation) و 112 مورد با روش غيرجراحي (Close reduction by traction & spica cast) درمان شده اند، اين نتايج به دست آمده است:
طول مدت بستري در بيمارستان: در روش جراحي حدود پنج روز و غير جراحي حدود شانزده روز.
زمان راه افتادن (Ambulation): در روش جراحي پس از هفت روز و غير جراحي پس از 45 روز از زمان شکستگي.
عفونت: در روش جراحي دو مورد (4%) و غير جراحي شش مورد (5.3%) که در تمام موارد عفونت سطحي بوده است.
بد جوش خوردن (Malunion): در روش جراحي موجود نبود و غير جراحي هفت مورد (6.25%).
محدوديت حرکت هيپ و زانو: در هيچ کدام گزارش نشده است.
عوارض عصبي: عروقي و بيهوشي در هيچ کدام گزارش نشده است.
هزينه درمان: در هر دو روش مساوي بوده است.
به هر حال علي رغم نتايج بدست آمده در اين مطالعه و با توجه به ويژگيهاي خاص بيماران در اين گروه سني و نيز تفاوت در نوع شکستگي ها، بررسي بيشتر توصيه مي شود.

 نسخه قابل چاپ

قاعدگي دردناک اوليه بدون آسيب شناسي لگني در 50 درصد خانمها وجود دارد. عوارض جانبي داروهاي رايج در درمان قاعدگي دردناک ما را بر آن داشت تا تحقيقي به منظور مقايسه تاثير کپسول مفناميک اسيد و زيره بر شدت قاعدگي دردناک اوليه در دختران دبيرستانهاي مشهد انجام دهيم. پژوهش حاضر از نوع کارآزمايي باليني تصادفي مي باشد که تعداد 500 نفر از دانش آموزان مجرد 18-14 ساله دبيرستاني مبتلا به درد قاعدگي در چهار ناحيه شهر مشهد به صورت خوشه اي در پنج گروه 100 نفري، شامل مصرف کنندگان کپسول زيره (محتوي 65 ميلي گرم زيره پودر شده) هر 8 ساعت يک عدد، هر 8 ساعت 2 عدد، هر 12 ساعت يک عدد، کپسول «پلاسبو» هر 8 ساعت يک عدد و کپسول «مفناميک اسيد» 250 ميلي گرمي هر 8 ساعت يک عدد در سه روز اول دو سيکل قاعدگي مي باشند. روش سنجش درد به وسيله جدول شدت درد قاعدگي، طبق نظام معيار چند بعدي گفتاري، به چهار درجه صفر، يک، دو و سه تقسيم بندي شده است.
آزمون «آناليز واريانس» يک طرفه بين شدت درد قاعدگي در سيکل صفر، در گروه هاي مورد مطالعه، تفاوت معني داري را نشان نمي دهد. بين کاهش شدت درد قاعدگي در سيکل اول و دوم نسبت به سيکل صفر (سيکل قبل از استفاده دارو) بر حسب گروه ها تفاوت معني داري وجود دارد و بر اساس آزمون «توکي» اختلاف معني داري بين گروه مصرف کننده «پلاسبو» با گروه هاي زيره و «مفناميک اسيد»، همچنين بين گروه زيره هر 12 ساعت يک عدد با گروه زيره هر 8 ساعت 1 عدد، و زيره هر 8 ساعت 2 عدد و کپسول «مفناميک اسيد» وجود دارد (P<0.0001) گروه زيره هر 8 ساعت يک عدد نيز با گروه هاي زيره هر 8 ساعت 2 عدد و کپسول «مفناميک اسيد» تفاوت معني داري را نشان دادند (P<0.0001) و در گروه هاي مصرف کننده کپسول زيره، بيشترين تاثير مربوط به دوز، هر 8 ساعت دو عدد بوده است. مصرف کپسول زيره در گروه هاي مختلف باعث کاهش درد قاعدگي شده است. در بين گروه هاي مصرف کننده زيره، گروه هر 8 ساعت 2 عدد، کمترين شدت درد را داشته اند که تقريبا معادل کپسول «مفناميک اسيد» هر 8 ساعت يک عدد بوده است. انجام تحقيق بيشتر براي تاثير بيشتر کپسول زيره با دوز بالاتر توصيه مي شود.

 نسخه قابل چاپ

پژوهش حاضر مطالعه اي است نيمه تجربي که جهت «بررسي تاثير گروه درماني، بر ميزان افسردگي سالمندان ساکن در سراي کهريزک تهران در سال 1379» انجام شده است.
بدين منظور تعداد 33 نفر از سالمندان کهريزک که داراي خصوصيات نمونه پژوهش بودند به روش نمونه گيري در دسترس، انتخاب شدند و مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار گردآوري اطلاعات؛ شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافيک و تست افسردگي مخصوص سالمندان بود که در اين پژوهش مورد استفاده قرارگرفت برنامه گروه درماني در زمينه کاهش اضطراب، کاهش نشانه هاي افسردگي، افزايش خود مراقبتي، استفاده بهينه از امکانات و بهبود ارتباط بين فردي و به طور کلي کاهش ميزان افسردگي طراحي گرديده و طي 12 جلسه به مدت شش هفته اجرا شد. و پس از به کارگيري آن وضعيت افسردگي واحدهاي پژوهش مورد سنجش قرارگرفت و با مرحله قبل از مداخله مقايسه گرديد.
آزمون آماري «تي زوج» کاهش معني داري در ميزان افسردگي بعد از مداخله نسبت به زمان قبل از مداخله نشان داده است. (P<0.001) که بدين ترتيب فرضيه پژوهش را مبني بر «کاهش افسردگي سالمنداني» که در برنامه گروه درماني شرکت کرده اند نسبت به قبل از مداخله تاييد مي کند.

 نسخه قابل چاپ

تحقيق حاضر، يک پژوهش توصيفي – تحليلي است که به منظور بررسي تاثير عوامل مختلف بر رشد جنين، طي بارداري در سطح مراکز بهداشتي درماني شهر بجنورد انجام گرفت. در اين پژوهش 118 نمونه از پرونده هاي خانوار موجود در مراکز بهداشتي – درماني، به صورت تصادفي ساده انتخاب شد که پس از استخراج اطلاعات لازم از آنها در يک فهرست ثبت گرديد. بعد از جمع آوري اطلاعات با استفاده از آزمونهاي آماري، ارتباط بين وزن هنگام تولد و برخي عوامل ديگر بررسي شد. نتايج به دست آمده حاکي بود از ارتباط تنگاتنگ بين وزن نوزاد، هنگام تولد با رتبه بارداري و مدت فاصله گذاري بين دو حاملگي، همچنين آزمونهاي آماري ارتباط ضعيفي، بين سن مادران و وزن نوزاد، هنگام تولد نشان دادند. اما عامل هاي ديگري، نظير تحصيلات مادر، وضعيت اقتصادي اجتماعي و جنس نوزاد بر وزن نوزاد، هنگام تولد تاثيري نداشته اند.

 نسخه قابل چاپ

عفونتهاي استخوان مفصلي بيشتر از طريق خون وارد عمل مي شوند ولي راههاي اگزوژن هم مشاهده مي شوند. آرتريتهاي سپتيک بيشتر زير سن چهار سال و استئوميليتها بين 3 تا 12 سال ديده مي شود – پسرها و دخترها تا قبل از سن راه رفتن به طور مساوي مبتلا شده و پس از راه افتادن نسبت پسرها به دخترها حدود سه برابر مي شود. عامل ميکروبي بيشتر «استوفيلوکوک طلايي» است. درد و تورم از علايم بارز اين بيماري هستند و معمولا ابتلا مفصل هيپ بيشتر از زانو است ولي در پرونده هاي بررسي شده ما گرفتاري زانو فراوانتر بوده است.
مطالعه حاضر يک بررسي گذشته نگر در رابطه با بيماران مبتلا به استئوميليت و آرتريت سپتيک مي باشد که طي شش سال گذشته در بيمارستان امام رضا (ع) در شهر مشهد بستري شده اند. بر اساس يافته هاي اين مطالعه 68 درصد بيماران پسر و 32 درصد دختر بوده اند. ابتلا استخوان تيبيا 18.7 درصد، ساکروايلياک 2.6% و استخوان فمور 75 درصد بوده است.
علايم باليني به طور مفصل در مقاله بررسي شده درمان هم شامل تخليه چرک و آنتي بيوتيک تراپي و بي حرکتي بوده است. در صورت درمان سريع و متناسب پس از يک تشخيص زودرس بيمار از معلوليت و عوارض اين بيماري هولناک مصون خواهد بود.
چون سونوگرافي روش خوبي جهت تشخيص و بررسي آرتريت هاي سپتيک مي باشد توصيه مي کنيم که همکاران محترم حتما از اين متد تشخيصي کاملا استفاده کنند و هميشه به طور مقايسه اي طرف مقابل را هم سونوگرافي کنند تا زودتر به تشخيص قطعي دست يابند و بتوانند هر چه زودتر با انجام يک درمان مناسب بيماري را علاج کنند.

 نسخه قابل چاپ

روزه داري يکي از مهمترين فرايض اسلامي است و توسط مسلمانان به مدت يک ماه انجام مي شود که داراي اثرات و فوايد متنوعي است. آثار مثبت جسمي زيادي در افراد سالم و بيمار براي روزه داري بيان شده است که ازجمله اثر بر سوخت و ساز، غلظت هورمون ها، فعاليت کليه، آزمايش هاي کبدي، دستگاه گوارش، دستگاه قلب و عروق آثار عصبي و رواني، اثر بر الکتروليت ها، شاخص هاي خونسازي، اثر بر کاهش وزن و... مي باشد. علم پزشکي نوين ثابت کرده است روزه بيماريهايي را درمان مي کند که انسان عصر نوين در اثر افزايش مقدار غذا و استفاده از ماشين هاي صنعتي براي بهره وري از انواع مختلف غذا دچار آن مي شود. در همين رابطه پژوهش حاضر با هدف مشخص نمودن تغييرات وزن و فشارخون در طي ماه مبارک رمضان بر روي دانشجويان انجام شد به دليل نظارت و مراقبت رژيم غذايي و دسترسي داشتن به واحدهاي پژوهشي، خوابگاه دانشجويان به عنوان محيط پژوهش در نظر گرفته شد. با نصب اطلاعيه 80 دانشجوي داوطلب (40 مرد و 40 زن) مبتني بر هدف به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند که از اين تعداد 63 نفر تا خاتمه پژوهش شرکت داشتند و بقيه به دلايل مختلف حذف شدند اندازه گيري وزن و فشارخون توسط پژوهشگر در پنج نوبت (4 روز قبل از ماه رمضان، روز سوم و روز پانزدهم و بيست و هشتم ماه رمضان و 10 روز بعد از ماه رمضان) انجام و ثبت شد اطلاعات به دست آمده مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت و نتايج زير به دست آمد. ميانگين سني واحدهاي پژوهش 21.47±2.149 بود. بيشترين درصد واحدهاي پژوهش (42 درصد) 29 روز روزه دار بودند و کمترين درصد (24 درصد) بين 25 تا 28 روز روزه گرفته بودند. بيشترين علت روزه نگرفتن را (78.6 درصد) عذر شرعي تشکيل مي داد از نظر فعاليت 46 درصد فعاليت ورزشي نداشتند و 6 درصد فعاليت ورزشي منظم و 48 درصد فعاليت نامنظم داشتند. ميانگين وزن قبل از ماه رمضان تا بعد رمضان 840 گرم کاهش داشت و آزمون تي زوج شده اين کاهش را معني دار نشان داد (P<0.05). مقايسه ميانگين فشار خون سيستوليک و دياستوليک قبل تا بعد ماه رمضان نشان داد که ميانگين فشارخون سيستوليک 10.588 ميليمتر جيوه و ميانگين فشارخون دياستوليک 3.60 ميليمتر جيوه کاهش يافته بود، آزمون تي زوج شده اين کاهش را در هر دو مورد معني دار نشان داد (P<0.05). البته تغييرات در حدود طبيعي بود از نظر ارتباط ميانگين تغييرات وزن و فشارخون سيستول و دياستول قبل تا بعد ماه رمضان با جنس و سن و مدت روزه داري و فعاليت جسمي آزمون آماري ارتباط معني داري نشان نداد. ولي در رابطه با تغييرات وزن و فشارخون در طي پنج نوبت اندازه گيري در مقايسه با يکديگر اختلاف آماري معني دار بود (P<0.05).
اميدواريم اين تحقيق راه گشاي تحقيقات بيشتر و کاملتري در زمينه اثرات روزه داري اسلامي قرار گيرد و زمينه را براي تحقيقات بيشتر در مورد ساير اثرات و فوايد روزه داري فراهم کند.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش يک مطالعه توصيفي از نوع مقطعي است که به منظور بررسي نظرات مسئولين و مديران درباره مشکلات موجود در خدمات بهداشتي و نقش آموزش در حل مشکلات در سال 1379 در دانشکده علوم پزشکي گناباد انجام شده است. جامعه پژوهش مسئولين ومديراني بودند که در زمان انجام تحقيق به امر مديريت و هدايت واحد تحت نظر خويش مشغول بودند. ابزار گردآوري اطلاعات شامل يک پرسشنامه حاوي مشخصات کلي مردم شناسي که سوالات در سه بخش شامل مشکل مبتلا به نقش آموزش مداوم در حل اين مشکل و روش آموزش مناسب در جهت رفع اين مشکل بود. براي تهيه اين پرسشنامه و مشخص نمودن اصول کلي و خط مشي پژوهش براي فراهم ساختن شايسته پايدار مقدمتا يک مطالعه زمينه اي و فراخوان جمع آوري اطلاعات و مسايل درگير در حوزه هر معاونت بعمل آمد.
نتايج سير اين تحقيق از گستردگي و فراواني متعددي برخوردار بود که از مهمترين آنها مي توان به اين موارد اشاره کرد:
46% مديران و مسوولين به طور کامل (100 درصد) با شرح وظايف خويش آشنايي داشته اند و در مقابل دو درصد ايشان هيچ گونه اطلاعي در اين باره نداشته اند. 12 درصد جامعه مورد مطالعه به طور کامل با کمبود نيروي متخصص مواجه بوده اند همچنين 54 درصد جامعه پژوهش به طور کامل (100 درصد) نيازمندي خود را به آموزش هاي حين خدمت يا بازآموزي اعلام کرده اند. از سوي ديگر 49 درصد اين نمونه ها فقط نيمي از اختيارات مديريتي به ايشان تفويض شده است. 44 درصد نمونه ها اعلام کرده اند که مسووليت فعلي ايشان به طور کامل با تحصيلات و تخصصشان مرتبط مي باشد و 5 درصد هيچ گونه ارتباطي را ذکر نکرده اند. در موردي ديگر 22 درصد مسوولين و مديران آموزش مداوم را به طور 100 درصد در رضايتمندي کارکنان از شغل خويش موثر دانسته اند.
در بخش دوم سوالات که به صورت باز مطرح شده بود در حدود 95% پاسخ دهندگان نقش آموزش مداوم را در ارتباط با آشنايي با هر مشکل و رفع آن موثر و مفيد دانسته اند.
در بخش سوم سوالات پرسشنامه، که در مورد پيشنهاد روش هاي آموزش از سوي نمونه ها بود در مجموع دوره هاي مدت با 30.1 درصد بيشترين روش آموزش و خودآموزي با صفر درصد کمترين مورد پيشنهادي عنوان شده است.
همچنين در نظر خواهي پاياني پرسشنامه، جامعه پژوهش مشکلات مشترک را بدين صورت مطرح کرده اند.
الف – کمبود نيروي متخصص و آموزش ديده در زمينه هاي مختلف به ويژه تحقيقاتي
ب – نداشتن علاقه مندي و انگيزه از سوي ديگر مهارت و کارآيي کافي در بين برخي از اعضا و کارکنان يک اداره
ج – عدم هماهنگي بين واحدها و مراکز مختلف نظام هاي بهداشتي – درماني

 نسخه قابل چاپ

سموم آفت کش و ساير نگهدارنده هاي شيميايي که جهت بهبود کيفي و کمي محصولات کشاورزي به کار مي روند داراي باقيمانده اي بر روي محصولات فوق مي باشند که براي مصرف کنندگان داراي اثرات سو بهداشتي است. بويژه اگر مقادير مذکور بيش از حدود مجاز توصيه شده باشد. در اين تحقيق خيار با در نظر گرفتن اولويت روزه چين بودن و نيز داشتن مصرف چندگانه از بين محصولات کشاورزي انتخاب شد و ميزان باقيمانده سموم کلره و فسفره متداول در مزارع بر روي آن مورد سنجش قرار گرفت. نمونه هاي خيار مورد سنجش به طور راندمان از کاميونهايي که در طي شبانه روز به ميدان ميوه و تره بار شهر تهران وارد مي شدند با توالي دو روز اول و مياني هر ماه انتخاب گرديد و توسط روش گاز کاروماتوگرافي (پس از آماده سازي) مورد سنجش باقيمانده قرار گرفتند.
باقيمانده سيزده آفت کش با ريشه کلره و هفت سم با ريشه فسفره بر روي نمونه ها شناسايي گرديد. آفت کش «آلدرين» در ميان سموم ارگانو فسفره و آفت کش «مالاتيون» بيشترين مقدار را در بين سموم ارگانوفسفره نشان دادند. جهت مقايسه، فهرست "Codex" مورد استفاده قرارگرفته است. وجود باقيمانده سموم کلره بر روي محصول خيار، از آنجا که جز سموم مجاز توصيه شده در کشور نيست نکته اي خواهد بود که پژوهشي ديگر را مي طلبد. از آنجا که طرح مذکور در راستاي نيازهاي اجرايي کشور جهت اعمال کنترل و نظارت بر ميزان باقيمانده سموم محصولات کشاورزي طراحي گرديده، اين طرح نقاط ضعف و نيازهاي اجرايي انجام سنجش باقيمانده سموم را به عنوان يک وظيفه بخش بهداشت آشکار نموده است. نياز به همکاريهاي تعريف شده سازماني بخشهاي متعدد در وزارت کشاورزي و وزارت بهداشت و کمبودهاي فني و پشتيباني از جمله عمل مذکور بوده اند.

 نسخه قابل چاپ

روزه داري يکي از ارکان عبادي اسلام است. هر ساله در ماه مبارک رمضان ميليونها مسلمان در سراسر دنيا در اين ضيافت الهي شرکت مي کنند. در روزه داري اسلامي به ابعاد مختلف سلامت بخصوص به سلامت رواني، تزکيه نفس و خودسازي اهميت زيادي داده شده است، لذا اين پژوهش به منظور بررسي تاثير روزه داري بر وضعيت سلامت رواني در مسلمانان صورت گرفته است.
در اين پژوهش که در سال 1378 در شهر گناباد انجام شد 200 نمونه از افرادي که سابقه قبلي اختلال رواني نداشته و در طي ماه مبارک رمضان روزه مي گيرند، از گروههاي سني مختلف شامل 114 زن و 86 مرد انتخاب شدند. پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ-28) که شناخته ترين ابزار غربالگري اختلالات رواني در روان پزشکي است، در دو مرحله قبل و بعد از ماه مبارک رمضان توسط نمونه هاي مورد پژوهش تکميل گرديد و پرسشنامه ها به روش نمره گذاري ليکرت نمره گذاري شد. تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده توسط رايانه صورت گرفت.
نتايج اين پژوهش نشان داد که تفاوت معني داري بين وضعيت سلامت رواني افراد در قبل و بعد از روزه داري وجود داشته و وضعيت سلامت رواني افراد بهتر شده است (T=11.26, P<0.0001) . ميزان اختلالات رواني در قبل از روزه داري 17.5 درصد بوده که بعد از روزه داري به 12 درصد کاهش يافته است و آزمون "کاي اسکوئر"، تفاوت معني داري نشان مي دهد (X2=3.95, P<0.05). همچنين روزه داري باعث کاهش علائم اضطراب و افسردگي و بهبود عملکرد اجتماعي افراد شده و آزمون "T" تفاوت معني داري نشان مي دهد (P<0.0001).
يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد که انجام اعمال مذهبي نظير نماز، روزه و ساير عبادات اسلامي در فاصله هاي زماني تکرار شونده، همگي با متوجه کردن افراد به سوي خداوند باعث ايجاد نوعي آرامش روحي و رواني در انسان شده که مي تواند در خودسازي و روشهاي مقابله با استرس و در نتيجه کاهش اختلالات رواني موثر باشند.

 نسخه قابل چاپ

سندرم لب مياني (MLS) عبارتست از آتلکتازي مزمن لب مياني در اثر انسداد داخلي يا خارجي برونش مربوطه. اين برونش نسبتا طويل بوده و بوسيله حلقه اي از غدد لنفاوي احاطه مي گردد وقتي اين غدد بزرگ، فيبروزه يا کلسيفيه گردند، مي توانند باعث انسداد برونش و در نتيجه آتلکتازي با يا بدون عفونت شوند. با توجه به شيوع بيماريهاي ريوي در منطقه و عدم انجام مطالعه قبلي و عدم آگاهي از الگوي بيماري ما بر آن شديم تا بيماران معرفي شده به بخش برونکوسکوپي بيمارستان خاتم الانبيا زاهدان طي چهار ساله اخير را که علايم راديولوژيک يا سي تي اسکن به نفع اين سندرم داشته و تحت برونکوسکوپي قرار مي گيرند را بررسي نماييم قبل از برونکوسکوپي پرسشنامه اي تکميل و سپس اقدام به برونکوسکوپي و ثبت يافته ها، شستشوي برونکوآلوئولر و بيوپسي گرديده است. نتايج گزارش شده توسط آزمايشگاه ضميمه مدارک بيمار گرديده و سپس اقدام به استخراج نتايج به شرح ذيل شده است:
از مجموع 137 بيمار مورد مطالعه، 62% مرد و 38% زن بوده که اکثرا در دهه سني 7 و با تشخيص احتمالي TB (40.1%) تحت برونکوسکوپي قرار گرفته در برونکوسکوپي ادم و التهاب جدار برونش شايع ترين يافته (68.6%) و گزارش پاتولوژيک بترتيب شيوع شامل التهاب مزمن (59.9%)، نئوپلاسم بدخيم (21.2%)، التهاب گرانولوماتوز (TB) 12.4% بوده است. بنابراين شايع ترين علت ضايعه لب مياني (MLS) در منطقه التهاب مزمن (برونشيت مزمن) و در درجات بعد نئوپلاسم و TB مي باشند.

 نسخه قابل چاپ