0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش پاييز 1388; 14(3 (پي در پي 55)):83-90.
 
بررسي تاثير عصاره خوراکي آبي - الکلي نعناع (درمان مکمل) بر شدت افسردگي بيماران
 
نجفي دولت آباد شهلا,هاشمي محمدآباد سيدنذير,محبي نوبندگاني زينت,صادقي هيبت اله,جعفري عزيزاله,نجفي دولت آباد اردوان,ذوالعدل محمد*
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشکده پرستاري و مامايي، گروه پرستاري
 
 

مقدمه و هدف: افسردگي يکي از بيماري هاي شايع روان پزشکي و از جمله ناتوان کننده ترين مشکلات بهداشتي - رواني در ميان جوامع مختلف مي باشد. پيش بيني مي شود که در سال 2020 ميلادي افسردگي به عنوان دومين بيماري شايع پس از بيماري هاي قلبي - عروقي قرار گرفته و 15 درصد کل بيماري ها را شامل شود. اين مطالعه با هدف تعيين تاثير عصاره خوراکي آبي - الکلي نعناع (درمان مکمل) بر شدت افسردگي بيماران انجام شد.
مواد و روش ها: اين پژوهش يک کارآزمايي باليني تصادفي سه سوکور است که بر روي 120 بيمار مبتلا به افسردگي مراجعه کننده به کلينيک شهيد مفتح شهر ياسوج طي سال هاي 1387-1386 انجام شد. شدت افسردگي بيماران به کمک پرسشنامه بک سنجيده شد وبيماران به صورت تخصيص تصادفي به 5 گروه مساوي تقسيم شدند. چهار گروه به عنوان آزمون بودند که به ترتيب مقادير 10، 50، 100 و 200 ميلي گرم عصاره خوراکي آبي - الکلي نعناع را روزانه به مدت 2 ماه دريافت مي کردند و يک گروه به عنوان پلاسبو بود که عصاره دريافت نکرد. بعد از اين مدت مجددا با استفاده از پرسشنامه مذکورميزان افسردگي بيماران سنجيده شد و با ميزان افسردگي قبل از مداخله مقايسه گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري کاي دو، آناليز واريانس يک طرفه و آناليزواريانس با اندازه گيري هاي مکرر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: يافته هاي پژوهش حاکي از آن بود که بالاترين ميزان کاهش افسردگي به ترتيب مربوط به نمونه هاي گروه 100 ميلي گرم و 200 ميلي گرم بود و کمترين ميزان کاهش افسردگي بعد از مداخله به ترتيب به نمونه هاي گروه 50 ميلي گرم، گروه پلاسبو و گروه 10 ميلي گرم اختصاص داشت. ميانگين و انحراف معيار ميزان افسردگي در گروه هاي پنج گانه مطالعه قبل از مداخله همتا بود و تفاوت معني داري نداشت، در حالي که اين تفاوت بعد از مداخله معني دار بود
(p<0.01).
نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين تحقيق عصاره نعناع در مقادير 100 ميلي گرم و 200 ميلي گرم مي تواند به عنوان مکمل درمان در بيماران افسرده مورد استفاده قرار گيرد، هرچند که براي تعيين دوز دقيق آن نياز به تحقيق بيشتري وجود دارد.

 
كليد واژه: افسردگي، نعناع، درمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 
بررسي تاثير آموزش شناختي - رفتاري بر دانش، نگرش و اعتماد به نفس جنسي زنان شيراز
 
رحيمي الهام,شفيع آبادي عبداله*,يونسي فلورا
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، دانشکده علوم تربيتي، گروه مشاوره
 
 

مقدمه و هدف: انگيزه و ميل جنسي همانند ساير انگيزه هاي بنيادين آدمي بخش جدايي ناپذير ماهيت زيستي، رواني و اجتماعي او را تشکيل مي دهد و روشن است که کيفيت ارضاي اين انگيزش نقش بسيار مهمي را در سلامت فرد و اجتماع و دستيابي به آرامش و آسايش ايفا مي کند. امروزه مشکلات جنسي چنان شايع شده که بيش از يک سوم زنان بزرگسال از اختلال ميل جنسي کم کار رنج مي برند. به همين لحاظ براي کمک به تعداد زيادي از همسران يا افرادي که اين گونه مشکلات را تجربه مي کنند نياز قابل توجهي به خدمات درماني وجود دارد. هدف از اين مطالعه بررسي تاثير آموزش شناختي - رفتاري بر دانش، نگرش و اعتماد به نفس جنسي زنان است.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود که در سال 1388 بر روي 30 نفر زنان متاهل40-20 ساله مراجعه کننده به کلينيک زنان درمانگاه شهيد مطهري شيراز انجام شد. افراد به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به طور تصادفي به دو گروه آزمون و کنترل تقسيم شدند. براي گروه آزمون، 8 جلسه مشاوره شناختي - رفتاري اجرا شد و در مورد گروه کنترل هيچ مداخله اي انجام نشد. ابزارهاي پژوهش شامل؛ پرسشنامه دانش جنسي آن هوپر، پرسشنامه نگرش جنسي خوشابي و والايي و پرسشنامه اعتماد به نفس جنسي آن هوپر بودند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون آماري تي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که پس از مشاوره شناختي - رفتاري، دانش، نگرش و اعتماد به نفس جنسي در زنان گروه آزمون نسبت به قبل از مداخله و نسبت به گروه کنترل تفاوت معني داري داشت
(p<0.0001).
نتيجه گيري: از آنجايي که پژوهشگران متعددي اعتماد به نفس جنسي پايين، دانش جنسي پايين و نگرش جنسي منفي را از عوامل مهم ميل جنسي بازداري شده در زنان دانسته اند، لذا مشاوره شناختي - رفتاري جنسي مي تواند با بهبود اين مولفه ها، اين اختلال جنسي را در زنان برطرف کند
.

 
كليد واژه: دانش جنسي، نگرش جنسي، مشاوره شناختي - رفتاري جنسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 

 3 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):9-16.
 
ارزيابي اثر تستوسترون بر التهاب القا شده به وسيله کاراگنون در موش هاي صحرايي نر گنادکتومي شده
 
ظريف كار اسداله*,رفعتي علي,جامعي آزاده
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پزشكي، گروه فيزيولوژي
 
 

مقدمه و هدف: ميزان حس درد و پاسخ التهابي در زنان و مردان متفاوت مي باشد. مطالعه هاي انجام شده نتايج قطعي دال بر اثرات هورمون هاي استروئيدي گنادي که عامل اصلي تفاوت هاي جنس نر و ماده است را بر التهاب به دست نمي دهد. تحقيقاتي چند در رابطه با اثر استروژن ها و آندروژن ها بر التهاب صورت گرفته و نتايج متناقضي ارايه گرديده است. هدف از اين پژوهش ارزيابي اثر تستوسترون بر التهاب القا شده به وسيله کاراگنون در موش هاي صحرايي نر گنادکتومي شده بود.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه تجربي است که در سال 1385، در گروه فيزيولوژي دانشگاه علوم پزشکي شيراز انجام گرفت. تعداد 40 سر موش صحرايي نر بالغ نژاد ويستار با وزن تقريبي 10±190 گرم انتخاب و به صورت تصادفي به چهار گروه تقسيم شدند؛ گروه کنترل که هيچ دارويي دريافت نکردند، گروه شاهد که در آنها جراحي انجام مي شد، ولي بيضه ها خارج نمي گرديد، گروه گنادکتومي که 5/0 ميلي ليتر حلال (روغن زيتون) به صورت داخل صفاقي دريافت کردند و گروه گنادکتومي که تستوسترون انانتات (6 ميلي گرم به ازاي 100 گرم وزن بدن) در 5/0 ميلي ليتر حلال به صورت داخل صفاقي دريافت کردند. روز ششم بعد از گنادکتومي با تزريق کاراگنون 1 درصد به کف پاي راست موش ها التهاب ايجاد شد. ميزان التهاب بر اساس حجم پاي متورم با فرو کردن پا در جيوه و اندازه گيري وزن آن (با استفاده از رابطه بين وزن، حجم و چگالي) در مورد همه نمونه ها تعيين گرديد. داده ها به وسيله نرم افزار
SPSS و آزمون آماري آناليز واريانس مورد بررسي و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: نتايج نشان داد که تستوسترون به طور معني دار باعث کاهش حجم پاي ملتهب در موش هاي گنادکتومي شده در مقايسه با گروه شاهد گرديد (p<0.01)
.
نتيجه گيري: بر اساس نتايج به دست آمده در اين تحقيق تستوسترون موجب کاهش پاسخ التهابي القا شده به وسيله کاراگنون مي گردد. اين اثر تستوسترون احتمالا از طريق مهار توليد عوامل التهابي مثل اينترلوکين ها و يا کاهش گيرنده هاي عوامل التهابي مي باشد.

 
كليد واژه: تستوسترون، التهاب، کاراگنون، رت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):31-42.
 
بررسي مقايسه اي روش هاي سرولوژي با واکنش زنجيره اي پلي مراز جهت تشخيص آزمايشگاهي مخازن ليشمانيوز احشايي (سگ)
 
مشفع عبدالعلي,زارعي ذبيح اله,آخوندي بهناز,ادريسيان غلام حسين,كاظمي بهرام,جمشيدي شهرام,محمودي محمود,بنده پور مژگان,محب علي مهدي*
 
* دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، گروه انگل شناسي و قارچ شناسي
 
 

مقدمه و هدف: ليشمانيوز احشايي سگ و سگ سانان به وسيله تک ياخته اي به نام ليشمانيااينفانتوم ايجاد مي گردد و بيماري زئونوتيک آندميک در کشورهاي حوزه مديترانه و خاورميانه از جمله ايران مي باشد. ميزان شيوع سرمي بيماري در مناطق مختلف آب و هوايي ايران از 10 تا 37 درصد گزارش شده است. تشخيص عفونت در سگ سانان به ويژه سگ هاي فاقد علامت باليني به منظور کنترل بيماري در انسان از اهميت خاصي برخوردار است. لذا اين مطالعه به منظور مقايسه روش هاي تشخيصي آگلوتيناسيون مستقيم و تست نواري ديپ استيک با واکنش زنجيره اي پلي مراز انجام شد.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه از نوع فرآيند نتايج است که بر روي 71 قلاده سگ از 4 روستاي آندميک کالاآزار در شهرستان مشکين شهر در سال 1387 انجام شد. پس از گرفتن نمونه خون و پوست از سگ هاي تحت بررسي با روش هاي سرولوژي آگلوتيناسيون مستقيم، تست نواري ديپ استيک
rK39 و روش ملکولي واکنش زنجيره اي پلي مراز مورد آزمايش قرار گرفتند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري مک نيمار و تست کاپا تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: از 71 قلاده سگ مورد مطالعه؛ 15 قلاده (1/21 درصد) داراي علايم باليني و 56 قلاده (9/78 درصد) فاقد علامت باليني، 17 قلاده (9/23 درصد) با روش آگلوتيناسيون مستقيم داراي تيتر بيشتر يا مساوي 1:320، 22 قلاده (31 درصد) در روش ديپ
استيک rk39 مثبت، با واکنش زنجيره اي پلي مراز پوست 21 قلاده (6/29 درصد) و خون 31 قلاده (7/43 درصد) مثبت بودند و در مجموع 38 قلاده (5/53 درصد) با تست واکنش زنجيره اي پلي مراز بر روي نمونه هاي پوست و يا خون آن ها مثبت شدند. بيشترين توافق بين روش آگلوتيناسيون مستقيم و ديپ استيک ديده و کمترين همخواني بين آگلوتيناسيون مستقيم با واکنش زنجيره اي پلي مراز پوست و يا خون مشاهده گرديد.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج اين مطالعه روش آگلوتيناسيون مستقيم به دليل شناسايي بهتر سگ هاي آلوده فاقد علامت و همچنين قابل انجام بودن در شرايط ميداني نسبت به ساير روش هاي مورد مطالعه برتري دارد و روش واکنش زنجيره اي پلي مراز براي رديابي دي ان اي انگل در نمونه پوست سگ ها مناسب تر است.

 
كليد واژه: آگلوتيناسيون مستقيم، ديپ استيک، واکنش زنجيره اي پلي مراز، ليشمانيوز احشايي، سگ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):1-8.
 
مقايسه اثر آزيترومايسين و تتراسايکلين خوراکي در درمان آکنه ولگاريس
 
راد فرخ*,يغمايي ركسانا,قادري ابراهيم
 
* دانشگاه علوم پزشكي كردستان، بيمارستان بعثت، درمانگاه پوست
 
 

مقدمه و هدف: آکنه ولگاريس يک بيماري شايع پوستي است که بسياري از مردم در طول دوره زندگي خود به آن مبتلا مي شوند. جهت درمان آن از آنتي بيوتيک هاي مختلفي استفاده مي شود و اخيرا آزيترومايسين خوراکي به عنوان داروي موثري براي درمان آکنه ولگاريس پيشنهاد شده است. هدف از اين پژوهش مقايسه اثر آزيترومايسين و تتراسايکلين در درمان آکنه ولگاريس بود.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي شده يک سو کور مي باشد که در سال 1387 در درمانگاه پوست بيمارستان بعثت سنندج بر روي 76 نفر که به صورت تصادفي در دو گروه قرار گرفته بودند، انجام شد. گروه مداخله 500 ميلي گرم آزيترومايسين سه روز در هفته در ماه اول و سپس 250 ميلي گرم يک روز در ميان و گروه کنترل 250 ميلي گرم تتراسيکلين به مدت 12 هفته دريافت کردند. بعد از دوره درمان، تعداد ضايعات بررسي شدند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS  و آزمون هاي آماري تي مستقل، من ويتني و مجذور کاي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين تعداد ضايعات آکنه در دو گروه قبل از درمان متفاوت نبود، در ميانگين ضايعات پاپولي التهابي در صورت و پشت بعد از درمان تفاوت معني داري مشاهده
گرديد (p<0.05)، ولي در ميانگين ضايعات کومدون در دو گروه بعد از درمان تفاوت معني داري وجود نداشت. درصد بهبود در ضايعات پاپولي التهابي صورت در گروه آزيترومايسين و تتراسايکلين به ترتيب 3/82 و 6/63 و در پشت 1/80 و 6/58 درصد بود (p<0.05)، ولي در ضايعات کومدوني تفاوت معني داري مشاهده نشد.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که آزيترومايسين در درمان ضايعات پاپولي التهابي صورت و پشت موثرتر از تتراسيکلين است و مي تواند به عنوان درماني مناسب در کساني که به درمان با تتزاسايکلين پاسخ نمي دهند مورد استفاده قرار گيرد
.

 
كليد واژه: آکنه ولگاريس، درمان آکنه، آزيترومايسين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 

 7 : ارمغان دانش پاييز 1388; 14(3 (پي در پي 55)):63-70.
 
تعيين تاثير عصاره الکلي گياه بيلهر بر غلظت خوني هورمون هاي گنادوتروپ وآندروژن در موش صحرايي نر بالغ
 
آذرنيوشان فروغ*,خاتم ساز سعيد,صادقي هيبت اله
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد گچساران، دانشکده پرستاري، گروه فيزيولوژي
 
 

مقدمه و هدف: گياه بيلهر از تيره چتريان داراي ترکيبات فلاونوئيدي و کورماريني مي باشد. فلاونوئيدها داراي خواص استروژني هستند. کومارين ها نيز داراي خاصيت آنتيآندروژني مي باشند. اين ترکيبات بر روي محور هيپوتالاموس - هيپوفيز گناد داراي اثرات زيادي هستند. هدف از اين مطالعه، تعيين تاثير عصاره الکلي گياه بيلهر بر غلظت خوني هورمون هاي گنادوتروپ و آندروژن در موش صحرايي نر بالغ بود.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه تجربي است که در سال 1387، در دانشگاه علوم پزشکي ياسوج انجام گرفت. 50 سر موش صحرايي نر بالغ انتخاب و به 5 گروه ده تايي تقسيم شدند؛ گروه کنترل که هيچ مادهاي دريافت نکردند، گروه شاهد آب مقطر و گروه هاي تجربي که روزانه به ترتيب 100، 200 و 400 ميلي گرم بر کيلوگرم به ازاي وزن بدن، عصاره هيدروالکلي گياه بيلهر را به صورت دهاني دريافت کردند. پس از گذشت مدت زمان 28 روز حيوانات توزين و ميزان هورمون محرکه فوليکولي، هورمون لوتئيني، تستوسترون و دي هيدروتستوسترون آنها اندازه گيري شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري آنووا و تست توکي تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که غلظت پلاسمايي هورمون تستوسترون در گروه دوز حداقل، افزايش معني داري و در دوزهاي متوسط و حداکثر کاهش معنيداري دارد
(p<0.05) . غلظت پلاسمايي هورمون لوتئيني در همه گروه هاي تجربي افزايش معني داري نشان داد (p<0.05). غلظت پلاسمايي هورمون دي هيدروتستوسترون در گروه حداقل کاهش معني داري و در گروه حداکثر و متوسط افزايش معني داري نشان داد (p<0.05). غلظت پلاسمايي هورمون محرکه فوليکولي در هيچ گروهي تغيير معني داري نداشت.
نتيجه گيري: نتايج نشان مي دهد فلاونوئيدهاي موجود در عصاره گياه بيلهر با تحريک پرولاکتين در افزايش هورمون لوتئيني موثر بوده است و اين افزايش به همراه ممانعت از آنزيم هاي آروماتاز و 5 - آلفاردکتاز در افزايش تستوسترون در دوز حداقل و کاهش هورمون دي هيدروتستوسترون اثر گذاشته است
.

 
كليد واژه: عصاره بيلهر، محور هيپوتالاموس هيپوفيز گناد، هورمونهاي جنسي، تستوسترون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 

 8 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):65-74.
 
اثربخشي دوز يادآور واکسن هپاتيت ب در کودکان 7-5 ساله واکسينه شده استان کهگيلويه و بويراحمد
 
يزدان پناه بهروز*,صفري ميترا
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پيراپزشكي، گروه علوم آزمايشگاهي
 
 

مقدمه و هدف: اثربخشي واکسن هپاتيت ب و طول مدت محافظت بعد از تزريق در کودکان، در مطالعه هاي مختلف، متفاوت ذکر شده است. نياز به دوز يادآور هپاتيت ب به دنبال سري واکسيناسيون بعد از تولد چالش برانگيز است. در برنامه ايمن سازي مصوب کميته کشوري ايمن سازي، فقط يک دوره واکسيناسيون براي کودکان در نظر گرفته شده است. با توجه به شيوع بالا و وخامت بيماري هپاتيت ب، اين مطالعه به منظور تعيين وضعيت ايمني کودکان در سنين ورود به مراکز آموزشي و تعيين اثر بخشي دوز يادآور واکسن هپاتيت ب در کودکان و نياز به استفاده از دوز يادآور، طراحي و اجرا گرديد.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه مداخله اي از نوع کارآزمايي باليني است که در سال 1384-1383 بر روي 800 کودک 7-5 ساله استان کهگيلويه و بويراحمد با روش نمونه گيري چند مرحله اي انجام گرفت. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بود. بعد از پرسشگري خانوار از هر کودک 3 ميلي ليتر خون گرفته شد. با روش اليزا آنتي بادي ضد آنتي ژن سطحي و آنتي ژن سطحي ويروس اندازه گيري شد. به کليه کودکاني که ميزان آنتي بادي آنها کمتر از ميزان محافظت کننده بود واکسن هپاتيت ب از نوع دي ان اي نوترکيبي به صورت عضلاني تزريق شد. 4 هفته بعد غلظت آنتي بادي ضد ويروس اندازه گرفته شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون آماري تي زوجي تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: کليه موارد جهت آنتي ژن سطحي منفي بودند. يافته ها نشان داد 615 نفر (4/84 درصد) کودکان مورد مطالعه از آنتي بادي محافظت کننده عليه ويروس هپاتيت ب برخوردار بودند. ميانگين تيتر آنتي بادي ضد ويروس هپاتيت ب در اين کودکان 9/308±5/230 واحد بين المللي با حداقل تيتر 6/10 و حداکثر آن 1175 واحد بود. 114 نفر (6/15 درصد) کودکان ايمن نبودند و ميانگين تيتر آنتي بادي در آن ها 5/3±97/4 واحد بين المللي بود. بعد از دريافت دوز واکسن يادآور هپاتيت، 89 نفر (1/78 درصد) از اين کودکان نسبت به ويروس هپاتيت ب ايمن شدند. ميانگين تيتر آنتي بادي به 402±1/332 واحد بين المللي رسيد، يعني به طور متوسط حدود 67 برابر افزايش تيتر مشاهده شد.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج مطالعه مبني بر پاسخ مناسب سيستم ايمني به دوز يادآور که نشان دهنده حافظه ايمني خوب بعد از واکسيناسيون اوليه است، تجويز دوز يادآور واکسن علي رغم امکان تماس بيشتر به دليل سن ورود به مدرسه و اجتماعي تر شدن کودکان، ضروري به نظر نمي رسد، اما لزوم مطالعه هاي بيشتر در مورد نياز به دوز يادآور در سنين بالاتر و در کودکاني که پاسخ مناسب به دوز اوليه واکسن نداده اند، احساس مي شود.

 
كليد واژه: واکسيناسيون، دوزيادآور، هپاتيت ب، اثربخشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):17-29.
 
اثرات فنيل افرين، کلسيم، استيل کولين و ديازوکسايد بر آئورت مجزاي موش هاي صحرايي پري اکلامپتيک
 
طالبيان پور محمدشريف,ميرخاني حسين*
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، مركز تحقيقات شيمي دارويي، دانشكده پزشكي، بخش فارماكولوژي
 
 

مقدمه و هدف: پري اکلامپسي يکي از بيماري هاي شايع دوران حاملگي است که خطر مرگ و مير براي جنين و مادر را در پي دارد. تغيير در پاسخ دهي عروق به عوامل منقبض کننده و متسع کننده از جمله مواردي هستند که در بيماري زايي آن دخيل دانسته شده اند. هدف از مطالعه حاضر بررسي پاسخ آئورت موش هاي صحرايي پري اکلامپتيک به چند منقبض کننده و متسع کننده عروقي بود.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه تجربي است که در سال 1387 در دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شيراز انجام شد. 30 سر موش صحرايي حامله به صورت تصادفي در دو گروه 15 تقسيم شدند. گروه مورد، ان- نيتروال- آرژينين متيل استر را از روز يازدهم حاملگي به صورت خوراکي و از طريق آب آشاميدني با دوز 50 ميلي گرم به ازاي کيلوگرم دريافت کردند. گروه شاهد دسترسي آزاد به آب آشاميدني داشتند. در روز 22 حاملگي، پس از بيهوشي و قرباني کردن حيوان، آئورت سينه اي با دقت جدا و به حلقه هاي 3-2 ميلي متري تقسيم و به حمام بافت منتقل گرديد. پس از آن آئورت جدا شده در مجاورت غلظت هاي تجمعي از فنيل افرين و کلسيم به صورت جداگانه قرار گرفت و پاسخ هاي انقباضي با ترانسديوسر ايزومتريک ثبت گرديد. جهت بررسي پاسخ آئورت به متسع کننده ها، يک قطعه از آئورت منقبض شده با فنيل افرين تحت تاثير غلظت هاي تجمعي از استيل کولين و قطعه ديگر که با پتاسيم منقبض شده بود، در مجاورت غلظت هاي تجمعي ديازوکسايد قرار گرفت و پاسخ هاي اتساعي حاصله ثبت شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون آماري تي غيرجفتي تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: قدرت فنيل افرين در انقباض آئورت موش هاي صحرايي پري اکلامپتيک بيش از گروه شاهد بود (p=0.01)
، ولي از لحاظ حداکثر کشش حاصله? بين دو گروه تفاوتي ديده نشد. قدرت و حداکثر اثر استيل کولين در اتساع آئورت گروه پري اکلامپتيک کمتر از گروه شاهد بود (ارزش پي به ترتيب برابر 03/0=p و 004/0=p). پاسخ انقباضي آئورت به کلسيم و اتساعي آن به ديازوکسايد در بين دو گروه تفاوت معني داري نداشت.
نتيجه گيري: پري اکلامپسي تجربي موجب افزايش حساسيت آئورت به آگونيست هاي گيرنده هاي آلفا- آدرنرژيک و کاهش اتساع وابسته به آندوتليوم مي شود. به نظر مي آيد در اين مدل در عملکرد کانال هاي کلسيم وابسته ولتاژ و کانال هاي پتاسيم وابسته به آدنوزين تري فسفات تغييري روي نمي دهد.

 
كليد واژه: پري اکلامپسي، ان- نيترو ال- آرژينين متيــل استر، ديازوکسايد، آئورت سينه اي، موش صحرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش پاييز 1388; 14(3 (پي در پي 55)):91-101.
 
تعيين تاثير مواجهه شغلي با مخلوط حلال هاي آلي آروماتيک بر آنزيم هاي کبدي در کارگران يک کارخانه خودروسازي
 
عطارچي ميرسعيد,اميري ريگي آزاده,لبافي نژاد ياسر,محمدي صابر*
 
* دانشگاه علوم پزشکي ايران، دانشکده پزشکي، مرکز تحقيقات طب کار
 
 

مقدمه و هدف: حلال هاي آلي کاربرد وسيعي در صنعت دارند. هپاتوتوکسيسيتي حلال هاي آلي هالوژنه مانند تتراکلريد کربن در مطالعه هاي مختلف تاييد شده است. اما در مورد ارتباط مواجهه شغلي با حلال هاي آلي آروماتيک از جمله؛ بنزن، تولوئن و زايلن با سميت کبدي آنها مطالعه هاي کمتري انجام شده است. هدف از انجام اين مطالعه بررسي اثرات مواجهه طولاني مدت با مخلوط حلال هاي آلي آروماتيک در سطح بالاتر از حد مجاز بر روي سيستم کبدي بود.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه مقطعي از نوع توصيفي - تحليلي است که در سال 1387 در يکي از کارخانه هاي بزرگ خودروسازي کشور واقع در حومه شهر تهران انجام شد. گروه مورد کارگران شاغل در سالن رنگ کارخانه و گروه شاهد کارگران شاغل در سالن مونتاژ همان کارخانه بودند. ابتدا پرسشنامه اي حاوي اطلاعات مورد نياز مانند؛ سن و سابقه کار براي کليه 349 کارگر تحت بررسي تکميل شد و پس از لحاظ کردن معيارهاي خروج، 163 کارگر گروه مورد با 186 کارگر گروه شاهد از نظر سطح آنزيم هاي کبدي شامل؛ آلانين آمينو ترانسفراز، آسپارتات آمينو ترانسفراز و آلکالين فسفاتاز مقايسه شدند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري تي، کاي دو و رگرسيون خطي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين سطح آلکالين فسفاتاز در گروه مورد به طور معني داري نسبت به گروه شاهد بالاتر بود
(p<0.001) . مقادير آلانين آمينوترانسفراز و آسپارتات آمينوترانسفراز نيز در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود، اما اين اختلاف از نظر آماري معني دار نبود. هم چنين افزايش آلکالين فسفاتاز با شاخص توده بدني و مصرف سيگار ارتباط معني داري داشت (به ترتيب p<0.001 و p<0.007)، اما ارتباط معني داري ميان سن و سابقه کاري با افزايش آلکالين فسفاتاز مشاهده نشد.
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان مي دهد که مواجهه با مقادير بيش از حد مجاز مخلوط حلال هاي آلي آروماتيک مي تواند باعث بروز اختلال خفيف عملکردي کبد از نوع کلستاتيک شود. بنابراين توصيه مي شود براي غربالگري کارگران مواجهه يافته با مخلوط حلال هاي آلي آروماتيک از تست هاي عملکردي کبد (به ويژه سنجش آلکالين فسفاتاز) که در دسترس، ارزان و غيرتهاجمي مي باشند، جهت تشخيص زودرس اختلال کبدي استفاده شود
.

 
كليد واژه: مواجهه شغلي، حلال هاي آلي، آنزيم هاي کبدي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):75-86.
 
تعيين ملاک هاي مناسب عمل جراحي بزرگي خوش خيم پروستات با استفاده از (RAND Appropriateness Method (RAM
 
استوار رحيم,پوررضا ابوالقاسم*,رشيديان آرش,محرابي سي سخت صدراله,مهرساي عبدالرسول,محمودي محمود,افتخاراردبيلي حسن,پورمند غلام رضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت، گروه علوم مديريت و اقتصاد بهداشت
 
 

هدف: نتايج منتشر شده مطالعه هاي متعدد نشان مي دهند که حجم نسبتا بالايي از مراقبت هاي سلامت به طور نا مناسب و غيرضروري ارايه مي شوند. بزرگي خوش خيم پروستات، يک بزرگي غير بدخيم غده پروستات است. علايم مربوط به اين بيماري يکي از متداول ترين مشکلات در بيشتر مردان سالمند است. اين مطالعه به منظور بررسي و تعيين ملاک هاي مناسب جراحي بزرگي خوش خيم پروستات انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در اين مطالعه کيفي که در سال هاي 1387-1386 در دانشگاه علوم پزشکي تهران انجام شد، از (
RAND Appropriateness Method (RAM که به عنوان ابزاري جهت ارزيابي مناسبت مراقبت هاي بهداشتي- درماني، طراحي شده است، استفاده گرديد. يک پانل متشکل از 9 نفر از متخصصين اورولوژي، ليست سناريوهاي مربوط به درمان بزرگي خوش خيم پروستات را بر اساس منابع علمي تعيين شده و تجربيات باليني خود در يک مقياس نمره بندي از 1 تا 9 و در دو مرحله مورد بررسي و داوري قرار دادند. پس از جمع آوري نهايي، سناريوها در سه گروه مناسب، نامطمئن و نامناسب دسته بندي شدند. براي تهيه ليست سناريوهاي درمان بزرگي خوش خيم پروستات، از راهنماهاي باليني مربوط به بزرگي خوش خيم پروستات استفاده شد که مناسب ترين و معتبرترين آن ها با استفاده از ابزار نقد راهنماهاي باليني انتخاب گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کاپا تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: از تعداد 282 سناريوي مربوط به نوع درمان بزرگي خوش خيم پروستات که در 9 انديکاسيون مرتبط با احتمال عمل جراحي بزرگي خوش خيم پروستات قرار داشت، 73 سناريو (9/25 درصد) مناسب براي جراحي، 7 سناريو (5/2 درصد) نامناسب براي جراحي
و 14 سناريو (5 درصد) نامطمئن تشخيص داده شد. همچنين از 94 سناريوي مربوط به جراحي بزرگي خوش خيم پروستات، 75 سناريو (حدود 80 درصد) مناسب و 8 سناريو (5/8 درصد) نامناسب تشخيص داده شدند.
نتيجه گيري: در حال حاضر با توجه به کمبود و يا فقدان شواهد علمي براي تصميم گيري هاي مناسب در ارايه مراقبت هاي سلامت، روش هاي مبتني بر توافق از جمله متد به کار رفته در اين مطالعه، از مهم ترين اقدام ها در راستاي ارايه خدمات مناسب، ارتقاي کيفيت و کاهش هزينه ها مي باشد. همچنين، نتايج مشابه به دست آمده از ساير مطالعه هاي انجام گرفته در خصوص تعيين مناسبت درمان بزرگي خوش خيم پروستات با روشي که در اين مطالعه به کار رفته است، اعتبار و روايي اين متد را نشان مي دهد.

 
كليد واژه: ملاک هاي مناسب، بزرگي خوش خيم پروستات، ابزار نقد راهنماي باليني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):87-96.
 
مقايسه حساسيت قارچ هاي کانديداي جدا شده از واژينيت هاي کانديدايي نسبت به کلوتريمازول، فلوکونازول و محصول دود کلپوره
 
بنيادپور بتول,اكبرزاده مرضيه*,پاك شير كيوان,محقق زاده عبدالعلي
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پرستاري و مامايي، گروه مامايي
 
 

مقدمه و هدف: تخمين زده مي شود که 75 درصد زنان حداقل يک بار در طول عمر خود به کانديدياز ولوواژينال مبتلا شده اند. نزديک به 45 درصد از زنان به مدت 2 بار يا بيشتر اين بيماري را تجربه کرده اند. ترکيبات گروه آزول موضعي و خوراکي قابل دسترس ترين شيوه درمان مي باشد. استفاده سنتي مردم به طور تجربي از محصول گياه کلپوره در درمان علامتي عفونت کانديدايي واژن ديده شده است. لذا هدف از اين مطالعه مقايسه حساسيت قارچ هاي کانديداي جدا شده از واژينيت هاي کانديدايي نسبت به کلوتريمازول، فلوکونازول و محصول دود کلپور بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه تجربي در سال 1387 در دانشگاه علوم پزشکي شيراز انجام گرديد. 105 نمونه مثبت قارچ کانديدا از بيماران مبتلا به واژينيت کانديدايي جدا گرديد. تفکيک گونه هاي قارچي بر اساس تست جرم تيوب صورت گرفت. محصول دود کلپوره در غلظت مناسب تهيه گرديد. جهت تعيين اثرات ضد قارچ گياه کلپورره و داروهاي فلوکونازول وکلوتريمازول از روش ديسک ديفيوژن استفاده شد. مقادير مختلف از محصول دود گياه کلپوره بر روي ديسک هاي استريل فاقد دارو در غلظت هاي 240-10 ميکروليتر بر ديسک قرار داده شد. قطر هاله عدم رشد اطراف ديسک ها اندازه گيري و با يکديگر مقايسه گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون آماري مجذور کاي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: در تشخيص گونه ها 5/70 درصد کانديدا آلبيکنس و 5/29 درصد کانديدا غيرآلبيکنس بود. بر اساس ميانگين هاله عدم رشد اطراف ديسک دارويي 6 مورد مقاومت نسبت به داروي کلوتريمازول و 47 مورد به فلوکونازول مقاومت وجود داشت. 94 درصد کل نمونه ها به داروي کلوتريمازول، 2/55 درصد به داروي فلوکونازول و همه نمونه هاي استاندارد و باليني به محصول دود کلپوره حساس بودند.
نتيجه گيري: با توجه به اثرات نسبي ضد قارچ دود گياه کلپوره، استخراج ترکيبات موثر عصاره گياه کلپوره (3 ترکيب دي ترپنوئيد) به منظور سنجش دقيق تر اثرات ضد قارچي آن لازم به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: واژينيت کانديدايي، کانديدا آلبيکنس، فلوکونازول، کلوتريمازول، دود کلپوره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش تابستان 1388; 14(2 (پي در پي 54)):117-125.
 
تاثير آموزش بر اساس مدل قصد رفتار بر رفتار پيشگيري کننده از پوکي استخوان در دانشجويان دختر
 
محامد فريبا*,كريم زاده شيرازي كامبيز,پورمحمودي عزيزاله,موسوي عبدمحمد
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده بهداشت، گروه بهداشت
 
 

مقدمه و هدف: استئوپروز (پوکي استخوان) بيماري بسيار شايعي است که تاثيرات قابل ملاحظه اي بر سلامتي انسان دارد و سبک و شيوه زندگي نقش مهمي  در ابتلا به درجات مختلف آن دارد. با توجه به آمارهاي جهاني تخمين اوليه اين است که در ايران بالغ بر 7 ميليون نفر بالاتر از 50 سال بوده که از اين تعداد حدود 7/1 ميليون نفر در معرض خطر شکستگي قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير آموزش بر اساس مدل قصد رفتار بر رفتار پيشگيري کننده از پوکي استخوان در دانشجويان دختر انجام شده است.
مواد و روش ها: اين مطالعه يک کارآزمايي عرصه اي مي باشد. جامعه مورد مطالعه 82 نفر از دانشجويان دختر دانشکده بهداشت ورودي سال 1386 بود که به روش تمام شماري وارد مطالعه شدند و از طريق بلوک هاي تصادفي به دو گروه مورد (42 نفر) و شاهد (40 نفر) تقسيم شدند. سپس دانشجويان به پرسشنامه طراحي شده بر اساس مدل قصد رفتار پاسخ دادند و آنگاه به بررسي پاسخ ها و تعيين نيازهاي آموزشي اقدام شد. برنامه آموزشي طراحي شده مطابق مدل قصد رفتار براي گروه مورد به مدت سه ماه، هر ماه چهار جلسه و هر جلسه 5/1 ساعت به روش سخنراني و بحث گروهي اجرا شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري تي مستقل، تي زوجي و کوواريانس تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که دانش، نگرش و قصد رفتار افراد گروه مورد بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله در زمينه پيشگيري از پوکي استخوان اختلاف آماري معني داري دارد (p<0.0001)
، در حالي که در خصوص گروه شاهد اختلاف معني دار نبود.
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي پژوهش چنين استنباط مي شود که آموزش اختصاصي بر اساس مدل قصد رفتار در بهبود دانش، نگرش و قصد رفتار دانشجويان دختر موثر بوده است، لذا پيشنهاد مي گردد از اين الگو در آموزش پيشگيري از پوکي استخوان استفاده گردد.

 
كليد واژه: قصد رفتار، پوکي استخوان، دانشجويان دختر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش بهار 1388; 14(1 (پي در پي 53)):1-11.
 
تعيين اثر داروي توپيرامات در پيشگيري از حملات سردرد ميگرني مقاوم به درمان
 
خاني حسن*,عابديني محمود,زرواني اشرف,آزادمرزآبادي اسفنديار,منتظري علي,روشن بخش رحمان,قرباني آمنه
 
* پژوهشكده علوم بهداشتي جهاد دانشگاهي تهران
 
 

مقدمه و هدف: بيماري ميگرن يکي از شايع ترين علل سردرد است. هدف از اين مطالعه تعيين اثر داروي توپيرامات با دوز 50 ميلي گرم، روزانه به مدت 3 ماه در پيشگيري از حملات سردرد ميگرني مقاوم به درمان بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه يک کارآزمايي باليني دوسوکور مي باشد که بر روي 70 بيمار بين سنين 15 تا 45 سال مراجعه کننده به کلينيک سردرد بيمارستان آموزشي ـ درماني بوعلي سيناي ساري که داراي سابقه حملات ميگرن بر اساس معيارهاي انجمن بين المللي سردرد به مدت بيشتر از يک سال و با بروز حداقل 1 تا 6 حمله در هر ماه بوده اند، طي سال هاي 1386 ـ 1384 انجام شد. ميزان کارايي اين دارو به وسيله ميزان پاسخ به درمان، ميانگين تغييرات در تعداد و شدت حملات ميگرن در مقايسه با مرحله پايه و گروه پلاسبو به صورت ماهانه براي يک دوره 3 ماهه محاسبه گشت. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار آماري گراف پد و آزمون هاي آماري آناليز واريانس يک طرفه و متعاقب آن آزمون نيومن کيولس، مجذور کاي و تي تست تحليل گرديد.
يافته ها: 66 نفر بيمار از 70 بيمار شرکت کننده در مجموع مطالعه را به پايان رساندند و مابقي از مطالعه حذف شدند. ميانگين سني بيماران
30.33±7.9 سال بود، بيماران بر اساس اهداف مطالعه به سه طبقه سني 25ـ15، 35ـ25 و 45ـ35 سال تقسيم شدند. بيماران هر گروه به طور تصادفي به دو گروه دريافت کننده پلاسبو و توپيرامات تقسيم شدند. گروه توپيرامات در کليه ماههاي ارزيابي شده داراي کاهش معني داري در ميانگين ماهانه شدت و تعداد حملات ميگرن بوده است (p<0.0001). اما گروه پلاسبو تفاوت معني داري نداشته است. ميزان پاسخ به درمان در بيماران تحت درمان با توپيرامات به طور معني داري بيشتر از گروه پلاسبو در ماه سوم بوده است (p<0.0001) عوارض جانبي دارو به طور گذرا بوده و به خوبي تحمل گرديد.
نتيجه گيري: داروي توپيرامات با دوز 50 ميلي گرم، روزانه کارايي قابل توجهي در پيشگيري از حملات ميگرن در ماههاي اول، دوم و سوم دارد. استفاده از توپيرامات با دوز درماني پايين، يک روش درماني مطلوب براي بيماران مبتلا به ميگرن مقاوم به درمان مي باشد.

 
كليد واژه: توپيرامات، ميگرن مقاوم، درمان پروفيلاکسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش بهار 1388; 14(1 (پي در پي 53)):25-35.
 
تعيين تاثير هسپريدين بر اختلال عملکردي قلب ناشي از ديابت نوع 1 در موش هاي صحرايي
 
كوهپايه امين,ميرخاني حسين*,ميرخاني حسين*,نكوييان علي اكبر,نكوييان علي اكبر,سنت ديويد
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پزشكي، مركز تحقيقات شيمي دارويي و گياهي، گروه فارماكولوژي
 
 

مقدمه و هدف: فلاونوئيدها ترکيبات پلي فنلي هستند که قادر به از بين بردن مستقيم راديکال هاي آزاد هستند. از اين رو، اين ترکيبات خاصيت آنتي کسيداني قابل توجهي دارند. مطالعات مختلف نشان مي دهند که مصرف اين ترکيبات مي تواند مرگ و مير ناشي از بيماري هاي قلبي ـ عروقي را کاهش دهد. نارسايي قلبي يکي از علل اصلي مرگ و مير بيماران مبتلا به ديابت مي باشد. تصور مي شود که ديابت مي تواند به طور مستقيم اثرات مخربي بر قلب داشته و نارسايي قلبي را موجب شود، که در اصطلاح به اين عارضه کارديوميوپاتي ديابتي اطلاق مي شود. شواهد فراواني دال بر نقش استرس اکسيداتيو به عنوان يک عامل پاتوژنز مهم در بروز عوارض وابسته به ديابت، از جمله کارديوميوپاتي ديابتي، وجود دارد. در پژوهش حاضر، اثر هسپريدين که يک آنتي اکسيدان فلاونوئيدي است، بر روي کارديوميوپاتي ديابتي در مدل آزمايشگاهي ديابت نوع 1  مورد بررسي قرار گرفت.
مواد و روش ها: اين مطالعه يک پژوهش تجربي است که در سال 1386 در دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شيراز بر روي 40 سر موش صحرايي انجام شد. از تجويز داخل صفاقي استرپتوزوسين (60 ميلي گرم بر کيلوگرم) براي ايجاد ديابت نوع 1 استفاده شد. هسپريدين (500 ميلي گرم بر کيلوگرم) به صورت خوراکي به مدت 2 ماه تجويز شد. پس از اين مدت، به منظور بررسي عملکرد انقباضي قلب ، پس از طي شدن زمان مذکور، قلب حيوان جدا شده و به دستگاه قلب ايزوله لنگندورف منتقل شده، فشار بطن چپ و سرعت تغييرات فشار در هنگام سيستول و دياستول ثبت و محاسبه شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري آناليز واريانس يک طرف با پس آزمون ال اس دي تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: ديابت موجب کاهش فشار سيستولي بطن چپ و نيز کاهش سرعت تغييرات فشار در هنگام سيستول و دياستول به طور معني داري نسبت به گروه کنترل شد
(p<0.05). در حيوانات ديابتي، تجويز هسپريدين بهبود معني دار تمامي پارامترهاي اندازه گيري شده را به دنبال داشت (p<0.01).
نتيجه گيري: اين نتايج نشان مي دهد که هسپريدين مي تواند موجب بهبود و پيشگيري از کارديومايوپاتي ديابتي گردد.

 
كليد واژه: ديابت تجربي، فلاونوئيدها، هسپريدين، لنگندورف، کارديوميوپاتي ديابتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش بهار 1388; 14(1 (پي در پي 53)):37-45.
 
اثر عصاره بابونه، ميخک و سير بر گليکوزيلاسيون غيرآنزيمي آلبومين در شرايط آزمايشگاهي
 
سيرتي ثابت مجيد*,غيبي نعمت اله,عباسي اسماعيل,خباز فرهاد
 
* دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني قزوين، دانشكده پزشكي، بخش بيوشيمي، ژنتيك و فيزيك پزشكي
 
 

مقدمه و هدف: بيماري ديابت قندي يکي از شايع ترين بيماري ها در جوامع بشري است. گليکوزيلاسيون غيرآنزيمي پروتئين ها در بيماري ديابت آثار مخربي بر ساختمان و کارکرد پروتئين ها دارد. گليکوزيلاسيون غيرآنزيمي پروتئين ها مي تواند سبب برخي از عوارض بيماري ديابت از جمله رتينوپاتي و نفروپاتي گردد. يکي از راه هاي جلوگيري از اين واکنش استفاده از گياهان دارويي است. بابونه، ميخک و سير گياهان دارويي هستند که ترکيبات آلکالوئيدي آن ها داراي خاصيت آنتي اکسيداني مي باشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين تاثير عصاره بابونه، ميخک و سير بر روي واکنش گليکوزيلاسيون آلبومين در شرايط آزمايشگاهي انجام گرفت.
مواد و روش  ها: در اين مطالعه تجربي که در سال 1386 در دانشکده پزشکي شهيد بابايي قزوين انجام گرفت، عصاره هاي هيدروالکلي بابونه، ميخک و سير تهيه شد. در حضور غلظت هاي مختلف (
0.01، 0.05 و 0.1 گرم بر ليتر) عصاره بابونه، ميخک و سير واکنش گليکوزيلاسيون آلبومين در شرايط آزمايشگاهي انجام شد و ميزان آلبومين گليکوزيله تعيين گرديد. براي اندازه گيري ميزان آلبومين گليکوزيله از روش نيتروبلوتترازوليوم استفاده شد. تغييرات جذب در 530 نانومتر به وسيله طيف سنج اپندورف اندازه گيري گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري تي، آناليز واريانس يک طرفه و دانت تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: در شرايط آزمايش، عصاره بابونه در غلظت هاي
0.01، 0.05 و 0.1 گرم بر ليتر به ترتيب داراي 9، 17 و 26 درصد اثر مهاري بر واکنش گليکوزيلاسيون آلبومين بود. عصاره هاي ميخک و سير با غلظت 0.01 گرم بر ليتر سبب مهار واکنش گليکوزيلاسيون آلبومين به ميزان 23 درصد گرديدند و با افزايش غلظت عصاره ها ميزان مهارشدن واکنش گليکوزيلاسيون آلبومين کاهش يافت. در بين عصاره هاي استفاده شده عصاره بابونه با غلظت 0.1 گرم بر ليتر داراي بيشترين اثر بود.
نتيجه گيري: نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که عصاره بابونه باعث کاهش واکنش گليکوزيلاسيون آلبومين در شرايط آزمايشگاهي مي گردد و در مورد عصاره هاي ميخک و سير در غلظت هاي کم اثر مهاري مشاهده مي شود و با افزايش غلظت اين اثر کاهش مي يابد.

 
كليد واژه: گليکوزيلاسيون، آلبومين، عصاره، بابونه، ميخک، سير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها