0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 7 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):557-566.
 
تاثير عصاره آبي بن سرخ بر پيشگيري از سنگ کليه ناشي از اتيلن گليکول در موش نر نژاد ويستار
 
وحداني راضيه,محرابي سي سخت صدراله*,ملك زاده جان محمد,جان نثار رامين,صادقي هيبت اله,شفايي پور اسما
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، گروه اورولوژي
 
 

زمينه و هدف: با توجه به اثبات اثر داروهاي گياهي مختلف در درمان سنگ کليه، هدف اين مطالعه بررسي تاثير عصاره آبي بن سرخ بر پيشگيري از سنگ کليه ناشي از اتيلن گليکول در موش نر نژاد ويستار بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي 44 سر موش نر نژاد ويستار به صورت تصادفي به 4 گروه مساوي به اين شرح تقسيم شدند؛ گروه کنترل سالم که آب آشاميدني و رژيم غذايي نرمال و گروه کنترل منفي که آب حاوي اتيلن گليکول 1 درصد دريافت کردند. گروه هاي پيشگيري با دوز کم و بالا که علاوه بر اتيلن گليکول، تحت گاواژ روزانه عصاره آبي گياه بن سرخ به ميزان 750 و 1500 ميلي گرم بر کيلوگرم قرار گرفتند. در روزهاي اول، 15 و 30، نمونه ادرار 24 ساعته موش ها جمع آوري و در پايان مطالعه موش ها بيهوش شده و خون گيري از قلب آنها انجام شد. بعد از بيهوشي با اتر و کشتن موش ها کليه آنها جداشد. سپس برش هاي بافتي تهيه شده و با ميکروسکوپ نوري ميزان رسوب کريستال هاي اگزالات کلسيم بررسي شد. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که تعداد رسوبات اگزالات کلسيم در گروه کنترل منفي
(18.7±26.1)، پيشگيري با دوزکم (5.3±8.2) و پيشگيري با دوز بالا (80.6±82.8)، نسبت به گروه کنترل سالم (بدون رسوب) افزايش يافت که اين اختلاف در گروه پيشگيري با دوز بالا نسبت به کنترل سالم معني دار بود (p<0.05). ميزان اگزالات ادراري در روز 30 در دو گروه پيشگيري و کنترل منفي به طور معني داري از گروه کنترل سالم بيشتر بود (p<0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که عصاره آبي بن سرخ اثر پيشگيري کننده از ايجاد سنگ کليه نداشته و باعث افزايش ميزان رسوب کريستال هاي اگزالات کلسيم در کليه مي شود.

 
كليد واژه: بن سرخ، سنگ کليه، اتيلن گليکول، اگزالات کلسيم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):400-412.
 
تعيين ترکيبات شيميايي و اثرات ضد ميکروبي اسانس پونه کوهي عليه باکتري استافيلوکوکوس اورئوس
 
محمودي رزاق,تاجيك حسين*,فرشيد اميرعباس,احساني علي,زارع پيمان,مرادي مهران
 
* اروميه، دانشگاه اروميه، دانشکده دامپزشکي، گروه بهداشت و کنترل کيفي مواد غذايي
 
 

زمينه و هدف: با توجه به افزايش مقاومت دارويي ميکروارگانيسم ها و تمايل به استفاده از نگهدارنده هاي طبيعي، هدف از اين مطالعه تعيين ترکيبات شيميايي و اثرات ضد ميکروبي اسانس پونه کوهي عليه استافيلوکوکوس اورئوس بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي ترکيب هاي شيميايي اسانس پونه کوهي با استفاده از روش گازکروماتوگرافي متصل به طيف نگار جرمي، فعاليت ضد باکتريايي آن (تعيين حداقل غلظت ممانعت از رشد) عليه استافيلوکوکوس اورئوس به روش ميکرودايلوشن و تغييرات مورفولوژي و ساختمان غشا سلولي اين باکتري با استفاده از ميکروسکوپ الکتروني گذاره ارزيابي شدند. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: آناليز شيميايي اسانس پونه کوهي منجر به شناسايي 22 ترکيب با مجموع
95.3 درصد در آن شد. پولگون (31.54 درصد)، 1-8 سينئول (15.89 درصد)، منتوفوران (11.8 درصد) و سيس ايزو پولگون (9.74 درصد) ترکيب هاي عمده اسانس را تشکيل مي دادند. حداقل غلظت ممانعت از رشد باکتري استافيلوکوکوس اورئوس در محدوده 75 تا 1200 ميکروگرم در ميلي ليتر قرار داشت.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد اسانس پونه کوهي از توان ضد ميکروبي بسيار بالايي برخوردار است، بنابراين مي توان از آن در ترکيب با ساير نگهدارنده ها جهت محافظت مواد غذايي در مقابل ميکروارگانيسم هاي عامل عفونت و مسموميت بهره جست.

 
كليد واژه: پونه کوهي، اسانس، استافيلوکوکوس اوروئوس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

2 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):413-424.
 
نقش عوامل جمعيت شناختي، روانشناختي و خصوصيات بيماري در پيش بيني کيفيت زندگي مبتلايان به ديابت نوع 2
 
رحيميان بوگر اسحق*,رستمي رضا,فيروزي منيژه
 
* سمنان، دانشگاه سمنان، دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي، گروه روانشناسي باليني
 
 

زمينه و هدف: ارتقاي سطح کيفيت زندگي براي کنترل ديابت نوع 2 و عوارض آن مهم است. هدف اين مطالعه بررسي نقش عوامل جمعيت شناختي، روانشناختي و خصوصيات بيماري در پيش بيني کيفيت زندگي مبتلايان به ديابت نوع 2 بود.
روش بررسي: اين مطالعه مقطعي در درمانگاه هاي سرپايي ديابت دانشگاه علوم پزشکي تهران طي سال هاي 1390-1389 انجام شد. تعداد 269 نفر از بيماران ديابتي نوع 2 به شيوه نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقياس هاي کيفيت زندگي، افسردگي
DASS، خودمديريتي ديابت، دانش ديابتي و پرسشنامه اطلاعات جمعيت شناختي - خصوصيات بيماري جمع آوري شدند و به کمک آزمون هاي آماري همبستگي و تحليل رگرسيون چند گانه به روش گام به گام تحليل شدند.
يافته ها: بين خودمديريتي و دانش ديابتي با کيفيت زندگي رابطه مثبت و معني دار و بين مدت ديابت، افسردگي، هموگلوبين گليکوزيله و عوارض ديابت با کيفيت زندگي رابطه منفي و معني دار به دست آمد (
p<0.001). مدت ديابت، خودمديريتي، دانش ديابتي، هموگلوبين گليکوزيله، افسردگي، عوارض ديابت و وضعيت اجتماعي - اقتصادي به طور معني داري تغييرات مربوط به کيفيت زندگي مبتلايان به ديابت نوع 2 را پيش بيني کردند (p<0.001). مدت ديابت در تبيين کيفيت زندگي داراي بالاترين سهم بود.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، مدت ديابت، خودمديريتي، دانش ديابتي، هموگلوبين گليکوزيله، افسردگي، عوارض ديابت و وضعيت اجتماعي اقتصادي در کيفيت زندگي مبتلايان به ديابت نوع 2 مهم هستند.

 
كليد واژه: ديابت، افسردگي، کيفيت زندگي، خودمديريتي، دانش ديابتي
 
 
 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):537-544.
 
مشخصات ليشمانيوز احشايي در مخازن حيواني (سگ) شهرستان بويراحمد و تعيين نوع انگل با روش واکنش زنجيره اي پلي مراز
 
انصاري حسين,مشفع عبدالعلي*,صلح جو كاووس,خدادادي پويا,كلانتري محسن,افشون اسفنديار,ذهبيون فرزانه,سركاري بهادر,كشتكاري علي
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشكي، دانشکده پزشکي، گروه انگل شناسي
 
 

زمينه و هدف: بيماري ليشمانيوز احشايي يک بيماري مشترک بين انسان و حيوان است که عامل آن در ايران ليشمانيا اينفانتوم مي باشد. هدف از اين مطالعه تعيين مشخصات ليشمانيوز احشايي در مخازن حيواني (سگ) شهرستان بويراحمد و تعيين نوع انگل با روش واکنش زنجيره اي پلي مراز بود.
روش بررسي: اين مطالعه تجربي در سال 1389 بر روي 15 قلاده سگ داراي علايم باليني ليشمانيوز احشايي از 7 روستاي آندميک شهرستان بويراحمد انجام شد. از سگ هاي مورد بررسي 10 ميلي ليتر خون گرفته شد و پس از کالبد گشايي از طحال و کبد آنها لام هاي تماسي تهيه شده و نمونه هايي از اين اندام ها برداشته شد. بر روي نمونه هاي تهيه شده تست آگلوتيناسيون مستقيم، مطالعات ميکروسکوپي و واکنش زنجيره اي پلي مراز به منظور يافتن انگل ليشمانيا و تعيين هويت آن صورت گرفت.
يافته ها: در روش سرولوژي از 15 قلاده سگ 14 قلاده داراي تيتر آنتي بادي 1.320 و بالاتر بودند و يک قلاده منفي شد. در مطالعه ميکروسکوپي گسترش هاي تماسي در 13 قلاده سگ آماستيگوت هاي ليشمانيا مشاهده گرديد و 2 قلاده نيز منفي شدند. با استفاده از روش واکنش زنجيره اي پلي مراز انگل موجود در نمونه هاي بافت طحال، کبد و گسترش هاي تماسي در 14 قلاده سگ ليشمانيا اينفانتوم تشخيص داده شد.
نتيجه گيري: تعيين انگل ليشمانيا اينفانتوم در اکثر نمونه هاي مورد بررسي به عنوان عامل ايجاد کننده ليشمانيوز احشايي در سگ هاي اين منطقه نشان دهنده الگوي بيماري همانند ساير نقاط کشور مي باشد.

 
كليد واژه: واکنش زنجيره اي پلي مراز، تست آگلوتيناسيون مستقيم، ليشمانيوز احشايي، سگ، ليشمانيا اينفانتوم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):433-443.
 
تاثير فعاليت ورزشي در شرايط دمايي سرد، گرم و طبيعي بر تعداد لکوسيت ها و پلاکت هاي خون ورزشکاران
 
ستاري فرد صادق*,گائيني عباسعلي,چوبينه سيروس
 
* تهران، دانشگاه تهران، دانشکده تربيت بدني و علوم ورزشي، گروه فيزيولوژي ورزشي
 
 

زمينه و هدف: فعاليت بدني و محيط هاي غير طبيعي باعث تغييراتي در عملکرد سيستم ايمني مي شوند. هدف اين مطالعه مقايسه تاثير فعاليت ورزشي در شرايط دمايي سرد، گرم و طبيعي بر تعداد لکوسيت ها و پلاکت هاي خون ورزشکاران بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کارآزمايي باليني، 10 مرد جوان ورزشکار استقامتي، فعاليت ورزشي يکساني را به مدت يک ساعت با شدت 60 درصد حداکثر اکسيژن مصرفي در سه محيط طبيعي، سرد و گرم اجرا نمودند. قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از فعاليت ورزشي، نوتروفيل ها، لنفوسيت ها، مونوسيت ها و پلاکت هاي افراد شمارش شدند. داده ها با استفاده از آزمون آماري اندازه گيري مکرر و تعقيبي بن فروني تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: شمار کل لکوسيت ها در هر سه محيط پس از فعاليت ورزشي افزايش معني داري پيدا کرد (
p<0.0001)، اما نوتروفيل ها تنها در محيط گرم و لنفوسيت ها در محيط سرد افزايش معني داري نداشتند (p>0.05). در دوره استراحت، شمار مونوسيت ها و لنفوسيت ها در محيط سرد، طبيعي و گرم کاهش معني داري داشت (p<0.05)، اما کاهش لکوسيت ها به جز نوتروفيل ها در محيط گرم معني دار نبود (p<0.05).
نتيجه گيري: فعاليت ورزشي در محيط هاي دمايي مختلف باعث تحريک و تجمع سلول هاي ايمني مي شود. با اين حال، اجراي فعاليت ورزشي در محيط گرم موجب افزايش بيشتر مقادير اين سلول ها و نيز موجب تاخير در رسيدن به حالت اوليه سيستم ايمني در دوره استراحت پس از فعاليت ورزشي مي شود.

 
كليد واژه: ورزش، لکوسيت، نوتروفيل، لنفوسيت، مونوسيت، پلاکت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):567-577.
 
وضعيت سلامت سالمندان شهر ياسوج در سال 1387
 
سادات سيدجواد,افراسيابي فر اردشير*,مباركي آسيه,فرارويي محمد,محمدحسيني سيما,سالاري محسن
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشكي، دانشكده پرستاري و مامايي، گروه پرستاري
 
 

زمينه و هدف: سالمندي فرآيندي زيستي است که تحت تاثير عوامل فيزيولوژيکي، روانشناختي، اجتماعي و محيطي مي باشد. هدف اين مطالعه تعيين وضعيت سلامت سالمندان شهر ياسوج بود.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي - مقطعي که در سال 1387 انجام شد، تعداد 428 نفر سالمند بالاي 60 سال به روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه اي محقق ساخته بود که بر اساس متون موجود و مطالعه هاي انجام شده در چهار بخش؛ فعاليت هاي روزمره زندگي، سلامت جسماني، سلامت روحي - رواني و وضعيت اقتصادي - اجتماعي تنظيم گرديد. اعتبار محتوا، اعتبار صوري و نيز پايايي آن بررسي و مورد تاييد قرار گرفت. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آمار توصيفي و آزمون تي مستقل تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين مجموع حيطه هاي چهارگانه بررسي سلامت سالمندان مورد پژوهش
106.63±6.49 بود که 99 درصد آنها به طور کلي وضعيت سلامت خود را در حد متوسط توصيف نمودند. ميانگين نمرات فعاليت هاي روزمره زندگي، سلامت جسماني، سلامت روحي - رواني و وضعيت اجتماعي - اقتصادي به ترتيب؛ 23.72±4، 25.40±3.21، 34.03±4.71 و 23.71±4.20 بود. بر حسب متغيرهاي سن و جنس در مقايسه ميانگين نمرات حيطه هاي فعاليت هاي روزمره زندگي و سلامت روحي- رواني تفاوت معني داري مشاهده شد (p<0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، وضعيت سلامت اکثر سالمندان شهر ياسوج در حد متوسط بوده که نيازمند توجه بيش از پيش و حمايت همه جانبه خانواده ها، جامعه و مسوولان عرصه سلامت مي باشد.

 
كليد واژه: سالمند، سلامت، جسماني، روحي، رواني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 7 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):464-471.
 
تاثير تمرين هاي استقامتي بر اختلالات خلقي دانش آموزان پسر شهر ياسوج
 
ملك زاده محمد,محمدي دميه امين*,مندني پور هجير,خواجه لندي علي,حيدري اسفنديار
 
* گچساران، دانشگاه آزاد اسلامي، گروه تربيت بدني
 
 

زمينه و هدف: اختلالات خلقي گروهي از اختلالات رواني هستند که برکيفيت خلق و خوي شخص تاثير عميق گذاشته و نحوه ادراک وي را از خويش و محيط اطرافش دگرگون مي سازند. هدف اين مطالعه بررسي تاثير تمرين هاي استقامتي بر ميزان اختلالات خلقي (افسردگي و شيدايي) دانش آموزان پسر شهر ياسوج بود.
روش بررسي: در اين پژوهش نيمه تجربي و ميداني از دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر ياسوج 854 نفر به صورت تصادفي خوشه اي انتخاب شده و پرسشنامه اختلالات خلقي بين آنان توزيع شد. تعداد 24 نفر از آنها علايم افسردگي و شيدايي داشتند که افراد دچار افسردگي به صورت تصادفي در دو گروه 9 نفره آزمايش و کنترل و افرادي که تمايل به شيدايي داشتند در دو گروه 3 نفره (آزمايش و کنترل) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در اين تحقيق دو خرده مقياس افسردگي و شيدايي مربوط به پرسشنامه چند وجهي مينوسوتا بود. پس از آزمون اوليه، گروه هاي آزمايش 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 50 دقيقه تمرين هاي استقامتي را با شدت 55 تا 65 درصد حداکثر اکسيژن مصرفي انجام دادند. در طي اين مدت، گروه کنترل هيچ گونه تمرين ورزشي نداشتند. در پايان از 4 گروه، آزمون نهايي مجدد به عمل آمد. داده با آزمون هاي آماري تي مستقل و وابسته تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد، بين ميانگين نمرات افسردگي و نمرات شيدايي، پيش آزمون و پس آزمون گروه آزمايش تفاوت معني داري مشاهده شد. علاوه بر اين، تفاوت معني داري بين گروه هاي آزمايش و کنترل از لحاظ نمرات افسردگي پس از مداخله مشاهده شد (
p<0.001)، در حالي که تفاوت نمرات شيدايي بين اين دو گروه معني دار نبود (p>0.05).
نتيجه گيري: با توجه به نتايج مي توان عنوان کرد که تمرين هاي استقامتي تاثير معني داري بر کاهش افسردگي و شيدايي دارد و اين کاهش در اختلال افسردگي نسبت به شيدايي نمايان تر است.

 
كليد واژه: افسردگي، شيدايي، تمرينات استقامتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):578-586.
 
مقايسه شاخص هاي ناسازگاري بر اساس آزمون ترسيم آدمک مک آور و ميزان اختلالات رفتاري در کودکان بي سرپرست و عادي
 
محبي سميه,محمدي علي*,قاسمي نوشاد
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي. گروه روانشناسي
 
 

زمينه و هدف: با توجه به افزايش روز افزون کودکان بي سرپرست و مشاهده ناسازگاري ها و اختلالات رفتاري که در آنها بر اثر جدايي از کانون خانواده به وجود مي آيد، توجه خاص و همه جانبه جامعه به اين کودکان احساس مي گردد. هدف اين پژوهش مقايسه شاخص هاي ناسازگاري بر اساس آزمون ترسيم آدمک مک آور و شدت اختلالات رفتاري در کودکان بي سرپرست و عادي بود.
روش بررسي: در اين مطالعه مورد شاهدي تعداد 84 کودک 6 تا
11 ساله شامل؛ 42 نفر کودک بي سرپرست و 42 کودک عادي به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. سپس به وسيله نقاشي آدمک مک آور و مقياس ارزيابي رفتاري راتر (فرم معلم) که به رفتارهاي آنان به وسيله معلمان امتياز داده شد، ارزيابي شدند. داده ها با آزمون هاي توصيفي و آزمون هاي تي مستقل و ضريب همبستگي پيرسون تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد، ميانگين شاخص هاي ناسازگاري در نقاشي کودکان بي سرپرست (
6.43±3.35) بيشتر از کودکان عادي (4.50±2.48) بود. هم چنين ميانگين اختلالات رفتاري در کودکان بي سرپرست (15.81±11.16) بيشتر از کودکان عادي بود (p<0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که ميزان شاخص هاي ناسازگاري و شدت اختلالات رفتاري در کودکان بي سرپرست بيشتر از کودکان عادي مي باشد.

 
كليد واژه: آزمون ترسيم آدمک، بي سرپرستي، ناسازگاري،اختلالات رفتاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):587-594.
 
تعيين تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر رضايت زناشويي زنان متاهل و شاغل شهر دوگنبدان
 
عباسي علي*,جليل پور ناهيد,كامكار علي,زاده باقري قادر,محامد فريبا
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، معاونت آموزشي، مركز مطالعات و توسعه آموزش پزشکي، گروه روانشناسي باليني
 
 

زمينه و هدف: موفقيت در روابط خانوادگي و رضايت زناشويي تا حدود زيادي به برخورداري هر يک از زوجين به پاره اي آگاهي ها و مهارت هاي مرتبط با نقش زن و شوهري يا پدر و مادري وابسته است. هدف اين مطالعه تعيين ميزان تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر رضايت زناشويي زنان متاهل و شاغل بود.
روش بررسي: اين مطالعه شبه آزمايشي در سال 1389 بر روي 50 نفر از زنان متاهل شهر دو گنبدان انجام شد. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه رضايت زناشويي انريچ و اطلاعات جمعيت شناختي در دو مرحله پيش از آموزش و يک سال پس از آموزش استفاده شد. داده ها با استفاده آزمون از آماري تي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين سن شرکت کنندگان 35 سال، ميانگين تعداد فرزندان 1.8 نفر و ميانگين مدت ازدواج 10.36 سال بود. ميانگين کلي نمرات در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون معني دار بود (
p<0.002). تفاوت کلي نمرات زير مقياس هاي موضوعات شخصيتي، ارتباط زناشويي، حل تعارضات و نظارت هاي مالي واقتصادي معني دار بود (p<0.05). در زير مقياس هاي روابط با بستگان و دوستان، فعاليت هاي مربوط به اوقات فراغت، ازدواج و فرزندان تفاوت معني داري ديده نشد (p>0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که آموزش مهارت هاي زناشويي در بهبود وضعيت زندگي زناشويي و رضايت زناشويي تاثير دارد و باعث ارتقاي کيفيت زندگي زنان متاهل مي شود.

 
كليد واژه: رضايت زناشويي، آموزش، مهارت هاي زندگي، پرسشنامه انريچ، زنان متاهل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):425-432.
 
مقايسه اثر ضد قارچي عصاره ريشه شيرين بيان، گياه ختمي و کتوکونازول بر مالاسزيا فورفور
 
مطهري نيا يوسف,رضايي محمدعلي,زندي فريد,حسيني وريا,رشيدي احمد,احمدي نياز مبين,اميني پور ادريس,رحماني محمدرضا*
 
* سنندج، دانشگاه علوم پزشکي کردستان، دانشکده پزشکي، گروه ميکروبيولوژي و ايمونولوژي
 
 

زمينه و هدف: مالاسزيا فورفور يک مخمر چربي دوست بوده و به عنوان يکي از عوامل بيماري هاي پوست به ويژه تينه آورسيکالر شناخته مي شود. هدف از اين مطالعه مقايسه اثر ضد قارچي عصاره ريشه شيرين بيان، گياه ختمي و کتوکونازول بر مالاسزيا فورفور بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي براي بررسي اثر ضد قارچي عصاره الکلي گياه ختمي، ريشه شيرين بيان و کتوکونازول از روش رقيق سازي در محيط مايع استفاده شد. مقادير حداقل غلظت ممانعت کنندگي و حداقل غلظت کشندگي براي هر يک از ترکيب هاي مورد استفاده بر اساس رويت چشمي و شمارش تعداد کلني هاي قارچي در مقايسه با گروه شاهد محاسبه شد. داده ها با آزمون آماري مان ويتني تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميزان حداقل غلظت ممانعت کنندگي از رشد عصاره هاي گل ختمي، ريشه ختمي، ريشه شيرين بيان و داروي کتوکونازول به ترتيب؛ 18.25، 300، 500 و 2.65 ميکروگرم در ميلي ليتر تعيين گرديد. ميزان حداقل غلظت کشندگي عصاره گل ختمي و داروي کتوکونازول به ترتيب؛ 50
³ و 32³ ميکروگرم در ميلي ليتر تعيين شد.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که عصاره گل ختمي در مقايسه با عصاره ريشه ختمي و ريشه شيرين بيان داراي اثر ضد قارچي بيشتري است. هم چنين کتوکونازول در مقايسه با اين عصاره ها داراي بيشترين تاثير ضد قارچي بر مالاسزيا فورفور مي باشد.

 
كليد واژه: مالاسزيا فورفور، کتوکونازول، شيرين بيان، گل ختمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):444-452.
 
تاثير عصاره دارچين بر روي سطوح اجزاي پروتئيني سرم خون در موش نژاد بالب سي
 
مدرسي مهرداد*
 
* اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد خوراسگان، دانشکده کشاورزي، گروه علوم دامي
 
 

زمينه و هدف: دارچين يکي از قديمي ترين گياهان دارويي است که در طب سنتي خواص درماني زيادي دارد. هدف اين مطالعه تعيين اثر عصاره دارچين بر روي سطوح اجزاي پروتئيني سرم خون در موش نژاد بالب سي بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي، تعداد 40 سر موش نر کوچک آزمايشگاهي نژاد بالب سي انتخاب شدند و به صورت تصادفي به 5 گروه شامل؛ کنترل، دارونما و 3 گروه تيمار تقسيم شدند. حيوانات گروه هاي تيمار به ترتيب سه دوز 50، 100 و 200 ميلي گرم بر کيلوگرم در روز از عصاره دارچين را به صورت تزريق درون صفاقي به مدت 20 روز دريافت کردند. گروه شاهد در اين مدت هم حجم عصاره، سرم فيزيولوژي دريافت نمودند و در گروه کنترل تزريق انجام نشد. سپس با انجام خون گيري از قلب حيوانات، سطوح سرمي آلبومين، پره آلبومين آلفاگلبولين 1، آلفا گلبولين 2، بتا گلوبولين و گاما گلوبين ها اندازه گيري شدند. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که سطح پره آلبومين در دو گروه 100 و 200 تيمار دوزهاي عصاره در مقايسه با گروه کنترل کاهش يافت (
p<0.05)، ميزان آلفا گلوبولين 1 و بتا 2 گلوبولين در گروه دريافت کننده دوز 200، ميزان آلفا گلوبولين 2 در گروه 100 و گاما در گروه 100 و 200 افزايش معني داري داشت (p<0.05)، ولي آلبومين در گروه 200 کمتر از گروه کنترل بود (p<0.05).
نتيجه گيري: با توجه به نتايج، به نظر مي رسد که عصاره دارچين قادر است تاثير قابل ملاحظه در توليد گلبولين ها داشته باشد و کاهش سنتز آلبومين را مي توان به عنوان يک نشانه در تغيير فعاليت سلول هاي کبدي در نظر گرفت.

 
كليد واژه: دارچين، پره آلبومين، آلبومين، الکتروفورز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):453-463.
 
ارزيابي خواص آنتي اکسيداني و ميزان فنل تام برخي از سبزيجات مصرفي شهر ياسوج
 
اديب فرد ابراهيم,ميرزايي علي*,حاجي حسيني رضا,صادقي هيبت اله,شريفي بهمن,محمدي رضا
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، گروه بيوشيمي، مرکز تحقيقات گياهان دارويي
 
 

زمينه و هدف: آنتي اکسيدان ها ترکيب هايي هستند که محافظت بدن را در مقابل تخريب ناشي از استرس هاي اکسيداتيو به عهده دارند. هدف اين مطالعه ارزيابي ميزان فنل و فلاونوئيد و فعاليت آنتي اکسيداني برخي از سبزيجات مصرفي شهر ياسوج بود.
روش بررسي: اين مطالعه تجربي در فصل پاييز سال 1389 در دانشگاه علوم پزشکي ياسوج انجام شد. تعداد 5 نمونه سبزي خوراکي از روستاي امام زاده جعفر و ميدان تره بار شهر ياسوج جمع آوري شدند و عصاره متانولي آنها تهيه گرديد، سپس مقدار فنل تام و فلاونوئيد نمونه ها به ترتيب با روش هاي فولين سيو کالتو و زيشن و فعاليت آنتي اکسيداني آنها با استفاده از آزمون هاي دي فنيل پيکريل هيدرازيل، توان آنتي اکسيداني احيا يون فريک، پتانسيل آنتي اکسيداني معادل ترولکس، فسفوموليبدات و اکسيد نيتريک ارزيابي شد. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميزان فنل تام جعفري و بادمجان به ترتيب 165 و 20 ميلي گرم اسيد گاليک درصد گرم بود. اسفناج و بادمجان با مقادير 53.3 و 2.2 ميلي گرم روتين درصد گرم، به ترتيب بيشترين و کمترين مقدار فلاونوئيدها را به خود اختصاص دادند. در آزمون هاي دي فنيل پيکريل هيدرازيل گشنيز و گوجه فرنگي با مقادير 2.85 و 0.39 ميلي مول ترولکس برکيلوگرم، توان آنتي اکسيداني احيا يون فريک اسفناج و گوجه فرنگي با مقادير 25.66 و 1.33 ميلي مول يون فريک بر کيلوگرم، پتانسيل آنتي اکسيداني معادل ترولکس اسفناج و گوجه فرنگي با مقادير 11.8 و 0.54 ميلي مول ترولکس برکيلوگرم، فسفوموليبدات اسفناج و بادمجان با مقادير 2.17 و 0.6 ميلي مول ترولکس بر کيلوگرم و درآزمون اکسيدنيتريک گشنيز و اسفناج با مقادير 31.8 و 13.15 درصد به ترتيب بيشترين و کمترين فعاليت آنتي اکسيداني را به خود اختصاص دادند.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که از بين سبزيجات انتخابي اسفناج و گشنيز داراي بيشترين فعاليت آنتي اکسيداني بودند.

 
كليد واژه: سبزيجات، آنتي اکسيدان، فنل تام، دي فنيل پيکريل هيدرازيل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):472-479.
 
تاثير آموزش مولفه هاي هوش هيجاني بر استرس و اضطراب پزشکان و پرستاران شاغل در بخش هاي مراقبت هاي ويژه
 
نوريان خيراله*,گاسپاريان خاچاتور,شريف فرخنده,ذوالعدل محمد,مقيمي مسعود,حسيني نازآفرين
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشکده پرستاري و مامايي، گروه روان پرستاري، دانشجوي دکتراي روان پرستاري، دانشگاه علوم پزشکي ايروان، ارمنستان
 
 

زمينه و هدف: بخش هاي مراقبت هاي ويژه يکي از محيط هاي پراضطراب براي کارکنان آن به خصوص براي پزشکان و پرستاران مي باشد. اين مطالعه با هدف بررسي تاثير آموزش مولفه هاي هوش هيجاني بر استرس و اضطراب پزشکان و پرستاران شاغل در بخش هاي مراقبت هاي ويژه انجام شد.
روش بررسي: اين مطالعه مداخله اي بر روي 106 پزشک و پرستار شاغل در بخش مراقبت هاي ويژه انجام شد. افراد گروه مداخله 15 مولفه هوش هيجاني را آموزش ديدند. در اين پژوهش از پرسشنامه 10 سوالي جمعيت شناختي، پرسشنامه 20 سوالي اضطراب موقعيتي برگر، پرسشنامه 20 سوالي اضطرابي شخصيتي برگر و پرسشنامه 133 سوالي هوش هيجاني باراون قبل و بعد از مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون هاي مجذور کاي و تست تي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين امتياز اضطراب موقعيتي گروه مداخله قبل از آموزش 46.59 بود که پس از اجراي آموزش به 39.59 کاهش يافت. ميانگين امتياز اضطراب موقعيتي گروه شاهد قبل از مداخله 44.32 بود که در پس آزمون به 44.76 افزايش يافت. اين يافته ها نشان مي دهد قبل از مداخله تفاوت معني داري بين دو گروه از نظر اضطراب موقعيتي وجود ندارد، در حالي که اين تفاوت پس از مداخله معني دار است (
p=0.001).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که پرستاران و پزشکان استرس و اضطراب زيادي را تجربه مي کنند و توانايي تاثير گذاري آموزش مولفه هاي هوش هيجاني و اطلاعات مربوط به هوش هيجاني در محل کار مي تواند در سازگاري با استرس و يا اضطراب شغلي تاثير بسزايي داشته باشد.

 
كليد واژه: هوش هيجاني، اضطراب پرستاران، پزشک، مراقبت ويژه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):480-488.
 
تاثير آموزش همتايان بر استدلال باليني دانشجويان پزشکي مقاطع کارآموزي و کارورزي در بخش اورولوژي بيمارستان شهيد بهشتي ياسوج
 
محرابي سي سخت صدراله,صناعي مقدم زينب,كريم زاده شيرازي كامبيز,رباني سيدمحمدرضا,نيك نام حميد,روزبهي امراله*
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، دفتر توسعه آموزش پزشکي و مرکز تحقيقات سلولي و مولکولي
 
 

زمينه و هدف: در يادگيري از طريق همتايان، هم زمان دانشجويان به عنوان معلم و فراگير عمل مي کنند. هدف اين مطالعه بررسي تاثير آموزش به کمک همتايان بر مهارت هاي استدلال باليني دانشجويان پزشکي مقاطع کارورزي و کارآموزي بود.
روش بررسي: اين مطالعه کارآزمايي آموزشي در شش دوره متوالي بر روي دانشجويان کارآموز (42 نفر) و کارورز (24 نفر) که بر اساس حروف الفبا در قالب گروه هاي 7 نفره و 4 نفره هم زمان وارد بخش اورولوژي مي شدند، انجام شد. سه دوره اول به عنوان گروه شاهد و سه دوره دوم به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند. بخشي از وظايف آموزشي اساتيد در گروه مورد به عهده کارورزان قرار گرفت و جنبه هاي مختلف توانايي استدلال باليني دانشجويان در مراحل پيش و پس از مداخله آموزشي مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با آزمون آماري تي مستقل تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نمرات کارآموزان گروه مورد در حيطه هاي؛ اقدامات تشخيصي، فرضيه سازي باليني و حل مساله افزايش معني داري نسبت به نمرات گروه شاهد نشان داد (
p<0.05)، در حالي که نمرات کارورزان گروه مورد در اين حيطه ها افزايش معني داري نشان داد (p>0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، يادگيري به کمک همتايان بر افزايش مهارت استدلال باليني دانشجويان مقطع کارآموزي موثر است. ايفاي نقش دانشجو به عنوان معلم باعث تلفيق نگرش، مهارت و دانش در آموزش دهنده و آرامش در ياد گيرنده مي شود.

 
كليد واژه: استدلال باليني، همتايان، آموزش پزشکي، کارآموز، کارورز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش آذر و دي 1390; 16(5 (پي در پي 65)):489-497.
 
ارزيابي آگاهي و عملکرد بيماران مبتلا به فشار خون بالا در شهرستان بوير احمد در سال 1387
 
نعيمي ابراهيم,ملك زاده جان محمد,هادي نيا ابوالقاسم,شريفي بهمن,موسوي زاده علي*
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده بهداشت، گروه آمار و اپيدميولوژي
 
 

زمينه و هدف: فشارخون بالا يک عامل خطر مهم و قابل کنترل براي بيماري هاي قلبي عروقي محسوب مي شود. اين مطالعه به منظور ارزيابي آگاهي و عملکرد بيماران مبتلا به فشار خون بالا در شهرستان بويراحمد انجام شد.
روش بررسي: اين مطالعه مقطعي توصيفي در سال 1387 بر روي 237 نفر از بيماران مبتلا به فشار خون بالا در شهرستان بويراحمد که به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند، انجام شد. ابزارگردآوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که پايايي آن در مطالعه پايلوت ارزيابي شد. داده ها با روش هاي آمار توصيفي و آزمون آماري مجذور کاي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميزان آگاهي کلي نمونه هاي مورد بررسي 78.5 درصد و سطح عملکرد خوب آنان 35.5 درصد بود. مصرف دارو طبق دستور پزشک 85.2 درصد، داشتن ورزش و فعاليت بدني مناسب 42.2 درصد و ميزان ترک سيگار 4.2 درصد بود. رابطه بين سواد و آگاهي کلي بيماران و هم چنين اختلاف فشارخون قبل و بعد از شناسايي آنان معني دار بود (
p<0.001). به طور متوسط فشارخون سيستوليک به ازاي هر سال افزايش سابقه فشارخون از زمان تشخيص به ميزان 1.26 ميلي متر جيوه افزايش يافت (p<0.001). بررسي ارتباط آگاهي و عملکرد نشان داد که با افزايش يک امتياز در نمره آگاهي، 0.12 امتياز نمره عملکردي افزايش دارد (p=0.001).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، آگاهي جمعيت هدف نسبت به خدمات در نظر گرفته برنامه کشوري هم خواني دارد، ولي عملکرد بيماران در زمينه مصرف منظم دارو، رژيم غذايي، ورزش و ترک دخانيات مطابق استانداردهاي برنامه نمي باشد.

 
كليد واژه: آگاهي، عملکرد، فشارخون بالا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:28 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها