0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):9-16.
 
تخفيف درد زايمان با اضافه كردن دوز كم اپي نفرين به بوپيواكائين و فنتانيل در فضاي اينتراتكال
 
جبل عاملي ميترا*,ظهيري سيامك
 
* دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، ‌بيمارستان الزهرا، بخش بيهوشي و مراقبت هاي ويژه
 
 

مقدمه و هدف: روش هاي متعددي براي تامين بي دردي در طي زايمان وجود دارد كه هيچ يك از آنها براي تك تك بيماران مناسب نيست. در روش هاي بلوك عصبي اينتراتكال تجويز بي حس كننده و نظارت بيمار در طي بقيه مراحل زايمان و خروج جنين بايستي به وسيله يك متخصص با تجربه انجام پذيرد. عواملي كه بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرند عبارت از؛ كلرپروكايين، بوپيواكايين و ليدوكايين مي باشند. غلظت و حجم مواد مورد استفاده بستگي به سطح و درجات بلوك حسي و حركتي مورد نياز است. تاكنون اپي نفرين با دوزهاي 25 ميكروگرم و حتي 200 ميكروگرم جهت طولاني نمودن بي دردي زايمان به همراه مخدرها و داروهاي بي حس كننده موضعي به صورت اينتراتكال مورد استفاده قرار گرفته است. هدف مطالعه حاضر تأثير دوز كم اپي نفرين در فضاي اينتراتكال به همراه بوپيواكائين و فنتانيل بر روي شدت و طول مدت درد مي باشد. 
مواد و روش ها: اين مطالعه يك كارآزمايي باليني تصادفي دوسوكور است كه بر روي 60 زائو با بارداري بدون عارضه مراجعه كننده به بخش هاي زايمان مراكز آموزشي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در سال 1383 انجام گرديده است. در كليه بيماران بعد از شروع فاز فعال زايمان با ديلاتاسيون 5 سانتي متر بلوك اسپاينال صورت گرفت. در گروه مورد بوپيواكائين 0.125 درصد 1.5 سي سي و فنتانيل 15 ميكروگرم به همراه اپي نفرين 25/1 ميكروگرم در هر ميلي ليتر (800000: 1) و در گروه شاهد همان داروها بدون اپي نفرين استفاده شد. شدت درد قبل و بعد از بلوك به وسيله مقياس آنالوگ بينايي، طول مدت بي دردي، فشارخون سيستوليك و دياستوليك، تعداد ضربان قلب و دفعات تهوع و استفراغ مادر و نمره آپگار دقايق اول و پنجم نوزاد بعد از تولد ثبت و در دو گروه مقايسه شد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و شاخص هاي توصيفي و آزمون تي دانشجويي تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: ميانگين و انحراف معيار طول مدت بي دردي كامل در گروه اپي نفرين 95.3±18.2 دقيقه و در گروه بدون اپي نفرين 18.2±15.1 دقيقه بود. ميانگين شدت درد در گروه اپي نفرين كمتر از گروه بدون اپي نفرين بود، اما از نظر آماري اختلاف معني دار نبود. دو گروه از نظر فراواني تهوع و استفراغ، ضربان قلب و فشارخون سيستوليك و دياستوليك مادر، همچنين نمره آپگار دقايق اول و پنجم نوزاد اختلاف معني داري نداشتند.
نتيجه گيري: اپي نفرين با دوز كم به همراه بوپيواكائين و فنتانيل در فضاي اينتراتكال مي تواند بدون آثار سو بر روي مادر و جنين باعث طولاني شدن طول مدت بي دردي و كاهش شدت درد گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):17-24.
 
بررسي ويرولانس انگل هاي ليشمانياي جدا شده از بيماران مبتلا به ليشمانيوز جلدي در محيط آزمايشگاهي
 
سركاري بهادر*,رضانژاد حسن,حاتم غلام رضا,معتضديان محمدحسين,ميرجليلي علي
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشكده پزشكي، گروه ايمونولوژي
 
 

مقدمه و هدف: ليشمانيوز جلدي از بيماريهاي انگلي است که به وسيله  انگل ليشمانيا ايجاد  مي شود. تظاهرات باليني اين بيماري با توجه به گونه انگل مولد بيماري، ويرولانس انگل و همچنين پاسخهاي ميزبان متفاوت بوده و از ضايعات پوستي محدود پاپولي شکل تا انواع ضايعات ملتهب گسترده و يا ضايعات مزمن لوپوييد متغير است. اين مطالعه با هدف بررسي ويرولانس انگلهاي جدا شده از بيماران مبتلا به ليشمانيوز جلدي در استان فارس صورت گرفته است.

مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي انگلهاي جدا شده از زخم بيماران مبتلا به ليشمانيوز جلدي مراجعه كننده به بخش انگل شناسي دانشكده پزشكي شيراز در سال 1383در محيط هاي کشت انگل تکثير گرديدند. از تعداد 20 نمونه تهيه شده 6 نمونه به كشت انبوه رسيده و جهت بررسي قدرت تهاجمي انگل از رده سلولي ماکروفاژ J774 استفاده گرديد. ماکروفاژها در محيط آر پي ام آي حاوي سرم جنين گوساله 10 درصد کشت داده شده و سپس با فرم متاسيکليک انگل به نسبت 1 به 10 مجاور گرديدند. پس از مدت زمان 3 روز با شمارش صد ماکروفاژ، درصد آلودگي ماکروفاژها و همچنين ميانگين تعداد انگلهاي موجود در هر ماکروفاژ محاسبه گرديد. يافته هاي آزمايشگاهي به كمك نرم افزار SPSS و آمار توصيفي تجزيه و تحليل گرديدند.

يافته ها: نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد که ويرولانس انگلهاي جدا شده از بيماران مختلف در ليشمانيوز جلدي متفاوت مي باشد به گونه اي که درصد آلودگي ماکروفاژها در ايزوله هاي مختلف از 10 تا 63 درصد متفاوت بوده و ميانگين تعداد انگلهاي درون ماکروفاژ از 8 تا 27 عدد متفاوت بوده است. نتايج اين بررسي همچنان مشخص نمود که ميان شکل ضايعات و قدرت تهاجم انگلها به ماکروفاژها ارتباط وجود دارد به گونه اي که انگلهاي با ويرولانس بالا ايجاد فرمهاي حادتري از بيماري با زخمهاي گسترده تر نموده اند. بررسي محل سکونت بيماران و قدرت تهاجم ماکروفاژي انگلهاي جدا شده از آنان مشخص نمود که ميان اين دو فاکتور تفاوت معني داري وجود نداشته و اين بدان معني است که انگلهاي با ويرولانس بالا در تمامي مناطق مورد مطالعه پراکنده مي باشند.

نتيجه گيري: انگلهاي جدا شده از بيماران مبتلا به ليشمانيوز جلدي داراي ويرولانس متفاوت بوده و اين تفاوت مي تواند علت تنوع ضايعات پوستي در ليشمانيوز جلدي باشد. شناسايي سوش هاي با ويرولانس زياد و بررسي تفاوتهاي مولکولي و بيوشيميايي آنها مي تواند در جهت استفاده از اين سوشها در تهيه واکسن مناسب  عليه ليشمانيوز جلدي و همچنين مطالعات مرتبط با دارو درماني مفيد واقع گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 

 4 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):25-34.
 
فرايند آزادسازي دارو از قرص هاي شوگركوت و فيلم كوت ايبوپروفن موجود در بازار دارويي ايران
 
توكلي ناصر*,مصطفوي سيدابوالفضل,دهقان مژده,دهقاني معصومه,رفيعي پور زينب
 
* دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، دانشكده داروسازي وعلوم دارويي، گروه فارماسيوتيكس
 
 

مقدمه و هدف: ايبوپروفن يكي از ايمن ترين و پرمصرف ترين داروهاي ضدالتهاب غيراستروييدي است. اين دارو در بازار دارويي ايران، به فرم سوسپانسيون خوراکي و نيز قرص هاي 200 و400 ميلي گرمي فيلم كوت و شوگركوت موجود است. از جمله مشكلات مربوط به اشكال دارويي جامد (قرص) ايبوپروفن، مي توان به فقدان بيواکيوالانسي، حلاليت آبي پايين دارو، اثرات جانبي گوارشي آن و سخت تر شدن قرص در اثر پديده کهنگي اشاره نمود که انجام مطالعات كاملي را در زمينه اين فرم ايجاب مي نمايد. در تحقيق حاضر چگونگي انحلال دارو از قرص هاي شوگركوت و فيلم كوت ايبوپروفن مورد مطالعه قرار گرفته و با روند آزاد سازي دارو از فراورده استاندارد مقايسه شده است.
مواد و روش ها: اين يك مطالعه تجربي  آزمايشگاهي است كه بر روي قرص ايبوپروفن در آزمايشگاه فارماسيوتيكس دانشكده داروسازي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در سال 1382 انجام گرفته است. سه نوع قرص ايبوپروفن مورد آزمايش از ميان نمونه هاي موجود در بازار دارويي (شوگر کوت، فيلم کوت و استاندارد) انتخاب شد. اين قرص ها داراي شماره سري ساخت و تاريخ انقضا بود و بر اساس نمونه گيري تصادفي برگزيده شد. به منظور انجام آزمايش سرعت انحلال روش شماره يک فارماکوپه آمريكا (متد سبد چرخان) در محيط هاي مختلف در درجه حرارت 37 درجه سانتي گراد با سرعت چرخش 150 دور در دقيقه مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر آن، آزمايش هاي فارماکوپه اي ديگر نظير؛ اندازه گيري سختي قرص ها، ميزان فرسايش، يکنواختي محتوي و زمان از هم پاشيدن قرص ها مطابق فارماکوپه هاي رسمي آمريكا يا انگليس انجام شد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري آناليز واريانس يك طرفه، دانكن و مجذور كاي تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج آزاد سازي قرص هاي ايبوپروفن استاندارد، شوگرکوت و فيلم کوت در محيط اسيدي به ترتيب نشان دهنده انحلال 5، 8 و 12 درصد دارو پس از 30 دقيقه بود. ميزان داروي آزاد شده پس از 20 دقيقه در محيط بافر فسفات در مورد هر دو فراورده شوگرکوت و فيلم کوت حدود 80 درصد و در مورد فراورده استاندارد تقريبا 100 درصد بود. هر دو نمونه قرص شوگرکوت و فيلم کوت از لحاظ اختصاصات فارماکوپه اي ديگر نظير تست زمان از هم پاشيدن در محدوده معيارهاي فارماکوپه قرار داشتند.
نتيجه گيري: در حالي که الگوي آزادسازي دارو از دو فراورده شوگرکوت و فيلم کوت در محيط بافر فسفات مشابه با يکديگر و منطبق بر معيارهاي فارماكوپه آمريكا و انگليس مي باشد، با اين حال آزادسازي آهسته تر دارو از قرص هاي شوگرکوت نسبت به فيلم کوت در محيط اسيدي نشان دهنده مقاومت موثرتر روکش قندي نسبت به روکش لايه نازک مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):1-8.
 
مقايسه اثرات بي دردي افزودن اپي نفرين، ميدازولام و مخلوط ميدازولام و نئوستيگمين به ليدوكايين در بي حسي نخاعي براي عمل جراحي رزكسيون پروستات از راه شكم
 
سهم الديني محمدعلي*,بيگي زاده شيوا
 
* دانشکده علوم پزشکي فسا، بخش بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف: تسکين درد در حين عمل جراحي و پس از آن از وظايف مهم متخصصين بيهوشي مي باشد. بي دردي منطقه اي که پس از تزريق داروهاي مسکن به داخل فضاي ساب آراکنوييد حاصل مي شود نسبت به بي حسي موضعي يا بي دردي سيستميک عوارض کمتري داشته و بي دردي طولاني تر و با کيفيت بالا ايجاد مي کند. هدف از اين مطالعه مقايسه اثرات بي دردي افزودن اپي نفرين، ميدازولام و مخلوط ميدازولام و نئوستيگمين به ليدوکايين در بي حسي نخاعي براي عمل جراحي رزکسيون پروستات از راه شکم مي باشد.
مواد و روش ها: اين تحقيق يك کارآزمايي باليني دوسوکور تصادفي بوده که در بيمارستان دکتر شريعتي فسا در سال 1383 انجام شد. تعداد 90 بيمار کانديد عمل جراحي انتخابي پروستات از راه شکم که در کلاس 1 و 2 تقسيم بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريكا بودند به صورت تصادفي به سه گروه تقسيم شدند. در گروه يک 100 ميلي گرم ليدوکايين 5 درصد به علاوه 5 ميکروگرم اپي نفرين، در گروه دو 100 ميلي گرم ليدوکايين 5 درصد به علاوه 2 ميلي گرم ميدازولام و در گروه سه 100 ميلي گرم ليدوکايين 5 درصد به علاوه 1 ميلي گرم ميدازولام توام با 25ميکروگرم نئوستيگمين در فضاي ساب آراکنوئيد تزريق گرديد. سپس مدت زمان بي دردي و عوارض همراه نظير تهوع و استفراغ، دپرسيون تنفسي و خواب آلودگي حين عمل و تا 24 ساعت پس از عمل ثبت گرديد. داده هاي جمع آوري شده از طريق نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون هاي آماري مجذور كاي و تحليل واريانس تجزيه و تحليل گرديد.
يافته ها: مدت زمان بي دردي در گـروه يک
130.20±11.59 دقيقه، در گروه دو 321.60±30.90 دقيقه و در گروه سه 1417.8±53.34 دقيقه مشاهده شد. ميزان بروز تهوع و استفراغ در گروه يك 6.5 درصد، در گروه دو 6 درصد و در گروه سه 19.4 درصد گزارش شد. خواب آلودگي و دپرسيون تنفسي در هر سه گروه گزارش نشد.
نتيجه گيري: با تجويز داخل نخاعي چند دارو که از محل هاي مختلف در مسير درد عمل کرده و باعث کاهش درد مي شوند، مي توان طول مدت بي دردي را افزايش داد، به طوري که با مصرف 25 ميکروگرم نئوستيگمين همراه 2 ميلي گرم ميدازولام همراه با ليدوکائين نخاعي بي دردي در حدود 24 ساعت در بيماران ايجاد شده، در حالي کـه مهمترين عارضه تهوع و استفراغ بود که با تزريق داروهاي ضد تهوع و استفراغ قابل کنترل بود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):35-42.
 
نقش عفونت هليكوباكترپيلوري در بيماران كم خوني سلول داسي شكل با درد راجعه شكمي
 
مومن طوبا*,كريمي مهران,حقيقت محمود
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، بيمارستان نمازي، بخش اطفال
 
 

مقدمه و هدف: حملات حاد دردناك، شاه علامت بيماري كم خوني سلول داسي شكل است. درد شكم هم يك علامت شايع در اين افراد است. دقت زيادي لازم است تا بين دردهاي ثانويه به انسداد عروقي و ساير بيماري هاي شكمي در اين بيماران افتراق داده شود. بيشتر موارد گاستريت اوليه به علت عفونت با ارگانيسم هليكوباكترپيلوري ايجاد مي شوند. هليكوباكترپيلوري همچنين در ارتباط با درد راجعه شكمي در كودكان مطرح شده است. مطالعه حاضر نقش عفونت هليكوباكترپيلوري را در بيماران با كم خوني سلول داسي شكل بررسي مي كند و اين كه آيا اين ارگانيسم مي تواند درد راجعه شكمي را در اين بيماران تقليد كند يا خير؟
مواد و روش ها: اين يك مطالعه توصيفي ـ مقطعي است كه بر روي همه بيماران كم خوني سلول داسي شكل يعني 30 بيمار كه به درمانگاه مطهري شيراز در سال 1383 مراجعه كرده اند، انجام شده است. ابتدا 11 بيمار با درد راجعه شكمي انتخاب شدند، سپس بر اساس پرسشنامه و مصاحبه حضوري به وسيله پــزشك، 7 بيمار كه علايمي قويا به نفع بيماري زخم پپتيك داشتند، انتخاب و تحت گاسترودئودنوسكوپي قرار گرفتند و براي تست سريع اوره آز بيوپسي از ناحيه آنتروم معده گرفته شد. تعداد 6 بيمار كه در آندوسكوپي زخم پپتيك و تست اوره آز مثبت داشتند، تحت درمان چهار دارويي براي هليكوباكترپيلوري قرار گرفتند و به مدت 9 ماه پيگيري شدند. تست سرمي ايمونوگلوبولين جي عليه هليكوباكترپيلوري قبل و همچنين بعد از درمان براي اثبات ريشه كني عفونت، از آنها فرستاده شد. داده هاي جمع آوري شده به صورت توصيفي بررسي شد.
يافته ها: 7 بيمار از 11 بيمار (63/63 درصد) با كم خوني سلول داسي شكل و درد راجعه شكمي تحت گاسترودئودنوسكوپي قرار گرفتند كه يافته هاي آندوسكوپي‏ در 6 نفر (
85.7 درصد) از آنها زخم پپتيك را نشان داد. در اين 6 بيمار، تست سرمي ايمونوگلوبولين جي عليه هليكوباكترپيلوري و تست اوره آز مثبت بود. بعد از درمان همه آنها بهبود كامل را در مدت يك ماه نشان دادند و تست سرمي ايمونوگلوبولين جي عليه هليكوباكترپيلوري كه 6 ماه بعد از درمان فرستاده شده بود، منفي شد.
نتيجه گيري: براي افتراق بين دردهاي شكمي ثانويه به انسداد عروقي در بيماران كم خوني سلول داسي شكل و دردهاي شكمي كه به علل ديگر از جمله بيماري زخم پپتيك ايجاد مي شوند، دقت زيادي لازم است. براي افتراق اپيزودهاي حاد دردناك از دردهايي كه به علت زخم پپتيك ناشي از هليكوباكترپيلوري ايجاد مي شود، تاريخچه و معاينه فيزيكي مي تواند كمك كننده باشد. دل دردهاي راجعه كه به طور شايع تري همراه با استفراغ، بيدار شدن هاي شبانه و يا خونريزي گوارشي هستند، به احتمال بيشتري مطرح كننده حضور بيماري زخم پپتيك هستند. با قطعي كردن تشخيص بيماري زخم پپتيك و شروع كردن هرچه زودتر درمان مناسب، مي توان از عوارض بيشتر در بيماران كم خوني سلول داسي شكل جلوگيري كرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):43-51.
 
ارزيابي سطح سرمي منيزيم در بيماران ديابتي تيپ دو شهرستان گرگان
 
بشارت سيما*,ربيعي محمدرضا,رزقي زهرا,بذرافشان حميدرضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي گلستان، مركز تحقيقات گوارش و كبد
 
 

مقدمه و هدف: در مطالعات مختلف گزارش شده كه ديابت منجر به اختلالاتي در سطوح پلاسمايي بعضي از عناصر معدني كمياب (ضروري) مانند منيزيم مي شود و خود منيزيم نيز در پاتوژنز و پيشرفت ديابت موثر است. هدف از ايـــن مطالعه بررسي ميزان منيزيم سرم و ارتباط آن با برخي شاخص‌هاي فردي در افراد ديابتي تيپ دو مراجعه كننده به كلينيك ديابت شهرستان گرگان بوده است.
مواد و روش ها: اين يك مطالعه توصيفي ـ تحليلي به صورت مقطعي است كه پس از انجام يك مطالعه مقدماتي در كلينيك ديابت گرگان و تعيين حجم نمونه با توجه به فرمول هاي آماري، طي سه ماهه تابستان 1382 در بيماران ديابتي تيپ دو مراجعه كننده به كلينيك ديابت گرگان به صورت نمونه گيري تصادفي آسان (بيماراني كه حاضر به شركت در مطالعه بودند پس از دادن رضايت كتبي تا رسيدن به حجم نمونه مورد نظر وارد مطالعه شدند) انجام شد.
پس از پركردن پرسشنامه حاوي مشخصات فردي به آزمايشگاه ارجاع داده شده و با گرفتن 5 سي سي خون وريدي به صورت ناشتا، سطح متوسط منيزيم سرمي به روش اسپكتروفتومتري و سطح هموگلوبين گليكوزيله نيز به عنوان شاخص گليسميك به روش كالريمتري اندازه گيري شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزارSPSS  و آزمون هاي كاي دو، تي دانشجويي و تحليل واريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: سطح
متوسط منيزيم سرم در افراد مورد مطالعه 1.63±0.96 ميلي گرم در دسيليتر بوده و در 43 نفر (8/47 درصد) از مراجعه كنندگان سطح منيزيم سرم كمتر از نرمال بود. بيشترين افراد دچار هيپومنيزيمي (8/69 درصد)در گروه سني 60-41 سال بودند. سطح سرمي منيزيم در دو جنس تفاوت آماري معني داري نداشت. در افراد داراي سطح سواد بالاتر از ديپلم، ميانگين منيزيم سرمي پايين تر بود.
نتيجه گيري: با توجه به درصد بالاي هيپومنيزيمي در افراد ديابتي تيپ دو مورد مطالعه پيشنهاد مي گردد به بيماران ديابتي راجع به مصرف منابع غذايي حاوي منيزيم مانند؛ سبزيجات، غلات و دانه ها و غذاهاي دريايي آموزش هاي لازم داده شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 7 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):53-64.
 
تاثير فرايند نوتواني بر كيفيت زندگي بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس
 
داروغه حضرتي مريم*,زحمتكشان نسرين,دژبخش طاهره,نيك سرشت عليرضا,ضيغمي بهرام
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پرستاري و مامايي، گروه پرستاري
 
 

مقدمه و هدف: بيماري هاي مزمن در همه دوره هاي زندگي افراد تاثيرگذار است و امروزه نه تنها افراد سالمند بلكه افراد ميانسال و جوان را نيز درگير مي كند. بيشتر اين بيماري ها بـه دليل ناتواني هاي زيادي كـه برجاي مي گذارند، تاثيرات قابل توجهي بر كيفيت زندگي افراد ايجاد مي كنند. يكي از بيماري هاي مزمن و ناتوان كننده مولتيپل اسكلروزيس است كه در بالغين جوان ديده مي شود. اين بيماري با التهاب مـاده سفيد مغز، از بين رفتن ميلين و گليوزيس سلول هاي مغزي همراه است كه باعث اختلالات نورولوژيكي متعدد و ناتواني طولاني مدت در اين بيماران مي شود. هدف از انجام اين پژوهش تعيين تاثير فرايند نوتواني بر كيفيت زندگي بيماران مولتيپل اسكلروزيس مراجعه كننده به درمانگاه هاي مغز و اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشكي شيراز مي باشد.
مواد و روش ها: در اين پژوهش تجربي جهت بررسي كيفيت زندگي از پرسشنامه استاندارد كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس كه 12 جنبه كيفيت زندگي را شامل مي شود، استفاده گرديد. همچنين ميزان ناتواني بيمار با استفاده از مقياس سنجش ميزان ناتواني كه يك مقياس 10 رتبه اي است تعيين شده است. نمونه مورد مطالعه 75 بيمار به مولتيپل اسكلروزيس بوده كه به درمانگاه هاي مغز و اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشكي شيراز در سال 1383 مراجعه كرده و به صورت تصادفي در دو گروه مورد (35 بيمار) و شاهد (40 بيمار) قرار گرفتند. در ابتدا پرسشنامه كيفيت زندگي به وسيله بيمار تكميل شده و ميزان نمره سنجش ميزان ناتواني بيمار تعيين گرديد. سپس مداخلات نوتواني شامل 10 جلسه فيزيوتراپي، 5 جلسه آموزش، 2 جلسه مشاوره رواني و روان درماني گروهي بر حسب نياز بيماران در گروه مورد علاوه بر درمان هاي معمول انجام مي گرفت، در حالي كه گروه شاهد در اين مدت تنها درمان هاي معمول (دارودرماني) را دنبال مي كردند و سپس در فاصله يك ماه پس از اجراي فرايند و سه ماه پس از آن مجددا كيفيت زندگي و نمره سنجش ميزان ناتواني بيماران در هر دو گروه تعيين و با هم مقايسه گرديد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و شاخص هاي توصيفي و آزمون هاي تي مستقل، تي زوجي، كاي دو، ضريب همبستگي پيرسون و آزمون اندازه گيري تكراري تجزيه و تحليل گرديد.  
يافته ها: نتايج پژوهش بيانگر آن است كه بيماران در گروه مورد در فاصله يك ماه پس از اجراي فرايند در 7 جنبه و سه ماه پس ازآن كليه جنبه هاي كيفيت زندگي افزايش قابل ملاحظه و معني داري را نشان داده اند، در حالي كه در گروه شاهد يك ماه و سه ماه پس از فرايند كاهش آماري معني داري در 5 جنبه از جنبه هاي كيفيت زندگي ديده شده و در ساير جنبه ها تفاوت آماري معني داري مشاهده نگرديد. قابل توجه اين كه در فاصله يك تا سه ماه از اجراي فرايند گروه مورد اين افزايش را در 11 جنبه همچنان حفظ كرده بودند. همچنين در نمره سنجش ميزان ناتواني بيماران در گروه مورد قبل، يك ماه و سه ماه پس از فرايند تفاوت آماري معني داري مشاهده نشد. در گروه شاهد نيز يك ماه پس از فرايند تفاوت معني داري در اين نمره مشاهده نگرديد، اما سه ماه پس از فرايند و در فاصله يك تا سه ماه از اجراي فرايند كاهش آماري معني داري مشاهده گرديد (03/0=p و 009/0=p).
نتيجه گيري: نتايج نشان مي دهد كه فرايند نوتواني موجب افزايش كيفيت زندگي و رضايت از زندگي در بيماران مولتيپل اسكلروزيس گرديده است. همچنين ايـن فرايند توانايي انجام فعاليت هاي روزانه را بهبود مي بخشد، در حالي كه بر نمره سنجش ميزان ناتواني اين بيماران تاثيري ندارد. لذا پيشنهاد مي گردد علاوه بر درمان هاي معمول فرايند نوتواني به عنوان بخشي از برنامه درمان اين بيماران در نظر گرفته شود.

 
كليد واژه: فرايند نوتواني، مولتيپل اسكلروزيس، كيفيت زندگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):65-72.
 
بررسي شيوع سزارين و علل آن در شهر ياسوج در سال 1382
 
مباركي آسيه*,زاده باقري قادر,زندي قشقايي كرامت اله
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پرستاري مامايي، گروه پرستاري
 
 

مقدمه و هدف: سزارين شايع ترين عمل جراحي در بخش زنان و زايمان و يكي از روش هاي ختم بارداري است. اين روش مانند هر عمل جراحي ديگر عوارضي را در پي دارد. سازمان جهاني بهداشت حداكثر ميزان سزارين بر اساس انديكاسيون هاي واقعي و عملي، 15 درصد پيشنهاد نموده است. حال آن كه در بسياري از جوامع مانند ايران، ميزان سزارين بسيار بالاتر بوده و در بسياري موارد انديكاسيون علمي انجام شده عمل سزارين متولي تعيين نوع زايمان نيست، بلكه ناآگاهي، عقايد، رفتارها و نگرش هاي غير آزمون شده و غلط تعيين كننده نوع انجام زايمان شده است. در اين راستا هدف از اين مطالعه بررسي شيوع سزارين و علل آن در شهر ياسوج است.
مواد و روش ها: اين يك مطالعه توصيفي به صورت مقطعي بوده كه در شهر ياسوج از اول فروردين تا آخر اسفند 1382به مدت يک سال انجام پذيرفته است. جمعيت آماري 3596 نفر بوده كه نمونه مورد مطالعه معادل جمعيت آماري بود. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بوده كه از طريق مصاحبه با مادراني كه براي انجام زايمان به زايشگاه و اتاق عمل بيمارستان امام سجاد (ع) ياسوج مراجعه كرده بودند و پرونده بيماران تكميل شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و شاخص هاي توصيفي آناليز شد.  
يافته ها: نتايج بررسي نشان داد كه تعداد كل زايمان در اين بيمارستان طي يك سال 3596 مورد بود كه 89/73 درصد زايمان ها طبيعي، 06/26 درصد به صورت سزارين و 05/0 درصد با وسايل فورسپس و واكيوم بوده است. در اين مطالعه 19/68 درصد زنان سزارين شده را زنان نخست زا و دوم زا به خود اختصاص دادند. تعداد 42
درصد از زنان چندزا پس از زايمان لوله هاي رحمي آنها بسته شد. شايع ترين علت سزارين به ترتيب شامل؛ سزارين تکراري 69/23 درصد، انتخابي 67/13 درصد، عدم تناسب سر جنين با لگن مادر 56/13 درصد، ديسترس جنيني 45/13 درصد، پرزانتاسيون هاي غيرسفاليك 63/11 درصد و بيماري هاي مادر 35/10 درصد بوده است.
نتيجه گيري: در اين مطالعه ميزان شيوع سزارين نسبت به استاندارد جهاني بالاست، لذا پيشنهاد مي شود جهت كاهش ميزان سزارين هاي غير ضروري بر اساس واقعيت هاي فرهنگي و علمي، راهكارهاي مناسبي از جمله؛ آموزش صحيح و به موقع و مشاوره خانواده از طريق رسانه هاي جمعي مورد نظر بوده تا گام موثري در جهت ارتقاي سطح سلامت مادران و نوزادان برداشته شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):73-81.
 
بررسي وضعيت جسمي اجتماعي زنان باردار مراجعه كننده به درمانگاه هاي بارداري شهر شيراز (1383)
 
ندافي مژگان*,كشاورز طاهره,طباطبايي سيدحميدرضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پرستاري و مامايي، گروه مامايي
 
 

مقدمه و هدف: ارتباطات اجتماعي تاثير مثبتي بر سلامت فيزيکي و رواني دارند. ارتباطات اجتماعي به هنگام استرس در زمانهاي مختلف زندگي از فرد حمايت کرده و باعث احساس ارزشمندي، سلامت رواني و کنترل محيط مي شوند. در زمان بارداري، حمايت اجتماعي براي سلامتي و بهداشت مادر ضروري است. حمايت مادر باعث تشويق وي در انجام رفتارهاي بهداشتي و تغييرات روش زندگي براي بهبود بهداشت و سلامت فيزيکي مي شود. از آنجا که تولد نوزاد در بافت يک خانواده و جامعه رخ مي دهد، عوامل اجتماعي  دموگرافيک ممکن است بر حمايت اجتماعي بارداري تاثير بگذارد. زنان باردار به حمايت اعضاي خانواده، دوستان و مراقبين بهداشتي نياز دارند. برخي برنامه هاي حمايتي در بارداري مي تواند از زايمان زودرس، وزن کم نوزاد زمان تولد و زايمان سزارين جلوگيري کند. با توجه به موارد ذکر شده اين پژوهش با هدف تعيين وضعيت جسمي  اجتماعي زنان باردار مراجعه كننده به درمانگاه هاي بارداري انجام پذيرفت.
مواد و روش ها: در اين مطالعه توصيفي  تحليلي به صورت تصادفي، 290 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه هاي بارداري شيراز در سال 1383 مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي هولمز و تفسير زندگي كوپر اقتباس شده است. با اين پرسشنامه وضعيت جسمي، خانوادگي فاميلي، مالي، شغلي و شخصي  اجتماعي زنان باردار مطالعه و ارتباط آن با عوامل دموگرافيک بررسي شد. در ضمن روايي محتوايي پرسشنامه با نظر افراد متخصص و پايايي آن با روش دو نيمه سازي و آلفاي كرونباخ 8/0بررسي گرديد و مورد تاييد قرار گرفت. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آزمون هاي مجذور کاي، غير پارامتريک اسپيرمن و مان ويتني يو و نرم افزار SPSS استفاده شد.
يافته ها: بر اساس يافته هاي به دست آمده از مطالعه، اکثريت افراد مورد مطالعه تحصيلات پايين زير ديپلم (4/64 درصد) و خانه دار (1/94 درصد) بودند. از طرفي فاصله بيش از دو سال بين فرزندان (9/57 درصد) و موارد بارداري با برنامه رِيزي قبلي (4/72 درصد) گزارش شد. در بررسي وضعيت فيزيکي زنان باردار، بيشترين ميزان مشکلات جسمي در موارد تغييرات خواب (2/64 درصد)، تغييرات عادات غذا خوردن (6/51 درصد)، تغييرات تفريحات (1/82 درصد) و کاهش فعاليتهاي جاري زندگي ( 8/93 درصد) ديده شد. همچنين مطالعه حاضر نشان داد که تعداد بارداري بر وضعيت جسمي فيزيکي زن باردار تاثير دارد، بدين معني که تعداد بارداري بالاتر باعث پايين آمدن سلامت جسمي زن باردار مي گردد (004/0 p=)، ولي ميزان تحصيلات و فاصله بارداري بر بهبود وضعيت فيزيکي تاثيري ندارد. طبق نتايج اين مطالعه در مورد وضعيت خانوادگي فاميلي، بيشترين اتفاقات منفي شامل؛ مشکلات شغلي همسر (8/30 درصد)، اختلاف بين افراد خانواده (4/27 درصد)، اختلاف با خانواده همسر (7/25 درصد)، اختلاف زن بااردار با همسر (31 درصد)، کاهش ميل جنسي (7/48 درصد) کاهش ميل جنسي همسر (6/27 درصد) و تغيير مکان (8/32 درصد) بوده است. همچنين ميزان تحصيلات بالا (001/0 p<) و تعداد بارداري کم (02/0 p=) بر ايجاد حمايت خانوادگي اجتماعي خوب تاثير مثبت دارد، ولي فاصله بارداري با آن رابطه اي ندارد. نتايج اين مطالعه همچنين نشان مي دهد که ميزان تحصيلات، تعداد بارداري، فاصله بارداري بر وضعيت مالي، وضعيت شغلي، وضعيت شخصي اجتماعي تاثيري ندارد و رابطه اي را نشان نمي دهد. در ضمن وضعيت شخصي اجتماعي خوب زنان باردار بر وضعيت شغلي تاثير مثبت دارد (01/0 p=)، ولي وضعيت سلامتي جسمي و مالي با وضعيت شغلي ارتباطي ندارند.
نتيجه گيري: تعداد بارداري کمتر باعث بهبود وضعيت جسمي زن باردار و علاوه بر آن ميزان تحصيلات نيز باعث افزايش حمايت خانوادگي اجتماعي خوب مي گردد، ولي اين عوامل با وضعيت مالي، وضعيت شغلي و وضعيت شخصي اجتماعي ارتباطي ندارد. وضعيت شخصي اجتماعي خوب زن در ايجاد وضعيت شغلي بهتر تاثير مثبت دارد.

 
كليد واژه: وضعيت جسمي، وضعيت اجتماعي، زنان باردار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):83-93.
 
قيمت تمام شده خدمات بهداشتي درماني در استان كهگيلويه و بويراحمد
 
احمدي جهان آباد فرامرز*,مشرف زاده خسرو,داوري كورش,پريساي ظفر,ديانتي خداكرم,آبروان جلال الدين
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، آموزشكده بهداشت، گروه مديريت خدمات بهداشتي درماني
 
 

مقدمه و هدف: بخش بهداشت امروزه در بسياري از كشورها با تنگناهاي شديد منابع روبروست، از اين رو مديران اين بخش بايد با توجه به محدوديت منابع، ضرورت عقلي حكم مي كند كه حداكثر بهره وري از آنان را به عنوان يك جزء لاينفك مديريت سيستم بهداشت و درمان درآورند. براي اجراي اين مهم استفاده از ابزارهايي چون تحليل هزينه، هزينه اثر بخشي و هزينه فايده ضروري است. لذا مطالعه فوق به منظور تحليل هزينه خدمات بهداشتي درماني در بخش بهداشت استان كهگيلويه و بويراحمد به اجرا درآمد.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر يك مطالعه توصيفي ـ تحليلي به صورت مقطعي و گذشته نگر مي باشد كه در استان كهگيلويه و بويراحمد در سال 1382 انجام گرفته است. نمونه پژوهش شامل؛ 3 مركز بهداشت شهرستان، 25 واحد مركز بهداشتي درماني شهري و روستايي و 131 خانه بهداشت مي باشد. ابزار گردآوري فرم ها و اسناد آماري موجود در واحدهاي مورد مطالعه بوده است. اطلاعات گردآوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون مجذور كاي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: نتايج حاصله از پژوهش
فوق بيانگر آن است كه در خانه هاي بهداشت خدمت جلب مشاركت مردم و آموزش همگاني گرانترين و ارايه كمك هاي اوليه ارزانترين خدمت بوده اند. در مراكز بهداشتي درماني روستايي و مراكز بهداشتي درماني شهري خدمات جرمگيري دندان گرانترين، نسخه پيچي و تنظيم خانواده ارزانترين خدمت هستند. در ميان مراكز بهداشتي درماني شهري حداكثر هزينه مربوط به شهرستان گچساران و حداقل مربوط به شهرستان بويراحمد است. در بين مراكز بهداشتي درماني روستايي و مركز بهداشت شهرستان، شهرستان كهگيلويه حداكثر هزينه و شهرستان بويراحمد حداقل هزينه را به خود اختصاص داده اند، اما هزينه هاي مربوط به خانه هاي بهداشت بالاترين هزينه مربوط به شهرستان بويراحمد و كمترين هزينه به شهرستان كهگيلويه اختصاص دارد.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش مشخص مي نمايد كه هرچه فراواني خدمات بيشتر و زمان انجام آنها كمتر باشد قيمت تمام شده آنها كمتر خواهد بود، بنابراين مديران و كارشناسان حوزه بهداشت و درمان در رده ستادي و عملياتي مي توانند با برنامه ريزي بلند مدت و كوتاه مدت در روش ارايه خدمات گران تجديد نظر نمايند، منتهي نبايد گران بودن يك خدمت منجر به حذف آن از سيستم شبكه بهداشت درمان گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش پاييز 1384; 10(3 (پی در پی 39)):105-111.
 
گزارش يک مورد مبتلا به اكتيما كونتاژيوزوم با ضايعات متعدد در دست و پا
 
شيرزادي محمدرضا*,پدرام ناهيد
 
* مرکز مديريت بيماريها، بيماري هاي مشترك
 
 

مقدمه و هدف: اكتيما كونتاژيوزوم يك بيماري ويروسي خوش خيم در انسان است كه از طريق تماس مستقيم با حيوانات اهلي يا غير مستقيم با گوشت و چاقوي آلوده منتقل مي شود. ضايعه معمولا در دست ايجاد شده و منفرد است، ولي ابتلاي ساير نقاط بدن نيز گزارش شده است. در اين گزارش به اولين مورد ثبت شده اكتيما كونتاژيوزوم که ضايعه به جز دست در ساق پاها نيز ايجاد شده است، پرداخته مي شود.
معرفي بيمار: بيمار مرد 30 ساله اي است كه در مرداد ماه سال 1381 به كلينيك كارخانه خود در شهر تهران مراجعه كرده است. وي 31 روز قبل از مراجعه به دنبال قطعه قطعه كردن گوشت دچار صدمه در انگشت اشاره دست چپ شده و همزمان و مكررا اقدام به خاراندن ساق پاها نموده است و در كمتر از يك هفته ضايعات در محل بريدگي دست و محل خاراندن ساق پا ايجاد شده است. به دليل طولاني شدن بيماري از ضايعه نمونه برداري و تشخيص اكتيما كونتاژيوزوم داده شد و بيمار با استفاده از داروي ضد عفوني كننده موضعي بتادين بهبود يافت.
نتيجه گيري: شايعترين محل ابتلاء بيماري اكتيما كونتاژيوزوم در دست ها مي باشد و معمولا ضايعه منفرد است، ولي در صورت بروز ضايعات متعدد و حتي در نقاط ديگر بدن تشخيص رد اكتيما كونتاژيوزوم نمي شود، لذا وجود سابقه تماس با حيوانات اهلي به طور مستقيم يا غير مستقيم يک راهنماي مهم در تشخيص بيماري مي باشد تا از اقدامات درماني غير لازم پرهيز كرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش تابستان 1384; 10(2 (پي در پي 38)):1-8.
 
اثر كتامين بر روي سطح بلوك حسي و شروع اثر در روش اپيدورال با بوپيواكايين
 
عيدي محمد*,انصاري معروف,قربانيان ناصر,كلاه دوزان خسرو,پيروي فر علي
 
* دانشگاه علوم پزشکي تبريز، بيمارستان امام خميني، اتاق عمل، گروه بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف: بي حسي اپيدورال براي اعمال جراحي بر روي اندامهاي تحتاني و ناحيه شکم و بي دردي مامايي مناسب مي باشد از آنجايي که انجام بي حسي اپيدورال وقت گير است و شروع اثر داروهاي بي حسي تزريق شده در فضاي اپيدورال با کندي (حدود 20 دقيقه) صورت مي گيرد، زمان اشغال اتاق عمل افزايش يافته و وقت جراح و کارکنان اتاق عمل نيز تلف مي شود، لذا اين مطالعه به منظور تعيين تاثير کتامين بر روي سطح بلوک حسي و شروع اثر در روش اپيدورال با بو پيواکائين انجام پذيرفت .

مواد و روش ها: اين مطالعه به صورت کار آزمايي باليني تصادفي و دو سوکور بر روي 40 بيمار مراجعه کننده به بيمارستانهاي آموزشي امام خميني و شهداي تبريز در سال 1382 انجام شد تمامي بيماران در کلاس 1 و 2 تقسيم بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا قرار داشتند و تحت اعمال جراحي ارتوپدي و ارولوژي با طول مدت يک ساعت قرار گرفتند. روش نمونه گيري به صورت غير احتمالي آسان بود. از بيماران رضايت نامه کتبي گرفته شد و به طور تصادفي به دو گروه 20 نفري تقسيم شدند در گروه مورد بوپيواکائين 5/0 درصد 20 ميلي ليتر، کتامين 25 ميلي گرم (0.5 ميلي ليتر) و آدرنالين 1 در 200000 و در گروه شاهد بوپيواکايين 5/0 درصد 20 ميلي ليتر، نرمال سالين 9.0 درصد 0.5 درصد و آدرنالين 1 در 200000 تجويز شد پس از تزريق دارو در فضاي اپيدورال در ناحيه L4L3 يا L5L4 فشار خون، ضربان قلب، شروع بي حسي و سطح بي حسي در کليه بيماران مورد بررسي قرار گرفت داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون هاي تي دانشجويي و مجذور کاي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت .

يافته ها: بيماران دو گروه از نظر قد، وزن جنس، سن و فشار خون سيستوليک و قبل از تزريق دارو مقايسه شدند، آنها از لحاظ آماري با هم اختلاف معني داري نداشتند در دقايق 2، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 پس از تزريق دارو، فشار خون سيستوليک و ضربان قلب بيماران دو گروه نسبت به قبل از بي حسي از لحاظ آماري اختلاف معني داري نشان نداد، ولي شروع بي حسي در دو گروه از لحاظ آماري معني داري داشت (p<0.001) شروع بي حسي در گروه مورد 3.5 تا 4 دقيقه سريع تر و سطح بي حسي نيز 2 سگمان بالاتر از گروه شاهد بود که اختلاف معني دار مي باشد (p<0.05).

نتيجه گيري: بررسي نشان داد که اضافه کردن 25 ميلي گرم کتامين به بوپيواکائين باعث تسريع در شروع اثر و همچنين افزايش سطح بي حسي مي گردد و ممکن است در اعمال جراحي اورژانسي سودمند باشد .

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش تابستان 1384; 10(2 (پي در پي 38)):9-16.
 
مقايسه اثر آلفنتانيل و سوفنتانيل بر شدت فاسيكولاسيون ناشي از تزريق سوكسينيل كولين
 
حق بين محمدعلي*,محمداميني رضا
 
* دانشگاه علوم پزشکي کرمان، دانشکده پزشکي، گروه بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف : سوکسينيل کولين شل کننده عضلاني دپلاريزاني مي باشد که به طور وسيعي کاربرد کلينيکي دارد ، به ويژه هنگام القا بيهوشي به منظور تسريع و تسهيل لوله گذاري داخل تراشه استفاده مي شود از اثرات اين دارو ايجاد فاسيکولاسيون و عوارض ناشي از آن درد عضلاني، رابدوميوليزيس و افزايش ميوگلوبين خود ميباشد از طرف ديگر مخدرها يکي از اجزاي مهم داروهاي بيهوشي داخل وريدي مي باشد که در القاي بيهوشي به کار مي روند از ميان مخدرها آلفنتانيل شايد بتواند شدت فاسيکولاسيون سودکسينيل کولين را به ميزان زيادي کاهش دهد هدف از اين مطالعه مقايسه تاثير آلفنتانيل و سوفنتانيل به شدت فاسيکولاسيون ناشي از تزريق سوکسنيل کولين بود .

مواد و روش ها: اين يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي و دوسوکور است که بر 180 نفر از زنان بين 50-20 سال و ريسک بيهوشي يک که جهت انجام اعمال جراحي انتخابي چشم به بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشکي کرمان در سالهاي 1380-1379 مراجعه کرده بودند انجام گرديد اين افراد به طور تصادفي به 3 گروه 60 نفري تقسيم شدند شروع بيهوشي با تيوپنتال سديم با دوز 4 ميلي گرم بر کيلو گرم انجام گرديد در گروه اول آلفتانيل با دوز 10 ميکرو گرم بر کيلو گرم دو دقيقه قبل از تزريق سوکسينيل کولين، در گروه سوم يا کنترل نرمال سالين با دوز 5/0 تا 2 سي سي 2 دقيقه قبل از تزريق سوکسينيل کولين به صورت داخل ورويد تجويز شد. شدت فاسيکولاسيون بر اساس مقياس کولن اندازه گيري شد داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري کروسکال واليس و مان ويتني تحليل گرديد .يافته ها: امتياز صفر د رگروه اول 64 درصد (38 نفر)، در گروه دوم 12 درصد (7 نفر) و در گروه کنترل 8 درصد (5 نفر) و از طرف ديگر امتياز 3 به ترتيب 15 درصد (9 نفر)، 50 درصد (30 نفر) و 57 درصد (34 نفر) بوده است .

نتيجه گيري: در سه گروه از نظر ميزان کاهش فاسيکولاسيون تفاوت معني داري وجود داشت به طوري که واضحا آلفتانيل از شدت فاسيکولاسيون ناشي از سوکينيل کولين کاست، ولي سوفتانيل موثر واقع نشد .

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش تابستان 1384; 10(2 (پي در پي 38)):17-30.
 
مقايسه ميزان حدت بينايي و عوارض در دو عمل جراحي خارج كپسولي و فيكوامولسيفيكاسيون در بيماران مبتلا به كاتاراكت وابسته به سن
 
كتباب اسداله,صلوتي رامين,بيگ زاده عباسي فريبا*,جهادي حسيني حميدرضا,نجابت محمود,موحدان حسين,خوش نيت حميد,سرفراز علي اكبر,تاج الديني شهراد
 
* دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیمارستان خلیلی، بخش چشم
 
 

مقدمه و هدف: عمل جراحي کاتاراکت وابسته به سن، از جراحي هاي شايع چشم پزشکي است. اخيرا فيکوامولسيفيکاسيون به عنوان روش انتخابي جهت عمل جراحي کاتاراکت معرفي شده است. اين مطالعه به منظور بررسي مقايسه اي ميزان حدت بينايي و عوارض حين و بعد از عمل جراحي فيکوامولسيفيکاسيون و روش خارج کپسولي در بيماران مبتلا به کاتاراکت وابسته به سن انجام شده است .

مواد و روش ها: اين تحقق به روش شاهدي همزمان آينده نگر (غيرتصادفي) بر روي 100 بيمار (52 نفر خارج کپسولي و 48 نفر فيکوامولسيفيکاسيون) در محدوه سني 76-46 سال مراجعه کننده به بيمارستان هاي خليلي و شهيد دستغيب، شيراز در سال هاي 81-1380 انجام پذيرفت ابتدا بيماران قبل از عمل جراحي از نظر سن، جنس، ميزان حدت بينايي، ميزان آستيگمات بر اساس اختلاف کراتومتري و نوع کاتاراکت مورد معاينه قرار گرفتند سپس حين عمل از جهت سايز، محل برش، پارگي کپسول خلفي، خارج شدن ويتروس، افتادن هسته در ويتروس بررسي شدند و در روزهاي 1، 5، 14، 90، 180 بعد از عمل از جهات حد بينايي اصلاح شده و حدت بينايي اصلاح نشده و ماکولار مورد معاينه قرار گرفتند سپس داده هاي جمع آوري شده در فرم اطلاعاتي ثبت و از طريق نرم افزار SPSS و آزمون آماري مجذور کاي تجزيه و تحليل شدند .

يافته ها: متوسط سن در عمل جراحي فيکوامولسيفيکاسيون 7.26±58.27 سال و در عمل خارج کپسولي 6.84±64.71 سال مي باشد بر اساس نتايج اين مطالعه در پنجمين روز بعد از عمل، 15.3 درصد افراد تحت عمل خارج کپسولي و 62.5 درصد افراد تحت فيکوامولسيفيکاسيون به حد بينايي اصلاح نشده 60/30 يا بيشتر دست يافتند متوسط ديد اصلاح نشده در روز پنجم بعد از عمل فيکوامولسيفيکاسيون 60/30.3 و در عمل خارج کپسولي 60/20 بود ميزان متوسط آستيگماتيسم در روز اول بعد از عمل بر اساس اختلاف کراتومتري در روش خارج کپسولي 4.84±2.08 ديوپتر و در فيکوامولسيفيکاسيون 2.27±1.67 ديوپتر و بر اساس رفراکشن در خارج کپسولي 3.62±2.08 ديوپتر و در فيکوامولسيفيکاسيون 1.91±1.34 ديوپتر بود ميزان پارگي کپسول خلفي در روش خارج کپسولي 7.6 درصد و در فيکوامولسيفيکاسيون 12.5 درصد و ميزان ادم قرنيه در روز اول بعد از عمل در روش خارج کپسولي 19.2 و در فيکوامولسيفيکاسيون 43.8 درصد بود.

اين در حالي است که بعد از 2 هفته در بيماراني که تحت عمل فيکوامولسيفيکاسيون قرار گرفته بودند هيچ ادم قرنيه مشاهده نشد، در صورتي که در 3.8 درصد افراد تحت عمل خارج کپسولي، ادم قرنيه تا 6 ماه ادامه يافت. افتادن هسته در ويتروس فقط در عمل فيکوامولسيفيکاسيون (2.1 درصد) اتفاق افتاد. شيوع جا به جايي لنز داخل چشمي بعد از عمل فيکوامولسيفيکاسيون 4.1 درصد بود که 2.1 درصد (1 نفر) نياز به خارج کردن لنز داخل چشمي داشت، در حالي که اين عوارض در روش خارج کپسولي وجود نداشت .

نتيجه گيري: ميزان موفقيت و عوارض حين و بعد از عمل کاتاراکت به روش فيکوامولسيفيکاسيون در مقايسه با ساير مطالعات در حد قابل قبولي است براي نتيجه گيري قطعي، درخواست تجربه همکاران ساير مراکز پيشنهاد مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش تابستان 1384; 10(2 (پي در پي 38)):31-36.
 
مقايسه سطح انسولين سرم در بيماران با حادثه حاد قلبي و غير قلبي
 
صادقي معصومه*,روح افزا حميدرضا,حيدري رامين,نادري غلام علي,ثابت بابك,دهيني قاسم
 
* دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مرکز تحقیقات قلب و عروق
 
 

مقدمه و هدف: هايپرانسولينمي يکي از عوامل شناخته شده مرتبط با چاقي، فشار خون و ديابت است اما رابطه آن با بيماري عروق کرونر به عنوان يک عامل خطر مستقل هنوز مورد بحث است پاسخ به اين سوال که آيا افزايش سطح انسولين يک عامل پيش آگهي  تعيين کننده حوادث ايسکميک قلب و مرگ و مير ناشي از آن مي باشد مورد اتفاق نظر نيست، در اين بررسي سطح انسولين سرم در بيماران دچار حوادث حاد قلبي و غير قلبي مقايسه شده است .

مواد و روش ها: در يک مطالعه توصيفي – تحليلي به صورت مقطعي دو گروهي در سال 1381 در جمعيت بيماران بستري با حوادث حاد قلبي و غير قلبي در اورژانس هاي بيمارستان هاي آموزشي شهر اصفهان با روش نمونه گيري سهميه اي بر اساس جنس 32 بيمار در هر گروه (64 نفر) مورد بررسي قرار گرفت عدم ابتلا به ديابت در فرد وابستگان درجه يک و دو، عدم مصرف داروهاي، پايين آورنده قند خون، عدم سابقه بيماريهاي قلبي - عروقي در فرد و وا بستگان درجه يک و دو، عدم مصرف استروئيد، درگيري پانکراس و نداشتن پر فشاري خون و عدم وجود افزايش وزن و چاقي از معيارهاي ورود به مطالعه بود سطح انسولين سرم در دو گروه اندازه گيري شد. داده ها در نرم افزار SPSS وارد شده و با آزمون من ويتني مورد مقايسه قرار گرفتند.

يافته ها: در 64 فرد مورد بررسي نسبت جنس برابر در هر يک از دو گروه وجود داشت از نظر ميانگين سني نيز دو گروه اختلاف معني داري نداشتند ميانگين انحراف معيار سطح انسولين در بيماران دچار حوادث حاد قلبي 11±29.2 ميلي يونيت در ميلي ليتر و در گروه و در گروه حوادث غير قلبي 22.6±20 ميلي يونيت در ميلي ليتر بود که اختلاف آماري معني داري بين ميانگين انسولين سرم در دو گروه وجود نداشت .

ميانگين و انحراف معيار سطح انسولين سرم در مردان گروه مورد و شاهد به ترتيب؛ 22.5±20.3 ميلي يونيت در ميلي ليتر و 18.3±14.1 ميلي يونيت در ميلي ليتر بود و در زنان گروه مورد و شاهد به ترتيب؛ 35.8±55 ميلي يونيت درميلي ليتر و 25±26 ميلي يونيت در ميلي ليتر بود.

نتيجه گيري: در اين مطالعه اختلاف آماري معني داري بين سطح انسولين ناشتاي در بيماران دچار حوادث حاد عروق کرونر و حوادث غير کرونري ديده نشد، بنابراين در مطالعه حاضر نمي توان از هايپرانسولينمي به عنوان عامل خطر بيماري قلبي عروقي يا نمود، اما مطالعات تکميلي در حجم وسيع تر جهت رد يا اثبات اين امر ضروري به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:53 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها