0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):45-58.
 
مقايسه عوارض پس از خارج سازي لوله داخل تراشه در سه حالت مختلف ليدوکايين 4 درصد براي پر کردن کاف در بيماران تحت جراحي انتخابي
 
معطري مرضيه*,شفاخواه مهناز,لهسايي سيدمسعود,عباسي سيدحسن,رجايي فرد عبدالرضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پرستاري و مامايي حضرت فاطمه (س)، گروه پرستاري
 
 

مقدمه و هدف: وجود لوله در داخل تراشه مي تواند به عنوان يک جسـم خارجي باعث تحريک راه هوايي بيماران هنگام خروج از بيهوشي عمومي شده و واکنش ها و عوارض متعددي را پديد آورد. براي پيشگيري از بروز اين واکنش ها، تدابيـر متعددي معـرفي و آزمايش شده است. هدف از اين مطالعه مقايسه عوارض پس از خارج سازي لوله داخل تراشه در سه حالت مختلف ليدوکايين 4 درصد براي پر کردن کاف در بيماران تحت جراحي انتخابي بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي که در سال 1385 ـ 1384در يکي از بيمارستان هاي شيراز انجام شد، 200 بيمار با وضعيت فيزيکي 1 و 2 تقسيم بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا که کانديد جراحي هاي انتخابي بودند به صورت تصادفي در چهار گروه 50 نفره قرار گرفتند. لوله هاي داخل تراشه بيماران هـر يک از گروه ها با آب مقطر، ليدوکايين 4 درصد، ليدوکايين 4 درصد قليايي شده و ليدوکايين 4 درصد قليايي و گرم شده (10-5 ميلي ليتر) پرشد و اطلاعات دموگرافيک و باليني شـــامل؛ سرفه تا 6 ساعت، گلودرد و گرفتگي صدا تا 24 ساعت و لارنگواسپاسم بلافاصله پس از خارج سازي لوله داخل تراشه با استفاده از پرونده و مشاهده جمع آوري و در فرم اطلاعاتي ثبت شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري مجذورکاي، مدل رگرسيون لجستيک يک متغيره و چند متغيره تحليل گرديد.
يافته ها: بين گروه هاي تحت مطالعه از نظر سرفه، گلودرد و گرفتگي صدا تفاوت معني دار آماري به دست آمد (0.05<p) که اين تفاوت از نظر سرفه، گلودرد و گرفتگي صدا بين گروه آب مقطر و هر يک از گروه هاي ليدوکايين 4 درصد قليايي شده و ليدوکايين 4 درصد قليايي و گرم شده وجود داشت. بين گروه آب مقطر و ليدوکايين 4 درصد تنها از نظر گلودرد تفاوت معني دار آماري به دست آمد. علاوه بر اين نسبت شانس سرفه، گلودرد و گرفتگي صدا تنها براي گروه آب مقطر نسبت به ليدوکايين 4 درصد قليايي و گرم شده معني دار بوده است. همچنين نسبت شانس عوارض فوق براي گروه آب مقطر و ليدوکايين 4 درصد نسبت به ليدوکايين 4 درصد قليايي و گرم شده معني دار شده است. از ميان متغيرهاي وارد شده، متغير طول مدت وجود لوله در داخل تراشه نيز در وجود عوارض ذکر شده معني دار بوده است.
نتيجه گيري: پر کردن کاف لوله هاي داخل تراشه با ليدوکايين 4 درصد قليايي و ليدوکايين 4 درصد قليايي و گرم شده باعث کاهش وقوع سرفه، گلودرد، گرفتگي صدا پس از خارج سازي لوله داخل تراشه در هنگام خروج از بيهوشي عمومي مي شود. همچنين شانس بروز عوارض در گروه ليدوکايين 4 درصد قليايي و گرم شده نسبت به ساير گروه هاي تحت مطالعه کمتر است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 

 7 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):59-67.
 
مقايسه سه داروي پتدين، کلونيدين و فنتانيل در درمان لرز پس از بي حسي نخاعي جهت عمل سزارين انتخابي
 
جواهرفروش زاده فاطمه*,پي پل زاده محمدرضا,باقري برما فرزانه
 
* دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز، بيمارستان امام خميني، گروه بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف: لرز پس از عمـل جراحي يکي از عوارض شايع متعاقب بيهوشي و بيحسي ناحيهاي از جمله بيحسي نخاعي ميباشد کــه اخيرا به علت استفاده از مخدرها و نگهداري بيماران در حالت نرموترميک اين عارضه رو به کـاهش است. جهت درمـان اين عارضه داروهاي مختلفي مصرف ميشوند. هدف از اين مطالعه مقايسه سه داروي پتدين، کلونيدين و فنتانيل در درمان لرز پس از بيحسي نخاعي جهت عمل جراحي سزارين انتخابي ميباشد.
مواد و روشها: پژوهش فوق يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي دو سوکور بوده که بر روي60 زن با وضعيت فيزيکـي يک و دو تقسيم بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا انجام شد. اين بيماران براي انجام عمل جراحي سزارين انتخابي اولين بار به بيمارستانهاي رازي و امام خميني دانشگاه علوم پـــزشکي اهواز در سال 1382 مراجعه کرده بودند. بيماران مراجعه کننده که شرايط شرکت در مطالعه را داشتند به روش تصادفي بلوکي به يکي از سه گروه مورد مطالعه تخصيص داده شدند. اين بيماران دچار لرز پس از بيحسي نخـاعي شده بودند که به صورت تصادفي انتخاب و به سه گروه 20 نفري تقسيم شدند. سپس لرز آنهـا با سه داروي پتدين 25 ميليگرم، کلونيديــن 30 ميکروگرم و فنتانيل 50 ميکروگرم به روش تجويز وريدي درمان شد. در صورت عدم جوابدهي به تزريق اول، به فاصله هر 5 دقيقه تا سه بار دارو تکرار ميشد. در پايان بيماران از نظر پاسخ به درمان، تغييرات هموديناميک و عوارض جانبي بررسي و دادهها در فرم اطلاعاتي ثبت شدند. اطلاعات جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخصهاي توصيفـــي و آزمون مجذور کاي تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: بين سه گروه دارويي از نظر پاسخ بـه درمان لرز پس از تزريق اول اختلاف معنـي داري وجـود داشت، به طوري که در گروه پتدين 70 درصد، کلونيدين 50 درصــد و فنتانيل 30 درصد موارد درمان شدند (0.04= p). از نظر بروز عوارض جانبي؛ تاکيکاردي 10 درصد و تهوع و استفراغ 15 درصد با پتدين، خشکيدهان 16.7 درصد و خواب آلودگي 3.3 درصد بـا کلونيدين و تهوع و استفراغ 3.3 درصد بــا فنتانيل بود (0.05=p). وضعيت هموديناميک با سه داروي کلونيدين، پتدين و فنتانيل تفاوت معني داري نداشت.
نتيجه گيري: تزريق وريدي کلونيدين در کنترل لرز و همزمان ثبات هموديناميک موثر است. هر چند که پتدين در کنترل لرز از کلونيدين موثرتر است، امــا عـــوارض آن در مقايسه با کلونيدين و فنتانيل نيز جدي تر ميباشد.

 
كليد واژه: لرز بعد از عمل، پتدين، کلونيدين،فنتانيل، بيحسي نخاعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):69-79.
 
بررسي وضعيت اسيدفوليک، ويتامين B12 و برخي عوامل موثر بر آنها در بيماران عقب‌مانده ذهني
 
جلالي محمود,حاتمي منيره,غياثوند رضا*,كشاورز سيدعلي,صبور حديث,مصطفوي سيدابراهيم,فاتحي فريبا
 
* دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت، گروه تغذيه و بيوشيمي
 
 

مقدمه و هدف: عقب ماندگي ذهني اختلالي است که در افراد زير 18 سـال با محدوديت در تواناييهاي ذهني، فعاليتهاي روزمره و مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي مشخص ميشود. بيماران عقب مانده ذهني در معرض خطر مشکلات تغذيهاي ميباشند. هدف از اين مطالعه تعيين وضعيت اسيدفوليک، ويتامين B12 و برخي عوامل موثر بر آنها در بيماران عقب مانده ذهني ميباشد.
مواد و روشها: اين مطالعه توصيفي بر روي 40 بيمار 15 ـ 7 سال عقب مانده ذهني ساکن در يکي از مجتمعهاي شبانهروزي دولتي بهزيستي و توانبخشي شهر تهران در سال 1384 انجام شد. افراد مورد مطالعه در دو گروه دختر و پسر به تعداد مساوي قرار گرفتند. روش نمونه گيري به صورت نمونه گيري در دسترس بود. به منظور ارزيابي فولات و ويتامين B12 دريافتي، از ياد آمد خوراک 24 ساعت براي دو روز و پرسشنامه تکرر مصرف مواد غذايي براي سه ماه استفاده شد. فولات و ويتامين B12 سرم به روش سنجش رقيق سازي راديو ايزوتوپ اندازه گيري شدند. دادههاي جمع آوري شده با نرم افزار N3 و FP2 و آزمونهاي آماري مان ويتني، تي مستقل، مجذور کاي و اسپيرمن تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که به ترتيب 65 ، 62.5 و 35 درصد از بيماران دچار کمبود فولات سرم، فولات گلبول قرمز و ويتامين B12 سرم بودند. سطح سرمي فولات در دختران و پسران به ترتيب؛ 2.89 و 3.11 نانوگرم بر ميلي ليتر و سطح سرمي ويتامين B12 به ترتيب؛ 274.5 و 327.75 پيکوگرم بر ميليليتر و ميزان فولات گلبول قرمز به ترتيب؛ 28.26 و 103.27 نانوگرم بر ميلي ليتر بود. همبستگي مثبت معني داري بين سطح فولات سرم با مصرف گروه سبزيها ديده شد (0.87= r و 0.05 <p) ، همچنين فولات گلبول قرمز با مصرف داروهاي ضد تشنج (0.66-= r و 0.01=p) و ابتلا به انگل (0.82-=r و 0.01=p) همبستگي منفي معني دار و با مصرف گروه سبزيها (0.22= r و 0.05 <p) همبستگي مثبت معني داري نشان داد. بين سطح ويتامين B12 سرم با مصرف داروهاي ضد تشنج (0.46- = r و 0.01= p) و ابتلا به انگل (0.60-= r و 0.05 <p) همبستگي منفي معني دار و با مصرف گروه گوشتها (0.42= r و 0.01= p) همبستگي مثبت معني داري مشاهده شد.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که دريافت اسيدفوليک و ويتامين B12 در بيماران عقب مانده ذهني پايين است و با توجه به عوامل خطرساز ديگر مثل مصرف داروهاي ضد تشنج و ابتلا به انگل وضعيت سرمي اين دو ويتامين در اين بيماران کمتر از ميزان طبيعي است.

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):81-88.
 
بررسي علل آزواسپرمي در مراجعين به درمانگاه ارولوژي ياسوج، 1385-1383
 
رباني سيدمحمدرضا*,موسوي زاده علي
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پزشكي، گروه ارولوژي
 
 

مقدمه و هدف: آزواسپرمي به معني فقدان اسپرماتوزوئيد در مايع مني ميباشد که ممکن است در اثر اختلالات هورموني يا مشکلات منجر به توليد اسپرماتوزوئيد و يا در اثر انسداد در مجاري تخليه کننده مني به وجود آيد. هدف از اين مطالعه تعيين علل آزواسپرمي در مراجعين به درمانگاه ارولوژي ميباشد.
مواد و روشها: اين يک مطالعه توصيفي - مقطعي بوده که جامعه آماري آن شامل مرداني بود که به علت ناباروري از خرداد 1383 لغايت خرداد 1385 به درمانگاه ارولوژي دانشگاه علوم پزشکي ياسوج مراجعه نموده بودند. نمونه آماري 172 مرد بـود که حداقـل در دو آزمـايش متوالي مايع مني، آزواسپرمي نشان دادند. مطالعه به صورت آيندهنگر صورت گرفت و از ابتدا براي هر بيمار پروندهاي تشکيل گرديد که تا تشخيص علت آزواسپرمي اطلاعات در آن ثبت ميشد. بررسيها شامل؛ گرفتن شرح حال، معاينه فيزيکي، آزمايشهاي هورموني، وازوگرافي، انجام بيوپسي و در بعضي موارد آزمايشهاي ژنتيکي بوده است. دادههاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخصهاي توصيفي و آزمون مجذور کاي تحليل گرديد.
يافته ها: از 842 مرد نابارور مراجعه کننده، 172 مـورد (20.4 درصد) مبتلا بـه آزواسپرمي بودند. آزواسپرمي انسدادي در 28 نفـر (16.3 درصد) و آزواسپرمي غير انسدادي در 144 نفر (83.7 درصد) تشخيص داده شد. علل آزواسپرمي غير انسدادي به ترتيب؛ علل ناشناخته 68 نفر (39.53 درصد)، آتروفي بيضه ها 40 نفر (23.25 درصد)، سرتولي سل تنها 34 نفر (19.76 درصد)، بيضه هاي پايين نيامده 28 نفر (16.247 درصد) و به دنبال شيمي درماني در 2 نفر (1.16 درصد) بودند. علل آزواسپرمي انسدادي نيز به ترتيب؛ 24 نفر (86 درصد) انسداد در اپيديديم يا مجراي منيبر و 4 نفر (14 درصد) فقدان مادرزادي دو طرفه مجراي منيبر بوده است.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که يک پنجم از مردان نابارور مبتلا به آزواسپرمي هستند و شايعترين علل آن، انواع غير انسدادي آزواسپرمي هستند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):89-98.
 
تعيين ميزان استرس در مديران ارشد دستگاههاي اداري استان کهگيلويه و بويراحمد
 
زاده باقري قادر*,پوردانش فريدون,سيدي اشرف,براتي مهين
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پزشكي، گروه روانپزشكي
 
 

مقدمه و هدف: استرس مجموعهاي از واکنشهاي عمومي انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پيشبيني نشده داخلي و خارجي است. از آنجايي که مدير هر موسسه يا سازمان بيش از ساير کارکنان در معرض استرس ميباشد. در اين راستا اين پژوهش با هدف تعيين ميزان استرس در مديران ارشد و معاونين آنها در استان کهگيلويه و بويراحمد انجام پذيرفت.
مواد و روشها: اين پژوهش يک مطالعه توصيفي به صورت مقطعي است که در سال 1382 بر روي 134 نفر از مديران ارشد و معاونين آنها در استان کهگيلويه و بويراحمد به روش تمام شماري با پرسشنامه استرس انجام گرديد. اين پرسشنامه شش حيطه جسمي، شخصي - فردي، فرهنگي - اجتماعي، شغلي - کاري، خانوادگي و شرايط فيزيکي محيط کار را در بر ميگرفت. در ضمن روايي محتوايي پرسشنامه با نظر افراد متخصص و پايايي آن با روش دو نيمه سازي و آلفاي کرونباخ (0.97) بررسي گرديد و مـــــورد تاييد قرار گرفت. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و شاخصهاي توصيفي و آزمونهاي مجذور کاي و همبستگي اسپيرمن آناليز گرديد.
يافته ها: بر اساس نتايج حاصل از پژوهش، ميانگين استرس در مديران ارشد و معاونين آنها 54.88 بود و 34.3 درصد آنها پر استرس بودند. از ميان ابعاد مورد بررسي بعد شغلي کاري با ميانگين 58.73 بيشترين استرس و بعد جسمي با ميانگين 41.43 درصد کمترين استرس را در مديران ايجاد ميکرد. از ميان گزينههاي استرس زا به ترتيب؛ عدم رعايت قوانين به وسيله کارکنان، توفيق افراد فرصت طلب و وجود تبعيض در انجام کار مراجعين بيشترين استرس را براي مديران ايجاد کرده بود.
نتيجه گيري: با توجه به اين که در اين مطالعه بعد شغلي کاري بيشترين استرس را در مديران ايجاد نموده بود، به نظر ميرسد موثرترين گام در جهت کاهش استرس و بهبود عملکرد مديران انجام نظارتهاي دقيق، تشويقهاي مطلوب و در نهايت تنبيه هاي به جا و متناسب با عملکرد آنان باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):109-115.
 
گزارش يک مورد فيستول کوله سيستوکولونيک در جسد
 
اسفندياري ابراهيم*,صادقي حسين
 
* دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، دانشكده پزشكي، گروه علوم تشريح
 
 

مقدمه و هدف: فيستول بين مجاري صفراوي و لوله گوارش در 12 درصد موارد کوله سيستيتها گزارش شده است. در اين گزارش يک مورد چسبندگي التهابي و فيستول بين کيسه صفرا و کولون عرضي مورد بررسي قرار گرفته و بر مجاورت آناتوميک اين دو عضو به لحاظ اهميت کلينيکي تاكيد شده است.
معرفي بيمار: در سال تحصيلي 1383ـ1382 در سالن تشريح دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي اصفهان در جريان عمل تشريح احشا حفره شکم در يک جسد مذکر ميان سال، يک مورد چسبندگي بين کيسه صفرا و کولون عرضي ديده شد. در ضخامت اين چسبندگي، فيستولهاي کوچک و متعددي، بين فوندوس كيسه صفرا و سطح فوقاني کولون عرضي مشاهده گرديد. اين فيستولها، داراي لبه هاي گرد بوده و انتشار مواد سبز از طريق آنها به کولون عرضي مشهود بود.
نتيجه گيري: چسبندگي التهابي بين کيسه صفرا و احشا مجاور و فيستول متعاقب آن از عوارض کوله سيستيت مزمن درمان نشده ميباشد. در گذشته به لحاظ پايين بودن شرايط بهداشتي و محدوديت اقدامات درماني، شيوع اين عارضه بيشتر بوده، ولي در دهه هاي اخير کاهش يافته است. به هر حال به لحاظ امکان بروز اين عارضه، ضرورت تاكيد بر اين مجاورت در تدريس آناتومي حايز اهميت است و علاوه بر اين، زمينه مناسبي براي يک بحث آناتومي، باليني و جنين شناسي را به صورت ادغام يافته در محدوده بن بست هپاتورنال فراهم مي آورد.

 
كليد واژه: فيستول کوله سيستوکولونيک، چسبندگي، جسد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):1-10.
 
مقايسه اثرات درماني و زيبايي سه روش کورت، جراحي و کورت توام با کوتريزاسيون در ضايعات کارسينوم سلول هاي بازال
 
راد فرخ*,يغمايي ركسانا
 
* دانشگاه علوم پزشکي کردستان، بيمارستان بعثت، درمانگاه پوست
 
 

مقدمه و هدف: شايع ترين بدخيمي هاي انسان، بدخيمي هاي پوستي است و از ميان آنها کارسينوم سلول هاي بازال شايع ترين است. اين پژوهش با هدف تعيين و مقايسه اثرات درماني و زيبايي سه روش کورت، جراحي و کورت توام با کوتريزاسيون در ضايعات کارسينوم سلول هاي بازال انجام پذيرفت.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه مداخله اي است که بر 79 ضايعه کارسينوم سلول هاي بازال در ناحيه سر و صورت 64 بيمار مراجعه کننده به درمانگاه پوست بيمارستان بعثت سنندج در طي سالهاي 1380 تا 1382 انجام شده است. در اين پژوهش سه روش درماني کورت، جراحي و کورت به همراه کوتريزاسيون با هم مقايسه شدند. نمونه گيري به صورت نمونه در دسترس بوده و بيماران مراجعه کننده که شرايط شرکت در مطالعه را داشتند به يکي از سه گروه مورد مطالعه تخصيص داده شدند. نتايج درماني در فرم اطلاعات ثبت شدند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص هاي توصيفي آناليز گرديدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که تعداد 69 تومور (87.3 درصد) به صورت پا پولوند ولار بوده که از اين تعداد 61 تومور (88.4 درصد) داراي زخم بر روي سطح تومور بودند. در درمان جراحي که در اين مطالعه روي 26 ضايعه انجام شد ميزان بهبود 91.7 درصد بود. در 45 مورد (57 درصد) تومورها از نوع سخت بودند. در طي پيگيري در 9 تومور (11.4 درصد) عود مشاهده گرديد. 2 تومور در گروه درمان شده به روش جراحي، 5 تومور در گروه تحت درمان به روش کورت و 2 تومور در گروهي که با کورت به همراه کوتريزاسيون درمان شده بودند، قرار داشتند. نتايج زيبايي در بيماراني که با کورت تحت درمان قرار گرفتند، خوب بود و فقط اسکار خيلي کوچکي و يا هيپرپيگمانتاسيون خفيفي در بعضي از آنها رخ داد.
نتيجه گيري: درمان با کورت براي ضايعات کوچک و يا نودولهاي کوچک مناسب است، ولي براي تومورهاي داراي رفتار تهاجمي و رشد سريع توصيه نمي شود. نتيجه زيبايي در بيماراني که به وسيله کورت به همراه کوتريزاسيون تحت درمان قرار گرفتند نيز بسيار خوب بود و در اکثر موارد بدون اسکار و يا با اسکار بسيار کم بود. کورت به همراه کوتريزاسيون روشي مناسب، ارزان و آسان جهت درمان ضايعات کوچک کارسينوم سلول هاي بازال توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):19-27.
 
مقايسه اثر آرام بخشي فنتانيل، کتامين و ميدازولام از راه بيني به عنوان پيش داروي بيهوشي در کودکان
 
جواهرفروش زاده فاطمه*,سالاري امير,پي پل زاده محمدرضا,ذبيحي علي
 
* استاديار دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز، بيمارستان امام خميني، گروه بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف: يکي از مسايل مهم در رشته بيهوشي استفاده از پيش دارو جهت آرام کردن کودک به هنگام ورود به اتاق عمل مي باشد. يکي از راههاي موجود جهت اين امر تجويز دارو از طريق بيني است. براي حصول به اين نتيجه داروهاي متعددي مطرح هستند. هدف از اين مطالعه مقايسه اثر آرام بخشي فنتانيل، کتامين و ميدازولام از راه بيني به عنوان پيش داروي بيهوشي در کودکان است.
مواد و روش ها: مطالعه فوق يک مطالعه کار آزمايي باليني تصادفي دوسوکور بوده که بر روي 60 کودک 6 ماهه تا 7 ساله با وضعيت فيزيکي يک تقسيم بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا انجام شد. اين کودکان براي انجام اعمال جراحي انتخابي اولين بار به بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز در سال 1384 مراجعه کرده بودند. بيماران مراجعه کننده که شرايط شرکت در مطالعه را داشتند به روش تصادفي بلوکي به يکي از سه گروه مورد مطالعه تخصيص داده شدند، يعني؛ 20 بيمار براي هر گروه در نظر گرفته شد. به گروه يک کتامين به ميزان 3 ميلي گرم بر کيلوگرم، گروه دو فنتانيل 3 ميکروگرم بر کيلوگرم و گروه سه ميدازولام 0.3 ميلي گرم بر کيلوگرم به صورت اسپري داخل بيني تجويز شد. بلافاصله پس از تجويز دارو و در دقايق 5، 10 و 15 ميزان اشباع اکسيژن خون شرياني و ضربان قلب به وسيله دستگاه پالس اکس متري و تعداد تنفس با مشاهده سنجيده شد. پس از 15 دقيقه کودک از والدين جداشده و به اتاق عمل منتقل شد، در اين زمان ميزان همکاري کودک به هنگام جداسازي از والدين، ميزان همکاري جهت رگ گيري و ماسک گيري و ميزان آرامش کودک با استفاده از جدول رامسي بررسي شدند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي مجذورکاي و کروسکال واليس تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که فنتانيل بيشترين مقدار کاهش اشباع اکسيژن شرياني را داشت، البته هيچ يک از بيماران اشباع اکسيژن شرياني کمتر از90 درصد پيدا نکردند. بين هر سه دارو تفاوتي از نظر تعداد ضربان قلب وجود نداشت، اما از نظر تعداد تنفس در هر چهار زمان صفر، 5، 10 و 15 دقيقه، کمترين تعداد تنفس در گروه فنتانيل و بيشترين تعداد تنفس در گروه کتامين بود. ميدازولام از نظر تعداد تنفس بين دو گروه فوق بود. ميزان آرامش و پذ يرش کودک هنگام جداسازي از والدين در گروههاي مختلف تفاوت معني داري نداشت، اما ميزان پذ يرش ماسک و ميزان تحمل جهت رگ گيري در گروه ميدازولام بيشتر از ساير داروها بود.
نتيجه گيري: تجوير داخل بيني ميدازولام روشي مناسب و مطلوب براي ايجاد آرامش دوره قبل از بيهوشي در اطفال مي باشد.

 
كليد واژه: آرام بخشي، پيش داروي بيهوشي، اطفال، اسپري داخل بيني، ميدازولام، کتامين، فنتانيل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):29-37.
 
تاثير يک آنتاگونيست گيرنده اندوتليني نوع A بر آسيب هاي بافتي حاصل از نارسايي حاد کليوي القاء شده به وسيله ايسکمي و برقراري مجدد جريان خون در موش هاي صحرايي نر بيهوش
 
برمكي بابك*,موسوي سيدمصطفي,گرامي زاده بيتا
 
* دانشگاه علوم پزشکي زابل، دانشکده پزشکي، بخش فيزيولوژي
 
 

مقدمه و هدف: مطالعات قبلي نشان داده اند که غلظت اندوتلين در پلاسما و بافت کليه در انواع نارسايي حاد کليوي افزايش مي يابد که به موازات تغييرات بافتي و عملکردي کليه بوده است. هدف از اين تحقيق تعيين تاثير يک آنتاگونيست گيرنده اندوتليني نوع A بر آسيب هاي بافتي حاصل از نارسايي حاد کليوي القاء شده به وسيله ايسکمي و برقراري مجدد جريان خون در موش هاي صحرايي نر بيهوش مي باشد.
مواد و روش ها: اين مطالعه تجربي بر روي 18 سر موش صحرايي نر نژاد چارلز ريور در بخش فيزيولوژي دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شيراز در سال 1380 انجام پذ يرفته است. در اين مطالعه موش ها جراحي و بعد دو ساعت استراحت براي تثبيت وضعيت هموديناميک آنها در نظر گرفته شد. سپس نيم ساعت دوره کليرانس براي ثبت مقادير پايه و به دنبال آن دو دوره سي دقيقه اي و سپس يک دوره چهار ساعته کليرانس آزمايش در نظر گرفته مي شد. در انتهاي آزمايش کليه ها خارج و در پارافين فيکس مي گرديد. در گروه شاهد مراحل جراحي انجام شده، ولي شريان ها مسدود نمي گرديد. در گروه ايسکمي و پرفوزيون مجدد، نارسايي حاد کليوي به وسيله کلمپ کردن شريان هر دو کليه به مدت نيم ساعت القاء مي شد و در گروه دريافت کننده آنتاگونيست ETA ،926,UK-350 به ميزان 50 ميکروگرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن در دقيقه به مدت نيم ساعت قبل از بستن شريان ها و دو ساعت پس از برداشتن کلمپ شرياني از راه وريد تزريق مي شد.
يافته ها: بررسي هاي بافت شناسي نشان داد که آسيب هايي در حد متوسط در کورتکس کليه هاي گروه ايسکمي و پرفوزيون مجدد به صورت آپپتوز و از بين رفتن لبه هاي برسي سلول هاي اپي تليال در توبول پروگزيمال وجود دارد که همراه با بزرگ شدن گلومرولها بوده است، ولي اين تغييرات بافتي در گروههاي شاهد و دريافت کننده آنتاگونيست گيرنده اندوتليني مشاهده نگرديد.
نتيجه گيري: يافته هاي اين تحقيق نشان داد که ايسکمي به مدت نيم ساعت همراه با برقراري مجدد جريان خون کليه باعث آسيب بافتي در حد متوسط در کورتکس کليه ها گرديد و استفاده از 926,UK-350 باعث بهبود آسيب هاي بافتي در مراحل اوليه نارسايي حاد کليوي شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):39-49.
 
تهيه فرمولاسيون جديدي از امول ژل ديکلوفناک دي اتيل آمونيوم و مقايسه آن با فراورده استاندارد
 
مصطفوي سيدابوالفضل*,شاطالبي محمدعلي,يزدانيان مريم
 
* دانشگاه علوم پزشکي اصفهان، دانشکده داروسازي و علوم دارويي، گروه فارماسيوتيکس
 
 

مقدمه و هدف: بيماري هاي التهابي مفاصل يکي از شايع ترين بيماري هاي التهابي بوده و تجويز داروهاي خوراکي ضدالتهاب غيراستروئيدي راه اصلي درمان اين بيماري ها است. به علت عوارض تحريکي نسبتا شديد اين داروها بر روي مخاط گوارش، توجه خاصي به تجويز آنها از راه پوست شده است. هدف از اين مطالعه تهيه فرمولاسيون جديدي از امول ژل ديکلوفناک دي اتيل آمونيوم و مقايسه آن با فراورده استاندارد است.
مواد و روش ها: اين پژوهش يک مطالعه تجربي است که در دانشکده داروسازي و علوم دارويي دانشگاه علوم پزشکي اصفهان در سال 1384 انجام شده است. پس از تهيه فرمولاسيونهاي متعدد از ديکلوفناک در فازهاي آبکي، روغني و فاز ژل کننده، مطالعات برون تن با استفاده از سلول انتشار فرانس و غشاي استات سلولز انجام گرفته و احتمال جذب دارو از پوست با مطالعه غلظت دارو در ادرار 6 نفر از داوطلبان سالم انجام گرفت. نتايج آزمايش ها با استفاده از شاخص هاي توصيفي و آزمون هاي آماري آناليز واريانس يک طرفه و به وسيله نرم افزار SPSS بررسي گرديدند.
يافته ها: از بين فراورده هاي تهيه شده بهترين آنها که داراي خصوصيات فيزيکوشيميايي مناسبي بود انتخاب گرديد. فراورده انتخابي با فراورده استاندارد که امول ژل ولتارن بود مورد مقايسه قرار گرفت. پس از 4 ساعت حدود 85 درصد دارو از هر کدام از فراورده ها به طور يکسان آزاد گرديد. اندازه گيري غلظت دارو در ادرار با استفاده از روش کروماتوگرافي با کارکرد عالي انجام گرديد که در محدوده 10 الي 1000 نانوگرم بر ميلي ليتر خطي بود. حداکثر تغييرات در اندازه گيري دقت و صحت اندازه گيري برابر 15 درصد محاسبه شد.
نتيجه گيري: در مقايسه با فراورده استاندارد فرمولاسيون انتخاب شده داراي مشخصات فيزيکوشيميايي لازم بوده و مي تواند دارو را در زمان مناسب آزاد نمايد. روش راه اندازي شده براي اندازه گيري دارو در ادرار داراي دقت و حساسيت لازم بوده و جهت انجام مطالعات بعدي توصيه مي شود. غلظت دارو در ادرار بسيار کم بوده و قابل اندازه گيري نبود، لذا پيشنهاد مي شود که اندازه گيري دارو در مايع سينويال که به نظر مي رسد دارو در آن تجمع مي يابد انجام شود.

 
كليد واژه: ديکلوفناک سديم، امول ژل، جذب پوستي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):51-61.
 
عوامل پيشگويي کننده بيماري عروق کرونر در افراد دچار درد قفسه سينه طي يک دوره 30 روزه
 
حسن زاده جعفر*,اشراقيان محمدرضا,محمد كاظم,سالاري فر مجتبي,فتوحي اكبر
 
* دانشگاه علوم پزشکي شيراز، دانشکده بهداشت، گروه اپيدميولوژي و آمار
 
 

مقدمه و هدف: بررسي هاي موجود حاکي از اين هستند که بيماري هاي قلبي- عروقي در کشور يک مشکل عمده بهداشتي و اجتماعي به شمار مي رود که ابعاد آن به سرعت در حال افزايش است. هدف از اين تحقيق تعيين عوامل پيشگويي کننده بيماري عروق کرونر در افراد دچار درد قفسه سينه طي يک دوره 30 روزه بود.
مواد و روش ها: اين پژوهش به صورت يک مطالعه همگروهي آينده نگر در سال 1384 انجام شد. افرادي که با شکايت اصلي درد قفسه سينه به اورژانس مرکز قلب تهران مراجعه کردند و نوار قلب اوليه آنها بالا بودن قطعه اس تي را نشان نمي داد وارد مطالعه شدند و براي مدت 30 روز مورد پيگيري قرار گرفتند. در مجموع 609 نفر وارد مطالعه شدند. پيامد مورد نظر بيماري عروق کرونر بود. ابزار گردآوري داده ها فرم اطلاعات بود. براي بررسي ارتباط بين متغيرهاي مستقل مطالعه با پيامد از مدل رگرسيون پوآسون استفاده شد. با استفاده از اين مدل نسبت خطر تطبيق شده براي هر يک از عوامل و حدود اطمينان 95 درصد آن محاسبه شد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزارهاي
Stata وSAS و شاخص هاي توصيفي و آزمون هاي آماري تحليل گرديدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که حدود 51 درصد بيماران مرد و 49 درصد زن بودند. بر اساس نتايج مدل نهايي رگرسيون پوآسون متغيرهاي جنسيت (نسبت خطر: 2.48 و حدود اطمينان 95 درصد: 4.42- 1.39). سابقه فشار خون (نسبت خطر: 2.17 و حدود اطمينان 95 درصد: 3.98- 1.19)، سابقه بيماري قلبي (نسبت خطر: 2.45 و حدود اطمينان 95 درصد: 4.45- 1.35)، تغييرات نوار قلب (نسبت خطر: 1.93 و حدود اطمينان 95 درصد: 3.57- 1.04)، گلبولهاي سفيد خون (نسبت خطر: 4.84 و حدود اطمينان 95 درصد: 12.01- 1.95) و سي ري اکتيوپروتئين (نسبت خطر: 1.04 و حدود اطمينان 95 درصد: 1.07- 1.01) رابطه معني داري با بيماري عروق کرونر داشتند.
نتيجه گيري: براي تعيين پيش آگهي در بيماران دچار درد قفسه سينه بهتر است مجموعه عوامل کلينيکي، الکتروکارديوگرافي و آزمايشگاهي را در کنار هم در نظر گرفت و تنها به عوامل خطر سنتي از قبيل؛ ديابت، چربي بالا، استعمال سيگار و سابقه خانوادگي بيماري قلبي اکتفا نکرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):73-81.
 
تاثير روي بر رشد جسمي کودکان 11-8 ساله شهر ياسوج
 
پورمحمودي عزيزاله*,ابراهيمي صديقه,كامكار علي,بابازاده غلام حسين,غفاريان شيرازي حميدرضا
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشکده بهداشت، گروه تغذيه
 
 

مقدمه و هدف: روي يکي از ريز مغذي هاي مهم است که براي کارکرد طبيعي سيستم ايمني بدن و رشد فيزيکي ضروري مي باشد. کمبود روي يکي از مشکلات جوامع مختلف مي باشد که نه تنها در جمعيت هاي دچار سوء تغذيه شناخته شده است، بلکه به صورت خفيف در سرتاسر دنيا نسبتا شايع است. هدف از اين مطالعه تعيين تاثير روي بر رشد جسمي دانش آموزان 11-8 ساله شهر ياسوج مي باشد.
مواد و روش ها: در اين کار آزمايي باليني دوسوکور تصادفي، تعداد 804 دانش آموز 11- 8 ساله با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي در سال 1383-1382 انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه مورد و شاهد تقسيم شدند. به گروه مورد شربت حاوي 250 ميلي گرم روي در 125ميلي ليتر و به گروه شاهد بدون روي به مقدار 125 ميلي ليتر داده شد. شربت تجويز شده در اختيار مربيان آموزش ديده قرار مي گرفت و بر اساس ليست تعيين شده دانش آموزان يک بار در روز به مدت 6 روز در هفته و در طول 7 ماه به آنها داده شد. قد و وزن کودکان در شروع و پايان طرح اندازه گيري گرديد. داده هاي جمع آوري شده در فرم اطلاعات ثبت و از نرم افزار
SPSS، شاخص هاي توصيفي، آزمون تي دانشجويي و آناليز واريانس براي تحليل داده ها استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که در طول زمان مصرف شربت روي، متوسط افزايش رشد وزني 1.48± 1.71 کيلوگرم در گروه مورد و  1.98± 0.65 کيلوگرم در گروه شاهد بوده است. همچنين افزايش رشد قدي 1.55±3.26 سانتي متر در گروه مورد و 0.94±1.65 سانتي متر در گروه شاهد بوده است. ميانگين رشد قد و وزن در دانش آموزان گروه مورد و شاهد اختلاف معني داري داشتند (p<0.0001).
نتيجه گيري: بر اساس اين مطالعه مصرف روي در زمان رشد در افزايش قد و وزن کودکان تاثير معني داري دارد و دادن روي تکميلي به کودکان در حال رشد به ويژه در مناطقي که شيوع کمبود روي زياد است توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):93-101.
 
بررسي تغييرات اشباع اکسيژن شرياني به وسيله دستگاه پالس اکسيمتري قبل، حين و بعد از تشنج درماني الکتريکي
 
طارق شجاع الحق*,اله ياري الهه
 
* دانشگاه علوم پزشکي شيراز، بيمارستان شهيد فقيهي، بخش بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف: تشنج درماني الکتريکي يکي از روش هاي رايج در درمان برخي بيماري هاي رواني است. هدف از بيهوشي عمومي به هنگام تشنج درماني الکتريکي جلوگيري از عوارضي مانند؛ احساس ناخوشايند ناشي از شوک الکتريکي، شکستگي استخوان، آسپيراسيون محتويات معده و هيپوکسمي مي باشد، در حالي که بيهوشي نيز مي تواند منجر به بروز عوارضي مانند هيپوکسمي گردد. با توجه به اهميت پيشگيري و درمان هيپوکسمي به دليل تاثير نا مطلوب آن بر طول زمان تشنج و سيستم قلبي – عروقي، اين مطالعه با هدف تعيين تغييرات اشباع اکسيژن خون شرياني به وسيله دستگاه پالس اکسيمتري قبل، حين و بعد از تشنج درماني الکتريکي انجام گرديد.
مواد و روشها: اين پژوهش به صورت توصيفي- تحليلي بوده که بر روي 100 بيمار 18 تا 50 ساله با وضعيت فيزيکي I يا II تقسيم بندي انجام شده به وسيله انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا که براي شوک درماني الکتريکي انتخاب شده بودند انجام گرديد. اين بيماران براي انجام اين روش درماني به بيمارستان حافظ دانشگاه علوم پزشکي شيراز در سال 1383 مراجعه کرده بودند. تمامي بيماران پس از پره اکسيژناسيون با اکسيژن تحت القاء بيهوشي به روش يکسان و سپس شوک الکتريکي قرار مي گرفتند. تهويه ريوي بيماران به وسيله اکسيژن و ماسک صورتي از زمان القاء تا بازگشت تنفس خود به خودي بيمار ادامه مي يافت. سپس بيماران در وضعيت قرار گرفته به پهلو به اتاق بهبودي منتقل مي شدند و در آنجا هيچ گونه اکسيژن کمکي دريافت نمي کردند. درصد اشباع اکسيژن خون شرياني بيماران در 6 مرحله قبل و بعد از القاء بيهوشي، بلافاصله پس از شروع تشنج، بعد از پايان تشنج، 5 دقيقه پس از ورود به اتاق بهبودي و قبل از خروج از اتاق بهبودي به وسيله دستگاه پالس اکسيمتري نلکور ثبت مي گرديد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماري تي زوجي تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که در هيچ کدام از مراحل ذکر شده به جز مرحله پنجم يعني 5 دقيقه پس از ورود به اتاق بهبودي کاهش درصد اشباع اکسيژن خون شرياني مشاهده نگرديد، به طوري که در اين زمان 13 درصد بيماران درصد اشباع اکسيژن خون شرياني کمتر از 90 درصد داشتند که از اين تعداد 9 درصد در محدوده 90-86 درصد و 4 درصد در محدوده 85-81 درصد بودند. همچنين اختلاف آماري معني داري از نظر درصد اشباع اکسيژن بين مرحله پنجم با ساير زمانهاي وجود داشت
(p<0.001) .
نتيجه گيري: بيشترين احتمال بروز هيپوکسمي در بيماران تحت تشنج درماني الکتريکي در مراحل ابتدايي ورود به اتاق بهبودي مي باشد، بنابراين استفاده از اکسيژن کمکي در اتاق بهبودي علي رغم تنفس خود به خودي بيماران با حجم جاري قابل قبول، لازم به نظر رسيده و توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 11 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):103-113.
 
معرفي يک کانون آندميک جديد ليشمانيوز احشايي (کالا آزار) در جنوب ايران
 
فخار مهدي,معتضديان محمدحسين*,عسگري قاسم,محب علي مهدي,مهرباني داوود
 
* دانشگاه علوم پزشکي شيراز، دانشکده پزشکي، بخش انگل شناسي و قارچ شناسي
 
 

مقدمه و هدف: ليشمانيوز احشايي (کالا آزار) در بعضي از مناطق ايران به صورت آندميک مشاهده مي شود. در ايران تيپ مديترانه اي بيماري وجود دارد که عامل آن ليشمانيا اينفانتوم بوده و مخازن اصلي آن را سگ و سگ سانان تشکيل مي دهند. اخيرا مواردي از بيماري در منطقه نور آباد ممسني – واقع در شمال غربي استان فارس – گزارش شده که جهت بررسي بيشتر، اين مطالعه بر روي انسان و مخازن حيواني بيماري صورت گرفت.
مواد و روش ها: در اين مطالعه که به روش توصيفي – مقطعي در سال 1384 انجام شده است، تمامي کودکان کمتر از ده سال و 10 درصد از بالغين به روش نمونه گيري سيستماتيک و 20 درصد سگ هاي صاحبدار منطقه به صورت تصادفي انتخاب شدند. در اين بررسي 321 نمونه پلاسماي انساني و 19 نمونه پلاسماي سگ مورد بررسي قرار گرفتند. نمونه هاي سرم انسان با روش سرولوژي آگلوتيناسيون مستقيم و نمونه هاي خون و سرم سگ به ترتيب با روش هاي واکنش زنجيره اي پلي مراز و آگلوتيناسيون مستقيم مورد آزمايش قرار گرفتند. داده هاي جمع آوري شده در فرم اطلاعات ثبت گرديد و سپس با استفاده از نرم افزار
SPSS و شاخص هاي توصيفي و آزمون مجذور کاي بررسي گرديد.
يافته ها: 234 نفر (72.9 درصد) از نمونه ها، کودکان ده سال و پايين تر و 87 نفر (27.1 درصد) افراد ده سال به بالا بودند. 139 نفر (43.3 درصد) مونث و 182 نفر (56.7 درصد) مذکر بودند. از مجموع نمونه هاي انساني 1.86 درصد داراي آنتي بادي اختصاصي ضد ليشمانيا با عيار برابر 1:3200 با روش آگلوتيناسيون مستقيم بودند. 66.6 درصد موارد مثبت سرمي در گروه سني 10-5 سال برقرارداشتند و شيوع سرمي مثبت در جنس مذکر بيشتر از جنس مونث بود که اين اختلاف معني دار بود
(p<0.01). از مجموع نمونه هاي سگ، 5 مورد (26.3 درصد) داراي عيار برابر و يا بالاتر از 1:160 با روش آگلوتيناسيون مستقيم بودند. همچنين درخون 6 قلاده سگ (31.5 درصد) با روش واکنش زنجيره اي پلي مراز دي ان آ کينتوپلاست ليشمانيا اينفانتوم شناسايي شد که هيچ يک از آنها داراي تيتر سرمي مثبت نبودند که نشان دهنده ابتلا به فرم بدون علامت بيماري مي باشد.
نتيجه گيري: با توجه به آلودگي بسيار بالاي سگ هاي منطقه از نظر سرولوژي، مي توان گفت که سگ به عنوان يکي از مخازن آلودگي براي انسان در منطقه به شمار مي رود و از طرفي با توجه به وقوع پي در پي موارد انساني بيماري، مي توان چنين نتيجه گيري کرد که اين بيماري در روستاهاي بخش ماهور ميلاتي نورآباد که غالبا از عشاير هستند به صورت آندميک وجود دارد. به نظر مي رسد که روش واکنش زنجيره اي پلي مراز روش مطلوبي براي غربالگري اوليه نمونه هاي خون سگ و يافتن موارد بدون علايم بيماري به خصوص در مناطق آندميک مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش تابستان 1385; 11(2 (پي در پي 42)):115-122.
 
گزارش يک مورد نادر هيپومانياي ناشي از ريسپريدون و اولانزاپين
 
ظهيرالدين عليرضا*,كارآمد اردشير
 
* دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، بيمارستان امام حسين (ع)، گروه روانپزشکي
 
 

مقدمه و هدف: هيپومانيا يک اختلال خلقي است با علايم خلق به طور مداوم بالا يا تحريک پذير که طي دوره حداقل 4 روزه بيمار دچار کاهش نياز به خواب، صحبت بيش از معمول يا احساس فشار در صورت صحبت نکردن، پرش افکار، حواس پرتي، افزايش فعاليت هاي معطوف به هدف اعم از اجتماعي، شغلي، تحصيلي، جنسي و ولخرجي زياد مي شود. هيپومانيا مي تواند يک اپيزود خلقي اختلال دو قطبي نوع اول يا نوع دوم يا سيکلوتايمي باشد، همچنين مي تواند به دنبال مصرف داروها و مواد يا درمان با شوک الکتريکي و يا نوردرماني ايجاد شود. در اين گزارش به بررسي يک مورد هيپومانياي ناشي از ريسپريدون و اولانزاپين پرداخته شده است.
معرفي بيمار: بيمار زن 57 ساله متاهل، خانه دار، با سابقه اختلال دو قطبي نوع اول از 30 سال قبل و با سابقه يک بار بستري در بيمارستان روانپزشکي که تحت درمان با 600 ميلي گرم ليتيوم، 75 ميلي گرم نورتريپتيلين و 1 ميلي گرم کلونازپام قرار داشت، در فروردين 1382 به مطب روانپزشکي در شهر تهران مراجعه نمود و با مصرف 1 ميلي گرم ريسپريدون دو بار در روز دچار علايم هيپومانيا به صورت کم خوابي، کاهش اشتها، افزايش فعاليت، بي قراري، شادي و تمايل به خروج از منزل شد که با قطع ريسپريدون و ادامه درمان با 900 ميلي گرم ليتيم، 4 ميلي گرم اسکازينا و 75 ميلي گرم نورتريپتيلين در روز به مدت 15 ماه تحت کنترل قرار گرفت، ولي به علت عوارض جانبي ليتيم، افکار بدبيني، توهمات شنوايي و بينايي، اولانزاپين به ميزان 5 ميلي گرم در شب شروع گرديد که دو روز پس از مصرف اولانزاپين دچار علايم هيپومانيا شدند و با قطع اولانزاپين علايم کاهش يافت و با شروع والپرات سديم تحت کنترل قرار گرفت.
نتيجه گيري: هيپومانيا به عنوان يک اپيزود خلقي مي تواند به طور نادر به دنبال مصرف داروهاي آنتي سايکوتيک آتيپيک نظير ريسپريدون و اولانزاپين ايجاد شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:40 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها