0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):29-37.
 
مقايسه ميزان مهار اصوات گذراي برانگيخته شده از گوش در افراد هنجار و مبتلايان به بيماري مولتيپل اسکلروزيس
 
محمدخاني قاسم*,روح بخش نعمت اله,عابد مريم,مجيدي هاله,علي پورحيدري محمود
 
* دانشگاه علوم پزشکي تهران، دانشکده توانبخشي، گروه شنوايي شناسي
 
 

مقدمه و هدف: يکي از شايع ترين مشکلات شنيداري افراد مبتلا به بيماري مولتيپل اسکلروزيس مشکل درک گفتار در حضور صداي زمينه است. مطالعات انساني و حيواني نشان داده اند که دسته زيتوني حلزوني داخلي نقش عمده اي در درک گفتار در حضور صداي زمينه را دارد. عملکرد اين سيستم با استفاده از مهار دگرطرفي اصوات گذراي برانگيخته شده از گوش قابل ارزيابي است. هدف از اين مطالعه مقايسه ميزان مهار اصوات گذراي برانگيخته شده از گوش در افراد هنجار و مبتلايان به بيماري مولتيپل اسکلروزيس بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه تحليلي به صورت مورد ـ شاهدي روي 34 فرد مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس با شنوايي هنجار در محدوده سني 20 تا 50 ساله و 34 فرد هنجار با شرايط سني و جنسيتي مشابه در دانشکده توانبخشي دانشگاه علوم پزشکي تهران در سال 1385 انجام شد. افراد مورد مطالعه به صورت تصادفي انتخاب شدند. تاثير مهاري اصوات گذراي برانگيخته شده از گوش با مقايسه دامنه اين پاسخ ها بدون ارايه محرک دگرطرفي و در حضور محرک دگرطرفي، در هر دو گروه ارزيــابي و با يکديگر مقايسه شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون تي مستقل تحليل گرديد.
يافته ها: ميانگين دامنه اصوات گذراي برانگيخته شده از گوش در دو گروه مورد مطالعه اختلاف معني داري با هم نداشت، اما ميزان مهار اين پاسخ ها در گروه بيماران مبتلا بـــه مولتيپل اسکلروزيس نسبت به گروه هنجار، کاهش قابل توجهي نشان داد.
نتيجه گيري: در بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس عملکرد سلول هاي مويي خارجي و سيستم محيطي شنيداري همانند افراد هنجار مي باشد، اما سيستم وابران شنوايي در اين گروه از بيماران ضعف عملکرد دارد که اين حالت باعث کاهش توانايي درک گفتار در حضور نويز زمينه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):39-49.
 
بررسي ساختاري و فراساختاري نورون هاي حرکتي شاخ قدامي نخاع به دنبال ترميم عصب سياتيک بــا سه تکنيک جراحي اپي نوريال سوچر، اتوگرافت و کانال هدايت عصب در موش صحرايي بالغ
 
روزبهي امراله*,فقيهي ابوالفضل,شريعتي تابنده,عزيززاده دلشاد عليرضا,بهادري محمدهادي
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشكده پزشكي، گروه علوم تشريحي
 
 

مقدمه و هدف: ضايعات اعصاب محيطي به عنوان يک مشکل کاملاً جدي در جراحي ترميمي مطرح مي باشد. هدف از اين مطالعه بررسي ساختاري و فراساختاري نورون هاي حركتي شاخ قدامي به دنبال ترميم عصب سياتيك به سه تكنيك جراحي اپي نوريال سوچر، اتوگرافت و كانال هدايت عصب در موش صحرايي بالغ بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي ـ آزمايشگاهي كه در سال 1382 تا 1384 در بخش آناتومي دانشگاه علوم پزشكي ايران انجام گرفت، از 40 سر موش صحرايي نر بالغ نژاد ويستار به وزن 250ـ200 گرم که به طور تصادفي به پنج گروه هشت تايي؛ گروه لوله، اتوگرافت، اپي نوريال سوچر، آکسوتومي و شم تقسيم
شدند، استفاده گرديد. در گروه لوله عصب سياتيک چپ به اندازه 10 ميلي متر قطع شد، سپس از لوله پلي وينيليدن فلورايد به همراه ژل کلاژن به غلظت 28/1 ميلي گرم در ميلي ليتر و 100 نانوگرم فاکتور رشد عصب به عنوان کانال راهنما براي ترميم شکاف ايجاد شده استفاده شد. در گروه اتوگرافت قطعه بريده شده 180 درجه چرخانده شد و به دو انتهاي بريده عصب بخيه شد. در گروه اپي نوريال سوچر دو انتهاي عصب قطع شده به يکديگر بخيه شد. در گروه آکسوتومي دو انتهاي عصب به وسيله نخ نايلون 4 صفر بسته شد. در گروه شم هيچ گونه قطع و يا ترميمي روي آن صورت نگرفت. بعد از دو ماه قطعات قدامي سگمان هاي کمري L4-L6 نخاع برداشته شد و آمادش بافتي براي برش هاي نيمه نازک و فوق نازک جهت مطالعه ميکروسکوپ نوري و الکتروني انجام گرديد. در همه گروهها نخاع طرف مقابل (سمت راست) به عنوان گروه سالم (کنترل) در نظر گرفته شد. تغييرات ساختاري و فراساختاري در نمونه هاي مختلف جمع آوري گرديد و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: آتروفي و چروکيدگي سلول ها، نورون هاي واکوئلر و پيکنوزه بعد از دو ماه در گروههاي جراحي مختلف ديده شد، ولي شدت آن در گروه آکسوتومي به مراتب بيشتر ديده شد و در گروه اپي نوريال سوچر کمتر از گروههاي اتوگرافت و کانال راهنما بود. در گروههاي شم و کنترل تغييرات نوروني مشاهده نگرديد. افزايش دانسيته و تراکم هسته، پيدايش چين ها و دندانه هايي در حاشيه هسته و خوشه اي شدن کروماتين به صورت مرکزي يا حاشيه اي در سلول هاي حرکتي شاخ قدامي نخاع در گروههاي جراحي مشاهده گرديد که از همه بيشتر در گروه آکسوتومي ديده شد.
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي اين تحقيق هر گونه جراحت به عصب سياتيک باعث تغييرات سلولي نورون هاي شاخ قدامي نخاع و نهايتا مرگ سلولي مي گردد. استفاده از لوله پلي وينيليدين فلورايد به همراه ژل کلاژن و فاکتور رشد عصب تغييرات سلولي را در حد جراحي اتوگرافت کاهش مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):51-61.
 
مقايسه دو روش فيكساسيون لام هاي خوني پاپ اسمير به وسيله محلول كارنويز و اتيل الكل 96 درصد در نمونه هاي تهيه شده از درمانگاههاي زنان
 
ابدالي خديجه*,شمسي مهري,رياض منتظر نادر,طباطبايي سيدحميدرضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پرستاري و مامايي حضرت فاطمه (س)، گروه مامايي
 
 

مقدمه و هدف: سرطان رحم يكي از مشكلات مهم بهداشتي گسترده در دنياست. تست پاپانيكولا شايع ترين ابزار موثر در دسترس براي تشخيص زودرس سرطان دهانه رحم است. خون مي تواند اثرات منفي در كيفيت پاپ اسمير داشته باشد. فيكساسيون خوب گلبول هاي قرمز را از زمينه لام هاي خوني كاهش مي دهد و مي تواند اين تكنيك را بهبود بخشد. يكي از محلول هاي موثر براي ليز كردن گلبول هاي قرمز محلول كارنويز مي باشد. هدف از اين مطالعه مقايسه دو روش فيكساسيون لام هاي خوني پاپ اسمير به وسيله محلول كارنويز و اتيل الكل 96 درصد در نمونه هاي تهيه شده از درمانگاههاي زنان بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه يك پژوهش تجربي روي 450 لام خوني پاپ اسمير تهيه شده از دهانه رحم 225 زن كه براي غربالگري سالانه سرطان دهانه رحم در سال هاي 1385-1384 به بيمارستان هاي زينبيه و شهيد فقيهي دانشگاه علوم پزشكي شيراز مراجعه و خونريزي تماسي داشتند انجام گرفت. از هر نمونه بعد از مشاهده خونريزي تماسي دو نمونه به روش مرسوم پاپ اسمير تهيه شد؛ در روش اول يكي از لام ها به وسيله اتيل الكل 96 درصد به مدت 5 دقيقه فيكس شد و در روش دوم لام بعدي به وسيله محلول كارنويز به مدت 20 دقيقه فيكس گرديد. سپس لام ها با روش پاپانيكولا رنگ آميزي شدند و به وسيله دو نفر پاتولوژيست به صورت دو سو كور مورد ارزيابي قرار گرفتند. داده هاي جمع آوري شده به وسيله نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري فيشر، مجذور كاي و تي مستقل آناليز گرديدند.
يافته ها: از بين 450 نمونه تهيه شده 410 نمونه داراي كفايت سلولي لازم براي مطالعه بودند. نتايج نشان داد كه حضور سلول هاي سنگفرشي و استوانه اي در لام هاي كارنويز فيكس بيشتر از لام هاي اتيل الكل فيكس بود. كاهش گلبول هاي قرمز از زمينه لام ها و افزايش وضوح لام ها در نمونه هاي كارنويز فيكس بيشتر از لام هاي الكل فيكس بود. تشخيص سلول هاي التهابي و عوامل بيماري زا در لام هاي كارنويز فيكس بيشتر از لام هاي الكل فيكس بوده است (
p<0.001)، اما تشخيص سلول هاي سنگفرشي و استوانه اي غير طبيعي در دو روش، اختلاف آماري معني داري را نشان نداد.
نتيجه گيري: محلول كارنويز مي تواند به عنوان يك فيكساتيو موثر در نمونه هاي خوني پاپ اسمير به روش مرسوم مورد استفاده قرار گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 7 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):63-71.
 
تاثير عصاره خرما بر رشد استرپتوكوك ميوتانس عامل اصلي پوسيدگي دندان
 
سيدي اشرف,عسگريان شهربانو,خليفه برازجاني حكيمه,كهن طب جمشيد
 
 
 

 مقدمه و هدف: احتمالا پوسيدگي دندان شايع ترين عفونت باكتريايي در انسان است كه اصلي ترين عامل شروع كننده آن استرپتوكوك ميوتانس مي باشد. تحقيقات نشان داده است كه بعضي از مواد غذايي مي توانند با جلوگيري از رشد استرپتوكوك ميوتانس مانع از ايجاد از پوسيدگي دندان گردند. هدف از انجام اين تحقيق تعيين تاثير عصاره خرما بر رشد استرپتوکوک ميوتانس عامل اصلي پوسيدگي دندان مي باشد.
مواد و روش ها: اين مطالعه يک تحقيق تجربي است که در دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي ياسوج با همکاري بخش ميکروبيولوژي دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شيراز در سال 1384 انجام شد. در اين مطالعه اثر خرما بر رشد استرپتوكوك ميوتانس در محيط آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفته است. جهت انجام اين پژوهش پس از كشت استرپتوكوك ميوتانس، محيط هاي كشت حاوي خرما با استفاده از ميوه، شيره و عصاره خرما با غلظت هاي مختلف تهيه گرديد و ميكروارگانيسم استرپتوكوك ميوتانس در اين محيط ها كشت داده شد.
يافته ها: پس از 24 ساعت استرپتوكوك ميوتانس در محيط هاي با غلظت كم خرما رشد اندكي داشت، ولي با افزايش غلظت خرما ميكروارگانيسم ها قادر به رشد در محيط كشت نبودند.
نتيجه گيري: با توجه به نقش بازدارندگي خرما از رشد استرپتوكوك ميوتانس مي توان خرما را به عنوان يك ماده غذايي پيشگيري کننده از ايجاد پوسيدگي معرفي نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):73-80.
 
مقايسه ميزان اضطراب و افسردگي در عشاير کوچرو و ساکن تيره آشوري از ايل قشقايي ـ1383
 
محمدي علي*,غفاريان شيرازي حميدرضا
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشکده پزشکي، گروه روانپزشکي
 
  مقدمه و هدف: عشاير کوچرو در مقايسه با عشاير ســاکن با مشکلات فراوان تري مواجه هستند. با توجه به اين که مطالعات اندکي در رابطه با شيوع اختلالات رواني در عشاير در دست است، اين مطالعه با هدف مقايسه ميزان اضطراب و افسردگي در عشاير کوچرو و ساکن تيره آشوري از ايل قشقايي انجام پذيرفت.
مواد و روش ها: در ايــن مطالعه تحليلي تعداد 86 نفر از عشاير ساکن و 95 نفر از عشاير کوچرو تيره آشوري از ايل قشقايي با روش تمام شماري در سال 1383 مورد مطالعه قرار گرفتند. ميزان اضطراب و افسردگي آنهــا به ترتيب با استفاده از پرسشنامه هاي هاميلتون و بک بررسي شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون مجذور کاي تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که در عشاير کوچرو 28 نفر (
29.5 درصد) از افـراد مورد مطالعه اضطراب خفيف و 35 نفر (36.5 درصد) اضطراب متوسط و شديد داشتند، در حالي که اين ميزان ها براي عشاير ساکن به ترتيب؛ 7 نفر (8.2 درصد) و 6 نفر (7.1 درصد) بوده است که اين تفاوت از نظر آماري معني دار مي باشد. همچنين در عشاير کوچرو 37 نفر (38.9 درصد) افراد مورد مطالعه افسردگي خفيف و 17 نفر (17.9 درصد) افسردگي شديد داشتند، در حالي که اين دو ميزان براي عشاير ساکن شده 6 نفر (7 درصد) و 5 نفر (5.8 درصد) بوده است که اين تفاوت نيز از نظر آمـــــاري معني دار مي باشد. تاهل، تحصيلات پايين، مونث بودن و كوچرو بودن در افزايش ميزان اضطراب اثر معني داري داشته است. همچنين تأهل، تحصيلات پايين، مذكر بودن و كوچرو بودن در افزايش ميزان افسردگي اثر معني داري داشته است.
نتيجه گيري: يافته هاي اين مطالعه نشانگر شيوع بالاتر اضطراب و افسردگــــي در عشاير كوچرو نسبت به عشاير ساكن مي باشد. اين ميزان در متاهلين، افراد کم ســـواد و بي سواد و گروه سني بالاي 30 سال شايع تر بوده است. اضطراب در زنان و افسردگي درمردان بيشتر شايع بود.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):89-96.
 
بررسي سرواپيدميولوژيک بروسلوز در گروه هاي در معرض خطر در شهرستان بويراحمد درسال 1384
 
خسرواني عبدالمجيد*,افشون اسفنديار,يزدان پناه بهروز
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، آموزشكده بهداشت، گروه تغذيه
 
 

مقدمه و هدف: بروسلوز به عنوان بيماري عفوني مشترک بين انسان و دام هنوز در اغلب نقاط دنيا معضل بزرگي محسوب مي شود. بيماري در حيوانات با سقط جنين و در انسان با تب مواج ظاهر مي شود. اين بيماري از نظر بهداشتي و اقتصادي از اهميت بسزايي برخوردار است. در اين راستا اين مطالعه با هدف تعيين سرواپيدميولوژيك بروسلوز در گروههاي در معرض خطر در شهرستان بويراحمد انجام گرفت.
مواد و روش ها: اين مطالعه توصيفي به صورت مقطعي و به منظور بررسي وضعيت بروسلوز در دو گروه در معرض خطر و کم خطر در شهرستان بويراحمد در سال 1384 انجام گرديد. نمونه گيري به روش سرشماري بود كه شامل؛ 304 نفر افراد در معرض خطر شامل؛ کارکنان اداره دامپزشکي، گاوداري ها و مراکز تهيه و توزيع فراورده هاي لبني و گوشتي و 300 نفر افراد گروه كم خطر شامل؛ کارکنان کارخانجات آرد و نشاسته و کارخانه قند ياسوج بوده است. نمونه خون از هر دو گروه تهيه و آزمايش رايت انجام و براي افراد رايت مثبت آزمايش 2 مركاپتواتانول و کومبز رايت انجام گرديد. مشخصات دموگرافيك و نتايج آزمايش هاي خون درفرم اطلاعاتي ثبت گرديد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار
SPSS و آزمون آماري مجذور كاي تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد كه در در گروه پرخطر 40 نفر از عيار آنتي بادي با تيتر 40/1 و بالاتر برخوردار بودند، در حالي كه هيچ يك از افراد گروه كم خطر از نظر آنتي بادي ضد بروسلا مثبت نبودند. بدين ترتيب در مجموع ميزان شيوع بروسلوز در گروه در معرض خطر 62/6 درصد تعيين شد. تعداد 4 نفر از افراد مورد مطالعه 2 مركاپتواتانول مثبت داشتند که همه آنها تکنسين دامپزشکي بودند. در اين مطالعه فراواني افراد در معرض خطر با ميزان تيتر آنتي بادي ارتباط معني داري را نشان مي دهد
(p<0.005).
نتيجه گيري: نتايج حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد که در شهرستان بويراحمد در افراد در معرض خطر شيوع بروسلوز بالا مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):81-88.
 
بررسي موتاسيون در فاكتور 5ـ انعقادي و ژن پروترومبين در جنوب ايران
 
كريمي مهران*,پناهنده عليرضا,افراسيابي عبدالرضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، بيمارستان نمازي، بخش كودكان
 
 

مقدمه و هدف: موتاسيون ارثي فاكتور 5 و پروترومبين اگر چه شايع نيستند، ولي از عوامل دخيل در ترومبوز كودكان به شمار مي روند. اين پژوهش به منظور بررسي موتاسيون در فاكتور 5 ـ انعقادي و ژن پروترومبين در بين بيماران بستري انجام گرديد.
مواد و روش ها: در اين مطالعه توصيفي ـ مقطعي 195 نفر بيمار شامل؛ 97 زن و 98 مرد به صورت تصادفي از بين بيماران بستري در بخش هاي مختلف بيمارستان هاي نمازي و دستغيب شيراز كه به عللي غير از حوادث ترومبوآمبولي بستري شده بودند در سال 1383 انتخاب و پس از اخذ 5 ميلي ليتر خون سيتراته، دي ان آ ايشان استخراج و تلخيص گرديد. سپس دي ان آ را با پرايمرهاي خاص فاكتور 5 ـ ليدن يا پلي مرفيسيم ژن پروترومبين مورد بررسي قرار داده و واكنش زنجيره اي پلي مراز انجام گرديد. داده هاي جمع آوري شده با شاخص هاي توصيفي بررسي گرديد
.
يافته ها: در اين مطالعه شيوع موتاسيون هتروزيگوت در فاكتور 5 ـ ليدن 4.1 درصد و در ژن پروترومبين 3.07 درصد بود. 1 مورد واجد هر دو موتاسيون به صورت توامان بود. در هيچ يك از بيماران فرم هموزيگوت براي فاكتور 5 ـ ليدن يا موتاسيون در ژن پروترومبين يافت نشد.
نتيجه گيري: با توجه به يافته ها، ژن هاي موتاسيون يافتة مستعد كننده ترومبوفيلي در جامعه مورد مطالعه در مقايسه با نتايج حاصل از شرق آسيا مشخصا شيوع بالاتر داشت
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):107-113.
 
گـزارش دو مـورد بدخيمي پاپيلاري كيست تيروگلوسال
 
هاشمي سيدبصير*,دستغيب حسيني سيدحسين
 
* دانشگاه علوم پزشکي شيراز، دانشکده پزشکي، بخش گوش و حلق و بيني و جراحي سر و گردن
 
 

مقدمه و هدف: بدخيمي مجراي کيست تيروگلوسال از تــومورهاي ناشايع خط وسط گردن است که اکثر مواقع پس از برداشتن کيست تشخيص داده مــي شود و شيوع ايـــن تومور حدود 1.-1.5 درصد است. در اين مقاله دو مورد از بدخيمي پاپيلاري کيست تيــروگلوسال گزارش مي شود.
معرفي بيمار: بيماران دو زن 24 و 16 ساله بودند كه در سال هاي 1379و1377 به دليــل توده اي در ناحيه خط وسط گردن به بيمارستان خليلي دانشگـــاه علوم پزشكـي شيــراز مراجعه نموده بودند. آزمايش هاي پاراكلينيكي جهت بدخيمي در کيست تيروگلوسال هـر دو منفي بود، اما پس از جراحي هر دو بدخيمي پاپيلاري در كيست تيروگلوسال داشتند و در طول 6و8 سال گذشته تنها تحت پيگيري قرار گـــرفتند و از عمل جراحي دوم و برداشتن تيروئيد و درمان با يد راديواکتيو اجتناب شد.
نتيجه گيري: نمونه برداري بـــا سوزن و سونوگرافـي در کيست تيروگلوسال از جهت رد بدخيمـــي منفي کاذب بالايي دارد، لذا تست هاي پاراكلينيكي به هيچ عنوان رد كننده بدخيمي نيستند و تنها راه قطعي رد بدخيمي در كيست تيروگلوسال بـــرداشتن آن است. از سوي ديگر در درمان آن نيز اختلاف نظر جدي وجود دارد، به طوري كه بعضــي معتقد به برداشتن كامل تيروئيد هستند، اما در صورتـــي كه تيروئيد، غدد لنفـــاوي و لبه هاي توده برداشته شده درگير نباشند لزومي به برداشتن تيروئيد و تحميل عوارض آن براي بيمــار نيست، زيرا اين بدخيمي پيش آگهي بسيار خوبي دارد و از سوي ديگر درگيري احتمالي تيروئيد را مي توان با پيگيري هاي مرتب تشخيص داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 13 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):115-119.
 
گزارش يك مورد تومور كاذب التهابي در فضاي خلف صفاق
 
علي خاني احمد*,حبيبي ولي اله,عزيزي ارسلان,معصومي ظفر
 
* دانشگاه آزاد اسلامي تنکابن، دانشكده علوم پزشكي، گروه عفوني
 
 

مقدمه و هدف: تومور کاذب التهابي يک ضايعه با علت نــــامشخص بوده که در نواحي مختلف آناتوميکي بدن گزارش شده است و از نظـر ظاهري و باليني تابلوي يك نئوپلازم را تقليد مي نمايد و از ضـــايعات غير معمول در خلف صفاق محسوب مي شود. در اين گزارش به بررسي يك مورد تومور كاذب التهابي در فضاي خلف صفاق پرداخته شده است.
معرفي بيمار: بيمار يك زن 36 ساله است كه با شكايت از درد كوليكي شكم به مدت 8 ماه به درمانگاه داخلي دانشگاه علوم پزشكي ياسوج در سال 1383 مراجعه نموده است. وي سابقه يبوست، كاهش اشتها و تب را ذكر مي كند. در معــــاينه فيزيكي حساسيت شكم بدون توده قابل لمس، ارگانومگــالي يا لنفادنوپاتي وجود داشت. بررسي خوني در محدوده طبيعـي بود. در سونوگرافي و سي تي اسكن شكم يك توده 6*6 سانتي متر بدون لنفادنوپاتي پاراآئورت در خلف صفاق گزارش شد. لاپاراتومي و برداشتـــن كـــامل ضايعه در ايــن مرحله انجام شد. با توجه به گزارش پاتولوژي مبني بر تشخيص تومور كاذب التهابي فقط پيگيري ماهيانه بيمار تا شش ماه انجام شد و هيچ گونه عودي ديده نشد.
نتيجه گيري: توده خلف صفاقي مي تواند يك توده خوش خيم كاذب التهابي بوده و تمام علايم پس از خارج نمودن آن برطرف شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 11 : ارمغان دانش زمستان 1385; 11(4 (پي در پي 44)):97-106.
 
بررسي سطح ايمني نسبت به هپاتيت ب در پرسنل شاغل در بيمارستان هاي شهر ياسوج
 
سركاري بهادر*,زرگر محمدامين,محمدي رضا,عسگريان شهربانو
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشکده پزشکي، گروه ايمونولوژي
 
 

مقدمه و هدف: بروسلوز به عنوان بيماري عفوني مشترک بين انسان و دام هنوز در اغلب نقاط دنيا معضل بزرگي محسوب مي شود. بيماري در حيوانات با سقط جنين و در انسان با تب مواج ظاهر مي شود. اين بيماري از نظر بهداشتي و اقتصادي از اهميت بسزايي برخوردار است. در اين راستا اين مطالعه با هدف تعيين سرواپيدميولوژيك بروسلوز در گروههاي در معرض خطر در شهرستان بويراحمد انجام گرفت.
مواد و روش ها: اين مطالعه توصيفي به صورت مقطعي و به منظور بررسي وضعيت بروسلوز در دو گروه در معرض خطر و کم خطر در شهرستان بويراحمد در سال 1384 انجام گرديد. نمونه گيري به روش سرشماري بود كه شامل؛ 304 نفر افراد در معرض خطر شامل؛ کارکنان اداره دامپزشکي، گاوداري ها و مراکز تهيه و توزيع فراورده هاي لبني و گوشتي و 300 نفر افراد گروه كم خطر شامل؛ کارکنان کارخانجات آرد و نشاسته و کارخانه قند ياسوج بوده است. نمونه خون از هر دو گروه تهيه و آزمايش رايت انجام و براي افراد رايت مثبت آزمايش 2 مركاپتواتانول و کومبز رايت انجام گرديد. مشخصات دموگرافيك و نتايج آزمايش هاي خون درفرم اطلاعاتي ثبت گرديد. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار
SPSS و آزمون آماري مجذور كاي تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد كه در در گروه پرخطر 40 نفر از عيار آنتي بادي با تيتر 40/1 و بالاتر برخوردار بودند، در حالي كه هيچ يك از افراد گروه كم خطر از نظر آنتي بادي ضد بروسلا مثبت نبودند. بدين ترتيب در مجموع ميزان شيوع بروسلوز در گروه در معرض خطر 62/6 درصد تعيين شد. تعداد 4 نفر از افراد مورد مطالعه 2 مركاپتواتانول مثبت داشتند که همه آنها تکنسين دامپزشکي بودند. در اين مطالعه فراواني افراد در معرض خطر با ميزان تيتر آنتي بادي ارتباط معني داري را نشان مي دهد
(p<0.005).
نتيجه گيري: نتايج حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد که در شهرستان بويراحمد در افراد در معرض خطر شيوع بروسلوز بالا مي باشد.

 
كليد واژه: بروسلوز، سرواپيدميولوژي، گروه هاي در معرض خطر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):1-9.
 
مقايسه حجم هاي ريوي و گازهاي خون شرياني بعد از جراحي پيوند عروق کرونر با و بدون استفاده از اسپيرومتري تحريکي
 
افراسيابي راد عباس*,انصارين خليل,حسن زاده سلماسي سوسن
 
* دانشگاه علوم پزشكي تبريز، مركز تحقيقات قلب و عروق
 
 

مقدمه و هدف: تمامي بيماراني که تحت اعمال جراحي شکم و قفسه سينه قرار مي گيرند بعد از عمل دچار کاهش حجم هاي ريوي و احتمالا آتلکتازي مي گردند. روش هاي مختلفي براي بهبود حجم هاي ريوي و پارامترهاي گازهاي خون شرياني از جمله؛ فيزيوتراپي ريه، تنفس با فشار مثبت، فشار مثبت دمي و اسپيرومتري تحريکي در اين بيماران پيشنهاد شده است. با توجه به اين که دستگاه اسپيرومتري تحريکي ارزان، ساده و به راحتي به وسيله خود بيماران استفاده مي گردد، هدف از اين مطالعه مقايسه حجم هاي ريوي و گازهاي خون شرياني بعد از جراحي پيوند عروق کرونر با و بدون استفاده از اسپيرومتري تحريکي بود.
مواد و روش ها: اين بررسي يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي در دو گروه مي باشد. تعداد 150 نفر بيمار مرد کانديد جراحي پيوند عروق کرونر که به طور متوالي از بهمن ماه سال1383 تا بهمن ماه 1384 در بيمارستان قلب شهيد مدني تبريز بستري بودند، بـه صورت تصادفي در دو گروه 75 نفري وارد مطالعه شدند. گروه يک، روز اول بعد از عمل، از اسپيرومتري تحريکي استفاده کردند و گروه دو به طور روتين پيگيري شدند. داده ها از طريق پرسشنامه اي شامل؛ سن، قدرت انقباضي بطن چپ، سابقه و تعداد مصرف سيگار و تعداد گرافت عروق کرونري جمع آوري شدند. ميزان گازهاي خون شـرياني و حجم هاي ريوي در اسپيرومتري در سه مرحله قبل از عمل، صبح روز اول بعد از عمل و بعد از استفاده از اسپيرومتري تحريکي در گروه يک و دو بدون استفاده از اسپيرومتري تحريکي اندازه گيري شدند. اطلاعات جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون هاي تي زوجي و مستقل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: در ميانگين سني بيماران، ميزان کسر خروجي بطن چپ، ميانگين تعداد گرافت و مدت زمان استفاده از ونتيلاتور در واحد مراقبتهاي ويژه بيـن دو گروه اختلاف معني داري ديده نشد. مقايسه متغيرهاي گازهاي خون شرياني قبل از شروع بيهوشي با صبح روز اول بعد از عمل جراحي کاهش فشار و اشباع اکسيژن شرياني را در همه بيماران دو گروه نشان داد (0.001<p ). مقايسه پارامترهاي فوق بين مرحله دوم و سوم يعني با يا بدون استفاده از اسپيرومتري تحريکي بدون تغيير باقي ماند. نتايج مطالعه حجم  هاي ريوي نشان داد که حجم بازدمي اجباري در ثانيه اول و ظرفيت حياتي اجباري در صبح روز اول عمل در مقايسه با قبل از عمل در دو گروه کاهش يافته است (0.0001<p). مقايسه حجم هاي ريوي بيماران با يا بدون استفاده از اسپيرومتري تحريکي تغييرات معني داري را در هيچ کدام از پارامترها نشان نداد.
نتيجه گيري: استفاده از اسپيرومتري تحريکي در روز اول بعد از عمل در بهبود حجم هاي ريوي در اسپيرومتري و ميزان گازهاي خون شرياني تاثير ندارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):11-20.
 
اثر بخشي لاموتريژين در درمان علايم اجتناب - کرختي در مبتلايان به اختلال استرس پس از سانحه
 
امانت سيامك*,افشارزنجاني حميد
 
* دانشگاه علوم پزشكي اصفهان، بيمارستان نور، گروه روانپزشكي
 
 

مقدمه و هدف: اختلال استرس پس از سانحه اختلالي مزمن و از نظر درماني دشوار است که به عنوان يک اختلال روانپزشکي نسبتا شايع با مرگ و مير و مشکلات اجتماعي زياد همراه است. مطابق فرضيه برانگيختگي کيندلينگ مواجهه با حوادث تروماتيک مـوجب حساس سازي يا برانگيختگي هسته ليمبيک مي شود که منجر به کاربرد ترکيبات دارويي ضد تشنج در درمان اختلال استرس پس از سانحه شده است. بر اساس فرضيه فوق، اين مطالعه با هدف تعيين اثـر بخشي لاموتريژين در درمان علايم اجتناب - کرختي در مبتلايان به اختلال استرس پس از سانحه انجام پذيرفت.
مواد و روش ها: اين يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي دو سوکور مي باشد که بر روي 30 بيمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مراجعه کننده به درمانگاه بيمارستان نور اصفهان در سال 1384 انجام پذيرفته است. اين بيماران به طور تصادفي و مساوي در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند و طي 3 ماه تحت درمان با لاموتريژين به عنـوان درمان همراه و دارونمـا قرار گرفتند. ابزار استفاده شده مقياس استاندارد پزشک - اجراي اختلال استرس پس از سانحه بود که بيماران در شروع درمان و سپس در پايان ماه سوم با آن مورد ارزيابي قرار گرفتند. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري تي زوجي، ويلکاکسون و فريدمن تحليل گرديد.
يافته ها: ميانگين نمره در مورد فراواني معيارها در اولين ويزيت در گروه مورد 10.1±2.2 و شاهد 2.24 ±75.12 بود که اين ميانگين پس از پايان دوره درمان در گروه مورد 2.5± 9 (تفاوت معني دار) و شاهد 2.7±12.45(غير معني دار) بود. ميانگين نمره در مورد شدت معيارها در گروه مورد 1.2±9.4 و شاهد 1.9±9.1 بود که اين ميانگين پس از پايان دوره درمان در گروه مورد 2± 8.4 (تفاوت معني دار) و شاهد 2± 9.1(غير معني دار) بود. در بررسي جداگانه در گروه مورد در چهار علامت از علايم اجتناب - کرختي شامل؛ اجتناب از افکار و احساسات، اجتناب از فعاليت ها و مکان ها و افراد، ناتواني در به يادآوردن جنبه هايي از تروما و کاهش علاقه به فعاليت هاي مهم، تفاوت معني داري قبل و پس از مصرف دارو در فراواني و شدت علايم مذکور مشاهده گرديد و در ساير علايم شامل؛ احساس غريبگي و گسستگي از ديگران، محدود شدن حالات عاطفي و احساس بعيد دانستن همه چيز، تفاوت معني داري قبل و بعد از مصرف دارو مشاهده نشد. در گروه شاهد در هيچ يک از علايم هفت گانه اجتناب - کرختي تفاوت معني داري قبل و پس از مصرف دارونما در فراواني يا شدت علايم مشاهده نشد. از طرف ديگر مقايسه ميانگين تغييرات نمره قبل و پس از مداخله در گـروه مورد و شاهد نشان داد که ميانگين تغيير نمرات در چهار علامت فوق از نظر فراواني و شدت علايم داراي تفاوت معني دار بود.
نتيجه گيري: نتايج مطالعه نشان داد که داروي لاموتريژين درمان موثري براي کاهش علايم اجتناب - کرختي اختلال استرس پس از سانحه مي باشد.

 
كليد واژه: اختلال استرس پس از سانحه، لاموتريژين، اجتناب - کرختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):21-28.
 
تاثير دگزامتازون تزريقي در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحي تيمپانوماستوييد
 
گندمي بهروز*,كبودخاني رضا,هاشمي سيدبصير,چوهدري عبدالحميد
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، بيمارستان خليلي، بخش گوش، حلق و بيني
 
 

مقدمه و هدف: تهوع و استفراغ از عوارض رايج بعد از بيهوشي عمومي هستند که بعـد از اعمال جراحي گوش مياني هم شايع بوده و ميتواند منجر به تخريب نتايج بـازسازي گوش مياني شود. داروهاي مختلفي از جمله دگزامتازون براي پيشگيري از اين عارضه تجويز شده است. هدف از اين مطالعه تعيين تاثير دگزامتازون تزريقي در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحي تيمپانوماستوييد است.
مواد و روشها: اين مطالعه يک پژوهش کارآزمايي باليني تصادفي دو سوکور مورد شاهدي است که در بيمارستان آموزشي درماني شهيد دستغيب وابسته به دانشگاه علوم پزشکي شيراز در سالهاي 1383ـ 1381 انجام گرفت. 80 بيمار کانديد عمل جراحي انتخابي تيمپانوماستوييد با وضعيت فيزيکي يک تقسيم بندي انجمن متخصصين بيهوشي آمريکا به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب گرديدند. اين بيماران به صورت تصادفي به دو گروه مورد و شاهد 40 نفري تقسيم شدند. بيماران گروه شاهد 2 سيسي سالين نرمال و گروه مورد 2 سيسي دگزامتازون (8 ميليگرم) به صورت داخـل وريـدي بلافاصله قبل از القا بيهوشي دريافت کردند. در اين مطالعه ابزار جمع آوري دادهها پرسشنامه بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماري مجذور کاي تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که بين دو گروه مورد و شاهد از نظـر ميـانگين سن، تعداد زن و مرد و طول مدت بيهوشي اختلاف معني داري وجود نداشت. همچنين دگزامتازون ميـزان تهوع بعد از عمل را 32.5 درصد (0.002= p) و ميزان استفراغ را 22.5 درصـد (0.04= p) کاهش داد.
نتيجه گيري: به نظر مـيرسد که دگزامتازون وريدي با دوز 8 ميليگرم در کاهش بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحي تيمپانوماستوييد موثر ميباشد و شايد بتوان آن را به عنوان يک داروي ثابت در کنار ساير داروهاي بيهوشي استفاده کرد. 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):29-36.
 
ارزيابي تاثير اتاق آينه در کاهش هيپربيلي‌روبينمي نوزادي
 
نبوي زاده سيدحسام الدين*,يزدان پناه شيوا
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پزشكي، گروه اطفال
 
 

مقدمه و هدف: يرقان يکي از شايعترين مشکلات دوره نوزادي است، اگر چه اکثر يرقانهاي نوزادي خود به خود بهبود مييابند، ولي خطر آسيب مغزي ناشي از کرنيکتروس يکي از نگرانيهاي دايمي در اين مورد ميباشد. فتوتراپي يکي از روشهاي رايج و موثر در درمان زردي نوزادي ميباشد که بهبود روشهاي فتوتراپي ميتواند در پيشگيري از تعويض خون نوزادان موثر باشد. در اين راستا هدف از اين مطالعه ارزيابي تاثير اتاق آينه در کاهش هيپربيليروبينمي نوزادي بود.
مواد و روشها: اين يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي است که بر روي 60 نوزاد سالم بالاي وزن 2500 گرم و 72 ساعت سن که جهت فتوتراپي در 1384 در بخش نوزادان بيمارستان امام سجاد(ع) ياسوج بستري شده بودند انجام گرفت. نوزادان به طور تصادفي به دو گروه مورد و شاهد تقسيم شدند؛ گروه شاهد به روش معمول فتوتراپي شدند و گروه مورد در داخل اتاق آينه که روش ابداعي ميباشد قرار گرفتند. ميزان بيليروبين زمان بستري، پس از 12، 24 و 48 ساعت و نيز مدت زمان بستري در گروه مورد و شاهد اندازه گيري و در فرم اطلاعات وارد شد. دادههاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماري مجذور کاي تحليل گرديد.
يافته ها: ميانگين و انحراف معيار ميزان کاهش بيليروبين پس از 24 ساعت در گروه شاهد 1.1±2.1 ميليگرم بر دسي ليتر در مقايسه با گروه مورد 2.2±3.6 ميليگرم بر دسي ليتر بود(0.01<p). ميزان کاهش پس از 48 ساعت در گروه شاهد 1.3±2.6 ميليگرم بر دسي ليتر در مقايسه با گروه مورد 2.4±3.8 ميليگرم بر دسي ليتر بود(0.01<p ). مدت زمان بستري در گروه شاهد 25±62.3 ساعت و در گروه مورد 28.6±40.5 ساعت بود (0.05<p ).
نتيجه گيري: روش ابداعي اتاق آينه در مقايسه با روشهاي معمولي در کاهش هيپربيليروبينمي نوزادان بسيار موثرتر است و به علت قابليت ساخت آسان و قيمت پايين نسبت به روشهاي ديگر ارجحيت دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش پاييز 1385; 11(3 (پي در پي 43)):37-44.
 
بررسي اثر آنتي ژن هاي پروتواسکولکس کيست هيداتيک بر پيشگيري از رشد کيست هاي هيداتيک ثانويه
 
يوسفي حسين*,هاشم زاده چالشتري مرتضي,كهن سال كبري,زبردست نزهت,شيرزاد هدايت اله,شهابي قربان علي
 
* دانشگاه علوم پزشكي شهركرد، مركز تحقيقات سلولي و مولكولي
 
 

مقدمه و هدف: کيست هيداتيک در احشا داخلي انسان و بعضي حيوانات مستقر ميشود و يک مشکل بهداشتي - دامپزشکي و اقتصادي در مناطق آلوده تلقي ميگردد. هنگامي که اين کيست پاره ميشود پروتواسکولکسهاي داخل آن ممکن است به خارج راه يافته و داخل بافت ميزبان ايجاد کيستهاي جديدي موسوم به کيست ثانويه بنمايند. در اين راستا اين مطالعه به منظور تعيين تاثير آنتيژنهاي پروتواسکولکس کيست هيداتيک بر پيشگيري از رشد کيستهاي هيداتيک ثانويه انجام گرديد.
مواد و روشها: اين پژوهش يک مطالعه تجربي است که بر روي 30 موش بالب - سي در سال 1383 در آزمايشگاه انگل شناسي دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شهر کرد انجام گرفته است. براي اين منظور گـروه مـــورد از راه داخل صفاقي مورد تزريق پروتواسکولکس هموژنيزه شده و آنتيژنهاي سطحي پروتواسکولکس که با سه دترژنتتوئين - 80، اسدياس و تريتون ايکس - 100 تهيه گرديده بودند قرار گرفتند. به منظور حصول پاسخ ايمني مناسب تمام آنتيژنهاي فوق در مخلوطي از ادجوانت آلوم تزريق شدند. موشهاي گروه شاهد فقط با ادجوانت آلوم تزريق شدند. تمام موشهاي گروه مورد به فاصله هر دو هفته دو يادآور از آنتيژنها دريافت نمودند. دو هفته بعد از آخرين تزريق همه موشها در معرض پروتواسکولکسهاي زنده قرار گرفتند. سه ماه بعد از آلودگـي موشها کشته شدند و پروتواسکولکسهاي داخل حفره شکمي آنها شمارش گرديد. دادههاي جمع آوري شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماري تي دانشجويي تحليل گرديد.
يافته ها: ميانگين تعداد کيستهاي تشکيل شده در موشهاي تزريق شده با پروتواسکولکسهاي هموژنيزه شده 2±3 بود، در حالي که ميانگين تعداد کيستها در گروه شاهد 1.7±5.8 بود (0.02<p). ميانگين تعداد کيستها در موشهاي تزريق شده با آنتيژنهاي استخراج شده با دترژنتهاي توئين - 80، اسدياس و تريتون ايکس -  100 به ترتيب؛ 3.6، 3 و 3.4 بود، در حالي که ميانگين تعداد کيستها در موشهاي گروه شاهد 5.8 بود.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که ميانگين تعداد کيستهاي تشکيل شده در گروههاي مورد و شاهد تفاوت آماري معني داري داشت. همچنين آنتيژنهاي استخراج شده با توئين - 80، اسدياس و تريتون ايکس - 100 حاوي مواد محافظت کننده در برابر ايجاد کيستهاي ثانويه ميباشند. 

 
كليد واژه: کيست هيداتيک ثانويه، آنتيژنهاي سطحي، پروتواسکولکس، محافظت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 15 خرداد 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها