0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):69-77.
 
بررسي سرواپيدميولوژي بيماري ليشمانيوز احشايي در شهرستان بويراحمد در سال 1384
 
سركاري بهادر*,مشفع عبدالعلي,پدرام ناهيد,زرگر محمدامين,يزدان پناه بهروز,آخوندي بهناز,حسني زهرا,محب علي مهدي
 
* دانشگاه علوم پزشکي شيراز، دانشکده پزشکي، گروه انگل شناسي و قارچ شناسي
 
 

مقدمه و هدف: ليشمانيوز احشايي يا كالا آزار بيماريي است كه به وسيله انگل هاي تك ياخته اي داخل سلولي از جنس ليشمانيا ايجاد مي شود. كالا آزار در بعضي از مناطق ايران به صورت آندميك و اغلب در كودكان زير 10 سال ديده مي شود. با توجه به نامشخص بودن وضعيت اپيدميولوژيك كالا آزار در شهرستان بويراحمد، مطالعه حاضر با هدف بررسي سرواپيدميولوژي بيماري ليشمانيوز احشايي صورت گرفت.
مواد و روش ها: در اين بررسي توصيفي، 1628 نمونه خون از كودكان 10 سال و زير 10 سال در شهرستان بويراحمد در سال 1384 با روش نمونه گيري تصادفي ساده تهيه گرديد. جهت بررسي آلودگي احتمالي در مخازن انگل، تعداد 25 قلاده سگ از مناطق مختلف اين شهرستان شكار و نمونه هاي لازم از كبد، طحال و خون آنها تهيه گرديد. نمونه هاي تهيه شده با روش سرولوژي آگلوتيناسيون مستقيم و كشت انگل از نظر آلودگي به ليشمانيا مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج حاصل از آزمايش ها به کمک نرم افزار
SPSS و با استفاده از آزمون مجذور كاي آناليز گرديدند.
يافته ها: از تعداد كل افراد مورد مطالعه 749 مورد (
46.1 درصد) پسر و 879 مورد (53.9 درصد) دختر بودند كه 50 مورد (3.09 درصد) مثبت بودند. ميزان آلودگي در دخترها 21 مورد (2.37 درصد) كمتر از پسرها 29 مورد (3.87 درصد) بوده است. از لحاظ آماري بين جنس و تيتر آنتي بادي رابطه معني داري يافت نشد. بيشترين ميزان آلودگي 8 مورد (14.82 درصد) در سن 10 سالگي مشاهده گرديد. از نظر آلودگي مخازن احتمالي ليشمانيوز در منطقه مورد مطالعه، هيچ كدام از سگ هاي مورد مطالعه به ليشمانيا آلوده نبودند.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج حاصل مي توان نتيجه گيري كرد كه بيماري كالا آزار از بيماري هاي آندميك در شهرستان بويراحمد مي باشد كه در بين جامعه به صورت منطقه اي در گردش است. عدم وجود آلودگي در سگ هاي مورد مطالعه مي تواند به علت كم بودن تعداد نمونه ها و يا آلوده نبودن سگ هاي مناطقي كه از آنجا نمونه ها تهيه شده باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 7 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):61-68.
 
شيوع آلرژي به لاتكس و ميوه هاي داراي واكنش متقاطع با لاتكس در پرسنل اتاق هاي عمل بيمارستان هاي شيرازـ 1385
 
نبوي زاده سيدحسام الدين*,امين رضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشکده پزشکي، گروه اطفال
 
 

مقدمه و هدف: واكنش هاي آلرژيك عليه لاتكس مخصوصا در بين پرسنل بهداشتي و ساير افراد با تماس بالا با لاتكس در ده سال گذشته افزايش يافته است. با توجه به شيوع بالا و ارتباط آن با بيماري هايي از جمله آسم شغلي، تعيين شيوع آن در بين پرسنل بهداشتي حايز اهميت است. اين مطالعه با هدف تعيين شيوع آلرژي به لاتكس و ميوه هاي داراي واكنش متقاطع با لاتكس در پرسنل اتاق هاي عمل بيمارستان هاي شيراز انجام گرفت.
مواد و روش ها: در اين مطالعه توصيفي به صورت مقطعي به روش سرشماري 580 نفر از پرسنل اتاق عمل ده بيمارستان خصوصي و دولتي شيراز در سال 1385مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه اي حاوي اطلاعات شخصي، سابقه حساسيت به لاتكس و غذاهايي كه واكنش متقاطع با لاتكس دارند بود. سپس تست پوستي خراش (پريك) براي لاتكس و ميوه هاي موز، كيوي و سيب زميني كه با لاتكس واكنش متقاطع دارند صورت گرفت. داده هاي جمع آوري شده با نرم افزار
SPSS و آزمون مجذور كاي آناليز گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد كه 104 نفر (
17.9 درصد) داراي تست پوستي مثبت براي لاتكس بودند. در اين مطالعه رابطه معني داري بين تست پوستي مثبت و آتوپي، كهير و آلرژي غذايي مشاهده شد. اين رابطه در مورد كيوي نيز معني دار بود (p<0.05). شيوع تحت تاثير عواملي مانند؛ جنسيت، سن، ميزان تحصيلات، ميزان مصرف دستكش، سابقه درماتيت تماسي و وضعيت سيگار كشيدن نبود.
نتيجه گيري: با توجه به شيوع بالاي حساسيت به لاتكس در بين پرسنل اتاق عمل به نظر مي رسد كه انجام تست هاي غربالگري در بين اين افراد جهت توجيه علايم فعلي و پيش گيري بيماري هاي آينده اين افراد كمك كننده باشد
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 

 10 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):89-97.
 
بررسي ميزان آلودگي ذرات معلق در هواي شهر گچساران در سال 1384
 
جمشيدي ارسلان*,كريم زاده شيرازي كامبيز,رايگان شيرازي عليرضا
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشكده بهداشت، گروه بهداشت محيط
 
 

مقدمه و هدف: پديده آلودگي هوا در مناطق شهري و صنعتي از مهمترين مشکلات زيست محيطي مي باشد که سلامت انسان ها را تهديد مي نمايد. از جمله اين آلاينده ها، ذرات معلق در هوا مي باشد که به ازاي افزايش هر 10 ميكروگرم بر متر مكعب از آن در هوا، ميزان مرگ و مير 1 تا 3 درصد افزايش مي يابد. مطالعه حاضر با هدف تعيين ميزان آلودگي ذرات معلق در هواي شهر گچساران انجام گرديد.
مواد و روش ها: اين يك مطالعه تحليلي به صورت طولي است كه نمونه هاي هوا (6936 نمونه) در اين بررسي به صورت 24 ساعته در طول سال 1384 جمع آوري گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري تي دانشجويي، آناليز واريانس و همبستگي پيرسون تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج حاکي از وجود ارتباط خطي مستقيم بين درجه حرارت هوا و ميزان غلظت ذرات معلق مي باشد
(p<0.001)، به گونه اي که ميانگين اين ميزان در فصول تابستان (226.3 ميكروگرم بر مترمكعب)، بهار (167.8 ميكروگرم بر مترمكعب)، پاييز (111.6 ميكروگرم بر متر مكعب) و زمستان (85.7 ميكروگرم بر متر مكعب)، به ترتيب بيشترين تا کمترين مقدار را به خود اختصاص داده اند (p<0.05). همچنين ميانگين غلظت 24 ساعته آلاينده ها در ماه هاي مختلف نشان مي دهد که در سه ماه ارديبهشت، تير و مرداد، غلظت ذرات معلق بالاتر از حد مجاز (260 ميكروگرم بر مترمكعب) بوده است.
نتيجه گيري: خشکي هواي منطقه، کمبود رطوبت هوا و بارندگي و درجه حرارت بالاي هوا همراه با وجود تاسيسات عظيم صنعتي در محدوده اين شهر از عوامل بالقوه بالا بودن آلودگي هوا در شهر گچساران مي باشد
.

 
كليد واژه: آلودگي هوا، ذرات معلق، درجه حرارت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):79-87.
 
بررسي روايي و پايايي پرسشنامه اختصاصي سنجش كيفيت زندگي در مبتلايان به سرطان
 
صفايي آزاده*,مقيمي دهكردي بيژن,طباطبايي سيدحميدرضا
 
* دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، مركز تحقيقات بيماري هاي گوارش و كبد
 
 

مقدمه و هدف: اخيرا ارزيابي جامع وضعيت مبتلايان به سرطان اهميت ويژه اي پيدا كرده و از ارزيابي سنتي پيامدهاي زيست پزشكي فراتر رفته و بررسي تاثيرات بيماري بر كيفيت زندگي بيماران را نيز در برگرفته است. سازمان اروپايي تحقيقات و درمان سرطان به منظور ارزشيابي اثرات بيماري و درمان بر زندگي روزمره مبتلايان به سرطان پرسشنامه اي مشتمل بر 30 سوال فراهم نموده است. اين پرسشنامه به زبان هاي متعددي ترجمه شده و در بسياري از كشورها مورد استفاده قرار گرفته است، اما تاكنون رواسازي ويرايش سوم نسخه فارسي اين پرسشنامه در ايران انجام نشده است. اين مطالعه با هدف تعيين روايي و پايايي پرسشنامه 30 سوالي سنجش كيفيت زندگي در مبتلايان به سرطان انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر، مطالعه اي تحليلي است كه به منظور تعيين روايي و پايايي ويرايش سوم پرسشنامه سنجش كيفيت زندگي روي نمونه اي از مبتلايان به سرطان پستان صورت گرفته است. پرسشنامه مورد نظر براي كليه افراد مراجعه كننده به بخش شيمي درماني بيمارستان نمازي شيراز در فاصله زماني 1/10/1384 لغايت 30/11/1384 تكميل و نهايتا از بين اين تعداد 132 نفر به روش تصادفي ساده انتخاب شدند. پايايي با استفاده از تعيين ثبات داخلي (ضريب آلفاي كرونباخ) حيطه هاي چند سوالي ارزيابي شد. ضريب همبستگي پيرسون براي تعيين روايي سازه (روايي همگرايي و تمايز) مورد استفاده قرار گرفت. روايي باليني با مقايسه گروههاي شناخته شده با استفاده از آزمون آناليز واريانس و كروسكال واليس تعيين گرديد. كليه محاسبات با استفاده از نرم افزار
SPSS انجام شد.
يافته ها: در تحليل پايايي پرسشنامه، بيشتر حيطه ها از پايايي مناسب (ضريب آلفاي كرونباخ
0.7<) برخوردار بودند، به جز سه حيطه خستگي، درد، تهوع و استفراغ كه داراي پايايي قابل قبول تشخيص داده شدند. تمام حيطه هاي چند سوالي داراي روايي همگرايي مناسب بودند (r>0.4). روايي تمايز در تمام سوالات به جز سوال 4 حيطه عملكرد جسماني مشاهده شد. نتايج مقايسه گروههاي شناخته شده نيز نشان داد كه بيماران با درجه بالاتر، عملكردهاي ضعيف تر و علايم بيشتري از بيماري را بر اساس پرسشنامه گزارش كردند.
نتيجه گيري: سومين نسخه فارسي پرسشنامه 30 سوالي سنجش كيفيت زندگي در مبتلايان به سرطان ابزاري پايا و معتبر است و مي تواند در تحقيقات اپيدميولوژيكي و باليني سرطان مورد استفاده قرار گيرد
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 11 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):99-107.
 
بررسي وضعيت سلامت رواني و ويژگي هاي شخصيتي صاحبان حيوانات خانگي مراجعه كننده به كلينيك دامپزشكي دانشگاه تهران
 
چوبينه حميد*,رستمي رضا,محمدي علي,باهنر عليرضا,شيراني داريوش,صفدري رضا,قليانچي لنگرودي آرش,نصرت آبادي مسعود
 
* دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده پيراپزشكي، گروه علوم آزمايشگاهي
 
 

مقدمه و هدف: امروزه خانواده هاي بسياري از حيوانات خانگي مراقبت مي كنند. بررسي پيامدهاي رواني نگهداري حيوانات و همچنين بررسي صفات شخصيتي اين افراد از اهميت خاصي برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسي وضعيت سلامت رواني و ويژگي هاي شخصيتي صاحبان حيوانات خانگي مراجعه كننده به كلينيك دامپزشكي دانشگاه تهران مي باشد.
مواد و روش ها: در اين مطالعه توصيفي تعداد 612 نفر از صاحبان حيوانات خانگي (143 نفر صاحب گربه، 162 نفر صاحب سگ، 155 نفر صاحب پرنده و 152 نفر صاحب ساير حيوانات) كه در طي يك دوره يك ساله از اول دي ماه 1384 تا آخر آذر 1385 به كلينيك دامپزشكي دانشگاه تهران مراجعه كرده بودند، به صورت نمونه گيري در دسترس و با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومي و پرسشنامه خزانه سوالات شخصيتي بين المللي مورد بررسي قرار گرفتند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون تحليل واريانس يک راهه و آزمون تعقيبي توكي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: بيشترين درصد اختلال در صاحبان پرنده (234 نفر،
38.3 درصد) و كمترين آن در صاحبان ساير حيوانات (129 نفر، 24.3 درصد) مشاهده گرديد. از مجموع تعداد افراد 4 گروه، 188 نفر (30.7 درصد) مشكوك به اختلال سلامت روان بودند. 122 نفر (20 درصد) داراي علايم جسماني، 182 نفر (29.7 درصد) داراي اضطراب، 149 نفر (24.3 درصد) داراي اختلال در عملكرد اجتماعي و 84 نفر (13.7 درصد) داراي افسردگي بودند. تنها در بعد اختلال در عملكرد اجتماعي، صاحبان پرنده نسبت به صاحبان ساير حيوانات داراي اختلال بيشتري بودند (p=0.01). در ابعاد شخصيتي، صاحبان سگ از سطح پايين تري از سازش پذيري و پذيرا بودن نسبت به تجارب در مقايسه با سه گروه ديگر برخوردار بودند. صاحبان ساير حيوانات از ثبات هيجاني بالاتري نسبت به سه گروه ديگر برخوردار بودند.
نتيجه گيري: بر خلاف ساير كشورها، در ايران ممكن است داشتن حيوان خانگي ميزان سلامت روان افراد را كاهش دهد يا اين كه احتمالا افراد با سلامت روان پايين تر، بيشتر اقدام به نگهداري حيوانات كرده باشند. در زمينه ويژگي هاي شخصيتي نيز به نظر مي رسد صاحبان سگ افرادي ناسازگارتر و صاحبان ساير حيوانات افرادي با ثبات هيجاني بالاتر و از لحاظ سلامت روان در وضعيت بهتري نسبت به سه گروه ديگر باشند
.

 
كليد واژه: صاحبان حيوانات خانگي، سلامت روان، صفات شخصيتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش بهار 1386; 12(1 (پي در پي 45)):1-9.
 
تاثير سولفات روي بر بيماري پپتيک اولسر
 
يزدان پناه كامبيز*,مقيمي نسرين,قادري ابراهيم,يوسفي نژاد وحيد,درويشي نازيلا
 
* دانشگاه علوم پزشكي كردستان، سنندج بيمارستان بعثت، گروه داخلي
 
 

مقدمه و هدف: مطالعات انجام شده بر روي مدل هاي حيواني، تاثير مفيد سولفات روي بر بهبود زخم ها را نشان داده اند، اما تحقيقات محدودي در مورد تاثير روي بر زخم معده و اثني عشر بر روي انسان انجام شده است و ميزان تاثير آن در انسان نامشخص است. اين پژوهش با هدف تعيين تاثير سولفات روي بر بيماري زخم معده و اثني عشر انجام گرديد.
مواد و روش ها: اين مطالعه به صورت کارآزمايي باليني تصادفي شده دو سو
کور بر روي افراد مراجعه کننده به درمانگاه آندوسکوپي بيمارستان بعثت سنندج در سال  1383ـ 1382 در دو گروه مداخله 46) نفر) و کنترل 58) نفر) انجام شد. بيماران در صورت داشتن زخم در معده و اثني عشر وارد مطالعه شدند. به همه بيماران، درمان چهار دارويي شامل؛ آموکسي سيلين، مترونيدازول، امپرازول و بيسموت داده شد. کپسول سولفات روي به ميزان يک کپسول 220 ميلي گرمي به صورت يک روز در ميان به رژيم دارويي گروه مداخله اضافه شد. از بيماران بعد از 4 هفته پرسشنامه مجدد تکميل شده و آندوسکوپي مجدد نيز انجام گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزارSPSS  و شاخص هاي توصيفي و آزمون هاي آماري مجذور کاي، فيشر و تي آناليز گرديد.
يافته ها: دو گروه مداخله و کنترل از نظر عواملي مانند؛ محل سکونت، مصرف سيگار و الکل و داروهاي
ضد التهاب غير استروئيدي و اندازه زخم قبل از درمان تفاوت معني داري نداشتند. ميانگين اندازه زخم در گروه مداخله قبل و بعد از درمان به ترتيب؛ 17.72±24.65 و 7.3±3.8 ميلي متر و در گروه کنترل 21.22±22.51 و 10.8±5.7 ميلي متر بود که بين گروه مداخله و کنترل تفاوت معني داري مشاهده نشد.
نتيجه گيري: ترکيبات روي مي تواند جزو داروهاي موثر در بهبود پپتيک اولسر باشند و به ترميم زخم ها کمک کنند، ولي انجام مطالعات بيشتر با دوزهاي بالاتر جهت تعيين دوز موثر روي توصيه مي گردد
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش بهار 1386; 12(1 (پي در پي 45)):19-27.
 
ارزيابي اثر ضد دردي گالبانوم (الئوگم رزين گياه باريجه) به وسيله تست فرمالين در موش
 
ظريف كار اسداله,كرمي خيرآباد مريم*,اجتهادي مجيد,رستگار كريم,قلجه مهناز
 
* دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده پزشكي، بخش فيزيولوژي
 
 

مقدمه و هدف: گياه باريجه از خانواده چتريان و از گياهان دايمي و بومي ايران و افغانستان مي باشد و مانند بسياري از گياهان، وجود مواد فعال بيولوژيک در آن به اثبات رسيده است. از جمله وجود ترپنوئيدها و آلکالوئيدها، آلفاپينن و کاردنوليدها در آناليز فيتوشيميايي عصاره هاي مختلف اين گياه ديده شده است و بر اين اساس پتانسيل آن را دارد که از نظر خواص ضد التهابي و درماني بيشتر بررسي شود. هدف از اين پژوهش ارزيابي اثر ضد دردي گالبانوم (الئوگم رزين گياه باريجه) به وسيله تست فرمالين در موش بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه تجربي در بخش فيزيولوژي دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شيراز در سال
1383 انجام گرديد و در آن 120 سر موش سوري نر با محدوده وزني32 ـ 25 گرم استفاده شد که به طور تصادفي در دوازده گروه ده تايي قرار گرفتند. در گروههاي باريجه با دوز 100 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن، مرفين با دوزهاي 4 و 6 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن و سديم ساليسيلات با دوزهاي 100 و 200 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن، 15 دقيقه قبل از تزريق فرمالين داروي مورد نظر به صورت داخل صفاقي تزريق شد. در گروههاي شاهد حجمي برابر از نرمال سالين (شاهد سديم ساليسيلات) و يا دي متيل سولفوکسيد) شاهد باريجه?? (دقيقه قبل از تزريق زير جلدي فرمالين به صورت داخل صفاقي تزريق شد. در گروههاي ديکلوفناک سديم با دوزهاي 5 و 10 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن و پيروکسيکام با دوز 50 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن، 30 دقيقه قبل از تزريق فرمالين، داروي مورد نظر به صورت داخل صفاقي تزريق گرديد. بعد از دريافت داروها به مدت يک ساعت در محفظه مخصوص تست فرمالين رفتارهاي حيوان دقيقاً مشاهده و ثبت مي گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري آناليز واريانس و به دنبال آن تست توکي براي مقايسه بين گروهها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: ميانگين و خطاي معيار نمره درد در گروه باريجه، در مرحله حاد تست فرمالين
0.05±2.28 و در مرحله مزمن 0.03±1.09 بود که اين مقادير اختلاف معني دار با گروه کنترل که هيچ دارويي قبل از تست دريافت نکردند، داشت.
نتيجه گيري: بررسي نتايج و مشاهده رفتار حيوان نشان داد که تزريق داخل صفاقي شيرابه باريجه با دوز
100 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن، به طور معني دار نسبت به گروه کنترل قادر به کاهش درد مي باشد و با اين دوز در کاهش درد حاد و مزمن تست فرمالين رفتاري مشابه داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي و نيز مرفين از خود نشان مي دهد. همچنين باريجه در مرحله مزمن تست فرمالين به همراه ديکلوفناک يک اثر افزايشي نشان داد، بنابراين احتمالا باريجه اثرات ضد التهابي هم دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):109-117.
 
شيوع سردرد پس از بيهوشي عمومي با گازهاي استنشاقي در بيماران مراجعه کننده به بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشکي ياسوج
 
رستمي نژاد اكبر*,خسروي عباس,اشرفي سعيده
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، آموزشكده پيراپزشكي، گروه هوشبري
 
 

مقدمه و هدف: گازهاي استنشاقي مورد استفاده جهت بيهوشي عمومي سيستم عصبي مركزي را تحت تاثير قرار مي دهد. سردرد يكي از شايع ترين شكايات بيماران در اتاق بهبودي مي باشد و مطالعات مختلف شيوع آن را بين 62ـ60 درصد بيان نموده اند. هر چه كنترل درد از جمله سردرد در اتاق بهبودي دقيق تر و اصولي تر باشد پيشگيري از عوارض و رضايت مندي بيمار بيشتر خواهد بود. در همين راستا اين مطالعه با هدف تعيين شيوع سردرد پس از بيهوشي عمومي با گازهاي استنشاقي انجام پذيرفت.
مواد و روش ها: اين مطالعه توصيفي بر روي 417 نفر از بيماران مراجعه كننده جهت انجام اعمال جراحي انتخابي به بيمارستان هاي آموزشي شهر ياسوج که در طول يك سال (1383) به صورت تصادفي انتخاب شده بودند انجام گرفت. تمامي اين بيماران تحت بيهوشي عمومي با گازهاي استنشاقي هالوتان و اكسيد نيتروس قرار گرفتند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه اي دو قسمتي بود كه قسمت اول آن قبل از بيهوشي و قسمت دوم آن بعد از بازگشت كامل هوشياري در اتاق بهبودي از طريق مصاحبه با بيمار تكميل مي شد. داده هاي جمع آوري شده به وسيله نرم افزار
SPSS و شاخص هاي توصيفي و آزمون هاي آماري تي و مجذور كاي تحليل گرديد.
يافته ها: در اين مطالعه اكثريت بيماران (278 نفر،
66.7 درصد) از سردرد شكايت داشته اند. ميزان سردرد در مردان (165 نفر، 80.9 درصد ) نسبت به زنان (113 نفر، 53.1 درصد) بيشتر بود (p<0.05). بيشترين شيوع سردرد در گروه 10تا 15 سال و كمترين شيوع در گروه سني 26 تا 40 سال بود. سردرد در گروهي كه سابقه سردرد مزمن قبلي نداشتند و در افراد سيگاري شايع تر بود. همچنين بروز سردرد پس از عمل با طول مدت بيهوشي و روش اكسيژناسيون حين بيهوشي ارتباط معني داري نداشت.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج به دست آمده شيوع بالاي سردرد پس از بيهوشي عمومي با گازهاي استنشاقي تحت تاثير عواملي چون؛ جنس، سن، سابقه سردرد مزمن قبلي است و با شناسايي عوامل مستعد كننده و رفع آنها، رضايت مندي بيماران بيشتر و هزينه هاي درماني كمتر خواهد شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش بهار 1386; 12(1 (پي در پي 45)):69-78.
 
اثرات کلسيم غذايي بر غلظت چربي ها، گلوکز و انسولين سرم در موش صحرايي نر
 
ملك زاده جان محمد,كشاورز سيدعلي*,سياسي فريدون,كدخدايي مهري,اشراقيان محمدرضا,درستي مطلق احمدرضا,عاليه پور اصغر,چمري مريم
 
* دانشكده علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت، گروه تغذيه و بيوشيمي
 
 

مقدمه و هدف: افزايش کلسترول خون، مقاومت به انسولين و هيپرتري گليسريـــدمي از عوامل خطر بيماري هاي قلبي- عروقي هستند کـــه براي بهبود آنها روش هاي متعددي پيشنهاد شده است. امروزه کلسيم به عنوان يک ماده مغذي لازم براي اعمال ضروري بدن، به عنوان ماده کاهنده چربي هاي خون مورد توجه پژوهشگران واقع شده است، ولي هنوز دانش کافي در زمينه تاثير آن بر کلسترول سرم و نيز اثرات آن بر گلوکز، تري گليسريد و انسولين سرم وجود ندارد. هدف از اين پژوهش تعيين اثرات کلسيم غذايي بر غلظت چربي ها، گلوکز و انسولين سرم در موش صحرايي نر بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه تجربي در دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي تهران در سال
1384 انجام شد.48  سر موش صحرايي اسپراگ- دالي، 10 هفته به طور تصادفي به سه گروه تقسيم شدند و پس از يک هفته تطابق به مدت 10 هفته تحت تاثير رژيم هاي غذايي کم کلسيم 0.2) درصد وزني)، کلسيم متعادل 0.5) درصد وزني) و کلسيم بالا 1.2) درصد وزني) قرار گرفتند. به جز کلسيم که از طريق کربنات کلسيم تامين شده بود، ساير اجزاء غذايي موش هاي صحرايي مطابـق رژيم AIN- 93M بود. مـوش ها در دوره نوري- تـــاريکي 12 ســـاعته و دماي  25ـ 22 درجــه سانتي گراد نگهداري شدند و به غذا نيز دستـرسي آزاد داشتند. در انتهــاي مطالعــه پس از سر زدن موش هاي صحرايي، کلسترول تام، کلسترول- ليپوپروتئين با چگالي بالا و کلستــرول- ليپوپروتئيـــن با چگالي پايين، گلوکز و تري گليسريد سرم و نيز مقدار دفع مدفوعي چربي آنها تعيين و مقايسه شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه و متعاقب شفه آناليز گرديد.
يافته ها: نتايج به دست آمده نشان داد که افزايش کلسيم دريافتي باعث کاهش در کلسترول تام
(p=0.04)  و کلسترول- ليپـــوپروتئين با چگالي پايين سرم  (p=0.02)مي شود، اما بر سطح تري گليسريد، گلوکز و انسولين سرم تاثير معني داري نداشت. دفع مدفوعي چربي ها، افزايش وابسته به دوز کلسيم را نشان داد، با وجود اين تفاوت آماري معني داري به دست نيامد.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که افزايش کلسيم غذايي مي تواند کلسترول سرم را کاهش دهد، اما تاثير آن بر تري گليسريد، گلوکز سرم و نيز سازوکارهاي اثر کاهنده کلسترول آن نيازمند بررسي بيشتر است
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 12 : ارمغان دانش بهار 1386; 12(1 (پي در پي 45)):107-115.
 
تاثير تزريق مرفين به اضافه دگزامتازون در فضــاي اپيــدورال بـر روي دردهـاي پس از عمل در جراحي ديسک کمر
 
توكل كامران*,دانشي عبدالهادي,كريم زاده شيرازي كامبيز
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، بيمارستان شهيد بهشتي، اتاق عمل
 
 

مقدمه و هدف: امروزه عمل جراحي ديسک در ستون فقرات يکي از عمل هاي شايع جراحي بوده و دردهاي پس از عمل يکي از مشکلات مهم اين گونه بيماران مي باشد. اين دردها موجب تأخير در ترخيص بيمار از بيمارستان شده و مانع از فعاليت هاي طبيعي آنان مي گردد. استفاده از مخدرها پس از عمل به تنهايي قادر به تسکين موثر اين دردها نبوده و روش هاي گوناگوني از جمله؛ استفاده از کورتيکواستروئيدها و مواد بي حس کننده را براي بهبود اين دردها عنوان نموده اند. در اين راستا هدف از اين پژوهش تعيين تاثير تزريق مرفين به اضافه دگزامتازون در فضاي اپيدورال بر روي دردهاي پس از عمل در جراحي ديسک کمر  بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمايي باليني تصادفي دوسوکور بوده که بر روي
90 بيمار کانديداي عمل جراحي ديسک کمر در بيمارستان شهيد بهشتي ياسوج و در سال هاي  1384ـ 1383 انجام شد. اين بيماران در سنين بيشتر از 16 سال و بر اساس طبقه بندي انجمن بيهوشي آمريکا در کلاس 1 و 2 بيهوشي قرار داشتند. بيماران به صورت تصادفي به گروههاي 15 نفري تقسيم شده و بيهوشي با روش يکسان در تمام بيماران انجام شد. در انتهاي عمل و پس از بستن دورا، در حجم هاي مساوي داروهاي ذير به ترتيب؛ گروه اول 5 سي سي ليدوکائين 2 درصد، گروه دوم 5 سي سي نرمال سالين) دارونما) ، گروه سوم 0.5 ميلي گرم مرفين، گروه چهارم 1 ميلي گرم مرفين، گروه پنجم 1.5 ميلي گرم مرفين و گروه ششم 2 ميلي گرم مرفين به ازاي هر سطح از مهره هايي که مورد عمل واقع مي شدند، دريافت مي کردند. همه گروهها به غير از گروههاي 1 و2 ، به ميزان 2 سي سي (معادل 8  ميلي گرم) دگزامتازون به مرفين اضافه شده و سپس حجم داروها در تمام گروهها با آب مقطر به 6 سي سي رسانده و تزريق انجام مي شد. پس از عمل، ميزان درد بيماران برحسب مقياس سنجش بصري درد ارزيابي شده و بر اساس آن، پتدين تجويز مي گرديد. ميزان پتدين مصرفي در 24 ساعت اول در بخش اندازه گيري و ثبت مي شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي  کروسکال واليس و يو مان ويتني انجام شد.
يافته ها: متوسط مصرف پتدين بيماران در
24 ساعت اول در سه گروه نخست تفاوت چنداني نداشت، ولي در سه گروه دوم به تدريج با افزايش دوز مرفين، شدت درد و نيز دوز پتدين مصرفي کاهش مي يافت، همچنين در هيچکدام از نقاط ارزشيابي درد، تفاوت معني داري بين گروههاي پنجم و ششم ملاحظه نگرديد.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد که استفاده از داروهاي مرفين و دگزامتازون در تزريق اپيدورال پس از عمل ديسککتومي به واسطه کاهش احساس درد پس از عمل موجب کاهش مصرف داروهاي مخدر مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 13 : ارمغان دانش تابستان 1386; 12(2 (پي در پي 46)):119-125.
 
گزارش يک مورد ادم ريوي به دنبال تخليه فضاي جنب
 
شهبازي شهربانو*,سوايي محسن
 
* دانشگاه علوم پزشکي شيراز، بيمارستان نمازي، بخش بيهوشي
 
 

مقدمه و هدف: ايجاد ادم ريوي به دنبال گذاشتن چست تيوپ يک عارضه نسبتا نادر همراه با مرگ و مير بالا است. هنوز علت اين عارضه چندان مشخص نيست، هر چند دلايلي نظير؛ کاهش سورفاکتانت و فرايندهاي التهابي را در بروز اين حالت ذکر نموده اند. تشخيص به موقع و درمان سريع در کاهش مرگ و مير نقش بسزايي را دارد. در اين گزارش به معرفي يک مورد ادم ريوي به دنبال تخليه سريع فضاي جنب پرداخته شده است.
معرفي بيمار: بيمار پسر
4.5 ساله اي است که به دنبال عمل تترالوژي فالوت در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان نمازي شيراز در سال 1385 دچار ديسترس تنفسي گرديد و راديوگرافي سينه بيمار علامت پنوموتوراکس را نشان داد. جهت بيمار چست تيوپ گذاشته شد و موقتا علايم بيمار بهبود يافت. بيمار پس از چند ساعت دچار علايمي نظير؛ تاکي پنه و تاکي کاردي گرديد و راديوگرافي سينه او به طور واضح علايم ادم ريوي را نشان داد. جهت بيمار درمان هاي مناسب انجام شد و وضعيت بيمار رو به بهبود رفت.
نتيجه گيري: ادم ريوي به دنبال تخليه ناگهاني فضاي جنب، عارضه اي است نسبتا نادر که با تشخيص به موقع از مرگ و مير بيماران مي کاهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 13 : ارمغان دانش بهار 1386; 12(1 (پي در پي 45)):117-124.
 
بررسي وضعيت مبتلايان به تب با منشا ناشناخته در بخش هاي عفوني بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي طي سال هاي 83-1382
 
ايلامي اورنگ*,سالاري شهربابكي محمدرضا,شعاعي سيمين دخت,گچ كار لطيف
 
* دانشگاه علوم پزشكي ياسوج، دانشكده پزشكي، گروه عفوني
 
 

مقدمه و هدف: علل تب با منشا ناشناخته با پيدايش روش هاي تشخيصي جديد و بر حسب مناطق جغرافيايي، متفاوت است. به همين منظور مطالعه حاضر با هدف بررسي وضعيت مبتلايان به تب با منشا ناشناخته در بخش هاي عفوني بيمارستان هاي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي انجام گرفت.
مواد و روش ها: اين مطالعه توصيفي به صورت مجموعه موارد طي سال هاي
1382- 83 بر روي 52 بيمار با تشخيص تب با منشأ ناشناخته در بخش هاي عفوني بيمارستان هاي دانشگاه شهيد بهشتي بستري شده بودند ، انجام گرديد. اين بيماران در صورتي که به مدت سه هفته تب بالاي 38.3 درجه سانتي گراد داشته و در طي سه بار مراجعه سرپايي يا سه روز بستري در بيمارستان، علت تب آنها مشخص نشده بود به عنوان بيمار مبتلا به تب با منشا ناشناخته، شناخته مي شدند.
يافته ها: در اين مطالعه
54 درصد بيماران مرد و 46 درصد آنها زن بودند و 85 درصد زير 60 سال سن داشتند. شايع ترين علت تب با منشا ناشناخته به ترتيب؛ بيماري هاي عفوني 36.5 درصد، نئوپلاسم ها 21 درصد، علل متفرقه 17.5  درصد، موارد بدون تشخيص 13.5 درصد و بيماري هاي بافت همبند 11.5 درصد بودند. در ميان علل عفوني، سل و آبسه هاي داخل شکمي هر يک با 7.7 درصد داراي بيشترين ميزان فراواني بودند. لنفوم11.5) درصد) شايع ترين علت در ميان نئوپلاسم ها و تب دارويي 5.8) درصد) شايع ترين علت را در ميان عوامل متفرقه تشکيل مي دادند و شايع ترين عامل ايجاد تب با منشا ناشناخته در بيماري هاي بافت همبند، هپاتيت اتوايميون 3.8) درصد) بود.
نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاضر از نظر فراواني علل دخيل در تب با منشا ناشناخته با الگوي کشورهاي جهان سوم که علل عفوني در صدر تشخيص هاي تب با منشا ناشناخته است هماهنگي دارد و راهنماي اپيدميولوژيک پزشکان مي باشند.

 
كليد واژه: تب با منشا ناشناخته، سل، آبسه هاي داخل شکمي، نئوپلاسم، لنفوم، تب دارويي، بيماري هاي بافت همبند، هپاتيت اتوايميون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش زمستان 1386; 12(4 (پي در پي 48)):65-71.
 
تاثير كارنيتين بر پارامترهاي اسپرم مردان مبتلا به آستنواسپرمي با علت ناشناخته
 
اميري ايرج*,محمودي رضا,باب الحوائجي هوشنگ,شيخ نسرين,نجفي رضوان
 
* دانشگاه علوم پزشكي همدان، بيمارستان فاطميه، مرکز ناباروري
 
 

مقدمه و هدف: مطالعات نشان داده اند که برخي از عوامل محيطي و تغذيه اي مي توانند با ايجاد اثرات منفي بر روي اسپرماتوژنز منجر به ناباروري مرد گردند. کارنيتين از عواملي است که نقش مهمي در تحرک اسپرم دارد، لذا کمبود آن مي تواند قدرت باروري مرد را کاهش دهد. هدف از اين مطالعه تعيين تاثير تجويز خوراكي 750 ميلي گرم کارنيتين در روز بر پارامترهاي اسپرم مردان مبتلا به آستنواسپرمي با علت ناشناخته بود.
مواد و روش ها: اين مطالعه کارآزمايي باليني به صورت قبل و بعد در مرکز ناباروري فاطميه همدان در سال هاي 1385 تا 1386 بر روي 40 بيمار مبتلا به آستنواسپرمي تحت درمان با 750 ميلي گرم کارنيتين در روز با روش نمونه گيري تصادفي انجام شد و نمونه اسپرم هاي آنها قبل و پس از درمان از نظر پارامترهاي اسپرم بررسي شد. داده هاي جمع آوري شده با استفاد از نرم افزار
SPSS و آزمون تي زوجي آناليز گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که درمان با کارنيتين به طور معني داري موجب افزايش تعداد کل اسپرم ها و بهبود مورفولوژي آنها و نيز افزايش معني دار تحرک کلي و حرکت پيشرونده سريع اسپرم هاي افراد تحت درمان مي گردد
(p<0.05).
نتيجه گيري: مصرف کارنيتين به مقدار 750 ميلي گرم در روز باعث بهبود برخي از پارامترهاي اسپرم نظير تعداد، مورفولوژي و تحرک اسپرم ها در مردان نابارور مي شود .

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش زمستان 1386; 12(4 (پي در پي 48)):73-80.
 
تاثير ورزش اجباري کوتاه مدت بر علايم محروميت ناشي از تزريق نالوکسان در موش هاي صحرايي نر معتاد به مرفين
 
سعدي پور خليل*,سركاكي عليرضا,بدوي محمد,علائي حجت اله
 
* دانشگاه علوم پزشکي ياسوج، دانشکده پزشکي، گروه فيزيولوژي
 
 

زمينه و هدف: امروزه معضل وابستگي در استفاده از داروهاي اپيوئيدي نظير مرفين و هم خانواده آن جهت كنترل درد باعث محدوديت مصرف آن شده است. لذا هدف از اين مطالعه تعيين تاثير ورزش اجباري کوتاه مدت بر علايم محروميت ناشي از تزريق نالوكسان در موش هاي صحرايي نر معتاد به مرفين بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي که در سال 1386 در مرکز تحقيقات فيزيولوژي دانشگاه علوم پزشکي جندي شاپور اهواز انجام گرفته، از تعداد 24 سر موش صحرايي نر جوان نژاد ويستار، در محدوه وزني 300-200 گرم که به طور تصادفي به 4 گروه شش تايي زير تقسيم شده بودند استفاده گرديد؛ گروه سالم ورزش نکرده، گروه سالم ورزش کرده، گروه معتاد ورزش نكرده و گروه معتاد ورزش كرده بودند .گروههاي ورزشي به مدت 10 روز تحت تيمار ورزش اجباري قرار گرفتند. گروههاي معتاد در 5 روز اول ورزش به صورت افزايشي (50 و 5، 10، 20، 40 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن)، روزانه دو بار و در روز دهم يک دوز اضافي مرفين (50 ميلي گرم به ازاي هر کيلوگرم وزن) را به صورت تزريق داخل صفاقي دريافت کردند، سپس علايم وابستگي پس از تزريق نالوکسان به مدت 15 دقيقه در آنها مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار
SPSS و آزمون هاي آماري آناليز واريانس يک طرفه و توکي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: نتايج نشان داد که علايم وابستگي در گروههاي معتاد و گروههاي ورزش کرده افزايش پيدا كرده است
p<0.05) و (p<0.01، اما مشخص شده كه اغلب علايم وابستگي در گروه معتاد ورزش کرده در مقايسه با معتاد ورزش نکرده كاهش يافته است p<0.001) و (p<0.01.
نتيجه گيري: ورزش مي تواند باعث آزادسازي اپيوئيدهاي درون زا و افزايش علايم وابستگي بعد از تزريق نالوکسان در حيوانات شود، اما ورزش باعث کاهش علايم وابستگي در حيوانات معتاد شده که تصور مي شود مکانيسم احتمالي آن از طريق تنظيم کاهشي و كاهش حساسيت گيرنده هاي اپيوئيدي باشد.

 
كليد واژه: ورزش اجباري کوتاه مدت، مرفين، علايم محروميت، موش صحرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش بهار 1386; 12(1 (پي در پي 45)):11-18.
 
تاثير تزريق بوپيواکائين بر استفاده از مخدر و طول مدت بستري در بيماران تحت عمل ترميم هرني اينگوئينال
 
خورشيدي حميدرضا*,عظيميان محمدحسين,فضليان محمدمهدي
 
* دانشگاه علوم پزشكي همدان، دانشكده پزشكي، گروه جراحي
 
 

مقدمه و هدف: درمان دردهاي بعد از عمل و استفاده از مسکن ها در اعمال جراحي ترميم هرني اينگوئينال مورد توجه جراحان و متخصصان بي هوشي مي باشد. هدف از اين پژوهش تعيين تاثير بلوک اعصاب ايليواينگوئينال ايليوهايپوگاستريک با بوپيواکائين بر استفاده از مخدر و طول مدت بستري بيماران بعد از عمل ترميم هرني اينگوئينال بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي شده، تعداد
100 مرد مراجعه کننده به بيمارستان شهيد مباشر کاشاني همدان در سال 1385 که مبتلا به هرني اينگوئينال يک طرفه بودند، به صورت تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. تعداد 50 بيمار در گروه مداخله تحت بلوک اعصاب ايليواينگوئينال و ايليوهايپوگاستريک با بوپيواکائين قرار گرفتند و در گروه کنترل 50) بيمار) که در اين باره اقدامي صورت نگرفت. سپس مقدار مخدر مصرفي بعد از عمل و مدت زمان بستري در بيمارستان، در دو گروه مورد مقايسه قرار گرفت. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص هاي توصيفي و آزمون هاي تي دانشجويي و مجذور کاي تحليل گرديد.
يافته ها: ميانگين تخت روز بستري بيماران در دو گروه مداخله و کنترل به ترتيب
0.4±1 و 0.91±2 روز بود که داراي تفاوت آماري معني داري بود (p<0.01). تعداد بيماراني که در طي فواصل معين زماني از متادون استفاده کرده بودند، در گروه مداخله کمتر بود (p<0.05). همچنين مقدار متادون دريافت شده در گروه مداخله کمتر از کنترل بود (p<0.05).
نتيجه گيري: بلوک اعصاب ايليواينگوئينال و ايليوهايپوگاستريک به صورت ناحيه اي به وسيله بوپيواکائين مي تواند سبب کاهش نياز به مخدر و مدت اقامت در بيمارستان بعد از ترميم هرني اينگوئينال گردد
.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  10:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها