0

بانک مقالات پزشکی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):1-6.
 
مقايسه اثر امگا 3 به همراه کورتيکو استروئيد موضعي بر بهبودي پسوريازيس
 
يغمايي ركسانا*,راد فرخ,كرمعلي فاطمه
 
* سنندج، دانشگاه علوم پزشکي کردستان، دانشکده پزشکي، گروه پوست
 
 

زمينه و هدف: پسوريازيس يک بيماري مزمن پوستي باماهيت عود کننده است. داروهاي مختلفي در درمان اين بيماري استفاده مي شوند. هدف اين مطالعه مقايسه اثر امگا 3 به همراه کورتيکو استروئيد موضعي بر بهبود پسوريازيس بود.
روش بررسي: اين مطالعه کارآزمايي باليني بر روي 60 بيمار مبتلا به پسوريازيس نوع يک با شدت خفيف تا متوسط انجام شد. بيماران به روش بلوک بندي چهارتايي تصادفي به دو گروه مساوي مداخله و کنترل تقسيم شدند. در گروه مداخله، استروئيد به روش موضعي و 2 عدد کپسول امگا 3 به مدت سي روز تجويز شد. هم زمان در گروه کنترل فقط داروي استروئيد موضعي تجويز شد. وضعيت پسوريازيس افراد مورد مطالعه قبل از شروع درمان و يک ماه بعد از آن از نظر التهاب، قرمزي، خارش و پوسته ريزي ارزيابي شد. داده ها با آزمون هاي آماري تست تي و دقيق فيشر تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: سن اکثر بيماران در محدوده سني 2920 سال بود. در گروه مداخله 60 درصد بيماران و در گروه کنترل 66.7 درصد زن بودند. نتايج نشان داد که 100 درصد بيماران گروه مداخله و 76.7 درصد گروه کنترل بهبود يافتند که اين تفاوت معني دار بود (
p=0.001).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، مصرف امگا 3 در کنار روش هاي درماني متداول به عنوان مکمل در روند بهبود بيماري پسوريازيس موثر است و با توجه به هزينه پايين کپسول هاي امگا 3 مي توان آن را براي اين دسته از بيماران تجويز نمود.

 
كليد واژه: امگا 3، استروئيد موضعي، پسوريازيس، مکمل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):7-13.
 
تعيين تاثير تزريق زير جلدي بوپيواکايين (مارکائين) در کاهش درد پس از سزارين
 
توكل كامران*,رياحي نژاد شهلا
 
* اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نجف آباد، دانشکده پزشکي، گروه بيهوشي
 
 

زمينه و هدف: کنترل درد به خصوص در 24 ساعت اول پس از عمل سزارين منجر به کاهش شيوع عوارض ناشي از عمل مي شود. هدف اين مطالعه تعيين تاثير تزريق زير جلدي مارکائين در کاهش درد پس از سزارين بود.
روش بررسي: اين مطالعه کارآزمايي باليني بر روي 102 بيمار باردار کانديد سزارين انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفي به دو گروه مساوي مداخله و کنترل تقسيم شدند. به گروه مورد 10 ميلي ليتر مارکائين 0.5 درصد همراه با 10 ميلي ليتر آب مقطر به صورت زيرجلدي در زير محل برش و در گروه شاهد 20 ميلي ليتر آب مقطر تزريق گرديد. ميزان درد بيماران با استفاده از معيار
سنجش بصري درد(VAS)  در ساعات مختلف پس از عمل اندازه گيري شد. هم چنين ميزان مسکن مصرفي در مدت 24 ساعت ثبت گرديد. داده ها با آزمون هاي آماري کاي دو و تست تي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: متوسط ميزان نمره درد در ساعات مختلف در گروه مداخله 1.72 و در گروه کنترل 3.85 و متوسط مصرف شياف ديکلوفناک در بخش در گروه مداخله 0.35 و در گروه کنترل 1.5 عدد بود، که در هر دو مورد تفاوت معني دار است (
p<0.05).
نتيجه گيري: تزريق زير جلدي مارکائين در کاهش دردهاي پس از عمل سزارين روشي مطلوب و مناسب مي باشد.

 
كليد واژه: سزارين، مارکائين، زير جلدي، درد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):14-21.
 
مقايسه اثربخشي روش درمان شناختي- رفتاري با روش درمان شناختي مبتني بر حضور ذهن تيزدل بر نشخوار فکري زنان نابارور افسرده
 
فيلي عليرضا*,برجعلي احمد,سهرابي فرامرز,فرخي نورعلي
 
* دانشگاه پيام نور استان فارس، گروه روان شناسي
 
 

زمينه و هدف: زنان نابارور نسبت به زنان بارور فشار رواني و عواطف منفي بيشتري را تحمل مي کنند. هدف اين پژوهش مقايسه اثر بخشي روش درمان شناختي-رفتاري با روش درمان شناختي مبتني بر حضور ذهن تيزدل بر نشخوار فکري زنان نابارور بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کارآزمايي باليني از ميان زنان نابارور، پس از اجراي آزمون افسردگي بک 2 و اجراي مصاحبه تشخيصي به وسيله روان پزشک، تعداد 30 نفر که افسرده تشخيص داده شدند، به صورت نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب شده و به طور تصادفي در سه گروه مساوي جايگزين شدند. پس از اجراي مقياس پاسخ به نشخوار فکري از سه گروه، در دو گروه به عنوان مداخله به ترتيب درمان شناختي-رفتاري (12 جلسه هفتگي) و درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي (8 جلسه هفتگي) اعمال شد، ولي گروه سوم به عنوان کنترل هيچ گونه درمان روان شناختي دريافت نکرد. پس از پايان دوره و يک ماه بعد از آن نيز همان آزمون براي هر سه گروه اجرا شد. داده ها با آزمون هاي آماري تحليل کوواريانس، آزمون تعقيبي بنفروني و تي وابسته تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که هر دو روش درماني قادر به کاهش نشخوار فکري در زنان نابارور بودند. هم چنين نتايج حاکي از توانايي بيشتر روش درمان حضور ذهن در پيش گيري از عود افسردگي بود.
نتيجه گيري: روش هاي درماني شناختي-رفتاري و درمان شناختي مبتني بر حضور ذهن تيزدل از کارآيي لازم براي درمان افسردگي برخوردار هستند، اما درمان حضور ذهن به واسطه عود کمتر ارجحيت بيشتري دارد.

 
كليد واژه: نشخوار فکري، شناختي- رفتاري، حضور ذهن، افسردگي، ناباروري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 5 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):30-39.
 
مقايسه بازشناسي بيان چهره اي هيجان در افراد مبتلا به وسواس فکري- عملي و افراد بهنجار
 
اميري پيچاكلايي احمد*,قاسم پور عبداله,فهيمي صمد,ابوالقاسمي عباس,اكبري ابراهيم,آق عبدالصمد,فخاري علي
 
* تبريز، دانشگاه تبريز، دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي، گروه روانشناسي باليني
 
 

زمينه و هدف: از جمله عوامل هيجاني دخيل در اختلال وسواس فکري- عملي بازشناسي بيان چهره اي هيجان مي باشد. هدف اين مطالعه مقايسه بازشناسي بيان چهره اي هيجان در بيماران مبتلا به وسواس فکري- عملي و افراد بهنجار بود.
روش بررسي: در اين مطالعه علي- مقايسه اي تعداد 20 فرد مبتلا به وسواس فکري- عملي و 20 فرد بهنجار به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از مصاحبه باليني ساختار يافته و آزمون بازشناسي حالات چهره اي هيجان استفاده شد. داده ها با آزمون هاي آماري آناليز واريانس چند متغيره، مجذور کاي و تي مستقل تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که بين دو گروه از لحاظ بازشناسي بيان چهره اي هيجان تفاوت معني داري وجود دارد (
p<0.05)، به طوري که افراد بهنجار از لحاظ متغير فوق در وضعيت بهتري از افراد مبتلا به وسواس قرار داشتند.
نتيجه گيري: اين نتايج نشان داد، نقص در بازشناسي بيان چهره اي هيجان سازه اي است که مي تواند در تشديد علايم اختلالات وسواس فکري- عملي نقش بسزايي داشته باشد.

 
كليد واژه: هيجان، بيان چهره اي، وسواس، بهنجار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):40-49.
 
تاثير هشت هفته الگوي ورزش همگاني بر آمادگي جسماني و سلامت عمومي کارمندان مرد
 
عنبري شاپور*,مقدسي مهرزاد,ترك فر احمد,رحيمي زاده اسماعيل,خادمي يونس
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ياسوج، گروه تربيت بدني، ياسوج، ايران
 
 

زمينه و هدف: ورزش هاي همگاني مي توانند موجب بهبود آمادگي جسماني و سلامت عمومي شوند. هدف اين مطالعه بررسي تاثير هشت هفته الگوي پيشنهادي ورزش همگاني بر آمادگي جسماني و سلامت عمومي کارمندان مرد بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کارآزمايي باليني 90 نفر کارمند مرد به طور تصادفي به دو گروه مساوي مداخله و کنترل تقسيم شدند. با استفاده از آزمون هاي ميداني ايفرد (دراز و نشست، بارفيکس، پرش طول، 45 متر سرعت، چابکي و دو 540 متر) آمادگي جسماني و با استفاده از پرسشنامه
GHQ، سلامت عمومي آزمودني ها اندازه گيري شد. افراد گروه مداخله الگوي پيشنهادي ورزش همگاني را سه جلسه در هفته و براي مدت 8 هفته انجام دادند. اين برنامه شامل دويدن آهسته، حرکات کششي، حرکات سرعتي، حرکات استقامتي و سرد کردن بود. طي دوره تمريني آزمودني هاي گروه کنترل هيچ گونه فعاليت منظم ورزشي نداشتند. پس از 8 هفته تمرين، تمام متغيرها مجددا اندازه گيري شد. داده ها با آزمون هاي آماري تي وابسته و تي مستقل تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که ميزان استقامت عضلات شکمي (
37.4±8.5 در مقابل 23.3±7.3)، استقامت عضلات کمربند شانه اي (5.1±3.5 در مقابل 1.8±2.4)، توان عضلاني (218±21.1 در مقابل 192.6±21.6)، استقامت قلبي تنفسي (145.7±23.9 در مقابل 186.02±22.62) افزايش معني دار و شاخص توده بدن (25.1±2.9 در مقابل 25.2±3.7) و درصد چربي بدن (15±4.1 در مقابل 17.2±4.6) در گروه مداخله کاهش معني داري نسبت به گروه کنترل پيدا کرد (p<0.05). اين در حالي بود که اين شيوه تاثير معني داري بر سلامت عمومي آزمودني ها نداشت (p>0.05).
نتيجه گيري: برنامه پيشنهادي ورزش همگاني موجب بهبود عوامل آمادگي جسماني و شاخص توده بدن کارمندان مي شود.

 
كليد واژه: ورزش همگاني، آمادگي جسماني، استقامت عضلاني، سلامت عمومي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):50-59.
 
تاثير دم کرده خوراکي تخم شويد بر طول فاز فعال و شدت درد زايمان
 
حكمت زاده سيده فاطمه,ميرمولايي سيده طاهره,حسيني نازآفرين*
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پرستاري و مامايي، گروه پرستاري
 
 

زمينه و هدف: درد زايمان و طولاني بودن مدت آن از مهم ترين عوامل تشويق زنان باردار به سمت زايمان سزارين است. هدف از اين مطالعه بررسي تاثير دم کرده خوراکي تخم شويد بر فاز فعال و شدت درد زايمان بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کوهورت تعداد 170 زن اول زا و دوم زا به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شده و به دو گروه مساوي مواجهه و غيرمواجهه تقسيم شدند. افراد گروه مواجهه زمان شروع دردهاي زايماني 2 قاشق غذاخوري تخم شويد با يک ليوان آب دم کرده مصرف نمودند، در حالي که در گروه غيرمواجهه دم کرده مصرف نمي نمودند. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه، سوني کيد، معيار سنجش بصري درد، ترازو و ساعت بود. پرسشنامه شامل دو بخش؛ اطلاعات دموگرافيک و اطلاعات مربوط به زايمان بود. بخش اول پرسشنامه مصاحبه با واحدهاي پژوهش و بخش دوم معاينات و اقدامات انجام گرفته در طول زايمان بود. داده ها با آزمون هاي آماري تي تست، کاي دو، دقيق فيشر و من ويتني يو تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين طول مدت مرحله اول زايمان در گروه مواجهه 53.16 دقيقه و در گروه غيرمواجهه 117.84 دقيقه بود (
p=0.001). شدت درد در ديلاتاسيون هاي يکسان در دو گروه مواجهه و غيرمواجهه تفاوت معني داري داشت (p=0.001).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که دم کرده تخم شويد بدون اينکه عارضه اي براي مادر و جنين داشته باشد، مي تواند مدت و شدت درد زايمان را در همه مراحل زايمان کاهش دهد.

 
كليد واژه: شويد، فاز فعال، درد زايمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):22-29.
 
مقايسه تاثير ايندومتاسين و سولفات منيزيوم در تاخير زايمان زودرس
 
تاج آرامش شهين,غفاريان شيرازي حميدرضا*,غفاري پروين,نوريان خيراله,حسينيان زهرا,مقيمي مسعود
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي. دانشکده پزشکي، گروه پزشکي اجتماعي
 
 

زمينه و هدف: تولد نوزاد نارس شايع ترين علت مرگ و مير نوزادان است. هدف اين مطالعه مقايسه اثر ايندومتاسين و سولفات منيزيوم در به تاخير انداختن زايمان زودرس بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کارآزمايي باليني تعداد 60 بيمار مبتلا به زايمان زودرس به صورت تصادفي به دو گروه مساوي تقسيم شدند. گروه اول با شياف ايندومتاسين و گروه دوم با سولفات منيزيوم وريدي درمان شدند. موفقيت درمان به صورت به تاخير افتادن زايمان به مدت کمتر از 72 ساعت و بيشتر از 72 ساعت در نظر گرفته شد. داده ها با آزمون آماري کاي دو تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: از بيماران درمان شده با ايندومتاسين 10 نفر (37 درصد) طي 72 ساعت اول بعد از شروع درمان، زايمان نمودند و در 17 بيمار (63 درصد) زايمان بيشتر از 72 ساعت به تاخير افتاد. در گروه دريافت کننده سولفات منيزيوم 20 بيمار (76.9 درصد) طي 72 ساعت اول زايمان کردند و 6 بيمار (23.1 درصد) بعد از 72 ساعت زايمان کردند، که اختلاف بين دو گروه معني دار بود (
p<0.05).
نتيجه گيري: ايندومتاسين در به تاخير افتادن زايمان موثرتر از سولفات منيزيوم مي باشد. ضمن اينکه روش استفاده از ايندومتاسيون نسبت به روش استفاده از سولفات منيزيم، کمتر تهاجمي بوده و هزينه کمتري بر بيمار تحميل مي کند.

 
كليد واژه: زايمان زودرس، سولفات منيزيوم، ايندومتاسين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 8 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):60-67.
 
تغييرات هيستوپاتولوژيک کبد و طحال سگ هاي مبتلا به ليشمانيوز احشايي ناشي از ليشمانيا اينفانتوم
 
منوچهري اردكاني رامين,جان نثار رامين,مشفع عبدالعلي,پوست فروش علي,سركاري بهادر*
 
* شيراز، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، گروه انگل شناسي و قارچ شناسي
 
 

زمينه و هدف: ليشمانيوز احشايي در سگ ها يک مدل مناسب براي مطالعه ليشمانيوز احشايي در انسان است. هدف اين مطالعه بررسي تغييرات هيستوپاتولوژيک کبد و طحال سگ هاي مبتلا به ليشمانيوز احشايي ناشي از ليشمانيا اينفانتوم بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي نمونه هاي تهيه شده از کبد و طحال 10 قلاده سگ مبتلا به ليشمانيوز احشايي با نمونه هاي منفي 10 قلاده سگ عاري از ليشمانيوز احشايي بررسي و مقايسه شدند. نمونه ها پس از تهيه مقاطع بافتي، به روش هماتوکسيلين ائوزين و گيمسا رنگ آميزي شده و با استفاده از ميکروسکوپ نوري براي يافتن تغييرات هيستوپاتولوژي ارزيابي شدند.
يافته ها: در مقاطع بافتي طحال سگ هاي آلوده، در 4 حيوان (40 درصد) ارتشاح شديد پلاسماسل، در 5 مورد (50 درصد) حضور مگاکاريوسيت ها که نشان دهنده خون سازي خارج از مغز استخوان است، در يک حيوان (10 درصد) واکنش التهابي گرانولوماتوز، در 3 مورد (30 درصد) آتروفي فوليکول هاي لنفاوي و از دست رفتن مراکز زايا، در 4 مورد (40 درصد) هيپرتروفي فوليکول هاي لنفاوي و هم چنين در يک حيوان حضور اجسام ليشمن به تعداد زياد مشاهده شد.
نتيجه گيري: ليشمانيوز احشايي مي تواند سبب ايجاد تغييرات هيستوپاتولوژي در طحال مبتلايان شود که از عمده ترين اين تغييرات مي توان به تغيير در اندازه و تعداد فوليکول هاي لنفاوي، التهاب مزمن، تشکيل گرانولوم و حضور اجسام ليشمن درون ماکروفاژهاي طحال اشاره کرد.

 
كليد واژه: ليشمانيوز احشايي، هيستوپاتولوژي، گرانولوم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 10 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):78-84.
 
اثر ضد قارچي عصاره هيدروالکلي جفت گياه بلوط بر روي قارچ ساپرولگنيا
 
شريفي اصغر,گرجي پور رضا*,گرجي پور عين اله,سردسيري مرجان,محمدي رضا,جبارنژاد عباس
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، کميته تحقيقات دانشجويي
 
 

زمينه و هدف: با توجه به اثبات خواص ضد ميکروبي گياه بلوط روي تعدادي از ميکروارگانسم ها، هدف اين مطالعه بررسي اثر ضد قارچي عصاره هيدروالکلي جفت گياه بلوط بر روي قارچ ساپرولگنيا بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي بعد از جمع آوري بلوط و جدا کردن پوسته روي ميوه آن که جفت نام دارد، عصاره هيدروالکلي آن تهيه و حداقل غلظت کشندگي اين عصاره روي قارچ ساپرولگنيا اندازه گيري شد. سپس عدم رشد اين قارچ در غلظت هاي متفاوت عصاره جفت اندازه گيري و با مالاشيت گرين به عنوان يک داروي استاندارد ضد قارچ مقايسه شد.
يافته ها: عصاره جفت بلوط خاصيت ضد قارچي عليه ساپرولگنيا از خود نشان داد. اين اثر ضد قارچي وابسته به غلظت بوده و همراه با افزايش غلظت عصاره، خاصيت ضد قارچي آن افزايش يافت. حداقل غلظت کشندگي اين عصاره معادل 300 ميکروگرم بر ميلي ليتر بود.
نتيجه گيري: عصاره هيدروالکلي جفت گياه بلوط مي تواند از رشد قارچ ساپرولگنيا جلوگيري کند و در مقايسه با داروي ضد قارچي مالاشيت گرين اثر ضد قارچي خوبي از خود نشان دهد.

 
كليد واژه: جفت، بلوط، ضد قارچ، ساپرولگنيا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 9 : ارمغان دانش فروردين و ارديبهشت 1391; 17(1 (پي در پي 67)):68-77.
 
اثر ضد ميکروبي عصاره هاي هيدروالکلي جفت، سرشاخه آويشن دنايي و پوسته سبز پسته وحشي عليه ليستريا مونوسيتوژنز
 
كريمي پورفرد مريم,ميرزايي علي*,كارگر محمد,خسرواني عبدالمجيد,محمدي رضا
 
* ياسوج، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، مرکز تحقيقات گياهان دارويي، گروه بيوشيمي
 
 

زمينه و هدف: ليستريوز معمولا در اثر مصرف مواد غذايي غير پاستوريزه در افراد داراي سيستم ايمني ضعيف ايجاد مي شود. هدف از اين مطالعه بررسي اثر ضد ميکروبي عصاره هاي هيدروالکلي جفت، سر شاخه آويشن دنايي و پوسته سبز پسته وحشي عليه ليستريا مونوسيتوژنز بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي نمونه هاي گياهي جفت، سرشاخه آويشن دنايي و پوسته سبز پسته وحشي از کوه هاي استان کهگيلويه و بويراحمد جمع آوري شدند و پس از خشک شدن، عصاره هيدروالکلي به عمل آمد. خاصيت آنتي باکتريال عصاره ها عليه ليستريا مونوسيتوژنز به روش چاهک و انتشار ديسک انجام شد و براي تعيين حداقل غلظت بازدارندگي و حداقل غلظت کشندگي از روش ميکروپليت استفاده شد. از ديسک 10 ميکروگرم آمپي سيلين به عنوان کنترل مثبت استفاده شد. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: جفت و پوسته سبز پسته وحشي داراي بيشترين خاصيت آنتي باکتريال بودند. هاله عدم رشد براي جفت در غلظت 32 ميلي گرم بر ميلي ليتر تقريبا برابر با ديسک آمپي سيلين بود. حداقل غلظت بازدارندگي براي عصاره جفت 125 ميکروگرم بر ميلي ليتر و حداقل غلظت کشندگي نيز در غلظت 250 ميکروگرم بر ميلي ليتر به دست آمد.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، عصاره هيدروالکلي جفت قادر است از رشد باکتري ليستريا مونوسيتوژنز در مواد غذايي جلوگيري نمايد و شايد بتوان از اين عصاره به عنوان يک نگهدارنده در صنايع غذايي استفاده کرد.

 
كليد واژه: ليستريا مونوسيتوژنز، آويشن دنايي، پسته وحشي، جفت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 1 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):498-506.
 
مقايسه تاثير طب فشاري يک مرحله اي در دو نقطه کيسه صفراي 21 و 6 طحالي بر شدت درد فاز فعال زايمان در زنان نخست زا
 
اكبرزاده مرضيه*,مرادي زهرا,زارع نجف,هاديان فرد محمدجواد,جوكار اعظم
 
* شيراز، دانشگاه علوم پزشكي، دانشكده پرستاري و مامايي، گروه مامايي
 
 

زمينه و هدف: انقباض عضلات اسکلتي ثانويه به درد و ترس ممکن است، سبب ايجاد انقباض واکنشي در عضلات کف لگن و سرانجام اختلال در پيشرفت زايمان، نزول و چرخش عضو نمايش جنين شود. هدف از اين مطالعه مقايسه تاثير طب فشاري يک مرحله اي در دو نقطه کيسه صفراي 21 و 6 طحالي بر شدت درد زايمان در زنان نخست زا بود.
روش بررسي: اين مطالعه کارآزمايي باليني بر روي 150 زن نخست زا انجام شد. زنان به صورت تصادفي به 3 گروه مساوي شامل؛ طب فشاري کيسه صفراي 21، طب فشاري 6 طحال و کنترل تقسيم شدند. مداخله در گروه هاي اول و دوم به مدت 20 دقيقه در ديلاتاسيون 43 سانتي متر سرويکس انجام شد. شدت درد قبل، بلافاصله، 30
و 60 دقيقه بعد از مداخله به وسيله مقياس ديداري سنجش درد سنجيده شد. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس اندازه هاي تکراري تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: شدت درد قبل از مداخله در سه گروه اختلاف معني داري نداشت، اما بلافاصله، 30 و 60 دقيقه بعد از مداخله در 2 گروه مداخله در ديلاتاسيون 43 سانتي متر شدت درد نسبت به گروه کنترل کاهش يافت (
p=0.001). بين دو گروه آزمايش اختلاف آماري معني داري مشاهده نشد (p<0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که کاربرد طب فشاري در دو نقطه کيسه صفراي 21 و 6 طحال در کاهش شدت درد موثر است.

 
كليد واژه: طب فشاري، شدت درد، زايمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 2 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):507-516.
 
اثر محافظت نوروني هيستيدين بر سلول ناحيه CA1 هيپوکامپ موش صحرايي متعاقب انسداد موقت شريان مغزي مياني
 
افتخارواقفي سيدحسن,شيباني وحيد,محمدي پور عباس*,ابولي ‌دخت نوقي ‌‌زاده علي
 
* مشهد، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، گروه علوم تشريحي
 
 

زمينه و هدف: عوامل متعددي از جمله آزادسازي گلوتامات و واکنش هاي التهابي به دنبال ايسکمي مغزي منجر به مرگ سلولي مي شوند. هيستامين مي تواند باعث مهار آزادسازي گلوتامات و واکنش هاي التهابي شود. هدف اين مطالعه بررسي اثر محافظت نوروني اسيد آمينه هيستيدين بر سلول هاي ناحيه CA1 هيپوکامپ موش صحرايي متعاقب انسداد موقت شريان مغزي مياني بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي تعداد 36 سر موش صحرايي نر نژاد ويستار به طور تصادفي به شش گروه مساوي شامل؛ کنترل، شاهد جراحي، ايسکمي و 3 گروه دريافت کننده دوزهاي 200، 500 و 1000 ميلي گرم بر کيلوگرم تقسيم شدند. ايکسمي مغزي به مدت 60 دقيقه با انسداد موقت شريان مغزي مياني در همه گروه ها به جز کنترل و شاهد جراحي انجام شد. پس از هفت روز ميانگين تعداد نورون هاي دژنره و ميزان نکروز پان سلولار سلول هاي ناحيه
CA1 بررسي شد. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که ميانگين تعداد نورون هاي دژنره و ميزان نکروز پان سلولار در گروه هاي دريافت کننده دوزهاي 500 و 1000 ميلي گرم بر کيلوگرم هيستيدين در مقايسه با گروه ايکسمي به طور معني داري کاهش داشت (
p<0.001)، در حالي که اين کاهش در گروه دريافت کننده دوز 200 ميلي گرم بر کيلوگرم هيستيدين معني دار نبود (p>0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، تجويز هيستيدين قبل از ريپرفيوژن اثرات محافظت نوروني دارد و آسيب نورون هاي ناحيه CA1 هيپوکامپ را به دنبال ايکسمي موقت، کاهش مي دهد.

 
كليد واژه: ايسکمي مغزي، هيپوکامپ، هيستيدين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 3 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):517-526.
 
اثر بخشي گشتالت درماني و شناخت درماني بر بهبود کيفيت زندگي جانبازان
 
صادقي سپيده*,قادري زهرا,جاهدي سهيلا
 
* مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد مرودشت، دانشکده علوم تربيتي و روان شناسي، گروه مشاوره
 
 

زمينه و هدف: وقوع جنگ تحميلي در چند سال گذشته بسياري از مشکلات را بر جامعه ايران تحميل کرد. در اين راستا، جانبازان نيز از آثار زيان بار آن مصون نماندند. پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي مشاوره گروهي تلفيقي به شيوه گشتالت درماني و شناخت درماني بر بهبود کيفيت زندگي جانبازان انجام شد.
روش بررسي: اين مطالعه کارآزمايي باليني در سال 1389 انجام شد. جامعه آماري شامل کليه جانبازان شهرستان جهرم به تعداد 820 نفر با آسيب بين
25-69 درصد بودند. با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي، پرسشنامه کيفيت زندگي بين 150 نفر اجرا شد. پس از نمره گذاري، به صورت تصادفي 15 نفر در گروه آزمايش و 15 نفر در گروه مداخله وارد شدند. گروه مداخله 8 جلسه مشاوره گروهي تلفيقي به شيوه گشتالت درماني و شناخت درماني دريافت کردند و گروه کنترل هيچ گونه درماني دريافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماري تحليل کوواريانس تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: نتايج نشان داد که بين ابعاد کيفيت زندگي شامل؛ سلامت جسمي، سلامت روان، محيط زندگي و روابط اجتماعي در گروه مداخله در مقايسه با گروه کنترل تفاوت معني داري وجود داشت (
p<0.001).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که اجراي مشاوره گروهي تلفيقي به شيوه گشتالت درماني و شناخت درماني بر بهبود و افزايش کيفيت زندگي جانبازان در ابعاد؛ سلامت جسمي، سلامت روان، محيط زندگي و روابط اجتماعي موثر است.

 
كليد واژه: گشتالت درماني، شناخت درماني، کيفيت زندگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 4 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):527-536.
 
اثر تجويز تحت مزمن عصاره هاي آبي و هيدروالکلي زعفران استهبانات فارس در تست شنا در موش سوري
 
امام قريشي معصومه*,قاسمي فاطمه
 
* شيراز، دانشگاه علوم پزشکي، دانشکده پزشکي، گروه فارماكولوژي
 
 

زمينه و هدف: در طب سنتي ايران، از زعفران به عنوان يک گياه شادي بخش نام برده شده است. هدف اين مطالعه بررسي اثر ضد افسردگي عصاره هاي آبي و هيدرو الکلي زعفران استهبانات فارس در تجويز تحت مزمن بود.
روش بررسي: در اين مطالعه تجربي اثر تزريق درون صفاقي دوزهاي، 50، 100، 200 و 400 ميلي گرم بر کيلوگرم عصاره آبي و 100، 200، 400 و 800 ميلي گرم بر کيلوگرم عصاره هيدرو الکلي کلاله زعفران به صورت تجويز تحت مزمن بر روي رفتارهاي بي حرکتي، بالا رفتن و شنا کردن با استفاده از تست شنا در موش سوري ارزيابي گرديد. فلوکستين با دوز 20 و ايمي پرامين با دوز 15 ميلي گرم بر کيلوگرم به عنوان کنترل مثبت استفاده شدند. هم چنين اثر عصاره ها بر روي فعاليت حرکتي بررسي شد. داده ها با آزمون آماري آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: عصاره آبي با دوزهاي 50 و
100 ميلي گرم بر کيلوگرم باعث کاهش بي حرکتي و افزايش بالا رفتن به طور معني داري شد که مشابه اثرات مشاهده شده با ايمي پرامين بود. عصاره هيدروالکلي در دوزهاي مورد مطالعه باعث تغيير معني داري در رفتارهاي بي حرکتي، شنا کردن و بالا رفتن در مقايسه با گروه کنترل نشد. عصاره آبي در تمام دوزهاي مورد مطالعه و عصاره هيدروالکلي تنها در دوز 1600 ميلي گرم بر کيلو گرم باعث کاهش فعاليت حرکتي شدند.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد که عصاره آبي کلاله زعفران استهبانات فارس در تجويز تحت مزمن داراي اثر ضد افسردگي مي باشد و اثر خود را احتمالا از طريق تاثير بر سيستم نور اپي نفرين اعمال مي کند.

 
كليد واژه: ضد افسردگي، زعفران، تحت مزمن، تست شنا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات پزشکی

 6 : ارمغان دانش بهمن و اسفند 1390; 16(6 (پي در پي 66)):545-556.
 
اثر ترکيبي تمرينات منتخب هوازي شدت متوسط، کوتاه مدت و مصرف سويا بر ليپيدهاي سرم و چاقي زنان يائسه چاق
 
زرنشان اعظم*
 
* تبريز، دانشگاه تربيت معلم آذربايجان، دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي، گروه تربيت بدني و علوم ورزشي
 
 

زمينه و هدف: در کنار فعاليت بدني که نقش مهمي در کاهش چاقي و بيماري هاي قلبي - عروقي دارد، سويا يک منبع غذايي مفيد در کاهش چاقي و چربي خون محسوب مي شود. هدف اين پژوهش بررسي اثر توام تمرينات منتخب هوازي شدت متوسط و کوتاه مدت به همراه مصرف سويا بر ليپيدهاي سرم و چاقي زنان يائسه چاق بود.
روش بررسي: در اين مطالعه کارآزمايي باليني تعداد 56 زن يائسه چاق انتخاب شده و به طور تصادفي در 4 گروه 14 نفري؛ تمرين - سويا، تمرين، سويا و کنترل قرار گرفتند. نمونه هاي خوني آزمودني ها قبل از شروع دوره در وضعيت ناشتا جمع آوري شده و مقادير کلسترول تام، ليپوپروتئين کم چگال، تري گليسيريد و ليپوپروتئين پر چگال اندازه گيري شدند. برنامه تمريني با شدت 7060 حداکثر ضربان قلب به مدت 10 هفته، 60 دقيقه و3 جلسه در هفته اجرا شد. آزمودني هاي گروه سويا و گروه تمرين - سويا هر روز و به مدت 10 هفته، 100 گرم آجيل سويا مصرف کردند. پس از پايان دوره تمريني مجددا لپيدهاي سرم اندازه گيري شدند. داده ها با آزمون هاي آماري آناليز واريانس دو طرفه و تست تي زوجي تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: بر اساس نتايج حاصله اثر متقابل تمرين - سويا بر ميانگين تغييرات تري گليسريد، کلسترول و ليپوپروتئين کم چکال معني دار است (
p<0.05). هم چنين مداخله ي توامان تمرين و سويا اثر هم افزايي بر کاهش ميانگين اين متغييرها دارد (p<0.05). شاخص توده بدني و نسبت دور کمر به لگن در گروه تمرين - سويا بعد از 10 هفته تمرين کاهش معني دار داشتند (p<0.05).
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان داد، انجام تمرينات هوازي شدت متوسط به همراه مصرف سويا موجب کاهش چاقي و کاهش ليپيدهاي پلاسما در زنان يائسه چاق مي شود.

 
كليد واژه: تمرين هوازي، سويا، ليپيد، چاقي، يائسه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 14 خرداد 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها