محدوده، فرا رسیدن بیست و سومین سالگرد ارتحال ملکوتی رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)، فرصت مغتنمی برای بازخوانی آرا و اندیشهها، فلسفه قیام و دستاوردهای انقلابی است که آن عزیز سفر کرده به انجام رساند. انقلاب اسلامی، بدون تردید بزرگترین تحول فکری – سیاسی در تاریخ بشر در عصر حاضر به شمار میآید و آثار این انقلاب در حوزههای گوناگون، یکی پس از دیگری در حال آشکار شدن است.
تحول در نوع نگاه به دین و رابطه آن با سیاست و زندگی اجتماعی انسان، یکی از دستاوردهای ارزشمند انقلابی است که حضرت روحالله آن را رهبری نمود و خود فرمود:« قیام ملت ما برای خدا و برای اسلام بود.»
در حالی که تا پیش از انقلاب اسلامی، مکتب سکولاریسم، دین را از صحنه اجتماع حذف کرده و به حاشیه رانده بود، اکنون با توجه به نوع نگاههای فراگیر در جهان به نقش دین در تحولات جوامع بشری، نظریه ظهور عصر پسا سکولار و گسترش دین در جهان معاصر از سوی نظریهپردازان مطرح میشود. چندی قبل وبسایت شبکه بیبیسی، مطلبی را مرتبط با موضوع مورد بحث، بدین صورت منتشر کرد:« برخلاف تحلیلی مشهور که دین بر اثر مدرنیزاسیون از میان میرود، اکنون معلوم شده که نفوذ و نقش دین رو به گسترش است و نظریهپردازان از ظهور عصر پساسکولار سخن میگویند. جامعهشناسان کلاسیک بر این باور بودند که دین بر اثر فرآیند مدرنیزاسیون از میان میرود یا به حاشیه رانده میشود، اما امروز بیشتر پژوهشگران علوم اجتماعی تصدیق میکنند که با پیشروی مدرنیته، دین نه از میان رفته، نه به عرصه خصوصی محدود مانده و نه نفوذ اجتماعی خود را کاملاً از دست داده است. نظریهپردازانی همچون هابرماس از ظهور عصر پساسکولار میگویند و به واکاوی نقش مضمر دین در نهادهای غربی، از جمله نظام حقوقی آن و در ایجاد و تقویت حس شهود اخلاقی شهروندی و همبستگی مدنی میپردازند.»
سکولاریسم نظریه و تفکرشایع، پذیرفته شده و حاکم در عصر جدید است. سکولاریسم از ریشه سکولار، به معنی ناسوتی، دنیوی و بشری بوده و در اصطلاح رایج، به معنی تنظیم امور معاش و زندگی انسان بدون دخالت دادن خدا و آخرت است، بنابراین جدایی دین از سیاست یکی از شئون و ابعاد سکولاریسم است. در واقع سکولاریسم مدعی جدایی تمامی ابعاد زندگی اجتماعی انسان از دین میباشد.
ماکس وبر، سکولاریسم را به معنای جدا بودن جامعه دینی از جامعه سیاسی میداند و بر همین اساس معتقد است که دولت حق هیچگونه اعمال قدرت در امور دینی را ندارد و کلیسا هم نمیتواند در امور سیاسی دخالت کند. این نظریه، گرچه به دلایل گوناگون و از جمله نوع تفکر حاکم بر کلیسا در غرب و عملکردهای ناصواب کشیشهای کاتولیک در دوران قرون وسطی، تا حدودی موجه به نظر رسید، لکن به صورت حساب شده و براساس نقشههای استعمارگران وارد بلاد اسلامی شد و برخی از مسلمانان و اندیشمندان اسلامی را تحت تأثیر قرار داد.
نهضت مشروطه که با پیشکسوتی علما و روحانیون در ایران شکل گرفت، در نهایت مورد هجوم سکولارها قرار گرفت و انگلیسیها با کودتای رضاخانی، سکولاریسم را بر ایران حاکم ساختند.
ترویج مبانی فکری غربی در دوره پهلوی اول و دوم در ایران، به ویژه در موضوع القای تضاد و تباین بین علم و دین و ارتجاعی معرفی کردن اندیشههای مذهبی و اینکه تعالیم دینی و تمسک به آموزههای اسلامی، مانع اصلی بر سر راه توسعه و وصول به تمدن است، ذهنیت منفی نسبت به دین را در میان تحصیلکردهها روز به روز عمق بخشید.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با ماهیتی صددرصد دینی، علاوه بر ابطال نظریه مارکسیسم، لیبرال دموکراسی و اندیشه سکولارها را با چالش جدی مواجه ساخت. طرفداران مکتب سکولاریسم در ایران، بر این اعتقاد بودند که به دلیل ناتوانی ذاتی دین در اداره زندگی بشر، حکومت جمهوری اسلامی در ایران دوام نخواهد داشت و به زودی با چالش ناکارآمدی مواجه شده و به دست خود مردم ایران به زیر کشیده خواهد شد. حضرت امام خمینی (ره) با تبیین اسلام ناب محمدی (ص) و افشای چهره اسلام امریکایی، موفق شدند ملت ایران را متوجه حقیقت اسلام نموده و این اطمینان را در مردم انقلابی پرورش دهند که اگر به اسلام واقعی عمل کنیم، دنیا و آخرتمان توأمان تأمین خواهد شد.
اکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامی هستیم. پیشرفتهای شگرف در حوزههای گوناگون و اقتدار و عظمت ملت ایران در برابر دشمنانش، نشان میدهد که دین اسلام از چه ظرفیتهای بالایی برای پیشبرد زندگی جوامع بشری برخوردار است. بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال افریقا و تمایل ملتهای مسلمان برای تشکیل حکومتی دینی در کشورهای خود براساس احکام اسلام، به خاطر اثبات کارآمدی نظام دینی در ایران و آن هم در عصر حاکمیت سکولاریسم در جهان است.
کارآمدی نظام دینی در ایران اسلامی، تمامی نگاهها را متوجه آن اسلامی نموده که حضرت امام خمینی (ره) تبیین نمودند و بر اساس آن انقلاب اسلامی را شکل داده و نظام جمهوری اسلامی را بنیانگذاری کردند. در چنین شرایطی است که انقلاب اسلامی و نظام دینی برخاسته از آن به کانون الهام بخشی برای تمامی حق طلبان، آزادیخواهان و عدالتطلبان تبدیل شده و از این رهگذر به گونهای شاهد رشد و گسترش تفکر دینی در جهان هستیم که مروجین دیروز سکولاریسم، اکنون نظریه ظهور عصر پساسکولار را مطرح میسازند.
بدون تردید در این تحول بزرگ، باید حضرت امام خمینی (ره) را آغازگر عصری دانست که خود غربیها از آن با عنوان «عصر پساسکولار» یاد میکنند. از این عصر جدید در مکتب سیاسی حضرت امام (ره) با عنوان «عصر اسلام» یاد میشود. حضرت امام (ره) در بیش از دو دهه قبل با عباراتی چون، «قرن آینده، قرن اسلام است» والسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد»، از ورود بشر به عصر جدید که اصلیترین مشخصه آن توجه بشر به دین و معنویت خواهد بود، خبر داده بودند.