0

هيزم شكن

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

هيزم شكن

روزي، وقتي هيزم شكني مشغول قطع كردن يه شاخه درخت بالاي رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتي در حال گريه كردن بود، يه فرشته اومد و ازش پرسيد: چرا گريه مي كني؟ هيزم شكن گفت كه تبرم توي رودخونه افتاده. فرشته رفت و با يه تبر طلايي برگشت. 
يا اين تبر توست؟ هيزم شكن جواب داد: "نه" فرشته دوباره به زير آب رفت و اين بار با يه تبر نقره اي برگشت و پرسيد كه آيا اين تبر توست؟ دوباره، هيزم شكن جواب داد : نه. فرشته باز هم به زير آب رفت و اين بار با يه تبر آهني برگشت و پرسيد آيا اين تبر توست؟ جواب داد: آره. 
فرشته از صداقت مرد خوش حال شد و هر سه تبر را به اوداد و هيزم شكن خوش حال روانه خونه شد. يه روز وقتي داشت با زنش كنار رودخونه راه مي رفت زنش افتاد توي آب. هيزم شكن داشت گريه مي كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسيد كه چرا گريه مي كني؟ اوه فرشته، زنم افتاده توي آب 
فرشته رفت زير آب و با جنيفر لوپز برگشت و پرسيد : زنت اينه؟ هيزم شكن فرياد زد: آره! 
فرشته عصباني شد وگفت: تو تقلب كردي، اين نامرديه  
هيزم شكن جواب داد: اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. مي دوني، اگه به جنيفر لوپز "نه" مي گفتم تو مي رفتي و با كاترين زتاجونز مي اومدي. و باز هم اگه به كاترين زتاجونز "نه" ميگفتم، تو مي رفتي و با زن خودم مي اومدي و من هم مي گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من مي دادي. اما فرشته، من يه آدم فقيرم و توانايي نگهداري سه تا زن رو ندارم، و به همين دليل بود كه اين بار گفتم آره. 

نكته اخلاقي: هر وقت مردی دروغ ميگه به خاطر يه دليل شرافتمندانه و مفيده !!!!

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

یک شنبه 18 مهر 1389  12:35 PM
تشکرات از این پست
alidolati
alidolati
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1389 
تعداد پست ها : 133
محل سکونت : تهران

پاسخ به:هيزم شكن

ای کلک اینجوری خودتو گول میزنی؟

 

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند

یک شنبه 18 مهر 1389  3:59 PM
تشکرات از این پست
white
white
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 249
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:هيزم شكن

عجب زرنگی بود این هیزوم شکن به قیافش نمیخورد ولی خریت رد

در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

یک شنبه 18 مهر 1389  6:21 PM
تشکرات از این پست
masoud1138
masoud1138
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 551
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:هيزم شكن

این داستان رو من یک بار در سایت گذاشته بودم. 

 

Mahdi is my hope

وبلاگ شیفته

 

 

یک شنبه 18 مهر 1389  7:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:هيزم شكن

جالب بود و تكراري

یک شنبه 18 مهر 1389  10:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها