واحد اقتصاد تبیان زنجان-
تعریف واژگان
یک تعریف از عدالت "دادن به هرکس آنچه که مستحق آن است" میباشد. مشکل اینجاست که بدانیم "مستحق" به چه چیزی تعبیر می شود.
از نظر عملی، عدالت دسته ای اصول جهانی است که افراد را صرفنظر از فرهنگ و اجتماعی که در آن هستند، در قضاوت آنچه درست و آنچه غلط است هدایت میکند. عدالت یکی از چهار "فضایل کاردینال"، درکنار شجاعت، خودداری و احتیاط، از فلسفه اخلاقی کلاسیک است (ایمان، امید و نیکوکاری سه فضیلت مذهبی هستند).
فضایل یا عادات خوب به افراد کمک میکنند تا قابلیتهای انسانی خود را به بهترین شکل رشد دهند و درنتیجه بتوانند به علایق شخصی خود دست یافته و با هماهنگی در کنار دیگران کار کنند.
عدالت و نیکوکاری که معمولاً با هم اشتباه گرفته میشوند، معانی متفاوت دارند. نیکوکاری، روح عدالتخواهی است. عدالت پایه و بنیاد مادی نیکوکاری است.
عدالت که با قوانین و ماده برای هدایت روابط عادی و روزمره انسانها سروکار دارد، نیکوکاری با روح روابط انسانی و موارد خاصی که کاربرد سخت قوانین درست یا کافی نیست، سروکار دارد.
نیکوکاری در زمان سختیها، مصلحتهایی دارد. نیکوکاری ما را وادار میکند تا به انسانهای نیازمند کمک کنیم. بالاترین هدف نیکوکاری همان بالاترین هدف عدالت است: ارتقاء هر فرد به جایی که نیازی به نیکوکاری نداشته باشد و بتواند خود فردی نیکوکار شود.
در نیکوکاری واقعی بخشش باید بدون انتظار برگشت باشد. اما برای عدالت جایگزین نیست.
تعریف عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی عدالت اقتصادی را نیز در بر میگیرد. عدالت اجتماعی فضیلتی است که ما را در خلق روابط منظم انسانی که ما آنها را نهاد مینامیم، هدایت میکند.
درعوض، نهادهای اجتماعی اگر به درستی سازماندهی شوند، دسترسی به آنچه که برایمان خوب است، چه از نظر فردی و چه در رابطه با دیگران، را فراهم میآورد. عدالت اجتماعی مسئولیتی شخصی به هرکدام از ما وارد میکند که برای طراحی و تکمیل نهادهایمان بعنوان ابزاری برای رشد فردی و اجتماعی، با هم همکاری کنیم.
هدف اصلی عدالت اجتماعی آزاد گذاشتن افراد برای تعامل خلاقانه در کارهای نامحدود فراتر از اقتصاد، یعنی از ذهن و روح، میباشد.
تعریف عدالت اقتصادی
عدالت اقتصادی که هم بر فرد و هم نظم اجتماعی اثر دارد، اصول اخلاقی که ما را در طرح نهادهای اقتصادیمان هدایت میکنند را در بر میگیرد.
این نهادها تعیین میکنند که هر فرد چطور امرارمعاش میکند، وارد قراردادها میشود، با دیگران مبادله کالا و خدمات میکند و بطور متفاوت پایه و بنیاد مادی مستقلی برای معاش اقتصادی خود فراهم میکند
هدف غایی و نهایی همه فضایل ارتقاء حیثیت و حاکمیت انسان است.
سه اصل عدالت اقتصادی
عدالت اقتصادی نیز مانند هر سیستم دیگری شامل دروننهاد، برونگذاشت و بازخورد برای ایجاد هماهنگی و توازن بین دروننهاد و برونگذاشت میباشد.
در سیستم عدالت اقتصادی آنطور که توسط لوئیس کسلو و مورتیمر آدلر تعریف میشود، سه اصل ضروری و مستقل وجود دارد:
اصل شرکت
اصل توزیع
اصل هماهنگی
درست مثل پایههای یک سهپایه، اگر هریک از این سه اصل ضعیف شده یا وجود نداشته باشد، سیستم عدالت اقتصادی فرو خواهد ریخت.