جادهها و راهها را میتوان شریان حیاتی هر سرزمین نامید. در هر دوره از تاریخ راههای ارتباطی میان شهرها و مناطق مختلف هر كشور، نمایانگر میزان تمدن و پیشرفت آن سرزمین بوده است. در این میان نقش پلها و گذرگاههایی كه انسانها روی رودخانهها و درهها و گذرگاههای سیلاب بنا میكند، بسیار پراهمیت بوده و قدمت و نوع آنها نشاندهنده سطح علمی و هنری معماران و سازندگان آنهاست.
یكی از این پلها كه حدود 1500 سال پیش در ایران ساخته شده و هنوز بقایای آن پابرجا باقی مانده است، پل چم نمشت است كه در خط مرزی استانهای ایلام و لرستان قرار گرفته است.
این پل در چهار كیلومتری شمال درهشهر مقابل روستای چمكلان قرار دارد. نكته جالب توجه این است كه پایههای این پل امروزه در فاصله حدود 500 متری از بستر فعلی رود قرار گرفته و در میان مزارع روستاییان است؛ یعنی این كه رود خروشان و پر آب سیمره كه روزگاری دور یعنی در زمان احداث پل در دوره ساسانیان از زیر آن عبور میكرده.
پرود سیمره در حد وسط ایلام و لرستان قرار دارد و نقش مرزی طبیعی میان دو استان را بازی میكند؛ به گونهای كه در شمال این رودخانه، استان لرستان و در جنوب آن استان ایلام واقع شده و پل در بخش شمالی ساحل رود است و شاید یكی از دلایل كمتوجهی به وضعیت این پل همین مساله موقعیت آن است كه مسوولان هر استان آن را در حوزه دیگری میدانند!
به تدریج با تغییر مسیر خود از پایههای این پل جدا شده و امروزه به هیچ عنوان تماسی میان پل و آب وجود ندارد و از بد حادثه قرار گرفتن این پل بین زمینهای كشاورزی موجب شده است بهصورت ناخواسته هر سال همراه با كشت و زرع در زمینهای اطراف، بخشهایی از پل دچار آسیبدیدگی شود.
رود سیمره در حد وسط ایلام و لرستان قرار دارد و نقش مرزی طبیعی میان دو استان را بازی میكند؛ به گونهای كه در شمال این رودخانه، استان لرستان و در جنوب آن استان ایلام واقع شده و پل در بخش شمالی ساحل رود است و شاید یكی از دلایل كمتوجهی به وضعیت این پل همین مساله موقعیت آن است كه مسوولان هر استان آن را در حوزه دیگری میدانند!
به هر حال پس از پیاده شدن از خودرو برای رسیدن به پل با مانعی بزرگ به نام رود سیمره روبهرو شدم كه متاسفانه در آن حوالی هم پلی كه بتواند ما را به آن سمت برساند وجود نداشت كه احتمالا دلیل آن هم نبود روستا یا شهری در آن حوالی است.
روستاییان برای عبور از این رود راهحلی ابتكاری و عجیب و البته بسیار خطرناك ابداع كردهاند؛ یعنی آنها عرض رود را با استفاده از تیوپ باد شده تراكتور كه روی آن با تخته پوشیده شده است، طی میكنند و من هم به ناگزیر و با لطف یكی از همین كشاورزان مهربان، توانستم با این وسیله عجیب و غریب و در حالی كه دوربینم را از ترس افتادن در آب محكم در دست نگاه داشته بودم، گذر كنم!
در حال حاضر 17 پایه ستون پل به صورت مخروبه باقی مانده و هیچ شواهدی مبنی بر شكل و فرم قوسها و چشمهها دیده نمیشود.
كشاورزان محلی كه برایشان خیلی عجیب بود كسی تنها برای دیدن این پایههای سنگی به این منطقه سفر كند، در تمام مراحل عكاسی و تهیه گزارش كنجكاوانه كارهای مرا زیر نظر داشته و در پایان هم مرا به یك استكان چای داغ با طعم دود و طبیعت مهمان كردند.
در حال حاضر بقایای پایههای بیرونی پل و موج شكنهای آن بوضوح دیده میشود. كیفیت معماری پل و نوع مصالح به كار رفته و روش ساخت آن با آثار تاریخی درهشهر مطابقت دارد. این پل با خطی مستقیم به دهلیز ورودی آثار دوران ساسانی درهشهر مربوط میشود.
ابودلف جهانگیرعرب درباره این پل مینویسد: «میان سیمره و طرحان پل بزرگ زیبا و عجیبی وجود دارد كه دو برابر پل خانقین است». یاقوت حموی مولف معحم البلدان (623 ه.ق.) نیز درباره این پل نوشته است: «سیمره هم نخل و هم زیتون و هم بادام و هم برف دارد و در راه بین سیمره و دهكده مجاور آن طرحان پل عجیب و شگفتآوری است كه از عجایب پلهای عالم محسوب میشود.این پل 18 چشمه داشته و اندازه دهانه هر طاق فاصله بین دو پایه 15 متر و طول تمام پل بیش از 270 متر بوده است.»