0

مقالات اپيدميولوژي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 7 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1389; 6(4):61-65.
 
اپيدميولوژي صدمات مغزي بيماران بستري در شهر اراک
 
ابراهيمي فخار حميدرضا,زند سليمان*
 
* اراك، سردشت، مجتمع آموزشي، دانشگاه علوم پزشكي اراك، دانشكده پرستاري و مامايي
 
 

مقدمه و اهداف: صدمات مغزي ويران کننده ‌ترين نوع صدمات ناشي از حوادث است و عامل مهم مرگ و ناتواني افراد جامعه و به خصوص جوانان است. شناخت وضعيت موجود و عوامل تاثيرگذار بر صدمات مغزي اولين قدم در برنامه ‌ريزي براي کاهش آسيب ‌هاي ناشي از آن محسوب مي ‌گردد. اين مطالعه با هدف بررسي اپيدميولوژيک صدمات مغزي در بيمارستان ولي عصر اراک به انجام رسيده است.
روش کار: در اين مطالعه توصيفي با مراجعه به پرونده 1105 بيمار مبتلا به صدمات مغزي در سال ‌هاي 1384 و 1385 اطلاعات لازم درمورد شدت صدمه برحسب
(GCS) علت بستري، اطلاعات دموگرافيک ونتيجه درمان استخراج و ثبت گرديد. سپس اطلاعات حاصله با استفاده از آمار توصيفي، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
نتايج: اکثر بيماران مورد مطالعه سني کمتر از 10 سال داشتند (
%25.2) و مردان بيشتر از زنان مبتلا به صدمه مغزي شده بودند (%64.71). همچنين به طور کلي صدمه مغزي خفيف بيشترين شيوع را داشته (%81.2) و عمده ترين علت صدمات مغزي، سقوط از ارتفاع کم بود (%18.4). در طي مرحله بستري در بيمارستان 8.12 درصد ازصدمات مغزي متوسط و 1.43 درصد از صدمات مغزي شديد فوت کرده بودند.
نتيجه ‌گيري: با توجه به نتايج، ضرورت نظارت کافي بر قوانين مربوط به رعايت نکات ايمني در جامعه و آموزش آن از طريق رسانه ‌هاي عمومي و نيز بازنگري در روش ‌هاي مراقبت از بيماران با صدمات مغزي شديد مي ‌تواند موجب بهبود پيامد‌هاي ناشي از آن گردد
.

 
كليد واژه: صدمات مغزي، اپيدميولوژي، بستري، معيار کماي گلاسکو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 3 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):18-21.
 
مقايسه مدل ‌هاي بيزي پارامتريک در تحليل عوامل موثر بر ميزان بقاي بيماران مبتلا به سرطان معده
 
باغستاني احمدرضا,حاجي زاده ابراهيم*,فاطمي سيدرضا
 
* تهران، خيابان جلال آل احمد، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده علوم پزشكي، گروه آمار زيستي
 
 

مقدمه و اهداف: در اکثر تحقيقات پزشکي که هدف بررسي توزيع بقا است از روش ‌هاي کلاسيک مانند رگرسيون کاکس و مدل ‌هاي پارامتري استفاده مي‌ شود، حال آن که مدل ‌هاي بيزي مزيت ‌هايي نسبت به حالت کلاسيک دارند. هدف از مطالعه‌ حاضر، مقايسه مدل ‌هاي بيزي پارامتريک در تحليل بقاي بيماران مبتلا به سرطان معده است.
روش کار: اين تحقيق يک مطالعه همگروه تاريخي است که از طريق مراجعه به پرونده بيماران مبتلا به سرطان معده که از تاريخ دي 1382 لغايت دي 1386 در بخش گوارش بيمارستان طالقاني تهران تحت درمان بودند، انجام شد. براي بررسي عوامل موثر بر بقاي بيماران از مدل بيزي پارامتري در حالت سانسور فاصله ‌اي استفاده گرديد و معيار مقايسه براي انتخاب بهترين مدل، معيار اطلاع انحرافي
(DIC) بود.
نتايج: نتايج حاصل نشان داد ميزان بقا به سن هنگام تشخيص بيماري و اندازه تومور بستگي دارد. براي بيماراني که سن آن ‌ها هنگام تشخيص بيماري کمتر مي ‌باشد، ميزان بقا بيشتر است و در مورد بيماراني که اندازه تومور در آن ‌ها کوچک ‌تر مي‌ باشد، نيز ميزان بقا بيشتر است. بر طبق ملاک
DIC ، مدل لگ نرمال نسبت به ساير مدل‌ ها بيزي مناسب ‌ترين مدل تشخيص داده شد.
نتيجه ‌گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد که در بين مدل ‌هاي بيزي پارامتري، مدل لگ‌ نرمال قادر به برازش بهتر است. همچنين اين مطالعه نشان داد سن بيمار در زمان تشخيص و اندازه تومور از عوامل مهم مرتبط با بقاي بيماران مبتلا به سرطان معده هستند. در نتيجه در صورت تشخيص اين بيماري در سنين پايين ‌تر و مراحل اوليه پيشرفت بيماري، طول مدت بقا بيماران افزايش مي ‌يابد
.

 
كليد واژه: روش بيزي، سانسور فاصله ‌اي، مدل پارامتريک، سرطان معده، ميزان بقا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 1 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):1-7.
 
تنظيم نقشه خطر نسبي مرگ کودکان زير يک ‌سال مناطق روستايي کشور در سال 1380 و 1385: مقايسه روش ‌هاي حداکثر درستنمايي و بيزي
 
محرابي يداله*,مراغي الهام,علوي مجد حميد,مطلق محمداسماعيل
 
* تهران، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، دانشكده بهداشت، گروه اپيدميولوژي
 
 

مقدمه و اهداف: نقشه‌ بندي بيماري يا مرگ‌ مجموعه ‌اي از روش ‌هاي آماري است که با هدف به‌ دست آوردن برآوردهايي دقيق از ميزان ‌هاي بروز يا شيوع بيماري‌ ها يا مرگ به ‌كار گرفته مي ‌شوند در اين تحقيق، روش ‌هاي حداکثر درستنمايي، بيزتجربي و بيزکامل براي برآورد نقشه خطرنسبي مرگ کودکان زير يک ‌سال مناطق روستايي کشور مورد مقايسه قرار گرفت.
روش ‌‌کار: داده هاي مرگ کودکان زير يک ‌سال زيج‌ حياتي مناطق روستايي تحت پوشش دانشگاه‌ هاي علوم پزشكي کشور در سال‌ هاي 1380 و 1385 مورد تحليل قرار گرفت. برآورد پارامترهاي نقشه با استفاده از روش ‌هاي حداکثر درستنمايي، بيزتجربي (مدل پواسن گاما) و بيزکامل با به‌ كارگيري شبيه ‌سازي زنجير مارکف مونت ‌کارلو انجام شد. معيار انحراف از اطلاع براي مقايسه برازش مدل‌ هاي بيزي استفاده شد. نرم ‌افزارهاي
R، WinBUGS وArcGIS  به ‌کار گرفته شدند.
نتايج: روش بيزکامل نشان داد خطر مرگ کودکان زير يک ‌سال در مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکي سيستان و بلوچستان در سال هشتاد (
%95 Cl: 1.58-1.88) 1.73 و در سال هشتاد و پنج (%95 Cl: 1.50-1.75) 1.62 برابر متوسط کشوري بوده‌ است. در سال 1380 مناطق تحت پوشش دانشگاه‌ هاي علوم پزشکي بيرجند (45.1)، کردستان (23.1) و خراسان (21.1) و در سال 1385 بيرجند (42.1)، زنجان (39.1)، کردستان (36.1)، اردبيل (32.1)، زابل (28.1)، آذربايجان ‌غربي (18.1) و گلستان (14.1) خطر نسبي بالا و معني ‌داري داشته ‌اند (p<0.05). در سال 1380 كمترين خطر نسبي مربوط به مناطق دانشگاه علوم پزشکي تهران (%95 Cl: 0.34-0.74) 0.56 و در سال 1385 دانشگاه علوم پزشکي ايران (%95 Cl: 0.38-0.65) 0.52 بود (p<0.05).
نتيجه‌ گيري: با توجه به برازش مناسب روش بيزکامل در مقايسه با بيزتجربي و حداکثر درستنمايي، استفاده از اين روش پيشنهاد مي ‌شود.

 
كليد واژه: نقشه ‌بندي خطرنسبي مرگ، بيزتجربي، بيزکامل، حداكثر درستنمايي‏، مرگ کودکان زير يک‌ سال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 2 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):8-17.
 
شيوع مشکلات بينايي در دانش آموزان شهر شيراز سال 1387
 
يكتا عباس علي,دهقاني سيروس,استادي مقدم هادي,هرويان جواد,جعفرزاده پور ابراهيم,عظيمي عباس,يكتا ريحانه,جواهرفروش زاده علي,پدرام فر محسن,رضوان بيژن,كياست فرد نيكو,خبازخوب مهدي*
 
* تهران، خيابان ولي عصر، بالاتر از ظفر، سر خيابان اسفندياري، بيمارستان چشم پزشكي نور، مركز تحقيقات چشم پزشكي نور
 
 

مقدمه و اهداف: با توجه به اهميت بينايي در دانش ‌آموزان و كمبود آمارهاي مربوط به مشكلات بينايي اين مطالعه با هدف تعيين شيوع عيوب انكساري، آنيزومتروپيا، آمبليوپي و استرابيسموس در دانش‌ آموزان شهر شيراز صورت گرفت.
روش كار: اين مطالعه مقطعي بوسيله نمونه ‌گيري خوشه ‌اي تصادفي در دانش آموزان شاغل به تحصيل در سال 87-1386 شهر شيراز صورت گرفت. پس از مصاحبه معاينات اندازه ‌گيري ديد، رفرکشن غير سيکلوپلژيک (براي دانش آموزان دبيرستان) و سيکلوپلژيک (براي دانش آموزان راهنمايي) و معاينات ديد دو چشمي در نمونه ‌هاي مورد مطالعه انجام گرفت
.
نتايج: 2683 نفر از 3065 دانش ‌آموز انتخاب شده در مطالعه شرکت کردند (
06.86%= ميزان پاسخ). شيوع ميوپي و هايپروپي در دانش آموزان ابتدايي و راهنمايي به ترتيب (%95 Cl: 3.52-6.19) %4.85 و (%95 Cl: 3.52-6.02) %4.64 بود. 19.22% دانش آموزان دبيرستاني ميوپ و  %95 Cl: 6.64-16.04) %11.4) هايپروپ بودند. ميوپي و هايپروپي در دانش آموزان ابتدايي و راهنمايي با سن رابطه معني ‌داري داشتند. 51.2% از دانش آموزان آنيزومتروپ و 31.2% (%95 Cl: 1.51-3.11) آمبليوپ بودند. شيوع استرابيسموس 83.1% (%95 Cl: 1.15-2.50) بود.
نتيجه ‌گيري: شيوع نزديک بيني در دانش ‌آموزان شيراز نسبت به كشورهاي همسايه نسبتا بالاست، با اين حال دوربيني از مقدار متوسطي برخوردار است. ميزان شيوع آمبليوپي، آنيزومتروپيا و استرابيسموس در دانش ‌آموزان شيراز تقريبا نزديک به ساير گزارشات است.

 
كليد واژه: عيوب انکساري، تنبلي چشم، استرابيسموس، دانش آموزان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 4 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):22-27.
 
مقايسه مدل شبكه عصبي مصنوعي و رگرسيون پارامتري در پيش ‌بيني بقاي بيماران مبتلا به سرطان معده
 
بيگلريان اكبر*,حاجي زاده ابراهيم,كاظم زاده انوشيروان
 
* تهران، اوين، بلوار دانشجو، خيابان كودكيار، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، گروه آمار زيستي
 
 

مقدمه و اهداف: يكي از روش ‌هاي تحليل داده‌ هاي بقا، استفاده از مدل ‌هاي پارامتري است كه در آن بايد توزيع زمان بقا مشخص باشد. در چند دهه اخير، از مدل شبكه عصبي مصنوعي نيز براي پيش‌ بيني داده ‌هاي بقا استفاده شده است. هدف اين مطالعه، پيش ‌بيني بقاي بيماران مبتلا به سرطان معده به کمک دو مدل پارامتري و مدل شبکه عصبي مصنوعي است.
روش کار: طي سال‌ هاي 1381 لغايت 1385، تعداد 436 بيمار مراجعه كننده با تشخيص قطعي سرطان معده که در بخش گوارش بيمارستان طالقاني تحت عمل جراحي قرار گرفتند به صورت هم گروه تاريخي مطالعه شدند. داده ‌ها به تصادف به دو گروه آموزشي و آزمايشي تقسيم شدند. براي تحليل داده ‌ها از يک مدل پارامتري مناسب (از بين مدل‌ هاي نمايي، وايبول، نرمال، لگ نرمال، لجستيک و لگ لجستيک) و مدل شبکه عصبي مصنوعي سه لايه استفاده شد. براي مقايسه پيش‌ بيني‌ هاي دو مدل، از سطح زير منحني مشخصه عملکرد، صحت کلاس ‌بندي و شاخص هماهنگي استفاده شد
.
نتايج: صحت پيش ‌بيني مدل شبکه عصبي برابر
45.79 درصد و مدل پارامتري مناسب (وايبول) برابر 97.73 درصد گرديد. سطح زير منحني مشخصه عملکرد براي مدل شبکه عصبي و پارامتري وايبول به ترتيب برابر 5.81 درصد و 8.74 درصد به دست آمد.
نتيجه‌ گيري: مدل شبکه عصبي مصنوعي نسبت به مدل پارامتري پيش‌ بيني ‌هاي بهتري نتيجه داد. لذا بكارگيري اين نوع مدل ‌ها در زمينه پيش ‌بيني بقا پيشنهاد مي ‌شود. اين امر در تحقيقات مرتبط با حوزه سلامت و به خصوص در تخصيص منابع درماني لازم براي افراديکه پرمخاطره پيش‌ بيني مي ‌شوند بسيار با اهميت است
.

 
كليد واژه: تحليل بقا، پيش ‌بيني، مدل پارامتري، شبکه عصبي مصنوعي، سرطان معده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 5 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):28-34.
 
بررسي يک اپيدمي وبا در شهرستان کرج در سال 1387
 
براتي حجت اله,گل محمدي علي,مومني عيسي,مرادي قباد*
 
* تهران، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت، گروه آمار و اپيدميولوژي
 
 

مقدمه و اهداف: وبا همواره به عنوان تهديدي براي سلامت عمومي کشورهاي فقير و در حال توسعه سراسر دنيا محسوب مي ‌شود. هرساله اپيدمي ‌هايي از وبا در دنيا رخ مي‌ دهد و در ايران نيز طغيان ‌هايي از اين بيماري در طي سال ‌هاي گذشته در نقاط مختلف کشور گزارش شده است. هدف اين پژوهش بررسي اپيدمي و ارتباط بروز بيماري با عوامل خطرساز آن به منظور شناسايي عوامل خطر آن و البته با هدف کاربردي کنترل اپيدمي در همان زمان بوده است.
روش كار: اين مطالعه، يک مطالعه مورد - شاهدي
(case control) به منظور بررسي اپيدمي (outbreak investigation) مي‌ باشد. 54 مورد بيمار مبتلا به وباي تشخيص داده شده بر اساس نتايج آزمايشگاهي با 106 شاهد از همسايه ‌هاي بيماران که از نظر گروه سني و جنسي همسان شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتايج: در طي بروز اپيدمي وباي کرج درسال 1387در مجموع 54 مورد کشت مدفوع از نظر ويبريو کلرا، سروتايپ اينابا، مثبت اعلام گرديد. بر اساس نتايج اين مطالعه نسبت شانس براي عوامل خطر مصرف سبزيجات و ميوه‌ جات
35.3 و مصرف يخ کارخانه ‌اي 43.4 بدست آمد.
نتيجه ‌گيري: مصرف ميوه و سبزيجات و مصرف يخ کارخانه ‌اي دو عامل خطر بروز وبا در طي اين طغيان بودند. در همان زمان از سبزيجات مصرفي در زمان اپيدمي در سطح شهرستان نيز نمونه برداري بعمل آمد که بعضي ازنمونه سبزيجات از نظر ناگ
(NAG) مثبت بودند. در اپيدمي ‌هاي وبا در ايران بايد کنترل سبزيجات وروش آبياري آن‌ ها و آب مصرفي کارخانه ‌هاي يخ ‌سازي مورد توجه جدي قرار گيرد. با توجه به نقش اين عوامل درچند اپيدمي وبا و بيماري ‌هاي روده ‌اي ديگر در کشور درسال ‌هاي گذشته، به منظور پيشگيري از طغيان ‌هاي در آينده، بايد برنامه هايي براي بهداشتي کردن اين موارد در کشور به عمل آيد.

 
كليد واژه: اپيدمي، وبا، کرج، بررسي اپيدمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 6 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):35-49.
 
مقايسه اثر عوامل خطر شاخص توده بدني، مرحله‌ پاتولوژيک و عوامل وراثتي بر بقا بين سرطان ‌هاي کولون و رکتال: مدل شکنندگي مخاطره ‌هاي رقيب
 
اصغري جعفرآبادي محمد,حاجي زاده ابراهيم*,كاظم زاده انوشيروان,فاطمي سيدرضا
 
* تهران، تقاطع جلال آل احمد و چمران، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده علوم پزشكي، گروه آمار زيستي
 
 

مقدمه و اهداف: عوامل تشخيصي سرطان کورکتال درک دقيقي از دو سرطان کولون و رکتوم و عوامل مخاطره‌ موثر بر آن فراهم نمي ‌کند. هدف از ‌اين مطالعه، مقايسه‌ عوامل خطر موثر بر بقاي بيماران بين سرطان‌ هاي فوق است.
روش کار: داده‌ هاي 1219 بيمار مبتلا به سرطان‌ هاي کولون و رکتال به تشخيص گزارش پاتولوژي مرکز تحقيقات گوارش و بيماري‌ هاي کبد دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، طي دي ‌ماه 1383 تا مهرماه 1387، با مدل شکنندگي بقاي پارامتري، تحليل شدند
.
نتايج: در تحليل يک متغيره، براي سن حين تشخيص، جنسيت، وضعيت تاهل، نژاد و سطح تحصيلات، بقاي بيماران مبتلا به سرطان کولون بين تقريبا نصف تا حدود يک‌ چهارم برابر و براي شاخص‌ توده‌ بدني
(BMI: Body Mass Index) ، سابقه‌ مصرف الکل، بيماري التهابي روده (IBD: Inflammatory Bowel Disease)، سابقه‌ فاميلي ابتلا به سرطان و مرحله‌ي پاتولوژيک تومور به صورت معني‌ داري (بين 0.12 تا 0.56 برابر) کوتاه ‌تر از بيماران مبتلا به سرطان رکتال حاصل شد. در تحليل چند متغيره براي سن حين تشخيص، تفاوت معني ‌داري بين کولون و رکتوم مشاهده شد، اما براي عواملBMI ، سابقه‌ مصرف الکل و IBD و مرحله‌ پاتولوژيک اين تفاوت معني ‌دار نبود. وضعيت بقاي تعديل شده و بقاي 1، 2، 3، 4 و 5 ساله‌ بيماران مبتلا به سرطان رکتال بهتر از وضعيت بقاي بيمارن مبتلا به سرطان کولون بود.
نتيجه ‌گيري: براي عوامل خطر مورد بررسي، بين کولون و رکتوم تفاوت وجود دارد، بنابراين اطلاعات حاصل از ارزيابي اختصاصي کولون و رکتوم مي‌ تواند در مطالعه‌ مکانيسم ‌هاي مولکولي، طراحي کارآزمايي ‌هاي باليني، تشخيص بهتر بيماري و يا تجويز درمان مطلوب و اختصاصي مفيد باشد
.

 
كليد واژه: کولون، رکتال، عوامل تشخيصي، بقا، شکنندگي، مخاطره ‌هاي رقيب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 7 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):50-56.
 
فراواني ضايعات مخاط نرم دهان در مراجعه كنندگان به بخش بيماري ‌هاي دهان دانشکده دندانپزشکي تبريز در سال 1386
 
اربابي كلاتي فاطمه*,علوي وجيهه
 
* زاهدان، دانشكده دندانپزشكي، بخش بيماري هاي دهان
 
 

مقدمه و اهداف: هدف از اين مطالعه تعيين ميزان فراواني ضايعات مخاط نرم دهان در مراجعه کنندگان به بخش بيماري هاي دهان دانشکده دندانپزشکي تبريز بود.
روش كار: اين مطالعه مقطعي توصيفي است كه به روش نمونه ‌گيري متوالي به شيوه پواسن انجام گرفت. مراجعه کنندگان به کلينيک بيماري ‌هاي دهان دانشکده دندانپزشکي تبريز طي بهار 1386، معاينه شدند و پرسشنامه براي آن‌ ها تکميل گرديد
.
نتايج: مراجعه کنندگان 802 نفر
29.29 درصد مرد و 07.70 درصد زن بودند.متوسط سني آنها 25.12±68.32 بود. 8.80 درصد از مراجعه کنندگان ضايعه دهاني داشتند 2.19 درصد داراي مخاط دهاني سالم بودند، 60.21 درصد افرادي که با ضايعه دهاني، به کنترل و پيگيري نياز داشتند. از ميان وضعيت‌ هاي پاتولوژيک تشخيص داده شده بيشترين ضايعات: انکيلوگلوسيا (7.29 درصد)، زبان شياردار (7.25 درصد) و زبان باردار (7.23 درصد) بودند.
نتيجه ‌گيري: تعداد زيادي از مراجعه کنندگان از ضايعات دهاني خود که نياز به پيگيري داشت مطلع نبودند و اين مساله تاکيد بر معاينات دوره ‌اي دهاني همانند معاينات دنداني توسط متخصصين را نشان مي ‌دهد
.

 
كليد واژه: فراواني، ضايعات دهان، مخاط نرم، تبريز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 5 : اپيدميولوژي ايران تابستان 1389; 6(2):32-38.
 
بررسي تاثير زلزله و هزينه هاي پيشگيري بر ميزان بروز ليشمانيوز پوستي در شهرستان بم مبتني بر تجربه طبيعي
 
افلاطونيان محمدرضا*,شريفي ايرج,رنجبر ليلا
 
* كرمان، دانشكده پزشكي، مركز تحقيقات ليشمانيوز
 
 

مقدمه و اهداف: بعد از زلزله پنجم دي ماه 1382 بم، ليشمانيوز پوستي نگراني زيادي براي مردم و مسوولين فراهم نمود. اين مطالعه با هدف تعيين تاثير زلزله و هزينه هاي پيشگيري در ميزان بروز بيماري انجام گرفت.
روش کار: اين تحقيق از نوع مطالعات مبتني بر مداخله طبيعي است. متوسط هزينه هاي پيشگيري به ازا هر نفر طي يک سال قبل و سال هاي بعد از زلزله مشخص و ميزان ابتلاي ليشمانيوز پوستي از سه سال قبل از زلزله در مناطق مداخله (هزينه شده) و شاهد (هزينه نشده) تعيين گرديد. اطلاعات جمع آوري شده با آمار توصيفي و مقايسه نسبت ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت
.
نتايج: زلزله ميزان بروز و فراواني بيماري را تا
5.2 برابر افزايش داده است، هزينه هاي پيشگيري تاثير معني داري در کنترل بيماري نداشته و متوسط سالانه آن به ازا هر نفر بعد از زلزله قريب به 20000 ريال بوده است. در مجموع بيش از 6 ميليارد ريال در بخش پيشگيري طي سه سال بعد از زلزله بم هزينه شده است. در حاليکه هزينه سرانه پيشگيري قبل از زلزله کمتر از %5 بعد از زلزله بوده است.
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان مي دهد که اقداماتي مانند سم پاشي، استفاده از پشه بند و توري آغشته به سم به ويژه در حوادث شديد تاثير چنداني در کنترل بيماري ندارند. به نظر مي رسد مناسب ترين روش براي کنترل ليشمانيوز پوستي نوع شهري آموزش، بيمار يابي و درمان بيماران باشد.

 
كليد واژه: زلزله، ليشمانيوز پوستي، مداخله طبيعي، هزينه هاي پيشگيري، بم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 

 8 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1389; 6(3):57-61.
 
بررسي شيوع و عوامل مرتبط با آسيب ‌هاي ناشي از سرسوزن و اشياي تيز و برنده در كاركنان مراكز آموزشي - درماني اروميه در نيمه اول سال 1387
 
غلامي علي,سالاري لك شاكر*,علي نيا طاهره,نژادرحيم رحيم
 
* اروميه، دانشگاه علوم پزشكي اروميه
 
 

مقدمه و اهداف: آسيب ‌هايي که به وسيله سرسوزن‌ ها و اشيا تيز و برنده ايجاد مي ‌شوند از جمله خطرات شغلي مهم براي کارکنان بهداشتي - درماني به شمار مي ‌رود. اين مطالعه با هدف بررسي ميزان شيوع و عوامل مرتبط با آسيب ‌هاي ناشي از سرسوزن و اشياي تيز و برنده در كاركنان مراكز آموزشي درماني شهر اروميه انجام شده است.
روش کار: اين مطالعه به صورت مقطعي و بر روي 400 نفر از کارکنان مراکز آموزشي درماني اروميه انجام شده است، نمونه ‌ها به صورت تصادفي ساده از بين کارکنان انتخاب شده ‌اند. براي تجزيه و تحليل داده ‌هاي جمع‌ آوري شده، از روش ‌هاي آماري توصيفي و تحليلي استفاده گرديد. جهت انجام تجزيه تحليل داده ‌ها از نرم افزار
SPSS16 استفاده شد.
نتايج: ميزان شيوع آسيب در نمونه مورد مطالعه
8.26%، در زنان 28.28% و در مردان 16.24% بود. از نظر نوع وسيله، سرسوزن و سوزن انژيوکت به ترتيب با 3.47% و 9.19% بيشترين ميزان آسيب را ايجاد کرده بودند. ميانگين سني افراد اسيب ديده نسبت به ديگر افراد کمتر است که اين اختلاف از نظر آماري معني‌ دار بود.
نتيجه ‌گيري: نتايج اين مطالعه نشان مي‌ دهد که ميزان شيوع آسيب ‌هاي ناشي از سرسوزن و اشيا تيز و برنده در مراکز آموزشي درماني اروميه در سطح نسبتا بالايي قرار دارد
.

 
كليد واژه: شيوع، سرسوزن، اشيا تيز و برنده، آسيب، اروميه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 7 : اپيدميولوژي ايران تابستان 1389; 6(2):48-55.
 
اثر تزريق مداوم (اينفيوژن) دوز پايين کتامين بر تغييرات هموديناميک در جراحي پيوند عروق کرونر
 
اخلاق سيدهدايت اله,ضيغمي داوود,علي پور عباس*,مقصودي بهزاد,عظمتي سيمين,الهياري الهه,هادوي سيدمحمدرضا
 
* شيراز، دانشگاه علوم پزشكي شيراز، دانشكده بهداشت و تغذيه
 
 

مقدمه و اهداف: باي پاس قلبي ريوي غالبا سبب به وجود آمدن واکنش هاي هورموني و استرسزا و متعاقب آن تغييراتي در هموديناميک و خونرساني بافت ها مي گردد. هدف از اين مطالعه تعيين اثر دوز پايين کتامين به صورت تزريق مداوم، بر روي ثبات هموديناميکي بيمار پس از جراحي بوده است.
روش کار: در اين کار آزمايي باليني دوسوکور
50 بيمار، که کانديد عمل جراحي تعويض عروق کرونر با استفاده از پمپ قلبي ريوي بودند، بصورت تصادفي در دو گروه قرار گرفتند که يک گروه 1.25 mcg / kg / min کتامين (گروه کتامين، (n=25  و گروه ديگر نرمال سالين (گروه کنترل،(n=25  را بصورت تزريق مداوم از زمان شروع بيهوشي تا 48 ساعت پس از عمل دريافت کردند. مقياس هاي نشانگرهاي هموديناميک در زمان هاي قبل، 4، 24 و 48 ساعت پس از عمل جراحي با استفاده از آزمون آناليز واريانس با تکرار مشاهدات مورد ارزيابي قرار گرفتند.
نتايج: روند تغييرات پارامترهاي مورد بررسي در زمان هاي قبل،4 ، 24 و 48 ساعت بعد از عمل جراحي براي پارامترهاي فشار خون سيستوليک (p=0.0001)، دياستوليک (P=0001)، تعداد ضربان قلب (p=0.004)، فشار وريد مرکزي (P=0001) و لاکتات (p=0.035) در گروه کتامين و دارونما با يکديگر تفاوت آماري معناداري داشتند بطوريکه در مجموع سبب کاهش خونرساني بافتي گرديد.
نتيجه گيري: تزريق مداوم دوز کم کتامين حين عمل جراحي تعويض عروق کرونر و
48 ساعت پس از آن نه تنها سبب بهبود اختلالات هموديناميکي نمي شود بلکه مي تواند خونرساني بافتي را تا حدودي کاهش دهد.

 
كليد واژه: کتامين، تغييرات هموديناميک، جراحي عروق کرونر، لاکتات، پرفيوژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 2 : اپيدميولوژي ايران تابستان 1389; 6(2):7-15.
 
بررسي عوامل تسهيل کننده و بازدارنده انجام فعاليت فيزيکي در سالمندان شهر تهران
 
صالحي ليلي*,تقديسي محمدحسين,قاسمي همايون,شكروش بهجت
 
* دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت، گروه آموزش بهداشت و ارتقا سلامت
 
 

مقدمه و اهداف: اهميت فعاليت جسماني مطلوب به عنوان يک عامل بازدارنده و کاهنده خطر در سالمندان کاملا مشخص است. بررسي حاضربه منظور تعيين عوامل تسهيل کننده و بازدارنده فعاليت جسماني در سالمندان عضو کانون هاي سالمندي شهرتهران در سال 1387 انجام گرفت.
روش کار: اين مطالعه مقطعي با استفاده از تکنيک مصاحبه ساختمند و با استفاده از پرسشنامه چند قسمتي بر روي
400 سالمند انجام پذيرفت. نمونه گيري بصورت دومرحله اي با استفاده از روش تصادفي سيستماتيک انجام گرفت تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
نتايج: ميانگين سني افراد مورد مطالعه 4.49±64.07 سال بود که 53 درصد زندگي بدون تحرک داشتند و 30.25 درصد درمرحله پيش تامل، 12.75 درصد درمرحله تامل، 27.25 درصد آمادگي، 6.25 درصد عمل و 23.5 درصد بودند. از تنبلي و ملاقات با تعداد بيشتري از افراد به ترتيب به عنوان مهم ترين عامل بازدارنده و تسهيل کننده نام برده شد. سالمندان متاهل، جوانتر، با شاخص توده بدني کمتر و سابقه قبلي انجام ورزش و بدون بيماري مزمن فعاليت جسماني بيشتري داشتند. آناليز رگرسيون نشان داد که دانش ورزشي و منافع درک شده بيشتر و خود کارآمدي بالاتر باعث حرکت افراد در طول مراحل آمادگي رفتار مي گردند.
نتيجه گيري: يافته هاي اين مطالعه نشان داد که عوامل فراوني بر فعاليت جسماني در افراد سالمند موثر است. درک اين عوامل به آموزش دهندگان و ساير متخصصين سلامت در طراحي برنامه هاي مداخلاتي مناسب کمک مي کند.

 
كليد واژه: عوامل تسهيل کننده و بازدارنده، فعاليت جسماني، سالمند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 1 : اپيدميولوژي ايران تابستان 1389; 6(2):1-6.
 
مقايسه روش شناسي تحليل مورد - شاهدي لانه گزيده و هم گروهي بر روي داده هاي مربوط به بيماري سل شهرستان: يک تجربه
 
هلاكويي ناييني كورش,استوار افشين,دانش احمد,ساجدي نژاد سيما,قاليچي ليلا,مرادي قباد,منصورنيا محمدعلي*,هاشمي نظري سيدسعيد
 
* تهران،خيابان پورسينا، دانشگاه علوم پزشكي وخدمات بهداشتي درماني تهران ، دانشكده بهداشت،گروه اپيدميولوژي وامارزيستي
 
 

مقدمه و اهداف: مطالعه مورد شاهدي لانه گزيده به عنوان جايگزيني کارا براي مطالعه کوهورت داراي محبوبيت است. هدف از اين مطالعه مشخص کردن نحوه نمونه گيري مورد – شاهدي لانه گزيده از مجموعه دادهاي يک کوهورت در يک نمونه از داده هاي نظام سلامت کشور و مقايسه برآوردهاي شاخص رابطه و واريانس آن ها در آناليزهاي مناسب براي هريک از داده ها است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روي نمونه اي از داده هاي دفتر سل شهرستان هاي يک دانشگاه در يک فاصله زماني
1381 تا  276) 1384نفر) انجام شد. در تجزيه و تحليل با رويکرد همگروهي از روش Cox Regression استفاده شد. براي انجام تجزيه و تحليل با رويکرد مورد شاهدي لانه گزيده، در زمان بروز هر مورد مرگ، سه نمونه تصادفي از بين کساني که دچار پي آمد نشده اند انتخاب شد و داده ها با روش  Conditional logistic Regressionتجزيه و تحليل شد.
نتايج: نتايج تجزيه و تحليل هر دو رويکرد نشان داد که جنسيت، محل سکونت و سن بر روي رخداد مرگ تاثيري نداشته و متغير گروه درماني تنها متغيري است که بر روي رخداد مرگ تاثير معني داري دارد. براي متغيرهاي دو حالتي و با اثر ناچيز مانند جنسيت و محل سکونت، کارآيي نسبي مطالعه مورد - شاهد لانه گزيده در حدود 75 درصد است.
نتيجه گيري: نتايج تجربي مطالعه حاضر نشان مي دهد که مطالعه مورد - شاهد لانه گزيده علاوه بر راحت و مقرون به صرفه بودن، داراي اعتباري قابل قياس با آناليز کوهورت اصلي در برآورد rate ratio و واريانس آن است.

 
كليد واژه: آناليز همگروهي، مورد شاهد لانه گزيده، سل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

3 : اپيدميولوژي ايران تابستان 1389; 6(2):16-24.
 
بررسي شيوع اختلالات رواني در جمعيت عمومي شهر کاشان در سال 1387
 
احمدوند افشين,سپهرمنش زهرا*,قريشي فاطمه,عصاريان فاطمه,موسوي سيدغلام عباس,ساعي رضوان,اعتصام فرناز
 
* كاشان، خيابان اباذر، بيمارستان اخوان
 
 

مقدمه و اهداف: سلامت روان يکي از مهم ترين موضوعات سلامت عمومي است و سهم عمده اي در کاهش بار کلي اختلالات دارد. مطالعه حاضر به منظور ارزيابي شيوع نقطه اي اختلالات رواني در افراد 18 ساله و بالاتر شهر کاشان انجام گرفته است.
روش کار: اين مطالعه توصيفي مقطعي با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي انجام شد. از پرسشنامه سلامت عمومي  (GHQ-28)و مصاحبه باليني جهت ارزيابي استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون آماري X2،OR  تحليل شدند.
نتايج: شيوع اختلالات رواني در کاشان 29 درصد بدست آمد که در زنان %35.5 و در مردان %21.2 بود. اختلالات خلقي (%9.3) و اضطرابي (%4.7) به ترتيب از شايع ترين اختلالات بودند. از 505 نفر فرد مبتلا به اختلال رواني، (%32.1) اختلالات خلقي، (%25.6) اختلالات اضطرابي، (%4.2) اختلالات سايکوتيک، (%3.4) اختلالات عصب شناختي، (%3.4) اختلالات تجزيه اي، (%32.7) داراي ساير اختلالات رواني بودند و %7.8 آن ها بيش از يک اختلال داشتند. بيشترين شيوع اختلال رواني در افراد 56 تا 65 سال %35.8 و افراد همسر فوت شده با %35.8 و افراد بي سواد با %42.8 و افراد بيکار %38.8 بود. رابطه بين جنس، سطح تحصيلات، شغل، وضعيت تاهل و غيره با اختلال رواني معنادار بدست آمد.
نتيجه گيري: اين تحقيق نشان مي دهد که اختلالات روانپزشکي در کاشان از ميزان قابل توجهي برخوردار است بنابراين برنامه هاي پيشگيري و درمان اختلالات رواني در اين شهر مخصوصا در گروه هاي پرخطر از اولويت هاي مهم به شمار مي آيد.

 
كليد واژه: شيوع، اختلالات رواني، پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ - 28)، مصاحبه باليني، کاشان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 4 : اپيدميولوژي ايران تابستان 1389; 6(2):25-31.
 
پيش بيني روند نارسايي کليه در بيماران با اختلال عملکرد مزمن کليه پيوندي
 
خلخالي حميدرضا,حاجي زاده ابراهيم*,كاظم نژاد انوشيروان,غفاري مقدم علي
 
* تهران، پل نصر، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده پزشكي، گروه آمار زيستي
 
 

مقدمه و اهداف: از نظرباليني، بيماران با اختلال عملکرد مزمن کليه پيوندي، سير پيشرونده اي در تخريب کليه دارند و طي 5 مرحله به رد پيوند مي رسند. پيش بيني اين روند مورد علاقه نفرولوژيست ها است. در اين مقاله اين فرآيند را با دو توزيع احتمال ارلانگ و هپيو – نمايي به عنوان توزيع هاي فاز - نوع، مطالعه کرديم.
روش کار: در يک مطالعه تک مرکزي گذشته نگر،
214 بيمار با اختلال عملکرد مزمن کليه پيوندي مراجعه کننده به بيمارستان امام علوم پزشکي اروميه طي سال هاي 1376 تا 1384 بررسي گرديد. عملکرد کليه باشاخص GFR ارزيابي شد و برمبناي راهنماي باليني NKF  و  KCOQIطبقه بندي گرديد.
نتايج: در اين بيماران، خطر گذر از مرحله 1 به 2 برابر 0.0378، براي مرحله 2 به 3 برابر 0.04، براي مرحله 3 به 4 برابر 0.0458 و مرحله 4 به 5 برابر 0.0541 با ازا هر ماه انتظار در آن مرحله است. ميانگن و ميانه زمان انتظار براي رد پيوند به ترتيب 91.63 و 84 ماه برآورد شد احتمال بقا پيوند تا ماه هاي 18 ام، 58 ام، 118 ام و 155 ام بعد از پيوند به ترتيب 0.99، 0.75، 0.25 و 0.10 است.
نتيجه گيري: يافته هاي اين روش تحليل آماري، کاملا با تئوري ها پيرفيلتراسيون در بيماران مزمن کليوي تطابق دارد و اطلاع بيشتري از فرآيند ديناميکي بيماري مي دهد که در فهم پاتولوژي بيماري و مديريت بهتر آن کمک مي کند.

 
كليد واژه: توزيع فاز، نوع، توزيع هپيو – نمايي، بقا پيوند، بيماران پيوند کليه، اختلال عملکرد مزمن کليه پيوندي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:22 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها