0

مقالات اپيدميولوژي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 2 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):11-19.
 
تاثير عوامل مربوط به باروري بر خطر بروز سرطان پستان، يک مطالعه مورد– شاهد
 
ياوري پروين*,موسوي زاده ميراحمد,خدابخشي رضا,مدني حسين,محرابي يداله
 
* گروه بهداشت و پزشکي اجتماعي، دانشکده پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، تهران
 
 مقدمه و اهداف: سرطان پستان در اکثر نقاط جهان از جمله شايع ترين سرطان هاي زنان به شمار مي آيد و ميزان بروز آن در بين زنان ايراني در حال افزايش است. به گونه اي که به نظر مي رسد سن بروز اين بيماري در ايران نسبت به کشورهاي غربي پايين تر باشد. پژوهش حاضر يک مطالعه مورد– شاهد است که منظور تعيين اثر عوامل مربوط به باروري در ايجاد سرطان پستان در زنان ايراني طراحي شده است.
روش کار: اين مطالعه در سال 1383 در بيمارستان شهداي تجريش (دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي) و با شرکت 303 بيمار مبتلا به سرطان پستان و همين تعداد افراد غير مبتلا به اين بيماري انجام شد. افراد مبتلا يا گروه مورد (
case) از طريق بخش انکولوژي بيمارستان شهدا شناسايي و گروه شاهد (control) از بين مراجعين به درمانگاه هاي سرپايي با بيماران بستري در ساير بخش هاي همين مرکز انتخاب شدند. اين افراد از نظر سن مورد همسان سازي (matching) قرار گرفتند و از تمامي آنان رضايت براي شرکت در مطالعه گرفته شد. اطلاعات باروري و جمعيت شناختي افراد طي مصاحبه حضوري و تکميل پرسش نامه جمع آوري شدند. تجزيه و تحليل داده ها با به کارگيري نسبت هاي شانس و حدود اطمينان 35% و نيز مدل رگرسيون لجستيک انجام گرفت.
نتايج: ميانگين و انحراف معيار سن در دو گروه مورد و شاهد به ترتيب
9.8 48.8 ± سال و 50.2 ± 11.1 سال بود ( دامنه تغييرات 24-84 سال). در آناليزهايي که از نوع رگرسيون لجستيک چند متغيره بود مشخص شد سن زنان هنگام اولين زايمان و تعداد زايمان هاي منجر به تولد نوزاد زنده (live birth)، زناني که هرگز ازدواج نکرده اند، زناني که دوران پس از يائسگي را سپري مي کنند و نيز کساني که سابقه مصرف قرص هاي ضد بارداري يا تابش اشعه X به قفسه سينه در فاصله سنين نوجواني تا 30 سالگي را دارند، بيشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان هستند.
نتيجه گيري: بر اساس اين يافته ها توصيه مي شود که زنان داراي اين نوع عوامل خطر نسبت به مراقبت هاي لازم براي تشخيص زودرس، به موقع اقدام کنند.
 
كليد واژه: سرطان پستان، مطالعه مورد– شاهد، باروري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 4 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):27-32.
 
عوامل موثر بر سوء تغذيه کودکان 6 تا 30 ماهه تحت مراقبت مراکز بهداشتي استان هرمزگان
 
هلاكويي ناييني كورش*,فتوحي اكبر,برهاني مهرداد,پويا بهزاد
 
* تهران، دانشگاه علوم پزشکي تهران، انستيتو تحقيقات بهداشتي
 
 مقدمه و اهداف: سوء تغذيه به عنوان يکي از مشکلات بهداشتي در کشورمان مطرح است و بررسي کشوري رشد در سال 1377 نشان داد که 800.000 کودک دچار نوع متوسط و شديد انواع کم بود وزن هستند. يکي از مناطق اصلي شيوع اين مشکل استان هرمزگان است و لازم است عوامل موثر و ريسک فاکتورهاي کم وزني در کودکان زير 5 سال اين منطقه بررسي و تعيين شود.
روش کار: در اين مطالعه مقطعي 1725 نمونه انتخاب و آناليز بر حسب کم وزني، به عنوان متغير وابسته، به روش مورد– شاهد انجام شد. اطلاعات لازم توسط پرونده بهداشتي خانوار و مصاحبه با والدين کودک جمع آوري شد. رابطه 21 متغيري که به عنوان عوامل خطر يا نقش مخدوش کنندگي و يا متغير زمينه اي مطرح بودند، با متغير کم بود وزن بر اساس شاخص امتياز استاندارد شده وزن مناسب براي سن يا
WAZ (Weight for Age Z-score) تعيين شد.
نتايج: در اين مطالعه، شغل پدر با
P<0.04، سطح تحصيلات والدين، فاصله بين دو زايمان، سکونت در شهر يا روستا (همگي با P<0.001) و بعد خانوار P<0.004 و عدم آشنايي مادر با منحني پايش رشد کودک با P<0.03، با کم وزني براي سن رابطه نشان دادند. از نظر سني ميانگين سن کودک مورد 2.3 ماه بيش از گروه شاهد بود (P<0.001) دو متغير استفاده از مهد کودک (P<0.005) و سابقه مثبت واکسيناسيون (P<0.018) هم اثر پيش گيري کننده خود را بر کم وزني براي سن مشخص کردند از نظر ساير متغيرهاي مورد مطالعه تفاوت معني داري در گروه مورد و شاهد به دست نيامد.
نتيجه گيري: کودکان خانوارهاي کم سواد، کارگر، کشاورز و خانواده هاي پر تعداد و روستايي که مادران خانواده با منحني رشد آشنايي ندارند و يا امکان استفاده از مهد کودک را ندارند، در معرض خظر سوء تغذيه هستند. اين متغيرها به شدت تحت تاثير وضعت اقتصادي و بيانگر جايگاه خاص فقر اقتصادي در سوء تغذيه اطفال منطقه هستند. از طرفي ايمن سازي کامل و آموزش منحني رشد کودک توسط مراکز بهداشتي اثر حفاظتي خود را در بروز سوء تغذيه نشان داده اند.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 5 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):33-39.
 
پي آمدهاي نامطلوب متعاقب ايمن سازي با واکسن سه گانه (DTP) و عوامل موثر بر آن در کودکان زير 7 سال شهرستان کرمانشاه: يک مطالعه هم گروهي
 
كرمي منوچهر,هلاكويي ناييني كورش*,رحيمي عباس,فتوحي اكبر,افتخاراردبيلي حسن
 
* گروه اپيدميولوژي و آمار زيستي، دانشکده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران
 
 

مقدمه و اهداف: از آنجا که در حال حاضر واکسن مصرفي در کشورمان، ساخت داخل (انستيتو رازي) است و تاکنون فقط چند پژوهش معدود دال بر تعيين ميزان يا نسبت بروز عوارض واکسن ساخت کشور در خارج از محيط پژوهش بررسي حاضر انجام شده است، لذا اين بررسي با هدف تعيين ميزان بروز تجمعي عوارض واکسن سه گانه و عوامل موثر بر آن انجام شده است.
روش کار: روش مطالعه در تحقيق مورد نظر مطالعه هم گروهي است. با توجه به اهداف اصلي مطالعه 1910 کودک زير 7 سال به هم گروه هاي مختلفي تقسيم و به مدت 48 ساعت پي گيري شدند. در بررسي اخير اطلاعات از طريق پرسش نامه و به صورت تلفني يا مراجعه به درب منازل جمع آوري شده است. روش نمونه گيري در اين مطالعه «نمونه گيري طبقه اي و يا تخصيص متناسب» است. واکسن مورد استفاده، واکسن سه گانه ساخت ايران، انستيتو رازي– است. ابزار جمع آوري اطلاعات پرسش نامه اي دو قسمتي است که قسمت اول آن حاوي سوالاتي در زمينه مشخصات دموگرافيک فرد واکسينه شده و قسمت دوم پرسش نامه نيز شامل 15 سوال دو بخشي (بلي– خير) در مورد عوارض واکسن در فاصله دو روز پس از دريافت واکسن است. پس از تکميل پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار
SPSS، نگارش 11.5 نتايج پژوهش را استخراج کرديم.
نتايج: ميزان بروز تجمعي پي آمدهاي نامطلوب متعاقب ايمن سازي در فاصله ي 48 ساعت پس از دريافت واکسن سه گانه، براي عارضه ي تورم
40.66% (42.89 , 38.43)، عارضه قرمزي (45.32 , 40.84) %43.08، عارضه درد(69.4 , 65.20) %67.32، عارضه تب مساوي يا بيشتر از 38 درجه سانتيگراد (56.40 , 51.89) %54.14، عارضه تب مساوي يا بيشتر از 40.5 درجه سانتيگراد (1.59 , 0.64) 1.11%، عارضه خواب آلودگي  (35.48 , 31.21) %33.35 و براي عارضه گريه طولاني مدت (14.88 , 11.81) %13.35 است. متعاقب واکسيناسون با واکسن سه گانه، فقط يک مورد از افراد مورد پژوهش عارضه تشنج را از خود نشان داد.
نتيجه گيري: با توجه به بالا بودن ميزان بروز تجمعي عارضه درد و گريه طولاني مدت در اين مطالعه نسبت به ساير مطالعات مي توان چنين قضاوت کرد که تفاوت مذکور به دليل ساختار متفاوت واکسن ها يا ابزار اندازه گيري عوارض واکسن باشد. هم چنين نظر به اهميت عوارض عمومي نسبت به عوارض موضعي پيش نهاد مي شود و واکسن سه گانه در عضله ران تزريق شود.

 
كليد واژه: واکسن سه گانه (DTP)، پي آمد نامطلوب متعاقب ايمن سازي، عوارض جانبي، ميزان بروز تجمعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 6 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):41-45.
 
به کارگيري متغيرهاي پنهان در مدل رگريسون لجستيک براي حذف اثر هم خطي چند گانه در تحليل برخي عوامل مرتبط با سرطان پستان
 
پورحسين قلي محمدامين,محرابي يداله*,علوي مجد حميد,ياوري پروين
 
* گروه پزشکي اجتماعي و بهداشت دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، تهران، اوين، کد پستي 19395
 
 

مقدمه و اهداف: رگرسيون لجستيک يکي از کاربردي ترين مدل هاي خطي تعميم يافته براي تحليل رابطه يک يا چند متغير پاسخ رسته است. زماني که بين متغيرهاي توضيحي همبستگي هاي نسبتا قوي وجود داشته باشد هم خطي چند گانه ايجاد شده، ممکن است به کاهش کارآيي مدل منجر شود. هدف اين تحقيق استفاده از متغيرهاي پنهان براي کاهش اثر هم خطي چند گانه در تحليل يک مطالعه مورد– شاهدي است.
روش کار: داده هاي مورد استفاده در اين تحقيق متعلق به يک مطالعه مورد– شاهدي است که در آن 300 نفر زن مبتلا به سرطان پستان با 300 زن شاهد از نظر عوامل خطر مورد مقايسه قرار گرفتند. براي بررسي اثر هم خطي، پنج متغير کمي که بين آنها همبستگي بالايي وجود داشت، در نظر گرفته شدند. ابتدا مدل لجستيک به متغيرهاي فوق برازش داده شد. سپس به منظور حذف اثر هم خطي، دو متغير لجستيک مجددا محاسبه شدند. کارآيي مدل ها، با استفاده از خطاي استاندارد پارامترها مقايسه گرديد.
نتايج: مدل رگرسيون لجستيک بر اساس متغيرهاي اوليه حاکي از مقادير غير عادي نسبت شانس برا سن در اولين زايمان زنده (
OR=37960 , Cl 95% = = 10184 , 453503) و سن در اولين حاملگي (OR=0.000029) بود. در حالي که پارامترهاي مدل هاي لجستيک حاصل از متغيرهاي پنهان به دست آمده از هر دو روش تحليل عامل و تحليل مولفه هاي اصلي، از نظر آماري معني دار (P<0.003) و خطاي استاندارد همه آنها کوچک تر از خطاي استاندارد مربوط به رگرسيون لجستيک معمولي بود. فاکتورها و مولفه هاي اصلي توليد شده توسط دو روش حداقل 85 درصد کل واريانس را تبيين کردند.
نتيجه گيري: تحقيق نشان داد انحراف استاندارد پارامترهاي برآورد شده در رگرسيون لجستيک بر اساس متغيرهاي پنهان از رگرسيون لجستيک بر اساس مشاهدات اوليه کوچکتر بوده و در نتيجه اين گونه مدل بندي در تحليل برخي عوامل خطر سرطان پستان که هم خطي دارند کارآتر است.

 
كليد واژه: هم خطي چندگانه، متغير پنهان، تحليل عاملي، تحليل مولفه هاي اصلي، رگرسيون لجستيک، سرطان پستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 8 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):53-58.
 
بررسي ارتباط بين استرس هاي شغلي و حوادث ناشي از کار: يک مطالعه مورد– شاهد
 
سوري حميد*,رحيمي محسن,محسني حسين
 
* دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي، اوين
 
 

مقدمه و اهداف: خطاهاي انساني عمده ترين علت رخداد حوادث شغلي هستند که عمدتا به دليل استرس هاي شغلي رخ مي دهند. ارتباط بين استرس هاي شغلي و حوادث حين کار کم تر مورد توجه قرار گرفته و در کارکنان صنايع خودرو سازي تا کنون مطالعه اي در اين مورد منتشر نشده است. هدف اين مطالعه تعيين ارتباط بين استرس هاي شغلي و حوادث ناشي از کار در کارکنان شرکت خودرو سازي سايپا، که يکي از مهم ترين شرکت هاي مربوطه در کشور و خاورميانه محسوب مي شود، است.
روش کار: در اين مطالعه 100 فرد داراي سابقه حادثه شغلي طي يک سال قبل از طالعه به عنوان گروه مورد و 508 نفر فرد فاقد حادثه شغلي در همان زمان به عنوان گروه شاهد از ميان 6199 نفر کارکنان در معرض خظر حوادث شغلي شرکت سايپا انتخاب شدند. از پرسش نامه نمايه استرس شغلي بل کيک (
Belkic Occupational Stress Index; OSI) براي سنجش استرس شغلي استفاده و اعتبار داده هاي مربوطه با استفاده از آزمايش کراتينين، کورتيزول و 17 کتواستروئيد ادرار 24 ساعته در گروهي از افراد مورد مطالعه سنجيده شد. انواع عوامل استرس زاي شغلي مشخص و نسبت شانس رخداد حادثه شغلي در جمعيت مورد مطالعه در ارتباط با استرس شغلي تعيين شد.
نتايج: ميزان شيوع استرس شغلي در جمعيت شاهد
21.3 درصد و در جمعيت مورد 35.1 درصد بود. مهمترين عوامل استرس زاي شغلي فشار زمان (78.5درصد )، نحوه پرداخت و ارزيابي کارکنان (56.4درصد( و تعامل کارکنان با ساير هم کاران يا ماشين آلات (41.3درصد( بودند. نسبت شانس رخدد حادثه ي شغلي در گروه در معرض استرس بيشتر معادل 2 ( حدود اطمينان 95 درصد معدال 1.2 تا 3.3) بود. افراد جوان تر و کارکنان کم تجربه تر بيشتر در معرض استرس شغلي بودند.
نتيجه گيري: با توجه به افزايش توليد انبوه خودرو در صنايع خودرو سازي کشور و بالا بودن ميزان شيوع استرس شغلي در کارکنان اين صنايع، لزوم پرداختن به روش هاي کنترل و پيشگيري اين گونه استرس ها ضروري است. کاهش استرس شغلي کارکنان اين صنايع علاه بر کاهش حوادث شغلي، به ميزان حداقل 12 درصد موارد در افزايش رضايت مندي شغلي و بهره وري نيز تاثير قابل توجهي خواهد داشت. ضمن آن که در کاهش ساير بيماري هاي شغلي که ارتباط آن ها با استرس هاي شغلي ثابت شده است نيز موثر خواهد بود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 1 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):1-8.
 
سرطان ها و مبارزه با آنها
 
ناصري كيومرث*
 
* موسسه بهداشت عمومي، سازمان ثبت سرطان کاليفرنيا
 
 

نگرش همه گير شناختي سرطان ها سنگ اصلي برنامه هاي مبارزه با اين بيماري ها را تشکيل داده و براي تعيين اهداف، پايش پيشرفت و ارزشيابي نتايج بدست آمده از مبارزه ضروري مي باشد. سرطان يک نام عمومي براي تعدادي از بيماري ها مي باشد که از نظر عليتي، سير طبيعي و پيآمد با يکديگر تفاوت داشته و به لحاظ برنامه هاي مبارزه متفاوتي را ايجاب مي کنند.
پيشگيري مرحله اول به معناي جلوگيري از ايجاد سرطان در حال حاضر براي تعدادي از سرطان ها از جمله سرطان هاي ريه– معده– کبد و دهانه رحم از راه مبارزه با مصرف سيگار، جلوگيري از عفونت هاي ميکروبي (هليکوباکتريپلوري) و ويروسي (هپاتيت
C و پاپيلوماي انساني HPV) امکان پذير مي باشد.
پيشگيري مرحله دوم به معناي تشخيص زودرس براي سرطان پستان (راديوگرافي پستان ماموگرام) سرطان دهانه رحم (آزمون پاپ) سرطان پروستات (معاينه انگشتي و آزمون
PSA) سرطان هاي روده بزرگ و مقعد (کولونوسکوپي و سيگموئيدوسکوپي) و ملانوماي پوستي (معاينه باليني پوست) عملي مي باشد. علاوه بر تشخيص زودرس، درمان هاي مناسب و قاطع نيز جزو پيشگيري مرحله دوم به حساب مي آيند. در حال حاضر مجموعه اي از داروهاي بسيار موثر بر ضد سرطان پستان (تاموکسيفن و هرسپتين) و سرطان هاي روده بزرگ (آواستين) به بازار آمده اند و گروه بزرگ ديگري نيز در راه مي باشند.
پيشگيري مرحله سوم به معناي بازتواني و مراقبت هاي جنبي و حمايتي از بيماران سرطاني و خانواده آنها مي باشد که از قسمت هاي ضروري برنمه هاي مبارزه با سرطان ها بوده و معمولا نيز ناديده گرفته مي شوند. سرطان يک بيماري خانوادگي است و زماني که در يک فرد تشخيص داده مي شود تمامي خانواده و زندگي خانوادگي او را تحت تاثير قرار مي دهد. آموزش بهداشت و حمايت اجتماعي از بيماران و خانواده آنها بخش اصلي پيشگيري مرحله سوم را دربرمي گيرد که مي بايد بصورت آگاهانه در برنامه مبارزه با سرطان ملحوظ گردد. پيشگيري مرحله سوم نه تا درن هاي مناسب براي کاهش درد و عوارض جنبي درماني، بلکه آموزش و حمايت براي تغذيه مناسب و ارتقاي کيفيت زندگي بيمار و خانواده او را نيز دربرمي گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 3 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):21-26.
 
بررسي ويژگي هاي باليني و اپيدميولوژيک (فاکتورهاي مربوط به ميزبان) کودکان مبتلا به کالاآزار بستري شده در مرکز طبي کودکان در فاصله سال هاي 1370 تا 1382
 
بكايي سعيد*,شريفي لاله,مميشي ستاره,نديم ابوالحسن
 
* بخش اپيدميولوژي، دانشکده دامپزشکي، دانشگاه تهران
 
 مقدمه و اهداف: کالا آزار مديترانه اي بيماري مشترکي بين انسان و حيوانات است که در دسته متاژئونوزها قرار مي گيرد (بيماري مشترکي که عامل آن در سير تکاملي اش نياز به حداقل يک ميزبان بي مهره دارد). در ايران سگ سانان به عنوان مخزن اصلي بيماري شناخته شده اند و اکثر بيماران را کودکان 6 ماهه تا دو ساله تشکيل مي دهند. اين مطالعه به منظور بررسي ويژگي هاي باليني و تغييرات همه گير شناختي (Epidemiologic) بيماري در طي 12 سال اخير بر روي پرونده هاي بيمارستاني کودکان مبتلا به ليشمانيوز احشايي در بيمارستان مرکز طبي کودکان صورت پذيرفت.
روش کار: در مطالعه اي که به صورت بررسي گزارش موارد (
Case series) بر روي 106 پرونده متعلق به بيماران مبتلا به کالا آزار بستري شده در فاصله ي سال هاي 1382-1370 در بيمارستان مرکز طبي کودکان انجام گرفت، علاوه بر ثبت موقعيت جغرافيايي محل زندگي بيماران، فاکتورهاي زمينه اي، تظاهرات باليني و آزمايشگاهي، پاسخ به درمان و عوارض داروي گلوکانتيم نيز ثبت شدند و در نهايت به آناليز توصيفي اطلاعات پرداختيم.
نتايج: بيشترين موارد بيماري مربوط به سال 1371 و کم ترين موارد مربوط به سال هاي 82 و 72 هستند. بيشترين موارد رجوع بيماري مربوط به فصل بهار بوده است. بيماري در رده سني 48-12 ماه بيشتر مشاهده مي شود و مراجعه پسران مبتلا بيش از دختران است (
%82.1 به 17.9 %) و از نظر شغل رئيس خانوار بيشترين مراجعات مربوط به طبقه کارگر است. در بررسي هاي آزمايشگاهي کم خوني، افزايش ESR و ترومبوسيتوپني از واضح ترني علايم به شمار مي آيند و در تظاهرات باليني تب، اسپلنومگالي و هپاتومگالي بارزترين نشانه ها هستند. 83% بيماران بهبود يافته و 1.9% فوت کرده اند و موارد عود 15.1% بوده است. 52.8% بيماران در فاصله دو تا 4 هفته درمان با گلوکانتيم سلامتي خود را باز يافته اند و در مجموع عوارض داروي گلوگانتيم به صورت ميوکارديت، راش و استفراغ ناچيز قلمداد مي شود. شهرهاي خرم آباد، کرج و ساوه بيشترين موارد رجوع بيماران به بيمارستان را داشتند.
نتيجه گيري: نتايج حاصل بيان گر افزايش نسبت بيماري در جنس مذکر و تغييراتي در تظاهرات باليني و آزمايشگاهي بيماري هستند، ليکن مهم ترين دست آورد اين پژوهش علاوه بر شناسايي مناطق اسپوراديک در کشور، مطرح شدن احتمال بومي شدن بيماري در 4 منطقه حاشيه جنوبي سلسله جبال مرکزي، ساوه و شمال غربي استان قم، تمام خرم آباد و استان اردبيل است. شناسايي اين مناطق مي تواند بيان گر تغيير مشخصات اپيدميولوژيک بيماري کالا آزار در کشور باشد و بذل توجه مسوولان براي کنترل بيماري در مناطق آندميک جيد را مي طلبد.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 7 : اپيدميولوژي ايران زمستان 1384; 1(2):47-52.
 
شيوع مصرف اکستازي در دانش آموزان دبيرستاني شهر لاهيجان در سال 1384
 
محتشم اميري زهرا*,رضازاده صادقي سميه,خطيبي بانه فروزان
 
* دانشکده پزشکي، دانشگاه علوم پزشکي گيلان، رشت
 
 

مقدمه و اهداف: اکستازي از مشتقات مت آمفتامين و از مواد مخدر صناعي داراي روند مصرف رو به تزايد در جهان به خصوص در جوانان است. کشور ايران به دليل قرار گيري بر سر راه شرق به غرب از نظر مطالعه مصرف اکستازي و عومال موثر بر آن بسيار با اهميت است. هدف اين مطالعه بررسي شيوع مصرف اکستازي و رفتارهاي پر خطر در دانش آموزان دبيرستاني شهر لاهيجان بوده است.
روش کار: در طي يک مطالعه مقطعي، 2345 دانش آموز سطح شهر لاهيجان بر اساس نمونه گيري جند مرحله اي لايه بندي شده تصادفي (
Multi stages Stratified Random Sampling) توسط پرسش نامه خود ايفا و بدون نام در طي سال 1384 مورد بررسي قرار گرفتند. پرسش نامه با بازبيني مطالعه Monitoring the Future ' study in the United States ' يا ESPAD (The European School Survey Project on Alcohol and Other Drugs) ساخته شد ه از دو قسمت شامل اطلاعات زمينه اي و الگوي مصرف اکستازي و ساير مواد در حال حاضر تشکيل شده بود. داده ها پس از جمع آوري با استفاده از نرم افزار SPSS نگارش 11.5 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. براي تحليل داده ها از آزمون Logistic Regression test، X2 استفاده شد.
نتايج: در اين مطالعه 2345 پرسش نامه در بين دانش آموزان توزيع شد که از اين ميان 2328 نفر (
%99.3) به پرسش نامه پاسخ دادند. از اين تعداد 1327 نفر (%57.8) مرد و 970 نفر (42.2%) زن بوده اند. از کل دانش آموزان تحت مطالعه 55 نفر (%2.4) مصرف اکستازي داشته اند که از اين افراد 31 نفر (%57.3) در يک ماه گذشته و 24 نفر (%43.7) در يک سال گذشته مصرف کرده اند. از نظر دفعات مصرف مواد 22 نفر (%40) فقط يک بار مصرف کرده اند و بقيه بيش از يک بار مصرف داشته اند. در اين مطالعه 92 نفر (4.2%) مصرف ساير مواد مخدر نيز داشتند. با آزمون X2 مصرف اکستازي با مصرف سيگار، مصرف ساير مواد مخدر، ساختار خانوادگي، سابقه مردودي در سال هاي گذشته، شرکت در مهماني هاي دوستانه و جنس ارتباط داشت (P<0.05) اما ارتباطي بين نوع دبيرستان از نظر دولتي و خصوصي، سطح سواد والدين و سن ديده نشد. پس از انجام Logistic Regression  عوامل موثر در مصرف اکستازي شرکت در مهماني هاي دوستانه (P = 0.025)، مصرف ساير مواد مخدر (P<0.0001) و مصرف سيگار (P<0.001) نشان داده شد.
نتيجه گيري: مطالعه حاضر نشان مي دهد که مصرف اکستازي يک مشکل جدي بهداشتي در دانش آموزان به شمار مي رود و علاوه بر توجه به علل افزايش مصرف اين ماده، لزوم انجام هر چه سريع تر برنامه هاي آموزشي در مدارس آشکار مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 2 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):9-16.
 
طراحي و روش نمونه گيري مطالعه آگاهي، نگرش و عملکرد خانوارها و کارکنان بهداشتي در خصوص تغذيه و ريز مغذي ها در استان هاي پايلوت برنامه غني سازي آرد با آهن
 
حشمت رامين,كشت كار عباس علي,شيخ الاسلام ربابه,باقري موسي,نديم ابوالحسن*
 
* انجمن علمي اپيدميولوژيست هاي ايران
 
 

زمينه و اهداف: رشد و توسعه همه جانبه هر کشوري در سايه پرورش نسلي سالم و پويا محقق مي گردد. بخش مهمي از اين امر از طريق بهبود شرايط تغذيه اي جامعه امکان پذير خواهد شد. هر چند بيشترين سهم درآمد خانوارها به تامين مواد غذايي اختصاص مي يابد ولي متاسفانه مشکلات تغذيه اي همچنان در کشور قابل مشاهده است. اين امر نشانگر آن است که برنامه غذايي بيشتر تابعي است از آموزش و آگاهي تغذيه تا رشد توليد و مصرف مواد غذايي.
اين مطالعه به منظور ارزيابي وضعيت آگاهي، نگرش و عملکرد خانوارها و نيز کارکنان سطوح مختلف بهداشتي درباره مسايل تغذيه و ريزمغذي ا در سال 1383 در استان بوشهر، گلستان و سيستان و بلوچستان طراحي و اجرا شد تا نتايج آن بتواند دفتر بهبود تغذيه جامعه را در راستاي طراحي و اجراي مداخلات موثر جهت ارتقاي سلامت تغذيه اي خانوارها ياري نمايد.
روش بررسي: جهت نمونه گيري در سطح خانوارها، از روش نمونه گيري خوشه اي يک مرحله اي با خوشه هاي هم اندازه استفاده گرديد. روش نمونه گيري در سطح کارکنان هر استان نمونه گيري تصادفي طبقه اي بود. تعداد نمونه در هر طبقه بر حسب چگالي جامعه آماري هر يک از رده هاي کارکنان محاسبه شد. در مجموع 2304 خانوار در قالب خوشه هاي 12 نفري و 360 نفر از کارکنان مورد بررسي قرار گرفتند.
داده هاي مورد نياز از طريق پرسشنامه اي ساختار يافته و با انجام مصاحبه پرسشگران جمع آوري شد. در سطح کارکنان بهداشتي رده هاي پزشک و کارشناس، جمع آوري داده ها بر اساس پرسشنامه اي خود ايفا صورت پذيرفت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 4 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):27-32.
 
بررسي اثر خماري بر سوانح ترافيکي منجر به جرح با استفاده از روش Case– Crossover
 
رجب پور زهرا,مجدزاده سيدرضا*,فيض زاده خراساني علي,متوليان عباس,حسيني مصطفي
 
* گروه آمار زيستي و اپيدميولوژي، دانشکده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني تهران
 
 

زمينه و اهداف: سوانح ترافيکي يکي از مهم ترين علل مرگ و مير در ايران است. سوء مصرف مواد نيز يکي از مشکلاتي ست که سلامت عمومي جامعه را به خطر مي اندازد. با توجه به اهميت مشکلات ناشي از حوادث ترافيکي و شيوع نسبتا بالاي سوء مصرف در رانندگان، بررسي تاثير اين عامل خطر بر بروز اين حوادث اهميت زيادي دارد. هدف اين پژوهش برآورد تاثير خطر رانندگي در وضعيت خماري بر بروز تصادفات رانندگي منجر به جرح مي باشد.
روش بررسي: اين مطالعه يک بررسي
Case– Crossover  بر روي رانندگان حوادث ترافيکي منجر به جرح در کرمان مي باشد.
يافته ها: از بين 75 راننده که سابقه مصرف منظم مواد را اعلام نموده بودند، 15 نفر در زمان تصادف در وضعيت خماري قرار داشتند که خطر نسبي رخداد سانحه ترافيکي منجر به جرح در حالت خماري در مقايسه با حالت غير خماري 2.62 با 95% فاصله اطمينان 1.46– 4.68 برآورد گريد.
نتيجه گيري: بر اساس اين يافته ها مي توان نتيجه گرفت، احتمال رويداد سانحه ترافيکي منجر به جرح در افراد معتاد، در دوره زماني يک ساعت مانده به نوبت مصرف بعدي و يا گذشتن از نوبت مصرف قبلي
2.6 برابر ديگر زمان هاست.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 3 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):17-26.
 
مقايسه روش هاي اپيدميولوژيک در شناسايي سيگنال هاي عوارض دارويي ايران
 
شلويري گلوريا*,محمد كاظم,مجدزاده سيدرضا,غلامي خيراله
 
* مرکز ثبت و بررسي عوارض ناخواسته داروها، دبيرخانه تحقيقات کاربردي، معاونت غذا و دارو، وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکي
 
 

زمينه و اهداف : در سال هاي اخير عوارض و مشکلات دارويي چهارمين الي ششمين عامل مرگ و مير در ايالات متحده آمريکا تخمين زده شده، مرگ و مير ناشي از عوارض دارويي در طول يک سال بيش از مرگ و مير سالانه ناشي از تصادفات با وسايل نقليه، سرطان پستان و ايدز گزارش شده است. با توجه به اين شواهد، هدف اصلي اين پژوهش مقايسه مدل هاي اپيدميولوژيک در شناسايي سيگنال هاي عوارض دارويي در ايران مي باشد.
روش بررسي : در اين پژوهش کليه عوارض دارويي گزارش شده به مرکز فارماکوويژيلانس ايران از فروردن 1377 الي پايان آذر ماه 1383 مورد بررسي قرار گرفت و سه روش:
Bayesian Confidence Propagation Neural Network (BCPNN)، Reporting Odds Ratio (ROR)، Proportional Reporting Ratio (PRR) جهت شناسايي سيگنال ها عوارض دارويي به کار گرفته شد. پس از انجام سه روش مذکور، سيگنال هاي شناسايي شده توسط هر سه نوع روش با توجه به معيارهاي جديد بودن عارضه، جدي و شديد بودن عارضه و فراواني گزارشات مورد مقايسه قرار گرفت.
يافته ها: يافته ها نشان مي دهد که از فروردين 1377 الي پايان آذر ماه 1383، تعداد 6353 مورد گزارش حاوي 11130 عارضه دارويي به مرکز فارماکوويژيلانس ايران ارسال شده است. براي ترکيب هاي دارو– عارضه با فراواني
³3 , ³2 , ³1  به ترتيب معادل 2838، 872، 488 سيگنال توسط روش  PRR، 1120، 378، 235 سيگنال توليد روش BCPNN و 2722، 862 و 481 سيگنال توسط روش ROR شناسايي شد.به نظر مي رسد که جدي بودن عارضه، تعداد موارد گزار شده از هر ترکيب دارو– عارضه و جديد بودن عارضه در فرآيند شناسايي و ارزيابي سيگنال هاي عوارض دارويي موثر مي باشند. يافته ها نشان مي دهد که روش BCPNN نسبت به ساير روش ها درصد بيشتري از عوارض جدي و شديد شناخته شده را در کل سيگنال هاي رديابي شده به خود اختصاص مي دهد.
نتيجه گيري: بر اساس يافته ها پيشنهاد مي گردد که روش هاي به کار رفته در اين مطالعه جزو فعاليت هاي روتين مرکز فارماکوويژيلانس ايران گنجانده شود و روند تغييرات معيارهاي مورد بررسي در طول زمان ارزيابي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 5 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):33-45.
 
تجربه يک مطالعه مبتني بر جمعيت بررسي نيازها و وضعيت سلامتي در زلزله بم
 
اردلان علي*,هلاكويي ناييني كورش,افلاطونيان محمدرضا,نكويي مقدم منصور,لاپورته رونالد,نوجي اريك
 
* بخش تخصصي سلامت بلايا و حوادث، انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشکده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني تهران
 
 

زمينه و اهداف: در 5 دي ماه 1382 زلزله اي با قدرت 6.5 ريشتر، شهر بم و روستاهاي اطراف را در مسير گسل بم لرزاند. در اين مقاله نتيجه مطالعه اي که به منظور تعيين نيازها و شرايط سلامتي جمعيت آسيب ديده، حدود 20 روز پس از واقعه، انجام شده است ارايه مي گردد و يافته ها از دو جنبه برنامه ريزي سيستم مديريت سلامت در بحران و متدولوژي روش هاي ارزيابي نياز بحث مي شوند.
روش بررسي: متعاقب امکان سنجي در 21 دي ماه، تيمي از دانشجويان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکي کرمان آموزش ديدند. هر يک از 8 تيم بررسي شامل 4-3 نفر با حضور حداقل يک پسر، بدليل نگراني از امنيت فيلد بود. طي روزهاي 24 و 25 دي ماه در يک مطالعه مقطعي، 60 خوشه شامل 420 خانوار، در قالب خوشه هاي 7 خانواري، بر اساس نمونه گيري خوشه اي مبتني بر موقعيت جغرافيايي بررسي شدند.
يافته ها: پنجاه و پنج خانوار (
13.1%) داراي کودک زير 2 سال ، 81 خانوار (19.3%) داراي کودک 5-2 سال، 68 خانوار (16.2%) داراي فرد بالاي 60سال بودند. سي و هفت خانوار (%8.9 , CI %95: %6.4 - %11.7) منطقه زندگي خود را تغيير داده بودند که مهمترين عامل شرايط نامناسب بهداشت محيط (%85) بود. مهمترين منبع اطلاع مردم از پيام هاي بهداشتي و امداد رساني ارتباطات فردي 284 (%67.6) بود. شايعترين نيازها از ديدگاه مردم در زمان مطالعه، حمام (%73.8, CI %95: %68.9 - %78.7)، غذا (%68.8, CI %95: %62.6 - %75.0) و لباس گرم (%67.4 CI %95:60.9 - %73.8) بودند. شايعترين بيماري عفونت تنفسي بود (%59.8, CI %95: % 54.3-65.2) دويست خانوار (%47.6, CI %95: %42.6 - %52.6) با مشکلاتي براي دسترسي به خدمات بهداشتي– درماني مواجه بودند و مهمترين مانع دسترسي نبود وسيله نقليه و دور بودن مسافت بود (%38.1,CI%95: %35.6 - %40.6).
نتايج: بر اساس نتايج مشاهده شده، ارايه خدمات اساسي بايد با هدف توزيع و کيفيت مطلوبتر ادامه مي يافت و بر ارايه فعال خدمات بهداشتي درماني تاکيد مي شد. همچنين نيازهاي مربوط به بهداشت باروري مورد توجه و کيفيت مطلوبتر ادامه مي يافت و بر ارائه فعال خدمات بهداشتي درماني تاکيد مي شد. همچنين نيازهاي مربوط به بهداشت باروري مورد توجه قرار مي گرفت. در اين مطالعه روش نمونه گيري مبتني بر موقعيت جغرافيايي ابزاري سريع و قابل استفاده در بلايا يافت شد و همچنين تجربه موفق استفاده از تيم هاي دانشجويي داوطلب در بلاياي بعدي توصيه مي شود. ضمنا مبحث اپيدميولوژي بلايا و کاربردهاي آن بايد در کشور توسعه يابد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 6 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):47-57.
 
بررسي آگاهي نگرش و عملکرد مردم در مورد برنامه ايمن سازي تکميلي سرخک– سرخجه (Mass Campaign) در جمعيت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکي تهران
 
هلاكويي ناييني كورش,مرادي علي*,پورملك فرشاد,مجدزاده سيدرضا
 
* معاونت بهداشتي، دانشگاه علوم پزشکي همدان
 
  زمينه و اهداف: يکي از مهترين برنامه هاي بهداشتي در کشور طرح کشوري حذف سرخک– سرخجه مادرزادي در جمهوري اسلامي ايران است. يکي از نيازهاي اساسي اين برنامه وجود يک سيستم مناسب و کارا به منظور جمع آوري اطلاعات کافي در زمينه ميزان هاي ابتلا و ميرايي در اثر بيماري هاي سرخک– سرخجه و همچنين اطلاع از ميزان مشارکت مردم در اجراي اين برنامه و وضعيت آگاهي، نگرش و عملکرد مردم در زمينه راه هاي پيشگيري از اين بيماري ها مي باشد. اين مطالعه به منظور تعيين سطح آگاهي، نگرش و عملکرد مردم در مورد اين برنامه انجام شد.
روش بررسي: مطالعه حاضر بصورت مقطعي بوده است. داده ها 4 ماه بعد از اجراي بسيج همگاني واکسيناسيون سرخک– سرخجه ( ارديبهشت ماه سال 1383) جمع آوري گرديد. در اين مطالعه جامعه هدف کليه افراد 20 تا 25 ساله محدوده تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکي تهران بوده اند. نحوه نمونه گيري بصورت دو مرحله اي بود. حجم نمونه مورد نياز 384 نفر تعيين گرديد. در آناليز تحليلي براي تعين ارتباط متغيرهاي کيفي از آزمون کاي دو و در صورت لزوم از شاخص
OR و حدود اطمينان آن استفاده شد. Reliability سوالات درهر حيطه با استفاده از شاخص آلفاي کرونباخ مودر بررسي قرار گرفت. Constract Validity سوالات در هر حيطه استفاده روش Principal Components Analysis مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: در مجموع 390 نفر مورد بررسي قرار گرفت. به ترتيب
%93.1, %53.6, %63.3 از افراد مورد بررسي داراي آگاهي، نگرش و عملکرد مناسب در زمينه بسيج همگاني واکسيناسيون سرخک– سرخجه بوده اند. پس از حذف اثر متغيرهاي مخدوش کننده با استفاده از مدل رگرسيون لجستيک مشخص شد که ارتباط آگاهي افراد مورد بررسي در مورد بسيج همگاني واکسيناسيون سرخک– سرخجه با متغيرهاي زمينه اي تحصيلات و تحصيلات مادر و ارتباط نگرش آنها با متغيرهاي زمينه اي تحصيلات، وضعيت تاهل و درآمد ماهيانه خانوار از نظر آماري معني دار بوده است. ولي ارتباط عملکرد آنها با هيچ يک از متغيرهاي زمينه اي از نظر آماري معني دار نبوده است.
نتيجه گيري: عوامل مختلفي روي پوشش ايمن سازي در برنامه هاي جاري و همگاني موثر مي باشند. لازم است در اجراي برنامه هاي بعدي اين عوامل دقيقا مورد بررسي قرار گيرد و از نقاط قوت برنامه انجام شده نهايت استفاده به عمل آيد. از جمله اين عوامل مي توان وضعيت نيروي انساني، تجهيزات، واکسن ها، مواد مصرفي ، کيفيت خدمت دهي، کيفيت زنجيره سرد، پوشش اطلاع رساني، آگاهي و نگرش مردم و ارايه دهندگان خدمات ايمن سازي در مورد برنامه هاي ايمن سازي، بيماري هاي هدف و واکسن هاي مورد استفاده را نام برد.
 
كليد واژه: سرخک، KAP, Mass Campaign
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 7 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):59-64.
 
بررسي رابطه کاهش شنوايي با ميزان سر و صدا در کارگران يکي از کارخانجات کشت و صنعت کشور
 
كشت كار عباس علي,اصغري شبنم,نجات سحرناز,اعتمادي آرش,حشمت رامين,هلاكويي ناييني كورش*,كبير محمدجواد,كنعاني يوسف
 
* گروه اپيدميولوژي و آمار زيستي، دانشکده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني تهران
 
 زمينه و اهداف: کاهش شنوايي ناشي از سرو صدا (Noise– induced hearing loss– NIHL) شايعترين کاهش شنوايي در کارگران مي باشد. بررسي آسيب هاي ناشي از سر و صدا در کارگران واحدهاي صنعتي به عنوان گام نخست براي يافتن راه حل هاي مناسب جهت کاهش ضايعات ناشي از آن مي باشد.(8).
روش بررسي: اين بررسي به صورت يک مطالعه همگروهي تاريخي در 131 نفر از کارکنان و کارگران شاغل بخش هاي مختلف کارخانجات کشت و صنعت انجام پذيرفت. وضعيت شنوايي اين افراد و بروز کاهش شنوايي در آن ها از طريق شنوايي سنجي در فواصل 3 ساله از سال 1372 تا 1383 و با استفاده از آناليز بقا به روش کاپلان ماير مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: از 131 کارگر مورد بررسي 100 نفر در گروه مواجهه يافته و 31 نفر در گروه مواجهه نيافته قرار گرفتند که %49 افراد در گروه مواجهه يافته (49 نفر) و
%9.7 در گروه مواجهه نيافته (3نفر) مبتلا به کاهش شنواي ناشي از سر و صدا بودند (P<0.001). خطر نسبي ابتلا به کاهش شنوايي ناشي از سرو صدا در دو گروه برابر 5.1 (فاصله اطمينان 1.7-15.1:%95) بود.
نتيجه گيري: نتايج آناليز بقا نشان داد که متوسط زمان در معرض خطر تا قبل از ابتلا (زمان بقا) در گروه مواجهه نيافته
24.9 سال (فاصله اطمينان 22.7-27.1:%95) و در گروه مواجهه يافته 22.2 سال (فاصله اطمينا 20.7-23.7:%95) بود. جهت حفظ تندرستي کارگران توصيه مي شود که اولا سطح صوت را در حد استاندارد نگه دارند، کارگران از وسايل حفاظت ايمني استفاده کنند و ميزان شنوايي به طور منظم اندازه گيري گردد تا در صورت لزوم محل کار آنان تغيير کند.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات اپيدميولوژي

 8 : اپيدميولوژي ايران پاييز 1384; 1(1):65-72.
 
تحليل درستنمايي ماکزيمم مدل رگرسيون لجستيک در حالتي که داده هاي متغيرهاي پيشگو کامل نيستند ولي متغيرهاي کمکي وجود دارند
 
پورحسين قلي محمدامين*,علوي مجد حميد,ابدي عليرضا,پروانه وار سيمين
 
* گروه آمار زيستي، دانشکده پيراپزشکي، دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
 
 

مقدمه و هدف: داده هاي گمشده در بسياري از مطالعات آماري از جمله مدل هاي رگرسيوني وجود دارند و باعث کاهش دقت برآورد مي شوند. تاکنون روش هاي گوناگوني براي مقابله با مشکل داده هاي گمشده ابداع شده که عموما بر داده هاي گمشده متغير پاسخ متمرکز بوده است حال آنکه متغيرهاي پيشگو نيز مي توانند دستخوش تغيير و از دست رفتن اطلاعات شوند.
مواد و روش ها: در اين تحقيق ضمن بررسي روش جانهي داده هاي گمشده با استفاده از الگوريتم EM و متغير کمکي، نتايج حاصل از اين روش را با روش تحليل مورد کامل در يک مدل رگرسيون لجستيک پيرامون عوامل موثر بر انتخاب نوع زايمان مقايسه مي کنيم.
يافته ها: داده هاي مورد استفاده در اين مقاله از يک مطالعه توصيفي پيرامون عوامل مرتبط با انتخاب نوع زايمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتي و درماني شهر تهران بدست آمده است. حجم نمونه در اين تحقيق 385 نفر بوده و از روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب شدند و مشخصات فردي، سوابق مامايي، نوع نگرش و عوامل اجتماعي نمونه ها از طريق پرسشنامه ثبت شدند. براي مقايسه ميزان کارايي دو روش، برآورد انحراف معيار پارامترها مورد استناد قرار گرفت.
بحث و نتيجه گيري: نتايج حاصل نشان مي دهد روش تحليل درستنمايي با الگوريتم
EM در مقايسه با روش مورد کامل کارايي بهتري دارد. مشکل داده هاي گمشده در بسياري از مطالعات آماري وجود دارد و موجب اريبي و کاهش کارايي مي شوند. در اين بررسي نشان داده ايم استفاده از الگوريتم EM براي جانهي گمشده ها در يک مدل رگرسيون لجستيک با متغيرهاي توضيحي گسسته و سپس تحليل مدل، از روش مورد کامل که مستلزم حذف گمشده ها به همراه قسمت هايي از اطلاعات است کاراتر است. از سوي ديگر اگر متغير توضيحي ناکامل پيوسته باشد بدست آوردن مدل، روشي متفاوت مي طلبد و يا مي توان با تبديل آن به متغيري گسسته از روش قبل استفاده کرد.

 
كليد واژه: مدل رگرسيون لجستيک، الگوريتم EM، تحليل مورد کامل، داده گمشده، متغير کمکي، سزارين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها