قرآن كريم در آيهى نود و پنجم سورهى انعام به سه نشانهى خدا در زمين اشاره مىكند و مىفرمايد:
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَىِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ
براستى كه خدا، شكافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مرده بيرون مىسازد و بيرون آورنده مرده از زنده است؛ اين خداست! پس چگونه (از حق) بازگردانده مىشويد؟!
نكتهها و اشارهها
1. تعبيرات اين آيه به مهمترين لحظهى حيات گياهان اشاره دارد كه لحظهى شكافتن دانه و هسته و توليد گياه است. «« فالِق» در اصل به معناى شكافتن چيزى و جدا كردن قسمتهاى آن است؛ و« حَبْ» در اصل به معناى دانههاى خوراكى و غذايى است، ولى گاهى به دانههاى ديگر گياهان نيز گفته مىشود و« نَوى» به معناى هسته است و از آنجا كه در محيط زندگى عربها معمولًا خرما وجود دارد، بيشتر به اين معنا سوق داده شده است( المفردات فى غريب القرآن)» در اين لحظات مىتوان به توانايى و عظمت خالق هستى پى برد.
2. آيهى فوق به نظام مرگ و حيات و تبديل يكى به ديگرى اشاره دارد. گاهى مواد بىجان، چهرههايى از حيات را به وجود مىآورند و گاهى دگرگونىها، حتى موجودات نيرومندى را از پاى در مىآورند و به موجودى بىجان تبديل مىكنند.
مسألهى حيات و مرگ، هنوز هم از پيچيدهترين مسائل علم بشر است و اسرار آن حلّ نشده است. پيامبران بزرگ الهى نيز با يادآورى عظمت پديدهى حيات، بر وجود خداى توانا و حكيم استدلال كردهاند. «سورهى بقره، آيهى 258 و سورهى طه، آيهى 53»
3. در برخى احاديث آمده است كه آيهى فوق اشاره به پيدايش انسانهاى مؤمن از انسانهاى كافر و بالعكس دارد. « كافى، ج 2، ص 5؛ بحارالانوار، ج 64، ص 77، 87 و 97 و تفسير صافى، ج 2، ص 141»
روشن است كه اينگونه روايات در حقيقت مفهوم آيه را توسعه دادهاند، تا شامل حيات و مرگ مادى و معنوى بشود؛ يعنى مؤمن كه حيات معنوى دارد، از كافرى كه از نظر معنوى مرده است، پديد مىآيد.
آموزهها و پيامها
1. توجه به نشانههاى خدا، از انحراف انسان جلوگيرى مىكند.
2. با مطالعه در پيدايش گياهان و نظام مرگ و زندگى، خداشناستر شويد.
منبع: تفسير قرآن مهر (ويژه جوانان)، ج6