0

مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 9 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(4 الف):361-371.
 
تغييرات زماني فرآيندهاي تخريب و پاشمان در خاک مارني تحت باران شبيه سازي شده
 
واعظي عليرضا*,رستمي عطيه,محمدي محمدحسين
 
* زنجان، كيلومتر 6 جاده تبريز، دانشگاه زنجان، دانشكده كشاورزي، گروه خاكشناسي، كدپستي: 38791-45371
 
 

فرآيندهاي تخريب خاکدانه ها و پاشمان ذرات خاک از مهم ترين پيامدهاي برخورد قطرات باران بر سطح خاک مي باشند. اين تحقيق به منظور بررسي تغييرات زماني فرآيندهاي تخريب و پاشمان در خاک بکر مارني در استان زنجان انجام گرفت. آزمايش در هشت تيمار زمان بارندگي با سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفي در سال 1389 انجام شد. براي اين منظور پس از جمع آوري خاکدانه هاي با قطر 6 تا 8 ميلي متر، خاکدانه ها در 24 جعبه مسطح به ابعاد 30 سانتي متر در 40 سانتي متر قرار داده شدند. جعبه ها در فواصل زماني مختلف (7.5، 15، 22.5، 30، 37.5، 45، 52.5 و 60 دقيقه) زير دستگاه شبيه ساز باران با شدت ثابت 40 ميلي متر بر ساعت قرار گرفتند. ميزان تخريب با مقايسه ميانگين وزني قطر خاکدانه ها قبل و بعد از بارندگي به روش الک خشک و ميزان پاشمان از جمع آوري ذرات خاک پراكنده شده در اطراف جعبه ها طي هر رخداد بارندگي و تعيين وزن خشک آن ها به دست آمد. بر اساس نتايج رابطه مثبت معني داري بين زمان بارندگي و تخريب خاکدانه (R2=0.99, p<0.01) و نيز پاشمان ذرات خاک (R2=0.95, p<0.05) وجود داشت. در ابتداي بارندگي (7.5) دقيقه ميزان تخريب خاكدانه ها بيشتر از پاشمان ذرات خاك بود. با تداوم بارندگي، ميزان پاشمان نيز به دنبال تخريب خاكدانه ها افزايش يافت و در زمان 45 دقيقه به دليل تخريب بيشتر خاكدانه ها، سله در سطح نمايان شد. در اين زمان، ميزان تخريب و پاشمان تقريبا به اوج رسيد. پس از اين زمان، تشكيل سله از تخريب بيشتر خاكدانه ها و تا اندازه اي از پاشمان بيشتر ذرات جلوگيري كرد. بين ميزان پاشمان ذرات و تخريب خاكدانه ها رابطه مثبت معني دار (R2=0.98, p<0.05) وجود داشت.

 
كليد واژه: پاشمان، تخريب، تداوم بارندگي، جدا شدن ذرات، ميانگين وزني قطر خاکدانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 2 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(3):187-196.
 
تاثير جنگل کاري با گونه هاي پهن برگ بر ترسيب کربن در خاک پارک جنگلي چيتگر
 
ورامش سعيد*,حسيني سيدمحسن,عبدي نوراله
 
* مازندران، نور، دانشکده منابع طبيعي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

افزايش دي اکسيد کربن اتمسفري در سالهاي اخير منجر به افزايش گرمايش جهاني و تغييرات اقليمي شده است. دي اکسيد کربن يکي از مهمترين گازهاي گلخانه اي مي باشد که اثرات سوء بسيار زيادي بر محيط زيست و حيات انسان بر روي کره زمين گذاشته است. اين در حالي است که جنگلها و مناطق جنگل کاري شده در زمينهاي باير و مخروبه تاثير چشمگيري بر ترسيب کربن دارند. اين تحقيق در دو توده اقاقيا و زبان گنجشک به همراه مرتع اطراف به عنوان شاهد در پارک جنگلي چيتگر انجام گرفت و مقادير کربن ترسيب شده در خاک اندازه گيري شد. رابطه بين برخي از فاکتورهاي فيزيکي و شيميايي خاک با کربن آلي خاک نيز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد کل کربن ترسيب شده در واحد سطح توده هاي اقاقيا و زبان گنجشک به ترتيب 78.19 و 48 تن در هکتار و در مرتع شاهد 10.8 تن در هکتار بود. مقدار کربن آلي در دو توده مذکور در لايه اول (15-0 سانتي متري) خاک بيشتر از لايه دوم (30-15 سانتي متري) بود، ولي در قطعه شاهد عکس اين نتيجه مشاهده شد. همچنين نتيجه رگرسيون گام به گام نشان داد که pH، شن و نيتروژن به ترتيب مهم ترين اجزا تاثيرگذار بر مقدار کربن آلي خاک بودند. نتايج تجزيه همبستگي نيز نشان داد که بين کربن آلي خاک با درصد سنگ و سنگريزه و شن رابطه مثبت معني دار و با pH، درصد سيلت و رس رابطه منفي معني دار وجود داشت. ارزش اقتصادي حاصل از ترسيب کربن خاک توسط توده هاي مذکور به ترتيب 111800000000 و 26875000000 ريال در کل سطح پارک جنگلي چيتگر تهران محاسبه گرديد.

 
كليد واژه: گازهاي گلخانه اي، ترسيب کربن، اقاقيا، زبان گنجشک، پارک جنگلي چيتگر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 8 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(4 الف):349-359.
 
برآورد برخي ويژگي هاي ديريافت خاک هاي استان کرمان با استفاده از توابع انتقالي رگرسيوني و شبکه عصبي مصنوعي
 
شيراني حسين*,رفيع نژاد نغمه
 
* رفسنجان، دانشگاه ولي عصر (عج)، دانشكده كشاورزي، گروه علوم خاك
 
 

اندازه گيري برخي از ويژگي هاي مهم خاک، ممکن است دشوار، بسيار وقت گير و پرهزينه باشد. بنابراين، تخمين اين گونه از ويژگي هاي خاک با استفاده از ويژگي هاي زوديافت خاک، مي تواند مفيد باشد. به اين روابط، توابع انتقالي خاک (PTFs) مي گويند. اين پژوهش به منظور ايجاد توابع انتقالي خاک براي برآورد گنجايش زراعي (FC)، نقطه پژمردگي دائم (PWP) و گنجايش تبادل کاتيوني خاک (CEC) براي خاک هاي استان کرمان انجام شد. بنابراين، تعداد 100 نمونه خاک از مناطق مختلف استان کرمان (کرمان، بردسير، رفسنجان، شهربابک، سيرجان و ارزوئيه بافت) و از لايه صفر تا 30 سانتي متر گرفته شد. سپس ويژگي هاي ديريافت (FC،PWP  و CEC) و زوديافت (درصد رس، سيلت، شن، آهک، ماده آلي و گچ) خاک ها اندازه گيري گرديد. در روش رگرسيون، براي FC درصد رس، شن و گچ، براي PWP درصد رس و براي CEC درصد رس و ماده آلي، اثرات معني داري در مدل هاي ايجادشده نشان دادند. ضرايب تبيين (R2) به ترتيب براي FC،PWP  و CEC برابر 0.86، 0.45 و 0.94 محاسبه شدند. بهترينPTFs ها توسط شبکه عصبي مصنوعي براي FC،PWP  و CEC با 6 لايه پنهان و در نظر گرفتن تمامي ورودي ها به دست آمد (ضريب تبيين به ترتيب برابر 0.98، 0.93 و 0.99). دقت در روش شبکه عصبي نسبت به روش رگرسيون بيش تر بود. نتايج نشان داد که اگر تعداد ويژگي هاي زوديافت اندازه گيري شده زياد نباشند، مي توان از مدل هاي رگرسيوني با دقت قابل قبولي استفاده کرد. اگر تعداد ويژگي هاي زوديافت اندازه گيري شده زياد بود، آن گاه مدل شبکه عصبي، نتايج بسيار دقيق تري ارائه مي نمايد. دقت مدل شبکه عصبي با کاهش تعداد پارامترهاي زوديافت (ورودي ها)، کاهش يافت.

 
كليد واژه: توابع انتقالي خاک، ويژگي هاي ديريافت، رگرسيون، شبکه عصبي مصنوعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 6 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(3):225-233.
 
بررسي اثر تاخير در کاشت بر عملکرد کلزا و کارآيي کاربرد نيتروژن
 
جعفرنژادي عليرضا*,راهنما عبدالامير
 
* اهواز، بلوار گلستان، بعداز پنج طبقه آب و برق، مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي خوزستان
 
 

کاشت کلزا در تناوب با محصولات تابستانه، موجب تاخير در کاشت، کاهش عملکرد و کاهش درآمد اقتصادي زارعين مي شود. بر اساس تحقيقات انجام شده مناسب ترين تاريخ کاشت کلزا، از حدود نيمه تا پايان آبان ماه در استان خوزستان توصيه شده است. با هدف بررسي تاثير تاخير در کاشت بر عملکرد کلزا و کارآيي نيتروژن، آزمايشي در دو سال زراعي 85-1383 در ايستگاه تحقيقات شاوور در قالب طرح آماري بلوکهاي کامل تصادفي بر پايه کرتهاي يک بار خرد شده با چهار تاريخ کاشت (اول) 8.20، (دوم) 8.30 (تاريخ کاشت هاي توصيه شده)، 9.10 و 9.20 (تاريخ کاشت هاي تاخيري) در کرت هاي اصلي و نيتروژن از منبع کوداوره در پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 کيلوگرم در هکتار در کرت هاي فرعي با سه تکرار اجرا شد. نتايج تجزيه واريانس نشان داد تاريخ کاشت و مقدار نيتروژن بر اجزا عملکرد اثر بسيار معني دار داشتند. هم چنين تاريخ کاشت اثر بسيار معني دار و مقدار نيتروژن اثر معني دار بر کارآيي مصرف نيتروژن داشتند. مقايسه ميانگين دو ساله تيمارهاي مختلف تاريخ کاشت نشان داد که تاخير در کاشت از 8.20 به 9.20 سبب کاهش تعداد خورجين در بوته به ميزان 24.6 خورجين، دانه در خورجين 3.1 عدد، وزن هزار دانه 0.43 گرم، عملکرد دانه 1085 کيلوگرم، روغن دانه 5.6 درصد و کارآيي نيتروژن 6.9 درصد گرديد. مطالعه تاثير مصرف کود نيتروژن بر عملکرد دانه، تعداد خورجين در بوته، تعداد دانه در خورجين، وزن هزار دانه، درصد و عملکرد روغن نشان داد که با افزايش مقدار نيتروژن تفاوت معني دار از نظر آماري بين اين خصوصيات وجود داشت. اما مقدار کارآيي نيتروژن با افزايش مقدار نيتروژن از 150 به 200 کيلوگرم در هکتار به ميزان 2.2 درصد کاهش يافت. با توجه به نتايج حاصل از اين تحقيق، کاربرد 150 کيلوگرم نيتروژن در تاريخ کاشت هاي مناسب (آبان) توصيه شده و کاشت تاخيري کلزا (آذر) در شرايط استان خوزستان توصيه نمي شود.

 
كليد واژه: کلزا، کشت تاخيري، کارآيي مصرف نيتروژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 7 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(3):235-242.
 
ارزيابي کيفي استفاده از روشهاي آماري در پژوهشهاي خاکشناسي
 
ثقفي كبري*,احمدي جعفر
 
* کرج، موسسه تحقيقات خاک و آب، کدپستي: 3177993545
 
 

به منظور ارزيابي کيفي استفاده از روشهاي آماري در پژوهشهاي خاکشناسي، تعداد 100 فقره گزارش نهايي طرح تحقيقاتي، پايان نامه و مقالات چاپ شده در مجله علمي - پژوهشي به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب و سپس هر يک از نمونه ها بر اساس چک ليست طراحي شده مورد بررسي و مطالعه قرار گرفتند. براي هر نمونه روش طراحي آزمايش، نحوه تصادفي کردن تيمارها، عامل بلوک بندي تعداد تيمارهاي مورد بررسي، نحوه نمونه گيري، تعداد صفت اندازه گيري شده، روشها و آزمونهاي آماري به کار گرفته شده در ارائه نتايج، روشهاي مقايسه ميانگين، توزيع فراواني آزمونهاي آماري، وجود کارشناس آماري در ليست همکاران يا نويسندگان، کيفيت منابع آماري مورد استفاده و کيفيت استفاده از جداول و نمودارها در تفسير و ارائه نتايج ثبت و بررسي گرديد. پس از جمع بندي و بررسي چک ليستها رايج ترين اشکالات و خطاهاي موجود در نمونه ها به دو دسته عمده خطاهاي مربوط به طراحي آزمايشات و خطاهاي مربوط به تجزيه و تحليل و ارائه نتايج دسته بندي شدند. ضمن بيان ضرورت اجراي صحيح هر يک از موارد پيامدهاي ناشي از بي توجهي به آنها نيز ذکر گرديد. بر اساس يافته هاي حاصل از اين تحقيق، آموزش مناسب و کارآمد روشهاي آماري در طراحي آزمايشات و نرم افزارهاي مرتبط با آنها براي محققين و دانشجويان کشاورزي مي تواند کارايي و قابليت اعتماد نتايج پژوهش هاي کشاورزي را بيش از پيش تضمين نمايد.

 
كليد واژه: ارزيابي کيفي، روش هاي آماري، طرح آزمايشات، کشاورزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 10 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(4 الف):373-384.
 
بررسي تاثير باکتريهاي محرک رشد گياه (PGPR) بر خواص کيفي و کمي قارچ دکمه اي (Agaricus bisporus) در بسترهاي مختلف حاصل
 
ملايي فوزيه*,بشارتي حسين
 
* كرج، موسسه تحقيقات خاك و آب كشور، كدپستي: 3177993545
 
 

به منظور بررسي اثر باکتريهاي محرک رشد گياه (PGPR) در افزايش عملکرد و بهبود برخي خواص کيفي قارچ دکمه اي (Agaricus bisporus) در بسترهاي مختلف حاصل از ضايعات صنعتي و کشاورزي آزمايشي به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملا تصادفي به اجرا در آمد. تيمارهاي مورد استفاده در اين آزمايش شامل بسترهاي حاوي کاه گندم به عنوان ماده اصلي و مکملهاي پودر ضايعات ماهي، ضايعات کشتارگاه، ضايعات زيتون، کود گاوي و کود مرغي و دو سطح تلقيح با مخلوط باكتريهاي باسيلوس و سودوموناس و شاهد (بدون تلقيح) بودند. نتايج نشان داد اثر نوع بستر، تلقيح باكتري و نيز اثرات متقابل آنها در سطح يک درصد بر وزن تر، درصد ماده خشک، غلظت عناصر غذايي و ميزان پروتئين قارچ دکمه اي معني دار بود، ولي بر ميزان خاکستر و تعداد قارچ دکمه اي معني دار نبود. قارچهاي رشد يافته در بستر حاوي كود گاوي تلقيح شده با باكتريهاي محرک رشد بيشترين وزن تر (751.5 گرم در واحد آزمايشي) و قارچهاي پرورش يافته بر بسترهاي حاوي ضايعات کشتارگاه بدون تلقيح باكتري کمترين وزن تر (592.6 گرم در واحد آزمايشي) را داشتند. همچنين بسترهاي حاوي کود مرغي همراه با باكتري، بيشترين ماده خشك (7.1 درصد) و در مقابل بسترهاي حاوي ضايعات ماهي بدون تلقيح باكتري کمترين ميزان ماده خشك (4.43 درصد) را توليد کردند. بيشترين ميزان پروتئين مربوط به بستر حاوي ضايعات ماهي تلقيح شده با باکتري (29.25 درصد) و کمترين ميزان پروتئين مربوط به بستر حاوي کودگاوي بدون تلقيح (17.27 درصد) بود. قارچهاي پرورش يافته در بستر حاوي ضايعات ماهي که با باکتريهاي محرک رشدگياه تلقيح شده بودند، بيشترين غلظت نيتروژن، فسفر، منيزيم و روي و مس را دارا بودند. درحاليکه بيشترين ميانگين در مورد عنصر آهن مربوط به ضايعات زيتون تلقيح شده با باکتري بود. در اين آزمايش تاثير باكتريهاي محرك رشد بر وزن تر، وزن خشك و ميزان پروتئين قارچ دکمه اي مثبت و معني دار بود.

 
كليد واژه: قارچ دکمه اي، بستر کشت، باكتري محرك رشد گياه، پروتئين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 1 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(2):83-92.
 
تاثير تنش خشکي، کاربرد روي و تلقيح ميکوريز بر جذب عناصر کم مصرف در ذرت
 
ساجدي نورعلي*,رجالي فرهاد
 
* اراک، ميدان امام خميني، بلوار امام خميني (ره)، شهرک دانشگاه آزاد اسلامي
 
 به منظور بررسي اثر سطوح مختلف روي بر غلظت عناصر غذايي کم مصرف تحت تنش خشکي در ذرت ميکوريزايي (سينگل کراس 704)، آزمايشي در سال هاي 1385 و 1386 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراک اجرا شد. آزمايش به صورت فاکتوريل در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل سه سطح آبياري، آبياري معادل نياز آبي گياه (شاهد)، آبياري معادل 75% نياز آبي گياه و آبياري معادل 50% نياز آبي گياه)، قارچ ميکوريزا در دو سطح (با تلقيح و بدون تلقيح) و روي از منبع سولفات روي در سه سطح (بدون مصرف، 25 کيلوگرم در هکتار و 45 کيلوگرم در هکتار) در نظر گرفته شد. نتايج حاصل از تجزيه واريانس مرکب نشان داد که غلظت عناصر غذايي تحت تاثير تنش خشکي قرار گرفت. با اعمال تنش خشکي غلظت مس، منگنز، روي و آهن افزايش اما غلظت فسفر و بر کاهش يافت. تلقيح قارچ ميکوريزا غلظت کليه عناصر غذايي را افزايش داد. با مصرف عنصر روي ميزان غلظت مس، روي و درصد پروتئين افزايش اما غلظت آهن، منگنز و بر کاهش يافت. يک اثر آنتاگونيستي بين مصرف روي و غلظت آهن مشاهده شد. تيمارهاي تنش خشکي، قارچ ميکوريزا و روي به تنهايي باعث افزايش درصد پروتئين دانه شدند. اثر متقابل آبياري و ميکوريزا بر غلظت مس و بر در سطح 1% معني دار شد اما بر غلظت ساير عناصر اثر معني داري نداشت با اين وجود ميزان غلظت کليه عناصر غذايي کم مصرف و درصد پروتئين با تلقيح قارچ ميکوريزا تحت تنش خشکي افزايش يافت. با کاربرد روي تحت شرايط تنش خشکي، غلظت مس، روي، آهن، منگنز و درصد پروتئين افزايش ولي مقدار بر کاهش يافت. مصرف توام روي و قارچ ميکوريزا باعث افزايش غلظت کليه عناصر غذايي گرديد. بالاترين ميزان غلظت روي و درصد پروتئين از اثر متقابل تيمار هاي ميکوريزا و 25 کيلوگرم سولفات روي در هکتار به ترتيب در شرايط متوسط و شديد تنش خشکي حاصل شد.
 
كليد واژه: تنش خشکي، قارچ ميکوريزا، عناصر غذايي، درصد پروتئين و ذرت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 4 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(2):113-123.
 
ارزيابي ميزان فعاليت آنزيم هاي اوره آز و فسفاتاز قليايي و تغيير بعضي خصوصيات شيميايي در خاک تيمار شده با کمپوست و ورمي کمپوست تحت کشت ذرت
 
احمدپور سيده رقيه*,بهمنيار محمدعلي,سالك گيلاني سروش,فرقاني اكبر
 
* ساري، ساختمان علوم خاک، دانشگاه کشاورزي و منابع طبيعي
 
 

به منظور بررسي وضعيت برخي خصوصيات شيميايي خاک و ميزان فعاليت دو آنزيم اوره آز و فسفاتاز قليايي دراثر کاربرد کودهاي آلي تحقيقي در سال 1387 به صورت اسپليت پلات درقالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام شد. فاكتور اصلي تيمار كودي (T1= شاهد،T2 = کود شيميايي (سولفات پتاسيم، سوپر فسفات تريپل و اوره به ترتيب 100، 120، و 225 کيلوگرم در هکتار(،T3 = كمپوست 20 تن در هکتار، =T4 ورمي كمپوست 20 تن در هکتار،=T5  كمپوست 40 تن در هکتار،T6 = ورمي كمپوست 40 تن در هکتار) و فاكتور فرعي سال كوددهي: يكسال كوددهي (سال 85)، دو سال كوددهي (سال 85 و 86)، سه سال كوددهي (سال 85، 86 و 87) بود. کود آلي و شيميايي در زمان کاشت مصرف شدند و دو ماه پس از كاشت ذرت از عمق 20-0 سانتيمتري از سطح خاك نمونه برداري صورت پذيرفت. پس از آماده سازي نمونه ها، ميزان ماده آلي، نيتروژن کل، فسفر قابل جذب و فعاليت آنزيم هاي اوره آز و فسفاتاز قليايي در خاک اندازه گيري شد. نتايج نشان داد كه با به کارگيري کمپوست زباله شهري و ورمي کمپوست ميزان فعاليت آنزيم اوره آز و فسفاتاز قليايي افزايش يافت و با افزايش مقدار مصرف، فعاليت آنزيم ها تشديد يافت. بيشترين ميزان فعاليت آنزيم فسفاتاز قليايي و اوره آز به ترتيب در تيمار ورمي كمپوست 40 تن در هکتار ( (114.00 mgN-NH3+-g-1. Soil 2hr-1و ((3366.67 mgPNP.g-1soil hr-1 و كمترين ميزان فعاليت در تيمار مشاهده -g-1.soil2hr-1)+35.79 mgN-NH3) و (soilhr-1.(1144.90 mgPNP.g-1 مشاهده گرديد. با افزايش سطوح و دفعات مصرف کودهاي آلي بر ميزان ماده آلي، نيتروژن کل و فسفر قابل جذب افزوده شده، و بيشترين ميزان آنها در تيمار 40 تن ورمي کمپوست در هکتار که سه سال متوالي کود استفاده شده بود، مشاهده گرديد. همچنين تفاوت معني داري بين سالهاي كوددهي از نظر فعاليت آنزيمي و خصوصيات شيميايي اندازه گيري شده، مشاهده گرديد، بيشترين فعاليت آنزيم ها و خصوصيات شيميايي اندازه گيري شده در تيمارهاي كودي كه سه سال مستمر كود بکار رفته شد، مشاهده گرديد.

 
كليد واژه: كمپوست زباله شهري، ورمي کمپوست، اوره آز و فسفاتاز قليايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 1 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(1):1-12.
 
تشخيص چندگانه عناصر غذايي (CND) براي چغندرقند
 
درياشناس عبدالمحمد*,ثقفي كبري
 
* كرج، ميدان استاندارد، بعد از رزكان نو، بلوار امام خميني (ره)، موسسه تحقيقات خاك و آب، كدپستي: 3177993545
 
 

وضعيت عناصر غذايي در گياهان با عملکرد زياد مي تواند يک معيار واقعي براي ارزيابي رشد و دستيابي به عملکرد بهينه باشد. ارقام مرجع (نرم ها) استخراج شده از مدل هاي تعميم يافته مبتني بر تشخيص چندگانه عناصر غذايي (CND)اهميت دارند. در اين تحقيق گروه عملکرد زياد به تعداد 123 مزرعه (32 درصد) از 382 مزرعه با احتساب عملکرد ريشه حد واسط به ميزان 53.980 تن در هکتار با استفاده از سامانه CND از طريق رياضي و آماري و کاربرد تابع تجمعي نسبت واريانس عناصر غذايي و تابع توزيع مربع کاي، متمايز گرديد. همچنين مقدار مربع کاي بحراني براي تمايز گروه عملکرد زياد به ميزان 7.3 بدست آمد که اين مقدار نيز با استفاده از داده هاي 38 مزرعه چغندرقند بروش آماري کيت - نلسون مورد ارزيابي قرار گرفت و تاييد گرديد. سپس بر اساس روش شناسي سامانهCND نرم هاي استاندارد براي عناصر غذاييN ، P، K، Mn، Zn، Fe، Cu، B، S و Rd به ترتيب VMn=-2.480±0.269, VK=3.197±0.187 VP=0.765±0.139, VN=3.442±0.145, VCu=-4.377±0.233 VFe=-3.317±0.321, VZN=-3.691±0.306, VRd=6.589±0.076, VS=1.359±0.283 VB=-3.487±0.293 محاسبه گرديد. همچنين با استفاده از نتايج تجزيه گياه 38 مزرعه چغندرقند، محدوده «کفايت» و «بحراني» عناصر غذايي براي سامانه CND برآورد گرديد. به منظور اعتبارسنجي اوليه نرم ها و شاخص ها، داده هاي تعدادي از آزمايش هاي کودي چغندرقند بررسي شد و نتايج رضايت بخشي به دست آمد. مي توان از اين نرم ها، شاخص ها و محدوده هاي کفايت و بحراني براي پيش بيني رشد، عملکرد و تشخيص اختلالات تغذيه اي چغندرقند استفاده کرد.

 
كليد واژه: تجزيه گياه، وضعيت عناصر غذايي، چغندرقند، تشخيص چندگانه عناصر غذايي، ارقام مرجع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 2 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(1):13-21.
 
بررسي اثرات مقادير مختلف دي کلسيم فسفات بر جذب، کارايي مصرف فسفر و رشد ارقام و ژنوتيپ هاي گندم ديم
 
ولي زاده غلام رضا*,رضايي حامد,احمدپور محمد
 
* مراغه، موسسه تحقيقات كشاورزي ديم كشور، كدپستي: 5517643511
 
 

فسفر در خاک هاي آهکي به فسفات هاي کلسيم نامحلول تبديل مي شود و با مصرف کودهاي فسفره در اين خاک ها، مقدار اين ترکيبات افزايش مي يابد. به منظور تعيين ميزان کمي اجزا فسفات در خاک هاي منطقه ديم مراغه با مديريت هاي مختلف زراعي از روش استخراج متوالي اشکال فسفات استفاده شد، سپس جهت بررسي اختلاف ارقام و ژنوتيپ هاي گندم ديم در جذب و بهره وري فسفر از منبع دي کلسيم فسفات، آزمايشي به صورت فاکتوريل با طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي در شرايط گلخانه اي به مرحله اجرا در آمد، ده رقم و ژنوتيپ گندم ديم به شرح زير: 1- سرداري، 2- Sbn/1-64-199، 3- آذر 2، 4- Pf82200/Sardari، 5- Agosta/Safied 6- رصد يا Fenkang/Safied 7- Anaz/3/Pi/Nar/Hys/Sfied 8--4 Zhong291 -9 Ghazagestan87 و 10- 5291karaj 98-99 با چهار سطح دي کلسيم فسفات 80، 0، 160، 320 ميلي گرم در کيلوگرم خاک براي انجام آزمايش درنظر گرفته شد. نتايج اين پژوهش نشان داد، ميزان فسفات هاي کلسيم در مديريت هاي زراعي مختلف متفاوت بودند به طوري که ميزان فسفات هاي کلسيم در مديريت هاي زراعي يونجه - گندم و نخود - گندم در مقايسه با مديريت هاي زراعي ديگر بالاتر بودند. با افزايش ميزان مصرف دي کلسيم فسفات در خاک، وزن ريشه، ساقه و برگ و جذب فسفر ارقام گندم افزايش يافت. ژنوتيپ ها و ارقام مختلف گندم در ميزان وزن ساقه و برگ و ريشه، غلظت فسفر، جذب و بهره وري فسفر اختلاف معني داري داشتند. ارقام سرداري و رصد يا Fenkang در مقايسه با ارقام و ژنوتيپ هاي ديگر، وزن ريشه بيشتري داشتند و متناسب با آن غلظت فسفر در ساقه و برگ و ريشه آنها بيشتر بود. ارقام آذر 2،Sbn ، Agosta در مقايسه با ارقام و ژنوتيپ هاي ديگر از بهره وري بيشتر براي جذب فسفر برخوردار بودند، يعني به ازاي مقادير فسفر جذب شده، توانستند وزن ساقه و برگ بيشتري توليد کنند. نتايج اين آزمايش نشان داد. ميزان اشکال فسفات در خاک هاي زراعي با مديريت هاي مختلف زراعي، متفاوت است. با افزايش ميزان مصرف دي کلسيم فسفات در خاک، ميزان جذب فسفر و رشد ارقام گندم افزايش مي يابد و توانايي ارقام و ژنوتيپ هاي گندم در استفاده از منبع دي کلسيم فسفات در رشد و جذب فسفر متفاوت است. ارقام و ژنوتيپ هاي با وزن زياد ريشه، مقدار بيشتري فسفر را جذب کرده و بهره وري فسفر در آنها بيشتر بود.

 
كليد واژه: فسفر، جذب، و کارآيي، رشد ارقام و ژنوتيپ هاي گندم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 1 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(3):177-186.
 
بررسي پراکنش مکاني عنصر روي و تعيين حد بحراني آن براي سويا در شرق استان مازندران
 
جلالي قباد*,ملكوتي محمدجعفر,طهراني محمدمهدي,قاسمي دهكردي وحيدرضا
 
* تهران، دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده کشاورزي، گروه خاکشناسي
 
 

در کشاورزي دقيق تعيين تغييرپذيري ويژگي هاي خاک از اهميت والايي برخوردار مي باشد. به منظور دستيابي به عملکرد بيشتر با مديريت بهتر، دانش کاملي از ويژگي هاي فيزيکوشيميايي خاک و حد بحراني عناصر غذايي در مزارع لازم مي باشد. در همين راستا، زمين آمار يکي از روش هايي است که امروزه در جهت بررسي تغييرپذيري مکاني ويژگي هاي خاک بکار مي رود. در اين مطالعه 188 نمونه خاک سطحي از مزارع شرق استان مازندران در سال 1387 جمع آوري شد. مقادير pH، کربن آلي، کربنات کلسيم معادل، فسفر قابل جذب، پتاسيم قابل جذب، عناصر ريزمغذي (آهن، منگنز، روي و مس) قابل عصاره گيري با DTPA و بافت خاک نمونه ها اندازه گيري گرديد. همبستگي مکاني متغير روي و بهترين مدل برازش داده شده (مدل گوسي) بوسيله واريوگرام مشخص و دامنه موثر براي اين متغير 40 کيلومتر بدست آمد. به منظور تعيين نقشه پراکنش اين متغير، روش هاي درون يابي کريجينگ، عکس فاصله وزني و اسپلاين مورد استفاده قرار گرفتند. همچنين دقت اين روش ها از طريق معيارهاي آماري دقت (MAE)، انحراف (MBE) و ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE) محاسبه گرديد. جهت تعيين حد بحراني روي در خاک براي گياه سويا (Glycine max L.)، يک آزمايش گلداني با نمونه هاي خاک جمع آوري شده از 29 مزرعه (از بين 188 مزرعه مورد مطالعه) که حاوي غلظت هاي متفاوتي از اين عنصر بودند، اجرا شد. اين آزمايش در مرکز تحقيقات کشاورزي استان مازندران به صورت فاکتوريل در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار (174 گلدان 5 کيلوگرمي) انجام شد. فاکتور اول شامل 29 نوع خاک و فاکتور دوم شامل دو سطح روي (0 و 10  ميلي گرم بر کيلوگرم خاک) بود. پس از برداشت و تعيين عملکرد نسبي، حد بحراني روي در خاک براي دست يابي به 95 درصد حداکثر عملکرد نسبي با استفاده از روش تصويري کيت- نلسون برابر 1.40 ميلي گرم بر کيلوگرم خاک بدست آمد. با تعيين حد بحراني اين عنصر در خاک هاي زراعي منطقه و استفاده از نقشه احتمال آن با روش کريجينگ شاخص مشخص شد که حدود 80 درصد از اراضي منطقه دچار کمبود روي هستند.

 
كليد واژه: تغييرپذيري خاک، روي، زمين آمار، کريجينگ شاخص، حد بحراني، سويا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 3 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(1):23-31.
 
توزيع پتاسيم، کلسيم، منگنز و روي در بخشهاي مختلف سنبله و سنبلک ارقام گندم
 
اسدي داشبلاغ مسعود,ارادتمنداصلي داوود*,يوسفي راد مجتبي
 
* ساوه، ميدان فلسطين، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ساوه
 
 

اطلاعات کمي درباره نحوه توزيع عناصر غذايي در بخشهاي مختلف سنبله گندم در دسترس است. درحاليکه براي افزايش عملکرد دانه بدون تاثير منفي بر کيفيت غذايي، داشتن اين اطلاعات بسيار مهم است. در اين پژوهش چگونگي توزيع پتاسيم (K)، کلسيم (Ca)، منگنز (Mn) و روي (Zn) در بخشهاي مختلف سنبله (شامل بخشهاي پاييني، مياني و بالايي) و همچنين در دانه هاي با وزن هاي متفاوت هر سنبلک (شامل دانه هاي بزرگ و کوچک) در طي روزهاي پر شدن دانه بعد از گلدهي مورد بررسي قرار گرفت. اين پژوهش در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه در سال زراعي 86-85 اجرا گرديد. طرح آماري به کار رفته کرتهاي خرد شده در قالب طرح پايه بلوکهاي کامل تصادفي در سه تکرار مي باشد. تيمارهاي اين آزمايش شامل تيمارهاي کودي با سه سطح (0، 3 و 4 ليتر در هکتار) و دو رقم گندم مهدوي (دانه درشت) و فلات (دانه ريز) مي باشد. غلظت عناصر پرمصرف پتاسيم و کلسيم و کم مصرف منگنز و روي در اين آزمايش به ترتيب با دستگاههاي طيف سنج و جذب اتمي اندازه گيري شد. نتايج اين پژوهش نشان داد که سنگين ترين دانه ها در قسمت مياني سنبله و سبک ترين دانه ها در بخش بالايي محور سنبله قرار داشتند. به طوري که ميانگين تعداد دانه هاي تشکيل شده در بخش مياني سنبله بيشتر از دو بخش پاييني و بالايي سنبله بود. غلظت عناصر پرمصرف و کم مصرف در بخشهاي مختلف سنبله با وزن دانه همبستگي داشت. به طوري که غلظت اين عناصر در بخشهاي مياني سنبله بيشتر از بخشهاي ديگر بود. غلظت منگنز و روي در طي دوره پر شدن دانه کاهش يافت. غلظت عناصر غذايي مورد مطالعه در دانه هاي کوچک و بزرگ هر سنبلک بيانگر کاهش معني دار غلظت آنها با فاصله از محور سنبله بر روي سنبلک بود. اين کاهش غلظت عناصر نسبت به موقعيت قرارگيري دانه ها در محور سنبلک در مقام مقايسه با محور سنبله بيشتر بود. در اين آزمايش بين ارقام دانه درشت و دانه ريز تفاوت معني داري از لحاظ توزيع عناصر غذايي در طول محور سنبله و سنبلک ديده نشد.

 
كليد واژه: گندم، کلسيم (Ca)، پتاسيم (K)، منگنز (Mn)، روي (Zn)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 4 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(1):33-38.
 
تاثير کاربرد ورمي کمپوست هاي غني شده بر درصد ظهور گياهچه و وزن خشک بوته ذرت هيبريد سينگل کراس 704
 
جهاني مجتبي*,بشارتي حسين,گلچين احمد
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه زنجان
 
 

به منظور بررسي اثر ورمي کمپوست هاي مختلف غني شده با آهن و روي، بر وزن خشک و درصد ظهور گياهچه ذرت، آزمايش گلداني در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با 10 تيمار و سه تکرار اجرا شد. تيمارهاي مورد استفاده شامل شکل غني شده و غني نشده سه ورمي کمپوست پوسته برنج + کود مرغي، پوسته برنج + کود گاوي و کود گاوي بودند که با سولفات آهن و سولفات روي در طول دوره ورمي کمپوست سازي غني سازي شدند و ميزان نيتروژن آن ها با افزودن کود اوره يکسان شد. نتايج حاصل از تجزيه واريانس داده ها نشان داد که تفاوت معني داري بين وزن خشک گياه ذرت در ورمي کمپوست هاي مختلف در سطح يک درصد وجود دارد. بيشترين وزن خشک گياه ذرت در تيمار هاي حاوي ورمي کمپوست پوسته برنج + کود مرغي غني شده با روي مشاهده گرديد و کمترين مقدار آن مربوط به تيمار شاهد بود. اثر ورمي کمپوست هاي مختلف بر درصد ظهور گياهچه بذر ذرت از لحاظ آماري در سطح پنج درصد معني دار بود. بيشترين و کمترين درصد ظهور گياهچه به ترتيب در تيمار هاي ورمي کمپوست پوسته برنج + کود گاوي غني شده با آهن و تيمار شاهد مشاهده شد.

 
كليد واژه: ورمي کمپوست، غني سازي، آهن، روي، ذرت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:14 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 8 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(1):71-82.
 
برآورد ميزان فرسايش آبکندي و مقدار عقب نشيني ديواره هاي آبکند با استفاده از سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي در بخشي از حوضه آبخيز طالقان
 
رييسي نشاط امير*,رفاهي حسينقلي,سرمديان فريدون,گرجي اناري منوچهر
 
* كرج، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران، گروه مهندسي علوم خاك
 
 

در مقايسه با تلاش هاي دهه هاي گذشته در جهت بررسي فرآيندهاي فرسايش ورقه اي و شياري خاک، مطالعات نسبتا کمي در جهت کمي کردن و يا برآورد فرسايش آبکندي انجام شده است. گسترش استفاده از تکنولوژي هاي اطلاعات مکاني جديد، مانند سيستم اطلاعات جغرافيايي، مدل رقومي ارتفاع و سنجش از دور، توانايي هاي جديدي براي تحقيق در اين زمينه فراهم کرده است. راه حلي که به صورت مرجعي در راستاي تخمين اثرات تغييرات جهاني مانند تغييرات کاربري اراضي و اقليم تنظيم گرديده، نقشه برداري و کمي کردن مقدار فرسايش آبکندي مي باشد که شامل مقدار عقب نشيني ديواره هاي آبکند و توليد رسوب است. تحقيق حاضر روشي، جهت محاسبه مقدار عقب نشيني ديواره ها و توليد رسوب توسط فرسايش آبکندي ارايه مي دهد. روش پيشنهاد شده از عکس هاي هوايي چندزمانه و مدل هاي رقومي ارتفاع چندزمانه که هر دو بوسيله تکنيک هاي اطلاعات جغرافيايي پردازش شده اند، استفاده مي کند. تحقيق در زيرحوضه حاشان با وسعت 25 هکتار در حوضه آبخيز طالقان انجام شده است. عکس هاي هوايي 1:20000 مربوط به سال1370  و عکس هاي هوايي 1:40000 مربوط به سال 1380 جهت تهيه نقشه فرسايش آبکندي و تعيين مقدار رسوب توليد شده بين سال هاي 1380-1370 استفاده شدند. مقدار برش آبکند و توليد رسوب از کم کردن مدل هاي رقومي ارتفاع چندزمانه محاسبه شدند. مقدار عقب نشيني ديواره هاي آبکند 0.202 متر در سال بوده است. حداکثر مقدار برش آبکند 0.9- 0.5متر در سال در راس آبکند و محل مئاندرها رخ داده است. مقدار رسوب توليد شده بوسيله فرسايش آبکندي 44±438 تن در هکتار در سال بوده است. در مقايسه با ديگر روش ها که رسوب ناشي از فرآيندهاي فرسايش آبکندي را محاسبه مي کنند؛ روش پيشنهاد شده، مجموع هدررفت خاک ناشي از رواناب سطحي، حرکت توده اي (فروپاشي ديواره ها) و عميق شدن آبکند را محاسبه مي کند علاوه بر اين در مقايسه با مقدار رسوب توليد شده بوسيله فرسايش ورقه اي و شياري مقادير بسيار بزرگتري دارد و تصور مي شود دستاوردي در جهت مکان يابي نواحي با فعاليت فرسايشي شديد در درون آبکند ها دارد.

 
كليد واژه: فرسايش آبکندي، مقدار فرسايش، تفسير عکس هوايي، سيستم اطلاعات جغرافيايي، مدل رقومي ارتفاع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:15 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 3 : پژوهش هاي خاك (علوم خاك و آب) 1390; 25(3):197-206.
 
رشد و عدم تعادل عناصر غذايي در ذرت علوفه اي در اثر کاربرد مس و منگنز در يک خاک آهکي
 
حاتم زهرا*,رونقي عبدالمجيد
 
* دانشگاه شيراز، دانشکده کشاورزي، بخش علوم خاک، كدپستي: 7175757584
 
 

گزارش هايي مبني بر کمبود مس و منگنز در خاک هاي آهکي ايران در دست است. اين کمبودها مي تواند به دليل پ هاش بالا و يا عدم تعادل ميان مس و منگنز با ساير عناصر غذايي مانند کلسيم، منيزيم، آهن و روي در خاک هاي آهکي باشد. به منظور آگاهي از اثر مس، منگنز و بر همکنش آنها بر رشد و عدم توازن بين عناصر غذايي در ذرت علوفه اي (Zea mays L.) آزمايشي به صورت فاکتوريل 4´4 در شرايط گلخانه اي در چارچوب طرح کاملا تصادفي با سه تکرار در يک خاک آهکي با بافت لوم رسي (fine, mixed (calcareous,) mesic Typic Calcixerepts) انجام شد. تيمارها شامل چهار سطح مس (صفر، 2.5، 5، و 10 ميلي گرم در کيلوگرم از منبع CuSO4.5H2O) و چهار سطح منگنز (صفر، 10، 20، و 40 ميلي گرم در کيلوگرم از منبع MnSO4.4H2O) در سه تکرار بود. نتايج نشان داد که کاربرد منگنز سبب افزايش معني دار وزن ماده خشک اندام هوايي ذرت شد. اما کاربرد مس در بالاترين سطح سبب کاهش معني دار وزن ماده خشک گياه شد و در ساير سطوح اختلاف معني داري با گياه شاهد نداشت. دليل کاهش عملکرد ماده خشک ذرت مي تواند اثر ضديتي مس با آهن و همچنين نامناسب بودن نسبت هاي مس به منگنز، مس به آهن و مس به منگنز + آهن + روي باشد. کاربرد مس سبب افزايش معني دار غلظت و جذب مس در گياه شد، اما اثري بر غلظت و جذب منگنز نداشت. افزودن منگنز غلظت مس را کاهش ولي جذب آن را توسط گياه افزايش داد. کاربرد منگنز سبب افزايش غلظت و جذب منگنز در ذرت شد. غلظت و جذب آهن با کاربرد مس در ذرت کاهش يافت. منگنز غلظت آهن را کاهش ولي جذب آن را به وسيله گياه افزايش داد. افزودن مس و منگنز اثري بر غلظت روي در ذرت نداشت ولي کاربرد منگنز سبب افزايش جذب روي به وسيله گياه شد. مصرف مس و منگنز اثري بر نسبت ريشه به اندام هوايي ذرت نداشت. حداکثر عملکرد ماده خشک با کاربرد 5 يا 10 ميلي گرم مس در کيلوگرم و 20 و 40 ميلي گرم منگنز در کيلوگرم خاک به دست آمد. گستره بسندگي براي مس در گستره 6 تا 7 ميکروگرم و براي منگنز در گستره 50 تا 55 ميکروگرم در گرم ماده خشک بود. قبل از هر توصيه کودي، نتايج اين پژوهش بايستي در شرايط مزرعه نيز تاييد شود.

 
كليد واژه: مس، منگنز، ذرت علوفه اي، خاک آهکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  9:15 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها