0

مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 35 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(2):417-431.
 
مقياس سازي و پيش بيني نيمرخ رطوبت خاک در فاز توزيع مجدد
 
صادقي مرتضي*,قهرمان بيژن,داوري كامران
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

نرخ و دوام جريان رو به پايين رطوبت خاک طي فرآيند توزيع مجدد، ميزان ذخيره موثر آب در خاک را در هر زمان تعيين مي کند. اين امر به ويژه در مناطق خشک که گياهان مجبورند براي مدت زمان زيادي وابسته به ميزان رطوبت باقي مانده در منطقه ريشه باشند، بسيار مهم است. در اين تحقيق، يک روش جديد براي مقياس سازي فرآيند توزيع مجدد بر پايه مدل توزيع مجدد گرين امپت ارايه شده است. با استفاده از نتايج مقياس شده حل عددي معادله عمومي جريان موسوم به معادله ريچاردز، يک معادله تجربي براي تخمين نيمرخ رطوبت خاک در فاز توزيع مجدد به دست آمده است. از ويژگي هاي بارز معادله تجربي ارايه شده، قبول تاثير پس ماند در منحني رطوبتي بر فرآيند توزيع مجدد مي باشد. به منظور صحت سنجي معادله پيشنهادي، نتايج آن با نتايج حل عددي معادله ريچاردز براي يازده کلاس بافت خاک (در محدوده شن تا رس) مقايسه گرديد. خطاي حاصل از مقايسه براي هر يازده کلاس بافت خاک و براي گستره زيادي از شرايط اوليه ناچيز بود. اگرچه در شرايطي که عمق جبهه خيس شده اوليه و يا ميزان رطوبت اوليه خاک پيش از نفوذ زياد بود، در نتايج مدل پيشنهادي نسبت به حل عددي کمي انحراف ديده مي شد. بدين ترتيب مدلي ارايه شده است که بتواند با سادگي کاربرد مدل هاي تحليلي و دقت مدل هاي عددي، ميزان رطوبت خاک را در هر عمق و هر زمان در طول فاز توزيع مجدد، تخمين بزند.

 
كليد واژه: مقياس سازي، نيمرخ رطوبت خاک، توزيع مجدد، گرين - امپت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

36 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(2):432-446.
 
تجزيه و تحليل تغييرات مکاني برخي از ويژگي هاي فيزيکي و هيدروليکي خاک در مقياس حوزه آبخيز
 
متقيان حميدرضا,كريمي احمد,محمدي جهانگرد
 
 
 

تفسير تغييرات مکاني خصوصيات فيزيکي و هيدروليکي در مقياس حوزه آبخيز يکي از فاکتور هاي اساسي در مدل سازي خصوصيات هيدرولوژيکي، طراحي ها و تصميم گيري ها است. اين تحقيق با هدف تجزيه و تحليل توزيع مکاني توزيع اندازه ذرات خاک (مقادير شن، سيلت و رس)، چگالي ظاهري (rb)، سرعت نفوذ (IR) و هدايت هيدروليکي اشباع (Ks) در حوزه آبخيز مرغملک (زير حوزه زاينده رود) انجام گرفت. در اين تحقيق 111 نمونه خاک بر روي شبکه شبه منظم با فواصل 1 کيلومتري از خاک سطحي از عمق 30-0 سانتي متر حوزه براي تعيين توزيع اندازه اي ذرات تهيه گرديد. سرعت نفوذ با استفاده از استوانه مضاعف در محل نمونه برداري انجام شد. نمونه هاي دست نخورده براي تعيين هدايت هيدروليکي اشباع به روش بار افتان و چگالي ظاهري تهيه و به آزمايشگاه منتقل گرديد. نتايج نشان داد حداکثر ضريب تغييرات براي سرعت نفوذ (72 درصد) و هدايت هيدروليکي اشباع (67 درصد) است و حداقل ضريب تغييرات (8 درصد) براي چگالي ظاهري به دست آمد. آناليز آماري داده ها نشان داد بين مقادير IR در دو شکل اراضي مختلف (فلات و دشت هاي آبرفتي) تفاوت آماري معني داري (P<0.05) وجود دارد. در کاربري هاي مختلف نظير مراتع طبيعي و اراضي ديم کاري، بين مقادير ميانگين داده هاي سرعت نفوذ تفاوت آماري معني داري مشاهده نشد. نتايج متمايزي براي Ks به دست آمد. ضريب همبستگي بين IR با Ks (0.65)، بين IR با چگالي ظاهري (0.38) و بين IR با مقدار رس (0.37-) به دست آمد. اين ضريب بين Ks با چگالي ظاهري (0.40) و بين Ks با مقدار رس (0.31-) به دست آمد. نتايج تجزيه و تحليل زمين آماري نشان داد که مولفه ساختاري وابستگي مکاني بر مولفه تصادفي غالب است. کل متغيرها وابستگي مکاني متوسط تا قوي نشان دادند.

 
كليد واژه: سرعت نفوذ، کريجينگ، هدايت هيدروليکي اشباع، تغييرات مکاني و تغييرنما
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 39 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(2):467-483.
 
بررسي پتانسيل اقليمي کشت گندم ديم در استان آذربايجان شرقي
 
كمالي غلام علي*,صدقياني پور علي,صداقت كردار عبداله,عسگري احمد
 
* واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي
 
 

با توجه به اينکه سطح زير کشت غالب محصولات ديم در استان آذربايجان شرقي اختصاص به گندم دارد لذا پهنه بندي اقليمي کشت گندم ديم در اين استان هدف اين تحقيق قرار گرفت. براي اين منظور از آمار بلند مدت 39 ايستگاه هواشناسي داخل استان و 7 ايستگاه سينوپتيک خارج از استان جهت هم پوشاني بهتر استفاده شد. در اين تحقيق با توجه به تاريخ آغاز بارش هاي پاييزي براي هر منطقه از استان تاريخ کاشتي پيشنهاد شد و با توجه به آن، مراحل مختلف رشد گندم ديم تعيين شد. سپس از عنصر بارش، نقشه هاي هم ارزش اقليمي بارش سالانه، بارش در دوره جوانه زني، بارش دردوره گل دهي و بارش دوره پر شدن دانه استخراج گرديد. هم چنين با توجه به عنصر دما نيز نقشه هاي هم ارزش اقليمي دماي مناسب جوانه زني، تنش هاي دمايي در طول دوره گل دهي و پر شدن دانه در سطح استان تهيه شد. در نهايت با تلفيق اين نقشه ها در محيط GIS نقشه پهنه بندي اقليمي کشت گندم ديم استخراج گرديد که از اين نقشه مناطقي که به هيچ عنوان قابليت کشت نداشتند، حذف شدند. نقشه نهايي شامل 4 پهنه بسيار مناسب، مناسب، متوسط و ضعيف ترسيم شد. اين نقشه نشان داد که عمده مناطق بسيار مناسب کشت گندم ديم در شمال استان قرار دارند و اين مناطق از لحاظ اقليمي جهت کشت ديم گندم مناسبند. البته بعضي از مناطق حفاظت شده که پناهگاه حيات وحش است و هم چنين مناطق جنگلي استان در اين قسمت قرار دارند. هم چنين بيشتر مناطق در شمال و جنوب استان جهت کشت ديم گندم از لحاظ عامل اقليم در حد مناسب طبقه بندي شدند و بيشترين مرکز تجمع مناطق متوسط و ضعيف به صورت نواري از شرق به غرب استان کشيده شده است.

 
كليد واژه: پهنه بندي اقليمي، گندم ديم، آذربايجان شرقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 40 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(2):484-495.
 
افزايش بهره وري آب کشاورزي در مزارع تحت آبياري منطقه برخوار اصفهان
 
وظيفه دوست مجيد*,عليزاده امين,كمالي غلام علي,فيضي محمد
 
* دانشگاه گيلان، پژوهشكده هواشناسي و علوم جو
 
 

 به منظور کاوش راهکارهايي که منجر به افزايش بهره وري آب مي گردد، يک مدل اگروهيدرولوژي (SWAP) با استفاده از داده هاي اندازه گيري شده در 8 مزرعه کشاورز براي محصولات گندم، ذرت علوفه اي، آفتاب گردان و چغندرقند در منطقه برخوار اصفهان و در طي سال زراعي 84-1383 اعتبار سنجي گرديد. ميزان بهره وري آب (WP) براي اين گياهان با استفاده از اجزاي بيلان آب و عملکرد قابل فروش که توسط مدل SWAP شبيه سازي شده بود تحت عبارات YMT-1، YMET-1 و YMI-1 محاسبه گرديد. متوسط WP تحت عبارت 1.18 YMT-1 (kg m-3) براي گندم، 3.38 براي ذرت علوفه اي، 0.33 براي آفتاب گردان و 1.72 براي چغندرقند محاسبه گرديد که اين نشان دهنده سود اقتصادي بالاتر درکشت ذرت علوفه اي در منطقه آبياري برخوار بود. تبخير مستقيم از خاک موجب کاهش 11 تا 27 درصدي WP تحت عنوان YMET-1 در مقايسه با WP تحت عنوان YMT-1 گرديد. علاوه بر اين، به دليل هدر رفتن آب از منطقه توسعه ريشه ها به صورت نفوذ عمقي، مقادير متوسط WP تحت عنوان YMET-1 به اندازه 24 تا 42 در صد کمتر از مقادير متوسط WP تحت عنوان YMI-1 (kg m-3) بود. کاهش دور آبياري و کم آبياري به ميزان چشمگيري کارايي مصرف آب WPI را افزايش داد اما تاثير چنداني بر WPET نداشت.

 
كليد واژه: بهره وري آب، گندم، ذرت علوفه اي، عمليات آبياري، آفتاب گردان، چغندر قند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:12 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 38 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(2):456-466.
 
بررسي رابطه دماي هوا و دماي اعماق مختلف خاك و برآورد عمق يخبندان (مطالعه موردي استان خراسان رضوي)
 
نجفي مود محمدحسين*,عليزاده امين,محمديان آزاده,موسوي جواد
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه بيرجند
 
 

به منظور برآورد عمق يخبندان خاك و ارايه يك رابطه ساده و منطقي بين درجه حرارت هوا و اعماق مختلف خاك در سطح شهرستان هاي استان خراسان رضوي مطالعه اي بر روي داده هاي جمع آوري شده درجه حرارت هوا و اعماق 5، 10، 20، 30، 50 و 100 سانتي متري خاك از ايستگاه هاي مختلف هواشناسي استان در سال 1386 انجام پذيرفت. نتايج حاصل از اين مطالعه منجر به ارايه يك معادله درجه دوم به ازاي هر عمق خاك گرديد. با توجه به ضرايب همبستگي به دست آمده مي توان گفت اين رابطه براي عمق 100 سانتي متري خاك غير قابل قبول، اما براي ساير اعماق مناسب و قابل قبول مي باشد. هم چنين در برآورد عمق يخبندان و مقايسه آن با مقدار واقعي مشخص شد كه روش استاندارد عمق يخبندان را در همه بافت هاي خاك بسيار بيشتر از مقدار واقعي برآورد مي كند و نمي توان آن را به عنوان يك روش برآورد مناسب پيشنهاد كرد. هم چنين روش مك كوين، مبتني بر روش آمريكايي تعيين شاخص يخبندان، در كليه ايستگاه هاي مورد مطالعه، عمق يخبندان را بيشتر از مقدار واقعي برآورد مي نمايد، در حالي كه روش هاي فنلاندي و نروژي به ترتيب بهترين برآورد عمق يخبندان را ارايه نموده اند.

 
كليد واژه: دماي هوا، دماي اعماق مختلف خاک، عمق يخبندان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 37 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(2):447-455.
 
معرفي روش مناسب پر کردن ستونهاي دست خورده خاک و ارزيابي آن جهت حصول محيط متخلخل همگن
 
هاشمي نژاد يوسف*,غلامي توران پشتي محمود
 
* مركز ملي تحقيقات شوري
 
 

فرض اوليه بسياري از مطالعات آزمايشگاهي، گلخانه اي و لايسيمتري يکنواخت بودن خاک در عمق و عرض و نيز بين تکرارهاي مختلف مي باشد. عليرغم اهميت بسيار زياد اين پيش فرضها تعداد بسيار کمي، به خصوص از گزارش هاي داخلي به جزييات روش پر کردن مجدد ستون هاي خاک دست خورده پرداخته اند. گذشته از اين در مورد معيار ارزيابي يا روشي معرفي نشده است و يا روشهاي معرفي شده به دليل اتکا به نمونه برداري نوعا خود مخرب و بر هم زننده يکنواختي اوليه ستون خاک مي باشند. در اين مقاله علاوه بر شرح جزييات روش پر کردن 36 لايسيمتر استوانه اي شکل به قطر 39.5 سانتي متر در ارتفاع 150 سانتي متر، سه معيار جهت ارزيابي صحت پر کردن و يکنواختي ستون هاي خاک حاصله معرفي شده است.اين معيارها عبارتند از افت سطح خاک، تغيير در نقطه ظرفيت زراعي و شيب منحني هاي رخنه. با توجه به هر سه معيار معرفي شده مشخص مي شود روش مورد استفاده در اين تحقيق باعث يکنواختي ستون هاي خاک در عرض و عمق و نيز تقريبا بين هر 36 تکرار آن شده است.

 
كليد واژه: پر کردن، لايسيمتر، منحني رخنه، يکنواختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:13 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):123-130.
 
پيش بيني تبخير و تعرق واقعي گياه با استفاده از اطلاعات سيستم پيوسته خاک - گياه - اتمسفر
 
شايان نژاد محمد*,ميرلطيفي سيدمجيد
 
* گروه آبياري، دانشگاه شهرکرد
 
 

براي پيش بيني ميزان محصول و يا تبخير و تعرق واقعي گياه در شرايط تنش خشکي بايستي روابط بين اجزا سيستم پيوسته خاک، گياه، اتمسفر به طور دقيق بررسي شود. براي اين کار در اين تحقيق با استفاده از سيستم آبياري تک شاخه اي در مزرعه جو، در ايستگاه تحقيقات خاک و آب کرج، تنش هاي مختلف به گياه وارد شد. مزرعه مورد نظر در کنار ايستگاه هواشناسي قرار داشت که اطلاعات اقليمي مورد نياز را تامين مي نمود. مقدار مقاومت تاج گياه توسط دستگاه پرامتر و رطوبت خاک توسط دستگاه نوترون متر به طور روزانه در شش تيمار مختلف آبياري اندازه گيري شد. اين تيمارها از لحاظ عمق آب آبياري با هم تفاوت داشتند. با استفاده از بيلان رطوبتي در منطقه ريشه تا عمق 60 سانتي متري و داده هاي نوترون متر در اعماق 15، 35 و 55 سانتي متري، مقدار تبخير و تعرق واقعي برآورد گرديد. سپس رابطه اي بين مقاومت روزنه اي تاج گياه با تابش خالص خورشيدي و درصد حجمي رطوبت خاک به دست آمد و با ترکيب اين معادله و معادله پنمن - مانتيس، مقدار تبخير و تعرق واقعي گياه محاسبه گرديد. اين مقادير با مقادير بدست آمده از بيلان رطوبتي تطابق خوبي داشت. بنابراين با استفاده از شرايط خاک، گياه و اتمسفر مي توان تبخير و تعرق واقعي گياه را در شرايطي از تنش خشکي پيش بيني و نهايتا مقدار محصول را تخمين زد.

 
كليد واژه: تبخير و تعرق، مقاومت روزنه اي، رطوبت خاک، تابش خورشيدي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 5 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):113-122.
 
کاربرد متغيرهاي باران و رواناب در تخمين رسوب ناشي از رگبارها در کرت هاي آزمايشي با کاربري هاي مختلف
 
صادقي سيدحميدرضا*,پورقاسمي حميدرضا,محمدي مجيد,آقارضي حشمت اله
 
* دانشکده منابع طبيعي و علوم دريايي، دانشکده تربيت مدرس نور
 
 

در حال حاضر ارزيابي فرسايش خاک و توليد رسوب به عنوان يکي از بحث هاي مهم در مديريت حوزه هاي آبخيز مطرح و به عنوان يکي از نگراني هاي مهم اغلب کشورهاي در حال توسعه محسوب مي شود. پيچيدگي فرآيندها و اشکال مختلف فرسايش، پراکنش مکاني و زماني آن و همچنين نبود و يا کمبود آمار و اطلاعات در اغلب حوزه هاي آبخيز، استفاده از مدل هاي تجربي مبتني بر متغيرهاي سهل الوصول در تخمين فرسايش و رسوب را ضروري مي نمايد. در اين تحقيق کارآيي متغيرهاي باران و روانآب در برآورد ميزان رسوب رگبارها در کرتهاي آزمايشي استاندارد ايجاد شده در کاربري هاي مختلف اراضي در حوزه آبخيز خسبيجان در استان مرکزي با استفاده از رگرسيون دو و چند متغيره و با تغيير شکل مختلف داده هاي باران، روانآب و رسوب ارزيابي و مدل هاي بهينه با کمک معيارهاي ضريب تبيين تعديل شده، خطاي نسبي تخمين و تاييد تهيه شد. نتايج تحقيق برارتباط معني دار (p<0.01) جذر ضريب روانآب با توليد رسوب و جذر توليد رسوب ناشي از رگبارها در به ترتيب در کاربري ديم و آيش با ضرايب تبيين تعديل شده 75.7 و 43.9 و خطاي تخمين 1.84 و 48.02 درصد دلالت داشته، حال آنکه ارتباط معني دار (p<0.01) معکوس مقاير شدت سي دقيقه و توليد رسوب در کاربري مرتع با ضريب تبيين تعديل شده 53.9 و خطاي تخمين 56.15 درصد از کارآيي نسبي بالاتري برخوردار بوده است. از اين رو نتايج به دست آمده از اين تحقيق براختلاف عملکرد متغيرهاي بارش و روانآب در تبيين رسوب ناشي از رگبارها در کاربريهاي مختلف دلالت داشته است. نتايج به دست آمده همچنين بر ضرورت مطالعات و ارزيابي دقيق مدل هاي توليد رسوب رگبارها در کاربري هاي مختلف تاکيد دارد.

 
كليد واژه: توليد رسوب، مدل هاي رگرسيوني، کرتهاي فرسايش، حوزه آبخيز خسبيجان، استان مرکزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 7 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):141-150.
 
مقايسه روش هاي برآورد نسبت تحويل رسوب رگبار در حوزه آبخيز چهل گزي سد قشلاق استان کردستان
 
صادقي سيدحميدرضا*,غلامي ليلا,خالدي درويشان عبدالواحد
 
* گروه مهندسي آبخيزداري، دانشکده منابع طبيعي و علوم دريايي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

مهار صحيح و کارآي رسوب در حوزه هاي آبخيز مستلزم وجود دانش کافي در مورد فرايند فرسايش خاک و توليد رسوب مي باشد. از آنجاييکه با رسوب معمولا به طور مستقيم براي کل حوزه اندازه گيري نمي شود در نتيجه روش هاي غيرمستقيم از قبيل استفاده از مدلهاي نسبت تحويل رسوب براي تخمين آن تهيه شده اند که دقت عمل آنها بسيار متفاوت است. در اين تحقيق سعي گرديد تا اختلاف برخي از روش هاي مورد استفاده در برآورد نسبت تحويل رسوب براي رگبار شامل مدل MUSLE، مدل مبتني بر رواناب SWAT و روش سرويس جنگل آمريکا با مقادير مشاهده هاي حاصل از نسبت مقادير رسوب و فرسايش اندازه گيري شده به ترتيب در خروجي حوزه آبخيز و پلاتهاي فرسايشي مستقر در سرآب حوزه آبخيز چهل گزي سد قشلاق مورد سنجش قرار گيرد. مقادير نسبت تحويل رسوب تخميني هر روش ضمن مقايسه با يکديگر، با مقادير مشاهده اي متناظر هر رگبار نيز مقايسه شدند. نتايج ارزيابي ضمن تاکيد بر تغيير زياد نسبت تحويل رسوب اندازه گيري شده طي رگبارها از 1.26 تا 84.67 درصد بر کارآيي بيشتر مدل MUSLE با ضريب همبستگي 97.8 درصد (p<0.01) دلالت داشته است. اگر چه همبستگي معکوس نتايج حاصل از مدل مبتني بر رواناب SWAT و روش سرويس جنگل آمريکا با مقادير مشاهده هاي نسبت تحويل رسوب، به ترتيب با مقادير 0.6 و 20.8 درصد نيز غيرمعني دار ارزيابي شد.

 
كليد واژه: نسبت تحويل رسوب، MUSLE، SWAT، روش سريس جنگل آمريکا، سد قشلاق، استان کردستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 9 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):161-172.
 
مطالعه پتانسيل اثرات تبخير و بادبردگي بر کارايي سيستمهاي آبياري باراني در دشتهاي کشاورزي استانهاي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي
 
عرفانيان مريم,عليزاده امين*,موسوي بايگي سيدمحمد,انصاري حسين,باغاني جواد
 
* دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

در انواع سيستم هاي آبياري، آب در طي عمليات ذخيره، توزيع و کاربرد در مزرعه به هدر ميرود که در سيستم هاي آبياري باراني، به دليل تاثير متغيرهاي اقليمي بر قطرات پخش شده در هوا، قسمت عمده هدر رفت را جزء سوم، يعني به صورت تلفات تبخير و بادبردگي از هنگام خارج شده آب از آبپاش تا رسيدن به خاک در ناحيه ريشه تشکيل مي دهد. تلفات تبخير و بادبردگي در مناطق خشک و نيمه خشک و بادخير بسيار زياد بوده و باعث کاهش راندمان و کارايي سيستم آبياري باراني مي شود. اين مطالعه به منظور بررسي تلفات تبخير و بادبردگي سيستم هاي آبياري باراني در استان هاي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي و ارايه معادله رگسيون چند متغيره جامع، جهت برآورد مقدار تلفات و محاسبه راندمان کلي سيستم ها صورت گرفته است. آزمايشات مربوطه در محل مرکز تحقيقات کشاورزي مشهد بر روي يک آبپاش VYR 35 دو نازله در فشارهاي متداول طراحي 300، 350 و 400 کيلوپاسکال و اندازه هاي نازل 11.64’’×3.32, 9.64’’×3.32’’ و 13.64’’×3.32’’ صورت گرفته است. نتايج نشان داد که با افزايش پارامترهاي فشار، سرعت باد و دماي هوا و کاهش رطوبت نسبي و اندازه قطر نازل مقدار تلفات افزايش مي يابد. نتايج نقشه هاي پهنه بندي مقدار تلفات براي استان هاي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي نشان مي دهد که در کليه فشارهاي مورد مطالعه، مقدار تلفات از شمال به جنوب منطقه و در نواحي شرقي و غربي افزايش نشان مي دهد، به طوري که بدترين شرايط در شهرهاي سبزوار، تربت جام، تايباد و نهبندان، به دليل زياد بودن سرعت باد و دماي هوا و همچنين کم بودن رطوبت نسبي اتفاق افتاده است. بر اساس نتايج بررسي تاثيرات متقابل پارامترهاي فشار و قطر، توصيه مي شود از کاربرد قطرهاي کوچک با فشار زياد، خصوصا در مناطق بادخيز به منظور کاهش تلفات تبخير و بادبردگي پرهيز شود. همچنين جهت دستيابي به يکنواختي توزيع بالا و کاهش تلفات تبخير و بادبردگي در شرايطي که سرعت باد از 4 متر بر ثانيه تجاوز مي کند، از به کار گيري سيستم آبياري باراني اجتناب شود و يا زمان کار سيستم به شب موکول گردد.

 
كليد واژه: فشار کارکرد، قطر نازل، سرعت باد، تلفات تبخير و بادبردگي، پهنه بندي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 10 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):213-222.
 
مديريت منابع آب حوضه آبريز با استفاده از مدل WEAP (مطالعه موري حوضه ازغند)
 
يزدان پناه طلا,خداشناس سعيدرضا*,داوري كامران,قهرمان بيژن
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

امروزه افزايش فاصله بين عرضه و تقاضا، توجه جدي به مباني تخصيص بهينه آب را اجتناب ناپذير نموده و مديريت عرضه و تقاضاي آب را ضروري مي نمايد. در راستاي ضرورت اين امر از مدل WEAP جهت برنامه ريزي و مديريت عرضه و تقاضا در حوضه آبريز ازغند واقع در استان خراسان رضوي استفاده شد. منبع اصلي تامين آب در اين حوضه آب زيرزميني مي باشد. در جهت برنامه ريزي و مديريت منطقه تحت مطالعه در محيط مدل سازي، سناريوهاي مختلفي تا سال 1400 اعمال شد و تاثير آن بر وضعيت عرضه و تقاضا در منطقه، مورد مطالعه قرار گرفت. اين مطالعه نشان داد که با تغيير الگوي کشت و يا کاهش سطح زير کشت اراضي کشاورزي، مي توان به شرايط تعادل آب زيرزميني دست يافت. همچنين با استفاده از سيستم هاي نوين آبياري تحت فشار در صورت کاهش سطح زير کشت اراضي کشاورزي، تا حدودي ميتوان ذخيره آب زيرزميني را افزايش داد ولي در صورتي که استفاده از سيستم هاي تحت فشار با افزايش سطح زير کشت همراه باشد افت آب زيرزميني تشديد خواهد شد. همچنين تاثير افزايش نرخ رشد جمعيت در سطح حوضه آبريز بر وضعيت منبع آب زيرزميني مورد بررسي قرار گرفت و اين نتيجه به دست آمد که نرخ رشد جمعيت تاثير قابل ملاحظه اي بر وضعيت ميزان تقاضا و تغييرات افت سطح آب زيرزميني در سطح حوضه آبريز ندارد.

 
كليد واژه: مدل سازي حوضه آبريز، مديريت حوضه آبريز، WEAP
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 8 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):151-160.
 
اثرات مقادير مختلف آب و کود بر عملکرد و مقدار روغن آفتابگردان در سيستم کود - آبياري
 
كريمي احمد*,نادري مهدي
 
* گروه خاکشناسي، شهرکرد
 
 

اهميت و ارزش نصب سيستم هاي آبياري بستگي به ظرفيت آن و مقدار آب کاربردي در سيستم دارد. اگر بتوان يک سيستم آبياري قطره اي - نواري با ظرفيت مناسب و کمتر از مقدار حداکثر تبخير - تعرق طراحي نمود، در اين حالت قيمت اوليه سيستم کاهش مي يابد و چنانچه کاربرد آب در اثر اجراي سيستم کاهش يابد مي توان در مصرف آب هر چه بيشتر صرفه جويي نمود. آفتابگردان در شرايط کم آبياري در خاکهايي که بتوانند بخشي از کمبود آب را در خود ذخيره کنند قادر به رشد مي باشد. اين پژوهش با هدف بررسي اثرات مقادير مختلف آب و کود بر عملکرد دانه و مقدار روغن آفتابگردان در کود - آبياري به روش قطره اي - نواري در ايستگاه تحقيقات شهرکرد در خاکي با بافت رسي سيلتي و با طرح فاکتوريل در قالب بلوک هاي کامل تصادفي با دو فاکتور مقدار آب آبياري در چهار سطح شامل I1 ، I2،I3 وI4  (60، 80، 100 و 120 درصد نياز آبي محاسبه شده با روش کمبود رطوبتي خاک) و مقدار کود شيميايي در پنج سطح شامل F0، F1، F2، F3 و F4 (شاهد، 60، 80، 100 و 120 درصد ترکيب کودي توصيه شده) و در سه تکرار انجام گرديد. نتايج نشان داد عملکرد دانه، درصد روغن و مقدار روغن آفتابگردان تحت تاثير آب آبياري، کود مصرفي و اثر متقابل آنها قرار دارد. بيشترين عملکرد 2856) کيلوگرم دانه و 1440 کيلوگرم روغن در هکتار) و بيشترين درصد روغن 50.4) درصد) در تيمار %120 تامين آبياري بود. با افزايش مقدار آب آبياري درصد روغن نيز افزايش يافت. اختلاف بين تيمارهاي آبياري از نظر درصد روغن در سطح %1 معني دار بود. همچنين اختلاف بين تيمارهاي کودي از نظر عملکرد دانه و مقدار روغن در سطح %1 معني دار بود و تيمار %80 توصيه کودي با عملکرد 2516 کيلوگرم دانه و مقدار 1242 کيلوگرم روغن در هکتار بيشترين عملکرد و تيمار شاهد (بدون مصرف کود) با عملکرد 2014 کيلوگرم دانه و عملکرد 1005 کيلوگرم روغن در هکتار کمترين ميزان عملکرد را نشان داد. با افزايش کود مصرفي درصد روغن کاهش نشان داد، اما اختلاف معني داري در سطح %1 در تيمارهاي مختلف کودي ديده نشد. با توجه به نتايج بدست آمده تيمار %80 توصيه کودي مناسب ترين سطح مصرف کود از نظر توليد عملکرد دانه و مقدار روغن در سيستم کود - آبياري است.

 
كليد واژه: آبياري، آفتابگردان، مقدار روغن، عملکرد، کود - آبياري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 11 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):223-234.
 
توسعه يک مدل براي پايش و پيش بيني خشکسالي (مطالعه موردي استان خراسان رضوي)
 
عليزاده امين*,آشگرطوسي شادي
 
* دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

با توجه به قرار گرفتن استان خراسان در ناحيه آب و هوايي خشک و نيمه خشک ايران و وقوع خشکسالي هاي مکرر در سالهاي اخير، اهميت پرداختن به مقوله پيش بيني خشکسالي بيش از پيش آشکار مي شود. يکي از روشهاي دستيابي به اين هدف مدل سازي بارندگي بر اساس روش زنجيره مارکوف مي باشد. در اين تحقيق جهت تعيين درجات خشکسالي از شاخص درصد از ميانگين براي خشکسالي هاي سالانه و شاخص استاندارد شده بارش براي خشکسالي هاي ماهانه و از زنجيره مارکوف جهت پيش بيني خشکسالي استفاده گرديده است. پردازش داده ها توسط نرم افزار DMF صورت گرفته است. بدين منظور از آمار دراز مدت بارندگي ايستگاههاي هواشناسي موجود در بانک اطلاعاتي نرم افزار استفاده شد. بعد از پايش وضعيت هاي خشکسالي و ترسالي در ايستگاههاي سينوپتيک استان خراسان رضوي، وضعيت آب و هوايي براي سال 2008 پيش بيني گرديد. نتايج حاصل از بررسي شاخص استاندارد شده بارش در مقياس کوتاه مدت سه ماهه در 30 سال گذشته نشان مي دهد که تقريبا در تمام ايستگاهها وضعيت ترسالي ملايم بيشترين درصد وقوع را داشته است و بعد از آن خشکسالي هاي ملايم در رده بعدي قرار دارند. نتايج حاصل از پيش بيني سالانه براي سال 2008، نشان دهنده احتمال وقوع بيشتر وضعيت نرمال آب و هوايي در اکثر ايستگاههاي استان خراسان رضوي مي باشد. نتايج پيش بيني ماهانه نيز در برخي ايستگاهها بيانگر خشکسالي ملايم و در برخي ديگر ترسالي ملايم است.

 
كليد واژه: خشکسالي، DMF، شاخص درصد از ميانگين، شاخص استاندارد شده بارش، زنجيره مارکوف
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 1 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):3-11.
 
طراحي و ساخت وسيله اي براي استحصال آب از مه و ابرهاي قله اي
 
موسوي بايگي سيدمحمد*,شعبان زاده سپيده
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

تامين آب مورد نياز مردم در مناطق خشک و نيمه خشک جهان از اهميت ويژه اي برخوردار است. در بسياري از نقاط کره خاکي، عليرغم خشکي و کم باراني، مشاهده مي شود که معمولا قله کوه ها پوشيده از ابرهاي قله اي است و يا در مناطق پست، هميشه مه وجود دارد. بنابراين يکي از راه هاي تامين آب در چنين مناطقي، مي تواند استحصال آب از مه و ابرهاي قله اي باشد. به منظور امکان سنجي اين فکر در عمل، طرح جمع آوري آب از مه و ابرهاي قله اي در بلندي هاي خراسان رضوي به اجرا درآمد. در اين طرح، جمع کننده هايي با ابعاد و شکل هاي متفاوت و خصوصيات مورد نظر طراحي و ساخته شد. نتايج حاصل نشان داد که با ساخت جمع کننده هاي بسيار ساده، مي توان تا حد زيادي نياز اين قبيل مناطق به آب را برطرف نمود. ميزان رطوبت هوا، سرعت باد و ارتفاع ايستگاه در ميزان آب استحصالي موثر است. آب حاصل از واحد حجم (مترمکعب) اين جمع کننده ها بطور متوسط در روزهاي خشک مي تواند تا 40 ليتر در روز برسد. در تمامي روزهاي مرطوب، مخزن جمع کننده ها معمولا سرريز شده و به دليل عدم امکان راهپيمايي در کوه، امکان ديدباني ميسر نبود. همچنين افزايش سطح جمع کننده در معرض مه، رابطه مستقيم با دريافت آب استحصالي دارد.

 
كليد واژه: ابر قله اي، مه، استحصال آب، جمع کننده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 12 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) 1387; 22(1):235-246.
 
اثرات سطوح مختلف آبياري و نيتروژن بر عملکرد کمي و کيفي و کارآيي مصرف آب در چغندرقند
 
كريمي احمد*,نادري مهدي
 
* گروه خاکشناسي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه شهرکرد
 
 

تاکنون مطالعات زيادي در مورد نياز آبي چغندرقند در ايران انجام شده است ليکن در مورد عکس العمل گياه به کم آبياري و سطوح مصرف نيتروژن، خصوصا در مناطق خشک و نيمه خشک با منابع محدود آب براي آبياري کمتر شناخته شده است. اين تحقيق با هدف دستيابي به برنامه مناسب آبياري و بررسي اثرات آب و کود نيتروژن بر عملکر و کارآيي مصرف آب به صورت فاکتوريل در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با دو فاکتور مقدار آب در چهار سطح (40، 80، 120 و 160 درصد تبخير از سطح طشتک کلاس (A، مقدار نيتروژن در چهار سطح (شاهد، 90، 180 و 270 کيلوگرم در هکتار نيتروژن از منبع اوره) در سه تکرار انجام گرديد. دور آبياري براي تمامي تيمارها يکسان و برابر دور معمول منطقه (7 روز) بود. مقدار آب مصرفي در دوره رشد گياه با احتساب مقدار آب تا مرحله استقرار 950، 1185، 1450 و 1645 ميليمتر به ترتيب در تيمارهايI1 ،I2 ، I3 وI4  بود.
نتايج نشان داد عملکرد ريشه، مقدار شکر و کارآيي مصرف آب تحت تاثير مقدار آب، مقدار نيتروژن و اثر متقابل آنها و درصد قند و شاخص برداشت تحت تاثير مقدار آب و اثر متقابل آب و نيتروژن قرار گرفت. تيمار
(I4) با 47969 کيلوگرم در هکتار و تيمار (I1) با 36257 کيلوگرم در هکتار به ترتيب بيشترين و کمترين عملکرد ريشه را داشتند. تيمار (I2) با 6855 کيلوگرم در هکتار بيشترين و تيمار (I1) با 5779 کيلوگرم در هکتار کمترين عملکرد شکر را داشتند. عيار قند در تيمار (I2) با 16.4 درصد و در تيمار (I4) با 13.9 درصد به ترتيب بيشترين و کمترين درصد بودند. نتايج نشان داد که در شرايط کم آبياري عملکرد کاهش و درصد قند، کارآيي مصرف آب و شاخص برداشت افزايش يافت. همچنين اثر نيتروژن بر عملکرد و کارآيي مصرف آب تفاوت معني دار در سطح آماري %1 نشان داد. با افزايش مقدار نيتروژن عملکرد ريشه، شکر، ماده خشک کل و کارآيي مصرف آب افزايش نشان داد. درصد قند و شاخص برداشت تحت تاثير ميزان نيتروژن مصرفي قرار نگرفت. اثرات متقابل آب و نيتروژن نشان داد که تيمار I4N3 و I3N3 به ترتيب با 53621 کيلوگرم در هکتار و 53075 کيلوگرم در هکتار بيشترين عملکرد ريشه، و نيز با 7887 کيلوگرم در هکتار و 7689 کيلوگرم در هکتار بيشترين عملکرد شکر را داشتند.

 
كليد واژه: چغندرقند، عملکرد، کارآيي مصرف آب، کم آبياري، نيتروژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  11:24 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها