0

مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 3 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):20-27.
 
مقايسه مدل هاي توزيع لوگ - نرمال و گاما براي نمايش منحني توزيع اندازه ذرات خاک
 
صادقي مرتضي*,قهرمان بيژن,داوري كامران
 
* گروه مهندسي آب، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

در سال هاي اخير محققين زيادي براي تخمين توابع هيدروليکي خاک (از جمله منحني مشخصه رطوبتي و تابع هدايت هيدروليکي) از روي منحني توزيع اندازه ذرات (PSD) خاک کوشيده اند. در اين گونه مطالعات يک مدل رياضي براي نمايش PSD خاک ضروري به نظر مي رسد، به گونه اي که بتواند برازش دقيقي به داده هاي مشاهده شده PSD داشته باشد. تاکنون چندين مدل رياضي براي اين مورد هر کدام با مزايا و معايبي ارايه شده اند. دقت برازش هر مدل به داده هاي مشاهده شده PSD با تعداد پارامترهاي آن مدل رابطه مستقيم دارد. اما تخمين پارامترهاي مدل هاي چندپارامتري که داراي مفهوم رياضي و فيزيکي نمي باشند، خود يک مساله در اين مدل ها مي باشد. در اين ميان مدل توزيع لوگ – نرمال 5 دو پارامتري که پارامترهاي آن داراي مفهوم رياضي مي باشند، اساس کار محققين زيادي قرار گرفته است. در اين تحقيق نشان داده شده است که مدل توزيع لوگ - نرمال دو پارامتري نمي تواند نمايش دقيقي براي PSD همه کلاس هاي بافت خاک داشته باشد. به عنوان يک جايگزين، در اين تحقيق مدل توزيع گاماي 6 دوپارامتري براي نمايش دقيق تر PSD خاک پيشنهاد شده است به گونه اي که دو پارامتر اين مدل نيز داراي مفهومي رياضي و به راحتي قابل محاسبه مي باشند. مقايسه دقت اين دو مدل در نمايش PSD با برازش به داده هاي مشاهده شده تعداد 461 نمونه خاک پايگاه داده UNSODA مورد بررسي قرار گرفته است. بهبود دقت نمايش PSD توسط مدل توزيع گاما نسبت به مدل توزيع لوگ - نرمال کاملا مشهود بوده است. بر مبناي عامل ضريب برازش (R2) در تعداد 362 خاک و بر مبناي عامل ريشه ميانگين مربعات خطا (RSME) در تعداد 323 خاک از مجموع 461 خاک بررسي شده، مدل توزيع گاما نمايش دقيق تري از PSD نسبت به مدل توزيع لوگ-نرمال داشته است. نتايج آزمونt  نشان داد که مقادير R2 مدل گاما در سطح اعتماد 1% به طور معني داري بزرگتر از مقادير مربوط به مدل لوگ - نرمال بود. همچنين اختلاف معني داري در سطح 5% بين مقادير RMSE حاصل از دو مدل نشان داده شد. بنابراين به طور کلي اين طور نتيجه گيري مي شود که مدل گاماي دو پارامتري در نمايش منحني توزيع اندازه ذرات خاک بر مدل لوگ - نرمال دو پارامتري برتري دارد.

 
كليد واژه: منحني توزيع اندازه ذرات خاک (PSD)، توزيع لوگ - نرمال، توزيع گاما، UNSODA
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 4 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):28-35.
 
اثر کلريد پتاسيم بر جذب کادميوم توسط کلزا و آفتابگردان در يک خاک آلوده
 
خسروي فاطمه*,ثواقبي فيروزآبادي غلام رضا,فرح بخش حسن
 
* پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، گروه مهندسي علوم خاك، دانشگاه تهران
 
 

استفاده از گياهان براي پالايش خاک هاي آلوده به فلزات سنگين راهکاري اقتصادي، ارزان و موثر مي باشد. اين پژوهش به منظور بررسي تاثير کلريد پتاسيم بر جذب کادميوم و ارتقاي گياه پالايي آن توسط کلزا (Brassica napus L.)  و آفتابگردان (Helianthus Annuus L.)، در يک خاک آلوده به کادميوم (Cadmium) منطقه انگوران استان زنجان اجرا شد. در طرح بلوک کامل تصادفي با سه تکرار، چهار سطح پتاسيم (صفر(شاهد)، 50، 100 و 200 ميلي گرم K2O  در کيلوگرم خاک به صورتKCl ) به کار رفت و رقم هيبريد آذر گل آفتابگردان و دو صفر کلزاي بهاره به طور جداگانه کشت گرديد. نتايج تجزيه واريانس نشان داد که تيمارهاي KCl اثرات معني داري (P<0.01) بر توليد ماده خشک ريشه و اندام هوايي، غلظت، جذب و فاکتور انتقال کادميوم (TF)، داشتند. بيشترين مقدار جذب کادميوم توسط آفتابگردان (84.57 ميکروگرم در گلدان) و کلزا (64.10 ميکروگرم در گلدان) با مصرف 200 ميلي گرم K2O در کيلوگرم خاک به دست آمد. فاکتور انتقال کادميوم در کلزا (2.5) بزرگتر از آفتابگردان (1.6) شد. بنابراين بر اساس نتايج آزمايش گلداني و تجزيه هاي آزمايشگاهي اين گياهان براي گياه جذبي کادميوم در فناوري گياه پالايي مناسب مي باشند و مصرف KCl نيز مي تواند کارايي گياه پالايي خاک آلوده به کادميوم را بهبود بخشد. بررسي هاي بيشتر در شرايط مزرعه مفيد خواهد بود و توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: گياه پالايي، آفتابگردان، کلزا، کلريد پتاسيم و جذب کادميوم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 5 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):36-44.
 
تاثير باکتري ريزوبيوم لگومينوراروم بيوار فازئولي بر جذب و افزايش تحمل به آرسنيك در گياه لوبيا
 
لكزيان امير*,حلاج نيا اكرم,نصيري محلاتي مهدي,نيك بين فهيمه
 
* گروه علوم خاك، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

آلودگي خاك ها به آرسنيك، به يك مساله جهاني تبديل شده است. بقولات بدليل توانايي تثبيت بيولوژيكي نيتروژن براي اصلاح مناطق آلوده استفاده مي شوند. در اين مطالعه تاثير تلقيح لوبيا با باكتري ريزوبيوم لگومينوراروم بيوار فازئولي در جذب و افزايش تحمل گياه به آرسنيك مورد مطالعه قرار گرفت. آزمايشي با آرايش فاكتوريل با دو سطح تلقيح و بدون تلقيح و پنچ سطح آرسنيك (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 ميكرومولار) در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار بصورت كشت در شن در شرايط گلخانه اي انجام شد. نتايج نشان داد تلقيح لوبيا با باكتري همزيست آن تاثير معني داري بر وزن خشك اندام هاي هوايي داشت ولي تاثير تلقيح بر وزن خشك ريشه و ارتفاع گياه معني دار نبود. وزن خشك اندام هاي هوايي لوبيا با افزايش غلظت آرسنيك كاهش معني داري را نشان داد و كمترين وزن خشك اندام هاي هوايي در تيمارهاي 5، 5/7 و 10 ميكرومولار آرسنيك مشاهده شد. پاسخ ريشه و ارتفاع گياه به غلظت هاي مختلف آرسنيك مشابه وزن خشك اندام هاي هوايي بود. كمترين تعدا گره در تيمار 5 ميكرومولار آرسنيك مشاهده شد و تيمارهاي ديگر تاثيري بر تعداد گره هاي تشكيل شده بر روي ريشه هاي لوبيا نداشتند. همچنين تلقيح لوبيا با باكتري ريزوبيوم لگومينوراروم بيوار فازئولي موجب افزايش معني دار ميزان آرسنيك جذب شده در اندام هاي هوايي گياه شد. با افزايش غلظت آرسنيك در محيط كشت غلظت آن در اندام هاي هوايي افزايش پيدا كرد. كمترين تعداد گره و بيشترين غلظت آرسنيك در ريشه در تيمار 5 ميكرومولار آرسنيك مشاهده شد.

 
كليد واژه: آرسنيك، كشت در شن، گره زايي، تلقيح
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 6 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):45-56.
 
بررسي تغييرات كيفيت شيميايي فاضلاب خام و پساب شهري در اثر عبور از ستون هاي خاك
 
حسين پور اعظم*,حق نيا غلامحسين,عليزاده امين,فتوت امير
 
* گروه علوم خاك، مهندسي آب
 
 

افزايش جمعيت، محدوديت منابع آب و همچنين حجم عظيم فاضلاب هاي توليد شده در شهرها و لزوم دفع مناسب آن ها، ضرورت بهره گيري از فاضلاب را افزايش داده است. دفع فاضلاب در خاك يكي از با صرفه ترين روش هاي دفع فاضلاب است، به طوري که با عبور فاضلاب از خاک، کيفيت شيميايي آن بهبود مي يابد. به همين منظور، آزمايشي در ستون هاي پلي اتيلني به ارتفاع 150 و قطر 11 سانتي متر در 7 دوره 15 روزه در قالب طرح آماري کاملا تصادفي در گلخانه تحقيقاتي دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. فاضلاب خام و فاضلاب تصفيه شده تصفيه خانه پرکندآباد در ستون هاي پر شده از خاك لوم شني، در شرايط غرقاب متناوب به كار برده شدند. در پايان آزمايش، پارامترهايي مانند اسيديته، شوري، نسبت جذب سديم، نيتروژن – نيتراتي، فسفر – فسفاتي، کربن آلي کل و دو فلز سنگين نيکل و کادميم در نمونه هاي زه آب جمع آوري شده از ستون هاي خاک اندازه گيري شدند نتايج به دست آمده بيانگر آن است که ميانگين مقدار تمام پارامترهاي فوق (به جز اسيديته) در زه آب هاي خروجي، همواره کمتر از ميانگين مقدار آن در فاضلاب هاي ورودي به ستون هاي خاك است اما با استمرار كاربرد فاضلاب ها در طول زمان بر مقدار آن ها افزوده شده است. در بررسي تاثير نوع فاضلاب بر مقدار پارامترهاي ذکر شده در زه آب هاي خروجي نيز مشخص گرديد كه ميانگين مقدار اسيديته زه آب ها در نتيجه عبور فاضلاب خام (65/7) به طور معني داري كمتر از فاضلاب تصفيه شده (71/7) است در حالي که براي ميانگين مقدار نيتروژن - نيتراتي، فسفر - فسفاتي و نيكل، عكس اين تاثير مشاهده شد. به طوري که ميانگين مقدار آن ها در زه آب ستون هايي که از فاضلاب خام استفاده شده بود به ترتيب برابر 96/21، 055/0 و 015/0 ميلي گرم بر ليتر و در زه آب ستون هايي که از فاضلاب تصفيه شده استفاده شده بود به ترتيب برابر 48/20، 024/0 و 012/0 ميلي گرم بر ليتر به دست آمد. تاثير نوع فاضلاب بر ساير پارامترها معني دار نگرديد. به طور کلي با توجه به مقدار نسبت جذب سديم، نيتروژن - نيتراتي و كربن آلي كل در زه آب ها و همچنين مقدار دو فلز سنگين نيکل و کادميم در فاضلاب هاي مورد استفاده به ويژه فاضلاب خام و خطراتي كه انتقال آن ها به دنبال دارد، تخليه دراز مدت فاضلاب در خاک بايد با مديريت صحيحي صورت گيرد.

 
كليد واژه: فاضلاب خام، فاضلاب تصفيه شده، کيفيت شيميايي زه آب، ستون خاک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 7 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):57-70.
 
تاثير نوع و تعداد متغيرهاي ورودي در برآورد منحني نگهداشت رطوبتي و هدايت هيدروليکي اشباع
 
موذن زاده روزبه*,قهرمان بيژن,فتحعليان فريده,خشنوديزدي علي اصغر
 
* گروه مهندسي آب، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

توابع انتقالي خاک را مي توان ابزاري کارآمد و مفيد در برآورد بسياري از خصوصيات خاک، به ويژه خصوصيات هيدروليکي اين محيط متخلخل دانست. مهمترين ويژگي اين توابع، پرهيز از صرف زمان و هزينه ايست که معمولا در روش هاي مستقيم برآورد خصوصيات هيدروليکي خاک، غيرقابل اجتناب است. Rosetta بسته نرم افزاري است که از توابع انتقالي با ماهيت شبکه هاي عصبي مصنوعي در برآورد خصوصيات هيدروليکي خاک، در قالب چهار مدل مختلف، سود مي جويد. در اين تحقيق تاثير نوع و تعداد متغيرهاي ورودي در اين برنامه بر روي برآورد منحني نگهداشت رطوبتي و هدايت هيدروليکي اشباع تعدادي از خاک هاي مناطق شمالي کشور که در دو کلاس بافتي لوم و لوم رسي طبقه بندي شده بودند (USDA)، بررسي شد. از شاخص هاي آماري ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE)، ميانگين خطا (ME)، نسبت خطاي متوسط هندسي (GMER) و نسبت خطاي انحراف استاندارد هندسي (GSDER)  به منظور ارزيابي مدل هاي برنامه Rosetta استفاده شد. نتايج نشان داد که افزوده شدن وزن مخصوص ظاهري به متغيرهاي ورودي توابع انتقالي، در مورد منحني نگهداشت رطوبتي در هر دو کلاس بافتي منجر به کاهش دقت مدل شده، هر چند اين کاهش در هيچکدام از دو کلاس بافتي معني دار نبود. در مورد هدايت هيدروليکي اشباع نيز، افزوده شدن وزن مخصوص ظاهري، تاثيري مثبت و منفي بر روي مقادير شاخص هاي آماري RMSE، ME، GMER  و GSDER به ترتيب در کلاس بافتي لوم و لوم رسي داشت. همچنين افزوده شدن يک و دو نقطه نگهداشت رطوبتي (ميزان رطوبت در پتانسيل هاي ماتريک 33- و 1500- کيلوپاسکال) هرکدام به ميزان موثري مقدار ريشه ميانگين مربعات در دامنه پتانسيل ماتريک متوسط، 33- تا 500- کيلوپاسکال، خصوصا در 33- کيلوپاسکال را کاهش داد. تمامي مدل هاي توابع انتقالي، چه در مورد هدايت هيدروليکي اشباع و چه برآورد رطوبت در پتانسيل هاي ماتريک متفاوت، تمايل به کم برآورد اين دو خصوصيت داشتند.

 
كليد واژه: توابع انتقالي، خصوصيات هيدروليکي، منحني نگهداشت رطوبتي، هدايت هيدروليکي اشباع، Rosetta؛ ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 10 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):88-97.
 
ارزيابي توابع کاهش جذب آب توسط گوجه فرنگي در شرايط تنش همزمان شوري و خشکي
 
علي زاده حمزه علي*,لياقت عبدالمجيد,نوري محمديه مجيد
 
* دانشگاه تهران
 
 

استفاده از کم آبياري به منظور صرفه جويي در آب و همچنين اعمال حداقل ضريب آبشويي در طول فصل آبياري و يا حتي در سراسر چندين فصل آبياري باعث انباشته شدن املاح در منطقه ريشه مي شود. طبيعتا وقتي از آبهاي با کيفيت کم مثل پسابها و يا آب هاي نامتعارف استفاده مي کنيم وضع بدتر هم مي شود. در چنين شرايطي گياهان به طور همزمان تحت تاثير تنش شوري و كم آبي قرار مي گيرند. در زمينه چگونگي پاسخ گياهان به تنش همزمان شوري و خشکي و سهم هر يک از آن ها در کاهش جذب آب مدل هاي رياضي متعددي وجود دارد. مدل هاي جذب آب در شرايط تنش همزمان به سه دسته جمع پذير، ضرب پذير و مدل هاي مفهومي تقسيم بندي مي شوند. از آنجايي که بيشترين مقدار آب مصرفي در مناطق خشک و نيمه خشک صرف تعرق مي شود، کارآيي مدلهاي شبيه سازي پيش بيني حرکت آب و املاح تا حد زيادي به توانايي آنها در پيش بيني تعرق بستگي دارد. در اين مطالعه شش تابع کاهش جذب آب ماکروسکوپي وان گنوختن (جمع پذير و ضرب پذير)، ديرکسن و آگوستيجن، وان دام و همکاران، اسکگز و همکاران و همايي با استفاده از داده هاي گل خانه اي گوجه فرنگي مورد ارزيابي قرار گرفت. آزمايش در قالب طرح کاملا تصادفي با هشت سطح شوري (75/0، 5/1، 5/2، 5/3، 5/4، 6، 8 و 10 دسيزيمنز بر متر) انجام شد. سطوح خشکي به صورت تغييرات پتانسيل ماتريک و در طول دور آبياري اعمال مي شد. نتايج نشان داد که در شرايط عدم وجود تنش شوري همه مدل ها برازش خوبي با داده هاي اندازه گيري شده داشتند. همچنين نتايج نشان داد در شوري هاي کم واکنش گياهان به تنش همزمان شوري و خشکي جمع پذير است در حاليکه در شوري هاي بالاتر از 5/3 دسيزيمنز بر متر مدل هاي ضرب پذير برازش بهتري دارند. از ميان مدل هاي ضرب پذير مدل مفهومي همايي و مدل اسکگز و همکاران برازش بهتري دارند.

 
كليد واژه: تنش شوري، تنش خشکي، تابع کاهش، گوجه فرنگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 12 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):110-121.
 
ارزيابي مدل هاي طراحي حوضچه هاي رسوبگير آبياري
 
سجادي سيدمحسن*,شفاعي بجستان محمود,بينا محمود
 
* دانشكده مهندسي علوم آب، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

حوضچه هاي رسوبگير از جمله سازه هاي ضروري است كه به منظور جدا كردن رسوبات معلق همراه جريان ورودي در ابتداي آبگيرهاي منشعب از رودخانه ها احداث مي شوند. مدل هاي زيادي براي طراحي اين حوضچه ها وجود دارند كه بعضا با اختيار كردن فرضيات ساده كننده منجر به نتايج غيرواقعي مي شوند. تعدادي از اين روش ها نيز چنان پيچيده اند كه يا تمايل به استفاده از آنها نيست و يا اينكه نياز به داده هاي زيادي براي اجرا دارند. در اين ميان روش هاي ديگري براي كاستن مشكلات فوق توسط تعدادي از محققين ارايه شده كه مبتني بر كارهاي آزمايشگاهي و يا تحليلي است. بدليل وجود مدل هاي متنوع و متفاوت تعيين مناسب ترين مدل مشكل مي باشد. از اينرو در اين مطالعه با معرفي اين روش ها، عملكرد آنها با استفاده از داده هاي آزمايشگاهي و صحرايي مورد ارزيابي قرار گرفته است. براي رسيدن به اين هدف در فلومي به ابعاد 8 متر طول در 3/0 عرض و 5/0 متر ارتفاع براي سه غلظت متفاوت ورودي سه دبي و سه عدد فرود مختلف آزمايشات انجام شد. و نيز اندازه گيري هايي در كانال بتني با ابعاد 200 متر طول و عرض و عمق 1 متر براي سه دبي و غلظت هاي مختلف انجام گرفت و سپس راندمان هاي تله اندازي روش هاي مختلف با اين داده ها محاسبه و با مقادير اندازه گيري مقايسه شدند. نتايج نشان مي دهند كه مدل سومي و تياقي راندمان حوضچه را زياد نشان مي دهد. ضمن اينكه مشخص شد تخمين هاي راندمان اين مدل حساسيت زيادي به پارامتر هاي ورودي دارد. بررسي شاخصه هاي آماري، مشخص مي كند كه راندمان تله اندازي محاسباتي با مدل هاي كاوشنيكو و جين تطابق مناسب و بهتري نسبت به مدل هاي راجو و گارد، با داده هاي اندازه گيري شده دارند. همچنين در اين مطالعه ضريب بكار گرفته شده در مدل جين به منظور حداقل نمودن خطاي براورد راندمان تله اندازي در حوضچه هاي رسوبگير آبياري تعيين گرديد.

 
كليد واژه: راندمان تله اندازي، حوضچه ي رسوبگير، رسوبات معلق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 14 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):136-144.
 
بررسي تاثير فرم بستر بر روي ضريب زبري به کمک تلفيق روش عددي و آزمايشگاهي در جريان هاي غيرماندگار
 
اسماعيلي كاظم*,كاشفي پور سيدمحمود,شفاعي بجستان محمود
 
* گروه مهندسي آب، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

مجموعه اي از آزمايشات براي بررسي اثر تغيير فرم بستر در آبراهه هاي آبرفتي بر ميزان رسوب کف انتقالي در يک کانال آزمايشگاهي با قابليت شيب پذيري و تحت شرايط جريان غيرماندگار انجام شد. هيدروگراف هاي توليدي از نوع مثلثي و تغييرات دبي حداکثر آن بين 30 تا45 ليتر بر ثانيه بر واحد عرض انتخاب گرديد. ذرات از جنس کوارتز با d50=1.5, 2.1, 3 mm و آب تميز بدون تغذيه رسوب از بالا دست در نظر گرفته شد. براي تکميل اطلاعات لازم و تحليل تغييرات زماني ضريب مقاومت بستر از يک مدل عددي استفاده شد. خروجي هاي مدل شامل عمق، سرعت و دبي مي باشند. نتايج نشان داد که جريان ورودي فرسايش قابل توجه اي را در ابتداي زماني جريان و ابتداي مکاني بستر بوجود آورده و سبب تغيير فرم بستر و افزايش زبري و بيشتر شدن مقاومت بستر در برابر جريان مي گردد. عليرغم افزايش شرايط تلاطمي جريان با نزديک شدن شدت جريان به مقدار حداکثر و افزايش عمق جريان عدد فرود بتدريج کاهش يافته ميزان فرسايش کاهش و روند تغيير فرم بستر کند مي شود. در اين فرآيند بدليل تغيير تراز بستر در طول آبراهه عدد فرود در هر نقطه از بستر با ساير نقاط متفاوت بوده و ذرات بستر بصورت يک موج پيش رونده به سمت پايين دست حرکت مي نمايند. روند تغييرات ضريب مقاومت بسترn  نيز با گذشت زمان و بر اساس شرايط فرسايش، ابتدا روند افزايشي داشته سپس کاهش و مجددا افزايش مي يابد.

 
كليد واژه: بسترهاي متحرک، فرم بستر، ضريب زبري، جريان غيردائمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 15 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):145-155.
 
پالايش زيستي خاک هاي آلوده به نفت خام با كودهاي شيميايي
 
شريفي حسيني سارا*,شهبازي علي,يزدي پور عبدالرحمان,كامران فر ايمان
 
* گروه حاصلخيزي خاك و توسعه پايدار جهاددانشگاهي خوزستان
 
 

حفاري چاه هاي نفت و گاز، استخراج پي در پي نفت در استان خوزستان، پمپاژ آن به پالايشگاه ها و انتقال فرآورده هاي نفتي به مکان هاي مصرف سبب آلودگي اکوسيستم ها بويژه خاکها شده است. اين آلودگي ها خطر زيست محيطي جدي بشمار مي آيند و لازم است سريعا اصلاح گردند. زيست پالايي (کنترل، کاهش و حذف آلودگي از محيط زيست) با استفاده از افزايش فعاليت هاي بيولوژيکي محيط روش مفيد و اقتصادي براي پالايش اين آلودگي هاست. در اين تحقيق نفت خام چاه شماره 69 ميدان نفتي مارون، با غلظت 1% وزني بر سطح خاک اسپري و سپس كود شيميايي NPK با غلظت 0، 1 و 2 تن در هکتار با 3 تکرار به عنوان تيمار به خاك اعمال گرديد. پس از مدت زمان 5 و 10 هفته ماندگاري تحت شرايط رطوبتي 20% وزني و هوادهي مناسب از ظروف نمونه برداري به عمل آمد. رشد باکتري هاي هتروتروفيک تجزيه کننده هيدروکربن، تغييرات نسبت C/N و تجزيه مواد نفتي در طي پروسه زيست پالايي در خاك اندازه گيري شد. نتايج نشان داد که جمعيت باکتري هاي هتروترفيک تجزيه کننده از مقدار 103×6 کلوني در واحد بر گرم خاک در نمونه شاهد به حدود 8 10× 4/1 در نمونه هاي تيمار شده با 2 تن در هكتار كود شيميايي در زمان 5 هفته رسيد و نسبت C/N در خاک از 6 به کمتر از 3 کاهش يافت. تيمارهاي اعمال شده باعث تجزيه 60-45% آلودگي نفتي در خاک شدند و نتايج کروماتوگرافي گازي نيز کاهش در کليه مقادير نرمال آلکان ها و ايزوپرنوئيدها مانند فيتان و پريستان را نشان داد. بنابراين اعمال تيمار كودشيميايي با غلظت 2 تن در هکتار به خاک هاي آلوده به نفت به مدت زمان 5 هفته يک تيمار بهينه براي خاک هاي آلوده به نفت منطقه مي باشد.

 
كليد واژه: زيست پالايي، باكتري هاي هتروترفيك، گاز كروماتوگرافي، نرمال آلكانها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 17 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):168-175.
 
امکان سنجي تخمين غلظت رسوب معلق رودخانه اي با استفاده از متغيرهاي کيفي آب
 
صادقي سيدحميدرضا*,يغمايي هيوا,قاسمپوري سيدمحمود
 
* گروه مهندسي آبخيزداري، دانشكده منابع طبيعي و علوم دريايي تربيت مدرس
 
 

امروزه سنجش متغيرهاي کيفي آب براي مديريت جامع منابع آبي بسيار ضروري است. يکي از مهم ترين مولفه هاي کيفي آب رسوبات معلق مي باشد که اثرات مهمي بر سلامت محيط زيست دارد. از آن جا که سنجش غلظت رسوب معلق زمان بر و هزينه بردار است، لذا در اين پژوهش سعي گرديد، تا قابليت مدل سازي ارتباط غلظت رسوبات معلق و برخي متغير هاي زوديافت و ارزان کيفي آب، مورد بررسي قرار گيرد. براي اين منظور تعداد 61 نمونه آب طي آبان 1386 تا تير 1387 به صورت انتگراسيون عمقي از رودخانه حوزه آبخيز جنگلي - آموزشي دانشگاه تربيت مدرس به عنوان نماينده اي از شرايط حاکم بر منطقه جنگلي شمال کشور طي شرايط مختلف هيدرولوژيکي تهيه و کليه متغيرهاي کيفي آب به انضمام غلظت رسوب معلق اندازه گيري شد. سپس ارتباط بين متغيرهاي کيفي مورد بررسي و رسوب معلق با استفاده از مدل هاي مناسب بررسي گرديد. برترين مدل ها، حاصل برقراري ارتباط ميان غلظت رسوبات معلق با کدورت در شرايط دبي پايه، جريان سيلابي و دوره برداشت معدن شن و ماسه، با قلياييت در شرايط دبي پايه و با فسفات در شرايط سيلابي با ضريب تبيين به ترتيب بيش از (p=0.006) 0.264، (p=0.018) 0.088 و (p=0.001) 0.987 و خطاي تخمين کم تر از 78 درصد بود. از مدل هاي به دست آمده مي توان جهت سنجش غلظت رسوبات معلق در شرايط مختلف هيدرولوژيکي بهره برد.

 
كليد واژه: رسوب معلق، حوزه آبخيز جنگلي، خصوصيات کيفي آب، مدل سازي هيدرول
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 18 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):176-185.
 
ارزيابي دقت شبکه عصبي مصنوعي در پيش بيني تبخير - تعرق گياه سير بر اساس داده هاي لايسيمتري در منطقه همدان
 
زارع ابيانه حميد*,قاسمي عادل,بيات ورکشي مريم,معروفي صفر
 
* گروه مهندسي آب، دانشكده كشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا
 
 

تبخير تعرق به عنوان يکي از مولفه هاي اصلي در کشاورزي، نقش قابل توجهي در مديريت منابع آب دارا مي باشد. بنابراين استفاده از يک روش دقيق يکي از مراحل اساسي در توسعه کشاورزي، بويژه در مناطق خشک و نيمه خشک مي باشد. در اين تحقيق به منظور تعيين دقيق تبخير - تعرق گياه سير، با استفاده از اندازه گيري لايسيمتري و شبکه عصبي مصنوعي (ANN)، يک مدل مناسب بدين منظور ارايه شد. بدين منظور از داده هاي هواشناسي دماهاي حداکثر و حداقل هوا، مقادير رطوبت نسبي حداکثر و حداقل، سرعت باد و ساعات آفتابي روزانه در نرون هاي لايه ورودي استفاده گرديد. اندازه گيري تبخير - تعرق گياه سير به کمک چهار دستگاه لايسيمتر زهکش دار به ابعاد 2×2×2 متر مستقر در ايستگاه کليماتولوژي دانشکده کشاورزي طي سال هاي 1385، 1386 و 1387 انجام شد. آماره هاي مجذور ميانگين مربعات خطا (RMSE)، ميانگين قدر مطلق خطا (MAE)، انحراف معيار ميانگين قدر مطلق خطا (STDMAE) و ضريب تعيين (R2)، به منظور ارزيابي روش هاي بکار برده شده استفاده گرديد. نتايج مبين عملکرد مناسب شبکه عصبي مصنوعي پرسپترون چند لايه با الگوريتم پس انتشار خطا در پيش بيني تبخير - تعرق گياه سير بود. نتايج نشان داد که مقادير RMSE، MAE، STDMAE  و R2 براي آرايش 1-6-6 بر پايه قانون آموزش لونبرگ مارکوات و تابع محرک سيگموئيد به ترتيب 088/0 ميليمتر بر روز، 07/0 ميليمتر بر روز، 061/0 ميليمتر بر روز و 88/0 به دست آمد. نتايج نشان داد ميانگين روزانه نياز آبي گياه سير معادل 3/8 ميلي متر از لايسيمتر و 5/6 ميلي متر از شبکه عصبي به دست آمد. بطور کلي، مقايسه عملکرد شبکه ANN با مقادير لايسيمتري نشان داد که دقت شبکه عصبي مصنوعي در حد قابل قبولي بوده است. همچنين مشخص گرديد که مدل مطلوب شبکه عصبي مصنوعي در حالت تغييرات افزايشي نسبت به دماي حداکثر هوا، داراي بيشترين حساسيت و نسبت به پارامتر حداقل رطوبت نسبي، کمترين حساسيت را دارد.

 
كليد واژه: شبکه هاي عصبي مصنوعي، تبخير - تعرق، لايسيمتر، سير، همدان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 8 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):71-77.
 
تاثير عناصر مس و روي در قابليت جذب كادميوم در ذرت و آفتابگردان
 
لكزيان امير*,حلاج نيا اكرم,حق نيا غلامحسين,رمضانيان باجگيران عاطفه
 
* گروه علوم خاك، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

آلودگي خاک به عناصر سنگين و جذب آن توسط گياه منجر به ورود اين عناصر به زنجيره غذايي مي گردد. از اين رو بررسي عوامل موثر بر مقدار جذب اين عناصر توسط گياه در خاکهاي آلوده از قبيل فراهمي عناصر غذايي حايز اهميت مي باشد. به منظور بررسي و مقايسه تاثير فراهمي عناصر کم مصرف روي و مس بر تجمع کادميوم در اندام هاي هوايي و ريشه آزمايشي با آرايش فاکتوريل با دو گياه ذرت و آفتابگردان ، سه سطح غلظت از عناصر مس (صفر، 01/0 و 02/0 ميلي گرم در ليتر) و روي (صفر، 025/0 و 05/0 ميلي گرم در ليتر) و دو سطح کادميوم (غلظتهاي 02/0 و 05/0 ميلي گرم در ليتر) در محيط کشت آبي انجام گرفت. بررسي جذب کوتاه مدت کادميوم در تيمارهاي مختلف روي و مس نشان داد که فراهمي مس و روي تاثيري بر جذب کادميوم در گياه ذرت نداشت. در گياه آفتابگردان بيشترين تجمع کادميوم در اندام هاي هوايي و ريشه در غلظت 05/0 ميلي گرم در ليتر کادميوم در تيمار بدون مس مشاهده شد. در آفتابگردان تغذيه مناسب با روي در تيمار 05/0 ميلي گرم در ليتر در هر دو سطح کادميوم موجب کاهش غلظت کادميوم در ريشه و اندام هاي هوايي اين گياه گرديد. اين در حالي است که اثر سينرژيسمي بين روي و کادميوم در تيمار کمبود روي در غلظت 05/0 ميلي گرم در ليتر کادميوم مشاهده گرديد. به طوري که افزايش روي در اين تيمار در مقايسه با تيمار بدون روي موجب افزايش تجمع کادميوم در اندام هاي هوايي و ريشه گرديد.

 
كليد واژه: روي، مس، کادميوم، ذرت، آفتابگردان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:49 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 9 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):78-87.
 
اثر مقدار و نحوه اختلاط كود مرغي با خاك بر برخي خصوصيات خاك و عملكرد گياه ذرت
 
فلاح سيف اله*,قلاوند امير,قنبريان داوود,يدوي عليرضا
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شهركرد
 
 

كود مرغي داراي مقدار زيادي عناصر غذايي است و با بكارگيري آن در زمينهاي كشاورزي مي توان حاصلخيزي خاك را افزايش داد. بنابراين پژوهشي طي دو سال (1383 و 1384) در مرکز تحقيقات اکولوژيک زاگرس به صورت طرح كرتهاي خرد شده در قالب بلوكهاي كامل تصادفي با چهار تكرار به اجرا گذاشته شد. دو روش كوددهي شامل ديسك+ فاروئر (شخم – كودپاشي – ديسك - فاروئر) و فاروئر (شخم – كودپاشي - فاروئر) در كرتهاي اصلي و چهار سطح كود مرغي شامل صفر، 10، 20 و 30 تن كود مرغي در هكتار در كرتهاي فرعي قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه در روش استفاده از ديسك + فاروئر مقدار فسفر، روي، مس و هدايت الكتريكي خاك در مقايسه با استفاده از فاروئر افزايش معني داري داشت. اما نيتروژن كل و ماده خشك ذرت در روش فاروئر بالاتر از ديسك + فاروئر بود. بالاترين مقدار ماده آلي، هدايت الكتريكي، غلظت عناصر غذايي خاك و ماده خشك ذرت با تيمار 30 تن كود مرغي در هكتار بدست آمد ولي اختلاف ماده آلي، هدايت الكتريكي و پتاسيم اين تيمار با تيمار 20 تن كود مرغي در هكتار معني دار نبود. مقدار ماده آلي، نيتروژن كل، فسفر و عناصر كم مصرف در سال دوم بيشتر از سال اول بود. بر اساس نتايج مطالعه حاضر بكارگيري 30 تن كود مرغي در هكتار به علت تجمع فسفر و شوري خاك در بلندمدت نامطلوب است. بنابراين اختلاط 20 تن كود مرغي در هكتار توسط فاروئر براي افزايش و يا حفظ حاصلخيزي خاك و توليد نسبتا مناسب ذرت در شرايط مشابه اين آزمايش مطلوب مي باشد.

 
كليد واژه: كود مرغي، روش اختلاط کود، عناصر غذايي، خاك، ماده خشك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:49 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 

 11 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):98-108.
 
ارزيابي روش هاي تلفات باران در شبيه سازي هيدروگراف سيل (مطالعه موردي: حوضه آبريز کسيليان)
 
سيدكابلي حسام*,آخوندعلي علي محمد
 
* گروه هيدرولوژي، دانشكده مهندسي علوم آب، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

هدف از تحقيق جاري ارزيابي روش هاي تلفاتي است که بر حجم رواناب و شکل آبنمود توليدي ناشي از مدل هاي هيدرولوژيکي موثر مي باشد. در اين تحقيق با اعمال روش هاي تلفات پيوسته با نرخ ثابت (شاخص ?)، تلفات اوليه - پيوسته با نرخ ثابت، تلفات نسبي و SCS در مدل باران - رواناب کلارک، آبنمود هاي خروجي ناشي از 24 واقعه رگباري از حوضه آبريز کسيليان محاسبه گرديد. سپس ويژگي هاي آبنمود هاي محاسبه شده شامل دبي اوج، حجم رواناب و زمان اوج با همين ويژگي ها از آبنمودهاي متناظر مشاهده شده، مورد مقايسه و تحليل آماري قرارگرفتند. ارزيابي آماري تاثير روش هاي تلفات مذکور بر ويژگي هاي آبنمود هاي خروجي با آماره هاي متوسط خطاي نسبي پيش بيني، شيب خط برازش، ضريب تعيين (R2) و متوسط جذر ميانگين مربعات خطا، به ترتيب منجر به نتايج برتري نسبي روش SCS، اوليه-پيوسته با نرخ ثابت، پيوسته با نرخ ثابت و نسبي گرديد.

 
كليد واژه: روش هاي تلفات باران، کسيليان، هيدروگراف سيل، کلارک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:49 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 

 13 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):122-135.
 
مقايسه آبگذري آبگير کفي با محيط متخلخل در جريان هاي زلال و رسوبدار
 
نقوي بنيامين,فغفورمغربي محمود*,اسماعيلي كاظم,خداشناس سعيدرضا,كورش وحيد فاطمه
 
* گروه مهندسي عمران، دانشكده مهندسي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

آبگير کفي با صفحات مشبك از جمله مناسبترين روش هاي انحراف جريان در رودخانه هاي پرشيب به شمار مي رود. با اين وجود زنگزدگي و از کار افتادگي شبكه هاي فلزي اين نوع آبگير در بلندمدت مشکلاتي به همراه دارد که با جايگزيني يک محيط متخلخل مي توان بر اين مشکلات فايق آمد. هرچند اين محيط نيز مي تواند با محدوديت هايي همچون گرفتگي فضاي متخلخل و کاهش آبگيري همراه باشد اما هزينه کم طراحي، کارايي آن در بلندمدت و عدم نياز به نگهداري، تحقيق در اين زمينه را ضروري مي نمايد. با ساخت کانالي دو طبقه که امکان تفکيک جريان عبوري از آبگير با محيط متخلخل را فراهم مي کند، تاثير توام عواملي همچون اندازه دانه بندي ذرات محيط متخلخل و شيب سطح بالايي محيط متخلخل در دبي هاي مختلف بر ميزان جريان انحرافي مورد بررسي قرار گرفت. همچنين به منظور بررسي رسوبگرفتگي و کاهش گذردهي آبگير، آزمايشات با چندين نوع رسوب مختلف تکرار و با نتايج جريان بدون رسوب مقايسه شد. نتايج نشان مي دهد که تاثير گرفتگي ناشي از رسوبات در جريان رسوبدار با افزايش شيب سطح محيط متخلخل کاهش يافته و ضريب گذردهي جريان افزايش مي يابد. علاوه بر اين ضريب گذردهي در هر دو حالت حدودا بين 06/0 تا 13/0 بوده و وجود رسوبات، گذردهي آبگير را در شرايط مختلف نسبت به جريان زلال 5 تا %35 کاهش مي دهد. معادلات تجربي بدست آمده از ضرايب گذردهي نشان مي دهند که مهمترين عوامل جهت بهبود عملکرد آبگير انتخاب دانه بندي و شيب مناسب براي محيط متخلخل آبگير است که بواسطه آن نسبت تغييرات ضريب گذردهي جريان رسوبدار به زلال ناچيز مي شود.

 
كليد واژه: آبگير کفي، محيط متخلخل، ضريب گذردهي، جريان زلال، جريان رسوبدار، گرفتگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها