0

مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 6 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):55-66.
 
ارزيابي عملکرد چند تابع انتقالي داخلي در برآورد منحني نگهداشت رطوبتي
 
موذن زاده روزبه*,قهرمان بيژن,داوري كامران,خشنوديزدي علي اصغر
 
* گروه مهندسي آب، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

منحني نگهداشت رطوبتي يکي از مهمترين ويژگي هاي خاک است که کنش متقابل پتانسيل ماتريک و رطوبت خاک را تبيين مي نمايد. اندازه گيري مستقيم رطوبت و پتانسيل ماتريک خاک، معمولا مستلزم صرف هزينه و زمان زياد مي باشد. براي حل اين مشکل معمولا از روش هاي غيرمستقيم در برآورد منحني نگهداشت رطوبتي سود جسته مي شود. يکي از اين روش هاي غيرمستقيم استفاده از توابع انتقالي خاک است. در اين تحقيق سه تابع انتقالي، مدل هاي اول و دوم قرباني و همايي (1381) و مدل سپاسخواه و بندار (2002) که در ايران به دست آمده اند، در برآورد منحني نگهداشت رطوبتي، در تعدادي از خاک هاي کشورمان مورد ارزيابي قرار گرفتند. همچنين تلاش شد که با استفاده از اطلاعات در دسترس، توابع متفاوتي که کارايي بالاتري داشته باشند تهيه شود. بدين جهت 42 نمونه خاک با پراکندگي مکاني از مناطق شمالي کشور، شهرهاي آمل، بابل و کرج انتخاب و به دو کلاس بافتي لوم (20 نمونه) و لوم رسي (22 نمونه) تقسيم شدند. در مرحله ارزيابي توابع موجود، تمامي 42 نمونه و در مرحله اشتقاق توابع جديد، 36 نمونه بکار گرفته شدند. شش نمونه باقيمانده (از هر کلاس بافتي، سه نمونه) در اعتبار سنجي توابع جديد مورد استفاده قرار گرفت. نتايج نشان داد که در مرحله ارزيابي توابع موجود، مدل هاي اول و دوم قرباني و همايي در برآورد رطوبت در تمام بازه پتانسيل ماتريک يکسان و تقريبا مناسب عمل مي کنند، حال آنکه تابع سپاسخواه و بندار برآورد مناسبي ندارد. ضمن آنکه برآورد هيچکدام از اين روش ها در هيچ يک از دو کلاس بافتي برتري محسوسي بر ديگري نداشت. در مرحله اشتقاق توابع جديد، توابع ارايه شده بسيار معني دار بودند (p<0.05). در مدل هاي ارايه شده جديد، بهبود مدل سپاسخواه و بندار کاملا مشهود بود.

 
كليد واژه: منحني نگهداشت رطوبتي خاک، توابع انتقالي خاک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 7 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):67-76.
 
تجزيه و تحليل زمين آماري غلظت سرب، روي و کادميم در خاک هاي حومه سپاهان شهر واقع در جنوب اصفهان
 
دياني محمود,محمدي جهانگرد*,نادري مهدي
 
* گروه خاكشناسي، دانشگاه كشاورزي، دانشگاه شهركرد
 
 

فلزات سنگين به طور طبيعي در همه خاک ها وجود دارند ولي آلودگي خاک به دليل فعاليت هاي بشري رو به افزايش است. نواحي اطراف معادن به دليل فعاليت هاي حاصل از اکتشاف و استخراج در معرض آلودگي شديد اين عناصر مي باشند. اين تحقيق با هدف ارزيابي وضعيت آلودگي خاک هاي حومه سپاهان شهر به فلزات سرب، روي و کادميم صورت گرفت. در اين تحقيق 100 نمونه خاک به صورت تصادفي در نزديکي معادن و اطراف سپاهان شهر در زميني به وسعت 9000 هکتار برداشت شد. نمونه ها با اسيدنيتريک 4 مولار تيمار شدند و مقدار کل عناصر سرب، روي و کادميم به کمک دستگاه جذب اتمي اندازه گيري شد. نتايج نشان داد که غلظت عناصر سرب و روي در بيشتر اراضي اطراف سپاهان شهر بالاي آستانه خطر (50 پي پي ام و 125 تا 150 پي پي ام به ترتيب براي سرب و روي) مي باشد، ولي غلظت کادميم زير آستانه خطر (5/1 تا 5/2 پي پي ام) مي باشد. اراضي اطراف معادن داراي آلودگي بيشتر و با افزايش فاصله از معدن ميزان آلودگي کاهش مي يابد. لذا لازم است تا توسعه فيزيکي شهر به سوي معادن مربوط و کليه فعاليت هاي کشاورزي، اکتشاف و استخراج معادن با رعايت استانداردهاي مربوطه انجام گرفته تا از افزايش آلودگي بيشتر جلوگيري گردد. نتايج تجزيه و تحليل تغيير نماها نشان داد که مولفه ساختاري وابستگي مکاني بر مولفه تصادفي غالب است و دامنه اين وابستگي مکاني براي هر سه عنصر تقريبا 3/3 کيلومتر مي باشد. با استفاده از کريجينگ معمولي آلودگي خاک ها به اين سه عنصر پهنه بندي شد و نقشه هاي واريانس تخمين کريجينگ در مورد عناصر مورد مطالعه نشان مي دهد که در حاشيه منطقه و فواصل بين نمونه ها که تراکم نمونه برداري کاهش يافته است بيشترين واريانس تخمين وجود دارد.

 
كليد واژه: آلودگي خاك، عناصر سنگين، زمين آمار، كريجينگ، پهنه بندي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:37 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 8 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):77-86.
 
توسعه مدل ارزيابي آب مجازي شبکه هاي آبياري با استفاده از فرآيند تحليل سلسله مراتبي
 
منتظر علي اصغر*,زادباقر الهام,حيدري نادر
 
* گروه مهندسي آبياري و زهكشي، پرديس ابوريحان، دانشگاه تهران
 
 

با توجه به ارتباط حجم آب مجازي و ميزان بهره وري آب شبکه هاي آبياري به نظر مي رسد شاخص آب مجازي شبکه هاي آبياري بتواند به عنوان ابزار مناسبي در ارزيابي عملکرد بهره برداري و بهره وري آب اين سامانه ها مطرح باشد. اين تحقيق با هدف توسعه مدل ارزيابي آب مجازي 14 شبکه آبياري مدرن ايران با استفاده از فرآيند تحليل سلسله مراتبي  (AHP) انجام گرفت. مطالعه بر روي 14 شبکه آبياري مدرن کشور صورت پذيرفت. تعداد 14 عامل موثر بر مقدار آب مجازي شبکه هاي آبياري به عنوان معيارهاي تصميم گيري در نظر گرفته شد. محاسبات فرآيند تحليل سلسله مراتبي و رتبه بندي آب مجازي شبکه هاي آبياري با استفاده از نرم افزار Expert Choice انجام گرديد. همچنين با توجه به داده هاي موجود، مقدار ميانگين 5 ساله (1385-1381) آب مجازي واقعي شبکه هاي آبياري مورد مطالعه تعيين شد. نتايج نشان داد که در سنوات آماري مورد نظر، کمترين آب مجازي در شبکه آبياري سفيدرود با 17/2 مترمکعب بر کيلوگرم و بيشترين آن در شبکه آبياري نکوآباد با 04/17 متر مکعب بر کيلوگرم به وقوع پيوسته است. نتايج رتبه بندي آب مجازي شبكه هاي آبياري توسط مدل نشان داد که شبکه هاي آبياري ساوه و دز به ترتيب با وزن نسبي نهايي 112/0 و 045/0، بيشترين و کمترين مقدار آب مجازي را دارند. تحليل حساسيت مدل بيانگر آن است که معيارهاي سطح زير كشت و نياز آبي محصولات الگوي کشت بيشترين تاثير و معيارهاي كيفيت و قيمت آب كمترين تاثير را بر آب مجازي شبکه هاي آبياري دارند. مقايسه نتايج مدل  AHPو آب مجازي واقعي حاکي از آن است که رتبه بندي آب مجازي شبکه هاي آبياري در دو روش داراي تطابق مطلوبي است. اين مطالعه نشان داد که روش AHP شيوه مناسبي براي ارزيابي آب مجازي شبکه هاي آبياري است و از اينرو، مدل توسعه يافته به عنوان يک ابزار مديريتي کارآ با کاربري ساده در ارزيابي بهره وري آب سامانه هاي آبياري قابل توصيه مي باشد.

 
كليد واژه: آب مجازي، بهره وري آب، شبكه آبياري، فرآيند تحليل سلسله مراتبي، مدل اكسپرت چويس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 9 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):90-99.
 
مقايسه مدل هاي شبکه عصبي مصنوعي و توابع انتقالي رگرسيوني براي پيش بيني ظرفيت تبادل کاتيوني خاک هاي استان چهارمحال و بختياري
 
معماريان فرد مجتبي*,بيگي هرچگاني حبيب اله
 
* گروه خاكشناسي، دانشگاه شهركرد
 
 

ظرفيت تبادل کاتيوني (CEC) يکي از مهمترين ويژگي هاي خاک در ارتباط با موادغذايي، نگهداري آب در خاک و همچنين مديريت آلودگي خاک مي باشد. اندازه گيري  CECکاري دشوار و وقت گير است. بنابراين تخمين آن از طريق خصوصيات زود يافت خاک مطلوب مي باشد. در اين مطالعه، توابع انتقالي براي پيش بيني ظرفيت تبادل کاتيوني از خصوصيات اساسي خاک مانند توزيع اندازه ذرات، کربن آلي، درصد رطوبت اشباع و pH توسعه داده شد و با استفاده از روش هاي شبکه عصبي مصنوعي و رگرسيوني چندمتغيره خطي ارزيابي شد و سپس توانايي پيش بيني اين دو روش با استفاده از آماره هاي ارزيابي مقايسه شد. کل 200 نمونه خاک به دو دسته 165 تايي براي توسعه مدل و 35 تايي براي ارزيابي مدل تقسيم شدند. دقت پيش بيني بوسيله آماره هاي ضريب تعيين (R2) و ريشه دوم ميانگين مربعات خطا (RMSE) بين CEC اندازه گيري و پيش بيني شده ارزيابي شد. نتايج نشان داد هنگامي که از شبکه عصبي با يک لايه پنهان و هفت نرون در اين لايه و ماده آلي، درصد رطوبت اشباع، درصد رس و شن به عنوان ورودي استفاده شد، CEC با R2=0.81 و RMSE=3.05 سانتي مول بر کيلوگرم خاک بهتر از ديگر مدل ها پيش بيني شد. مقادير  R2و RMSE به ترتيب از 66/0 تا 69/0 و از 69/4 تا 26/4 براي روش رگرسيوني، و از 78/0 تا 81/0 و 29/3 تا 05/3 براي شبکه عصبي متغير بود. نتايج نشان داد که پيش بيني شبکه عصبي بهتر از تابع هاي رگرسيوني مي باشد.

 
كليد واژه: شبکه هاي عصبي مصنوعي، ظرفيت تبادل کاتيوني، چهارمحال و بختياري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 10 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):100-114.
 
ارزيابي نقشه برداري خاك به روش ژئوپدولوژي با استفاده از شاخص هاي تفرق و شباهت (مطالعه موردي: منطقه بروجن، استان چهارمحال و بختياري)
 
اسفنديارپورربروجني عيسي*,تومانيان نوراير,صالحي محمدحسن,محمدي جهانگرد
 
* گروه خاكشناسي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه وليعصر (عج) رفسنجان
 
 

ژئوپدولوژي، يك روش سيستماتيک تجزيه و تحليل سطوح ژئومرفيک براي نقشه برداري خاك است که عمليات صحرايي را عمدتا بر مبناي کار در منطقه نمونه پايه ريزي مي کند. هدف از پژوهش حاضر، استفاده از شاخص هاي تفرق و شباهت در يک توالي سلسله مراتبي از سطوح رده بندي خاک، به منظور تعيين ميزان اعتبار تعميم پذيري نتايج حاصل از نقشه برداري خاك به روش ژئوپدولوژي براي اشکال اراضي مشابه در منطقه بروجن است. پس از تهيه نقشه تفسيري اوليه بر روي عکس هاي هوايي با مقياس 1:20000، بزرگ ترين محدوده واحد ژئومرفيک Pi111 که بالاترين سطح از منطقه مطالعاتي را در بر مي گرفت، انتخاب گرديد و تعداد 19 خاک رخ با فواصل تقريبي 125 متر در اين واحد، حفر، تشريح و نمونه برداري شدند. ميزان اعتبار تعميم پذيري نتايج روش ژئوپدولوژي براي واحد مزبور، از طريق حفر تعداد 15 خاک رخ ديگر در يک واحد مشابه موجود در خارج از منطقه نمونه که منطقه تعميم ناميده شده است، مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد که شاخص تفرق شانن از سطح رده به سمت فاميل خاک، در هر دو منطقه نمونه و تعميم، افزايش مي يابد؛ ليکن تنها در سطح فاميل، تفاوت معني دار بين ميانگين تفرق خاک هاي دو منطقه در سطح اعتماد 95 درصد وجود دارد. افزايش تفرق خاک ها در خلال سلسله مراتب رده بندي خاک، حتي با تغيير مقياس درک و تمرکز بر توالي افق هاي ژنتيکي خاک رخ هاي حفرشده در مناطق نمونه و تعميم نيز به اثبات رسيد. شاخص جاکارد و شباهت نسبي نيز نشان داد که روش ژئوپدولوژي مي تواند به منظور تعميم نتايج براي واحدهاي ژئومرفيک مشابه، تنها تا سطح زير گروه، مورد استفاده قرار گيرد و براي سطوح پايين تر رده بندي خاک (فاميل و سري) از کارايي لازم برخوردار نمي باشد. بنابراين، به منظور افزايش دقت نتايج روش ژئوپدولوژي، استفاده از فازهاي شكل اراضي و نيز تعيين فاز فاميل و يا فاز سري براي هر يك از فازهاي شكل اراضي توصيه مي شود.

 
كليد واژه: ژئوپدولوژي، تفرق خاک، شاخص شباهت، منطقه نمونه، منطقه تعميم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 12 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):127-136.
 
تاثير منبع و مقدار نيتروژن بر روند فعاليت آنزيمي يک خاک آهکي تحت كشت ذرت علوفه اي
 
فريدوني ناغاني ميترا*,رييسي گهرويي فايز,فلاح سيف اله
 
* گروه خاكشناسي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شهركرد
 
 

اضافه كردن كودهاي آلي و شيميايي به عنوان مواد اصلاحي براي بهبود حاصلخيزي و كيفيت خاک ممكن است فعاليت ميکروبي و آنزيمي خاک را تحت تاثير قرار دهد. اين مطالعه به اثر سطوح مختلف نيتروژن از منبع کود مرغي و اوره بر روند فعاليت آنزيم هاي اوره آز، الكالين فسفاتاز و ساکاراز يك خاك آهكي با بافت لوم رسي در طي دوره رشد ذرت (Zea mays L.) تحت شرايط مزرعه مي پردازد. تيمارهاي اين آزمايش شامل، شاهد (عدم مصرف کود)، 100، 200 و 300 کيلوگرم نيتروژن در هکتار از منبع کود مرغي و 100، 200 و 300 کيلوگرم نيتروژن در هکتار از منبع کود اوره به صورت كرت هاي خرد شده در قالب طرح بلوک هاي كامل تصادفي با چهار تکرار بودند. فعاليت آنزيم اوره آز، الکالين فسفاتاز و ساکاراز طي پنج مرحله مختلف به فاصله زماني 20 روز يك بار پس از اعمال تيمارها در طول رشد گياه اندازه گيري شد. نتايج حاصل از اين بررسي نشان داد فعاليت آنزيم اوره آز ، الكالين فسفاتاز و ساکاراز در همه تيمارهاي كودي در مقايسه با تيمار شاهد (بدون كود) افزايش معني دار يافت. همچنين سطوح كودي و زمان نيز اثر معني دار يافت. همچنين سطوح کودي و زمان نيز اثر معني دار (p<0.05) بر فعاليت آنزيمي خاک داشتند. نتايج اين آزمايش همچنين همبستگي مثبت و معني دار (r=0.58**) بين عملکرد ذرت با فعاليت آنزيم اوره آز نشان داد، در حالي که همبستگي بين عملکرد ذرت و فعاليت الکالين فسفاتاز و ساکاراز مشاهده نشد. به طور کلي نتايج نشان داد کود مرغي به دليل تحريک فعاليت ميکروبي ناشي از کربن قابل تجزيه در آن، در افزايش فعاليت آنزيمي خاک موثرتر از کود اوره عمل مي کند.

 
كليد واژه: کود مرغي، کود اوره، اوره آز، الکالين فسفاتاز، ساکاراز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 11 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):115-126.
 
ارزيابي کارايي مدل هاي رشد، نمو گياهان زراعي در شرايط افزايش CO2
 
بنايان اول محمد*
 
* گروه زراعت، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

تشعشع، آب و دي اکسيدکربن سه جزء اساسي موردنياز گياهان براي رشد و نمو بوده و در يک دامنه وسيع، افزايش هر سه جزء باعث افزايش رشد و بهره دهي زيست کره مي گردد. افزايش مصرف سوخت هاي فسيلي باعث افزايش غلظت دي اکسيدکربن اتمسفر مي شود و لذا بر اساس اصول پايه فيزيولوژي گياه افزايش دي اکسيدکربن بايستي باعث افزايش فتوسنتز و بهره دهي اوليه اکوسيستم ها شود. در عين حال اين احتمال وجود دارد که ديگر مکانيزم هاي فيزيولوژيک حاکم بر رشد و نمو گياهان نيز دستخوش تغيير شود. براي دستيابي به اين شناخت نياز به يک ابزار پيش بيني است و مدل هاي شبيه سازي ابزار مناسب آن هستند. عمده تحقيقات مربوط به تاثيرات تغيير اقليم بر توليد محصولات زراعي با استفاده از مدل هاي رشد و نمو گياهان انجام مي گيرد، با وجود آنکه تمامي مدل هاي رشد و نمو گياهان براي شرايط فعلي ساخته شده اند. محققين با استفاده از روابط تجربي بين مقادير دي اکسيدکربن و يا دما و رشد و نمو گياهان و تغيير در اين روابط، سازگاري و تغيير ميزان توليد محصولات زراعي را در شرايط احتمالي تغيير اقليم آينده پيش بيني مي نمايند. هدف از انجام اين تحقيق، بررسي کارايي مدل ها و تعيين احتمال نياز به تغيير برخي روابط کمي شده مکانيسم هاي رشد و نمو گياهان در شرايط تغيير اقليم، مي باشد. براي انجام اين تحقيق از داده هاي منتشر شده از دو تحقيق بين المللي بر روي برنج (افزايش دي اکسيدکربن و ازت) و بادام زميني (افزايش دي اکسيدکربن و درجه حرارت) استفاده شده است. مدل هاي شبيه سازي واکنش گياهان به افزايش دي اکسيدکربن افزايش توليد را تا 30% در محيطهاي کنترل شده در شرايطي که محدوديت آب و عناصر غذايي وجود ندارد، پيش بيني کرده اند، اما داده هاي حاصل از آزمايشات مزرعه اي (Free Air CO2 Enrichment: FACE) تصوير ديگري را به نمايش گذاشته است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که روش هاي جديدي براي مدلسازي واکنش گياهان به تغييرات دي اکسيدکربن براي درک بهتر وضعيت گياهان و اکوسيستم ها در شرايط آينده موردنياز مي باشد. يکي از راهکارهاي اساسي براي تصحيح مدل ها، توصيف فرآيندهاي اساسي وابسته به دي اکسيدکربن است. اين امر شامل تحليل داده هاي آزمايشي براي فرآيندهايي همچون فتوسنتز، مصرف آب و اختصاص مواد فتوسنتزي است. نياز دوم دستيابي به ساختاري از مدل است که در آن اجزاي اصلي و فرآيندهاي اکوسيستم ها که در رابطه غيرمستقيم با دي اکسيدکربن هستند شامل اثرات متقابل دي اکسيدکربن وديگر متغيرهاي مديريتي و محيطي در نظر گرفته شده باشد. نتايج اين تحقيق نشان داد که شبيه سازي شاخص سطح برگ بر اساس کربن در شرايط افزايش دي اکسيدکربن منجر به خطاي بالاي شبيه سازي شده و همچنين اثرات متقابل پارامتر هاي محيطي به خوبي در مدل ها فرموله نشده است.

 
كليد واژه: تغيير اقليم و کشاورزي، مدل هاي شبيه سازي گياهان زراعي، افزايش دي اکسيدکربن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 13 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):137-147.
 
بررسي اثر کودآبياري جويچه اي بر کارايي مصرف کود و آب، عملکرد و اجزاي عملکرد ذرت دانه اي
 
علي زاده حمزه علي*,لياقت عبدالمجيد,عباسي فريبرز
 
* گروه آبياري، دانشكده آب و خاك، دانشگاه تهران
 
 

آب و نيتروژن مهمترين عوامل محدود کننده موثر بر توليد محصولات کشاورزي در نواحي خشک و نيمه خشک هستند. بنابراين افزايش کارايي مصرف آنها ضروري است. روش پخش کود نقشي اساسي در افزايش کارايي مصرف آب و کود دارد. در اين پژوهش به منظور مطالعه و بررسي اثر کودآبياري جويچه اي بر کارايي مصرف کود و آب، عملکرد و اجزاي عملکرد ذرت دانه اي رقم دابل کراس 370، آزمايشي به صورت فاکتوريل با طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي در چهار تکرار در سال زراعي 87- 1386 روي جويچه هاي انتها باز با طول 165 متر در مزرعه 400 هکتاري موسسه اصلاح و تهيه نهال و بذرکرج انجام شد. بافت خاک لومي، شيب متوسط جويچه هاي آزمايشي 006/0 متر بر متر و فاصله جويچه ها از هم 75 سانتي متر بود. فاکتور اول شامل چهار سطح آب (W): %60، %80، %100 و %120 آبياري کامل و فاکتور دوم شامل چهار سطح کود (N): شاهد بدون کود، 60%، 80% و 100% توصيه کودي به روش کودآبياري مي باشد. تيمارهاي 16 گانه فوق در نهايت با روش معمول پخش کود (عرف منطقه)، مقايسه ميانگين شدند. کود مصرفي در تيمارهاي کودآبياري طي چهار تقسيط مساوي (قبل از کاشت، مرحله هفت برگي، مرحله ساقه رفتن و مرحله سنبله دهي) و در روش پخش سطحي مطابق با عرف منطقه در دو تقسيط مساوي (قبل از کاشت و مرحله هفت برگي) اضافه گرديد. نتايج نشان داد که در سطح 1 درصد اختلاف معني داري در عملکرد دانه، ارتفاع بوته تا گل تاجي، طول و عرض برگ، قطر ساقه در سطوح مختلف کود و آب وجود داشت. با افزايش مقدار کود، کارايي مصرف آب و کود به ترتيب افزايش و کاهش يافت. با افزايش مقدار آب تا سطح 100 درصد کارايي مصرف نيتروژن افزايش و از آن به بعد کاهش يافت. بيشترين عملکرد و اجزاي عملکرد ذرت (ارتفاع بوته، طول و عرض برگ و ....) در تيمار 100 درصد نياز آبي اتفاق افتاد. هرچند در بيشتر موارد بين سطوح آب 120%، 100% و 80% تفاوت معني دار وجود نداشت اما از لحاظ رتبه بندي، سطح آبي 80% همواره بالاتر از سطح 120% قرار داشت. بنابراين به منظور افزايش سطح زير کشت، سطح آبي 80% توصيه مي شود. کودآبياري باعث افزايش عملکرد و کارايي مصرف آب و کود گرديد. بيشترين و کمترين کارايي مصرف آب به ترتيب در تيمارهاي W80%N100% و W100%N60% و W100%N60% با مقادير 24/2 و 66/0 کيلوگرم بر مترمکعب و بيشترين و کمترين کارايي مصرف کود به ترتيب در تيمارهاي W100%N100% و تيمار عرف منطقه با مقادير 58/29 و 52/8 کيلوگرم بر کيلوگرم بدست آمد.

 
كليد واژه: کودآبياري، کارايي مصرف کود، عملکرد، ذرت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 14 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):148-160.
 
اثرات ديواره آب بند و زهکش بر نيروي زيرفشار و گراديان خروجي زير سازه هاي آبي با حل عددي معادله عمومي جريان آب در خاک به روش احجام محدود
 
قباديان رسول*,خدايي كريم
 
* گروه مهندسي آب، دانشكده كشاورزي، دانشگاه رازي
 
 

از جمله اقداماتي که براي جلوگيري از پديده زيرشويي، کاهش گراديان خروجي و همچنين دبي نشت از زير سازه هاي آبي صورت مي گيرد احداث ديواره هاي آب بند و نصب زهكش مي باشد. از اين رو در اين تحقيق به منظور بررسي دقيق تاثير هر يک از عوامل مذکور بر نيروي زير فشار و گراديان خروجي مدلي کامپيوتري تهيه شده است که در آن معادله عمومي جريان آب در خاک همگن اشباع در شرايط همسان و غيرهمسان با استفاده روش احجام محدود و الگوريتم گوس - سايدل حل شده است. به منظور صحت سنجي مدل تهيه شده از نتايج اندازه گيري آزمايشگاهي و همچنين نتايج مدل WinMseep که يک مدل پذيرفته شده است استفاده گرديد. يکي از مزيت هاي نسبي مدل مذکور در نظر گرفتن نفوذپذيري براي پرده آب بند مي باشد. نتايج اين تحقيق نشان داد که با احداث يک ديواره آب بند در هر وضعيت مکاني، مقدار گراديان خروجي نسبت به گراديان خروجي مبنا (بدون ديوار آب بند) کاهش مي يابد. همچنين بيشترين نيروي زير فشار و کمترين گراديان هيدروليکي خروجي در موقعيتي که ديوار آب بند در پايين دست احداث شود، ديده مي شود. در شرايط وجود دو پرده آب بند يکي در پاشنه و ديگري در پنجه سد و يک زهکش در حد فاصل آنها هر چقدر زهكش در فاصله بيشتري از پاشنه احداث شود تاثير آن در كاهش نيروي زيرفشار كل و گراديان خروجي بيشتر مي باشد. علاوه براين با افزايش عمق پرده آب بند بالادست در مقايسه با پرده آب بند پايين دست مقدارگراديان خروجي کاهش مي يابد. شدت اين کاهش براي پرده آب بند پايين دست با عمق کوتاه تر مشهود تر مي باشد. توزيع فشار بالابرنده و گراديان خروجي محاسبه شده براي شرايط خاک همسان و غيرهمسان در زير سازه تطابق بسيار نزديکي با نتايج مدل WinMSeep داشت.

 
كليد واژه: سازه هيدروليکي، ديواره آب بند، زير فشار، گراديان خروجي، احجام محدود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 18 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):193-204.
 
الگوهاي رگرسيوني رواناب حاصل از سطوح آبگيركوچك
 
طباطبايي يزدي جواد,رضايي پژند حجت*,خاتمي سيدهادي
 
* گروه عمران، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
 
 

اين مقاله تحليل نتايج حاصل از يك طرح پژوهشي استحصال آب باران از سطوح كوچك (پشت بام ها) است. پشت بام دانشگاه آزاد اسلامي مشهد محل جمع آوري داده هاست. رواناب حاصل از رگبارهاي مختلف ريزشي براين سطوح پس از نصب باران سنج معمولي و يک منبع ذخيره (حجم4 متر مکعب) برآورد و رگبارها و رواناب حاصل به مدت دو سال (23/10/86 تا 9/3/88) اندازه گيري شده است. حجم نمونه مشاهد ه اي 35 مورد است. رابطه بين رواناب - بارش با الگوهاي رگرسيون بررسي و الگوي مناسب پس از تحليل باقي مانده ها و آزمون هاي لازم انتخاب و رواناب حاصل از پشت بام ها به کمک الگوها برآورد شده است. طول دوره آماربرداري كوتاه است. لذا از پنجاه و پنج سال آمار بارش سالانه ايستگاه سينوپتيک مشهد (1951 تا 2005) استفاده شده است. اين آمار تحليل فراواني شده و نتايج تحليل فراواني پنجاه و پنج ساله فوق در دوره هاي بازگشت ترسالي و خشکسالي به دست آمده است. رواناب پشت بام هاي اين دانشگاه به كمك اين تحليل براي دوره هاي بازگشت ترسالي و خشكسالي حساب شده است. سطح پشت بام ها و متوسط سالانه رواناب آنها به ترتيب: 18680 مترمربع و 8428 متر مکعب است.

 
كليد واژه: استحصال آب، پشت بام، رواناب، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 15 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):161-169.
 
تاثير شوري آب در روش آبياري باراني بر روي برخي از پارامترهاي رشد 3 رقم چمن
 
عليزاده امين,نجفي مود محمدحسين*,موسوي جواد,علي زاده بهداد
 
* دانشگاه بيرجند
 
 

آلودگي محيط زيست باعث گرديده توجه انسان به توسعه فضاي سبز هر روز افزايش يابد و يکي از اهداف مهم توسعه فضاي سبز، ايجاد فضاهاي زيبا و دلنشين و بدنبال آن آرامش رواني است. در اين راستا چمن به عنوان مهمترين گياه پوششي در ايجاد فضاهاي سبز زيبا نقش اساسي دارد. از طرفي شوري آب و خاک در مناطق خشک و نيمه خشک از عوامل تاثير گذار در رشد و نمو گياهان است و به همين علت استفاده از چمن هاي مقاوم به شوري يکي از راه حلهاي ايجاد فضاهاي سبز درون شهري در اين مناطق است. اين تحقيق نيز به منظور بررسي اثر آبياري باراني با سطوح مختلف شوري آب آبياري بر برخي از شاخص هاي رشد و نمو سه گونه چمن پوا رقم بارلين، فستوکا رقم کنتاکي و لوليوم رقم اسکو ئير در قالب بلوک هاي کامل تصادفي انجام شد که در آن از 3 تيمار مختلف شوري آب آبياري با هدايت الکتريکي 63/0، 4/2 و 3/5 دسي زيمنس بر متر به همراه 3 رقم متفاوت چمن و هر يک با 9 تکرار استفاده شد. پس از جمع آوري کليه داده هاي موردنياز در طول 7 ماه نسبت به آناليز آنها به طريق روش هاي آماري اقدام گرديد. پارامترهاي رشد مورد بررسي عبارت از درصد جوانه زني، ارتفاع ساقه، وزن خشک اندام هوايي و طول ريشه بودند. کليه مقايسات به روش آزمون چند دامنه اي دانکن و با حداقل دامنه معني دار (LSR 1%) انجام شد. نتايج نشان مي دهند که ارقام مربوط به گونه هاي فستوکا، لوليوم و پوا به ترتيب داراي بيشترين مقاومت در مقابل شوري آب آبياري هستند. همچنين برگهاي رقم پوا در تيمار شور با افزايش گرماي هوا بشدت دچار سوختگي شده و از بين رفتند.

 
كليد واژه: شوري آب آبياري، آبياري باراني، ارقام چمن، لوليوم، فستوکا، پوا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):170-178.
 
توانايي گياه جو (.Hordeum vulgare L) در جذب پتاسيم از ميکاهاي دي و ترياکتاهدرال
 
خياميم فاطمه,خادمي حسين*,خوش گفتارمنش اميرحسين,ايوبي شمس اله
 
* گروه خاكشناسي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

هواديدگي کاني هاي موجود در خاک، منبع اوليه بسياري از عناصر غذايي ضروري رشد گياه از جمله پتاسيم مي باشد. نقش مهم پتاسيم در افزايش کيفيت محصولات کشاورزي به خوبي شناخته شده و از طرفي کاني هاي ميکايي به عنوان منبع اصلي تامين پتاسيم در خاک هاي کشورمان غالب هستند. بعلاوه، اطلاعات دقيقي در مورد نقش کاني هاي ميکايي در تامين پتاسيم براي جو که دومين محصول پرتوليد کشورمان است وجود ندارد. لذا اين مطالعه با هدف بررسي توانايي گياه جو در استفاده از پتاسيم ساختاري يک نوع ميکاي دي اکتاهدرال (موسکويت) و نوعي ميکاي تري اکتاهدرال (فلوگوپيت) انجام شد. در اين پژوهش از آزمايش فاکتوريل در قالب طرح کاملا تصادفي با سه تکرار استفاده شد. بستر کشت مخلوطي از شن کوارتزي (به عنوان ماده پر کننده) و کاني پتاسيم دار (موسکويت و فلوگوپيت) بوده و گياهان به وسيله دو نوع محلول غذايي (پتاسيم دار و بدون پتاسيم) در دوره چهار ماهه کشت تغذيه شدند. در اين مطالعه از رقم گوهر که به طور معمول در منطقه اصفهان کشت مي شود، استفاده شد. در پايان دوره کشت بخش هوايي و ريشه گياه جدا شده و عصاره گيري به روش خاکستر گيري خشک انجام گرديد و مقدار پتاسيم در عصاره گياه توسط شعله سنج تعيين شد. در تيمارهاي بدون پتاسيم مقدار پتاسيم جذب شده توسط گياه به طور معني داري تحت تاثير نوع بستر کشت قرار داشت. به طوريکه بيشترين جذب به گياهان رشد کرده در بستر حاوي فلوگوپيت مربوط بوده است. اما اختلاف معني داري بين بستر هاي موسکويت و کوارتز مشاهده نشد. غلظت پتاسيم در گياهان رشد کرده در بستر فلوگوپيت حتي تحت محلول غذايي بدون پتاسيم در محدوده کفايت قرار دارد. اين مساله نشان مي دهد، در محيطي که پتاسيم ساختاري کاني ها تنها منبع تامين پتاسيم مي باشد، نوع كاني ميكايي در ميزان پتاسيمي كه در دسترس گياه قرار مي گيرد اهميت بسزايي دارد.

 
كليد واژه: موسکويت، فلوگوپيت، جو، اثرات ريزوسفري، رهاسازي پتاسيم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 17 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) زمستان 1388; 23(4):179-192.
 
بررسي عوامل موثر بر توسعه جريان جت هاي مستغرق در منابع آب پذيرنده ساكن
 
احديان جواد*,موسوي جهرمي سيدحبيب
 
* گروه سازه هاي آبي، دانشكده مهندسي علوم آب، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

در اين مقاله عوامل موثر بر جريان جت مستغرق تخليه شونده به منابع آب پذيرنده ساكن مورد بررسي قرار گرفته است. در اين راستا، كليه پارامترهاي جت، پارامترهاي محيطي و پارامترهاي هندسي موثر بر جريان جت هاي دايره اي مستغرق، بررسي و با استفاده از آناليز ابعادي روابط بدون بعد مربوطه استخراج شد. براي بررسي چگونگي ارتباط بين اين پارامترها يك مدل فيزيكي در آزمايشگاه هيدروليك دانشگاه شهيد چمران اهواز ساخته شد و آزمايش هاي مختلف در هندسه و جريان غليظ متفاوت جت به طور مجموع 215 آزمايش انجام گرديد. در اين تحقيق خصوصيات مهم منحني هاي تراژكتوري جريان جت كه شامل طول شناوري مثبت، حداكثر طول مرز بالايي و حداكثر طول مرز پاييني بررسي شده است. از طرفي با استفاده از سيستم سرعت سنجي آكوستيك پروفايلر، UVDP، پروفيل هاي سرعت در مقاطع مختلف از جت اندازه گيري و مورد بررسي قرار گرفته است. پروفيل هاي سرعت اندازه گيري شده با روابط تئوري توزيع نرمال گوسين مقايسه و مشخص شد كليه پروفيل هاي سرعت اندازه گيري شده از تابع گوسين پيروي مي كنند. همچنين غلظت و ميزان رقيق شدگي جريان در مكان هاي مختلف از جت، اندازه گيري شد. اندازه گيري هاي سرعت و غلظت در مكان هاي مختلف از جت نهايتا مشخص نمود كه داده هاي اندازه گيري شده با نتايج تئوري تطابق خوبي دارد. نتايج حاصل از اين تحقيق با استفاده از تحليل آماري نشان داد كه رابطه غيرخطي با دقت قابل قبولي بين خصوصيات تراژكتوري با عوامل توسعه جريان جت برقرار است. يافته ها نشان داد كه به طور كلي با افزايش زاويه همگرايي جت، از 15 درجه به 90 درجه مقدار طول نهايي مرز بالايي تراژكتوري در حدود 25 درصد، و براي مرز پاييني در حدود 28 درصد افزايش مي يابد.

 
كليد واژه: جت مستغرق، زاويه همگرايي، تراژكتوري، الگوي جريان، ضريب انتشار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 1 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):1-9.
 
ارزيابي روش هاي دمايي و تشعشعي در برآورد حداكثر تبخير - تعرق با احتمالات مختلف
 
شريفان حسين*,عليزاده امين
 
* گروه مهندسي آب، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان
 
 

به منظور برآورد تبخير - تعرق پتانسيل گياه مرجع(ETo)  معادلات مختلفي ارايه شده است که دقت هر يک از اين روش ها با توجه به پارامترهاي مورد استفاده و شرايط اقليمي منطقه متفاوت مي باشد. بنابراين ضروري است در هر منطقه، معادله مناسب انتخاب شود. انتخاب سطح احتمال وقوع حداكثر نياز آبي يكي از پارامترهاي ضروري در طراحي سيستم هاي آبياري محسوب مي شود. از اين رو در تحقيق حاضر سعي شد تا مقادير ETo روزانه از روش هايي موسوم به دمايي، تشعشعي و استاندارد محاسبه و پس از رسم نمودارهاي احتمالاتي آن ها و تعيين زمان وقوع دوره هاي حداكثر ETo و ETp با طول دوره هاي مختلف، منحني هاي مورد نظر براي سطوح مختلف احتمالاتي بدست آمد. سپس اين مقادير با توجه به معادله برآورد ETo مقايسه شده و نتايج آن ها مورد بررسي قرار گرفت. بررسي ها نشان داد كه : براي سطوح احتمالاتي بيشتر از 50%، با افزايش دور آبياري مقدار ميانگين ETo روزانه كاهش مي يابد. از سوي ديگر براي سطوح احتمالي مختلف، روش جنسن-هيز  (J-H) مقدار ETo بيشتري را از روش هارگريوز - ساماني (H-S) نسبت به روش استاندارد برآورد مي نمايد. اين اختلاف براي دوره 3 روزه بيشتر از دوره 5 روزه بود. بعبارت ديگر روش  H-S مقادير نزديكتري به روش استاندارد برآورد كرده است. همچنين روش H-S براي محصولات گندم و جو مقدار ETc بيشتري را نسبت به روش J-H برآورد نموده، در حاليكه روش J-H براي محصولات پنبه، سويا و برنج مقدار  ETcبيشتري را برآورد نمود. با افزايش سطح احتمال مقدار ETc در محصولات گندم و جو براي هر دو روش J-H و H-S افزايش مي يافت، در حالي كه براي محصولات پنبه، سويا و برنج نتايج متفاوتي بدست آمد به نحوي كه با افزايش سطح احتمال، اختلاف مقدار ETc محاسبه شده از روش هارگريوز - ساماني با روش استاندارد كم بوده و روش جنسن - هيز روند افزايشي را نشان مي دهد.

 
كليد واژه: ETo؛ ETc؛ حداكثر نياز آبي، احتمالات، روش هاي دمايي، روش هاي تشعشعي، گرگان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 2 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) پاييز 1388; 23(3):10-19.
 
تاثير تلقيح آکتينوميست ها و بيوماس آنها در کمپوست بر روي رشد ميسليوم قارچ خوراکي تکمه اي
 
پاك دين علي,فارسي محمد*,مرعشي سيدحسن
 
* گروه بيوتكنولوژي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

قارچ خوراكي تكمه اي سفيد يك تجزيه كننده ثانويه مي باشد و بايستي فعاليت ميكروارگانيسم هاي ديگر، مواد اوليه خام را براي رشد آن تجزيه نمايند. آكتينوميست ها به دليل توانايي شان در تجزيه مولكول هاي پيچيده مخصوصا سلولز، ليگنوسلولز و ليگنين، در تهيه كمپوست مورد استفاده قارچ خوراكي از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشند. بيوماس ميكروبي آکتينوميست ها حاوي ميزان بالايي نيتروژن و مواد معدني براي رشد قارچ خوراکي مي باشد. از آکتينوميست هاي متعلق به جنس هاي Streptomyces ،Saccharomonospora، Thermomonospora، Nocardioides، Saccharopolyspora، Microbispora، Glycomyces به منظور تلقيح كمپوست استريل شده و همچنين تهيه بيوماس باکتريايي و تهيه بستر کشت براي بررسي رشد ميسليوم قارچ خوراکي تکمه اي استفاده شد. اندازه گيري رشد ميسليوم قارچ بر روي کمپوست تلقيح شده با آکتينوميست هاي مذكور نشان داد که اين تلقيح مي تواند موثر بوده و باعث افزايش رشد ميسليوم قارچ خوراكي نسبت به محيط شاهد گردد. آکتينوميست هاي جنس استرپتومايسس نسبت به جنس هاي ديگر آکتينوميست ها از رشد ميسليوم قارچ حمايت نمودند.

 
كليد واژه: آکتينوميست، بيوماس ميکروبي، کمپوست، قارچ خوراکي تکمه اي، Agaricus bisporus
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  10:46 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها