0

مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 1 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):698-707.
 
بررسي تاثير چهار نوع رژيم تلفيقي آبياري با آب شور بر روي شاخصهاي کمي و کيفي آفتابگردان
 
مستشفي حبيب آبادي فاطمه,شايان نژاد محمد,دهقاني محسن,طباطبايي سيدحسن*
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه شهرکرد
 
 

کيفيت آب آبياري در اکثر مناطق ايران پائين بوده و به درجات مختلف با شوري همراه مي باشد که بروز خشکسالي اين مشکل را تشديد کرده است. با اعمال مديريت هاي صحيح کشاورزي مي توان از اين آبها براي کشت گياهان متحمل و نيمه متحمل به شوري استفاده کرد. يکي از روش هاي مديريتي جهت استفاده از آب هاي شور و لب شور، تلفيق آب شور و معمولي مي باشد. هدف اين تحقيق، بررسي چهار روش تلفيق آب شور (هدايت الکتريکي 11 دسي زيمنس بر متر) و معمولي (هدايت الکتريکي 2 دسي زيمنس بر متر) و تاثير هر رژيم روي عملکرد و اجزاي عملکرد دو رقم آفتابگردان بود. آزمايش به صورت کرت هاي خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفي با 4 تکرار اجرا گرديد که در آن کرت هاي اصلي شامل 2 رقم آفتابگردان (هايسان 33 و آلستار) بوده و در کرت هاي فرعي از 4 رژيم آبياري (1- تيمار شور- معمولي، 2- تيمار آب معمولي- شور، 3- آبياري يک در ميان و 4- آبياري مخلوط) استفاده شد. بذر هر دو رقم هايسان 33 و رقم آلستار، به طور مساوي در 32 کرت کاشته شده و از مرحله کاشت تا ساقه دهي گياهان، سه مرتبه با آب معمولي جهت استقرار بهتر آبياري شدند. بعد از اين مرحله تا زمان برداشت براي آبياري، رژيم هاي آبياري مورد اشاره به کار گرفته شد. نتايج نشان داد که در ميان چهار رژيم اعمالي، رژيم آبياري شور- معمولي از نظر عملکرد روغن، وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد دانه در طبق، قطر ساقه، ارتفاع بوته، قطر طبق، مساحت برگ و املاح موجود در برگ بيشترين شاخص را داشته است. براي رقم هايسان 33 رژيم آبياري يک در ميان و براي رقم آلستار رژيم آبياري مخلوط بعد از رژيم آبياري شور- معمولي داراي بهترين عملکرد دانه و روغن بوده است.

 
كليد واژه: شوري، مديريت آبياري تلفيقي، آفتابگردان، عملکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 10 خرداد 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 2 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):708-718.
 
تعيين ميزان انتقال نيترات در دو بافت خاک در نتيجه کاربرد کودهاي آلي (مرغي، گاوي و لجن فاضلاب)
 
نيك عمل لاريجاني نفيسه,حسن اقلي عليرضا*,مشعل محمود,لياقت عبدالمجيد
 
* موسسه تحقيقات فني و مهندسي کشاورزي، کرج
 
 

با افزايش جمعيت جهان و نياز به تامين غذا، امروزه کشاورزان به استفاده از انواع کودهاي شيميايي، آلي و آفت کش ها روي آورده اند. کاربرد بي رويه اين نهاده ها بدون درنظر گرفتن اثرات جانبي آن، مشکلات فراواني چه از نظر زيست محيطي و چه از نظر سلامتي انسان ها به همراه مي آورد. از اين ميان، کود آلي حاوي مقاديري از ترکيبات محلول نظير نيترات است. اين ترکيبات از طريق بارندگي يا آبياري از محلول خاک وارد منابع آب سطحي و زيرزميني مي شوند. هدف از اين تحقيق، تعيين ميزان انتقال نيترات در نيمرخ دو نوع خاک با بافت لومي و لوم سيلتي در اثر کاربرد انواع کود آلي بود. آزمايشات در قالب تحقيقات لايسيمتري انجام شد. لايسيمترها از جنس پلاستيک و با سطح مقطع دايره اي شکل به قطر 60 سانتيمتر و ارتفاع 100 سانتيمتر تهيه گرديد که تا ارتفاع 60 سانتيمتر از بالاي لوله زهکش از خاک دست خورده و بدون اجراي عمليات تراکمي خاصي پر گرديدند. سپس بر روي سطح خاک از کود مرغي، کود گاوي و لجن فاضلاب به ميزان 35 تن در هکتار استفاده شد. در مجموع 24 دستگاه لايسيمتر براي انجام اين تحقيق فراهم گرديد که 9 لايسيمتر براي 3 نوع کود با سه تکرار و 3 لايسيمتر بدون کود به عنوان تيمار شاهد براي خاک لوم و به همين تعداد لايسيمتر براي خاک لوم سيلتي لحاظ گرديد و نتايج با استفاده از آزمايش فاکتوريل در قالب طرح کاملا تصادفي تحليل شد. لايسيمترها با آب چاه آبياري گرديدند. دور آبياري 7 روزه بود و در مجموع در سه مرحله، اقدام به آبياري به روش غرقابي و انجام نمونه برداري ها از زه آب خروجي از لوله زهکش لايسيمترها شد. به منظور تهيه نمونه هاي زه آب، ابتدا حجم خلل و فرج کل هر بافت خاک (حجم منفذي) را به دست آورده، آن را به پنج قسمت مساوي تقسيم و در پنج مرحله و در مقاطع زماني مناسب و هربار به ميزان مشخص (حدود 100 ميلي ليتر)، از زه آب خروجي از لايسيمترها نمونه برداري انجام شد. نتايج نشان داد ميزان نيترات انتقال يافته به عمق، در خاک لومي بيشتر از خاک لوم سيلتي مي باشد که مي توان آن را به بافت خاک نسبت داد. همچنين ميزان آلودگي نيترات در هر دو خاک در تيمار لجن بيشترين و در تيمار شاهد کمترين مقدار بود و کود گاوي و کود مرغي به ترتيب بين اين دو قرار گرفت. با توجه به اينکه دور آبياري يک هفته بود و 3 آبياري متوالي انجام شد، ميزان آلودگي در هر دو خاک، در هفته اول بيشترين و در هفته سوم کمترين مقدار بود که مي توان آن را به آبشويي نيترات با هر بار آبياري نسبت داد.

 
كليد واژه: آلودگي آب، آبشويي نيترات، لايسيمتر، کود آلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 10 خرداد 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 3 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):719-727.
 
بررسي نحوه توزيع روي قابل تبادل و محلول و روي پيوند شده با کربنات در خاکدانه هاي خاکهاي آهکي آلوده
 
انتظامي الهام*,شرفا مهدي,ثواقبي فيروزآبادي غلام رضا
 
* گروه مهندسي علوم خاک، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تهران
 
 

موضوع آلودگي خاک توسط فلزات سنگيني مانند روي باعث افزايش نگراني هايي در مورد محيط زيست شده است. شناخت شکل هاي مختلف روي در خاک اطلاعات مفيدي درباره رفتار اين فلز در اختيار مي گذارد. با توجه به توزيع غير يکنواخت فلزات سنگين در خاک، در اين پژوهش تفاوت غلظت روي قابل تبادل و محلول و روي پيوند شده با کربنات در داخل و خارج خاکدانه ها مورد بررسي قرار گرفت. خاکدانه ها از چهار پروفيل در خاکهاي آلوده استان زنجان و در پنج عمق از صفر تا يک متري جمع آوري شده و بصورت مکانيکي (کايسر 1994) به دو بخش داخلي و خارجي خاکدانه تفکيک شدند. غلظت روي محلول و قابل تبادل و غلظت روي پيوند شده با کربنات در هر دو بخش داخلي و خارجي اندازه گيري شد. نتايج نشان داد که غلظت روي در هر دو شکل در بخش خارجي خاکدانه ها بيشتر از بخش داخلي آنها مي باشد، ولي تفاوت غلظت روي قابل تبادل و محلول در بخش داخلي و خارجي خاکدانه ها، فقط در عمق 20-0 سانتيمتري معني دار بود. غلظت روي کل نيز در بخش خارجي خاکدانه ها بيشتر از بخش داخلي بدست آمد. ضريب تبيين غلظت روي قابل تبادل و محلول با غلظت روي کل مثبت و معني دار و غلظت روي قابل تبادل و محلول و pH خاک منفي و معني دار بود. در رابطه با روي کربناتي نيز ضريب تبيين با غلظت روي کل مثبت و معني دار بدست آمد، ولي با درصد کربنات کلسيم خاک رابطه معني دار نبود.

 
كليد واژه: خاک آلوده، خاکدانه، شکلهاي مختلف روي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 4 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):728-735.
 
تاثير کمبود آهن بر غلظت، جذب و انتقال نسبي آهن، روي و منگنز در برخي محصولات زراعي با آهن کارايي مختلف در شرايط آبکشت
 
طباطبايي سميراسادات*,رزازي عارفه,خوش گفتارمنش اميرحسين,ناهيد خدائيان,مهرابي زهرا,عسگري احسان,فتحيان شيما,رمضان زاده فرشته
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

آزمايش حاضر بمنظور مقايسه تاثير کمبود آهن بر غلظت، جذب و انتقال نسبي آهن، روي و منگنز در برخي گياهان زراعي در شرايط آبکشت بصورت آزمايش فاکتوريل در قالب طرح بلوک هاي کاملا تصادفي در سه تکرار در پاييز سال 1386 در گلخانه تحقيقاتي دانشگاه صنعتي اصفهان به اجرا در آمد. هفت گياه زراعي با آهن کارايي مختلف شامل دو رقم گندم نان (قدس و بک کراس روشن)، تريتيکاله (رقم الينر)، ذرت شيرين (هيبريد سينگل کراس کرج 403)، ذرت دانه اي (هيبريد سينگل کراس 704) و دو رقم گلرنگ (رقم کوسه و اراک 2811) در دو غلظت آهن در محيط کشت محلول شامل 5 (کمبود) و 50 (کفايت) ميکرو مولار از منبع FeEDTA کاشته شدند. متحمل ترين و حساسترين محصولات زراعي به کمبود آهن بترتيب گندم رقم قدس با آهن- کارايي 125 درصد و گلرنگ رقم اراک 2811 با آهن- کاراريي 3.5 درصد بودند. بين آهن-کارايي گياهان مورد مطالعه و محتواي آهن، روي و منگنز کل و همچنين انتقال نسبي آهن از ريشه به شاخساره همبستگي مثبت و معني داري وجود داشت. تنوع بالايي ميان محتوي منگنز، آهن و روي ريشه و ساقه گياهان مورد مطالعه مشاهده شد. ژنوتيپ هاي قدس و بک کراس روشن گندم مقادير بالاتري از منگنز، آهن و روي را در ساقه هايشان در مقايسه با ديگر ژنوتيپ ها تجمع دادند. بالاتر بودن جذب و انتقال از ريشه به ساقه عناصر کم مصرف در ژنوتيپ هاي آهن- کارامد يک جنبه مهم در برنامه هاي غني سازي زيستي با هدف بهبود کيفيت محصولات است.

 
كليد واژه: آبکشت، کمبود آهن، عناصر غذايي کم مصرف، آهن- کارايي، جذب، انتقال عناصر کم مصرف
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 5 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):736-745.
 
بررسي تاثير مواد اصلاحي گوگرد و اسيد سيتريک در گياه جذبي کادميوم و سرب از يک خاک آلوده
 
فرزانگان زهره*,ثواقبي فيروزآبادي غلام رضا,ميرسيدحسيني حسين
 
* گروه مهندسي علوم خاک، دانشگاه تهران، کرج
 
 

استفاده از گياهان براي حذف آلاينده ها از محيط زيست و تجمع آنها در اندام هوايي بعنوان فرايند گياه جذبي شناخته مي شود. اين تحقيق به منظور مقايسه قابليت پالايش فلزات سرب و کادميوم توسط کلزا و سورگوم که جزء گياهان با زيست توده بالا هستند و نيز بررسي تاثير مواد اصلاحي مورد استفاده در راندمان گياه جذبي انجام شد. نمونه خاک از مزرعه مجاور کارخانه کنستانتره روي در استان زنجان داراي آلودگي سرب، کادميوم و روي تهيه گرديد و 5 تيمار گوگرد به مقدار 0.8 gkg-1، گوگرد به همراه مايه تلقيح تيو باسيلوس، و اسيد سيتريک در دو سطح 1 gkg-1 و3 gkg-1  و شاهد در نظرگرفته شد. در بخش اول تحقيق خاکهاي تيمار شده به مواد فوق به مدت هشت هفته در رطوبت ظرفيت مزرعه و دماي 25 oC تحت انکوباسيون قرار گرفتند و نمونه هاي فرعي در فواصل صفر، چهار و هشت هفته از خاکها برداشته و ميزان سرب و کادميوم قابل استخراج با DTPA در خاک اندازه گيري شد. در بخش دوم با استفاده از خاک مورد نظر کشت گلداني صورت گرفت که تيمارهاي اعمال شده همانند مرحله قبل به خاک اضافه شده و پس از گذشت 60 روز از کشت سورگوم و کلزا، گياهان برداشت شده و ميزان سرب و کادميوم جذب شده در ريشه و اندام هوايي گياه و ميزان قابل جذب آنها با عصاره گير DTPA در خاک در زمانهاي قبل و بعد از کشت اندازه گيري شد. هر دو آزمايش در قالب طرح کاملا تصادفي و آزمايش فاکتوريل با 5 تيمار (شامل شاهد) و 4 تکرار انجام شد. اندازه گيري هاي آماري با استفاده از نرم افزار SAS و MSTATC انجام گرديد. نتايج مرحله انکوباسيون نشان داد که مواد اصلاحي سبب کاهش معني دار pH نسبت به شاهد شده اند. همچنين ماده اصلاحي گوگرد به همراه مايه تلقيح و اسيد سيتريک در سطح 1 gkg-1 در افزايش فراهمي کادميوم و سرب در خاک بترتيب بيشترين و کمترين تاثير را داشتند. نتايج تجزيه گياهي نشان داد که بهترين تيمار ماده اصلاحي در انتقال عناصر از ريشه به اندام هوايي توسط گياه براي هر دو گونه تحت بررسي، گوگرد به همراه مايه تلقيح بوده است. همچنين در اين بررسي نشان داده شد که گياه کلزا پتانسيل بيشتري براي جذب سرب و کادميوم نسبت به سورگوم دارد.

 
كليد واژه: سرب، سورگوم، کادميوم، کلزا، گياه جذبي، مواد اصلاحي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 6 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):746-756.
 
تاثير زهکش هاي جمع کننده در کاهش ضريب زهکشي (مطالعه موردي: واحد کشت و صنعت اميرکبير، خوزستان)
 
عسگري محمدرضا*,لياقت عبدالمجيد,پارسي نژاد مسعود
 
* گروه آبياري و زهکشي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تهران
 
 در سيستم هاي زهکشي زيرزميني گرچه نقش اصلي جذب و دفع زه آب از خاک رخ بر عهده لترال ها است، ليکن چنان چه جمع کننده ها از لوله هاي مشبک يا منقطع ساخته شده باشند، بخشي از زه آب مستقيما از طريق جمع کننده ها تخليه مي شود. در طراحي زهکش هاي زيرزميني، اين بخش از تخليه به دليل عدم دسترسي به اطلاعات لازم و دشوار بودن برآورد ميزان آن معمولا مورد توجه قرار نمي گيرد. در صورتي که ميزان تخليه زه آب توسط جمع کننده ها تعيين و ضريب زهکشي طرح نسبت به آن اصلاح گردد، زهکش هاي زيرزميني مي توانند با فواصل بيشتر و ظرفيت کمتر و در نتيجه اقتصادي تر طراحي شوند. اين تحقيق با هدف تعيين ميزان تخليه جمع کننده ها و تعديل ضريب زهکشي در شبکه زهکشي زيرزميني واحد کشت و صنعت اميرکبير (از واحدهاي کشت و صنعت نيشکر خوزستان) به انجام رسيده است. در منطقه مورد مطالعه بافت خاک ها بطور کلي متوسط تا سنگين و در بعضي از موارد بسيار سنگين مي باشد. اندازه گيري سطح ايستابي، تخليه لترال ها و جمع کننده ها در مزرعه ARC2-14 به مساحت 25 هکتار در اراضي تحقيقاتي مرکز تحقيقات نيشکر در واحد اميرکبير که يکي از واحدهاي هفت گانه طرح توسعه نيشکر مي باشد در سال 1388 ثبت گرديده است. همچنين شعاع تاثير جمع کننده ها و نيز وضعيت سطح ايستابي در حدفاصل زهکش هاي مزرعه نيز اندازه گيري و مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از اندازه گيري ها نشان داد که به طور متوسط 2.8 ليتر در ثانيه يا 2 ميليمتر در روز زه آب مستقيما از طريق جمع کننده ها جذب و تخليه مي شود. مقايسه تخليه مستقيم جمع کننده ها با تخليه کل سيستم نشان داد که به طور متوسط 24 درصد از کل تخليه شبکه زهکشي از طريق جمع کننده ها صورت مي گيرد که در صورت اعمال آن بر ضريب زهکشي طرح، ضريب زهکشي به جاي 8.24 ميليمتر در روز به رقم 6.24 ميليمتر در روز کاهش يافته، که اين ميزان باعث افزايش فواصل زهکش ها از 40 به 44 متر مي شود. همچنين شعاع تاثير جمع کننده ها 50 متر محاسبه شد.
 
كليد واژه: تعديل ضريب زهکشي، زهکش جمع کننده، جريان ماندگار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 7 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):757-769.
 
ارزيابي مدل رشد گياهي برنج ORYZA2000 در شرايط محدوديت آبياري و کود نيتروژن (واسنجي و اعتباريابي)
 
اميري ابراهيم*,رضايي مجتبي,بنايان اول محمد
 
* گروه کشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد لاهيجان
 
 

به منظور ارزيابي مدل ORYZA2000 در ايران، آزمايشي بصورت کرت هاي خرد شده بر پايه طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار بر روي رقم هاشمي طي سال هاي زراعي 1384، 1385 و 1386 در موسسه تحقيقات برنج کشور، رشت انجام گرديد. مديريت آبياري به عنوان فاکتور اصلي و مديريت کود نيتروژن به عنوان فاکتور فرعي در نظر گرفته شدند. ارزيابي مقادير شبيه سازي و اندازه گيري شده شاخص سطح برگ، ماده خشک برگ، ساقه، خوشه و ماده خشک کل و مقدار نيتروژن در گياه، با استفاده از پارامترهاي ضريب تبيين، آزمون t و ريشه ميانگين مربعات خطا (RMSE) و ريشه ميانگين مربعات خطاي نرمال شده (RMSEn)، انجام گرفت. نتايج نشان داد مقدار ريشه ميانگين مربعات خطاي نرمال شده بين 51-5 درصد، شبيه سازي مقادير ماده خشک و نيتروژن جذب شده در شرايط آبياري و کود نيتروژن متغير مي باشد. عملکرد با ريشه ميانگين مربعات خطاي 464-155 کيلوگرم در هکتار و ريشه ميانگين مربعات خطاي نرمال شده 11-3 درصد شبيه سازي شد. مدل مقدار شاخص سطح برگ در مقادير پايين کود نيتروژن را بيشتر از مقدار اندازه گيري، شبيه سازي کرد. نتايج تحقيق نشان مي دهد که مي توان از مدل ORYZA2000 براي پشتيباني نتايج آزمايشهاي تحت شرايط محدوديت آبياري و نيتروژن استفاده کرد.

 
كليد واژه: برنج، مدل، ارزيابي، نيتروژن، آبياري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 8 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):770-775.
 
تاثير تنش رطوبتي بر شاخص هاي رشد و عملکرد خيار گلخانه اي
 
مصلحي شيما,نجفي پيام,طباطبايي سيدحسن*,نورمهناد نگار
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه شهرکرد
 
 

اندازه گيري و کنترل رطوبت خاک از مولفه هاي ضروري براي اعمال روش هاي مديريتي بهينه به منظور کاهش مصرف آب و بهبود کيفيت محصول است. هدف از اين تحقيق افزايش کارايي مصرف آب در بخش توليدات محصولات گلخانه و کاهش مصرف آب مي باشد. اين طرح در قالب سه تيمار پتانسيل خاک شامل آبياري در مکش هاي 40 و 60 و 80 سانتي بار در 3 تکرار با استفاده از تانسيومتر پياده شد. گياه کشت شده خيار گلخانه اي بوده و شاخص هاي رشد و عملکرد شامل وزن ميوه، قطر ميوه، طول ميوه، قطر ساقه و سطح برگ بود، که به ترتيب توسط ترازو، کوليس و پلانيمتر اندازه گيري شد. براي اندازه گيري اين شاخص ها از هر تکرار در هر تيمار 6 بوته به طور تصادفي انتخاب شد. شاخص سطح برگ در سه اندازه برگ کوچک، متوسط و بزرگ محاسبه شد. نتايج نشان داد که اعمال تيمار هاي 40 و 60 سانتي بار در مقايسه با تيمار 80 سانتي بار در افزايش LAI اختلاف معني دار (P<0.001) نشان داده است ميانگين شاخص سطح برگ (برگ هاي بزرگ) به ترتيب در تيمار 60، 40 و 80 سانتي بار 560، 522 و 395 سانتي مترمربع بود. نتايج آماري و مقايسه ميانگين ها نشان داد که تيمارهاي 40 و 60 سانتي بار پس از تيمار شاهد به ترتيب بيشترين عملکرد محصول (37 و 39 کيلوگرم بر مترمربع) را داشتند، اين در حالي است که تيمار 80 سانتي بار کمترين ميزان عملکرد (20 کيلوگرم بر مترمربع) را داشت. نتايج نشان مي دهد ميزان کارايي مصرف آب در تيمار 60، 40 و 80 سانتي بار به ترتيب 96، 84 و 49 کيلوگرم در هر مترمکعب آب بود بنابراين مکش 60 سانتي بار در افزايش کارآيي مصرف آب موثرتر بوده است.

 
كليد واژه: تنش رطوبتي، تانسيومتر، شاخص سطح برگ، عملکرد، خيار گلخانه اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:21 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 9 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):776-785.
 
تعيين الگوي کشت بهينه همسو با مديريت منابع آب دشت مشهد-چناران
 
مجيدي نجمه*,عليزاده امين,قرباني محمد
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 با توجه به نامناسب بودن پراکندگي زماني و مکاني ريزش هاي جوي در ايران و پايين بودن راندمان آبياري در کشاورزي، آب به عنوان محدود کننده ترين عامل توليد در کشاورزي مطرح مي باشد. در مقاله حاضر الگوي کشت فعلي دشت مشهد-چناران مورد بررسي قرار گرفته و با جمع آوري داده هاي مربوط به سال 1388، با هدف کاهش مصرف آب، الگوي کشت بهينه و تقريبا بهينه تعيين شد. جهت دست يابي به اين هدف از برنامه ريزي خطي و برنامه ريزي ايجاد گزينه ها استفاده شد. نتايج برنامه ريزي خطي نشان داد در الگوي کشت بهينه، عليرغم به کارگيري تمام سطح زير کشت موجود و کسب بازده برنامه اي مشابه الگوي فعلي، ميزان مصرف آب کاهش يافته است که ناشي از ترکيب جديد محصولات در نظام توليد مي باشد. همچنين در حالت بهينه سطح زيرکشت محصولاتي چون چغندرقند، حبوبات و آفتابگردان به دليل مصرف بالاي آب و داشتن بازده برنامه اي کمتر، از الگوي کشت حذف شدند. الگوهاي تقريبا بهينه حاصل از برنامه ريزي ايجاد گزينه ها نشان دادند حتي با افزايش 5 و 7 درصد در مقدار آب مصرفي نسبت به حالت بهينه، تنها حداکثر 1.5 درصد بازده برنامه اي افزايش يافته است که به لحاظ اهميت تداوم استفاده از منابع آب و حفاظت از اين منبع با ارزش چنين برداشت اضافي توصيه نمي شود. با توجه به نتايج، به کارگيري الگوهاي بهينه سازي در تدوين الگوي کشت در دشت توصيه مي شود.
 
كليد واژه: الگوي کشت بهينه، مديريت منابع آب، برنامه ريزي خطي، برنامه ريزي ايجاد گزينه ها، دشت مشهد-چناران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

10 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):786-798.
 
آناليز کمي جذب سطحي فسفات بر روي هيدروکسيد آهن گئوتايت (α-FeOOH): اثر pH و سطح ويژه
 
داوودي محمدحسين,راهنمايي رسول*,ملكوتي محمدجعفر
 
* گروه خاکشناسي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران
 
 

(هيدرو) اکسيدهاي آهن از جمله گئوتايت نقش بسيار مهمي در فرآيندهاي جذب سطحي فسفات در خاک دارند. سطح ويژه، بلوري شدن و مورفولوژي از مهم ترين شاخص هاي موثر بر ظرفيت جذب سطحي (هيدرو) اکسيدهاي آهن مي باشند. با توجه به اهميت فرآيند جذب سطحي در کنترل غلظت تعادلي فسفات در خاک و ساير سيستم هاي طبيعي، در اين تحقيق فرآيند جذب سطحي فسفات روي سه نمونه هيدروکسيد آهن گئوتايت با سطح ويژه متفاوت در دامنه اي از pH و غلظت اوليه فسفات بررسي گرديد. رفتار باري گئوتايت، از آناليز داده هاي تيتراسيون اسيد و باز در قدرت هاي يوني مختلف تعيين شد. داده هاي آزمايشي نقطه صفر بار الکتريکي کاني را در 9.1 pH نشان داد. ايزوترم هاي جذب سطحي فسفات نشان داد که جذب سطحي فسفات شديدا متاثر از pH محيط است. حداکثر جذب سطحي فسفات در pH اسيدي مشاهده گرديد. با افزايش pH از جذب سطحي فسفات تدريجا کاسته شد. داده هاي آزمايشي بوسيله مدل مکانيستيکي CD-MUSIC آناليز گرديدند. اين داده ها با در نظر گرفتن دو کمپلکس درون کره اي سطحي FeOPO2OH? و Fe2O2PO2? به درستي توصيف گرديدند. محاسبه ضرايب توزيع بار (CD) نشان داد که در اثر جذب سطحي گونه FeOPO2OH? 0.28 واحد بار و گونه Fe2O2PO2? 0.46 واحد بار به سطح کاني منتقل مي شود. محاسبه جزء مولي گونه هاي جذب سطحي شده فسفات نشان داد که کمپلکس FeOPO2OH? گونه اصلي فسفات جذب سطحي شده در pH اسيدي و گونه Fe2O2PO2? گونه اصلي فسفات جذب سطحي شده در pHهاي متوسط و بازي است. علاوه بر اين، داده هاي آزمايشي و پيش بيني مدل نشان داد که سطح ويژه اثر قابل توجهي بر جذب سطحي فسفات دارد، اما تغيير در سطح ويژه اثري بر روي چگالي گروه هاي عاملي نداشت. بنابراين تمام داده هاي آزمايشي با ضرايب جذب سطحي يکسان به درستي پيش بيني گرديدند.

 
كليد واژه: جذب سطحي، فسفات، گئوتايت، مدل CD-MUSIC، رفتار باري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 11 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):799-806.
 
مطالعه تجزيه علف کش آترازين به وسيله باکتري هاي سودوموناس فلورسنس و سودوموناس آرژينوزا به عنوان منبع نيتروژن و کربن در شرايط آزمايشگاهي
 
رضايي دانيال*,حق نيا غلامحسين,لكزيان امير,حسن زاده خياط محمد,نصيرلي حوريه
 
* گروه علوم خاک، دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

تجزيه زيستي آترازين به وسيله باکتري ها به عنوان يکي از روش هاي مهم زيست پالايي مطرح مي باشد. تجزيه اين علف کش به وسيله باکتري ها از جنس هاي گوناگوني گزارش شده است. باکتري ها معمولا آترازين را به عنوان منبع نيتروژن و کربن استفاده مي کنند. هدف اين مطالعه بررسي تجزيه آترازين به وسيله باکتري هاي سودوموناس فلورسنس (P.F) و سودوموناس آرژينوزا (P.A) در شرايط آزمايشگاهي بوده است. آزمايش در قالب کاملا تصادفي با آرايش فاکتوريل با سه تکرار انجام شد. تيمارهاي آزمايش شامل دو گونه باکتري (سودوموناس فلورسنس و سودوموناس آرژينوزا)، سه سطح غلظت آترازين 100، 200 و 300 (ميلي گرم در ليتر) و چهار نوع محيط کشت نمکهاي معدني (کامل، بدون نيتروژن، بدون کربن و بدون نيتروژن و کربن) بود. نتايج بدست آمده از آزمايش نشان داد که هر دو باکتري توان تجزيه آترازين در هر سه غلظت در بازه زماني 48 ساعت را داشتند. ليکن با افزايش غلظت آترازين مقدار بيشتري از آن تجزيه شد. در سه غلظت 100، 200 و 300 ميلي گرم در ليتر تجزيه آترازين براي باکتري سودوموناس فلورسنس به ترتيب18.5 ، 48.91 و 72.6 درصد و براي باکتري سودوموناس آرژينوزا 19.08، 33.83 و 62.66 درصد بود. در تيمار محيط کشت بدون نيتروژن بيشترين تجزيه به وسيله سودوموناس فلورسنس روي داد که تفاوت معني داري با ديگر محيط هاي کشت داشت. در اين آزمايش حضور نيتروژن عامل محدود کننده اي در تجزيه آترازين به وسيله باکتري سودوموناس فلورسنس بود. ليکن فاکتور نيتروژن تفاوت معني داري در تجزيه آترازين به وسيله سودوموناس آرژينوزا در مقايسه با ديگر محيط هاي کشت نداشت.

 
كليد واژه: آترازين، تجزيه زيستي، سودوموناس آرژينوزا، سودوموناس فلورسنس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 12 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):807-813.
 
بررسي معادلات آنکني و وير در برآورد پارامترهاي هيدروليکي با استفاده از نفوذسنج صفحه اي
 
شريعتي مهرداد*,صياد غلام عباس,برزگر عبدالرحمان,درويش پسند زهرا
 
* گروه خاکشناسي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

نفوذسنج صفحه اي يکي از جمله وسايلي است که در سال هاي اخير براي اندازه گيري هدايت هيدروليکي خاک ها بر اساس نمونه دست نخورده استفاده شده است. براي تحليل داده هاي برداشت شده بوسيله نفوذسنج صفحه اي روش هاي گوناگوني که بر اساس تحليل هاي وودينگ پايه گذاري شده است معرفي شده است. هدف از اين تحقيق مقايسه اعداد بدست آمده براي خصوصيات هيدروليکي در دو روش آنکني و وير مي باشد. برداشت داده با نفوذسنج صفحه اي با شعاع ديسکت 10 سانتي متر در 3 بافت مختلف خاک انجام گرديد. در خاک لوم سيلتي به ترتيب از مکش هاي 15، 7، 10، 3 و 1 سانتي متر، در خاک لوم شني به ترتيب از مکش هاي 10، 7، 5، 3 و 1 سانتي متر و در خاک شني نيز به ترتيب از مکش هاي 30، 25، 21 و 17 سانتي متر ارتفاع آب استفاده شد. ميانگين اعداد جذب0.065 (?) ، 0.175 و cm-1 0.192 به ترتيب براي خاک هاي لوم شني، شني و لوم سيلتي بدست آمد. همچنين تمام ضرايب هدايت هيدروليکي اشباع و غيراشباع بدست آمده براي هر سه بافت توسط معادلات آنکني بزرگتر از اعداد بدست آمده توسط معادلات وير است به اين صورت که در خاک لوم شني که شعاع ديسک کوچک محسوب شده است 7.5 درصد، در خاک سيلتي لوم 29 درصد و در خاک شني 45 درصد معادلات آنکني ضرايب هدايت هيدروليکي اشباع بزرگتري را نسبت به وير تخمين زده است. و مي توان نتيجه گيري نمود که اعداد بدست آمده از معادلات آنکني به واقعيت نزديک تر بوده و فاقد نتايج بي معني مي باشد.

 
كليد واژه: معادلات آنکني، معادلات وير، نفوذسنج صفحه اي، هدايت هيدروليکي غيراشباع و اشباع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 13 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):814-822.
 
ارزيابي مزرعه اي و آزمايشگاهي چند روش عصاره گيري جهت تعيين فسفر قابل جذب در برخي اراضي شاليزاري استان گيلان
 
كريمي اميركياسر ميترا*,معزاردلان محمد,كاوسي مسعود,شكري واحد حسن
 
* گروه خاکشناسي، دانشکده مهندسي آب و خاک، پرديس کشاورزي و منابع طبيعي، کرج
 
 

افزايش عملکرد در واحد سطح را مي توان با ارتقا سطح حاصلخيزي خاک از طريق کودهاي شيميايي امکانپذير نمود. اين تحقيق با هدف ارزيابي 6 روش عصاره گيري اولسن، مورگان، سلطانپور، کول ول، بري و مهليخ 3 به منظور تعيين عصاره گير يا عصاره گيرهاي مناسب جهت برآورد فسفر قابل جذب خاک در 27 مزرعه شاليزاري از اراضي استان گيلان به اجرا در آمد. بمنظور انجام مطالعات مزرعه اي از دو تيمار کودي سوپر فسفات تريپل به مقدار صفر و 60 کيلوگرم در هکتار پنتا اکسيد فسفر، استفاده گرديد. بررسي نتايج ضرايب همبستگي عصاره گيرهاي مختلف با عملکرد نسبي، غلظت و جذب فسفر توسط اندامهاي هوايي گياه برنج حاکي از آن بود که روشهاي عصاره گيري کول ول، اولسن و سلطان پور همبستگي قابل قبولي را با عملکرد نسبي و مقدار جذب و غلظت فسفر توسط گياه نشان مي دهند. لذا روش عصاره گيري اولسن با توجه به جنبه اقتصادي، سرعت عصاره گيري و ارتباط قابل قبول با شاخص هاي گياهي جهت تعيين فسفر قابل دسترس توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: برنج، فسفر، عصاره گير، همبستگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 

 14 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):823-834.
 
تحليل روند تبخير و تعرق مرجع با استفاده از آزمون من-کندال و اسپيرمن در مناطق خشک ايران
 
سبزي پرور علي اكبر*,شادماني مجتبي
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا همدان
 
 

در اين تحقيق روند تغييرات زماني پارامتر تبخير و تعرق مرجع در مناطق خشک ايران مورد بررسي قرار گرفت. بدين منظور از داده هاي هواشناسي 11 ايستگاه هواشناسي کشور با دوره آماري 41 ساله (2005-1965) استفاده گرديد و با بکارگيري دو آزمون غيرپارامتري من-کندال و اسپيرمن، وجود روند معني دار براي سري هاي زماني ماهانه، سالانه و فصلي در سطح معني داري 95 درصد مورد ارزيابي قرار گرفت. همچنين جهت کاهش اثر وجود همبستگي ترتيبي بر نتايج آزمون ها، از روش TFPW استفاده شد. نتايج اين تحقيق نشان داد که روند تغييرات زماني تبخير و تعرق مرجع، براي برخي شهرها افزايشي و براي برخي نيز کاهشي بوده است. بيشترين موارد معني داري روند تبخير و تعرق مرجع ماهانه در ايستگاه بيرجند اتفاق افتاده ولي در ايستگاه هاي بندرعباس، سبزوار و سمنان در مقياس ماهيانه روند معني داري مشاهده نگرديد. در سري زماني با مقياس سالانه، ايستگاه مشهد بيشترين مقدار روند افزايشي تبخير تعرق مرجع را با شيب 7.50 ميليمتر در سال از خود نشان داد. از طرف ديگر، ايستگاه اصفهان با شيب کاهشي -6.38 ميليمتر در سال روند نزولي از خود نشان داد. مقايسه عملکرد و توان دو آزمون در سطح معني دار آماري نشان داد که در بيشتر موارد تطابق قابل توجهي در آشکارسازي روند تبخير و تعرق مرجع توسط دو آزمون وجود داشته است.

 
كليد واژه: روند، تبخير و تعرق مرجع، آزمون من-کندال، آزمون اسپيرمن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي)

 15 : آب و خاك (علوم و صنايع كشاورزي) مهر و آبان 1390; 25(4):835-844.
 
برآورد ميزان تبخير-تعرق واقعي و پتانسيل در شرايط اقليمي مختلف با استفاده از سنجش از دور
 
اكبري مهدي*,سيف زهرا,زارع ابيانه حميد
 
* موسسه تحقيقات فني و مهندسي کشاورزي، کرج
 
 تبخير-تعرق يکي از اجزاي مهم بيلان آب مي باشد که اندازه گيري مقدار واقعي آن مشکل است و روش هاي تعيين آن محدود مي باشد. روشهاي معمول برآورد تبخير-تعرق عموما نقطه اي بوده و حداکثر سطح يک مزرعه را پوشش مي دهد، در صورتيکه جهت مديريت و برنامه ريزي آبياري، برآورد تبخير-تعرق واقعي درسطح شبکه هاي آبياري که وابسته به گياه و مديريت آبياري مي باشد، ضروري است. استفاده از مدل هاي مرسوم در برآورد تبخير تعرق واقعي به علت نقطه اي بودن اطلاعات هواشناسي و عدم در نظر گرفتن تنش هاي آبي و محيطي از دقت پاييني بر خوردار است. امروزه با پيشرفت تکنولوژي ماهواره ها، امکان برآورد تبخير-تعرق واقعي با استفاده از تکنيک سنجش از دور در سطح وسيع فراهم شده است. در اين تحقيق ضمن بررسي آمار 20 ساله هوا شناسي (1368 تا 1388)، سالهاي 1386، 1379 و 1374 به عنوان سال هاي پربارش، کم بارش و متوسط انتخاب و تبخير-تعرق واقعي و پتانسيل شبکه آبياري آبشار اصفهان با استفاده از تصاوير ماهواره NOAA-AVHRR و به کارگيري الگوريتم بيلان انرژي در سطح زمين برآورد گرديد. نتايج نشان داد که ميزان تبخير-تعرق در سال کم بارش (1379) به بيشترين ميزان (تبخير-تعرق واقعي تا 8.1 ميليمتر در روز و پتانسيل تا 9.5 ميليمتر در روز) رسيده است. با مقايسه نتايج تبخير-تعرق به دست آمده از روش سنجش از دور با دو روش برآورد تبخير-تعرق (هارگريوز و پنمن مانتيث) در هر سال مشاهده شد که نتايج به دست آمده از روش سنجش از دور با ريشه ميانگين مربعات خطاها 0.67، ميانگين خطاي مطلق 0.4 و انحراف 0.26 ميليمتر در روز مطابقت خوبي با برآوردهاي حاصل از روشهاي محاسباتي دارد که نشان دهنده امکان استفاده از تکنيک سنجش از دور براي تخمين تبخير-تعرق مکاني در سطوح مختلف مزرعه و شبکه هاي آبياري مي باشد. به طور کلي با برآورد ميزان آب مورد نياز (تبخير-تعرق واقعي) در نقاط مختلف شبکه مي توان نسبت به توزيع مناسب آب در سطح شبکه و بهبود مديريت آبياري اقدام نمود که تاثير به سزايي در مديريت بهينه مصرف آب در شبکه دارد.
 
كليد واژه: تبخير-تعرق، سنجش از دور، شبکه هاي آبياري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 11 خرداد 1391  9:22 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها