واحد اقتصاد تبیان زنجان-
می توان دریافت که عوامل اصلی رشد و توسعه و شکوفایی اقتصادی پایدار تنها عوامل مادی چون آب وخاک و منابع مادی و انسانی نیست.
بلکه آنچه نقش کلیدی در پایداری توسعه و رشد اقتصادی و بهره مندی کامل از آن دارد، عواملی چون حقانیت و ایمان و تقواست.
هرجامعه ای با تولید بیشتر و کار بهتر و مصرف درست از منابع و تولیدات، به رشد اقتصادی دست می یابد. در این میان نقش انسان به عنوان منبع اصلی تولید، نقش اساسی است.
انسان با اندیشه و عمل خود، از نظر کمی و کیفی تغییرات و تحولات را در ماده بوجود می آورد تا به شکل بهتر و آسانتر از آن برای آسایش بهره گیرد.
اندیشه خلاق انسانی به او این امکان را می دهد تا از منابع خام و ماده، محصولات و فرآورده هائی را داشته باشد که زندگی او را آسان تر و بهتر کند.
اما باید توجه داشت که آنچه این تولیدات و خدمات کمی و کیفی را معنا می بخشد، آرمان های متعالی و بلندی است که درپس این کار و فکر و تولید نهفته است.
اگر انسان ها تنها در اندیشه تولید بیشتر و بهتر باشند و رشد اقتصادی را در بیشتر و بهتر شدن کالا و خدمات بدانند، گرفتار نوعی دنیا زدگی می شوند و این دنیا زدگی موجب می شود تا در یک چرخه دور گرفتار آیند و به استعمار و استثمار یکدیگر بپردازند و از هدف غایی غافل شوند.
حقانیت به معنای ایمان به خدا و هدفمندی هستی، کار و تلاش انسانی را معنا و مفهومی دیگر می بخشد. کسی که معتقد به خداوند و هدفمندی هستی است بر این باور است که کار و تولید و تلاش او می بایست در راستای تحقق هدفی بلند و کمال آرمانی باشد.
این هدف بزرگ و متعالی رشد کمی و کیفی و اقتصادی را معنایی دیگر می بخشد و اجازه نمی دهد تا به استثمار و استعمار دیگران بپردازد و از انفاق و کمک مالی به دیگران خودداری ورزد.
اگر در جوامع رشدیافته کنونی می بینیم که توسعه پایدار نیست و همواره با بحران های متعدد و متنوعی دست به گریبان هستند از این روست که رشد اقتصادی براساس عدم ملازمت میان حقانیت و توسعه به طور طبیعی ایجادشده ولی از آنجایی که بقا و بهره مندی از رشد اقتصادی، ملازمت کاملی با حقانیت دارد، نمی تواند این توسعه و رشد پایدار باشد؛
چرا که در چارچوب ظالمانه ای که اقتصاد دنیازده ایجاد می کند ۹۹ درصد مردم از یک درصد ثروت و تولید بهره مند می شوند، در حالی که یک درصد ظالم از ۹۹ درصد ثروت و تولید بهره می گیرند.
این گونه است که ظلم در جوامع رشدیافته می تواند پایداری و توسعه دایمی اقتصادی را با مشکل مواجه کند و موجبات فروپاشی و اضمحلال جوامع را سبب شود.
از نظر قرآن، تولید و خلاقیت و کار و بهره گیری درست از منابع و عوامل مادی و معنوی می تواند رشد اقتصادی را موجب شود، ولی تنها حقانیت است که می تواند این رشد اقتصادی را پایدار و موجبات بهره مندی مناسب و مطلوب همگانی را فراهم آورد.
سخن دراین باره بسیار است و از حوصله یک مقاله کوتاه بیرون است. از این رو مطالب و مباحث دیگر پیرامون رشد اقتصادی و تولید و کار و سرمایه ملی را به مجالی دیگر می گذاریم.