0

رابطه تولید ملی و شکوفائی اقتصادی

 
mohamadsh74
mohamadsh74
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 2354
محل سکونت : خوزستان

رابطه تولید ملی و شکوفائی اقتصادی

 

رابطه تولید ملی و شکوفائی اقتصادی واحد اقتصاد تبیان زنجان-

رشد اقتصادی در هر جامعه ای برآیند تولید است. افزایش تولید از نظر کمی و کیفی، به معنای رشد اقتصادی و بهبود وضعیت اقتصادی است.

 از این رو می بایست به تولید توجه ویژه ای مبذول داشت، زیرا اگر افزایش مصرف همراه با افزایش تولید نباشد، به معنای فقدان رشد اقتصادی در جامعه است.

هر جامعه ای باید تولیداتش بیشتر از مصارف آن بوده و همواره دخل بر خرج بچربد تا جامعه بتواند فرصت های تازه ای برای سرمایه گذاری در بخش های دیگر به دست آورد.

افزایش تولید و رشد اقتصادی در هر جامعه به معنای ایجاد فرصت های بیش تر و بهتر برای شکوفایی اقتصادی و ورود به عرصه های تازه و نو خواهد بود و امکان خلاقیت بیش تر را در جامعه فراهم می آورد.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا نقش تولید ملی را در رشد و شکوفایی اقتصادی براساس آموزه های وحیانی قرآن ارائه دهد.

● اهمیت رشد و شکوفایی اقتصادی از نظر قرآن

رشد اقتصادی، دلالت بر افزایش تولید یا درآمد سرانه ملی دارد. اگر تولید کالاها یا خدمات به هر وسیله ممکن در یک جامعه ای افزایش پیدا کند، می توان گفت که در آن کشور و جامعه، رشد اقتصادی اتفاق افتاده است.

 رشد اقتصادی به جامعه این امکان را می دهد تا در شرایط مناسب و مطلوبی، توسعه در بخش های دیگر انسانی را پی گیری کند؛ زیرا جامعه ای که از رشد اقتصادی مطلوب و مناسبی برخوردار است، دغدغه برآورد نیازهای ابتدایی را ندارد و فکر و عمل خویش را مصروف تأمین امور ابتدایی زندگی نمی کند.

 از این رو گفته اند جامعه ای که دغدغه شکم دارد نمی تواند در امور فلسفی وارد شود و به مسایل کلان و امور کلی بیندیشد و برای آینده های دور و آمال و آرزوهای بلند برنامه ریزی داشته باشد.

اصولا امور عقلانی و فلسفی در شرایطی رشد و نمو می یابد که جامعه از وضعیت مناسب اقتصادی برخوردار باشد. با نگاهی به رشد فلسفه در ایران و یونان به سادگی می توان دریافت که این رشد زمانی تحقق یافت که جامعه ایرانی و یونانی از نظر اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار داشتند

 و اکثریت جامعه دغدغه مسایل اقتصادی نداشتند و از آسایش و رفاه خوبی برخوردار بودند به گونه ای که می توانستند با آرامش خیال در مسایل کلان وارد شوند و فکر و ذهن خویش را مشغول معقولات ثانوی کنند و از هدف آفرینش و علت پدیداری هستی و انسان پرسش هایی را مطرح سازند.

از همین جا نیز دانسته می شود که چرا مسائل اقتصادی، مسئله دیروز و امروز یک جامعه نیست، بلکه مسئله همه زمان های اوست؛

زیرا انسان همواره نیازهای مادی واقتصادی دارد و می بایست هر روزه مثلا شکم خود را دست کم در دو وعده سیر کند و جای گرم و نرمی داشته باشد تا در آن از بلایای طبیعی و باد و بوران و سیل و توفان در امان باشد و از آسایش نسبی بهره مند شود، پس هر انسان و جامعه ای همواره مسایل اقتصادی را در اولویت خود قرار می دهد تا به نیازهای مادی و طبیعی خود در حد مطلوب و مناسبی پاسخ دهد.

 بنابراین هر جامعه ای به طور طبیعی در اندیشه رشد اقتصادی و شکوفایی آن در راستای تامین آسایش مطلوب و مناسب است و از خلاقیت برای بهره مندی بیشتر و بهتر از طبیعت مادی در پاسخ به نیازها و ارضای آن ها بهره می گیرد.

جامعه نیازمند آن است که در همه ابعاد و سطوح از جمله از نظر اقتصادی، امروزش بهتر از دیروز و فردایش بهتر از امروز باشد. این همان اندیشه عید و نوروز در تفکر اسلامی است که هر کسی می بایست در همه جهات مثبت، امروزش بهتر از دیروز باشد و از رشد مناسب در هر زمینه و عرصه ای بهره مند شود.

پس جامعه از نظر اقتصادی می خواهد از نوشوندگی دایمی و رشد و تعالی برخوردار باشد. از این رو تلاش می کند تا با افزایش تولید، وضعیت اقتصادی خود را از نظر کمیت و کیفیت بهبود بخشد و از دیروز بهتر باشد.

براساس تعریفی که اقتصاددانان درباره رشد اقتصادی گفته اند، رشد اقتصادی عبارت از افزایش تولید یک کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه است. پس رشد اقتصادی همانند رشد در جنبه های دیگر انسانی، می بایست در راستای افزایش کمی و کیفی تولید و کالاها و خدمات در یک جامعه باشد.

اقتصاددانان براساس فرمولی خاص به این نتیجه می رسند که آیا کشور و جامعه ای دارای رشد اقتصادی است یا گرفتار رکود اقتصادی است؟

 از نظر اقتصاددانان، در سطح کلان، افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال مورد بحث به نسبت مقدار آن در یک سال پایه، رشد اقتصادی محسوب می شود.

علت اینکه برای محاسبه رشد اقتصادی، از قیمت های سال پایه استفاده می شود آن است که افزایش محاسبه شده در تولید ناخالص ملی، ناشی از افزایش میزان تولیدات باشد و تأثیر افزایش قیمت ها یعنی تورم حذف گردد.

براین اساس، هر جامعه ای باید تلاش کند تا وضعیت اقتصادی خود را در چارچوب آنچه رشد اقتصادی نامیده می شود، بهبود بخشد؛ زیرا بهبود وضعیت اقتصادی و رشد آن به معنای فرصت های بهتر و آسان تر برای رشد در جنبه های دیگر بشری است.

به سخن دیگر، رشد و شکوفایی اقتصادی در هر جامعه ای به معنای فرصت اندیشیدن و خلاقیت در جنبه های انسانی تر است و به جامعه اجازه می دهد تا در سطوح عالی تر فرهنگی به اندیشیدن بپردازد و دغدغه های مهم تر و برتری را داشته باشد.

براساس همین مطلوبیت رشد اقتصادی است که قرآن، خواهان تلاش و مجاهدت جوامع انسانی برای رشد اقتصادی و شکوفایی آن می شود و رشد اقتصادی را به عنوان یک امر مهم تلقی کرده و بر آن تاکید می کند.

 از نظر قرآن، رشد اقتصادی جوامع انسانی چنان مهم و با اهمیت است که نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت، زیرا اگر انسان به نیازهای اقتصادی و مادی و ابتدایی خود پاسخ مناسبی ندهد، امکان آن را نمی یابد تا در سطوح دیگر و برتر حرکت های تکاملی خود را بپیماید.

رشد اقتصادی از نظر قرآن چنان اهمیت دارد که خداوند آن را از نعمت های الهی برای یک جامعه برمی شمارد. (سباء، آیه ۱۵) این بدان معناست که رشد اقتصادی عاملی مهم و تاثیرگذار در تعالی و تکامل معنوی بشر است و خداوند اقتصاد و رشد اقتصادی را بنیاد رشد و تعالی بشر در جنبه های دیگر برمی شمارد.

 از این رو رشد اقتصادی و بهره مندی بیشتر و بهتر از امور مادی را به عنوان حسنات در کنار امور معنوی و اخروی یاد می کند و انسان متعادل را انسانی بر می شمارد که خواهان بهره مندی از رشد اقتصادی در کنار دیگر جنبه های بشری می باشد. (بقره، آیه ۲۰۱، نساء، آیه ۳۲، اعراف، آیه ۱۵۶)

شنبه 6 خرداد 1391  3:08 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها