پاسخ به:بانک مقالات علوم و فنون هسته اي
در اين پژوهش، براي نخستين بار در ايران جداسازي ليزري مولکولي ايزوتوپ 13C به انجام رسيده است. براي اين کار، يک ليزر NH3 با دمش ليزر TEA CO2 طراحي و راه اندازي شد که داراي يک خروجي تپي با انرژي 350 تا 400mJ و پهناي زماني 100ns در طول موج 12.812?m بوده است. تپ هاي اين ليزر در يک اتاقک پرتودهي محتوي بخار CCl4 در فشارهاي 0.1 تا 1mbar کانوني شدند و رخداد فرايند تفکيک چند فوتوني با گزينندگي بيشينه برابر S=4 براي گونه مولکولي 12CCl4 به انجام رسيد. ضريب جداسازي بيشينه به دست آمده در اين رشته از آزمايش ها برابر ?=7 بوده است.
نسخه قابل چاپ
در اين كار تحقيقاتي با بازسازي شرايط كاري پرتوكاران با استفاده از فانتوم معادل بافت RANDO و با بهره گيري از دزيمترهاي TLD100H (LiF:Mg:P:Cu) و TLD خوان مدل 4500Harshaw ، دز جذبي پرتوهاي گاما و ايكس پرانرژي در قرنيه چشم، تيروييد و گنادها برحسب µSv اندازه گيري شد. بازسازي ها در وضعيت هاي عادي و اضطراري و در نقاط از پيش تعيين شده انجام شدند. نتايج حاصل از اين طرح تحقيقاتي نشان مي دهد كه ميزان دز جذبي در اندام هاي مختلف پرتوكاران در شرايط طبيعي كار و براي حضور در محل هاي مجاز كم تر از استانداردهاي ملي و بين المللي بوده و ميزان پرتوگيري چندين ساعته تمام بدن و اندام هاي مختلف پرتوكاران در محل هاي كنترل شده و يا ممنوعه علي رغم اين كه 10 برابر شرايط كاري طبيعي است، هم چنان كم تر از حدود تعيين شده مي باشد. حوادث ناشي از خطاي انساني در حين ترخيص نمونه هاي پرتوزا از استخر رآكتور ممكن است در صورت چندين نوبت تكرار در سال، ميزان پرتوگيري تمام بدن پرتوكار را به بيش تر از حد تعيين شده [1]20mSvدر سال برساند.
پياز يكي از سبزي هاي مهم توليد شده در كشور است. هر سال مقادير قابل توجهي از محصول آن به ويژه در كشت بهاره (روزبلند) در انبارها به صورت ضايعات از بين مي رود. روش هاي پيشگيري و كاهش ضايعات به مراحل مختلف توليد، برداشت و پس از برداشت مرتبط است. يكي از راه كارهاي موثر پس از برداشت، استفاده از پرتوهاي يوننده است. لذا اين تحقيق به مدت دو سال با هدف تعيين اثرات دزهاي مختلف پرتودهي الكتروني در كاهش ضايعات در چهار توده پياز روزبلند شامل قرمز آذرشهر، سفيد كاشان، درچه اصفهان و سفيد قم در يك طرح اسپيليت پلات با لحاظ گونه يا رقم به عنوان عامل اصلي و دز پرتودهي به عنوان عامل فرعي در سه تكرار اجرا شد. سوخ ها پس از پرتودهي حدود 4 ماه در انبار در شرايط معمولي (دما 10-15 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي حدود 70 درصد) نگه داري شد وصفات انباري آن ها شامل درصد جوانه زني و پوسيدگي، درصد تلفات وزني، درصد ماده خشك و سفتي بافت، در دوره هاي زماني 40، 80 و 120 روز ثبت شد. نتايج نشان داد كه ارقام از نظر صفات موردنظر با هم تفاوت معني دار داشتند و در ارقام سفيد قم و قرمز آذرشهر درصد جوانه زني و پوسيدگي و افت وزني پايين تر بود. درصد ماده خشك و سفتي بافت سوخ نيز در رقم سفيد قم به طور معني داري بالاتر از ديگر ارقام بود. پرتودهي سوخ ها موجب بهبود قابل ملاحظه صفات درصد افت وزني، درصد جوانه زني و پوسيدگي و سفتي بافت در مقايسه با شاهد (پرتو نديده) به ويژه 120 روز پس از انبارداري گرديد. اثرات متقابل عوامل در صفات به استثناي درصد جوانه زني و پوسيدگي پس از 80 روز و درصد افت وزني پس از 120 روز معني دار نبود.
توکامک يکي از دستگاه هاي مغناطيسي محصورساز پلاسما است که در آن پلاسما تحت تاثير ميدان هاي الکترومغناطيسي قطبي و چنبره اي بسيار قوي، گرم و متراکم مي شود. هم اکنون در مسير تحقيقات گداخت هسته اي در توليد انرژي پاک و ارزان قيمت يکي از انتخاب هاي مناسب و مورد توجه توکامک مي باشد، و به نظر مي رسد که ساخت توکامک بين المللي ايتر در فرانسه روياي بشر را براي ايجاد يک نيروگاه گداخت اقتصادي عملي سازد. در اين مقاله به مساله تعادل و ترابرد الکترومغناطيسي پلاسماي توکامک و معادله هاي حاکم بر آن پرداخته و براي دستيابي به آرايش مناسبي از پلاسما در توکامک دماوند که از کشيدگي بالايي برخوردار است، به حل تفصيلي معادله ها به روش عددي و تحليلي مي پردازيم. در نهايت سناريويي از تحولات مکاني- زماني پلاسما در توکامک دماوند را با تلفيق معادله هاي تعادل و ترابرد به شکل هم زمان يا خودسازگار به دست مي آوريم. نکته خاص در بررسي و مطالعه شارهاي به دست آمده مشاهده آرايش جداساز در توکامکي کوچک با سطح مقطع کشيده و نسبت بالا از نوع دماوند است. آرايش جداساز، مشخصه توکامک هاي پيشرفته اي چون JET بوده و يکي از قابليت هاي اساسي در آن ها به شمال مي رود. بدين ترتيب امکان طراحي منحرف کننده در توکامک به منظور مطالعه بر هم کنش پلاسما و جداره و همچنين چگونگي دريافت انرژي از پلاسما مطرح و ميسر مي گردد.
ساماريم- 153 يکي از راديونو کليدهايي است که در تهيه راديوداروهاي کاهش دهنده دردهاي استخواني ناشي از متاستازهاي سرطاني مورد استفاده قرار مي گيرد. بنابراين، آگاهي از انواع و ميزان ناخالصي ها در فرايند توليد اين راديونو کليد از اهميت بسزايي برخوردار است. هدف از اين تحقيق ارزيابي نظري و تجربي ناخالصي هاي توليد شده 155Eu, 154Eu) و (156Eu در فرايند توليد 153Sm از طريق پرتودهي ساماريم طبيعي و مقايسه نتايج آن ها مي باشد. در اين تجربه در واقع از نيمه عمرهاي طولاني تر ناخالصي ها، نسبت به نيمه عمر 153Sm بهره جسته شد و طيف هاي گاما در زمان هاي مختلف بعد از پرتودهي ثبت گرديد. بر اين اساس، نتايج نظري و تجربي موافقت خوبي با هم داشته و ارزيابي دقيقي را از انواع و ميزان ناخالصي ها ارايه مي کنند.
پايداري نور خروجي، قدرت تفکيک انرژي و بازده سوسوزني در طيف نگاري پرتو گاما از اهميت زيادي برخوردار است. با توجه به تغييرات دماي ناشي از شرايط اندازه گيري و تاثير آن بر تابع پاسخ سوسوزن هاي يدور سديم NaI(Tl) و اکسيد ژرمنات بيسموت BGO، به بررسي اثر دما بر سوسوزن هاي يدور سديم NaI(Tl) و اکسيد ژرمنات بيسموت BGO در محدوده ي نسبتا وسيعي از دما پرداخته شده است. اندازه گيري ها روي کريستال هايي با ابعاد ?3"×3" و ?2"×2"، در گستره دمايي -30 تا +70°C و در محدوده انرژي گامايي 600 تا 1400keV انجام شده است. بررسي ها نشان مي دهند که نوع و ابعاد سوسوزن در پاسخ آن نسبت به تغييرات دما به ويژه در مورد سوسوزن BGO بسيار موثر است. به علت يکپارچه بودن لوله تکثير کننده فوتوني و سوسوزن، بررسي اثر دما بر سوسوزن به تنهايي دشوار است. از اين جهت ابتدا اثر دما بر کل سيستم (سوسوزن و لوله تکثير کننده فوتوني) مورد بررسي قرار گرفته، سپس تاثير اين تغييرات به طور جداگانه بر لوله تکثير کننده فوتوني مطالعه شده است. در اثر افزايش دما شدت نور خروجي و بازده سوسوزن کاهش يافت، هم چنين از قدرت تفکيک انرژي سوسوزن کاسته شد، در حاکي که کاهش دما بر تابع پاسخ سوسوزن تاثير معکوس نشان داد.
بر اساس روش بسط نودال يک برنامه کامپيوتري براي حل معادله پخش مستقل از زمان در رآکتورهاي با مجتمع سوخت مربعي بسط داده شده است. در اين مقاله به نحوه محاسبه ضريب تکثير موثر، شار در گروه هاي مختلف و توزيع قدرت با استفاده از روش بسط نودال پرداخته شده است. پس از مختصر توضيحي درباره روش هاي محاسباتي تفاضل محدود و اجزاي محدود، از مقايسه نتايج آن ها با روش بسط نودال، برتري روش نودال اثبات شده است. نتايج به دست آمده از روش بسط نودال با مسايل آزمون معروف مقايسه شده اند که توافق خوبي بين آن ها مشاهده مي شود.
در اين بررسي غلظت 226Ra در 42 نمونه مربوط به 14 نوع آب معدني بطري شده موجود در بازار تهران اندازه گيري شده است. براي تعيين ميزان پرتوزايي آب هاي معدني از روش آزادسازي گاز رادان ناشي از انحلال سولفات راديم در EDTA (نمک دي سديک اتيلن دي آمين تترااستيک اسيد) استفاده شده است. نتايج به دست آمده ميزان 226Ra را در نمونه هاي آب معدني آزمايش شده، بين 2 تا 12.3 ميلي بکرل در ليتر (mBq l-1) نشان مي دهد که در مقايسه با ميزان مجاز راديم در آب هاي آشاميدني که طبق استانداردهاي بين المللي تا 100mBq l-1 تعيين شده است، داراي سطح پرتوزايي پاييني مي باشد. در صورتي که ميزان مصرف آب معدني در ايران را حدود 40 ليتر در سال، در نظر بگيريم، دز موثر مجموع ساليانه آن براي بزرگسالان 0.138?Sv محاسبه مي گردد.
در اين تحقيق تابع تحريک واکنش هاي هسته اي natAg(p, n)109Cd، natAg(d, 2n)109Cd، natIn(p, pxn)109In?109Cd، natCd(p, Pxn)109Cd و natPd(?, xn)109Cd با استفاده از کد ALICE محاسبه گرديد. ضخامت مورد نياز هدف براي هر يک از واکنش هاي فوق توسط کد SRIM تعيين گرديد. بهره توليد کادميم- 109 با توجه به تابع تحريک محاسبه شد. مساله انتقال حرارت هدف در مورد هر يک از واکنش هاي هسته اي فوق بررسي شد. بهترين واکنش هسته اي براي توليد اين راديوايزوتوپ در شتاب دهنده تعيين شد.
در راستاي تهيه اطلاعات ژئومغناطيسي و گراني تصحيح شده از نظر توپوگرافي و قراردادن آن ها (که براي اکتشاف منابع معدني از جمله اورانيم استفاده مي شوند) بر روي يک سطح مسطح، به طراحي و توليد دو برنامه رايانه اي اقدام شد. با اين کار مي توان برآورد عمق کانسار (مثلا کانسار اورانيم) نسبت به سطح زمين را دقيق تر انجام داد. اين برنامه هاي رايانه اي که عبارت اند از: Pinit و Unev2fla در محيط فرترن نوشته شده اند. روش هاي متعارف ادامه به طرف بالا و يا ادامه به طرف پايين براي انتقال اطلاعات از يک سطح مسطح به سطح مسطح ديگر به کار مي روند و براي هم ارتفاع کردن اطلاعات مناسب نمي باشند. از جمله روش هاي که مي توان براي انتقال اطلاعات از يک سطح نامنظم به يک سطح مسطح از آن بهره برد استفاده از سري تيلور است که در طراحي و توليد اين برنامه هاي رايانه اي مورد استفاده قرار گرفته است. از اين به بعد اين برنامه ها مي توانند در پروژه هاي کاربردي ژئوفيزيکي براي بالا بردن دقت تعيين عمق مورد استفاده قرار گيرند.
يكي از روش هاي مناسب براي جداسازي نوترون و گاما در ميدان هاي آميخته به منظور طيف نگاري نوترون، استفاده از تبعيض گر شكل تپ و بكارگيري روش گذر از صفر بوسيله تپ آند مي باشد. همچنين آشكارساز سوسوزن مايع BC501A بدليل مشخصات خوب شكل تپ و قابليت مطلوب جداسازي نوترون و گاما، بطور گسترده مورد استفاده قرار مي گيرد. در اين مقاله ابتدا به شرح طراحي و ساخت يك دستگاه تبعيض گر شكل تپ (PSD) پرداخته مي شود، سپس به نتايج اندازه گيري طيف نوترون در چشمه هاي241Am-Be و 252Cf با اين دستگاه اشاره خواهد شد. بر اساس نتايج بدست آمده، عملكرد دستگاه مورد تاييد قرار گرفت. دستگاه ساخته شده دارايFOM=1.36 در انرژي آستانه 60keVee (keV Electron Equivalent) مي باشد. زمان مرگ دستگاه در حدود 1.5msec است كه براحتي مي تواند تا آهنگ هاي شمارش بالاتر از 50kHz كار نمايد.
اورانيوم عنصري است راديوآكتيو كه به طور گسترده در پوسته زمين پراكنده شده است. معمولا غلظت آن به علت فعاليت هاي انساني در بعضي مناطق زمين به بالاتر از حد مجاز رسيده و اين امر سبب آلودگي خاك ها و آب هاي زيرزميني گرديده است. به منظور بررسي تاثير غلظت هاي مختلف اورانيوم 238 بر ويژگي هاي فيزيولوژيك و ميزان كلروفيل گياهان آفتابگردان و سويا مطالعه اي در قالب طرح كاملا تصادفي با آرايش فاكتوريل (دو نوع گياه و شش غلظت اورانيوم 0، 50، 100، 250، 500 و 1000 ميلي گرم بر كيلوگرم) با سه تكرار در گلخانه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد انجام گرفت. گياهان بعد از يك دوره 40 روزه و قبل از ورود به مرحله زايشي برداشت شدند. طول ريشه و ساقه، وزن خشك ريشه و ساقه، زيست توده، سطح برگ و غلظت كلروفيل a، b و غلظت كل آن اندازه گيري شد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه افزايش غلظت اورانيوم در خاك به طور معني داري بر روي ويژگي هاي مورد مطالعه تاثير داشت. افزايش غلظت اورانيوم سبب افزايش درجه بازدارندگي رشد (GGI) و كاهش شاخص تحمل (TI) در گياهان سويا و آفتابگردان گرديد. توليد زيست توده زياد در غلظت هاي بالاي اورانيوم نشان دهنده مقاومت بالاتر اين گياه به تنش سميت اورانيوم مي باشد.
در بررسي هاي اكتشافي ژئوشيميايي رسوب هاي آبراهه اي منطقه مغانجق واقع در شمال غربي ايران تعداد 152 نمونه رسوب آبراهه اي از منطقه برداشت شد. پس از بررسي مقادير عناصر مختلف در اين نمونه ها، نمونه اي مشخص شد كه مقدار عناصر Li، Ni، Sc، Yb، Eu، As، Co و Cd در آن نسبت به مقدار همين عناصر در ساير نمونه ها بسيار بيشتر بود. پس از معرفي اين نمونه به عنوان نمونه خارج از رده سعي شده است تاثير اين نمونه در بررسي هاي آماري چند متغيره بررسي شود. هدف از اين مقاله نمايش گوشه اي از اثرهاي مخرب نمونه هاي خارج از رده بر مطالعات آماري ژئوشيميايي چند متغيره مي باشد كه باعث بروز خطاي سيستماتيك در تفسيرها و تحليل ها مي شوند. جهت انجام مطالعات آماري چند متغيره، از ضريب همبستگي با روش هاي اسپيرمن و پيرسون و آناليز خوشه اي و نمودار پراكندگي عناصر به همراه معادله خط رگرسيون آنها در دو حالت استفاده شده است. در حالت اول نمونه خارج از رده در بررسي هاي چند متغيره حضور دارد و در حالت دوم نمونه خارج از رده از بررسي ها كنار گذاشته شده است، سپس نتايج حاصل از دو بررسي با هم مقايسه شده اند. پس از بررسي مـطالـعات آماري چند متـغيره و مقايسه نتايج در دو حالت ذكر شده مشخص شد كه با حضور نمونه خارج از رده در بين مجموعه از نمونه هاي برداشت شده از منطقه، ارتباط بين عناصر ممكن است به صورت هاي مختلف زير باشد. - ارتباط حقيقي بين دو عنصر در نمونه هاي برداشت شده وقتي كه هيچكدام از آن دو عنصر داراي فراواني غيرعادي در نمونه ها نباشند. - ارتباط كاذب بين دو عنصري كه يكي از آن دو داراي فراواني غيرعادي در نمونه ها باشد. - ارتباط شديدا كاذب بين دو عنصر وقتي كه هر دو داراي فراواني غيرعادي در نمونه ها باشند.
روش آشكارسازي ارتو تيروزين را مي توان براي آشكارسازي پرتوديدگي مواد غذايي سرشار از پروتئين بكار برد. به منظور اطلاع از اساس اين روش، ايزومرهاي تيروزين تشكيل شده در محلول هاي آبي فنيل آلانين پرتودهي شده با پرتو گاما در گستره وسيعي از دز تابش (0.1-50kGy) مورد بررسي قرار گرفته است. اندازه گيري ايزومرهاي تيروزين در محلول هاي آبي فنيل آلانين با استفاده از كروماتوگرافي مايع با كارايي بالا و آشكارسازي فلورسانس انجام گرفت. حد آشكارسازي ارتوتيروزين0.01ppm و گستره خطي بودن پاسخ دستگاه برابر 0.01 تا 50ppm و انحراف استاندارد نسبي اندازه گيري ها بين %4-13 بود. در محلول هاي آبي فنيل آلانين (1mg/ml)، تا دز 10kGy مقادير ايزومرهاي تيروزين تشكيل شده متناسب با افزايش سطح دز پرتودهي افزايش يافت اما پس از آن، افزايش بيشتر دز پرتودهي بر افزايش تشكيل ايزومرهاي تيروزين تاثير قابل ملاحظه اي نداشت. در يك دز ثابت، مقدار ايزومرهاي تيروزين تشكيل شده در ابتدا با افزايش غلظت فنيل آلانين افزايش مي يابد اما افزايش بيشتر غلظت فنيل آلانين تاثيري در افزايش تشكيل ايزومرهاي تيروزين ندارد. با دز كلي 10kGy، استفاده از سرعت هاي دز 2.3kGy/h و 1.2kGy/h تغيير قابل ملاحظه اي در مقدار ايزومرهاي تيروزين تشكيل شده ايجاد نكرد. نتايج نشان داد در پرتودهي محلول هاي آبي فنيل آلانين، تشكيل ايزومرهاي تيروزين تحت تاثير دما، pH و اكسيژن محيط قرار مي گيرد.
نقش دو آنتي اكسيدانت فنولي (Irganox1010, Irganox1076) و دو پايداركننده نوري از نوع آمين ممانعت شده، HALS ، (Tinuvin622, Tinuvin770) در پايدارسازي پرتويي پلي پروپيلن توليد شده در مجتمع پتروشيمي بندر امام مورد بررسي قرار گرفته است. تاثير پايداركننده ها با غلظت 0.2 درصد بر نمونه هاي پرتودهي شده به وسيله پرتو گاما به ميزان 25 كيلوگري و نگاهداري شده در محيط آزمايشگاه به مدت 6 ماه مطالعه شده است. بررسي نتايج FTIR تغييرات ايجاد شده در ساختار شيميايي نمونه ها را نشان مي دهد. ايجاد گروه هاي كربنيل، تغييرات مقاومت خمشي و افزايش MFI براي نمونه هاي حاوي Tinuvin 622 و Irganox 1076 نشان دهنده روند شكننده شدن اين نمونه ها در مدت نگهداري پس از پرتودهي مي باشد. تغييرات ناچيز MFI در اين مدت براي نمونه هاي پايدار شده توسط Irganox 1010 و Tinuvin 770، نمايانگر موثر بودن اين دو پايداركننده است.