0

انجمن‌های ادبی هند در دوران تيموری - بخش دوم

 
mohamadsh74
mohamadsh74
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 2354
محل سکونت : خوزستان

انجمن‌های ادبی هند در دوران تيموری - بخش دوم

 

انجمن‌های ادبی هند در دوران تيموری - بخش دوم واحد شعر و ادب تبیان زنجان-

انجمن‌های کوچک‌تر در دربارهای محلی

در هند علاوه بر شاهان وشاهزادگان تيموري، بسياري از صوبه‌داران و اُمراء، در حوزه‌هاي فرماندهی خود محافلي ادبي تشكيل داده بودند و در جذب شاعران به محفل خود مي‌كوشيدند.

معروف‌ترين اين صوبه‌داران وحاكمان اينان بودند: بيرم‌خان (م.968ق) از امراي عهد همايون واكبر كه به تركي وفارسي شعر مي‌گفت؛ پسر بيرم‌خان، عبد‌الرّحيم خانخانان (م.10360ق) سپهسالار دستگاه اكبر و جهانگير كه در شهر احمد آباد، يك آكادمي ادبي تأسيس كرده بود(10). ظفرخان احسن، حاكم كابل و كشمير كه كليم و صائب از اعضاي محفل ادبي وي بودند و صائب به سفارش وي، ديوان خود را تدوين كرد.

وي تذكره اي از شعراي محفل خود را همراه با خط وتصوير آنان ترتيب داده بود(11). حكيم ابوالفتح گيلاني، كه به همراه دو برادر ديگرش، حكيم نجيب‌الدين همام گيلاني وميرزا نورالدين محمد قراري، از ترس سياست شاه تهماسب و تحت تأثير تنگ‌نظري‌هاي مذهبي او، به هندوستان فرار كرده بودند، در دربار اكبر به مقامات بالا رسيد و ايرانيان مهاجر به هند را مورد حمايت قرار داد و موجب رسيدن آنان به مناصبي مهم در دربار هند گرديد.

بنا به گفته شبلي نعماني، وي يك آكادمي ادبي پديد آورده بود و شاعران زيادي از جمله ميرزا قلي ميلي، عرفي شيرازي، حياتي گيلاني و... نزد او مشق شعر مي كردند. نويسنده «مآثر رحيمي» در ذيل گزارش احوال وي نوشته است: «مستعدان و شعرسنجان اين زمان را اعتقاد اين است كه تازه‌گويي كه دراين زمان در ميانه شعرا مستحسن است و شيخ فيضي ومولانا عرفي شيرازي و غيرهم به آن روش حرف زده‌اند و الحال متعارف شده، به اشاره و تعليم ايشان بود...» (12).

از ديگر صوبه داران اهل ذوق هند كه برپاكننده مجلس مشاعره بود، ميرزا غازي ترخان، حاكم قندهار است كه شاعران ايراني در سر راه خود به هند، در محفل او حضور مي‌يافتند. ميرزا غازي، «وقاري» تخلّص مي‌كرد و اين تخلّص را از شاعري به همين نام به هزار روپيه خريده بود. مرشد بروجردي، ملّا اسد قصه‌خوان، طالب‌آملي، ميرنعمت الله وصلي و بزمي ازشاعران محفل ادبي او بودند(13).

امكاناتي كه برخي از صوبه‌داران هند براي شاعران و اديبان در دستگاه خود فراهم نموده بودند، دربار آنان را به يك دانشكده ادبي براي فعاليت‌هاي شاعران و اديبان تبديل كرده بود. عبدالرّحيم خانخانان، سپهسالار دستگاه اكبر وجهانگير(م1036 ه)، در احمدآباد كتابخانه‌اي بزرگ با چندين هزار كتاب وده‌ها كارگزار كه عموما اهل ذوق بودند، پديد آورده بود.

 اين كتابخانه محل نگهداري آثار شاعران و مجمع مشاعره بود. ده‌ها شاعر و اديب در محفل ادبي عبدالرّحيم خان حضور داشتند که جلد سوم کتاب «ماثر رحيمي» در شرح احوال شاعران مجلس خان است. معروف‌ترين شاعران مجلس او، نظيري نيشابوري، عرفي شيرازي، خواجه شبلي نعماني، حسين ثنايي، مولانا ملكي قمي، مير حيدر معمايي، نوعي خبوشاني، تقياي شوشتري، شكيبي و... بودند(14).

خود عبدالرّحيم خان نيز داراي ذوق شاعري بود ودر غزل‌هاي طرحي موزونان دستگا‌هش شركت مي‌كرد(15).

در هر حال، بيشتر شاهان وشاه‌زادگان گوركاني و صوبه‌داران و اميران اهل ذوق هند، بر پاكنندگان محافل ادبي بودند و در احوال بسياري از شاعران اين روزگار، به اين عبارت بر مي‌خوريم كه «در خدمت فلان امير بود» يا «در سلك شعراي فلاني بود».

اما دو مسئله و موضوعي كه در اين محافل جالب توجه است، يكي ايراني بودن اكثر شعراي مربوط به حوزه دربار و نهاد سياست در هند است و ديگری اين‌كه بزرگترين شاعران يا شعراي طراز اول طرز تازه مانند عرفي، صائب، كليم، طالب آملي، فيضي فياضي و... تربيت‌شدگان محافل درباري و وابسته به دربار هستند.

تحت‌تأثير استقبال بزرگان هند از شاعران، شاعري در هند به يك ابزار براي ترفيع پايگاه طبقاتي تبديل گرديد. به همين علّت هندوها براي راهيابي به دربار و پيوستن به بزرگان ثروت و سياست، روي به شاعري و يادگيري فن شعر آوردند. در هند، شعر به كالايي ارجمند تبديل شده بود كه داشتن آن مايه مباهات بود و شاعري نوعي كمال بود كه به آنان عزّت اجتماعي مي‌بخشيد. به همين جهت، هنديان روي به فراگيري زبان فارسي و فنون ادبي و علوم بلاغي آوردند. كلاس‌هاي مشق شعر و تدريس فن شعر رونق گرفت و بازار مشاعره و مناظره داغ شد.

انجمن‌های ادبي در خانه‌هاي اهل ذوق

پيش‌تر به محافل ادبي كه از طريق تدريس فن شعر پديد مي‌آمد و استاداني كه محضرشان محلّ يادگيري فنون شعر بود، اشاره كرديم. علاوه بر اين محافل، در خانه‌هاي بسياري از شعرا و اهل ذوق و اديبان درحوزه ادبي هند، مجلس مشاعره و محفل ادبي برگزار مي‌شد.

منزل نظيري نيشابوري، 1سيد صلابت‌خان آشنا، شاه ولي‌الله اشتياق، واله داغستاني، خوشگو، بيدل دهلوي، مجلس ريخته‌گويي در خانه‌ي خان‌آرزو كه در پانزدهم هر ماه برگزار مي‌شد، منزل كشن چند اخلاص از اهالي دهلي، شاگرد عبدالغني كشميري و نويسنده تذكره هميشه بهار، منزل شاه محمد موسي حيرت تخلّص، منزل مولانا محمد طاهر موصوف، منزل شاه محمد اجمل‌ اله‌آبادي، منزل نواب محمد غوث خان بهادر جنگ متخلّص به اعظم و... از جمله خانه‌هاي اهل ذوق بود كه محل تشكيل بزم مشاعره بود.

محافل ادبي در هند، به ويژه محافلي كه در خانه‌هاي بزرگان تشكيل مي‌گرديد، داراي نظم و ترتيبي خاص بود. مجلس ادبي از يك رييس مجلس، دو داور، يك منشي و تعدادي شاعر كه گاه شامل ده‌ها شاعر مي‌شد، تشكيل مي‌گرديد. رييس مجلس معمولا صاحب خانه بود و داوران مجلس ادبي كه بيان كنندگان نظر نهايي درباره شعر شاعران بودند، از ميان شاعران برجسته كه سمت استادي داشتند انتخاب مي‌شدند. منشي مجلس نيز وظيفه ضبط صورت تصحيح شده اشعار شاعران را داشت.

 در مجلس مشاعره‌اي كه محمد غوث‌خان بهادر جنگ در شهر كرناتك در 1262 هجري قمري ترتيب داده بود، رياست مجلس را خود به عهده داشت و دو شاعر با تخلّص‌هاي واقف و قدرت حكمين مناظره بوده‌اند. از نكات بسيارجالب اين محفل مشاعره، ترتيب دو تذكره در شرح احوال شعراي اين محفل به نام‌هاي «گلزار اعظم» نوشته رييس محفل مشاعره يعني محمد غوث خان و تذكره «اشارات بينش» نوشته سيد مرتضي بينش حسيني مدراسي بود. در تذكره بينش، از هفتاد و هفت شاعر كه در بزم سخن نواب شركت مي‌كرده‌اند ياد شده است(16).

انجمن‌هايي در مكان‌هاي عمومي

در هند عصر تيموري، مكان‌هايي مانند مساجد، تكايا، مزارات، قهوه‌خانه و كوكنار خانه‌ها از جاهايي بودند كه شاعران در آن‌ها جمع مي‌شدند وبه مشاعره مي‌پرداختند. «زيب‌النسا بيگم، در كنار رود جمنا (در دهلي) مسجدي احداث كرد وبراي ساكنان مسجد كه اغلب شاعر بودند، مستمرّي مقرّر كرد.

شاعران و موزونان هر هفته شنبه در آنجا گرد هم مي‌آمدند و مشاعره مي‌كردند». هم‌چنين قهوه‌خانه «چاندني چوك» درشاه‌جهانآباد محفل شاعران آن عصر بود(17). از ديگر مكان‌هاي تشكيل محافل ادبي در هند، تكيه شاه محمود وتكيه درويشي در دهلي بود(18).

عرس شاعران

اديبان وشاعران هند در سالروز درگذشت عارفان و شاعران بزرگ(عرس) بر سر آرامگاه آنان حاضر مي‌شدند و به انشاد شعر و مشاعره مي‌پرداختند. معروف‌ترين و مهم‌ترين اين مراسم‌ها، مراسم «عرس بيدل» بود كه درچهارم ماه صفر، يعنی سالروز وفات وي، همه‌ساله برگزار مي‌گرديد. بنا گفته خان آرزو، «مردم هند اين روز را چراغان كنند و طعام پخته به خلايق دهند».

در روز عرس بيدل، شاعران زيادي بر سر آرامگاه او جمع مي‌شدند و به شعرخواني و نقد شعر مي‌پرداختند. مراسم عرس بيدل، امروزه به صورت يك كنگره بين‌المللي برگزار مي‌شود و اهل ادب به ارايه مقالاتي درباره بيدل وشعرش مي‌پردازند. مراسم عرس شعراي بزرگ ديگر هند نيز به همين ترتيب برگزار مي‌گرديد(19).


جمعه 5 خرداد 1391  12:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها