بانک مقالات علوم محیطی

در اين بررسي 105 نمونه ماهي شاه كولي Chalcalburus chalcoides در ارديبهشت 1383 از مصب رودخانه هاي هراز، شيرود و گزافرود صيد شد. تنوع ژنتيكي و تفاوتهاي احتمالي بين جمعيت ها با استفاده از روش RFLP (Restriction Fragment Length Polymorphism) و ژن 18S rRNA، مورد بررسي قرار گرفت. استخراج DNA با روش فنل كلروفرم از بافت باله ماهي ها انجام شد. 5 آنزيم از 8 آنزيم برش دهنده (PstI, SacI, SacII, SmaI, BamHI, EcoRI, RsaI, TaqI) پلي مرفيسم را نشان دادند و 10 هاپلوتيپ مختلف مشخص شد. تنوع نوكلئوتيدي بين جمعيت ها از 0.044568 و 0.049442 متغير بوده و ميانگين تنوع در سه جمعيت مورد مطالعه 0.04598±0.0000338 بوده است. تست ناهمگني با استفاده از شبيه سازي مونت- كارلو با 1000 بار تكرار نشان داده كه اختلاف معني داري بين هاپلوتيپ هاي سه جمعيت وجود نداشته و جمعيت ها از يك جامعه همگني مي باشد P?0.05) و (?²=12.12.

 نسخه قابل چاپ

در اين مطالعه بعضي ويژگي هاي زيست شناسي شامل فراواني طولي و سني، ضريب چاقي، پارامترهاي رشد بر تالانفي، نمايه غدد جنسي، هم آوري و قطر تخمك ماهي گورخري (Aphanius sophiae) چشمه علي دامغان از مهر 1383 تا آبان 1384 مورد بررسي قرار گرفت. نمونه برداري به صورت ماهانه صورت گرفت و 535 نمونه با تور دستي (ساچوك) با چشمه يك ميلي متر صيد شدند. نسبت جنسي ماهيان 1?:1.367? به دست آمد. اختلاف معني دار بين نسبت جنسي ماهيان ماده و نر مشاهده شد (?²=12.877, p=0.000). مطالعه فراواني طولي و سني نشان داد، ماهيان ماده در مقايسه با ماهيان نر به طول بلندتر و سن بيشتري دست مي يابند. ضريب چاقي ماهيان نر به طور معني دار از ماهيان ماده بيشتر بود (F=40.037, p=0.000). دوره رسيدگي جنسي اين ماهيان حدود 6 ماه تخمين زده شد. اوج نمايه غدد جنسي ماهيان ماده ارديبهشت ماه به دست آمد. قطر تخمك ها بين 0.53 تا 2.73 ميلي متر به دست آمد.

 نسخه قابل چاپ

منطقه حفاظت شده تالاب سياه كشيم علاوه بر نقش بسزا در جلب گونه هاي مختلف پرندگان مهاجر، ماهيان و ... به دليل واقع شدن در بخشي از تالاب انزلي از نقطه نظر زيست محيطي، توريستي و اقتصادي نيز حايز اهميت است. در ساليان اخير روند روبه رشد فعاليت هاي غيراصولي تجاري، كشاورزي، شهري و صنعتي بدون برنامه ريزي باعث اثرات مخرب زيست محيطي شده كه حيات آن را تهديد كرده است. نتايج حاصل از آناليز پارامترهاي فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي آب شش رودخانه اصلي و تالاب در اين تحقيق حاكي از وارد شدن فشار از طريق رودخانه هاي حوضه آبريز به تالاب مي باشد. پايين بودن ميزان اكسيژن محلول، حاكي از ميل به بي هوازي شدن در بخش هايي از تالاب است كه لزوم اعمال مديريت و كنترل را روشن مي سازد چرا كه گذشت زمان و انباشته شدن آلاينده هاي مختلف بخصوص مواد مغذي، وضعيت را بحراني تر خواهد نمود و نتايج سولفات و pH نيز اين مساله را تاييد مي كند. در ضمن پايين بودن نسبي ميزان pH در تالاب و امكان محلول شدن فلزات سنگين و نيز توليد گاز H₂S در بخشهاي مختلف تالاب را نبايد از نظر دور داشت. بالا بودن ميزان كليفرم نيز بواسطه تخليه فاضلابهاي بهداشتي و بطور كلي ميل تالاب به يوتروف شدن و مرگ تدريجي آن غيرقابل انكار است.

 نسخه قابل چاپ

در دهه اول پس از انقلاب اسلامي ايران، چند دوره مطالعات شناسايي مناطق محروم كشور توسط سازمان برنامه و بودجه با هدف سياست گزاري محروميت زدايي،‌ منجر به تشخيص حوزه آبخيز قزل اوزن به عنوان يكي از محروم ترين مناطق كشور گرديد. وزارت جهاد سازندگي در سال 1372 متولي مطالعات تفصيلي و برنامه ريزي توسعه منطقه اي اين حوزه گرديد. مطالعات در 19 بخش محيطي، اجتماعي و اقتصادي در سه مرحله به مدت 5 سال توسط گروهي مركب از اساتيد دانشگاه و كارشناسان منتخب كشور آگاهي هاي آموزنده اي براي مباني برنامه ريزي توسعه حوزه به بار آورد. مناسبات ميان عوامل محيطي، روابط ميان اين عوامل و فعاليت هاي توليدي و عمراني جوامع حوزه و نيز علل عقب ماندگي و محروميت نسبي حوزه از ساير مناطق كشور از مهم ترين دست يافته هاي اين مطالعات است، كه بي ترديد مي تواند چراغ راهي براي شناخت ساير مناطق محروم كشور باشد. اين مقاله با هدف تشريح مهم ترين روابط علت و معلولي ميان عوامل اكوسيستم و توسعه حوزه آبخيز قزل اوزن ارايه مي گردد. نتايج مطالعات نشان مي دهد (1 توزيع نابرابر و پراكنده منابع طبيعي به طور تاريخي عامل پديد آمدن شمار كثيري روستاي كوچك گرديده كه هم اكنون بيش از يك چهارم آنها متروكه اند. (2 فقدان مراكز شهري با نقش مكان مركزي، همراه با اقليم و سرزمين ناهموار شبكه ارتباطات ضعيفي را پديد آورده به نحوي كه بخش بزرگي از نيازهاي كالا و خدمات ساكنين با مراجعه به مراكز شهري بيرون از حوزه تامين مي گردد. (3 به موازات عوامل و فرايندهاي طبيعي، روش هاي سنتي دامداري و كشاورزي نقش فزاينده اي در تخريب منابع طبيعي دارند.

 نسخه قابل چاپ

تغيير پوشش/ كاربري سرزمين ناشي از فعاليت انسان به دليل عدم توجه به محدوديت هاي محيط زيستي بر سيماي محيط بسيار تاثيرگذار بوده و روند در حال توسعه تغيير كاربري در نتيجه فعال و انفعالات پيچيده فاكتورهاي ساختاري و عملكردي، اثرات محيط زيستي شديدي بر اكوسيستم هاي طبيعي داشته است. بنابراين با توجه به آثار منفي ناشي از استفاده نامناسب از سرزمين و تغيير كاربري اراضي، آگاهي و شناخت روند تغييرپذيري، در ارزيابي آثار محيط زيستي ناشي از توسعه به منظور طرح ريزي و مديريت پايدار سرزمين ضروري است. اين مطالعه به منظور بررسي روند تغييرات سيماي سرزمين در حوزه آبخيز نكا انجام شد. به منظور تهيه نقشه هاي پوشش سرزمين و تحليل تغييرات، به ترتيب از تصاوير ماهواره اي لندست 4، 2 و 7 سنجنده هاي (1972) MSS، (1992) TM و (2001) ETM⁺ و متريك هاي مساحت طبقه شاخص بزرگترين لكه، تعداد و ميانگين اندازه لكه استفاده شد. تجزيه و تحليل متريك هاي سيماي سرزمين بيانگر جايگزيني گسترده زمين هاي جنگلي و كشاورزي در منطقه با پوشش مرتعي بوده است. نتايج بدست آمده همچنين نشان داد، كه افزايش تعداد لكه ها و كاهش ميانگين مساحت دو شاخص مهم تجزيه بوده و روند تخريب و تجزيه سيماي سرزمين به صورت افزايشي بوده است. نتايج بدست آمده بيانگر لزوم توجه به وضعيت كاربري و پوشش سرزمين در منطقه، به منظور بهره برداري مناسب و منطقي از منابع طبيعي و كاهش تخريب منابع است.

 نسخه قابل چاپ

مواد زائد جامد، جزء جدايي ناپذير زندگي انسان بوده و توليد انواع اين زايدات در كميت و كيفيت هاي مختلف يكي از مهم ترين معضلات زيست محيطي عصر حاضر است. آلودگي هاي هوا، آب و خاك ناشي از عدم مديريت صحيح و عدم انتخاب جايگاه مناسب جهت دفن پسماند مشكلاتي را براي محيط زيست شهروندان ايجاد مي كند. به همين علت جهت كاهش پيامدهاي منفي پسماندها استفاده از ابزارها و فناوري هاي مناسب ضروي مي باشد. يكي از بخش هاي مهم در مديريت مواد جامد شهري، يافتن مكان مناسب جهت دفن زباله است. اين تحقيق با هدف تعيين مكان هاي مناسب دفن پسماند شهري شهر گيوي مركز شهرستان كوثر با استفاده از GIS و فرآيند تحليل سلسله مراتبي اجرا شده است. در اين مطالعه پارامترها، معيارها و ضوابط انتخاب مكان هاي مناسب براي دفن بهداشتي مانند زمين شناسي، راه هاي دسترسي، وضعيت لرزه خيزي منطقه، نقشه شيب، نقشه كاربري اراضي، فاصله از مراكز شهري و روستايي، نقشه خاك منطقه، نقشه شبكه هيدروگرافي و آب هاي زيرزميني و جهت باد غالب شناسايي گرديدند. استانداردهاي مختلف از جمله استانداردهاي مربوط به سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت كشور و تجربيات جهاني شناسايي، و ارزيابي گرديدند. سپس با استناد به ضوابط و استانداردهاي ملي و جهاني و با اعمال فاكتورهاي محدود كننده با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS) مكان هاي مناسب در سطح شهرستان تعيين گرديدند. به منظور تلفيق لايه ها و اخذ نتايج ازمنطق بولين استفاده شد. با انجام بازديدهاي ميداني از ميان مكان هاي مناسب، چهار مكان براي مقايسه و ارزيابي از طريق فرايند تحليل سلسله مراتبي مشخص شدند كه نهايتا با انجام مطالعات دقيقتر بر روي مكان هاي انتخاب شده و اعمال وزن هاي مناسب به هر يك از مكان ها، مكان هايي انتخاب گرديد. به طوري كه با استفاده از تلفيق منطق بولين در نرم افزار GIS و فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP) دو محل دفن نهايي با ترتيب اولويت بندي براي دفن زباله هاي شهر گيوي تعيين گرديد.

 نسخه قابل چاپ

از نقطه نظر برنامه ريزي محيط زيست، توسعه عبارت از فرايند تبديل ساختار اكوسيستم به عملكرد يا كاركرد آن است. به واسطه بيشمار بودن اكوسيستم هاي محيط زيست و پيچيده بودن كنش ها و واكنش هاي توسعه در اكوسيستم هاي سيبرنتيك يا خود سامان، مدل سازي يا استفاده از مدل ها به عنوان راه حلي براي شناخت و پيش بيني جهان واقعي تاكنون چاره ساز بوده است. اما گاهي اوقات استفاده از مدل و مدل سازي خود به چنان پيچيدگي منجر مي شود كه احتمال پيش بيني نادرست از دنياي حقيقي را افزايش مي دهد. در اين مقاله کوشش شده است ضمن بر شمردن اين گونه مدل ها، مانند مدل رگرسيون خطي چند گانه MLR و يا فرايند تحليل سلسله مراتبي AHP راه هاي ساده كردن مدل، مانند مدل هاي كاسته شده و يا استفاده از محاسبات ماتريسي در مدل SWOT و همچنين به كارگيري مدل تئوري بازي ها در تصميم گيري براي آمايش سرزمين در شيوه ايراني به عنوان راه حل ها ارايه گردد. تا بتوان از مدل به منزله سامانه پشتيبان تصميم گيري (DSS) مناسبي براي ترسيم دنياي واقعي در برنامه ريزي محيط زيست بهره برد.

 نسخه قابل چاپ

توجه به محيط زيست و بستر طبيعي در برپايي مسكن روستايي از اهميت بسيار برخوردار است. برپايي مسكن فرايند جامعي است كه عوامل متعددي بر آن اثرگذار است. اين مقاله به دنبال آن است كه اهميت اين معيار را در مقايسه با ديگر معيارهاي موثر بر برپايي مسكن روستايي در يك منطقه از ايران از نظر استفاده كنندگان مورد بررسي قرار دهد و به تحليل نتايج دست يافته بپردازد. در اين راستا ابتدا معيارهاي موثر بر برپايي مسكن روستايي در ايران از منابع و مستندات مرتبط با موضوع شامل نظريات مرتبط و تجارب داخلي و خارجي استخراج شده است. در ادامه، معيارها در منطقه مورد نظر تبيين، تدقيق و دسته بندي شده و با استفاده از روش مطالعه موردي در همان منطقه ارزش گذاري شده اند. منطقه منتخب براي مطالعات موردي استان گيلان در محدوده حاشيه درياي خزر انتخاب شده است. نتايج حاصل از مطالعات ميداني كه داده هايي كيفي است، طي فرايندي به داده هاي كمي تبديل شده و با دو هدف مورد تحليل آماري قرار گرفته اند: تعيين معيارها و زير معيارهاي نهايي با استفاده از روش تحليل كلاستر و تعيين سهم هر يك از معيارهاي نهايي در تامين مطلوبيت كلي بنا از نظر كاركرد براي استفاده كننده با استفاده از روش رگرسيون چند متغيره، سپس سهم معيارهاي مرتبط با حفظ محيط زيست در تامين مطلوبيت از نظر كاركرد براي استفاده كنندگان در مقايسه با ديگر معيارها مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان دهنده عدم اولويت معيارهاي مرتبط با حفظ محيط زيست در مقايسه با ديگر معيارها و به خصوص معيارهاي كاربردي است. اين تحقيق در ادامه به تفسير و بحث در خصوص علل اين عدم اولويت پرداخته است.

 نسخه قابل چاپ

انتخاب محل پاركينگ هاي طبقاتي يكي از مسايل كليدي در مادرشهرهايي همچون تهران مي باشد. اين مشكل مي بايست با توجه به يك سري از معيارها بررسي گردد. هدف اصلي اين تحقيق تعيين مكان هاي مناسب براي تاسيس پاركينگ هاي طبقاتي با استفاده از متد فازي در محيط GIS در منطقه يك تهران است. براي دستيابي به اين هدف، پارامترهايي همچون فاصله از مراكز جذب سفر، فاصله از راه هاي دسترسي و مسيرها، قيمت زمين، كاربري مناسب براي تاسيس پاركينگ و ساير پارامترها بكار گرفته شدند. نتايج حاصله نشان دادند كه در روش OWA با حالت ريسك كم و داراي مقداري توازن در بين ساير حالت هاي ممكنه بهترين نتيجه هم از نظر تناسب توزيع مكاني در سطح منطقه و هم از نظر مطلوبيت بدست آمد. در اين حالت 6239.1 مترمربع از مساحت محدوده مورد نظر به عنوان بهترين نواحي براي تاسيس پاركينگ هاي طبقاتي انتخاب گرديدند.

 نسخه قابل چاپ

پسماند همانند هوا و آب نمي تواند از مرز شهرها و استان ها عبور کرده و به عنوان يک مساله ملي مطرح شود. مسايل و مشکلات جمع آوري و دفع زباله شهر تهران در اثر افزايش شديد جمعيت و فعاليت پديدار گشته است. تمرکز جمعيت، فعاليت هاي صنعتي، تجاري و خدماتي در شهر تهران باعث توليد روزافزون مواد زايد جامد و مايع مي شوند. ليکن، امکانات جمع آوري و دفع زباله همگام با ازدياد مقدار زباله در شهر تهران توسعه نيافته و پيوسته اطراف شهر، محل دفن يا تجمع زباله و نخاله شهر تهران بوده است. طرح مکانيزاسيون جمع آوري و حمل زباله و نظافت شهري که در حال اجراست با مشارکت فعال و همه جانبه دستگاه هاي اجرايي، مراکز فرهنگي، تجاري، آموزشي، بهداشتي، صنفي و خدماتي و بانک ها و مجتمع هاي مسکوني و عموم شهروندان موفقيت آميز خواهد بود. به منظور بررسي ميزان موفقيت طرح مذکور اين پروژه طراحي گرديد. روش اول مورد استفاده در اين پروژه پرسش نامه است. روش ديگر مورد استفاده روش مشاهده اي است. در نهايت با تجزيه و تحليل آماري صورت گرفته اين طرح مناسب ارزيابي شد و يک سري پيشنهادات براي بهبود سيستم نيز ارايه گرديد.

 نسخه قابل چاپ

همزيستي گياهان با ميکروارگانيسم ها و ساير موجودات زنده موجب حفظ و پايداري گونه هاي گياهي و حفظ جوامع گياهي مي گردد. ميکوريز يکي از سودمندترين همزيستي ها مي باشد که در آن گياه ميزبان و قارچهاي همزيست بطور متقابل فايده مي برند. تنوع قارچهاي همزيست و روابط پيچيده بين جوامع گياهي با جوامع قارچي موضوع مطالعات گسترده اي بوده است. با توجه به تنوع گونه هاي گياهي در استان کرمان و اهميت قارچهاي ميکوريزي در ايجاد همزيستي با گياهان مختلف، در مطالعه حاضر گونه هاي گياهي متعلق به 10 خانواده از 11 نقطه استان کرمان مورد بررسي قرار گرفتند. بطور کلي 14 گونه گياهي بعنوان گياهان غالب شناسايي گرديد و از نظر فرم رويشي و درصد چيرگي بررسي شدند. مطالعه درصد همزيستي ميکوريزي و شمارش جمعيت هاگ در ريزوسفر گياهان نشان داد که بالاترين درصد همزيستي و  حضور ميکوريز برابر 84.27 متعلق به گياه Juniperus excelsa و کمترين ميزان همزيستي برابر 37.22 مربوط به گياه Euphorbia gedrosiaca بود و گياهان خانواده Chenopodiaceae فاقد همزيستي ميکوريزي بودند. تراکم جمعيت هاگ در ريزوسفر گونه هاي مختلف بين 0 تا 15.06 در هر گرم خاک متفاوت بود، با اينحال بين تعداد هاگ و ميزان آلودگي ريشه همبستگي مثبت و معني دار مشاهده شد. pH خاک نقاط جمع آوري داراي اختلاف معني دار بودند و در محدوده 8-7 نوسان داشتند. بين pH و ميزان همزيستي ميکوريزي و تعداد هاگ همبستگي مثبت وجود داشت. قارچ هاي ميکوريزي همزيست شده با گياهان مورد مطالعه شناسايي شدند که متعلق به گونه هاي مختلف جنس Glomus، Acaulosphora و Entrophospora بودند.

 نسخه قابل چاپ

Mnemiopsis leidyi که به شاخه Ctenophora تعلق دارد، بعد از ورود به درياي خزر مشکلات اکولوژيک فراواني ايجاد کرده است. به نظر مي رسد کاهش شديد جمعيت کيلکا و همچنين ماهيان خاوياري و فک خزر مرتبط با پراکنش گسترده اين شانه دار در بيشتر نواحي درياي خزر باشد. بنابراين شناخت جنبه هاي مختلف زيست شناسي و بوم شناسي M. leidyi لازم و ضروري به نظر مي رسد. در مطالعه حاضر سميت حاد فاز محلول نفت خام بر M. leidyi و Acartia tonsa محاسبه و ميانه غلظت کشنده (LC₅₀)96  ساعته آنها مقايسه گرديد. آزمايشهاي تعيين سميت تحت شرايط ساکن و در سه مرحله شامل: آزمون بازماندگي، آزمايش تعيين محدوده کشندگي و آزمايش اصلي تعيين سميت، با استفاده از نمونه هاي شانه دار اندازه 8-12 ميلي متر در بطري هاي مشابه حاوي 1 ليتر آب فيلتر شده دريا و 10 عدد شانه دار در 3 تکرار انجام شد. در آزمايش اصلي پس از آنکه مرگ و مير طي 96 ساعت بدست آمد، LC₅₀ فاز محلول نفت خام در اين دو گونه با نرم افزار Pharmacologic Calculation System محاسبه و مقادير 3.311  و 0.148 ميلي ليتر در ليتر به ترتيب براي شانه دار و آکارتيا بدست آمد. تفاوت مقادير LC₅₀ شانه دار و آکارتيا معني دار بوده و نشان مي دهد M. leidyi نسبت به A. tonsa مقاومت بيشتري در برابر آلاينده اي چون فاز محلول نفت خام دارد. بنابراين با وجود هم زيستگاه بودن دو گونه، افزايش آلودگي هاي محيطي مي تواند براي آکارتيا به سرعت کشنده و براي شانه دار بي خطر يا کم خطر، و زمينه ساز گسترش بيشتر گونه مهاجم باشد.

 نسخه قابل چاپ

جهت مطالعه تنوع زيستي ماهيان رودخانه هراز در استان مازندران (حوضه جنوب درياي خزر) از آبان 1378 لغايت مرداد 1379 بطور فصلي نمونه برداري انجام شد. 5 ايستگاه در رودخانه انتخاب شد. در مجموع 522 نمونه ماهي صيد و بررسي شد. 20 گونه ماهي شناسايي شده، متعلق به 9 خانواده دهان گردان (Petromyzontidae)، کپور ماهيان (Cyprinidae)، سگ ماهيان جويباري (Cobitidae)، آزاد ماهيان (Salmonidae)، گاو ماهيان (Gobiidae)، کفال ماهيان (Mugilidae) سگ ماهيان جويباري (Balitoridae)، گامبوزيا ماهيان (Poeciliidae)، سه خاره ماهيان (Gasterosteidae) مي باشند. خانواده کپور ماهيان 67.2 درصد از کل گونه ها را به خود اختصاص داده بود. از مجموع گونه هاي شناسايي شده 70 درصد از گونه ها، ساکن در رودخانه و 30 درصد مهاجر (از دريا به رودخانه) مي باشند. از 20 گونه شناسايي شده، گونه هاي قزل آلاي رنگين کمان (Oncorhynchus mykiss)، کاراس (Carassius auratus)، کفال پوزه باريک (Liza saliens)، ماهي سه خاره (Gasterosteus aculeatus) و گامبوزيا (Gambusia holbrooki) غير بومي مي باشند تنوع گونه اي ماهيان با استفاده از نمايه شانون، مقدار انتخاب غذايي بر اساس نمايه ايولو و همپوشاني نيچ غذايي بر اساس نمايه هورن محاسبه شد.

 نسخه قابل چاپ

شنگ (Lutra lutra) پستانداري نيمه آبزي از خانواده Mustelidae است که در راس هرم غذايي قرار دارد. رودخانه جاجرود در شرق تهران يکي از زيستگاه هاي اين جانور است که در اين پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. اين رودخانه به طول تقريبي 140 کيلومتر از دامنه جنوبي البرز مرکزي سرچشمه گرفته و در نهايت از مسيل شريف آباد پس از مصارف آبياري وارد دشت ورامين مي شود. براي بررسي وضعيت پراکنش شنگ در منطقه مورد مطالعه از روش استاندارد استفاده شد. اساس اين روش بر مبناي بررسي نمايه هاي گونه است. به اين ترتيب 16 ايستگاه مطالعاتي در امتداد رودخانه و در فواصل حداقل حدود 5 کيلومتري انتخاب و در امتداد 600 متر نمايه هاي شنگ، برخي ويژگي هاي زيستگاه مانند پوشش گياهي و عرض رودخانه مورد بررسي قرار گرفت. مطابق نتايج به دست آمده 599 نمايه مختلف شنگ (سرگين، ردپا، لانه، مکان غلتيدن و محل گذر) شناسايي شد که سرگين بيشترين فراواني نمايه را به خود اختصاص داد (n=316). تنها در 6 ايستگاه نمايه هاي شنگ مشاهده و سه هسته مرکزي براي اين جانور در رودخانه جاجرود شناسايي شد.

 نسخه قابل چاپ

تحقيق حاضر حاصل يک سال مطالعه ميداني است که جهت ارزشيابي نيازهاي تفرجگاهي مردمي که از پارک جنگلي سي سنگان بازديد نموده اند صورت پذيرفت. در اين تحقيق از روش کلاوسون که يکي از متداول ترين روش هاي بررسي تفرجگاه ها در جهان است و براي ارزشيابي انواع سيستم هاي تفريحي به کار گرفته مي شود جهت آگاه شدن از نظرات مردم بهره جسته و با تنظيم پرسشنامه هايي از نوع خود ايفا اقدام به بررسي گرديد. پرسشنامه با تعداد 21 سوال تنظيم و با تکميل 2500 نسخه از آن از طريق توزيع و مصاحبه حضوري به مدت يک سال از تيرماه تابستان 1384 تا اواخر خرداد ماه 1385 به طور انجاميد. توزيع پرسشنامه ها در طول سال به گونه اي بوده است که روزهاي تعطيل، اواسط و اوايل هفته را در هر فصل تحت پوشش قرار مي داد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد که مردها و متاهلين بيشترين افراد بازديد کننده را تشکيل مي دهند. اکثر بازديد کنندگان از قشر تحصيل کرده جامعه مي باشند که از نظر مالي وضعيت متوسط و خوبي داشته و در دستگاه دولت و بخش خصوصي اشتغال دارند. بيشتر بازديدکنندگان در کلاس سني 20-40 سال قرار دارند و اغلب آنها در فصول بهار و تابستان از اين پارک بازديد مي نمايند. استفاده کنندگان غالبا به صورت گروهي به پارک مي آيند و بيشتر آنها مايلند که اوقات فراغت خود را در مناطق جنگلي يا کنار دريا بگذرانند. حفظ حالت طبيعي پارک، عدم وجود تاسيسات و تسهيلات مناسب و ناکافي بودن امکانات موجود در پارک مورد تاييد اغلب افراد بازديد کننده بوده است. براي بهبود امکانات پارک، اکثر بازديدکنندگان مايل به پرداخت وروديه هستند و تقريبا تمام گردشگران تاکيد به رسيدگي پارک از نظر بهداشتي دارند.

 نسخه قابل چاپ