پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی
با توجه به اينكه مشخصه هاي متعددي در آناليز كيفي آب اندازه گيري مي شود، روش شاخص كيفي آب (Water Quality index) از ميان شاخص هاي عمومي كيفي آب داراي بيشترين كاربرد بوده و براي شاخص بندي كيفي حوزه آبريز سد لتيان از آن استفاده گرديده است. تعيين وضعيت آب رودخانه جاجرود و لتيان به عنوان يكي از منابع مهم آبي شرب تهران بزرگ، با توجه به ويژگيها و تحولات جمعيتي در آن منطقه اهميت فراوان دارد. اين تحقيق براساس نتايج اندازه گيري هاي صورت گرفته توسط شركت آب و فاضلاب تهران و مركز تحقيقات آب و انرژي در تعدادي از ايستگاه هاي حوزه آبريز سد، به صورت جداگانه به سه روش شاخص بندي كيفي رودخانه و آب خروجي سد لتيان صورت گرفته است. بر اساس نتايج اين شاخص بندي، كيفيت آب در به صورت نقاط مجاور مراكز جمعيتي به دليل ورود آلاينده هاي ميكربي و وجود ذرات معلق جامد و افزايش كدورت افت دارد؛ همچنين نتايج اين شاخص بندي ها با يكديگر مقايسه و تحليل شده است.
نسخه قابل چاپ
به منظور بررسي پتانسيل باکتري هاي کموليتوتروف در استخراج مس از خاک معدن مس سرچشمه و نيز جداسازي گوگرد آن (در حال حاضر به صورت آلاينده دي اکسيد گوگرد به محيط رها مي شود) فعاليت دو باکتري گوگردي بر روي خاک هاي اين معدن در کشت خالص هر يک از باکتري ها و کشت هاي مخلوط دو باکتري مقايسه گرديد. محلول محتوي دو باکتري تيوباسيلوس فرواکسيدانس (TF) و تيوباسيلوس تيواکسيدانس (TT) که هر کدام بتنهايي و نيز با هم به ترتيب در محيط کشت 9K وايمايي کشت شدند، به خاک معدن مس سرچشمه با سه عيار 2/0، 3/0 و 4/0 درصد مس اضافه شدند. نتايج حاصل از اندازه گيري مقدار مس آزاد شده در محلول ها با استفاده از اسپکتروفتومتر جذب اتمي نشان داد که در مدت 60 روز باکتري TF مقدار بيشتري مس را نسبت به باکتري TT آزاد کرده و مقدار مس آزاد شده در محيط کشت مخلوط دو باکتري، کمي کمتر از مقدار آن در محيط کشت هاي حاوي باکتري TF و به طور معني داري بيشتر از باکتري TT بود. گوگرد آزاد شده حاصل از فعاليت باکتري ها که به صورت گوگرد عنصري در رسوب آزاد مي شود، توسط حلال آلي کربن دي سولفيد جداسازي شد. مقدار گوگرد آزاد شده در محلول محتوي هر يک از باکتري ها و محلول محتوي مخلوط دو باکتري نيز تفاوت معني دار نشان داد. ميزان اسيد سولفوريک توليد شده در اثر فعاليت باکتري ها که به وسيله تغييراتpH محلول ها در آغاز و انتهاي هر آزمايش اندازه گيري شد، نشان داد که مقدار اين اسيد نيز همزمان با تغيير عيار سنگ معدن و محيط کشت باکتري تغيير کرد. شمارش تعداد باکتري ها در محيط هاي کشت نشان داد که افزايش ميزان آزاد شدن مس با افزايش تعداد هر دو گونه باکتري همبستگي مثبت دارد، با اين حال تعداد باکتري TF در کشت هاي خالص بيشتر از TT و بيشتر از مجموع دو باکتري در کشت مخلوط بود.
مدل تصميم گيري (Decision making model) يكي از انواع روش هاي ارزيابي آثار توسعه بر محيط زيست (EIA) است. مدل تصميم گيري تجلي ارتباط بين كميت ها و كيفيت هاي بخشي از جهان هستي به صورت فيزيكي و رياضي است، به صورتي كه نشان دهنده هستي، يا پديده موجود در دنياي واقعي باشد. از اين قرار، مدل ها روابط بين داده ها را براي پيش بيني چگونگي رويدادها در جهان واقعي تشريح مي كنند. مدل تخريب Makhdoum,2002)) يكي از انواع مدل هاي رياضي است كه در اين بررسي براي مطالعه آثار توسعه بر محيط زيست استان همدان از آن استفاده شده است. در اين روش براي نماياندن تخريب در واحدهاي نشانزد – كه بنا به مورد مي تواند آبخيز، زيرحوزه، شهر و شهرستان، واحد زيست محيطي، زيستگاه ها، يا شبكه باشد – از مدل هاي خطي استفاده مي شود. رابطه تخريب عبارتند از: H= (?I + Dp)/ V0 H= ضريب تخريب هر واحد نشانزد ?I= مجموع شدت عوامل تخريب هر واحد نشانزد Dp= تراكم فيزيولوژيك (نسبت جمعيت بر وسعت زمين هاي قابل كشت) و V0= آسيب پذيري بوم شناختي براي دستيابي به اين مهم، ابتدا محدوده استان همدان (مرز سياسي) به 849 شبكه 2500 هكتاري ( 2×2 سانتيمتر روي نقشه توپوگرافي 250000 :1) تقسيم شد. آسيب پذيري اكولوژيكي با استفاده از نقشه هاي شيب، ارتفاع، اقليم، حساسيت سنگ مادر به فرسايش، خطر زمين لرزه، طبقات آسيب پذيري خاك، حساسيت هيدرولوژيك، پوشش گياهي و زيستگاه محاسبه شده و طبقه بندي شد. در مرحله بعد با استفاده از نقشه توپوگرافي، مشاهدات ميداني و نظرهاي كارشناسان و افراد محلي، تعداد 19 عامل تخريب در كل استان شناسايي و شدت آنها تعيين گرديد. تراكم فيزيولوژيك هم از تقسيم جمعيت موجود در هر شبكه كاري بر وسعت زمينهاي قابل كشت در هر شبكه به دست آمد. در نهايت با استفاده از جدول نهايي تخريب و وارد كردن مشخصه هاي مدل در نرم افزارExcell ، ضريب تخريب در هر يك از شبكه هاي كاري استان مورد محاسبه و تحليل قرار گرفت. ضرايب تخريب به دست آمده براي كليه شبكه ها، بر اساس نظريه فازي در 6 طبقه و3 دسته طبقه بندي شدند. بدين ترتيب كليه شبكه ها از نظر شدت و ميزان تخريب با يكديگر مقايسه شدند و كل استان به سه پهنه با توانايي توسعه بيشتر، نيازمند بازسازي و نيازمند اقدامات حفاظتي تقسيم شد. در مجموع، 59/87 درصد از مساحت كل استان مستعد توسعه بيشتر، 083/12 درصد نيازمند بازسازي و 513/0 نيازمند اقدامات حفاظتي شناسايي شد.
تعيين شايستگي مرتع از موارد مهم در مديريت آن به شمار مي رود و شناخت عوامل موثر بر آن اهميت دارد. از آنجايي که تقريبا همه اجزاي اکوسيستم مرتعي در تعيين شايستگي تاثير مي گذارند و بررسي همه اين عوامل امکان پذير نيست، در اين تحقيق عوامل فيزيکي و پوشش گياهي مورد توجه قرار گرفتند. سه مدل توليد علوفه، منابع آب و حساسيت به فرسايش اجزاي مدل اصلي را تشکيل مي دهند. اين تحقيق با استفاده از روش فائو در بررسي و تعيين توانايي اراضي در محيط سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي (GIS) در منطقه اي با وسعت 12/37977 هکتار و در موقعيت جغرافيايي ˝43، ́36،˚50 تا ˝20، ́53،˚50 طول شرقي و˝19، ́5،˚36 تا ˝19، ́19، ˚36 عرض شمالي در بخش مياني حوزه آبخيز طالقان (90کيلومتري شمال غرب تهران) به اجرا درآمده است. نتايج حاصل از مدل نهايي شايستگي مرتع نشان مي دهد که از ميان خصوصيات فيزيکي، شيب، حساسيت سنگ و خاک به فرسايش و ارتفاع و از ميان خصوصيات پوشش گياهي، درصد پوشش گياهي، توليد علوفه، ترکيب گياهي، وضعيت و گرايش مرتع به صورت توامان در تعيين شايستگي مراتع منطقه تاثير دارند. محدود کننده ترين عوامل در تعيين شايستگي مراتع منطقه، شيب زياد، تبديل مرتع به ديمزارو رها کردن آن، چراي زودرس، وجود سنگ هاي حساس به فرسايش و کم بودن درصد پوشش گياهي اند. از سوي ديگر زياد بودن پوشش سطحي شامل پوشش گياهي، سنگ و سنگريزه، تعدد منابع آب دایمي، پراکنش مناسب منابع آب و حضور گياهان چند ساله از جمله عوامل مـوثر در افزايش درجه شايستگي مراتع منطقه به حساب مي آيند.
در چند سال اخير در كشورهاي مختلف توجه زيادي به جذب نيترات توسط سبزي شده است. برخي از كشورها نيز حدود مجاز براي غلظت نيترات در گياهان خوراكي مخصوصا سبزي ها تعيين كرده اند. در ايران تحقيقات انجام گرفته در اين مورد بسيار اندك بوده و به دليل بالا بودن مصرف سبزي ها در كشور ما نياز است اين مساله مورد توجه قرار گيرد. بنابراين هدف اوليه اين طرح تعيين غلظت نيترات در قسمت خوراكي سبزي ها مختلف و سپس معرفي گياهاني است كه داراي بيشترين قدرت جذب نيترات بودند. براي انجام اين تحقيق نمونه هايي از گونه هاي اسفناج Spinacea oleracea))، تره فرنگي (Allium porrum)، ريحان (Ocimum basilicum)، شنبليله Trigonella foenum))، پياز (Allium cepa)، كلم (Brasica deracea)، كاهو (Lactuca sativa)، ترب (Ruphanus sativens)، خيار(Cucumis sativa)، گوجه فرنگي (Lycopersicum esculentum)، سيب زميني (Solanum tuberosum) و هويج (Daucus carota) از مزارع شهرهاي درچه، دشتي، زيار، فلاورجان، خميني شهر، نجف آباد و خوراسگان (از هر منطقه 30 نمونه) در ماه هاي مرداد، شهريور و آذر 1378 و ارديبهشت و خرداد 1379 جمع آوري شد. سپس غلظت نيترات در قسمتهاي خوراكي هر يك از نمونه ها اندازه گيري شد. ميانگين غلظت نيترات در اسفناج، تره فرنگي، ريحان، شنبليله، پياز، كلم، كاهو، ترب، خيار، گوجه فرنگي، سيب زميني و هويج به ترتيب 2865، 412، 639، 673، 428، 450، 328، 819، 30، 14، 171 و 736 ميلي گرم در هر كيلوگرم وزن تر بود. در بين نمونه هاي مورد مطالعه اسفناج داراي بيشترين و گوجه فرنگي داراي كمترين غلظت نيترات در گياهان بودند. با توجه به نتايج تحقيق و با استفاده از آزمون One-Sample T Test توسط نرم افزار SPSS مشخص گرديد كه ميانگين غلظت نيترات در اسفناج در برخي از مناطق نمونه برداري شده بيش از غلظت مجاز تعيين شده توسط سازمان بهداشت جهاني براي اين گياه بود، از اين رو توصيه مي شود كه در رژيم غذايي كودكان زير يك سال به منظور جلوگيري از ابتلا به بيماري متهموگلوبيني از اسفناج استفاده نشود.
با تخريب زيستگاه هاي طبيعي و گسترش شهر، نياز به فضاهاي سبز براي ايجاد تعادل اكولوژيك، اهميت مي يابد. پارك جنگلي شهري به عنوان فضاي سبز کلان بر ويژگي هاي زيست محيطي و اکولوژي شهري تاثير مثبت مي گذارد و با پاسخگويي به نيازهاي تفريحي و تفرجي مي تواند بر ساختار و خدمت رساني شهري تاثير مهمي داشته باشد. اين تحقيق براي پاسخگويي به نياز طراحي پارک هاي جنگلي شهري تدوين شده و با بررسي و تحليل مدارک جمع آوري شده، تعريف دقيقي از پارک جنگلي شهري و اصول طراحي، منظر پايدار قابل تعميم در توسعه اين پارک ها را ارایه مي دهد. هدف اصلي اين تحقيق ارایه راهکاري براي طراحي اين پارک ها و امکان توسعه آنها در قالب گسترش کالبدي و توسعه عملکردي است. مطالعه موردي، پارک جنگلي شيخ تپه اروميه است که به عنوان فضاي سبز کلان و حياتي، در مجاورت شهر اروميه و تپه باستاني شيخ تپه واقع شده است. در فرايند طراحي پايدار پارک جنگلي شيخ تپه اروميه، نخست ويژگي هاي کالبدي، بيولوژيک و فرهنگي پارک شناسايي شد و سپس با ارزيابي توان اکولوژيک، ويژگي هاي ديد و منظر و ترجيحات مردمي با استفاده از پرسشنامه ها، نيازها و مکان يابي کاربري ها و ارتباط آنها با يکديگر تعيين شد. در گام آخر با انطباق يافته هاي تحقيق، طرح راهبردي پارک جنگلي با رعايت اصول طراحي پايدار و با هدف توسعه و ارتقاي کيفي محيط تهيه گرديد.
رشد سريع توليد و مصرف رايانه در جهان منجر به ظهور پسماندهاي ويژه اي گرديده است. اين پسماندها به دليل مخاطراتي كه براي انسان و محيط زيست او مي توانند ايجاد كنند به عنوان مواد زايد خطرناك شناخته شده اند. سرب موجود در لامپ اشعه كاتدي (CRT) و لحيم كاري مدارهاي رايانه اي – كادميم موجود در تراشه هاي رايانه – جيوه موجود در حسگرها، سويچ ها، لامپ هاي تخليه و باتري ها – PVC موجود در تجهيزات و ضد اشتعال هاي برم دار، فقط تعداد اندكي از تركيبات موجود در رايانه ها هستند كه از پتانسيل خطرزايي بالايي برخوردارند. در ايالات متحده امريكا بين سالهاي 1997 تا 2004 سالانه حدود 79 هزار تن سرب، 130 تن كادميم، 26 تن جيوه، 70 تن كروم شش ظرفيتي، 257 هزار تن انواع پلاستيك و 23 هزار تن ضد اشتعال هاي برم دار از طريق رايانه هاي دور ريخته شده وارد جريان زباله شده اند. در ايران هم اكنون بيش از 6/4 ميليون رايانه وجود دارد (بغير از رايانه هاي از رده خارج شده)، تعداد كاربران اينترنت در سال 1382 حدود 5/1 ميليون نفر بود كه تا سال 1385 به 15 ميليون نفر خواهد رسيد (هزار درصد افزايش در سه سال). پيش بيني مي شود كه تا سال 1400 حدود 85 ميليون رايانه در ايران به مصرف برسد. در اين سال حدود 2/2 ميليون تن زباله هاي رايانه اي توليد خواهد شد. ميزان تجمعي زباله هاي رايانه اي در اين سال به 83/7 ميليون تن خواهد رسيد. با توجه به رشد سريع صنعت رايانه در ايران مي توان از هم اكنون بحران محيط زيستي ناشي از نبود برنامه ريزي و طرح جامع مديريت زباله هاي رايانه اي در كشور و بخصوص در ده شهر بزرگ را پيش بيني كرد. پيشنهاد مي شود كه سازمان ها و ارگان هاي ذي ربط از جمله سازمان حفاظت محيط زيست، از هم اكنون براي ايجاد قوانين و ساختارهاي لازم مديريت زباله هاي رايانه اي در كشور اقدام كنند.
کوهستان گنو، يکي از جالب ترين نمونههاي معرف رشته کوه هاي زاگرس به شمار ميآيد، اين کوهستان که در جنوب شرق رشته کوه زاگرس واقع شده از سويي، با اثر تعديل کننده خود در برخورد با دشت هاي گرم جنوب و از سويي ديگر با موقعيت استثنايي گذرگاهي خود که در مرز تحول دو منطقه رويشي ايراني ـ توراني و خليج ـ سوداني قرار دارد، مجموعهاي از کارکردهاي اکولوژيک و ارزشهاي بينظير اکوسيستمهاي کوهستاني را به نمايش ميگذارد.نظر به اينکه مديريت اين منطقه در حال حاضر به روش هاي کاملاً سنتي انجام ميگيرد و بدين سان هر روز در حال تخريب بيشتر قرار دارد، تهيه «طرح جامع مديريت» منطقه ياد شده، الزامي به نظر ميرسد. در نتيجه اين تحقيق، زون بندي منطقه که در واقع پيش زمينه ارائه طرح جامع آن است مد نظر قرار گرفته است.
براساس يافته هاي تحقيق،در منطقه مطالعاتي، 6 زون شناسايي شدند که زونهاي حفاظتي وتفرجي به ترتيب با 54 و41 در صد، بيشترين مساحت از منطقه را به خود اختصاص داده اند.اين مطلب بيانگر توانايي منطقه در احرازعنوان« پارک ملي»است.
در مقابل ديدگاه سنتي حفاظت محيط زيست كه مبتني بر رهيافت اصلاحي و تصفيه آلودگي هاي صنعتي پس از ايجاد و در انتهاي خط (EoP) مي باشد، ديدگاه نو، مبتني بر رهيافت «پيشگيري از وقوع آلودگي» (PP) به دنبال فرايند توليد در گام هاي تغيير و كاهش مواد اوليه مصرفي، بهبود مستمر فرايند، طراحي مجدد محصول ، بازيافت و استفاده مجدد است. رهيافت (PP) نتيجه تكاملي رهيافت مديريت كيفيت جامع (TQM) است، كه بر اساس آن منافع اجتماعي ناشي از فعاليتهاي صنعتي متكي به دو عامل بنيادي اثربخشي و كارايي حداكثر كه در مجموع، بهره وري را رقم مي زنند، است. اين دو عامل بنيادي، توسعه پايدار صنعتي را با هدف تلفيق رشد صنعتي و حفظ كيفيت محيط زيست از طريق انتخاب صحيح منابع اوليه مصرفي، كاهش مصرف منابع، بهبود مستمر فرايندهاي توليدي، كاهش ضايعات، افزايش كيفيت محصول و مشاركت فعال تمامي كاركنان در فرآيند توليد و حفاظت محيط زيست امكان پذير مي کند. آينده سازمان ها با توجه به موج جديد جهاني شدن به دو متغير كارايي اقتصادي و تضمين كيفيت محيط زيست گره خورده است ودر كشورهاي در حال توسعه،پاسخ مناسب به اين دو متغير مستلزم تجديد نظر اساسي در سياست ها و راهبردهاي صنعتي،تجديد ساختار و روش عملكردي صنايع موجود مي باشد. در اين مقاله با تشريح رهيافت PP ، اهميت زمينه سازي براي كاربرد اين رهيافت در فعاليت هاي صنعتي و منافع بالقوه آن به بحث كشيده مي شود.
فعاليتهاي توليد-توزيع-عرضه در قالب زنجيره عرضه، بخش عمدهاي از مسائل و مخاطرات محيط زيست را پديد آورده است، به گونهاي كه از يك سو فشارهاي فراواني بر محيط زيست از نظر مصرف منابع طبيعي وارد شده و از سويي ديگر به واسطه آلايندههاي ناشي از مصرف، خسارات زيادي بر آن وارد شده است. از اين رو به منظور حفاظت از محيط زيست، اقداماتي نظير تدوين مجموعهاي از استانداردها و قوانين در سطوح محلي، منطقهاي، و بينالمللي انجام گرفته كه بايستي در زنجيره عرضه لحاظ شود. اين الزامات چالش هاي جديدي را در مديريت زنجيره عرضه ايجاد كرده است كه در نظر گرفتن آنها مبحث ديگري را با عنوان مديريت محيط زيستي، گشوده است. اين فضا زمينهاي بالقوه براي به كارگيري فنون تحقيق در عمليات به عنوان يكي از ابزارهاي كارامد تصميمگيري فراهم کرده است. مقاله حاضر به تبيين كاربردهاي تحقيق در عمليات در مديريت محيط زيستي پرداخته و براي روشني بيشتر مطلب، مصاديقي از كاربردهاي آنها را در حل مسائل خرد و كلان مديريت محيط زيست ارائه ميكند. در سطح خرد به مديريت آلايندهها، مديريت بازيافت، و مديريت پيشگيري و در سطح كلان به مسائل مديريتي در سه سطح مسائل محلي، منطقهاي، و بينالمللي پرداخته خواهد شد.
فلزات سنگين از عوامل مهم آلاينده محيط زيستي به شمار مي روند که از طريق مناطق ساحلي و رودخانه ها وارد دريا و از طريق زنجيره غذايي در بدن آبزيان تجمع مي يابند. گياهان آبزي به عنوان حلقه اي از زنجيره غذايي به واسطه جذب فلزات سنگين مي توانند نشانگر افزايش نسبي غلظت اين عناصر در آب يا رسوبات اکوسيستم هاي موردنظر باشند. در اين تحقيق به منظور تعيين ميزان غلظت فلزات سرب، روي، مس و کادميم و نقش گياهان آبزي در جذب و تجمع آنها از سه گونه گياهيPhragmites australis، Typha angustifoliaو Potamogeton crispus و رسوبات منطقه، 6 ايستگاه در تالاب بين المللي ميانکاله مورد بررسي قرار گرفت. بررسي نتايج حاصل نشان داد که ميزان متوسط سرب در رسوبات 19.83ppm، در گياه 0.53ppm (Phargmites australis)، در گياه ((Typha angustifolia 4ppmو در گياه 5.4ppm (Potamogeton crispus) ست. ميزان متوسط روي در رسوبات 274.33ppm، در گياه (Phragmites australis) 290.83ppm، در گياه (Typha angustifolia) 203.33ppm و در گياه (Potamogeton crispus) 141.55ppm است. ميزان متوسط مس در رسوبات 23.3ppm، در گياه (Phragmites australis) 7.63ppm، در گياه (Typha angustifolia) 5.4ppm، و در گياه (Potamogeton crispus) 4.58ppm است. ميزان متوسط کادميم در رسوبات1.33ppm، در گياه (Phragmites australis) 0.45ppm، در گياه (Typha angustifolia) 0.45ppm و در گياه (Potamogeton crispus) 0.5ppm بود. در گياهان حاشيه اي (Phragmites australis) و (Typha angustifolia) بيشترين تجمع فلزات در ريشه ديده شد و در گياه (Potamogeton crispus) تجمع در اندام هاي مختلف يکسان بود.
تالاب شادگان به عنوان تالاب دائمي آب شور، لب شور و شيرين براي حفاظت نسل پرندگان بومي و مهاجر، بسيار اهميت دارد.اين تالاب به عنوان مكان نوشيدن آب، منبع تغذيه، پناهگاه وزيستگاه جوجه آور پرندگان بومي و مهاجر بوده و از طرف ديگر به عنوان استراحتگاه موقت پرندگان مهاجر عبوري به شمار مي رود و بدون آن حيات پرندگان به مخاطره مي افتد.
به منظور مطالعه تنوع گونه اي پرندگان آبزي اين تالاب بين المللي و محاسبه تراكم و شاخص هاي تنوع، مشاهدات و ثبت اطلاعات پرندگان آبزي در 7 ايستگاه تعيين شده به صورت دو بار در ماه از تاريخ 15 /6/ 1379 الي 15/ 9/1380 صورت گرفت. نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان داد كه خانواده كاكاييها داراي بيشترين فراواني با 11 گونه و خانواده باكلان داراي كمترين فراواني با 1 گونه بودند.
در بين فصول مختلف سال، زمستان 1379 داراي بيشترين فراواني(46%) وتنوع شانون (41/2= H') پرندگان آبزي و پاييز 1380داراي كمترين فراواني (3%) و تنوع شانون (3/0=(H' پرنده درتالاب بود.
در اين مطالعه، گياهان دارويي، معطر، مرتعي، خوشخوراك و نادر در دو منطقه حفاظت شده كالمند بهادران واقع در 30 تا 105 كيلومتري جنوب شرقي يزد و کوه بافق در 110 کيلومتري شرق يزد جمع آوري و شناسايي شد. بررسي فلور اين مناطق نشان داد كه 148 گونه گياهي در منطقه حفاظت شده كالمند بهادران و 139 گونه گياهي در منطقه کوه بافق وجود دارد. نتيجه اين مطالعات نشان داد که در مجموع 60 گونه گياه دارویي، معطر و صنعتي، 15 گونه گراس، 8 گونه لگوم، 26 گونه علفي چندساله و يکساله و 23 گونه درختي و درختچهاي در اين مناطق حفاظت شده رويش دارد. اين گونه ها به طور عمده داراي طيف زيستي همي کريپتوفيت و تروفيت هستند. علاوه بر اين، گونههاي تهديد شده مناطق مزبور بر اساس معيارهاي سازمان IUCN و با استفاده از کتاب Red data Book of Iran تعيين گرديد كه بر همين اساس، چهار رسته گونههاي در معرض خطر انقراض، گونههاي آسيب پذير، گونههاي با خطر كمتر و كمبود دادهها در مناطق مورد مطالعه تعيين و فهرست گونههاي تهديد شده ارایه شد. اين مطالعه نشان ميدهد كه در مجموع حدود 41 گونه گياهي در رسته گونههاي گياهي تهديد شده در مناطق فوق وجود دارد که بيشتر از رسته گونه هاي با خطر کمتر (Lower risk) مي باشند.
با آغاز انقلاب صنعتي، از قرن هجدهم، بحران ها و تخريب هاي محيط زيستي شتاب روزافزون يافتند. از نيمه دوم قرن بيستم، به پيامدهاي محيط زيستي فعاليت هاي صنعتي توجه شد و از دهه پاياني اين قرن، گام هاي عملي به سوي مديريت محيط زيستي فعاليت هاي صنعتي برداشته شد. تدوين و انتشار استانداردهاي طراحي و استقرار سيستم هاي مديريت محيط زيستي از جمله گام هاي عملي براي نيل سازمان هاي صنعتي به بهبود عملكرد محيط زيستي به شمار مي رود. در حال حاضر، استانداردهاي ايزو 14000 فراگيرترين استاندارد سيستم هاي مديريت محيط زيستي به حساب مي آيد. براساس اشاره صريح اين استاندارد، موفقيت سيستم مديريت محيط زيستي به تعهد تمامي كاركنان در كليه سطوح و امور سازماني بستگي دارد. به بيان ديگر، اين استانداردها رويكرد مشاركتي به مديريت عملكرد محيط زيستي سازمان ها را توصيه مي کنند. شركت ايران خودرو، به عنوان بزرگترين شركت خودروساز كشور، با تشخيص ضرورت احراز استانداردهاي بين المللي محيط زيست و با هدف بهبود عملكرد محيط زيستي خود و نيز تامين ابزارهاي تعيين كننده براي حضور در بازارهاي جهاني در تاريخ 28/3/1378 تصميم به طراحي و استقرار سيستم مديريت محيط زيستي بر مبناي استانداردهاي ايزو 14001 گرفت و سرانجام در تاريخ 19/9/1380 موفق به اخذ گواهينامه ايزو 14001 شد. در خط مشي محيط زيستي شركت ايران خودرو اعلام شده است كه فرهنگ سازي و جلب مشاركت كاركنان به منظور كاهش آلودگي هاي محيط زيستي همواره در دستور كار شركت قرار دارد. تاكنون، اين شركت تلاش کرده است تا با برنامه ريزي و اجراي اقدامات گوناگون فرهنگي و آموزشي بر تعهد مذكور در خط مشي محيط زيستي خود جامه عمل بپوشاند. با وجود اين، نتايج مميزي هاي داخلي سيستم مديريت محيط زيستي شركت بيانگر آن است كه سطح فرهنگ محيط زيستي و مشاركت كاركنان در مديريت عملكرد محيط زيستي شركت با خواسته هاي استاندارد ايزو 14001 مطابقت ندارد. از اين رو، تحقيق حاضر با هدف شناسايي موانع مشاركت كاركنان در سيستم مديريت محيط زيستي اين شركت انجام گرديد تا راهكارهاي مناسب براي رفع موانع ياد شده جست و جو كردند. يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهند كه سطح پايين فرهنگ سازماني، تعهد، توانايي و شناخت كاركنان، تباين ميان ارزش هاي سازمان و ارزش هاي كاركنان، عدم رضايت شغلي آنان و سبك سنتي مديريت سازمان، از مهم ترين موانع مشاركت كاركنان شركت ايران خودرو در سيستم مديريت محيط زيستي آن به شمار مي رود. در پايان، پيشنهادهايي براي رفع موانع شناسايي شده ارايه شده است.
بسياري از روشها و ابزارهاي برنامه ريزي شهري و محيط زيست براي حصول شهرها و محلاتي پايدارتر به سوي تهيه طرحها در مقياس محلي گرايش يافته اند. علاوه بر اين، از آنجاييكه فعاليت هاي جوامع تاثيرات مستقيمي بر محيط زيست دارد، بسياري از ديدگاههاي برنامه ريزي بر اين باور هستند كه تدوين طرح ها و برنامه هاي خوب با استفاده از مشاركت جامعه محلي امكان پذير مي گردد. اما بايد ديد كه جامعه چگونه مي تواند در جهت تامين هر دو نيازهاي انساني و محيط زيستي فعال شود. در دو دهه اخير«طرح هاي محيط زيستي محلي» به عنوان يكي از كارآمدترين ابزارها براي تامين چنين نيازهايي ِشناخته شده است. البته بايد توجه داشت كه مداخله مردم در چنين فرايندي، حداقل در شرايط پيچيده شهرهاي امروز، به صورت خود به خودي به وقوع نخواهد پيوست. بلكه فعال ترين نوع مشاركت مردم در برنامه ريزي در جوامعي ديده مي شود كه فرايند و شيوه هاي مداخله آنها در تدوين طرح ها مورد توجه قرار گرفته و به دقت سازمان دهي شده باشد. از سوي ديگر يك طرح محيط زيستي محلي مثل هر طرح ديگري تا زماني كه اجرا نشود نمي تواند به اهداف خود دست يابد. اين نكته مانع ديگري را براي ايجاد شهرهاي پايدار پيش مي آورد كه عبارت است از فقدان يك روش كاملا مدون براي اجراي طرح ها. بنابراين، در اين تحقيق تلاش شده است تا روش شناسي نسبتا جامعي براي تهيه و اجراي «طرح هاي محيط زيستي محلي مشاركتي» شناسايي و تدوين گردد. روش شناسي مورد نظر از طريق تجزيه و تحليل و مقايسه چنين تجربياتي در ساير كشورها حاصل شده است. اولين و مهمترين اصل در اين روش شناسي عبارت از تاسيس يك سازمان مستقل و قدرتمند محلي در هر محله يا شهر كوچك متشكل از انواع گروههاي ذينفع است، تا مستقيما در هدايت تغييرات محيط زندگي خود نقش داشته باشند. با ايجاد چنين سازماني تمامي مراحل و گامهاي بعدي تهيه و اجراي طرح هاي اجرايي مشاركتي در قالب ساختار سازمان و با استفاده از اعضا آن انجام خواهد شد.