0

بانک مقالات علوم محیطی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 1 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):1-8.
 
مقايسه روش‌ هاي مرتبه بالاي MPDATA و تفاضل محدود فشرده در دقت مدل ‌سازي انتشار آلودگي هوا
 
اشرفي خسرو*
 
* گروه مهندسي محيط زيست، دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

در اين مقاله روش هاي مرتبه بالاي MPDATA و روش تفاضل محدود فشرده (CFDM) به معادله فرا رفت يک و دو بعدي براي کاربرد در مدل سازي انتشار آلودگي هوا، استفاده مي كنند. روش هاي MPDATA، پخش ايجاد شده توسط روش پادبادسو را با اضافه كردن جمله ضد پخش خنثي مي کنند که به اين طريق دقت روش بالا مي رود، در صورتي که در روش هاي فشرده خود روش ذاتا به دليل لحاظ کردن رابطه ضمني بين مشتق تابع و خود تابع از دقت بالايي برخوردار است. در اين تحقيق شبيه سازي معادله فرا رفت در حالت يک بعدي در شبکه هاي 11، 21، 41، 81، 161، 321 و 641 نقطه اي و در حالت دو بعدي در شبکه هاي 11×11، 21×21، 41×41، 81×81، 161×161 و 321×321 براي روش MPDATA و در شبکه هاي 11×11، 21×21، 41×41 و 81×81 براي روش فشرده انجام شده است. با انجام اين شبيه سازي دو نکته اساسي مورد مطالعه قرار گرفته است. اول اين که دقت اين دو روش در شبيه سازي معادله فرا رفت ارزيابي شده است. به طوري که در حالت يک بعدي دقت شبکه 641 نقطه اي روش MPDATA با دقت شبکه 161 نقطه اي روش فشرده براي هر دو خطاي مطلق نسبي و خطاي RMS نسبي تقريبا برابر است. در حالت دو بعدي خطاي شبکه 321×321 روش MPDATA معادل خطاي شبکه 41×41 روش فشرده است. اين موضوع دقت بيشتر روش فشرده را نشان مي دهد. نکته دوم در اين شبيه سازي، زمان محاسبات است. زمان محاسبات روش فشرده بمراتب بيشتر از روش MPDATA به دست آمده است، به طوري که در حالت يک بعدي اين زمان به طور ميانگين (در شبکه هاي مختلف) براي روش فشرده 333 برابر روش MPDATA است و در حالت دو بعدي اين عدد به مقدار 306 برابر مي رسد.

 
كليد واژه: روش‌ هاي مرتبه بالاي MPDATA، روش ‌هاي مرتبه بالاي تفاضل محدود فشرده، معادله فرا رفت، مدل‌ ساي انتشار آلودگي هوا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 3 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):17-24.
 
بررسي سينتيك و ايزوترم جذب بيولوژيكي نيكل از محلول آبي با استفاده از بايوساليد
 
عظيمي علي اكبر,فولادي فرد رضا*,نبي بيدهندي غلامرضا
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

نيکل از فلزات سنگيني است که به صورت گسترده اي در آلياژها، پيگمان ها، صنايع آبکاري و صنايع توليد باتري استفاده مي شود. روش هاي معمولي براي حذف فلزات سنگين از چنين پساب هايي؛ رسوب دهي شيميايي به صورت هيدروكسيد، يا سولفيد و تعويض يوني است كه اين روش ها علاوه بر هزينه بالا كه باعث خودداري صاحبان صنايع از كاربرد چنين روش هايي مي شود، مشكل توليد لجن حاصل از رسوبات شيميايي را نيز به دنبال دارند. استفاده از جاذب هاي بيولوژيك در حذف آلاينده هاي خطرناكي مانند فلزات سنگين به علت كاهش معضل لجن، صرفه اقتصادي، كارايي بالا و سازگاري با محيط زيست بسيار مورد توجه واقع شده است. در اين تحقيق جذب فلز نيكل توسط بايوساليد حاصل از تصفيه فاضلاب شهري در رآكتور ناپيوسته مورد مطالعه قرار گرفت. پيش تصفيه بايوساليد شامل خشك سازي، خردسازي و دانه بندي بين مش 50 تا 120 بوده است. سينتيك جذب نيكل از مدل درجه دوم كاذب پيروي كرده و زمان تعادل جذب آن را مي توان معادل دو ساعت در نظر گرفت. ميزان اختلاط بهينه در سيستم جذب 150 الي 250 دور بر دقيقه به دست آمد. افزايش pH موجب افزايش جذب شده و افزايش جذب چشمگيري در بازه سه الي چهار مشاهده شد؛ همچنين پايين آوردن pH موجب کاهش جذب شده و مي توان pH واجذبي را زير دو عنوان کرد. حذف فلز صورت نگرفته که مي توان به عنوان نتايج مدل سازي جذب، پيروي مطلوب جذب نيكل از مدل لانگموير را نشان داده و حداكثر ظرفيت جذب نيكل (qmax) توسط بايوساليد 0.195 ميلي مول بر گرم بايوساليد خشك (11.442 ميلي گرم بر گرم) برآورد شده و ثابت لانگموير 0.238 ,(Kd) ميلي مول برليتر (13.96 ميلي گرم بر ليتر) به دست آمد.

 
كليد واژه: جذب بيولوژيكي، نيكل، بايوساليد، سينتيك جذب، ايزوترم جذب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 2 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):9-16.
 
بررسي تصاعد گازهاي گلخانه ‏اي CO2 و CH4 از خاک ‌هاي زير کشت برنج و گندم در منطقه آب تيمور
 
زلقي رويا*,لندي احمد,عامري خواه هادي
 
* دانشکده کشاورزي، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

با توجه به افزايش دماي کره زمين طي سال هاي اخير و عزم جامعه جهاني براي کاهش انتشار گاز هاي گلخانه ‏اي به جو، در اين تحقيق نيروي برخي از اراضي کشاورزي از نظر ميزان تصاعد، يا جذب گازهاي گلخانه‏اي CO2 و CH4 بررسي شد. برنج و گندم به ‌عنوان دو غله راهبردي کشور براي اين منظور انتخاب شدند و ميزان هدر رفت کربن به فرم گاز هاي گلخانه‏ اي از خاک‌ هاي زير کشت اين دو محصول، در منطقه آب تيمور در جنوب اهواز با روش اتاقک بسته و با استفاده از گاز کروماتوگرافي اندازه‌ گيري شد. نتايج، نشان‌ دهنده تصاعد CH4 در شرايط غير هوازي کشت برنج است و مزرعه برنج توليد‌ کننده  CH4 با متوسط تصاعد 2.22 ميلي گرم کربن بر متر مربع در روز به صورت متان است. تصاعد متان در پايان دوره رشد برنج در مهر ماه به حداکثر مقدار خود مي‏ رسد که به دليل تداوم شرايط غرقاب در خاک و افزايش فعاليت باکتري‌ هاي بي ‌هوازي توليد کننده متان است. در حالي ‌که مزرعه گندم جذب کننده CH4 جوي با متوسط 0.11 ميلي گرم بر متر مربع در روز است، که علت آن وجود شرايط هوازي در خاک و فعاليت باکتري‌ هاي اکسيد کننده متان و در نتيجه مصرف متان جوي است. تصاعد CO2 در هر دو مزرعه در نيمه دوم سال افزايش يافت و رابطه مستقيمي با حضور گياه در مزرعه، تجزيه بقاياي آلي و دماي محيط دارد. 

 
كليد واژه: گاز گلخانه ‏اي، مزرعه برنج، مزرعه گندم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 4 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):25-30.
 
پيش ‌بيني‌ هفتگي زباله توليدي با استفاده از مدل ترکيبي شبکه عصبي و تبديل موجک
 
نوري روح اله*,عبدلي محمدعلي,فرخ نيا اشكان,قائمي آلاله
 
* دانشگاه تهران
 
 

پيش بيني كميت توليد، نقشي اساسي در بهينه سازي و برنامه ريزي سيستم مديريت مواد زايد جامد شهري دارد. اما به دليل طبيعت ناهمگون و تاثير عوامل متنوع و خارج از کنترل بر توليد، همواره با مشکلات زيادي همراه بوده است. شبکه عصبي مصنوعي اخيرا در بسياري از کاربرد هاي مهندسي نظير مهندسي محيط زيست به عنوان ابزاري قدرتمند در مدل سازي مورد توجه قرار گرفته است. در اين تحقيق با توجه به ديناميک و پيچيده بودن سيستم مديريت مواد زايد جامد، از مدل ترکيبي شبکه عصبي مصنوعي با تابع آموزش لونبرگ - مارکويت و تبديل موجک (مدل عصبي – موجکي) براي پيش بيني کميت توليد هفتگي در شهر تهران استفاده شده است. براي اين منظور از مجموعه زماني توليد اين شهر در فاصله زماني سالهاي 1380 تا سه ماهه نخست 1385 كه به صورت هفتگي مرتب شده بودند، استفاده شد. بعد از آموزش و تست مدل هاي شبکه عصبي و شبکه عصبي - موجکي نتايج اين مدل ها با يکديگر مورد مقايسه قرار گرفت. نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان مي دهد که استفاده از تبديل موجک در پيش پردازش متغير هاي ورودي، تاثير مثبتي در پيش بيني ميزان توليد هفتگي در اين شهر ايجاد کرده، به طوري که موجب افزايش چشمگيري در دقت محاسبات مدل شده است. اين بهبود در مورد ضريب همبستگي مدل ها (R2) در مرحله صحت سنجي، از 0.5 در مدل شبکه عصبي به 0.9 در مدل شبکه عصبي - موجکي است. همچنين معيار قدر مطلق ميانگين خطاي نسبي نيز در مدل شبکه عصبي از 5.99 درصد به 1.92 درصد در مدل شبکه عصبي - موجکي کاهش پيدا کرده است.

 
كليد واژه: پيش ‌بيني هفتگي توليد، شبکه عصبي مصنوعي، شبکه عصبي، موجكي، تهران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 5 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):31-40.
 
مقايسه تجزيه پذيري زيستي 3 پراكنده ساز نفتي و بررسي توانايي هر يک از آنها در تجزيه نفت خام در آبهاي سواحل جزيره سيري - خليج فارس
 
ذوالفقاري باغبادراني آزاده*,امتيازجو مژگان,مهرابيان صديقه,فرخاني داريوش,حسيني سيدمحسن
 
* دانشکده علوم، دانشگاه آزاد، واحد تهران شمال
 
 

روش‌ هاي بسياري براي حذف لكه‌ هاي نفتي از آب استفاده شده‌ اند. اصلاح شيميايي با استفاده از عوامل پراكنده ‌ساز عمده‌‌ ترين روش پاك‌ سازي مورد استفاده است، چون باعث معلق‌ سازي ذرات نفتي گشته و تاثيري مثبت بر تجزيه زيستي نفت‌ خام مي ‌گذارد. بسياري از انواع پراکنده‌ سازها داراي مشكل سمي ‌بودن، يا عدم تجزيه‌ پذيري‌ زيستي ‌‌اند. در اين پروژه، به مقايسه اثر بخشي و ميزان تجزيه ‌پذيري دو پراكنده ساز پارس 1 و پارس 2 (ساخته شده به وسيله پژوهشگاه شركت نفت فلات ‌قاره ايران) با پراكنده‌ ساز گملن  (Gamlen OD 4000)پرداخته ‌ايم، تا بتوانيم موثرترين و تجزيه ‌پذير ترين پراكنده ‌ساز را براي جزيره سيري انتخاب كنيم. در درياي جزيره سيري از 8 ايستگاه با طول و عرض جغرافيايي مختلف نمونه ‌برداري به‌ عمل ‌آمد و به کمک روش ‌هاي معمول ميکروبيولوژي و تحت شرايط استريل، ميکروارگانيسم‌ ها جدا سازي و خالص‌ سازي شد. سپس با استفاده از روش تعبيه چاهک توانايي رشد باکتري ‌ها و قارچ‌ هاي جدا شده، در حضور سه پراکنده‌ ساز گملن، پارس 1، پارس 2  و ترکيب اين سه پراکنده‌ ساز با نفت تعيين شد. سپس به منظور تعيين مقدار رشد ميکرو ارگانيسم و ميزان استفاده آنها از نفت و پراکنده ‌سازهاي مذکور به عنوان يگانه منبع کربن، ميزان جذب آنها در حضور مواد مذکور به ‌وسيله دستگاه اسپکتروفتومتر در طول مدت 28 روز سنجيده شد. در آخر، به منظور تعيين عملكرد جمعيت كل ميكروارگانيسم‌ هاي 8 ايستگاه نمونه‌ برداري شده، نسبت به پراكنده‌ ساز‌هاي مذکور و تركيب آنها با نفت، BOD و COD، کل جمعيت ميكروارگانيسم‌ هاي رشد يافته هر 8 ايستگاه نمونه‌ برداري‌ شده اندازه ‌گيري شد. نتايج آزمون نشان داد كه بيشترين رشد در حضور پراكنده‌ سازهاي پارس 1 و پارس 2 و تركيب آنها با نفت صورت گرفته است. نتايج به‌ دست ‌آمده از آزمون BOD و COD نيز نشان داد كه بالاترين ميزان BOD و COD در بين سه پراكنده‌ ساز، مربوط به پراكنده‌ ساز پارس 1 است و از بين تركيب سه پراکنده ‌ساز مذکور با نفت، تركيب نفت + پارس 2 و پس از آن تركيب نفت + پارس 1 به ترتيب بالاترين ميزان BOD و COD را دارند. كليه نتايج به‌ دست ‌آمده نشان داد كه دو پراكنده ‌ساز پارس.1 و پارس 2 كه ساخته شده توسط شركت نفت فلات ‌قاره‌ ايران هستند، در تجزيه ‌زيستي نفت‌ خام جزيره سيري موثر تر و تجزيه‌ پذيرتر از پراکنده‌ ساز گملن هستند. 

 
كليد واژه: جزيره سيري، پرکنده ساز، نفت خام، تجزيه زيستي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 6 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):41-52.
 
مطالعه آلودگي خاك هاي محدوده شهر كرمان به ‌وسيله عناصر کمياب سمي با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافيايي (GIS)
 
حمزه محمدعلي*,حسن زاده رضا
 
* دانشگاه شهيد باهنر کرمان، مرکز بين المللي علوم و تکنولوژي پيشرفته و علوم محيطي
 
 

مطالعه تغييرات غلظت و ميزان آلودگي انساني در مقياس ناحيه اي به وسيله عناصر کمياب سمي در خاك، مبحثي مهم براي برنامه ريزي هاي زيست محيطي در مناطق شهري است. در تحقيق انجام شده سنگ ها، رسوبات و خاك هاي محدوده شهري كرمان براي تعيين ميزان آلودگي عناصر جرئي به وسيله فعاليت هاي انساني مورد بررسي قرار گرفت. براي اين كار 37 عدد نمونه جمع آوري شد و به وسيله طيف سنج جرمي پلاسمايي، غلظت 29 عنصر در آنها اندازه گيري شد. اين غلظت ها با مقادير استاندارد زيست محيطي مقايسه شد. نتايج به دست آمده نشان داد كه سنگ هاي آهكي نزديك شهر كرمان به طور نسبي داراي غلظت كم عناصر کمياب بودند كه در حد غلظت طبيعي اين عناصر در سنگ هاست. خاك هاي شهر كرمان به طور ناهنجار در برخي عناصر كمياب افزايش غلظت نشان دادند. بسياري از نمونه هاي خاك داراي مقادير عناصر کمياب بيش از عيار طبيعي بودند كه مبين ورود آلودگي هاي انساني مربوط به اين عناصر است. اين افزايش غلظت بسيار بيشتر از اثر سنگ و رسوبات در تامين اين عناصر است. افزايش تجمع اين آلاينده ها، در اثر رشد سريع حمل و نقل و همچنين فعاليت هاي اقتصادي و صنعتي در محيط زيست شهري كرمان است. به نظر مي رسد كه عواملي مانند حمل و نقل و گرد و غبار عامل ايجاد غلظت بالاي عناصري مانند سرب و مس در خاك شهر كرمان هستند. همچنين نتايج به دست آمده نشان دهنده غلظت بالاي سرب (بيش از 1000 ميلي گرم بر کيلوگرم) و مس (بيش از 700 گرم بر کيلوگرم) در برخي نمونه هاي خاك و رسوب هستند. آلوده ترين نقاط شناسايي شده، شامل خاك هاي نزديك واحدهاي باطري سازي، تعويض روغني و نقاشي اتومبيل (بيش از 5000 گرم بر کيلوگرم سرب) بودند. برخي عناصر ديگر مانند بيسموت، کادميوم، كبالت، جيوه، منگنز، توريم و اورانيم، داراي هيچ گونه آلودگي در اين منطقه نبودند. در اين تحقيق همچنين نقشه ژئوشيميايي برخي عناصر كمياب در نمونه هاي سنگ، خاك و رسوبات به وسيله فناوري سامانه اطلاعات جغرافيايي (GIS) تهيه شد. نقشه هاي ژئوشيميايي افزايش غلظت برخي عناصر داراي توان بالقوه مسموميت زايي از حاشيه به سمت مركز شهر كرمان را نشان دادند.

 
كليد واژه: عناصر کمياب سمي، سامانه اطلاعات جغرافيايي، آلودگي، کرمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 7 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):53-60.
 
ارزيابي ريسک سايت ‌هاي صنعتي منطقه عسلويه با استفاده از فرايند تحليل سلسله مراتبي به كمك سامانه اطلاعات جغرافيايي
 
جعفري حميدرضا,نژادي اطهره*,عبيري جهرمي امين
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس (منطقه عسلويه) در جنوبي ترين ناحيه مرکزي ايران و در حاشيه خليج فارس واقع است. منطقه عسلويه تلفيقي از تعدادي صنايع پالايشگاهي و سايت هاي ساخت و ساز صنايع پالايشگاهي و پتروشيمي است و به دليل بهره برداري از صنايع مختلف در اين منطقه، لزوم شناخت و طبقه بندي ريسک خطرهاي عمده که مي تواند منطقه را تحت تاثير قرار دهد، حايز اهميت است. شبيه سازي ريسک يکي از کاربردي ترين روش ها در مکاندار کردن و ارزيابي ريسک محسوب مي شود. در اين مقاله سعي شده که با شناسايي خطرهاي عمده در تعدادي از کاربري هاي منطقه و استفاده از روش محاسبه ريسک نيمه کمي و تعيين بازه هاي مناسب، رتبه بندي ريسک انجام شود. به طوري که ريسک حوادث آتش سوزي، نشت گاز، گازهاي سمي و انفجار در هر کاربري، به صورت نيمه کمي، تعيين شده و توسط نرم افزار GIS شبيه سازي شده است، سپس با استفاده از فرايند تحليل سلسله مراتبي؛ مقايسه دو به دوي ريسک ها و استفاده از روش تکنيک بردار ويژه، وزن نسبي ريسک هاي مختلف محاسبه شده است. همچنين ريسک کلي که حاصل انباشت کليه ريسک ها در هر کاربري است با اثر دادن وزن نسبي هر ريسک در عدد ريسک، تعيين شده و توسط نرم افزار GIS شبيه سازي شده است. نتايج اين مقاله نشان داد که ارزيابي ريسک نيمه کمي ريسک با استفاده از ضرايب تعديل ريسک، مي تواند به عنوان حالتي بهينه، شرايط را براي برنامه ريزي احتياط آميز و پيشگيرانه مهيا سازد. همچنين مديران مي توانند با توجه به رتبه بندي ريسک ها و استفاده از نقشه هاي هم مقياس با نقشه هاي رتبه بندي ريسک به مديريت و اولويت بندي اقدامات کنترلي و اصلاحي در هر سايت بپردازند.

 
كليد واژه: ارزيابي ريسک، منطقه صنعتي عسلويه، تحليل سلسله مراتبي، تکنيک بردار ويژه، رتبه بندي ريسك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 8 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):61-72.
 
تنوع زيست ‌محيطي و رشد اقتصادي: تحليل مقطعي کشوري (با تاکيد بر کشورهاي در حال توسعه)
 
زيبايي منصور*,شيخ زين الدين آذر
 
* گروه اقتصاد کشاورزي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه شيراز
 
 

در اين مطالعه رابطه ميان تنوع زيست محيطي و رشد اقتصادي با استفاده از شاخص هاي تنوع گونه ها و درآمد سرانه به عنوان نماينده تنوع زيست محيطي و رشد اقتصادي بررسي شد. همچنين آثار ارزش افزوده بخش كشاورزي به صورت درصدي از توليد ناخالص داخلي، شاخص آزادي تجارت، نرخ مبادله، جمعيت، درصد اراضي تخصيص يافته به بخش كشاورزي، اراضي محافظت شده و متغير اقليم بر تنوع زيست محيطي مطالعه شد. داده هاي مقطع عرضي متغيرهاي فوق براي 121 كشور در سال 2002 از سايت بانك جهاني و فائو به دست آمد. نتايج نشان داد كه متغيرهاي اقتصادي نظير رشد اقتصادي، ارزش افزوده بخش كشاورزي، شاخص آزادي تجارت و نرخ مبادله داراي اثر منفي معني دار بر تنوع زيست محيطي هستند. علامت مورد انتظار جمعيت به دست نيامد اما اراضي محافظت شده، اثر مثبت و معني داري بر تنوع زيست محيطي دارد. در نهايت اين كه منحني زيست محيطي كوزنتس (EKC) براي كشورهاي توسعه يافته مشاهده شد، اما براي كشورهاي در حال توسعه مشاهده نشد. از آنجا كه EKC ناظر بر اين مفهوم است كه آثار منفي محيط زيستي در رابطه با رشد اقتصادي به يك سطح حداكثر مي رسد و پس از آن شروع به كاهش مي كند، بنابراين وجود چنين رابطه اي براي كشورهاي توسعه يافته، اين ديدگاه را حمايت مي كند كه كشورهاي مذكور با رشد اقتصادي، محيط زيست بهتر و پاك تري را تجربه خواهند كرد. اما به دليل فقدان EKC در كشورهاي در حال توسعه، به منظور بهبود تنوع زيستي، مي بايد سياست هاي محيط زيستي به كار گرفته شود و به ايجاد و توسعه نهادها و سياست هاي كلان مناسب كه امكان لحاظ كردن ارزش هاي محيط زيستي را در فرايند تصميم سازي ممكن مي سازد، نياز است.

 
كليد واژه: تنوع گونه ‌ها، تنوع زيست محيطي، رشد اقتصادي، منحني زيست محيطي كوزنتس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 9 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):73-82.
 
کيفيت سيلاب شهري و رسوبات حاوي فلزات سنگين در حوضچه تزريق شهر شيراز و بررسي عملکرد مواد جاذب براي کاهش آلودگي
 
پروين نيا محمد*,رخشنده رو غلام رضا,منجمي پرويز
 
* بخش مهندسي عمران و محيط زيست، دانشگاه ياسوج
 
 

فلزات سنگين يكي از مهم ترين آلودگي هاي محيط زيست محسوب مي شوند و به صورت محلول و جذب شده به مواد معلق در سيلاب هاي شهري و حوضچه هاي تزريق سيلاب شهري وجود دارند. در اين مقاله به بررسي فلزات سنگين در سيلاب و رسوبات حوضچه تزريق سيلاب در شهر شيراز پرداخته شده است. نتايج اين تحقيق مبين آلودگي هاي مختلف سيلاب شهري از جمله فلزات سنگين است که به صورت محلول غلظت پاييني دارند و بيشتر آنها به مواد معلق جذب مي شوند و انتقال مي يابند. بر اساس نتايج، فلز آهن بين 95 تا 100، فلز مس بين 91 تا 100، فلز روي بين 79 تا 100 و منگنز بين 47 تا 100 درصد جذب مواد معلق سيلاب شده اند. فلزات سنگين روي، آهن و مس در رسوبات کف حوضچه نيز وجود داشته که وجود آنها در لايه هاي پايين تر نشان دهنده آن است که اين فلزات به سمت لايه هاي زيرين حرکت کرده اند و اين در حالي است که قدرت جذب لايه هاي بالايي هنوز وجود دارد. براي کاهش آلودگي سيلاب، آزمايش هاي مختلف جذب به صورت ناپيوسته در مقياس آزمايشگاهي بر روي مواد جاذب ارزان قيمت مثل انواع خاک اره، خاکستر و ماسه انجام شده است. فلز روي به علت داشتن بيشترين حرکت در خاک انتخاب و pH بهينه براي حداکثر جذب آن به دست آمد. حذف کل مواد محلول با خاک اره نشان مي دهد که حداکثر جذب، مربوط به 20 گرم بر ليتر ماده جاذب و به ميزان 39 درصد است همچنين حداکثر حذف مواد معلق نيز 80 درصد و مربوط به 10 گرم در ليتر خاک اره است. بنابراين براي حفظ منابع آب هاي زير زميني در زير حوضچه هاي تزريق و رسيدن به خواسته ها و اهداف مديريت کيفيت آب، مي توان سيستم هاي جذب آلودگي را با مواد جاذب ارزان قيمت قبل از حوضچه ها و با استفاده از اطلاعات کيفيت سيلاب منطقه اي، طراحي كرد.

 
كليد واژه: سيلاب شهري، جذب، فلزات سنگين، تصفيه، احيا، شيراز، شستشوي اوليه، خاک اره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 10 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):83-88.
 
ارزيابي امکان توسعه نيروگاه هاي زمين ‌گرمايي از ديدگاه اقتصاد محيط زيست
 
اكرمي عطيه*,صادقي مهدي
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران شمال
 
 

در بخش توليد برق، محدوديت منابع سرمايه گذاري و محيط زيست از جمله مسايل مهمي اند كه اين فرايند را تحت تاثير قرار مي دهند. حداقل كردن هزينه و آثار مخرب محيط زيست همواره مورد توجه متخصصان بوده و خواهد بود. جدي بودن مساله حفاظت از محيط زيست و همچنين امنيت انرژي الكتريسيته موجب شده كه فرايند توليد برق توسط نيروگاه هاي زمين گرمايي مورد تاكيد قرار گيرد. بديهي است منابع لازم براي سرمايه گذاري در كشور ما مسايل زيست محيطي را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. حال سوال اساسي اين است كه آيا امكان جايگزيني نيروگاه هاي فسيلي به وسيله نيروگاه هاي زمين گرمايي وجود دارد، يا حداقل در آينده وجود خواهد داشت؟ اين مقاله سعي دارد با توجه به بالا بودن هزينه هاي توليد برق توسط نيروگاه هاي زمين گرمايي در كشور و با توجه به وضعيت هزينه هاي توليد برق، با در نظر گرفتن هزينه هاي اجتماعي به بررسي اقتصادي موضوع مزبور بپردازد. در اين بررسي ابتدا هزينه تمام شده توليد برق به ازاي هر كيلو وات ساعت در هر يك از نيروگاه هاي توليد برق محاسبه شده، سپس با توجه به انتشار آلاينده ها و گازهاي گلخانه اي از نيروگاه هاي فسيلي و منظور كردن هزينه هاي خارجي تحميل شده، ارزيابي لازم صورت گرفته است. در نهايت مشخص شده است که، توليد برق توسط نيروگاه هاي زمين گرمايي در مقايسه با نيروگاه هاي فسيلي در سناريو هاي 1 و 2 از نظر اقتصادي توجيه پذير نيستند، اين امر در سناريوي 3 قابل تامل است و در سناريو هاي 4 و 5 مقرون به صرفه اقتصادي است. در آخر به نظر مي رسد، با توجه به افزايش تقاضاي برق و محدوديت منابع فسيلي و بالا بودن ميزان آلودگي حاصل از اين منابع، استفاده از انرژي حاصل از نيروگاه هاي فسيلي بر اساس سناريو هاي 1 و 2. نيز، در آينده اي نه چندان دور، توجيه اقتصادي نداشته باشد.

 
كليد واژه: نيروگاه برق زمين ‌گرمايي، هزينه‌ تمام شده، هزينه ‌هاي خارجي، هزينه ‌هاي اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 

 12 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):105-116.
 
تحليل آماري- فضايي نماگر‌هاي توسعه فضاي سبز شهري (مطالعه موردي: مناطق شهري اصفهان)
 
زنگي آبادي علي*,رخشاني نسب حميدرضا
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

امروزه شهرها، بويژه شهرهاي بزرگ با مشکلات فراواني از جمله آلودگي هوا، آلودگي صوتي و ... مواجه هستند. از اين رو انسان شهرنشين و آگاه عصر حاضر به گونه اي آگاهانه به پارک ها و تفرجگاه هاي شهري روي مي آورد تا لحظاتي دور از هياهوي شهرها و غوغاهاي درون آن، به سر برد. بر اين اساس، توجه به پارک ها و فضاهاي سبز شهري و شناخت نارسايي هاي فضايي آنها، به منظور استفاده مطلوب شهروندان حايز اهميت فراواني است. هدف اين پژوهش، شناخت عدم تعادل حاکم بر فضاي سبز مناطق يازده گانه اصفهان است. روش پژوهش «قياسي، توصيفي و تحليلي» است که با ترکيب 10 نماگر و استخراج 7 نماگر موثر بر توسعه فضاي سبز اصفهان، با بهره گيري از نرم افزارهاي Arc View و SPSS صورت گرفته است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد که به لحاظ توسعه فضاي سبز شهري مناطق 6 ، 9، 4 ، 8 و 5 در سطح بالا (فراسبز)، مناطق 11 و 2 در سطح متوسط (ميان سبز) و ساير مناطق شهر اصفهان در پايين ترين سطح (فروسبز) قرار دارند. مدل رگرسيون چند متغيره، وجود رابطه خطي و معنادار ميان نماگرهاي پژوهش را تاييد مي كند. بر اين اساس پيشنهاد مي شود، به ترتيب نماگرهاي «نسبت فضاي سبز به جمعيت»، «نسبت فضاي سبز به وسعت مناطق»، «پايداري فضاي سبز»، «زيباسازي فضاي سبز»، «تراکم درخت در واحد سطح»، «نماگر پارک ها و فضا هاي تفريحي» و «نماگر رشد فضاي سبز» براي مناطق فروسبز، ميان سبز و فراسبز در اولويت توسعه فضايي قرار گيرند.

 
كليد واژه: تحليل آماري- فضايي، توسعه فضايي، سطوح توسعه، فضاي سبز، نابرابري فضايي، مناطق يازده گانه اصفهان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 11 : محيط شناسي بهار 1388; 35(49):89-104.
 
مطالعه رستني هاي بيوتوپ ‌هاي شهر بابل از ديدگاه اكولوژي شهري
 
نقي نژاد عليرضا*,شاهسواري عباس,جهانيان توران
 
* دانشکده علوم ،دانشگاه مازندران، بابلسر
 
 

بيوتوپ‌ ها زيستگاه هاي مهمي براي گياهان و جانوران گوناگون در يک شهر هستند. امروزه شناخت بيوتوپ‌ ها، آگاهي از شرايط اکولوژيکي و پراکندگي آنها در شهرها، بررسي و شناخت گياهان و جانوران ساکن در آنها براي حفظ محيط زندگي اين موجودات لازم و ضروري است. اين تحقيق در شهر بابل، از شهرهاي مركزي استان مازندران انجام شده است. مساحت اين شهر حدود 180 کيلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دريا 2- متر است. پس از بررسي فلوريستيکي در برخي بيوتوپ‌ هاي شهر بابل 163 گونه گياهي در 37 تيره و 119 جنس شناسايي شد. تيره‌ هاي گندميان (Poaceae) با 32 گونه، کاسني (Asteraceae) با 21 گونه، شب بو (Brassicaceae) با 12 گونه، پروانه آسا (Papilionaceae) با 11 گونه و نعناع (Lamiaceae) با 9 گونه به ترتيب غني‌ ترين تيره‌ هاي گياهي منطقه مورد مطالعه را تشکيل مي ‌دهند. بيشترين اشکال زيستي مشاهده شده در منطقه شامل تروفيت ‌ها و همي ‌کريپتوفيت‌ ها هستند که ميزان تروفيت‌ ها و همي کريپتوفيت ها با افزايش آثار آنتروپوژني به ترتيب رابطه مستقيم و معکوس دارد. درصد غالب گونه‌ هاي گياهي متعلق به چندين منطقه جغرافيايي است. بيوتوپ ‌هاي نيمه طبيعي داراي بيشترين تنوع گونه‌‌ اي و بيوتوپ‌ هايي با مديريت بسيار شديد و مداوم داراي کمترين تعداد گونه ‌ها هستند. از نظر همروبي غالب بيوتوپ‌ هاي مورد مطالعه در شهر بابل از نوع بيوتوپ‌ هايي با اثرات آنتروپوژني شديد و بسيار شديد انساني (H4,H5) هستند. بعلاوه بيوتوپ‌ هايي با آثار کم و متوسط انساني (H1,H2) داراي تنوع گونه اي بيشتري هستند. 

 
كليد واژه: اکولوژي شهري، تنوع زيستي، شکل زيستي، مطالعه فلوريستيکي، همروبي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 1 : محيط شناسي زمستان 1387; 34(48):0-0.
 
نمايه از شماره 41-48
 
توراني فرزانه*
 
 
 

از نمايه (Index) پيوست به سه شيوه مي توان بهره گرفت: 1- هرگاه به دنبال موضوع خاصي مثلا فاضلاب – تصفيه باشيم بعد از پيداکردن اين موضوع در متن اصلي نمايه که پر رنگ تر از بقيه مطالب آمده است مقالات زير آن را بررسي مي کنيم. اين موضوعات نمايه به ترتيب الفباي فارسي تنظيم شده است. 2- هرگاه به دنبال مقاله خاصي مثلا تغييرات زماني بارش ايران باشيم به بخش نمايه عنوان مقالات مراجعه مي کنيم. اين بخش به صورت الفبايي حرف به حرف ترتيب داده شده است و به راحتي مي توان به عنوان مقاله دست يافت. در اين مثال شماره 16 را مي بينيم که شماره بازيابي مقاله در متن نمايه است. شماره هاي بازيابي در گوشه سمت چپ پايين هر پيشينه (رکورد) با علامت * مشخص شده است. 3- هر گاه بخواهيم مقالاتي را که يک شخص خاص مثلا علي سعيدي در شماره هاي مختلف نشريه به چاپ رسانده بررسي کنيم، به نمايه پديدآورندگان که به صورت الفبايي حرف به حرف نام خانوادگي ترتيب داده شده است رجوع مي کنيم و بعد از پيدا کردن اسم ايشان شماره هاي بازيابي مقالات را که در اين مثال 18، 33، 185 است به خاطر سپرده و در متن اصلي به آن شماره ها مراجعه مي کنيم.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 10 خرداد 1391  8:57 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 2 : محيط شناسي زمستان 1387; 34(48):1-12.
 
مطالعه آزمايشگاهي جذب و انتقال كادميم در حضور بار بستر
 
مهدوي علي*,اميد محمدحسين,گنج علي محمدرضا
 
* دانشكده آب و خاك، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران
 
 

اثر متغيرهاي محيطي بر جذب فلزات سنگين به طور گسترده اي به وسيله آزمايش در راكتورها بررسي شده است. اما به دليل مكانيسم حركت رسوبات، اثرات متقابل بين آب، رسوب و فلزات سنگين در آنها با آنچه در شرايط طبيعي اتفاق مي افتد، متفاوت است. در اين مطالعه سينتيك جذب كادميم در يك كانال دايره اي و همچنين راكتورها بررسي شده و تغييرات غلظت كادميم با زمان در آب و رسوب اندازه گيري شد. در ضمن با استفاده از نتايج به دست آمده، اثر مشخصه هايي چون دما، شوري، pH، غلظت كادميم و غلظت رسوب بر جذب مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه راكتورها ميزان جذب نهايي و نرخ جذب را بيش از مقدار واقعي تخمين مي زنند. افزايش دما و غلظت كادميم سبب افزايش ميزان جذب در واحد جرم رسوب مي شود، اما با افزايش غلظت درصد كادميم حذف شده از محلول كاهش مي يابد. همچنين نتايج نشان داد كه افزايش غلظت رسوب سبب كاهش مقدار كادميم جذب شده در واحد جرم رسوب مي شود اما به هرحال ميزان كل كادميم حذف شده افزايش مي يابد. اگرچه تحقيقات قبلي نشان داده است كه pH بيش از 6 تاثير چنداني بر جذب ندارد، اما اين تحقيق نشان داد كه در شرايط آبراهه هاي طبيعي افزايش pH باعث رسوب كربنات كلسيم مي شود كه تاثير زيادي بر ميزان جذب نهايي و زمان رسيدن به تعادل دارد. بنابراين در مدلسازي انتقال و تبديل فلزات سنگين بايد جذب توسط كربنات كلسيم را در pH هاي مختلف در نظر گرفت.

 
كليد واژه: بار بستر، جذب، كانال دايره‌ اي، انتقال آلودگي، فلزات سنگين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 10 خرداد 1391  8:58 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 3 : محيط شناسي زمستان 1387; 34(48):13-20.
 
بررسي آب به حساب نيامده ناشي از عدم دقت کنتورهاي مشترکين
 
مهردادي ناصر,جلالي امين فرهاد,حق الهي علي*
 
* دانشكده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

آب به حساب نيامده اصطلاحي گمراه کننده است که در صنعت آب مورد استفاده قرار مي گيرد. آب به حساب نيامده آب اندازه گيري نشده اي است که در فواصل منابع توليد تا مشترکان به نوعي از دسترس خارج شده و براي شرکت هاي آب و فاضلاب ايجاد درآمد نمي کند. عدم دقت کنتورها، انشعابات غير قانوني و مصارف غيرمجاز، خطاي قرائت، نشت و سرريز از مخازن، نشت از لوله هاي شبکه توزيع، شکستگي لوله ها، مشکلات ناخواسته در فرايند هاي تصفيه آب، بد عمل کردن کنترل کننده هاي شبکه توزيع و برداشت آب از شيرهاي آتش نشاني مثال هايي از آب به حساب نيامده است. يکي از اجزاي اصلي آب به حساب نيـامده، عدم دقت کنتورها در تمام شبکه هاي توزيع آب شهري است. بواسطه عدم دقت کنتورها آب توسط مشترکان مصرف شده ولي پولي بابت آن پرداخت نمي شود. فاکتورهاي متعددي ممکن است موجب ايجاد عدم دقت در کنتورها شود که مهم ترين آنها عبارتند از: فرسايش زياد قطعات کنتور، درجه حرارت بالاي آب و محيط، خورندگي و مواد معلق در آب ورودي، تميز نبودن فيلتر، جنس نامرغوب چرخ دندها و نگهداري نامناسب کنتور در انبار. راهکـارهاي بررسي کنتورها در سيستم هاي آبرساني تست کنتورهاست. در اين تحقيق، منطقه اي از شهرستان ورامين با حدود 6000 اشتراک و 4500 کنتور سالم به عنوان پايلوت در نظر گرفته شد. 1 درصد کنتورهاي مشترکين به طور تصادفي انتخاب و مورد بررسي و تجزيه و تحليل آماري قرار گرفته و ميزان دقت کنتورهاي مشترکين محاسبه شد. نتايج به کل شهر تعميم داده شده و مقدار کل آب به حساب نيامده ناشي از خطاي کنتور مشترکين محاسبه شد. بر اسـاس نتايج به دست آمده عمـوما تعمير کنتورهاي آب مشترکين پس از سپري شدن عمر مفيد آن (در حدود 5 الي 6 سال) غير اقتصادي بوده و لازم است در صورتي که پس از تست، خطاي آن محرز شد با کنتور نو تعويض شود. در اين منطقه اکثر کنتورهاي تعويضي کنتور هاي تعميري هستند كه قبل از نصب کنتورهاي نو و تعميري بايد کنتورها در کارگاه تست مورد آزمايش قرار گرفته و در صورت غير استاندارد بودن مرجوع شود 87.5 درصد از کنتورهاي منطقه مورد مطالعه ايجاد تلفات غير فيزيکي مي کنند، 6.25 درصد در محدوده استاندارد قرار دارند و 6.25 درصد پول بيشتري به شرکت آب و فاضلاب پرداخت مي کنند. 

 
كليد واژه: آب به حساب نيامده، عدم دقت کنتور ها، ورامين، تجزيه و تحليل آماري، شبکه توزيع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 10 خرداد 1391  8:58 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها