0

بانک مقالات علوم محیطی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 4 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):33-44.
 
ارزيابي توان اكولوژيك جنگل هاي حوضه هاي آبخيز دوهزار و سه هزار شمال ايران با استفاده از GIS
 
اميري محمدجواد*,جلالي سيدغلامعلي,سلمان ماهيني عبدالرسول,حسيني سيدمحسن,آذري دهكردي فرود
 
* دانشگاه تربيت مدرس نور
 
 

اكوسيستم هاي جنگلي که طي زمان هاي متمادي به صورت فعلي درآمده اند نقش موثري در حفظ تعادل و برقراري موازنه طبيعت دارند و بهره گيري از اين منابع بايد با مطالعه دقيق خصوصيات رويشگاه و تعيين توان اكولوژيك آنها صورت پذيرد. ارزيابي سرزمين در واقع شامل پيش بيني يا سنجش كيفيت سرزمين براي كاربري خاص از نظر توليد، آسيب پذيري و نيازمندي هاي مديريت است كه اين سنجش با مقايسه ويژگي هاي اكولوژيكي و مدل هاي اكولوژيكي ساخته شده براي كاربري موردنظر انجام مي پذيرد. در اين تحقيق، پس از مطالعه، شناسايي و نقشه سازي عوامل اکولوژيکي اعم از عوامل فيزيكي (شامل فيزيوگرافي و توپوگرافي؛ ارتفاع، شيب، خاك، سنگ مادر، بارندگي، دما و...) و عوامل زيستي (شامل تراكم پوشش گياهي، رويش سالانه، ارزش گونه هاي گياهي و...) كه در كاربري جنگلداري موثرند در حوضه هاي آبخيز 33 و 34 (دو هزار و سه هزار)، به كمك سامانه، اطلاعات جغرافيايي (GIS)  انجام شد. سپس به کمک مدل اكولوژيك جنگلداري مبتني بر روش تجزيه و تحليل سيستمي، توان اكولوژيك حوضه هاي مذکور بر اساس منطق بولين مشخص شد. براي اين كار، در هر يک از طبقات هفت گانه مدل فوق، شرايط و ويژگي هاي مناسب در حوضه ها با كد 1 و بقيه با كد صفر مشخص شدند. سپس با ضرب لايه ها، ارزيابي توان جنگلداري براي هر هفت طبقه مناطق مناسب براي هر طبقه جنگلداري مشخص شد و نتايج حاكي از وجود پنج طبقه اول و عدم وجود طبقات 6 و 7 مدل هاي جنگلداري ايران در حوضه مورد مطالعه اند كه از پنج طبقه اول، سهم طبقه 3 از همه بيشتر است.

 
كليد واژه: ارزيابي توان اكولوژيك، كاربري جنگلداري، منطق بولين، توان رويشگاه، سامانه اطلاعات جغرافيايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 10 : محيط شناسي پاييز 1388; 35(51):93-100.
 
رابطه رشد اقتصادي و آلودگي هوا در ايران با نگاهي بر تاثير برنامه هاي توسعه
 
اسدي كيا هيوا*,اويارحسين رضا,صالح ايرج,رفيعي حامد,زارع سمانه
 
* دانشكده اقتصاد و توسعه كشاورزي پرديس كشاورزي، دانشگاه تهران
 
 

با توجه به اهميت محيط زيست و توسعه پايدار، پرداختن به مسايل زيست محيطي از اهميت ويژه اي برخوردار است. در اين زمينه بررسي ارتباط ميان رشد اقتصادي و كيفيت محيط زيست، نقش مهمي در ترسيم چشم انداز توسعه بهينه اقتصادي در كشور ايفا مي كند. به اين منظور اين مطالعه به بررسي اين ارتباط در برنامه هاي مختلف توسعه كشور پرداخته است. متغيرهاي ارايه شده در مدل شامل سرانه انتشار دي اكسيد كربن (به عنوان شاخصي از آلودگي)، توليد ناخالص داخلي سرانه ايران، تعداد خودروهاي سواري توليدي و وارداتي كشور، درجه باز بودن اقتصاد كشور (مجموع صادرات و واردات به توليد ناخالص داخلي)، جمعيت كشور و متغيرهاي مجازي برنامه هاي توسعه اند. نتايج اين مطالعه نشان داد كه با توجه به آزمون كاي دو، در طبقات متغيرهاي موجود، انتشار دي اكسيد كربن و آلودگي هوا ارتباط معني داري داشته اند. همچنين برآورد مدل لگاريتمي گروسمن و كروگر (با تعديلاتي) نشان داد كه رابطه بين درآمد ناخالص داخلي، تعداد خودروهاي موجود، ميزان جمعيت با انتشار گاز دي اكسيد كربن ارتباط مستقيم داشته و بيشترين كشش مربوط به درآمد ناخالص داخلي بوده است. به طوري كه با افزايش يك درصدي در ميزان درآمد ناخالص داخلي، ميزان انتشار اين گاز 5.539 درصد افزايش خواهد يافت. همچنين رابطه بين درجه بازبودن اقتصادي با انتشار گاز مذكور منفي بوده، به طوري كه با افزايش يك درصدي در اين شاخص، ميزان انتشار اين گاز 0.3372 درصد كاهش خواهد يافت. در نهايت نتايج نشان داد كه برنامه سوم توسعه در بين ساير برنامه ها در كنترل آلودگي موفق تر بوده است و افزايش سالانه كمتري در ميزان آلودگي و انتشار گاز دي اكسيد كربن داشته كه علت اصلي آن را مي توان در اجراي برنامه هايي نظير برنامه جامعه كاهش آلودگي در هشت شهر بزرگ كشور جست و جو كرد. بنابراين پيشنهاد مي شود برنامه هاي مذكور با كنترل ساير متغيرهاي تاثيرگذار، با تاكيد بيشتري ادامه يابد.

 
كليد واژه: انتشار دي اكسيد كربن، رشد اقتصادي، مدل گروسمن كروگر، برنامه هاي توسعه، توليد ناخالص داخلي، آلودگي هوا، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 : محيط شناسي پاييز 1388; 35(51):111-122.
 
توسعه پايدار توليد آهن و فولاد در ايران از جنبه زيست محيطي با استفاده از منطق شلال
 
وحدت سيدابراهيم*,توحيدي ناصر
 
* گروه متالورژي و مواد، دانشكده فني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد آيت اله آملي
 
 

حفظ و تعادل زيست محيطي، از جمله اركان توسعه پايدار است. در اين مقاله برخي از عوامل آلاينده آب و خاك كشاورزي، هوا و SO2/SO3 آبهاي شيرين، جنگل، مواد مصرفي و نيز انرژي براي توليد آهن و فولاد كه در توسعه پايدار كشور ما ايران موثرند، شناسايي و توابع عضويت آنها براساس منطق شلال، بين صفر و يك تعريف مي شوند. به نحوي كه درجه عضويت «صفر» يعني توسعه توليد آهن و فولاد اصلا پايدار نيست و درجه عضويت «يك» يعني توسعه توليد آهن و فولاد، كاملا پايدار است و درجه عضويت «بين صفر و يك»، يعني توسعه توليد آهن و فولاد به طور نسبي با همان درجه، پايدار است. براساس داده هاي موجود در ايران و نيز شرايط بهينه و بين المللي در اين صنعت، توابع عضويت محاسبه و از طريق منطق شلال نتيجه گيري شده است. مراحل پژوهش به ترتيب زير انجام شد: داده هاي مرتبط با پژوهش از منابع داخلي گردآوري شد. سپس با توجه به داده ها و ماهيت رخدادها، توابع عضويت تعريف و در نهايت درجه پايداري توسعه آهن و فولاد در ايران محاسبه و با كمك قوانين استنتاج فازي تعيين شد. نتيجه آن كه توسعه پايدار توليد آهن و فولاد با شرايط سالهاي 2002 تا 2003، ممكن نيست زيرا اولا شرايط زيست محيطي گاز كربنيك هوا مناسب نيست، ثانيا مقدار سرب در خاك كشاورزي زياد است و در نهايت ضايعات زيادي در اين صنعت نسبت به ساير كشورها توليد مي شود. بنابراين براي افزايش درجه توسعه پايدار، بايد به طور همزمان درجهت كاهش توليد گازكربنيك و افزايش كاشت درخت، اقدام كرد.

 
كليد واژه: منطق شلال، توسعه پايدار، زيست محيطي، عوامل موثر در توليد آهن و فولاد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 2 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):15-26.
 
جاي پاي بوم شناختي (EF) به عنوان شاخص سنجش پايداري اجتماعات
 
سرايي محمدحسين*,زارعي فرشاد عبدالحميد
 
* دانشكده جغرافيا، دانشگاه يزد
 
 

با انتشار گزارش برانت لند، موضوع توسعه پايدار وارد مباحث و جهت گيري هاي دولت ها و تجارت جهاني شد و تلاش هاي زيادي براي ارايه تعريفي دقيق از مفهوم پايداري انجام گرفت. براي قابل اندازه گيري شدن اين مفهوم و عملياتي شدن ايده شهر پايدار، يک روش کمي جديد موردنياز بود، بنابراين روشي به نام «جاي پاي بوم شناختي» (EF) ارايه شد. روش EF توسط پروفسور ويليام ريز و دکتر ماتيس واکرناگل در اوايل دهه 1990 ارايه شد. اين روش، شاخص توسعه منابع است که تقاضاي منابع انساني را به مقدار زميني که براي توليد منابع، تفکيک CO2، و يا دفع مواد زايد لازم است، تبديل مي کند. در اين زمينه، ريز و واکرناگل پايداري را به زبان ساده به منزله زندگي مسالمت آميز و در حد ظرفيت طبيعت تعريف کرده اند. EF اصولا، به عنوان روشي ساده و مناسب براي مقايسه پايداري استفاده از منابع در بين جمعيت هاي متفاوت، شناخته مي شود. اين روش هم اکنون به صورت گسترده اي به عنوان شاخص توسعه پايدار استفاده مي شود. EF مصرف منابع را با مساحت زمين موردنياز براي به پايدار رساندن آن معادل سازي مي کند و اين امکان را فراهم مي کند که با يک ميانگين گيري، بتوان سرانه EF منطقه، يا کشور را با ميانگين جهاني مقايسه کرد. سرانجام مصرف اين جمعيت ها به سطحي از کره زمين قابل تبديل است. اين سطح، سپس با مقدار دقيق مساحت منطقه اي که جمعيت در آن ساکن هستند، مقايسه مي شود، و درجه ناپايداري بر اساس تفاوت بين مساحت زمين موجود و زمين موردنياز (بر مبناي توان اکولوژيک) قابل محاسبه است. به عبارت ساده، جمعيت ناپايدار به جمعيت هايي گفته مي شود که مقدار EF آنها از مقدار زمين در اختيارشان بيشتر است. همچنين نشان داده شده است که EF مي تواند براي طراحي و برنامه ريزي خط ومشي هاي آينده نيز مورد استفاده قرار گيرد. به طوري که EF محاسبه شده بر اساس اين روش، تبديل به ابزارهاي آموزشي و برنامه ريزي مهمي شده اند که ناپايداري مصرف جهاني را بخوبي نشان مي دهند.

 
كليد واژه: جاي پاي بوم شناختي، توسعه پايدار، مصرف منابع، مساحت سرزميني،معادل سازي، روش EF
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 3 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):27-32.
 
استفاده از فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP) براي يافتن مكان بهينه دفن زباله (مطالعه موردي شهر بناب)
 
خورشيددوست علي محمد*,عادلي زهرا
 
* دانشكده ادبيات و علوم اجتماعي، دانشگاه تبريز
 
 

فرآيند تحليل سلسله مراتبي(AHP)  يكي از گسترده ترين ابزارهاي تصميم گيري چند معياره است. در فرآيند مكان يابي (تعيين مكان بهينه) با استفاده از روش(AHP) كه در نرم افزار Expert choice عملي مي شود، بعد از تعيين سطوح سلسله مراتبي شامل هدف، معيارها، زيرمعيارها و گزينه ها (مكان هاي مورد نظر)، مقايسه زوجي بين مجموعه ها براي وزن دهي انجام مي شود. در عين وزن دهي به مجموعه ها تجزيه و تحليل سازگاري قضاوت ها صورت مي گيرد كه بايد كمتر از 0.1 باشد. پس از وزن دهي تمامي معيارها و زيرمعيارها و گزينه ها، مقايسه كلي گزينه ها نسبت به هدف انجام و نتيجه مقايسه به صورت نموداري ظاهر مي شود. براي انجام اين پژوهش شهرستان بناب در جنوب استان آذربايجان شرقي در نظر گرفته شد. در اين شهرستان سرانه توليد زباله هاي خانگي و شهري به 820 گرم (نفر/روز) مي رسد. محل كنوني دفع زباله هاي اين شهر، قره قشون واقع در جنوب اين شهرستان است كه از سال 1380 مورد استفاده بوده است. مطالعه كنوني با هدف مكان يابي زيست محيطي محل دفن زباله هاي شهري با استفاده از روش(AHP)  و تكنيك هاي سيستم اطلاعات جغرافيايي و بهره گيري از نرم افزار Expert choice  انجام گرفته است. معيارها و زيرمعيارهايي از قبيل ژئومرفولوژي، زيست محيطي، هيدرواقليم، كاربري اراضي، و وضعيت اقتصادي مورد ملاحظه قرار گرفته اند. از بين 9 مكان مجاز دفن در منطقه مورد مطالعه، مكان شماره 4 به عنوان بهترين مكان دفن انتخاب شد و ساير گزينه ها با توجه به وزن موردنظر در اولويت هاي بعدي قرار گرفتند. پژوهش حاضر بر روي منطقه بناب واقع در جنوب استان آذربايجان شرقي صورت گرفته است.

 
كليد واژه: فرآيند تحليل سلسله مراتبي، مكان يابي، معيار، گزينه، وزن دهي، بناب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:16 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 1 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):1-14.
 
نقش اقتصاد سياسي در ساختار فضايي تهران و پيرامون
 
مهدوي وفا حبيب اله*,رضويان محمدتقي,مومني مصطفي
 
* گروه جغرافيا، دانشكده علوم زمين، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

نواحي کلانشهرها تبلور سازمان فضايي با پيوندهاي طبيعي، اجتماعي، اقتصادي و کالبدي در بستر محيط جغرافيايي نسبت به يکديگر و محيط طبيعي و فعاليت اجتماعي، اقتصادي در چارچوب روابط متقابل انسان و محيط در درون نظام اجتماعي - اقتصادي مسلط زمان شکل يافته اند. افزايش تعداد کلانشهرها، نمودي از تمرکز فوق العاده جمعيت در فضاهاي معين در کشورهاي در حال توسعه است که عموما به رقابت هاي نابرابر اقتصادي در فضا نسبت داده شده است. به عبارتي وجود فضاهاي تجهيز شده در نقاطي معدود و به طور عمده در مرکز اين کشورها، گرايش به تمرکز سرمايه، فعاليت و جمعيت را در قطب هاي معيني تشديد کرده است. بنابراين ساخت وکارکرد نظام اقتصادي - اجتماعي در نظام هاي مختلف سياسي حاکم در جهان بازتاب فضايي متفاوتي را بروز مي دهد. از اين رو براي ريشه يابي تحولات ساختار فضايي کلان شهرها و پيرامون آنها به تحليل ساخت و کارکرد نظام هاي اقتصادي - اجتماعي حاکم بر آنها پرداخته شده است. به اين ترتيب تحولات ساختار فضايي تهران و پيرامون نيز از اين قاعده مستثني نبوده و براي تبيين آن به تحليل نقش اقتصاد سياسي در دوره هاي زماني مختلف پرداخته شده است. در اقتصاد رانتي مفهوم «رانت»، به درآمدهايي اطلاق مي شود که از خارج به داخل کشور جريان مي يابند، بدون آن که براي آنها هيچ گونه سرمايه گذاري اجتماعي، و يا فعاليت كارايي، متقابلا صورت گرفته باشد. در اين ميان معيار دولت رانتي، کسب درآمد بيش از 42 درصد ناشي از رانت که غالبا منشا خارجي دارد، دانسته مي شود و از آنجا که در ايران همواره درآمدهاي دولت ناشي از صادرات نفت بيش از اين ميزان بوده است. بنابراين مي توان ماهيت دولت و اقتصاد ايران را از سنخ نفتي دانسته که بر اثر اين رانت، ساختار کلانشهر تهران و پيرامون نيز دچار دگرگوني شده است و اين موضوع، بويژه از دهه 1350 تا کنون تاثيرگذارتر بوده است.

 
كليد واژه: ساخت و کارکرد، اقتصاد سياسي، ساختار فضايي، کلانشهر و پيرامون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 5 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):45-54.
 
ارزشگذاري تفرجگاهي تالاب بين المللي چغاخور با استفاده از روش هزينه سفر منطقه اي
 
مافي غلامي داوود*,يارعلي نبي اله
 
* گروه علوم جنگل، دانشگاه شهركرد
 
 

به طور کلي ارزش هاي اقتصادي منابع زيست محيطي شامل ارزش هاي مصرفي و غيرمصرفي است و تالابها نيز با دارا بودن طيف گسترده اي از کارکردها، داراي ارزش هاي ذکر شده هستند. براي ارزشگذاري اين کارکردها روش هاي مختلفي مانند روش هزينه سفر، روش ارزشگذاري مشروط، روش هزينه جايگزين و روش هزينه فرصت وجود دارد. از ميان اين روش ها، دو روش هزينه سفر و ارزشگذاري مشروط براي برآورد ارزش هاي غيرمصرفي تالاب مناسب هستند. در اين مطالعه جهت ارزشگذاري تفرجي تالاب بين المللي چغاخور از روش هزينه سفر استفاده شد. نتايج نشان داد كه متغيرهايي مانند سن، سطح سواد و مقدار درآمد ماهانه بازديدكنندگان داراي تاثير چشمگيري بر استفاده از تفرجگاهها داشتند. بررسي سطح درآمد ماهانه بازديدكنندگان نشان داد كه ميان اين متغير و تعداد روزهاي بازديد از تفرجگاه و نيز تمايل به پرداخت وروديه، همبستگي بالايي وجود داشت. اين نتايج بدست آمده چندان دور از انتظار نبود؛ چنانكه نتايج مشابهي براي پارك هاي ايالات متحده بدست آمده است. نتايج همچنين نشان داد كه سطح تحصيلات نيز نقش مهمي در جذب گردشگران تالاب چغاخور داشت؛ چنانكه بيشترين تعداد بازديدكنندگان داراي تحصيلات دانشگاهي بودند. سطح سواد رابطه مستقيم با ميزان درآمد دارد؛ چنانكه با افزايش سطح تحصيلات، فرصت هاي فراغتي افراد نيز افزايش مي يابد. بررسي مطالعات انجام شده در برخي از تفرجگاههاي كشور نشان مي دهد كه اين مناطق براي نوجوانان تا ميانسالان از جاذبه بيشتري برخوردارند اما نتايج ما نشان داد كه بيشترين تعداد بازديدكنندگان (28 درصد) در محدوده سني 34-30 سال قرار داشتند. ارزش تفرجي روزانه بالاي تالاب كه در تابستان 1387 محاسبه شد، با تحقيق مشابه براي تالاب انزلي كه در سال 1385 انجام گرفته است، قابل مقايسه است اين ارزش براي دو تالاب فوق به ترتيب حدود 44 و 12 ميليون تومان برآورد شد. حتي با احتساب نرخ تورم در فاصله زماني اين دو تحقيق، نتايج نشان دهنده لزوم توجه بيشتر و تدوين طرح جامع توسعه گردشگري تالاب چغاخور است.

 
كليد واژه: تالاب چغاخور، تفرج، ارزشگذاري اقتصادي، روش هزينه سفر منطقه اي، ارزشگذاري تفرجگاهي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 6 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):55-62.
 
آماربرداري از جنگل هاي شهري با استفاده از عکس هاي هوايي مطالعه موردي: منطقه شش تهران
 
اندرز زهرا*,فلاح اصغر,اولادي جعفر,بابايي كفاكي ساسان
 
* دانشکده منابع طبيعي جنگلداري، دانشگاه مازندران
 
 

فضاي سبز يکي از ارکان مهم هر شهر، بخصوص ابر شهرهايي مثل تهران به شمار مي آيد. با توجه به کارکردهاي بسيار زياد فضاي سبز شهري، ضرورت مديريت اين منابع روز به روز بيشتر احساس مي شود. به منظور مديريت صحيح هر منبعي در وهله اول آماربرداري از آن منبع مطرح است. متاسفانه تاکنون در ايران الگوي مطالعاتي جامعي براي مطالعه وضعيت جنگل هاي شهري و فضاي سبز شهري وجود ندارد. در اين مطالعه با استفاده از تفسير عکس هاي هوايي به صورت رقومي، فضاي سبز شهري طبقه بندي شد. پس از بررسي هاي صورت گرفته مشخص شد که طبقه بندي بر روي ارتوفتوموزاييک هاي رقومي سهولت و دقت بالاتري نسبت به تفسير دستي دارد، در نتيجه از اين روش استفاده شد. روش کار بدين صورت بود که در مرحله اول عکس هاي هوايي 1:8000 و 1:10000 سال 1381 منطقه شش تهران به تعداد 23 قطعه با استفاده از نرم افزار PCI Geomatica ارتو شدند و سپس موزاييکي از عكس هاي ارتو شده تهيه شد. در مرحله بعد طبقه بندي در 5 کلاسه بر روي ارتوفتوموزاييک رقومي صورت گرفته و نقشه حاصل از اين طبقه بندي با استفاده از نرم افزار Arc Gis تهيه شد. همچنين مساحت و طول طبقات محاسبه شد. اين طبقات عبارت بودند از: پارک شهري در مقياس فرامنطقه اي و منطقه اي، پارک شهري در مقياس محله اي، مجتمع هاي درختي، درختان خطي و درختان پراکنده. به منظور محاسبه تاج پوشش از شبکه نقطه چين با فواصل 1 ميليمتري (به صورت لايه رقومي) استفاده شد و براي برقراري ارتباط بين اين مولفه (تاج پوشش) روي عکس و زمين آمار برداري در دو طرح جداگانه، نمونه برداري با قطعات نمونه داراي مساحت ثابت (7 آر) و ترانسکت هاي 5 درختي انجام شد. اين آمار برداري در پارک هاي ساعي و لاله به صورت قطعات نمونه و خيابان هاي وليعصر و بلوار کشاورز جمعا به طول 9500 متر به صورت ترانسکت هاي 5 درختي صورت گرفت. پس از انجام آزمون هاي آماري مشخص شد که اختلاف معني داري بين تاج پوشش عکس و زمين وجود ندارد و مي توان با استفاده از روش محاسبه تاج پوشش در روي عکس به تاج پوشش زميني دست يافت.

 
كليد واژه: طبقه بندي، عکس هاي هوايي، جنگل شهري، منطقه شش تهران، آماربرداري، ارتوفتوموزاييک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 7 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):63-72.
 
آثار قلياييت و ماده آلي بر دنيتريفيکاسيون اتوتروفيک مصرف کننده گوگرد
 
امين زاده بهنوش*,ترابيان علي,عظيمي علي اكبر,نبي بيدهندي غلامرضا,مهردادي ناصر,فدايي سيدميثم
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

دنيتريفيکاسيون اتوتروفيک مصرف کننده گوگرد تحت شرايط مختلف فاضلاب مصنوعي از نظر قلياييت و ماده آلي، در بيورآکتور با بستر ثابت و جريان رو به بالا در مقياس آزمايشگاهي مورد ارزشيابي قرار گرفت. قطر دانه هاي گوگرد 2.8-5.6 ميلي متر و تخلخل بستر %40 بود. براي کشت و تکثيردنيتريفايرها از لجن تصفيه خانه فاضلاب شهرک قدس استفاده شد. در ابتدا با تغيير غلظت نيترات ورودي، نسبت هاي استويکيومتري سولفات توليد شده و قلياييت مصرف شده به ازاي نيتروژن نيترات حذف شده به ترتيب برابر با 7.05 و 2.92 ميلي گرم بر ميلي گرم به دست آمد. تحت شرايط قلياييت کافي، نيترات با غلظت ورودي 650 ميلي گرم در ليتر برحسب نيتروژن و بار حجمي 0.792 کيلوگرم نيتروژن نيترات در متر مکعب در روز، به طور کامل حذف شد. با کاهش قلياييت ورودي به مقاديري کمتر از نياز استويکيومتري آن در دنيتريفيكاسيون اتوتروفيك، کارآيي حذف نيترات رو به کاهش گذاشت تا در قلياييت 810 ميلي گرم در ليتر برحسب کربنات کلسيم، به %60.2 رسيد. در اين وضعيت ماده آلي متانول از غلظت 248 تا 743 ميلي گرم در ليتر معادل 20 الي 60 در صد نياز استويکيومتري آن در فرآيند دنيتريفيکاسيون هتروتروفيک، به خوراک ورودي اضافه شد. با افزودن متانول، نسبت هاي استويکيومتري فوق روند نزولي پيدا كرد و در نهايت به ترتيب به حدود 2.66 و صفر رسيد. همزمان با کاهش سولفات توليد شده و قلياييت مصرف شده، کارآيي حذف نيترات و متانول ورودي تقريبا به %100 رسيد و pH و کدورت خروجي افزايش يافت. مجموعه اين تغييرات بر وقوع همزمان دنيتريفيکاسيون هتروتروفيک و اتوتروفيک مصرف کننده گوگرد صحه گذاشت و نشان داد که افزودن مقادير کنترل شده ماده آلي به فاضلاب هاي با قلياييت کم، مي تواند ضمن تامين قلياييت، عملکرد دنيتريفيکاسيون اتوتروفيک مصرف کننده گوگرد را بهبود بخشد.

 
كليد واژه: دنيتريفيکاسيون اتوتروفيک مصرف کننده گوگرد، هتروتروفيک، نيترات، ماده آلي، قلياييت، فاضلاب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 8 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):73-82.
 
نقش سازه اي مخازن نفت در جلوگيري از انتشار آلودگي هاي هيدروکربوري
 
كرباسي عبدالرضا,نبي بيدهندي غلامرضا,معطر فرامرز,مهين عبداله زاده الميرا*
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

تبخير مواد نفتي و فرآورده هاي آن از مخازن روزميني در سالهاي اخير مورد توجه واقع شده است. در تحقيق حاضر روش هاي متداول محاسبه انتشار از مخازن مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. به دنبال آن با استفاده از نرم افزار Tank-4 نسبت به محاسبه مواد نفتي از انبارهاي شمال غرب تهران اقدام شد. كليه مشخصه هاي تاثيرگذار بر تبخير مواد نفتي همراه با شرايط مخازن انبارهاي شمال غرب وارد نرم افزار شد. محاسبات نشان مي دهد كه به صورت سالانه حدود 8.7، 33.3 و 2 تن در سال نفت گاز، بنزين و نفت سفيد از مخازن شمال غرب تهران تبخير مي شود. اين ميزان تبخير مي تواند بر آلودگي هوا در محيط اطراف انبارهاي شمال غرب تهران تاثير داشته باشد. از نظر اقتصادي ميزان تلفات پيش گفته با قيمت هاي داخلي و بين المللي به ترتيب براي نفت گاز، بنزين و نفت سفيد معادل، 1.7، 45 و 0.4 ميليون ريال و 43، 174 و 10 ميليون ريال است. با اقدامات ساده بهينه سازي نظير تغيير رنگ، شرايط داخلي پوسته و نوع درزگيرهاي اوليه و ثانويه ميزان تبخير نفت گاز، بنزين و نفت سفيد از 44 تن در سال به 16.4 تن در سال كاهش خواهد يافت. بنابراين سرجمع تلفات معادل 47 و 227 ميليون ريال بر اساس قيمت هاي داخلي و جهاني خواهد بود كه پس از انجام اقدامات بهينه سازي به ترتيب به 14 و 84 ميليون ريال كاهش خواهد يافت. با استفاده از نتايج به دست آمده از انبار شمال غرب تهران به صورت تقريبي ميزان تلفات سالانه از کليه مخازن کشور براي سه ماده سابق الذکر بر اساس قيمت جهاني 9100 ميليون ريال به دست آمده است که اين مقدار پس از انجام اقدامات بهينه سازي به 3500 ميليون ريال کاهش خواهد يافت. با توجه به اين كه ميزان تلفات مواد نفتي در گنبدهاي نمكي كمتر از مخازن انسان ساخت است، بنابراين پيشنهاد مي شود كه در مكان هايي از كشور كه وجود گنبدهاي نمكي محرز است از آنها براي ذخيره سازي استفاده شود. با توجه به خروجي نرم افزار و يافته هاي اين تحقيق سعي مي شود كه در مخازن با سقف ثابت از سقف مخروطي استفاده شود و در مخازن با سقف شناور علاوه بر درزگير اوليه از درزگير ثانويه نيز استفاده شود و سطح داخلي مخازن داراي خوردگي کم باشد و در کليه مخازن از رنگ سفيد براي پوسته و سقف به كار رود.

 
كليد واژه: تبخير، مخزن، هيدروکربور، آلودگي هوا، نرم افزار Tank-4
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 10 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):97-104.
 
بررسي منشا فلزات سنگين حوضچه هاي نگهداري سيلاب در مناطق صنعتي و تاثيرخوردگي جوي
 
پروين نيا محمد*,رخشنده رو غلام رضا
 
* بخش مهندسي عمران و محيط زيست، دانشگاه ياسوج
 
 

وجود رطوبت و آلودگي هوا، باعث تشديد خوردگي سطوح فلزي و پوشش هاي غيرفلزي در مناطق صنعتي مي شود و شسته شدن اين سطوح با ريزش باران باعث انتقال آلاينده هاي مختلف در محيط هاي آبي و خاک اطراف اين مجتمع ها مي شود. بررسي كيفيت سيلاب در منطقه صنعتي پارس جنوبي مبين وجود آلودگي به فلزات سنگين در خروجي حوضچه هاي نگهداري سيلاب پالايشگاهها و پتروشيمي هاي منطقه است. در اين مقاله تعيين خوردگي جوي در صنايع گاز و پتروشيمي منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس، به هدف بررسي منابع آلاينده فلزي است. با توجه به موقعيت صنايع، توپوگرافي منطقه و جهت بادهاي غالب، مكان ايستگاههاي اندازه گيري مشخص و مهم ترين مشخصه هواشناسي، يعني رطوبت نسبي و آلودگي هاي هوا از جمله دي اكسيدگوگرد، نرخ سولفاتاسيون هوا و نرخ رسوب كلرايد در چهار ايستگاه مورد سنجش و ارزيابي قرارگرفت. بر اساس نتايج حاصل شده، براي فلزات روي، مس و آلومينيوم, خوردگي جوي منطقه در 62.5 درصد مواقع سال متوسط، 33.3 درصد مواقع متوسط تا شديد و در 4.2 درصد مواقع شديد تا بسيار شديد بوده است؛ همچنين خوردگي جوي در مورد كربن استيل در كل سال به طور متوسط در كلاس شديد قرار مي گيرد.

 
كليد واژه: كيفيت سيلاب، فلزات سنگين، خوردگي جوي، رسوب كلرايد، سولفاتاسيون، پتروشيمي، پالايشگاه گاز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 11 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):105-118.
 
بررسي اقتصادي – زيست محيطي حذف SO2/SO3 از واحد اسيد سولفوريک در صنعت پتروشيمي
 
عتابي فريده,عطايي آبتين,شفيع زاده شبنم*
 
* دانشکده محيط زيست و انرژي، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران
 
 

در اين تحقيق به منظور كنترل اکسيدهاي گوگرد از دودکش هاي واحد اسيد سولفوريک، فرآيند گوگردزدايي به وسيله اسکرابر آمونياک به عنوان روش پيشنهادي اول (Plant A) و همچنين ترکيب اسکرابر خشک با ماده جاذب هيدروکسيد کلسيم به عنوان روش پيشنهادي دوم (Plant B) انتخاب شد. سپس بررسي اقتصادي – زيست محيطي دو اسکرابر مذکور با توجه به نتايج شبيه سازي سيستم ها صورت پذيرفت. با توجه به نتايج شبيه سازي سيستم ها به وسيله نرم افزار HYSYS v3.1 به دليل اين که در هر دو واحد، حذف اکسيدهاي گوگرد به يک ميزان (در حدود 110 تن در روز) صورت مي پذيرد، هزينه هاي خارجي ناشي از کاهش آلاينده SOX در هر دو واحد برابر و مشترک است، از اين رو شاخص هاي اقتصادي اين دو واحد، با دو فرض (با در نظر گرفتن هزينه هاي خارجي و بدون در نظر گرفتن هزينه هاي خارجي) برآورد و با نرم افزار اقتصادي COMFAR III محاسبه شد. با توجه به نتايج فرض اول، نرخ بازده داخلي در Plant A در حدود 46 درصد و در Plant B در حدود 18 درصد و همچنين دوره بازگشت سرمايه در Plant A، حدود 3 سال و براي Plant B حدود 5 سال است. از نظر ارزش فعلي خالص هزينه ها و درآمدها (NPV) كه از جمله مهم ترين معيارها در مقايسه اقتصادي گزينه هاست، Plant A  از ارزش فعلي خالص بالاتري برخوردار است كه نشان دهنده گردش مناسب وجوه نقد در حالت استقرار Plant A است. همچنين با توجه به نتايج فرض دوم در صورت اجراي طرح ها، سالانه در هر دو واحد درآمدي در حدود 541،286 ميليون ريال ناشي از کاهش هزينه هاي خارجي به دست مي آيد. بر اين اساس در هر دو فرض به منظور گوگردزدايي از گازهاي خروجي از دودكش هاي واحد اسيد سولفوريك مجتمع پتروشيمي مورد مطالعه Plant A نسبت به Plant B از توجيه اقتصادي مناسب تري برخوردار است.

 
كليد واژه: حذف اکسيدهاي گوگرد، بررسي اقتصادي، زيست محيطي، واحد اسيد سولفوريک، صنعت پتروشيمي، اسکرابر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 9 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):83-96.
 
ارزيابي آلودگي صدا در شهر خرم آباد به منظور ارايه راهكارهاي اجرايي جهت كنترل و كاهش آن
 
كياني صدر مريم*,نصيري پروين,سخاوت جو محمدصادق,عباسپور مجيد
 
* واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي اهواز
 
 

هدف اصلي اين تحقيق بررسي آلودگي صوتي شهر خرم آباد و ارايه راهكارهاي اجرايي براي كنترل و كاهش آن است. در اين مطالعه 38 ايستگاه به منظور بررسي و اندازه گيري ميزان تراز صدا در شبانه روز در منطقه مورد مطالعه انتخاب شد و نمونه برداري ها در اواسط دو فصل بهار و تابستان 1386 و در هر فصل، يك هفته صورت پذيرفت. اندازه گيري ها به صورت روزانه (7 صبح الي 10 شب) و شبانه (10 شب الي 7 صبح) بودند. مشخصه هاي اندازه گيري شده صدا در ايستگاههاي نمونه برداري Leq,Lmax,Lmin وSpl  بودند، سپس با استفاده از فرمول TNI, LN, (L1, L10, L50, L90), Ldn نيز محاسبه شد. ميانگين تراز معادل صوت به دست آمده از ايستگاههاي نمونه برداري با مقادير استاندارد صداي ايران مقايسه شدند، كه در تمامي ايستگاهها اين مقادير بيش از حدود استاندارد ايران بود. مشخصه هاي صداي اندازه گيري شده در دو فصل بهار و تابستان و همچنين در هر فصل به صورت جداگانه در روز و شب، همچنين ايستگاههاي نمونه برداري به تفكيك سه منطقه شهرداري از لحاظ مشخصه هاي مذكور مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفتند. از نتايج مهم اين تحقيق، تهيه نقشه هاي همترازي صدا براي مشخصه هاي Leq, Lmax, Lmin, Ldn و Sq1 در هر دو فصل بهار و تابستان (روزانه و شبانه جداگانه) است كه مناطق بحراني از لحاظ آلودگي صدا در نقشه هاي مذكور مشخص شد. علاوه بر اين در اين بررسي 500 پرسشنامه بين افراد توزيع شد، نتايج آناليز آماري پرسشنامه هاي صدا مشخص كرد، بين متغير گروه مردان و بروز عصبانيت و بين متغير گروه زنان و متغير بروز سردرد ناشي از سرو صداي ناشي از ترافيك در هر دو فصل رابطه معني داري وجود دارد، ولي بين گروههاي مختلف سني و از خواب پريدن، شاخص هاي نارضايتي، يا آزردگي مانند وجود تمرکز حواس، تداخل گفت وگو، بروز عصبانيت، بروز سردرد و بروز هيجان ارتباط معني داري در هر دو فصل مشاهده نشد. در پايان با توجه به نتايج حاصل از اندازه گيري و مقايسه آن با مقادير استاندارد، نتايج حاصل از پرسشنامه هاي سلامت و با توجه به روش هاي مربوط به آلودگي صوتي كه در ساير كشورها استفاده شده، نسبت به ارايه راهكارهاي مناسب اقدام شد. از جمله اين راهکارها پيشنهاد تعريض بعضي خيابان ها بود که با نظر کارشناسان و بررسي موارد اصولي صورت گرفت.

 
كليد واژه: آلودگي صوتي، خرم آباد، نقشه هاي همترازي صدا، راهكار، پرسشنامه هاي صدا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 13 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):129-136.
 
استفاده از پساب تصفيه شده فاضلاب شهري در تهيه و نگهداري بتن
 
مهردادي ناصر*,اكبريان افروز,حق الهي علي
 
* گروه مهندسي عمران محيط زيست، دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

فاضلاب شهري به طور معمول حدودا 400 ميلي گرم در ليتر مواد آلي دارد .بعد از آنکه فاضلاب وارد سيستم تصفيه مي شود، غلظت مواد آلي آن تا 20 ميلي گرم کاهش مي يابد و اين مقدار کمتر از آن است که بتواند اثر محسوسي روي مقاومت بتن بگذارد. جهت امکان سنجي استفاده از فاضلاب شهري بعد از تصفيه (به عنوان آب اختلاط بتن) بلوک هاي مکعبي بتن با ابعاد 15×15×15 سانتيمتر با پساب خروجي از واحد هاي اوليه،ثانويه و تکميلي، تهيه شده و مقاومت فشاري 7 و 28 روزه آنها با مقاومت فشاري بتن تهيه شده از آب آشاميدني مقايسه مي شود. مطابق استانداردهاي آمريکا(ACI)  و انگلستان(B.S)  در صورتي که کاهش مقاومت بتن تهيه شده از پساب کمتر از 10 درصد مقاومت بتن تهيه شده از آب آشاميدني باشد، پساب مورد استفاده براي اختلاط بتن قابل قبول است. به منظور بررسي تاثير ناخالصي هاي آب نگهداري ، روي گيرش و کسب مقاومت بتن، تعدادي از بلوک هاي بتني به مدت 7 و 28 روز در پسابي نگهداري شده اند که به عنوان آب اختلاط مورد استفاده قرار گرفته است. پساب خروجي جهت سنجش کيفيت در آزمايشگاه تحت آناليز قرار گرفته و ناخالصي هاي آن با استاندارد هاي موجود در آيين نامه هاي آمريکا، انگلستان مقايسه شده اند. در تمام آزمايش ها طرح اختلاط بتن يکسان است و تنها کيفيت آب اختلاط متغير است. نتايج حاکي از آن است که در صورتي که تصفيه ثانويه بر روي فاضلاب شهري انجام شود و مواد آلي به حد مطلوب در آب اختلاط برسد کاهش مقاومت آن نسبت به مقاومت بتن تهيه شده از آب آشاميدني کمتر از 10 درصد خواهد بود و روي مقاومت 7 روزه بتن تاثير محسوس تري نسبت به مقاومت 28 روزه بتن مي گذارد. بنابراين با توجه به اختلاف نامحسوس مقاومت فشاري بتن 28 روزه با بتن تهيه شده از آب آشاميدني نمي توان انتظار داشت که مقاومت هاي طولاني مدت بتن (3 ماه،6 ماه و يک سال) نيز اختلاف محسوسي با مقاومت بتن استاندارد داشته باشند.

 
كليد واژه: بتن، پساب تصفيه شده، فاضلاب شهري، آب آشاميدني، مقاومت فشاري، آب اختلاط
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 12 : محيط شناسي تابستان 1388; 35(50):119-128.
 
اثر مقادير مختلف كربنات و سولفات كلسيم بر حركت باکتري سودوموناس فلورسنس در ستون هاي شني غيراشباع
 
رستمي كامبيز*,محبوبي علي اكبر,محبوبي علي اكبر,مصدقي محمدرضا,صفري سنجاني علي اكبر
 
* گروه خاك شناسي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا، همدان
 
 

در سالهاي اخير حركت باكتري هاي بيماريزا در خاك به عنوان عاملي در آلودگي آبهاي سطحي و زيرزميني از اهميت ويژه اي برخوردار است. خاک با ويژگي هاي فيزيکي و شيميايي خود عامل مهمي در انتقال و پالايش باکتري ها محسوب مي شود. كربنات كلسيم و سولفات كلسيم دو کاني مهم خاك در مناطق خشک و نيمه  خشک هستند كه تاثير آنها بر حركت باكتري ها در خاك مورد بررسي قرار نگرفته است. در اين پژوهش اثر كربنات كلسيم با مقادير صفر، 5، 10 و 20 درصد و سولفات كلسيم با مقادير صفر، 5 و 10 درصد (در مخلوط با شن) بر حركت باکتري سودوموناس فلورسنس در ستون هاي شني با شرايط رطوبتي غيراشباع بررسي شد. طرح مورد استفاده، فاكتوريل دو فاكتوره در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار بود. مخلوط هاي مذكور را در سيلندرهاي پيركس به طول و قطر به ترتيب 20 و 7 سانتيمتر ريخته و شرايط ماندگار جريان غيراشباع در آنها ايجاد شد. سپس سوسپانسيون با غلظت 10 و 6 باكتري سودوموناس فلورسنس در سانتيمتر مكعب به صورت تزريق پله اي روي ستون ها اعمال شد. غلظت باكتري در سوسپانسيون خروجي تا حجم تجمعي خروجي 5 برابر حجم آب منفذي (PV) اندازه گيري شد. مقدار كربنات كلسيم و سولفات كلسيم بر ميزان باكتري خروجي موثر بودند. بيشترين ميزان خروجي باكتري مربوط به نمونه شاهد (شن) و كمترين ميزان خروجي مربوط به سطح 20 درصد كربنات كلسيم بود. افزايش مقدار كربنات كلسيم سبب كاهش معني دار ميزان خروج باكتري از ستون هاي شن شد. اثر كربنات كلسيم بر آلودگي زه آب ستون ها در حجم هاي آب خروجي 0.25PV، 0.5PV، 1PV، 2.5PV و 5PV در سطح آماري 1 درصد معني دار شد، ولي اثر تيمار سولفات كلسيم براي هيچ يك از حجم هاي آب خروجي در سطح آماري 5 درصد معني دار نشد. منحني هاي رخنه بخوبي نشان دهنده كاهش ميزان خروج باكتري با افزايش مقدار سولفات كلسيم و بويژه كربنات كلسيم بود. نتايج اين تحقيق حاکي از قدرت بالاي كاني هاي کربناته و سولفاته در پالايش باکتري هاي بيماري زاست، به طوري که مي توانند موجب كاهش انتقال باكتري و آلودگي آبهاي زيرزميني شوند.

 
كليد واژه: کربنات کلسيم، سولفات كلسيم، حجم آب منفذي، منحني رخنه، سودوموناس فلورسنس، شرايط جريان غيراشباع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 9 خرداد 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها