0

بانک مقالات علوم محیطی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 7 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):57-64.
 
ارزيابي روند تغييرات تالاب انزلي با استفاده از سنجش از دور و ارايه راه حل مديريتي
 
زبردست لعبت*,جعفري حميدرضا
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

به طور کلي دو رويکرد در مواجهه با تغييرات محيط زيستي وجود دارد. رويکرد اول ناديده گرفتن اين تغييرات و ادامه وضع موجود است که نتيجه اي جز تخريب بيشتر محيط زيست در پي نخواهد داشت. رويکرد ديگر شناسايي اين تغييرات از گذشته تا کنون و تدوين برنامه مديريت محيط زيستي براي کنترل اين تغييرات و برنامه ريزي براي بهبود وضعيت محيط زيست است. تالاب بين المللي انزلي از جمله تالاب هاي حفاظت شده ايران است که عواملي مانند مصارف آب، ورود آلودگي ها و تغيير کاربري نقش موثري در تغييرات آن دارند. در اين تحقيق سعي برآنست که با شناسايي روند تغييرات محيط زيستي تالاب انزلي در يک دوره زماني دهساله با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافيايي، به نوعي مديريت محيط زيستي براي اين تالاب دست يافت. براي اين منظور ابتدا تصاوير ماهواره اي مربوط به دوره هاي زماني مورد نظر تهيه و تفسير شد و نقشه سازي از اين تالاب صورت گرفت تا اطلاعات مورد نياز براي بررسي روند تغييرات تالاب از گذشته تا کنون به صورت کمي به دست آيد. سپس بين اطلاعات کمي به دست آمده از دوره هاي مورد نظر مقايسه صورت گرفت و روند تغييرات تالاب انزلي در اين دوره زماني استخراج شد. يافته هاي اين تحقيق نشان مي دهد که تالاب انزلي طي دوره ده ساله مورد مطالعه، دچار تخريب شده و تغييرات پديده هاي مرتبط با آن مانند نوع پوشش گياهي و مساحت بخش آبگير تالاب به سمت افزايش تغذيه گرايي است. علاوه بر آن مساحت تالاب تحت تاثير نوسانات درياي خزر و پيشروي و پسروي آب اين دريا قرار دارد.

 
كليد واژه: تالاب انزلي، کاربري اراضي، روند تغييرات محيط زيستي، سنجش از دور
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 8 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):65-76.
 
بررسي تغييرات زيست محيطي تالاب ها و مناطق حفاظت شده با استفاده از تصاوير چند زمانه سنجنده TM(مطالعه موردي: تالاب نيريز)
 
رفيعي يوسف*,ملك محمدي بهرام,آبكار علي اكبر,ياوري احمدرضا,رمضاني مهريان مجيد,ظهرابي حميد
 
* دانشکده محيط زيست دانشگاه تهران
 
 

تالاب ها، پارک هاي ملي و پناهگاههاي حيات وحش از مهم ترين سرمايه هاي اکولوژيکي به شمار مي روند، از اين رو اطلاع از تغييرات آنها نقش اساسي در کيفيت مديريت اين گونه مناطق دارد. در اختيار داشتن اطلاعات جديد از تغييرات آنها به يافتن علل تغيير و اتخاذ برنامه ها و سياست هاي لازم کمک مي کنند. در اين مقاله پارک ملي و پناهگاه حيات وحش بختگان در استان فارس که تالاب نيريز را شامل مي شوند، در شرق شهر شيراز، مورد تحقيق قرار گرفته است. اين تالاب امروزه کاملا خشک شده است و متخصصان محيط زيست بر اين باورند که فعاليت هاي انساني از جمله ساخت سد هاي سيوند و ملاصدرا و همچنين خشکسالي هاي اخير دلايل اصلي اين مساله اند. به منظور يافتن مقدار و علت تغييرات به وقوع پيوسته در اين تالاب در فاصله سالهاي 1998 تا 2009 از بهترين روشهاي سنجش از دور در پردازش تصوير و تصاوير TM ماهواره Landsat استفاده شد. در طبقه بندي تصاوير، از روش طبقه بندي نظارت شده و الگوريتم حداکثر احتمال استفاده شد. نتايج حاصل نشان دهنده دقت کلي طبقه بندي تصاوير در سالهاي 1998 و 2009 به ترتيب به ميزان 67.91 درصد و 36.92 درصد است. همچنين پردازش اطلاعات، بيان کننده افزايش 129 درصدي مساحت نمک و کاهش 52 درصدي مساحت آب به عنوان مهم ترين تغييرات اين تالاب در بازه زماني مورد مطالعه اند. نتيجه اين تحقيق مبين بروز وگسترش بحران زيست محيطي در منطقه است، از اين رو ضرورت در نظر گرفتن تمامي ملاحظات اجتماعي، زيست محيطي و اقتصادي و لحاظ کردن ديد کلان در نگرش به مسايل زيست محيطي ضروري است.

 
كليد واژه: تغييرات، تالاب نيريز استان فارس، تصاوير چند زمانه، سنجندهTM ، طبقه بندي حداکثر احتمال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 9 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):77-92.
 
مقايسه روشهاي تصميم گيري چند معيارهAHP ، AHP_OWA وFuzzy AHP_OWA براي مکان يابي مجتمع هاي مسکوني در شهر تبريز
 
رجبي محمدرضا,منصوريان علي*,طالعي محمد
 
* گروه GIS، دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي
 
 

عوامل زيست محيطي يکي از حساس ترين موضوعاتي هستند که در بسياري از تصميم گيري ها مي بايد در نظر گرفته شوند. مکان يابي از پرکاربردترين تصميم گيري هاي مکاني است که تحت تاثير بسياري از عوامل زيست محيطي مي تواند قرار بگيرد. هدف از مکان يابي، يافتن مجموعه اي از گزينه هاي مکاني مناسب براي يک کاربرد خاص است. مساله مکان يابي يک مساله تصميم گيري چند معياره است. روشهاي ارزيابي چندمعياره با ساده سازي تعريف راهبرد هاي تصميم گيري و تسهيل پردازش هاي مکاني مي توانند در مسايل مختلف تصميم گيري مکاني به شيوه هاي گوناگون استفاده شوند. اين مقاله با استفاده از روشهاي تصميم گيري چند معياره AHP، AHP_OWA و Fuzzy AHP_OWA به شناسايي مناطق مناسب براي احداث مجتمع هاي مسکوني با لحاظ عوامل تاثيرگذار زيست محيطي مي پردازد. نتايج نشان داد که با AHP امکان استفاده مستقيم از آراء کمي کارشناسان فراهم مي شود. با OWA امکان کنترل جبران پذيري و ريسک تصميم گيري مهيا مي شود. همچنين با استفاده از کميت سنج هاي مفهومي فازي مي توان اطلاعات کيفي را که کارشناسان از روابط ميان عوامل مختلف(حتي با تعداد زياد عوامل) درک مي کنند در تصميم سازي وارد کرد. با توجه به سطح انتظارات و نوع نيازهاي تصميم گيرندگان مختلف، هرکدام از اين روشها مي تواند به عنوان ابزار پشتيبان تصميم گيري، جوابگوي جنبه هاي متفاوت از يک مساله مکاني باشد. بنابراين بهره گيري از يک مدل تلفيقي با استفاده روشهاي فوق مي تواند منجر به ارايه راه حل هاي جامع در مسايل پيچيده اي مانند مکانيابي شود.

 
كليد واژه: AHP ،OWA، کميت سنج هاي مفهومي فازي، مکان يابي مجتمع هاي مسکوني، GIS، محيط زيست
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 10 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):93-104.
 
بررسي عوامل راهبردي مديريت پسماند شهر رشت با استفاده از روش SWOT و تشکيل ماتريس QSPM
 
عابدين زاده فريماه,عابدين زاده نيلوفر*,عابدي طوبي
 
* پژوهشکده محيط زيست جهاددانشگاهي
 
 

رشد روزافزون جمعيت، به تبع آن افزايش توليد مواد زايد و وجود نگراني هاي خاص در خصوص کاهش منابع،کارشناسان را برآن داشته است موضوع مديريت مواد زايد جامد را در صدر برنامه هاي خود قرار دهند. مديريت پسماندهاي شهري به عواملي همچون توليد زوايد، جمع آوري، حمل و نقل، دفن زباله و بازيافت آن بستگي دارد، بنابراين محدوده مديريت اين مقوله بسيار وسيع و متغير است، براي چنين سازماني راهي جز مديريت راهبردي وجود ندارد. يکي از مناسب ترين فنون برنامه ريزي، ماتريس SWOT (تحليل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهديد) است که امروزه به عنوان ابزاري نوين براي تحليل عملکردها و وضعيت شکاف ها، مورد استفاده قرار مي گيرد. به اين منظور ابتدا نسبت به شناسايي عوامل دروني و بيروني تاثير گذار بر مديريت پسماندهاي شهر رشت اقدام و در مرحله بعد به تجزيه وتحليل و تدوين راهبرد مورد نظر با استفاده از ماتريس (QSPM) پرداخته شد. در حال حاضر شهر رشت، روزانه 560 تن پسماند توليدي دارد که براي دفع اين مقدار زباله بايد تدابير کارشناسي و مديريتي مبتني بر اصول مهندسي انديشيده شود. بررسي نتايج ماتريس هاي عوامل داخلي و خارجي مبين آن است که مديريت پسماند شهر رشت از نظرعوامل دروني ضعيف عمل کرده، در حالي که ارزيابي عوامل خارجي نشان مي دهد با توجه به امتياز کسب شده در وضعيت فعلي با تقويت فرصت ها و رفع تهديدها مي تواند به خوبي عمل کند، همچنين نتايج حاصل از ماتريس برنامه ريزي راهبردي کمي نشان مي دهد بيشترين جذابيت مربوط به اجرايي شدن قانون مديريت پسماند و کمترين جذابيت مربوط به آموزش، روش مناسب کاهش آلاينده ها در محل دفن است.

 
كليد واژه: مديريت مواد زايد جامد شهري، SWOT، مديريت استرتژيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 5 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):35-44.
 
بررسي بقاياي آفت کش هاي آلي پايدار در رسوبات تالاب بين المللي انزلي، ايران
 
جاودان خرد اسلام*,اسماعيلي ساري عباس,بهرامي فر نادر
 
* دانشکده منابع طبيعي و علوم دريايي، دانشگاه تربيت مدرس، نور
 
 

تالاب انزلي يکي از بوم سازگان مهم آبي در ايران است که در جنوب درياي خزر قرار دارد و زيستگاه ماهيان، آبزيان و پرندگان با ارزشي است که از ابعاد اکولوژيک و اقتصادي درخور توجهند. يکي از آلاينده هاي موجود در اين تالاب ترکيبات آلي پايدار هستند، اين سموم با گسترش وسيع در محيط زيست به عنوان يکي از مشکلات آلودگي جهاني شناخته مي شوند که به علت حلاليت بالا در چربي و پايداريشان در محيط زيست مي توانند در بدن موجودات زنده تجمع يابند و از طريق زنجيره غذايي انتقال پيدا کنند. در اين مطالعه يک گروه مهم از اين ترکيبات شامل آفت کش هاي آلي کلره (OCPs) در زمستان 1386 و بهار 87 در رسوبات تالاب انزلي شدند. غلظت ترکيبات هگزاکلروسيکلوهگزان، سيکلودين ها، ترکيبات ددت و هگزاکلروبنزن به ترتيب در زمستان، 0.06-0.35 ng.gdw, 1.43-8.51ng.gdw, nd-5.08 ng.gdw, 1.17-4.21 و در بهار 0.06-0.38ng.gdw, 2.15-9.92, 1.27-5.97, 1.08-4.78ng.gdw است. غالب ترين ايزومرهاي ترکيبات هگزاکلروسيکلوهگزان، سيکلودين ها و ترکيبات ددت در نمونه هاي زمستان بترتيب HCH-?، اندوسولفان و p,p/-DDE با ميانگين غلظت1.43-3.47ng.gdw, nd-1.7ng.gdw, 0.47-2.12ng.gdw و در بهار هم?-HCH ، اندوسولفان و p,p/-DDE با ميانگين غلظت 1.32-4.78ng.gdw, 0.44-1.96ng.gdw, 0.46-2.58ng.gdw بودند. در تمام نمونه هاي بهار غلظت هاي آفت کش هاي آلي کلره بيشتر از نمونه هاي زمستان است. همچنين تفاوت معني داري بين ايستگاههاي تالاب به وجود آمد (P<0.05).

 
كليد واژه: آلاينده هاي آلي پايدار، آفت کش هاي آلي کلره، رسوب، تالاب انزلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 11 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):105-112.
 
ويژگي هاي پردازش و بازيافت پسماندهاي روستايي (مطالعه موردي: ايران)
 
عبدلي محمدعلي,حق الهي علي*
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

سيستم مديريت پسماند مجموعه اي از فعاليت هايي است که براي سامان دادن پسماند هاي جامعه به روشهاي مهندسي و بهداشتي صورت مي گيرد. براي ايجاد سيستم مديريت پسماند در روستاهاي کشور بايد ظرفيت هاي ساختاري مناسب وجود داشته باشد. عناصر موظف در سيستم مديريت پسماند در روستاهاي کشور عبارتند از: جمع آوري و دفع در زمين. امور پشتيباني به صورت کلاسيک شامل موارد مالي، راه اندازي، مديريت وسايل و تجهيزات کارکنان،گزارش دهي، محاسبه قيمت و بودجه، اداره قراردادها، انتظامات، خطوط راهنما و روابط عمومي است. در حال حاضر هيچ يک از اجزاي امور پشتيباني در سيستم مديريت پسماندهاي روستايي کشور وجود ندارد. ميانگين توليد سرانه پسماند روستايي در کل کشور 44.451 گرم در روز و چگالي آن 75.375 کيلوگرم بر مترمکعب برآورد شده است. يکي از زيرساخت هاي ضروري، تدوين، ضوابط، دستورالعمل و خطوط راهنما براي سيستم هاي مديريت پسماند روستايي است. براي تهيه دستورالعمل پردازش و بازيافت در روستاها، لازم است که وضع موجود مديريت پسماند در آنها مورد بحث و بررسي قرار گيرد. بدين منظور مديريت پسماند در دو استان بوشهر و هرمزگان به تفصيل و به صورت ميداني مطالعه شدند، سپس با استفاده از نتايج مطالعات وزارت کشور در مناطق دهگانه کشور وضع موجود مديريت پسماند در روستاها مشخص شد. با بررسي قوانين و ضوابط و دستورالعمل هاي پردازش و بازيافت در کشورهاي صنعتي،ويژگي هاي اين دستورالعمل به دست آمد. در آخرين مرحله مطالعات تطبيقي صورت گرفت و دستورالعمل هاي پردازش و بازيافت پسماندهاي روستايي کشور تهيه شد.

 
كليد واژه: پسماند روستايي، بازيافت، پردازش، ايران، دستورالعمل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 12 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):113-120.
 
برآورد نيروي جنگل شهري در ترسيب کربن اتمسفري
 
ورامش سعيد*,حسيني سيدمحسن,عبدي نوراله
 
* دانشکده منابع طبيعي و علوم دريايي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

افزايش گازهاي گلخانه اي منجر به تغييرات اقليمي و گرمايش جهاني شده و آثار زيانباري بر حيات انسان بر روي کره زمين گذاشته است. دي اکسيد کربن عمده ترين گاز گلخانه اي است که جنگل هاي شهري نيروي بالايي در جذب و ترسيب آن در بيومس و خاک دارند. براي انجام اين تحقيق توده هاي 40 ساله اقاقيا و زبان گنجشک به همراه زمين باير مجاور (شاهد) در پارک جنگلي چيتگر تهران انتخاب شد و مقدار کربن ترسيب شده در بيومس (هوايي و زيرزميني)، لاشبرگ و خاک (0 تا 15 و 15 تا 30 سانتيمتري) مورد اندازه گيري شد. نتايج نشان داد هر يک از توده هاي اقاقيا و زبان گنجشک به ترتيب سالانه 63.9 و 5.3 تن در هکتار کربن ترسيب کرده و منجر به افزايش نيروي ترسيب کربن در حدود 5.482 و 140 تن در هکتار شده اند. ارزش اقتصادي حاصل از ترسيب کربن با توده هاي مذکور به ترتيب 20 و 5.2 ميليون دلار محاسبه شد. بيشترين سهم از ترسيب کربن کل به بيومس تنه درختان (61 درصد در توده اقاقيا و 51 درصد در توده زبان گنجشک) اختصاص يافت. مقدار اسيديته، درصد شن و نيتروژن نيز به ترتيب از مهم ترين عوامل موثر بر کربن آلي خاک بودند. نتايج اين تحقيق نيروي بالاي جنگل شهري در جذب و ترسيب کربن اتمسفري را ثابت کرد. بنابراين با توجه به مزاياي بسيار زياد ترسيب کربن و همچنين عضويت ايران در کنوانسيون تغييرات اقليمي، ضروري است که با مديريت و محافظت مناسب اين جنگل شهري و جنگل هاي شهري مشابه در تهران و ساير مناطق ايران گام مثبتي به منظور کاهش تراکم کربن اتمسفري و در نتيجه کاهش گرمايش جهاني و تغييرات اقليمي برداشته شود.

 
كليد واژه: دي اکسيد کربن اتمسفري،جنگل شهري، ترسيب کربن، بيومس، خاک، پارک جنگلي چيتگر تهران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

13 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):121-128.
 
بررسي آثار توسعه و پايداري زيست بوم منطقه هورامان با کاربرد مدل تخريب
 
ياوري غلام رضا*,فاضل بيگي محمدمهدي
 
* دانشگاه پيام نور، گروه علمي اقتصاد کشاورزي
 
 

امروزه بسياري از دولت ها و کشورها در پي يافتن راهي براي رشد و پيشرفت بيشتر هستند. راهکارهايي که گاه به اسم توسعه، سبب ساز تخريب بسياري از زير ساخت هاي لازم جهت توسعه يک منطقه يا ناحيه در دراز مدت مي شوند. از اين رو مي توان بيان کردکه ديدگاه "رشد حداکثري" و گمانه "توسعه به هر قيمتي" در روزگار کنوني ديگر چندان قابل قبول و امکان پذير نيست. در اين پژوهش تلاش بر آن بود تا با استفاده از مدل تخريب به بررسي آثار رشد و توسعه بر محيط زيست منطقه هورامان پرداخته شود. در ابتدا براي مطالعه آثار توسعه بر محيط زيست منطقه ، محدوده ناحيه هورامان (مرز سياسي) به 140 شبکه 2500 هکتاري تقسيم شد. آسيب پذيري اکولوژيکي با استفاده از نقشه هاي شيب، ارتفاع، اقليم، پوشش گياهي و زيستگاه، محاسبه و طبقه بندي شد. در مرحله بعد با استفاده از نقشه ها ي توپوگرافي، کار ميداني، نظرهاي کارشناسان و متخصصان و همچنين مشارکت افراد محلي، تعداد 24 عامل تخريب در کل منطقه شناسايي و شدت آنها تعيين شد. در نهايت با استفاده از جدول نهايي تخريب و وارد کردن مشخصه هاي مدل در نرم افزار Excel، ضريب تخريب در هر يک از شبکه هاي کاري منطقه مورد محاسبه و تحليل قرار گرفت. بدين ترتيب کليه شبکه ها از نظر شدت و ميزان تخريب با يکديگر مقايسه شدند و کل منطقه به 3 پهنه با توانايي توسعه بيشتر، نيازمند بازسازي و نيازمند اقدام هاي حفاظتي تقسيم شد. در مجموع، 1.47درصد از مساحت کل منطقه مستعد توسعه بيشتر، 6.50 درصد نيازمند بازسازي و 1.2 درصد نيازمند اقدام هاي حفاظتي است.

 
كليد واژه: مدل تخريب، مدل تصميم گيري، آسيب پذيري اکولوژيکي، عامل هاي تخريب، منطقه هورامان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 14 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):129-136.
 
تعيين ارزش تفرجگاهي پارک جنگلي نور مازندران، با استفاده از روش ارزشگذاري مشروط (CV)
 
هاشم نژاد هاشم,فيضي محسن,صديقي مرتضي*
 
* دانشگاه علم و صنعت تهران
 
 

برنامه ريزي تفريحي، همچنين اجراي طرحهاي مختلف زيست محيطي و ايجاد تفرجگاههاي متنوع و مراکز تفريحي گوناگون براي مردم يکي از مسايل مهم در مديريت در سطح کلان و منطقه اي در هر کشور است. رشد روزافزون جمعيت مردم، تغيير الگوهاي سکونتي، آلودگي محيط شهرها و نياز مبرم به اوقات فراغت بيش از پيش اهميت اين مساله را افزايش داده است. در اين ميان، کمبود آشکار منابع مالي با هدف ايجاد، يا شکل گيري و فضاهاي تفريحي مناسب، مديريت منابع طبيعي را به سوي ارزشگذاري اين منابع با استفاده از شيوه ها و روشهاي علمي جديد هدايت کرده است. تحليل و اندازه گيري شاخص ميزان تمايل به پرداخت (WTP) در ميان کاربران و بازديدکنندگان سايت تفرجگاهي و تفريحي، از جمله اين روشهاي علمي جديد است که امروزه جايگاه شناخته شده و مهمي در انجام تحقيقات اين حوزه به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با بررسي و تبيين اين شاخص در فضاي تفرجگاهي پارک جنگلي نور مازندران و با استفاده از روش ارزشگذاري مشروط (CV) و پرسشنامه گزينش دوگانه به تعيين ارزش تفريحي و تفرجگاهي اين پارک جنگلي در شمال کشور پرداخته است. بدين منظور، از مدل تحليلي لاجيت استفاده و بر پايه روش حداکثر درست نمايي، شاخص هاي اين مدل برآورد و ارزيابي شده اند. نتايج حاصل مبين اين مهم است که ميزان ميانگين تمايل به پرداخت بازديدکنندگان و کاربران براي اين پارک جنگلي 3875 ريال براي هر بازديد برآورد شده است. همچنين نتايج حاصل در ارتباط با ارزش تفريحي سالانه اين پارک، نشانگر اهميت بالا و ارزشي است که بازديدکنندگان و کاربران براي اين سايت قائلند.

 
كليد واژه: ارزشگذاري مشروط، تمايل به پرداخت، پارک جنگلي نور، محيط زيست، مدل لاجيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 1 : محيط شناسي زمستان 1389; 36(56):1-12.
 
انتخاب مناطق حفاظت شده جديد با تاکيد بر تيپ هاي گياهي و استفاده از C-Plan (مطالعه موردي: استان کهگيلويه و بويراحمد)
 
جعفري علي*,ياوري احمدرضا,بهرامي شهرام,يارعلي نبي اله
 
* گروه شيلات، دانشكده منابع طبيعي، دانشگاه شهركرد
 
 

در اين مقاله با تاکيد بر تنوع زيستي گياهي، شبکه مناطق حفاظت شده استان کهگيلويه و بويراحمد از نظر معرفي انواع تيپ هاي گياهي به منزله جانشين تنوع زيستي ارزيابي شده است. در روش «برنامه ريزي سيستماتيک حفاظت»، دو نوع هدف براي ارزيابي وضعيت حفاظت تنوع زيستي تعريف مي شود: درصدي از سطح کل منطقه مورد مطالعه که مي تواند به حفاظت اختصاص يابد و درصدي از هر تيپ گياهي که مورد نظر حفاظت است. هدف نوع اول برابر با سطح مورد نياز براي بر آورده شدن کامل اهداف تعيين شده براي تمام تيپ هاي گياهي و هدف نوع دوم بر حسب ارزشهاي تنوع زيستي و نادر بودن هر تيپ گياهي محاسبه شده است. خلا هاي حفاظتي تيپ هاي گياهي با روي هم اندازي نقشه آنها و مناطق حفاظت شده موجود تعيين شد. سپس با استفاده از سيستم پشتيبان تصميم گيري C-Plan و واحدهاي برنامه ريزي حاصل از تلفيق تيپ هاي گياهي و تيپ هاي اراضي، شبکه اي از مناطق حفاظت شده که اهداف تعيين شده براي همه تيپ هاي گياهي را برآورده کند با فرض وجود و عدم وجود مناطق حفاظت شده موجود، انتخاب و کارايي اين دو شبکه بر حسب مساحت اضافي مقايسه شد. شبکه اي از مناطق حفاظت شده که با فرض عدم وجود مناطق حفاظت شده موجود انتخاب شده باشد داراي کارايي بهتري (مساحت اضافي معادل 7.29 درصد وسعت کل محدوده مورد مطالعه) خواهد بود. با اين حال به دليل ارزشهاي مناطق حفاظت شده موجود بر حسب عناصري غير از تيپ هاي گياهي، اجراي شبکه اي که با فرض وجود مناطق حفاظت شده انتخاب شده باشد با وجود کارايي کمتر (مساحت اضافي معادل 10.08 درصد) پيشنهاد شد.

 
كليد واژه: تنوع زيستي گياهي، جانشين هاي تنوع زيستي، شبکه مناطق حفاظت شده، تيپ هاي گياهي، استان کهگيلويه و بويراحمد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 3 : محيط شناسي زمستان 1389; 36(56):25-38.
 
تجزيه و تحليل ريسک هاي فيزيکي سد بالارود خوزستان در مرحله ساختماني با استفاده از روش تصميم گيري چند شاخصه
 
جوزي سيدعلي*,حسيني سيدمحسن,خياط زاده عليرضا,طبيب شوشتري مهرنوش
 
* گروه محيط زيست. دانشكده فني و مهندسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران شمال
 
 

در اين تحقيق که با هدف شناسايي و تجزيه و تحليل ريسک هاي حادث از عمليات ساختماني سد بالارود انجام شده پس از شناسايي فعاليت ها و محيط زيست محدوده مطالعاتي با توجه به شدت اثر، احتمال وقوع و پيامدهاي احتمالي مواجهه آن بر انسان، محيط زيست و تجهيزات، شناسايي و طبقه بندي ريسک ها در قالب روش دلفي به انجام رسيد. روشهاي علمي مورد استفاده در اين تحقيق، روش TOPSIS و فرايند تحليل سلسله مراتبي بوده که از جمله روشهاي تصميم گيري چند شاخصه هستند. ابتدا در قالب روش TOPSIS و به کمک نرم افزار EXCEL، کار اولويت بندي عوامل مولد ريسک به انجام رسيد. براي اولويت بندي ريسک ها بر اساس اهميت، از فرايند تحليل سلسله مراتبي و از طريق وارد کردن مقادير ترجيحات به نرم افزار Expert Choice اقدام شد. به روش TOPSIS عامل خاکبرداري و خاکريزي، انفجار، فعاليت تجهيزات و ماشين آلات به ترتيب با وزن هاي 0.253، 0.159،0.114 ، به عنوان رتبه هاي اول تا سوم معرفي شد. همچنين در روش AHP، عامل خاکبرداري و خاکريزي با وزن نهايي 0.277، اولويت اول و عوامل حفاري و انفجار نيز، با وزن هاي نهايي 0.160 و 0.111، اولويت هاي دوم و سوم را کسب کردند. در ادامه استراتژي هاي اولويت بندي عوامل، براي رفع تعارض بين نتايج دو روش TOPSIS و AHP، با استفاده از روشهاي ادغام (روش ميانگين رتبه ها، روش بردا و روش کپ لند) انجام شد و عوامل خاکبرداري و خاکريزي، انفجار، حفاري به ترتيب به عنوان مهم ترين ريسک هاي محيط زيستي سد بالارود، در فاز ساختماني معرفي شد.

 
كليد واژه: تجزيه و تحليل ريسک محيط زيستي، مرحله ساختماني، روشهاي تصميم گيري چند شاخصه، روش بردا، روش کپ لند، روش TOPSIS
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 2 : محيط شناسي زمستان 1389; 36(56):13-24.
 
بررسي ايمني زمينهاي بازي کودکان در پارک ها با رهيافت برنامه ريزي محيطي
 
جعفري حميدرضا,صالحي اسماعيل,صادقي ناييني حسن*
 
* دانشكده معماري و شهرسازي، دانشگاه علم و صنعت ايران
 
 

با افزايش جمعيت، مشکلات ايمني شهري نيز افزايش يافته و به تبع آن سلامت شهروندان و بويژه کودکان تهديد مي شود. در اين بررسي توصيفي و مروري، مطالعه ايمني و سلامت در زمينهاي بازي کودکان در فضاهاي شهري مورد بررسي و توجه قرار گرفته است. با استفاده از بانک اطلاعاتيPub Med ،183  مقاله ده ساله اخير جمع آوري، که پس از اعمال محدوديت هايي در غربالگري، 10 مقاله براي مطالعه دقيق متن کامل گزينش شدند. مقالات بررسي شده بر لزوم اعمال ملاحظات ايمني و بهداشتي در امور برنامه ريزي محيط هاي شهري بخصوص براي زمينهاي بازي کودکان تاکيد دارد. در اين دسته از مقالات مرور شده، افتادن يکي از حوادث شايع منجر به شکستگي اندام در حين بازي در زمينهاي بازي، معرفي شده است. شيوع اين نوع آسيب 12 تا 24 مورد در هر هزار کودک گزارش شده که بيشتر در گروه سني 5 تا 12 سال اتفاق افتاده است. بررسي نتايج مقالات مزبور حاکي از اين است که اکثر حوادث در زمينهاي بازي در بين ساعات 15 تا 21 رخ مي دهند. در هيچ کدام از مقالات مورد بررسي، روشي خاص براي ارزيابي و ارزشيابي ايمني زمينهاي بازي کودکان در پارک ها، معرفي نشده، بجزء يک مورد که در آن روش S.A.F.E پيشنهاد شده است. در اين مقاله سعي شده است با تاکيد بر لزوم مميزي ايمني در پارک ها، برنامه ريزي محيطي براي پيشگيري از بروز صدمات و آسيب هاي ناشي از بازي در پارک ها مورد توجه قرا گيرد. تلفيق مهندسي ايمني با برنامه ريزي و طراحي محيطي نيز ضروري است؛ که در اين راستا توصيه مي شود حداقل سه حوزه کودک، تجهيزات بازي و محيط، مورد بررسي و توجه قرار گيرند.

 
كليد واژه: زمين بازي، کودک، ايمني، برنامه ريزي محيطي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 9 : محيط شناسي زمستان 1389; 36(56):75-86.
 
تعيين آستانه تحمل باکتري ها به سرب، روي و کادميوم در سه نوع فاضلاب صنعتي
 
نصرآزاداني آزاده*,طهمورث پور آرزو,هودجي مهران
 
* باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد خوراسگان
 
 

جذب زيستي فلزات سنگين يکي از موثرترين فناوري ها در انتقال فلزات سنگين از مکان هاي آلوده بوده که در دهه اخير استفاده شده است. جمعيت و فعاليت ميکربي در آبهاي آلوده با فلزات سنگين تغيير يافته و کاهش مي يابد. از طرف ديگر ميکروارگانيسم هاي مقاوم به اين آلاينده ها، ساز و کار هاي مقاومتي را ايجاد مي کنند که منجر به ايجاد گونه هاي مقاوم با توانايي تحمل سمي بودن فلزي مي شوند. پايين ترين غلظت فلز که از رشد باکتري ها جلوگيري کند، حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد باکتري در نظر گرفته شده است. در اين مطالعه به منظور ارزيابي آستانه مقاومت باکتري هاي مقاوم به فلزات سنگين سرب، روي و کادميوم در سه نمونه پساب صنعتي،  0.5ميلي ليتر از هر نمونه، در سه رقت و دو تکرار، در محيط کشت پايه فلز، با غلظت 0.5 ميلي مول فلز، به روش انتشار بر پليت کشت شد. پس از جداسازي باکتري هاي مقاوم به فلز، حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد تعيين شد. ميانگين حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد براي فلز سرب در پساب ها به ترتيب 2.57، 2.2 و 1.5 ميلي مول بر ليتر، به دست آمد. ميانگين حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد، در مورد فلز روي در پساب هاي مختلف، به ترتيب 2، 0 و 1.46 ميلي مول بر ليتر بوده و 100% باکتري هاي مقاوم به کادميوم، ميانگين حداقل غلظت ممانعت کننده از رشد برابر با 0.5 ميلي مول بر ليتر داشتند. بر اساس نتايج به دست آمده اکثر باکتري هاي مقاوم، از نوع گرم مثبت بودند. هدف اين مقاله تعيين آستانه مقاومت باکتري ها به فلزات سنگين است که موجب دستيابي به بازده بالاتر در تصفيه پساب هاي صنعتي با استفاده از باکتري ها مي شود.

 
كليد واژه: باکتري هاي مقاوم، فلزات سنگين، حداقل غلظت ممانعت کننده، پساب صنعتي، ميکروارگانيسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  3:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 

 10 : محيط شناسي زمستان 1389; 36(56):87-100.
 
آلودگي سفره آب زير زميني دشت انار به نيترات، سرب، ارسنيک و کادميوم
 
دهقاني مژگان*,عباس نژاد احمد
 
* دانشگاه شهيد باهنر
 
 

اين پ‍ژوهش در ارتباط با بررسي تغييرات غلظت نيترات، سرب، ارسنيک و کادميوم در آبهاي زيرزميني دشت انار واقع در جنوب شرقي ايران (غرب استان کرمان) است. به اين منظور تعداد 21 نمونه از چاههاي سراسر دشت در ارديبهشت 1388 برداشت شد و پس از تجزيه و تحليل و کنترل نتايج، نقشه هاي هم غلظت و نمودارهاي مربوط ترسيم و تفسير شد. بر اين اساس غلظت کادميوم در بخش جنوب و جنوب شرق منطقه مورد مطالعه که در مجاورت چندين معدن مس قرار دارد بالاست و در نمونه اي به حد مجاز آب آشاميدني نزديک مي شود. غلظت آرسنيک در نمونه هاي واقع در جنوب شرقي دشت (در مجاورت معادن مس) و نمونه هاي غرب روستاي بياض بالاتر از حد مجاز آب آشاميدني است. غلظت سرب در بيشتر نمونه هاي بخش مياني دشت بالا و در برخي نمونه ها بيش از حد مجاز آب آشاميدني (10 ppb) است. منبع سرب اين قسمت جاده اصلي منطقه (جاده کرمان-يزد) فرض مي شود. بالا بودن غلظت آرسنيک، سرب و کادميوم در يک نمونه واقع در غرب روستاي بياض به فعاليت هاي هيدروترمال نسبت داده نمي شود. بالا بودن دما،pH  پايين و قرارگيري در زون گسل انار مويد اين نکته است. به نظر مي رسد منبع کادميوم، آرسنيک و سرب موجود در نمونه هاي جنوب شرق منطقه، رگه هاي سولفيدي موجود در معادن مس باشد. غلظت نيترات در دو نمونه در مجاورت شهر انار بيش از حد مجاز آب آشاميدني است. منبع نيترات در اين نمونه ها فاضلاب هاي شهري است. تمرکز فعاليت هاي کشاورزي و مناطق مسکوني در بخش مياني دشت باعث افزايش متوسط غلظت اين ترکيب در اين بخش شده است.

 
كليد واژه: دشت انار، آرسنيک، کادميوم، سرب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  3:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 11 : محيط شناسي زمستان 1389; 36(56):101-110.
 
ارزيابي آلودگي آبهاي زيرزميني محدوده شهر کرمان
 
حسن زاده رضا*,عباس نژاد احمد,حمزه محمدعلي
 
* دانشگاه شهيد باهنر كرمان، مركز بين المللي علوم، تكنولوژي پيشرفته و علوم محيطي
 
 

در اين مقاله، آلودگي آبهاي زيرزميني محدوده شهر کرمان در اثر فلزات سنگين، املاح حاصل از سازندهاي زمين شناسي منطقه و فعاليت هاي انساني بررسي شد. نمونه برداري از 43 چاه پمپاژ در منطقه صورت پذيرفت و غلظت فلزات سنگين (Pb, Cu, Zn, Cd, Cr, Mn)، يون هاي اصلي (Na+،Ca2+،Mg2+،Cl-،SO42- و HCO3-) و يون NO3- به علاوهTDS ، EC، TH و pH با جذب اتمي کوره گرافيتي، تيتراسيون و پتانسيومتري در آنها سنجش شد. اين غلظت ها با عيار هاي استاندارد آب آشاميدني و کشاورزي مقايسه شد. غلظت اکثر املاح عناصر جزيي و يون هاي اصلي افزايش چشمگيري در زير شهر کرمان نشان دادند. نقشه هاي هم غلظت فلزات سنگين و يون هاي اصلي در آبهاي زيرزميني محدوده مورد مطالعه نشان داد غلظت عناصر جزيي سمي از جمله سرب، کادميوم، کروم و منگنز در مرکز شهر بالاتر از حد مجاز آبهاي آشاميدني است که دليل آن بر اساس ضرايب همبستگي براي عناصر سرب و کروم و منگنز آلودگي هاي انساني و عنصر کادميوم سازندهاي زمين شناسي خاص موجود در منطقه است. همچنين غلظت برخي املاح مانند سولفات و نيترات در مرکز شهر از حد مجاز آبهاي آشاميدني فراتر رفته که در اثر آلودگي ناشي از فاضلاب شهري و سازندهاي تبخيري موجود در زير شهر کرمان است. غلظت عناصر مس و روي آلودگي چنداني در محدوده شهر کرمان نشان ندادند. شايان ذکر است که اکثر خاکهاي کرمان حاوي مقادير زيادي کاني هاي رسي و pH قليايي بوده که باعث کاهش تحرک عناصر سمي و پاکسازي طبيعي محيط زيست شهري کرمان مي شوند.

 
كليد واژه: فلزات سنگين، يون هاي اصلي، آب زيرزميني، آلودگي، کرمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  3:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها