0

بانک مقالات علوم محیطی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 6 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):53-66.
 
تجزيه و تحليل ريسک هاي محيط زيستي نيروگاه گازي آبادان با استفاده از روش TOPSIS
 
جوزي سيدعلي*,صفاريان شبنم
 
* گروه محيط زيست، دانشکده فني و مهندسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران شمال
 
 

مطالعه حاضر با هدف شناسايي و اولويت بندي ريسک ها و آثار ناشي از نيروگاه گازي آبادان به انجام رسيد. با تکميل 99 پرسشنامه خبرگان و کارشناسان صنعت برق انواع ريسک ها، در فاز بهره برداري نيروگاه گازي آبادان شناسايي گرديد. در ادامه براي اولويت بندي ريسک هاي واحد نيروگاه گازي آبادان از روش TOPSIS که از جمله روشهاي تصميم گيري چند شاخصه (MADM) است بهره گيري شد. اين روش به دليل به کارگيري مستقيم استنباطات ذهني متخصصان در مدل و دستيابي به نتايج عيني تر در تجزيه و تحليل و رتبه بندي ريسک ها استفاده شد. وزن نسبي معيارها در سومين گام استقرار اين روش از تکنيک آنتروپي شانون و تکنيک بردار ويژه به دست آمد. بعد از اولويت بندي ريسک هاي هر واحد به طور جداگانه با بهره گيري از روش مذکور، با استفاده از آزمون آماري، تجزيه و تحليل واريانس يکطرفه، مهم ترين اولويت هاي ريسک نيروگاه گازي آبادان تعيين شد. نتايج به دست آمده حاکي از آن است که ريسک هاي راه اندازي واحد با سوخت گاز با وزن 0.807، مخازن سوخت با وزن 0.798، تحويل سوخت گاز با وزن 0.630 در واحد بهره برداري و کار بر روي کلاچ سوخت مايع با وزن 0.603 و تعويض فيلتر هاي گاز در واحد مکانيک از مهم ترين ريسک هاي محيط زيستي نيروگاه گازي آبادان شناخته مي شود. راهکارهايي براي کنترل و کاهش ريسک هاي شناسايي شده ارايه شد، از جمله اين راهکارها استفاده از تجهيزات حفاظت کننده و قطع کننده جريان برق و نيز بازديدهاي دوره اي و تعميرات پيشگيرانه نسبت به ريسک آتش سوزي و انفجار نيروگاه است.

 
كليد واژه: ارزيابي ريسک محيط زيستي، روشهاي تصميم گيري چند معياره، تکنيک TOPSIS، نيروگاه گازي آبادان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 7 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):67-80.
 
تحليل مقايسه اي قواعد محيط زيستي براي توزيع کاربري هاي شهري مطالعه هاي موردي: امريکا، بريتانيا، کانادا و ايران
 
يگانه كيا زينب*,فريادي شهرزاد,ياوري احمدرضا
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

هدف از انجام اين پژوهش تحليل اصول و قواعد محيط زيستي توزيع کاربري هاي شهري مورد استفاده براي برنامه ريزي کاربري زمين در ايران است تا مشخص شود آيا اين اصول و قواعد براي حفظ و بهبود کيفيت محيط زيست شهري، کافي و کاربردي است يا خير. در اين پژوهش ابتدا اصول و قواعد محيط زيستي توزيع کاربري هاي شهري از سطح طرحهاي جامع در نظام برنامه ريزي فضايي ايران و کشورهاي پيشرو در موضوع برنامه ريزي کاربري زمين شهري مانند امريکا، بريتانيا و کانادا استخراج و در قالب دو مجموعه طبقه بندي شد. سپس از طريق تحليل مزايا، معايب و سازگاري اعضاي اين دو مجموعه، اصول و قواعد محيط زيستي همگن و داراي توانايي کاربرد در برنامه ريزي کاربري زمين شهري در ايران در قالب مجموعه تطبيقي جديد پيشنهاد شد. در مرحله بعد اصول و قواعد محيط زيستي توزيع کاربري هاي طرح توسعه شهري منطقه 5 شهرداري تهران (به عنوان نمونه اي از جديدترين مجموعه اصول و قواعد کاربردي) با مجموعه اصول و قواعد پيشنهادي تحقيق مقايسه شد. نتايج تحليل ها نشان مي دهد که اصول و قواعد محيط زيستي توزيع کاربري هاي شهري مورد استفاده در طرح مذکور نسبت به اصول و قواعد همتا در مجموعه تطبيقي پيشنهادي، ناکافي و غيرکاربردي است. در نهايت مشخص شد که بخشي از اصول و قواعد محيط زيستي عام توزيع کاربري هاي شهري مورد استفاده کشورهاي پيشرو، توانايي کاربرد در برنامه ريزي کاربري زمين شهرهاي ايران را دارد و در ترکيب با اصول و قواعد همتا مورد استفاده در ايران مي تواند الگوهاي مناسبي براي برنامه ريزي پايدار شهرهاي ايران شکل دهد.

 
كليد واژه: برنامه ريزي فضايي، اصول و قواعد محيط زيستي، کاربري هاي شهري، تحليل مقايسه اي، طرحهاي جامع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 13 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):129-140.
 
تخمين نيترات آب زيرزميني دشت همدان- بهار با استفاده از شبکه عصبي مصنوعي و اثر تفکيک داده ها بر دقت پيش بيني
 
زارع ابيانه حميد*,بيات ورکشي مريم,اخوان سميرا,محمدي محمد
 
* گروه مهندسي آب، دانشکده کشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا
 
 

کسب اطلاعات لازم در خصوص نيترات در منابع آب زيرزميني مستلزم اندازه گيري هاي دقيق دوره اي است که با وجود اندازه گيري آن در برخي مناطق، به علت حساسيت هاي اجتماعي و سلامتي جامعه گزارش نمي شود. بنابراين مدل سازي آن به علت اطلاع از وضعيت کيفي آب هر منطقه ضروري به نظر مي رسد. هدف اين مطالعه استفاده از روش شبکه عصبي مصنوعي در برآورد نيترات و مقايسه آن با مقادير اندازه گيري شده و بررسي تاثيرپذيري برآورد نيترات از تعداد و ماهيت اطلاعات ورودي به مدل شبکه عصبي بود. داده ها از آمار و اطلاعات کمي و کيفي 53 حلقه چاه آب زيرزميني دشت همدان- بهار در دو گروه اطلاعات پرهزينه و کم هزينه، طي سالهاي 1382 تا 1387 اخذ شد. در گروه اطلاعات پرهزينه از 13 متغير مستقل شيميايي به عنوان ورودي شبکه عصبي مصنوعي و در گروه کم هزينه از 7 و 8 متغير به تفکيک براي مدل سازي نيترات استفاده شد. مقايسه نتايج آزمون هر سه آرايش، حاکي از توانايي بالاي مدل شبکه عصبي در پيش بيني غلظت نيترات است. مقايسه ميانگين خطاهاي حاصل از هر سه مدل شبکه عصبي با آزمون t و آماره Z نشان داد که تفاوت معني داري بين نتايج مدل ها وجود ندارد. بنابراين استفاده از اطلاعات گروه دوم در ورودي شبکه عصبي قابل توجيه است. مشخصه هاي ورودي مدل پيشنهادي شامل خصوصيات ژئومرفولوژي عمق استاتيک، عمق چاه، مختصات جغرافيايي و اطلاعات کيفي دما،pH ، هدايت الکتريکي نمونه هاي آب اندازه گيري شده است که موفق به پيش بيني غلظت نيترات با اطميناني بيش از 80 درصد شد که مويد کارايي مناسب مدل در آبخوان دشت همدان- بهار است.

 
كليد واژه: نيترات، پيش بيني، شبکه عصبي مصنوعي، همدان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

5 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):149-158.
 
ارزيابي و مقايسه توانايي باکتري هاي سودوموناس بومي منطقه خورموسي در حذف ترکيبات آروماتيک حلقوي
 
صفاهيه عليرضا,موجودي فاطمه*,ذوالقرنين حسين
 
* دانشگاه علوم و فنون دريايي خرمشهر
 
 

اغلب هيدروکربن هاي آروماتيک حلقوي در محيط دريا پايداري زيادي داشته و در صورت ورود به بدن آبزيان در بافت هاي چربي تجمع مي يابند. سرطانزايي، جهش زايي و ايجاد اختلالات جنيني از جمله آثار سمي اين ترکيبات است. از اين رو تحقيق حاضر با هدف جداسازي و شناسايي باکتري هاي تجزيه کننده نفتالن و مقايسه توانايي آنها در حذف اين ماده انجام شد. به اين منظور پس از نمونه برداري از رسوبات آلوده نفتي و انجام مراحل غني سازي باکتري هاي مقاوم به ماده فوق، جداسازي و سپس خالص سازي شدند. از 8 گونه باکتري به دست آمده 2 گونه که پس از سه روز از تلقيح از جذب نوري بالاتر و pH محيط کشت کمتري برخوردار بودند، به عنوان توانمندترين گونه هاي تجزيه کننده براي ادامه آزمايش ها برگزيده شدند. با مطالعه ويژگي هاي مورفولوژيکي و انجام يک سري آزمايش هاي بيوشيميايي مشخص شد که گونه هاي فوق سودوموناس آئروژينوزا و سودوموناس پوتيدا هستند. اندازه گيري کاهش ميزان سوبسترا به وسيله دستگاه HPLC نشان داد ميزان تجزيه پس از 120 ساعت براي گونه هاي سودوموناس آئروژينوزا و سودوموناس پوتيدا به ترتيب 96.14±0.662% و 91.48±1.1501% بوده است که اين مقادير با مقايسه 14.598±3.735% تجزيه اي که در شرايط مشابه ولي در عدم حضور اين باکتري ها صورت گرفت نتيجه چشمگيري است. به طور کلي نتايج نشان مي دهد که باکتري هاي جدا شده در حذف اين آلاينده از محيط کشت توانا بوده و بنابراين مي توان اين گونه ها را براي انجام آزمايش هاي ميداني پيشنهاد کرده و در شرايط آلودگي بالا، از آنها استفاده کرد.

 
كليد واژه: خور موسي، پاک سازي زيستي، نفتالن، سودوموناس آئروژينوزا، سودوموناس پوتيدا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 9 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):87-96.
 
طراحي پايدار فضاهاي گردشگري کوهستاني (مطالعه موردي: پارک طبيعت کوهسار تهران)
 
ميكاييلي تبريزي عليرضا,مهرمند شهرزاد*
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

نيازها و ويژگي هاي کلان تهران از نظر محيط زيستي و نياز به توسعه مناطق تفرجي- فراغتي، ضرورت پيش بيني اهداف و برنامه ريزي ويژه اي را براي اجراي طرحهاي توسعه و احياي منابع طبيعي را مي طلبد. روند تخريب محيط زيست در مناطق کوهستاني، بويژه در دامنه جنوبي البرز در کنار عواملي مانند موقعيت جغرافيايي، رشد جمعيت و توسعه شهري و نياز به گذران اوقات فراغت و رهايي از تنش هاي روزمره، اهميت اين منطقه را بيش تر نمايان ساخته. از اين رو شايسته است طراحي چنين فضاهايي در چارچوب طرحي نظام مند و اصولي هدايت شود. هدف اين تحقيق، ارايه راهکارهاي طراحي پايدار سيماي کوهستاني و امکان توسعه در قالب کالبدي- عملکردي است. حفظ ميراث طبيعي، توسعه گردشگري با تاکيد بر حفظ و ارتقاي کيفيت محيطي و ايجاد محيط مطلوب براي تحقيق و تفرج از جمله اهداف طراحي اين محيط ها مي تواند باشد. نتايج قابل پيش بيني، کاهش تعارض در مناطق بکر با استفاده از روش زون بندي و با تاکيد بر حفظ و توسعه کيفيت طبيعي و نگه داري زيستگاهها و تقليل تعارضات منفي انساني در سطح منطقه اي است. براي دستيابي به اهداف حفاظت و در نهايت رسيدن به اصولي براي گردشگري پايدار و ارايه الگويي براي طراحي با حداقل خسارت به طبيعت و درنتيجه رسيدن به طراحي پايدار همراه با در نظر گرفتن ملاحظات محيطي منطقه، مد نظر است. در گام آخر با انطباق يافته هاي تحقيق، طرح راهبردي پارک طبيعت کوهسار- تهران با هدف رعايت اصول طراحي پايدار، توسعه گردشگري، ارتقاي کيفيت محيطي و در نهايت با انتخاب گزينه بهينه، طراحي و ارايه طرح بخشي صورت پذيرفت.

 
كليد واژه: البرز جنوبي، تفرج، کيفيت محيطي، طراحي، پارک طبيعت کوهسار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 8 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):81-86.
 
تغييرات کاربري اراضي و آثار آن بر کيفيت آب رودخانه (مطالعه موردي: حوزه آبخيز کرخه)
 
سلاجقه علي*,رضوي زاده سمانه,خراساني نعمت اله,حميدي فر مينا,سلاجقه سوسن
 
* گروه احيا مناطق خشک و کوهستاني، دانشکده منابع طبيعي، دانشگاه تهران
 
 

در شرايط اقليم خشک و نيمه خشک کشور و کمبود منابع آب شيرين، حساسيت نسبت به کيفيت آب رودخانه ها و عوامل موثر بر آنها، ضروري است. حوزه آبخيز کرخه درچند دهه اخير دستخوش تغييرات کاربري اراضي گسترده اي شده است. خشکسالي و استفاده نادرست از اراضي مهم ترين عوامل کاهش حجم و کيفيت منابع آب حوضه بوده اند. در اين تحقيق ابتدا تغيير سطح کاربري هاي موجود در حوضه در دو دوره زماني 1367 و 1381 در پنج زيرحوضه، با استفاده از سنجنده هاي TM و ETM ماهواره لندست بررسي شد، سپس تغييرات کيفيت آب رودخانه در دوره 14 ساله مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج نشان داد که تغييرات کاربري اراضي در حوزه آبخيز کرخه به سمت کاهش اراضي مرتعي، جنگلي، باغها و اراضي زراعي و افزايش اراضي باير، پيش رفته است. مساحت اراضي شهري در کل سطح حوضه از سال 1367 تا 1381، از 19051 به 27794 هکتار رسيده است. همچنين بررسي تغييرات کاربري اراضي در زيرحوضه هاي موجود به صورت جداگانه، نشان از افزايش اراضي شهري در اکثر زيرحوضه ها داشته است. از سوي ديگر بررسي کيفيت آب رودخانه کرخه کاهش شديد کيفيت آب را، به صورت افزايش در مشخصه هاي EC، TDS، SAR و آنيون ها و کاتيون ها در دوره مطالعاتي نشان ميدهد. بنابراين نتايج به دست آمده حاکي از کاهش کيفيت آب رودخانه کرخه در نتيجه تغييرات کاربري اراضي است؛ همچنين بررسي آمار موجود در منطقه، نشان از وقوع خشکسالي در سال آبي 77 - 79 داشت، که اين واقعه نيز مي تواند با کاهش دبي آب رودخانه باعث تشديد کاهش کيفيت آب شده باشد.

 
كليد واژه: تغيير کاربري اراضي، کيفيت آب، تصاوير ماهواره اي TM و ETM، رودخانه کرخه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 3 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):19-26.
 
تعيين مقدار گونه هاي بوزاي آب در سد اميرکبير با استفاده از روش ريز استخراج با فاز جامد اصلاح شد کروماتوگرافي گازي – طيف سنجي جرمي
 
سالمي امير*,فلاحي پگاه*,كرباسي عبدالرضا
 
* گروه آلاينده هاي محيط زيست، پژوهشکده علوم محيطي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

در اين مقاله روش ريز استخراج با فاز جامد درون لولهاي اصلاح شده همراه با کروماتوگرافي گازي با آشکارساز طيف سنجي جرمي (GC-MS) براي اندازه گيري ترکيبات بوزاي آب معرفي و استفاده شده است. ژئوسمين، 2-متيل ايزو بورنئول، 2-ايزوپروپيل-3-متوکسي پايرازين، 2-ايزوبوتيل-3-متوکسي پايرازين و 2و4و6-تري کلروآنيزول از مهم ترين ترکيبات بوزاي آب هستند که در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته اند. در روش مورد استفاده، جذب گونه ها از طريق عبور گسسته حجم هاي کوچکي از فضاي فوقاني محلول نمونه از لوله هاي مويينه هم مرکز با سطح داخلي پوشيده از جاذب صورت گرفت و پس از واجذب با حلال مناسب 2 ميکروليتر از نمونه واجذب شده به دستگاه GC-MSتزريق شد. شناسايي گونه هاي جداسازي شده بوسيله تطابق زمان بازداري و هم چنين الگوي طيف جرمي (فراواني نسبي يون هاي برگزيده) انجام شد. مقدار کمي گونه ها با استفاده از کروماتوگرام جرمي استخراج شده بر اساس پر شدت ترين يون اختصاصي هر گونه، تعيين شد. مهم ترين مشخصه هاي موثر برکيفيت استخراج بررسي و با روشهاي ديگر مقايسه شدند. تکرار پذيري به دست آمده بر اساس انحراف استاندارد نسبي 5 بار تکرار بين 6.3 تا 5.9 % بود. محدوده خطي مطلوب (از غلظت 5 تا (1000 ng.L-1 و حساسيت مناسب (حد تشخيص از 9.0 تا(2.4ng L-1 ، کم هزينه بودن، سهولت ساخت و استفاده از ابزار استخراج را مي توان از مزاياي اين روش برشمرد.

 
كليد واژه: تجزيه زيست محيطي، آب، ترکيبات بوزاي آب، ريزاستخراج، کروماتوگرافي گازي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 10 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):97-104.
 
حذف منگنز از محيط آبي با زئوليت طبيعي و سديمي شده
 
اصفهاني عادل,شامحمدي حيدري زمان*
 
* گروه مهندسي آب، دانشگاه زابل
 
 

هدف از اين تحقيق، مقايسه ظرفيت جذب منگنز با زئوليت طبيعي و سديمي شده است. براي اين کار از زئوليت معادن سمنان با قطر ذرات 360 ميکرومتر استفاده شد. براي اصلاح زئوليت، مقدار 5 گرم از زئوليت طبيعي را با 100 ميلي ليتر محلول 1 مولار کلريد سديم مخلوط و به مدت 24 ساعت در دماي اتاق نگهداري شد. براي اندازه گيري سطح ويژه از روش جذب متيلن بلو استفاده شد و نتايج نشان داد که سطح ويژه زئوليت طبيعي و سديمي شده، 12.31 و 13.453 مترمربع به ازاي هر گرم است. بررسي سينتيک جذب نشان داد که مدل غير تعادلي اورامي، لاگرگرن و هو و همکاران فرايند جذب را بخوبي توصيف مي کنند، ولي مدل اورامي داراي کمترين شاخص خطا (0.016 براي زئوليت طبيعي و 0.007 براي زئوليت سديمي شده) و بيشترين ضريب همبستگي در هر دو حالت (99.9%) است. مطالعه ايزوترم جذب نشان داد که براي جاذب زئوليت طبيعي مدل هاي لانگموير و سيپس به ترتيب با ضريب رگرسيون 99.8% و شاخص خطاي 0.075 و 0.074 داده هاي ايزوترم را بهتر توصيف مي کنند، همچنين براي زئوليت سديمي شده مدل سيپس با بيشترين ضريب رگرسيون (99.7%) و کمترين شاخص خطاي (0.097) داده هاي آزمايش را بهتر توصيف مي کنند. ظرفيت جذب منگنز براي زئوليت طبيعي و سديمي شده به ترتيب 3.67 و 5.316 ميلي گرم برگرم به دست آمد. نتايج تحقيق نشان داد که زئوليت سمنان (ايراني) نسبت به جاذب هاي مختلف از جمله زئوليت هاي ترکيه و شيلي از ظرفيت بهتري در حذف منگنز از محيط آبي دارد. همچنين، بازده حذف منگنز با زئوليت سديمي شده بيشتر از حالت طبيعي است.

 
كليد واژه: جذب، زئوليت منگنز، مدل هاي تعادلي و غير تعادلي
 
 
 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 12 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):117-128.
 
استفاده از مشخصه هاي مرفولوژيکي در رودخانه هاي دايمي براي تعيين حداقل نياز آبي محيط اکولوژيکي
 
شكوهي عليرضا*,هانگ يانگ
 
* دانشگاه بين المللي امام خميني (ره)، دانشکده فني و مهندسي، گروه مهندسي آب، قزوين، ايران
 
 

مقاله حاضر به بررسي يکي از مهم ترين مسايل کشورهاي داراي مساله کم آبي و رقابت مصرف کنندگان براي تخصيص آب پرداخته است. در اين مقاله ضمن تعريف حداقل نياز آبي لازم براي زنده ماني رودخانه ها، با به چالش کشيدن روش مورد استفاده در ايران (روش مونتانا)، به تشريح الگوريتمي پرداخته شده است که مي تواند در مناطق فاقد اطلاعات مناسب ميداني از محيط اکولوژيکي با دقتي مناسب حداقل نياز آبي زيست محيطي را محاسبه کند. روشهاي مورد بررسي در اين تحقيق را مي توان در دو دسته روشهاي هيدرولوژيکي و هيدروليکي جاي داد. از دسته اول روش تنانت (مونتانا) و از دسته دوم روش محيط خيس شده با دو الگوريتم متفاوت شيب منحني و حداکثر انحنا مورد بحث و بررسي قرار گرفته اند. دو روش مزبور در مطالعه اي موردي در ايران به معرض قضاوت گذاشته شده و تناسب ميان روش پيشنهادي، که از مشخصه هاي مرفولوژيکي رودخانه استفاده مي کند، و شرايط طبيعي رودخانه اي دايمي با استفاده از تحليل هاي آماري نشان داده شده است. بر اساس نتايج به دست آمده در اين پژوهش، استفاده از روش مونتانا با تحميل استرس بر سيستم هيدرولوژيکي مي تواند انتخابي نامناسب براي تعيين جريان حداقل براي حفظ محيط اکولوژيکي رودخانه ها باشد. تحقيق حاضر نشان مي دهد که براي مطالعه موردي انجام شده نتايج روش هيدروليکي حداکثر انحناي منحني، از تطابق بيشتري با محيط برخوردار است. روش شيب منحني براي حداقل دبي زيست محيطي مقاديري بسيار بزرگتر از دبي متوسط رودخانه را پيشنهاد مي کند که مي تواند در مناطقي داراي با بحران آب سوال برانگيز باشد.

 
كليد واژه: نياز آبي اکولوژيکي، محيط زيست، مشخصه هاي مرفولوژيکي، رودخانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 1 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):1-8.
 
سهم بندي بار آلودگي ورودي از زيرحوضه ها به مخزن سد اميرکبير با استفاده از مدل QUAL2K
 
هاشمي سيدحسين*,قاسمي زياراني الهام,رنجکش يوسف
 
* پژوهشکده علوم محيطي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

سد کرج (اميرکبير) از نوع سد مخزني چند منظوره با اهداف متعدد بويژه تامين آب شرب کلانشهر تهران، در سالهاي اخير با ورود انواع آلودگي مواجه بوده است. اين مساله ايجاب مي کند بار آلودگي ورودي از زيرحوضه ها به آن تعيين و براي کاهش و رفع آلودگي آنها اقدام جدي شود. در اين تحقيق با تعيين سهم بار آلودگي ورودي از زيرحوضه هاي آبريز سد کرج به مخزن سد به الويت بندي زيرحوضه هاي آلوده کننده تر پرداخته شده است تا فرايند تصميم گيري براي کاهش بار آلودگي زيرحوضه ها تسهيل شود. از اين رو به منظور تعيين سهم زير حوضه هاي آبريز مخزن سد کرج، ابتدا بار آلودگي خروجي مشخصه هاي کيفي مختلف از جمله کل مواد جامد محلول، مواد آلي قابل تجزيه بيولوژيکي بر حسب CBODu، آمونيم، نيترات و فسفات از زير حوضه ها تعيين، سپس با استفاده از مدل QUAL2K بار ورودي به مخزن سد شبيه سازي شد. در مرحله بعد براي نشان دادن تصوير واضح تري از سهم آلودگي زيرحوضه ها با استفاده از روش طبقه بندي آماري، به طبقه بندي بار آلودگي زير حوضه ها در 5 طبقه با بار آلودگي بسيار کم، کم، متوسط، زياد و بسيار زياد پرداخته شده و در نهايت با استفاده از نرم افزار GIS، پهنه بندي زير حوضه ها در اين طبقات صورت گرفته است. يافته ها نشان داد که سهم بار آلودگي ورودي از شاخه هاي فرعي در آلودگي مخزن سد بيشتر از شاخه اصلي رودخانه است، بويژه زير حوضه هاي ولايت رود، شهرستانک و سيرا که در مجموع بيش از يک سوم، بار آلودگي ورودي به مخزن را به خود اختصاص داده است. در نتيجه برنامه ريزي براي کنترل و کاهش بار آلودگي شاخه هاي فرعي مي بايد در الويت قرار گيرد.

 
كليد واژه: QUAL2K، سهم آلودگي، کيفيت آب، مخزن سد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 14 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):141-148.
 
مطالعه امکان استفاده از دوکفه اي Barbatia helblingii به عنوان پايشگر زيستي ترکيبات PAHs در سواحل بوشهر
 
محمودي معصومه,صفاهيه عليرضا*,نيک پور يداله,غانمي كمال
 
* گروه بيولوژي دريا، معاونت آموزشي، دانشگاه علوم و فنون دريايي خرمشهر
 
 

هيدروکربن هاي آروماتيک چندحلقه اي (PAHs) گروه بزرگي از آلاينده هاي آلي هستند. بسياري از اين ترکيبات، بالقوه سمي بوده و نتيجه تماس جانداران با اين ترکيبات موضوع تحقيقات بسياري را به خود اختصاص داده است. سواحل استان بوشهر محل انجام بسياري از فعاليت هاي استخراج و حمل و نقل مواد نفتي در شمال خليج فارس است و احتمال مي رود مقادير چشمگيري از اين ترکيبات در آب و آبزيان اين منطقه وجود داشته باشد. به منظور آگاهي از غلظت PAHs در آب دريا و دوکفه اي Barbatia helblingii و بررسي امکان پايش اين ترکيبات توسط دوکفه اي مذکور، نمونه برداري از آب و دوکفه اي در 5 ايستگاه مختلف درمنطقه جزر و مدي ساحل بوشهر انجام شد. پس از هضم و استخراج PAHsبا حلال هاي آلي، اين ترکيبات به وسيله دستگاه کروماتوگرافي مايع با کارايي بالا (HPLC) تفکيک و سنجش شدند. نتايج نشان داد غلظت PAHs کل در آب ايستگاههاي مورد مطالعه از 4.04 تا 31.03 ميکروگرم در ليتر متغير بوده است. غلظت اين ترکيبات در بافت نرم دوکفه اي  B.helblingii در ايستگاههاي مورد مطالعه، 129.54 تا 634.75 نانوگرم برگرم وزن خشک بوده است. غلظت PAHs در آب و صدف جمع آوري شده از ايستگاههاي مختلف تفاوت معني داري با يکديگر داشت (P<0.05). رافائل آلوده ترين و آب شيرين کن تميزترين ايستگاه بود. نتايج نشان داد همبستگي مستقيم و معني داري ميان غلظت ترکيبات PAHs در آب و دوکفه اي وجود دارد ((P<0.05. با توجه به نتايج حاصل، دوکفه اي B.helblingii به عنوان گونه مناسبي براي پايش زيستي ترکيبات PAHs درسواحل بوشهر معرفي مي شود.

 
كليد واژه: پايش زيستي، PAHs، دوکفه اي B.helblingii، سواحل بوشهر، خليج فارس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 11 : محيط شناسي تابستان 1390; 37(58):105-116.
 
مطالعه عوامل کنترل کننده شوري در آبخوان آبرفتي دشت مند، استان بوشهر
 
رضايي محسن*
 
* گروه زمين شناسي، دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

در اين تحقيق عوامل موثر در شوري منابع آب دشت مند در استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفته است. در اين دشت هدايت الکتريکي چاههاي بهره برداري بين 1727 تا بيشتر از 6000 ميکرومهوس بر سانتيمتر در تغيير است. بهره برداري از اين آبخوان در دو زون مجزا از هم باعث برقراري بيلان منفي شده است. عوامل گوناگوني مانند، سازندهاي انحلال پذير در اطراف دشت، وجود گنبد نمکي، نفوذ آب شور دريا و برگشت آبهاي مصرفي از جمله عواملي هستند که مي توانند منجر به کاهش کيفيت آب در اين دشت شوند. با استفاده از نتايج آزمايش فيزيکي و شيميايي مربوط به 28 حلقه چاه بهره برداري، نقش هر کدام از اين عوامل در شوري منابع آب مورد تحليل قرار گرفته است. از روشهاي آماري چند متغيره در ارزيابي مشخصه هاي کيفي استفاده شده است. نتايج نشان داده است که رخساره هيدروشيميايي غالب (Ca,Mg-SO4) و مشاهده شده در 84 درصد از نمونه هاست. تحليل خوشه اي، منابع آب را در 2 گروه مجزا قرار مي دهد که منطبق با زون هاي بهره برداري در آبخوان است. نتايج تحليل عاملي نشان مي دهد که 83.3 درصد از تغييرات کيفي آب با 3 عامل کنترل مي شود. عامل اول و مهم ترين عامل، انحلال کاني هاي سولفاته موجود در سازند هاي گروه فارس در اطراف دشت مند است. انحلال هاليت در گنبد نمکي موجود در شرق دشت و نفوذ آب دريا، به عنوان عامل دوم در نظر گرفته شده است. عامل سوم را ميتوان به انحلال گازکربنيک در آب نفوذي به آبخوان دانست که باعث تغيير در ميزان بيکربنات شده است. در زون بهره برداري شمال دشت عامل دوم تاثيرگذار نيست.

 
كليد واژه: تحليل عاملي، شوري، هيدروژئوشيمي، مند، استان بوشهر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 2 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):9-18.
 
ارزيابي زيست محيطي و سنجش برخي شاخص هاي مهم آلودگي نفتي در اراضي محدوده پالايشگاه گاز سرخون بندرعباس
 
ابراهيمي سهيلا*,شايگان جلال,ملكوتي محمدجعفر,اکبري علي
 
* دانشگاه تربيت مدرس، دانشگاه کشاورزي و منابع طبيعي گرگان
 
 

هدف از اين پژوهش، بررسي دقيق نوع و رفتار آلاينده ها، ارزيابي زيست محيطي و سنجش برخي شاخص هاي مهم آلودگي نفتي در اراضي محدوده پالايشگاه و چگونگي نشر و ترابري آنها در محيط زيرزميني بود. بدين منظور، درک مقياس آلودگي با حفر گمانه ها تا رسيدن به سخت کفه هاي غير قابل نفوذ موجود، انجام و برداشت نمونه ها و اندازه گيري مقدار کل آلاينده هيدروکربني و کل آلاينده نفتي انجام شد. ويژگي هاي منبع اصلي موجد آلودگي، با آزمايش هاي تعيين کل جامدات معلق، کل جامدات محلول، مقدار نفت اوليه ورودي، اکسيژن مورد نياز شيميايي و بيوشيميايي بررسي شد. پهنه بندي و تهيه نقشه هاي نشر آلودگي، با تکنيک هاي زمين آمار با نرم افزارهاي Surfer و ArcGIS انجام شد. مطالعات زمين آمار و بررسي کمي نقشه هاي سه بعدي تخمين گر نشر کل آلودگي هيدروکربني و نفتي خاک نشان داد که ترابري آلاينده ها، به علت شرايط خاص حاکم بر منطقه (وجود سفره آب زيرزميني در عمق 24 متري از سطح و بالابودن سخت کفه هاي غير قابل نفوذ در کل منطقه)، از ناحيه محصور بالاي سخت کفه و به وسيله نشر ميعانات گازي صورت گرفت. با وجود محرز بودن آلودگي، منابع موجد آن، نشت چاله هاي سوزان (عامل اصلي) و عدم رعايت کامل موارد ايمني و پيشگيري در حين عمليات، نشت احتمالي از مخازن ذخيره، شکستگي لوله و کانالهاي جمع آوري فاضلاب مشخص شدند. نتايج بررسي منابع موجد آلودگي و تعيين مشخصه هاي آن، علاوه بر تعيين نيروي آلودگي، راهنماي مناسبي براي تصميم گيري مديريت فاضلاب پالايشگاه، تعيين بهترين سيستم پاک سازي و برنامه ريزي راهبردي براي تحقق آن است.

 
كليد واژه: محيط زيرزميني، آلودگي، هيدروکربن، پالايشگاه، ميعانات گازي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  1:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 4 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):27-34.
 
بررسي تاثير مکش هيدرواستاتيکي و آمايش شيميايي در آبگيري از لجن فاضلاب در بسترهاي لجن خشک کن
 
تارورديزاده الميرا*,مهردادي ناصر*,ترابيان علي,عظيمي علي اكبر
 
* دانشکده محيط زيست، دانشگاه تهران
 
 

آبگيري با بسترهاي لجن خشک کن به علت نياز به فناوري بسيار ساده نسبت به روشهاي مکانيکي از ارجحيت خاصي برخوردار است. با توجه به اين که استفاده از اين روش محدوديت هايي دارد، بنابراين سعي شده با آزمايش ها و مطالعات، تعدادي از اين محدوديت ها از ميان برداشته شوند. در اين پژوهش، تاثير مکش هيدرواستاتيکي و آمايش شيميايي لجن در بهينه سازي آبگيري از لجن فاضلاب شهري مورد مطالعه قرار گرفته است. بدين منظور ابتدا با کنترل ورود و خروج آب، مکش هيدرواستاتيکي در بستر مورد آزمايش ايجاد شد، سپس با افزودن ماده شيميايي غيرآلي کلرورفريک در دوز بهينه به لجن حاصل از هاضم هوازي، فرايند خشک شدن با بستر شاهد مقايسه شد. نتايج اين تحقيق با مطالعه زمان ماند کيک لجن بر روي بستر و کيفيت پساب حاصل از فرايند خشک شدن بررسي شده است. با ايجاد مکش هيدرواستاتيکي مدت زمان خشک شدن لجن از 5 روز به 2 روز کاهش يافت و با افزايش کلرورفريک، با غلظت 440 ميلي گرم در ليتر به لجن خروجي از هاضم هوازي، زمان خشک شدن لجن (توليد لجن با غلظت مواد خشک 45 درصد) در بسترهاي خشک کننده از 6 روز به 3 روز کاهش يافت و در مرحله سوم آزمايش، اثر توام مکش و آمايش بر روند خشک شدن لجن بررسي شد که بسيار رضايت بخش بود. استفاده از مکش هيدرواستاتيکي ويژگي هاي فيزيکي و شيميايي پساب خروجي از بستر را از قبيل کدورت، pH، TSS و VSS بهبود مي بخشد در حالي که COD و TDS آن افزايش مي يابد، اين در حالي است که آمايش شيميايي لجن، باعث افزايش شاخص هاي TS و TDS پساب شده است.

 
كليد واژه: آبگيري، بستر لجن خشک کن، آمايش شيميايي، ماده منعقد کننده، مکش هيدرواستاتيکي، زهکشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی

 6 : محيط شناسي بهار 1390; 37(57):45-56.
 
بررسي منشاء آلودگي فلزات سنگين در رسوبات تالاب انزلي (شمال ايران)
 
غضبان فريدون*,زارع خوش اقبال مريم
 
* گروه مهندسي محيط زيست، دانشکده محيط زيست دانشگاه تهران
 
 

تالاب انزلي در شمال استان گيلان، جزء تالاب هاي با ارزش جهاني ثبت شده در کنوانسيون رامسر است. آلودگي يکي از مهم ترين مسايلي است که تالاب انزلي با آن روبروست. براي بررسي وضعيت آلودگي اين تالاب از بخشهاي چهارگانه تالاب (آبکنار، سياه کيشم، هندخاله و شيجان) هفت مغزه برداشته شد. مطالعات در اعماق 0، 5، 10، 20 و 50 سانتيمتري هرمغزه انجام گرفت. غلظت عناصر اصلي Al ,Ca Fe, K, Mg, Na, Mn, P, Ti و کمياب Li, Ba, S, Sr, As, Cd, Cr, Co, Cu, Mo, Ni, Pb, V, Zn, Bi با استفاده از ICP-MS تعيين شد. تغييرات زماني عناصر نشان داد که غلظت بيشتر فلزات سنگين از سطح به عمق کاهش مي يابد. با برقراري همبستگي پيرسون بين عناصر، ارتباط عناصر و منشاء آنها مشخص شد. نتايج همبستگي پيرسون نشان مي دهد که در بخش آبکنار غير از Cr،Ni ،Zn و Co بقيه فلزات سنگين منشاء انسانزاد دارند. در بخش سياه کيشم Bi، Zn، Vو Pb در بخش هندخاله Cu وNi و در بخش شيجان V, Cr و Co داراي منشاء طبيعي هستند. مقايسه غلظت فلزات سنگين در رسوبات تالابي با رسوبات درياي خزر و ميانگين جهاني نشان مي دهد که غلظت فلزات سنگين در رسوبات تالابي بالاتر است. عامل غني شدگي (EF)براي فلزات سنگين در رسوبات تالابي تعيين شد و غني شدگي (EF) با استفاده از روش نرماليز کردن با آلومينيم به عنوان بهترين روش، نشان داد که عنصر Zn در تمام بخشها و عناصر Pb، Bi،Cd و Ni در بيشتر بخشهاي تالاب داراي غني شدگي ضعيف هستند.

 
كليد واژه: تالاب انزلي، فاکتور غني شدگي، آلودگي انسانزاد، رسوب، ژئوشيمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 6 خرداد 1391  2:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها