پاسخ به:بانک مقالات علوم محیطی
منطقه يک تهران از نظر آب و هوايي نسبت به ساير مناطق برتري داشته است و از دير باز مورد توجه مسولين و مردم بوده و به همين علت در معرض مداوم توسعه شهري در منطقه تهران بزرگ بوده است. در اين تحقيق ميزان تاثير عوامل توسعه شهري بر روند شدت آلودگي صوتي در يک دوره ده ساله به روش رگرسيون خطي محاسبه گرديد و از طريق رسم منحني هاي همبستگي و به دست آوردن ضرايب همبستگي ميان عوامل توسعه شهري و آلودگي صوتي، نتايج زير در مورد اثر اين عوامل بر آلودگي صوتي منطقه يک در بين سال هاي 72 تا 82 به دست آمده است: اولين عامل يعني افزايش جمعيت، تاثير فزاينده و منفي بر آلودگي صوتي منطقه مورد نظر داشته و رابطه مستقيمي ميان اين دو عامل وجود دارد. دومين عامل رفت و آمد خودروهاست که شيب منحني رشد ترافيک در برخي سال ها تندتر از شيب آلودگي صوتي و در برخي سال ها بالعکس مي باشد و مي توان گفت بين اين دو عامل همبستگي وجود دارد ولي تاثير آن به اندازه عامل جمعيت نيست. سومين مورد افزايش تراکم مسکوني است که با توجه به رشد غير يکنواخت آن در هر سال، مي توان نتيجه گرفت که ميان اين دو عامل همبستگي زياد وجود ندارد ولي مي تواند همراه با ساير عوامل بر روند رشد آلودگي صوتي تاثير داشته باشد. مورد چهارم فضاي سبز است که اثر کاهنده بر آلودگي صوتي منطقه دارد، با علم به اين که عوامل موثر و مهمي بر روند افزايش آلودگي صوتي منطقه اثر دارند، توسعه فضاي سبز مي تواند نقش کليدي را ايفا نمايد ولي با توجه به ميزان رشد فضاي سبز در دوره ده ساله مورد نظر، اين عامل توانسته است تنها بخشي از آن را کاهش دهد و براي کاهش بيشتر آن بايد اقدامات جامع تري در زمينه توسعه فضاي سبز صورت گيرد. به طور کلي مي توان با سياست گذاري و وضع قوانين و اجراي سياست هاي زيست محيطي در کاهش آلودگي صوتي شهرها اقدامات موثري انجام داد. در منطقه يک نيز ازدياد فضاي سبز و استفاده از گياهان در معماري شهرها، جلوگيري از فروش تراکم مسکوني مازاد، منع و جريمه استفاده از وسايل با صداي ناهنجار، جلوگيري از تردد ماشين هاي سنگين، تبديل به احسن نمودن خودروهاي فرسوده، احداث مترو، تعريض معابر عمومي، رواج فرهنگ استفاده درست از وسايل نقليه عمومي و همکاري بيشتر شهرداري با سازمان ها جهت کاهش حفاري ها به منظور کاهش آلودگي، از راه هايي است که در اين تحقيق پيشنهاد شده است.
نسخه قابل چاپ
پژوهش حاضر جهت بررسي ارزش اقتصادي بازيافت پسماندهاي خانگي منطقه بيست شهرداري تهران انجام گرفته است. در اين پژوهش، پس از بررسي آناليز فيزيکي پسماندهاي خانگي منطقه بيست و مطالعه طرح هاي تفکيک از مبدا به محاسبه درآمد و هزينه هاي اجراي طرح بازيافت پرداخته شده است. منطقه 20 شهرداري تهران با جمعيتي بالغ بر 800,000 نفرساليانه در حدود 175,000 تن زباله توليد مي کند. آناليز فيزيکي پسماندهاي خانگي اين منطقه نشان مي دهد که پسماندهاي غذايي تر حدود 73 % وزني مواد تشکيل دهنده زباله اين منطقه را شامل مي شود. پس از آن نان خشک با 3/5 % ، کاغذ و کارتن با 3/5%، پلاستيک با 5/4 %، پارچه با 16/3 %، فلز با 3/2% و شيشه با 48/1%، عمده ترين موادي است که در زباله هاي خانگي شهرري موجود بوده است. درنتيجه بازيافت اين مواد علاوه بر 570,000,000 ريال کاهش در هزينه هاي ناشي از دفع، درحدود 1,090,000,000 ريال درآمد خالص از محل بازيافت پسماند خشک در سال 1384 عايد عوامل بازيافتي که در اين فعاليت سهيم و شاغل مي باشند گرديده است. با توجه به منافع اقتصادي بازيافت و محاسبه ارزش حال خالص اين منافع و کاربرد آن در تعيين نسبت سود به هزينه و بيشتر بودن اين نسبت از عدد يک، بازيافت پسماندهاي خانگي منطقه بيست شهرداري تهران از ديدگاه اقتصادي توجيه پذير است.
بيش از بيست سال است که روش شناسايي موجوداتي مانند شنگ معمولي از طريق مشاهده آثار و شواهد به جا مانده از آن ها مي باشد و اين روش به روش استاندارد معروف است. روش استاندارد يک نوع روش مطالعه سيستماتيک نمونه برداري است که 1 با استفاده از نقشه هاي 25000/ شواهد به جا مانده از موجودات مانند سرگين، ردپا و ... انجام مي گيرد. در مطالعه حاضر طبق اين روش، 4 ايستگاه در بخشي از رودخانه شنرود به عنوان بزرگ ترين رودخانه در منطقه شکار ممنوع ديلمان - درفک به فاصله 7 كيلومتر از يكديگر و گستره جستجوي 600 متر (300 متر به طرف بالا دست رودخانه يعني به طرف جنوب و 300 متر به طرف پايين دست رودخانه يعني به طرف شمال) از نقطه شروع كه معمولاً پل مي باشد، انتخاب و مورد بررسي قرار گرفته است. نقاط يافت آثار شنگ به عنوان نشانه حضور حيوان به صورت نقاط توپر برروي نقشه 25000/1 شبكه بندي شده با اندازه 4/1×4/1 سانتي متر مربع مشخص گرديده شده است. براين اساس بيشترين آثار و شواهد مشاهده شده در منطقه مورد مطالعه در ايستگاه شماره 2 بوده است و بر طبق نقشه انتشار به دست آمده از مطالعه شنگ با روش استاندارد کليه ايستگاه هاي مورد مطالعه از نظر حضور شنگ مثبت بوده اند و در همه اين ايستگاه ها آثار شنگ مشاهده گرديد. بيشترين اثر ديده شده سرگين و کپه نشانه بوده است که جزو مطمئن ترين آثار به جاي مانده از اين حيوان به شمار مي رود، چنين به نظر مي رسد که گستره جستجوي 600 متري طبق روش استاندارد براي اين منطقه مطلوب بوده است.
با توجه به اين که کودکان جمعيتي معادل نوزده ميليون و صد و سي هزار نفر را در ايران به خود اختصاص داده اند، لذا اين بخش از جمعيت به عنوان سرمايه آينده کشورمان مطرح هستند و مهم ترين نقش را براي ساختن فرداي جامعه دارند. توجه به کودکان و به نيازهاي آن ها در محيط شهري، اعم از آموزش، پرورش، رشد و تفريح مي تواند در زندگي فرداي آن ها تاثير به سزايي داشته باشد. فضاها و مبلمان شهري طراحي شده مناسب با ابعاد وجودي کودک مي تواند نقش بهترين استاد را براي تجربه کردن و آموختن درس هاي بزرگ زندگي همراه با ديگر جذابيت ها داشته باشد. اين فضاها پايه مناسبي براي شکل گيري ساختار اجتماعي آينده سازان جامعه خواهد بود. در اين مقاله تجربياتي در اين زمينه و در شهر نيويورک در آمريکا در دو محله PS 244 Sound و PS 23 Sound بررسي گرديده است. در طراحي فضاها و مبلمان شهري اين دو شهر سعي شده تا به تقويت رشد كالبدي کودکان و آموزش علوم از طريق تجربه عملي در محيط شهري پرداخته شود. همچنين با بررسي نکات مثبت اين فضاها و تاثير آن ها بر کودک به يک رشته نتيجه گيري نهايي براي طراحي فضاهاي آموزشي در شهر دست يافته و نتيجه گيري کلي را در قالب يک جدول ارايه داده ايم.
اکوپارک، محيطي است که در آن فعاليت هاي تفرجي، همگام با شناسايي و چگونگي برخورد با مسايل زيست محيطي از جنبه هاي گوناگون آموزش همگاني صورت مي گيرد. فرضيه اصلي طراحي اکوپارک فراهم آوردن پشتوانه هاي اقتصادي، علمي و زيست محيطي مناسب براي آموزش عمومي و ايجاد فرهنگ صحيح محيط زيستي مي باشد. با توجه به زمينه ها و روند توسعه در کشور و با توجه به مشکلات زيست محيطي موجود و نيز تاثيرات ازدياد روز افزون جمعيت و رشد پرشتاب فن آوري و در پي آن افزايش مصرف و توليد انواع زباله و پساب هاي خانگي و صنعتي، ضرورت طراحي و اجراي اکوپارک اجتناب ناپذير ديده مي شود. بنابر اين با تکيه بر قابليت هاي موجود و کاربري هاي متنوع و مفيد اکوپارک، تاسيس اين گونه فضاهاي تفرجي، زيست محيطي شهري براي حركت در جهت توسعه پايدار شهري لازم بوده و با توجه به نکاتي از قبيل: تعيين اهداف هر طرح و تطابق آن با اهداف زيست محيطي، همخواني فعاليت ها با يکديگر، استفاده از امکانات و موقعيت هاي مکاني، اجتماعي و مديريتي براي مطرح نمودن کاربري هاي فراغتي - آموزشي، توصيه مي گردد. در راستاي پاسخ به موارد ذكر شده، محدوده فعلي پارك پرديسان در شمال غرب تهران به منظور مطالعه و تدوين ضوابط طراحي اكوپارك انتخاب شده است. براي اين منظور ضمن بررسي هاي ميداني و نيز مطالعه نمونه هاي موجود در جهان سعي شده است تا اين اصول و ضوابط از يك همسويي جهانشمول و علمي برخوردار باشد و طراحي نهايي پارك در اين راستا صورت پذيرفت.
اختراع اتومبيل و پيشرفت صنعت يا به عبارتي ديگر انقلاب صنعتي در قرن نوزدهم ميلادي، يكي از نقاط عطف زندگي بشري بوده و پس از اين اختراع دگرگوني هايي در همه جنبه هاي زندگي انسان حاصل گرديده است. اختراع اتومبيل و ورود آن به شهرها در جنبه هاي مختلف زندگي شهري نقش به سزايي داشته و با افزايش سرعت جا به جايي در شهرها، چهره اي دگرگون از شهرها پديدار ساخته و بر همه كاركردهاي شهري به نحوي تاثير گذار بوده است. به علاوه ترويج و افزايش سيستم هاي حمل و نقل موتوري در شهرها، علاوه بر مصرف انرژي هاي تجديد ناپذير باعث آلودگي محيط زيست شده و سلامت و نشاط افراد را تهديد مي كند. پياده روي و تحرك به فضاهاي شهري جنب و جوش و حركت مي بخشد و وجود جمعيت جوان قابل توجه در هرم سني ساکنان شهرهاي آسيا دليلي ديگر بر ضرورت بررسي موضوع حاضر مي باشد. جمعيت روزافزون شهرها، حضور گسترده وسايل نقليه و همچنين سهم روز افزون معابر سواره در ساختار شهر، مشكلات عديده اي را براي شهرهاي امروزي پديدار ساخته كه بايد از طرق جديد و با ارايه راهكارهاي جديد در پي حل آن بود. توجه به انسان به عنوان ، مهم ترين عامل شكل گيري و حيات شهرها و پرداختن به برخي از مهم ترين نيازهاي انسان از جمله: حركت، سلامت و تقويت زندگي اجتماعي انسان در شهرها از مهم ترين اهداف مقاله حاضر است. در اين راستا با در نظر داشتن مباني توسعه پايدار، وضعيت حمل و نقل در شهرهاي آسيا، با تاكيد بر نقش پياده روي در شهر و به عبارتي ديگر عابر مداري مورد بررسي قرار گرفته و راهكارهايي جهت بهبود وضعيت مسيرهاي پياده شهري ارايه مي گردد.
متيل ترسيو بوتيل اتر C5H12O يک ماده آلي اکسيژن دار است که به عنوان جايگزين سرب در بنزين معرفي و امروزه در ايران و برخي کشورهاي جهان به بنزين هاي بدون سرب اضافه مي شود . اين ماده داراي توان آثار سوء بر بدن انسان و زيان هاي زيست محيطي مي باشد. مصرف بالا، مقاومت زياد به تخريب زيستي، انحلال پذيري بالا در آب، جذب ضعيف به ذرات خاک، تحرک بالا در آب و خاک عواملي است که باعث شده MTBE توانايي آلــودگي آب هاي زير زميني را داشته باشد. براي پايش محيط زيست و پاک سازي آن از منابع آب و خاک از روش هاي مختلفي استفاده مي کنند که عموما کم بازده و پرهزينه مي باشد. يکي از راه هاي مناسب در اين ماده از آب ها، پايش زيستي به وسيله گياه (Phytoremediation) مي باشد. در اين روش گياه باعث بازيافت و پايش منابع آب و خاک از ماده MTBE مي گردد. هدف از اين تحقيق بر آورد توانايي گياه اسطو خودوس در پايش زيستي MTBE از منابع آب و خاک و جذب و بازيافت آن از خاک به منظور پيشگيري از حرکت آن به سمت منابع آب مي باشد تا با کاشت آن در مکان هاي مناسب امکان پيشگيري از آلودگي و همچنين پايش منابع آب فراهم شود. براي بررسي توانايي اين گياه در پايش MTBE از کاهش وزني MTBE استفاده مي شود. نتايج حاصل نشان مي دهد اين گياه با 86/34 % کاهش وزني MTBE طي مدت 7 روز از محيط کشت خود گياه مناسبي براي ايـن منظــور مي باشد .
ارتباط تنگاتنگ انرژي و توسعه اقتصادي و اجتماعي و انتظاري كه از افزايش قيمت انرژي در آينده به دليل محدود بودن منابع انرژي فسيلي وجود دارد، توجه به امر استفاده منطقي از انرژي در زيربخش هاي اقتصادي و اجتماعي كشور را ضروري مي سازد. صنايع لاستيك سازي نيز با متوسط مصرف انرژي حدود 1012*4/1 كيلوكالري در سال هاي 81 و 82 به عنوان يكي از صنايع انرژي بر در اين زمره قرار مي گيرد. در اين تحقيق با هدف بهينه سازي مصرف انرژي در صنعت لاستيك، پس از معرفي صنعت لاستيك كشور و وضعيت مصرف انرژي اين صنعت در كشور، به عنوان نمونه مدل سازي ترموديناميكي كارخانه كويرتاير جهت شناسايي نقاط بحراني اتلاف انرژي و نيل به راهكارهاي مناسب صرفه جويي انرژي در اين صنعت انجام گرفته است. اصول محاسبات بر مبناي شبيه سازي فني سيستم ها به عنوان حجم كنترل و به كمك روابط فني، ترموديناميكي و سيالاتي حاكم بر آن ها مي باشد. در اين راستا شبيه سازي كليه سيستم هاي توليد، توزيع و مصرف كنندگان انرژي كارخانه شامل سيستم هاي بخار، آب گرم، آب سرد، هواي فشرده و فرآيندهاي توليد شامل (اختلاط، كلندرينگ و ...) مد نظر قرار گرفته و حدود 115 جريان جرم و انرژي در كارخانه شناسايي و مقادير اين جريانات در دو حالت شرايط طراحي و شرايط عملكردي كارخانه تعيين گرديده است. مدل شبيه سازي شده امكان ارايه هشت راهكار بهينه سازي مصرف انرژي حرارتي را در اختيار قرار مي دهد، كه با اجراي تمهيدات پيشنهاد شده شدت انرژي مصرفي حرارتي كارخانه 20% پايين مي آيد و كارخانه از لحاظ مصرف انرژي حرارتي، در مقايسه با مقادير به هنجار جهاني، يك پله صعود كرده و در رديف كارخانه هاي خوب قرار مي گيرد. ارزش ريالي انرژي صرفه جويي شده براي كارخانه حدودا 200 ميليون ريال در سال اول برآورد مي گردد، كه با هزينه سرمايه گذاري اوليه 70 ميليون ريال جهت اجراي تمهيدات بهينه سازي مصرف انرژي بازگشت سرمايه اي 5/4 ماهه خواهد داشت. ارزش ريالي انرژي صرفه جويي شده براي دولت با توجه به تخصيص يارانه هاي انرژي كه از سوي دولت پرداخت مي شود، حدود 1600 ميليون ريال در سال برآورد مي گردد كه بدين رقم هزينه هاي صرفه جويي شده ناشي از كاهش آلودگي هاي زيست محيطي و ... را نيز بايد اضافه نمود. لذا ازآن جا كه در كشور10 كارخانه توليد تاير و تيوب مشغول به فعاليت مي باشند كه كارخانه كويرتاير از لحاظ مصرف انرژي در زمره بهترين آن ها مي باشد، لزوم تدوين برنامه اي مدون جهت كاهش مصرف انرژي و حمايت از برنامه هاي كاهش مصرف انرژي در اين صنعت كاملا ضروري و اقتصادي به نظر مي رسد كه بايستي در دستور كار قرار گيرد.
آرسنيك به عنوان يكي از سمي ترين و خطرناك ترين مواد موجود در آب هاي طبيعي شناخته مي شود و در درازمدت اثرات سوء بر سلامت انسان دارد. آلودگي منابع آب به آرسنيك در نقاط بسياري از جهان و حتي در مناطقي از كشور خودمان مشاهده شده است. هدف از انجام اين تحقيق بررسي غلظت آرسنيک محلول در آب سرشاخه هاي رودخانه چلپو مي باشد. از اين آب به منظور کشاورزي و شرب استفاده مي شود. به اين منظور 9 ايستگاه به فواصل تقريباً مساوي در محل تعيين و به طور فصلي در يک دوره يک ساله از آن ها نمونه برداري شد. علاوه بر آرسنيک بعضي پارامترهاي کيفي آب همچون pH و سختي نيز اندازه گيري شد. نتايج حاصل حاکي از غلظت بالاي اين عنصر درآب منطقه مي باشد به طوري که بالاترين غلظت ها در فصل زمستان(150 ميکرو گرم بر ليتر) اندازه گيري شد. علاوه بر اين مشاهده شد هيچ ارتباط معني داري بين غلظت آرسنيک در آب و عواملي مانند pH،DO و سختي آب وجود ندارد.
با توجه به اين که بخش ساختمان يکي از بخش هاي اصلي مصرف کننده انرژي است و با عنايت به مصرف بالاي انرژي در بخش ساختمان هاي عمومي، مطالعه اي جهت ارايه راهکارهاي اجرايي و مديريتي به منظور کاهش مصرف انرژي الکتريکي در يک ساختمان آموزشي نمونه انجام پذيرفت. بدين منظور ابتدا تجهيزات مصرف کننده انرژي الکتريکي مورد بررسي قرار گرفت و از ميان آن ها تجهيزات عمده مصرف کننده انرژي براي اندازه گيري انتخاب گرديد. زمان هاي فعاليت تجهيزات مختلف پس از تکميل فرم هاي جمع آوري اطلاعات استخراج شد و در نهايت اطلاعات اندازه گيري شده تجزيه و تحليل گرديد و مشخص شد که بيشترين مصـرف انرژي الکتريکي مربوط به بخش روشنايي و موتورهاي الکتريکي فن کوئل ها مي باشد. در ادامه با تجـزيه و تحليل کليه موارد فوق راهکارهاي اجـرايي جهت کاهش مصرف انرژي الکتريکي ارايه گرديد و مشخص شد جهت بهينهسازي زمان، ساعات و ميزان استفاده از انرژي در ساختمان مورد مطالعه نياز به تدوين سيستمي براي شناخت مسايل و معضلات انرژي است که بر اساس سازماني تعيين شده فعاليت نمايد. با توجه به اين که در ساختمان مربوطه هيچ واحدي تحت عنوان مديريت انرژي وجود ندارد که مصرف انرژي را در ساختمان مورد نگرش قرار دهد، پيشنهاد گرديد سيستم جمعآوري اطلاعات عمده و اساسي تجهيزات انرژيبر توسط دستگاههاي اندازهگيري و همچنين سيستم جمعآوري و تجزيه و تحليل و اجراي سيستماتيك اطلاعات انرژي تهيه و تدوين گردد. با انجام اين سيستم علاوه بر ارايه يک سيستم مديريتي و ايجاد يک سيستم اطلاعاتي کامل، کليه راهکارهاي مديريتي و اجرايي جهت بهينه سازي و صرفه جويي انرژي در ساختمان مورد مطالعه ارايه گرديد.
شهرها و مجتمع هاي زيستي حاصل فرآيند تعاملات بشري در ابعاد گوناگون اجتماعي، اقتصادي، فن آوري وغيره هستند، امروزه با پيشرفت روز افزون دانش، ميزان دخل و تصرف انسان نيز در محيط پيرامون خود بيش از پيش شتاب گرفته. و به همين ميزان انسان با از بين بردن منابع طبيعي مشکلات متعددي را پيش روي خود قرارداده، وبه همين دليل تخصص هاي مختلف در جهت حل اين مشکلات پديد مي آيند. معماري منظر از جمله تخصص هايي است که علي رغم پيشينه طولاني کاربرد آن در زندگي بشر، سابقه چنداني در محيط هاي دانشگاهي به عنوان يک رشته تحصيلي مستقل ندارد. دستاورد فعاليت هاي اين تخصص، از آن جا که ريشه درطبيعت دارد با بهره گيري از استعداد هاي خود توانسته است در ابعاد گوناگون همانند: مسايل اجتماعي، اکولوژيکي و زيست محيطي نقش و جايگاه مستحکمي براي شهر نشينان داشته باشد. در ايران نيز که يکي از پايه گذاران اين حرفه در تاريخ بشري به شمار مي رود، چند سالي است که با پذيرش دانشجو در مقطع کارشناسي ارشد، اين گرايش به طور خاص شروع به فعاليت نموده است. لذا با توجه به جنبه تازگي اين رشته دانشگاهي شناخت ابعاد اين تخصص در جهت ايجاد تعامل با تخصص هاي مرتبط که داراي زمينه مشترک مي باشند امريست بايسته. دراين مقاله سعي گرديده تا با استفاده از از نظريات، مستندات و متون موجود و همچنين بررسي سوابق موضوع با بهره گيري از روش تحليل محتوا با هدف درک مفهوم واقعي از تعريف معماري منظر علاوه بر تبيين جنبه ها و رويکردهاي اين حرفه به اثبات ضرورت تعامل بين اين رشته و ساير تخصص هاي با زمينه يکسان نيز پرداخته شود .تا با ايجاد زمينه مناسب اين حرکت بتواند سرآغازي درجهت تحقيقات بنيادي بعدي وهمچنين تحقيقات ميان رشته اي به منظور حل مسايل موجود باشد.
انسان عصر جديد در فكر و تلاش عملي براي يافتن راهحلهاي مناسبي است تا بتواند قسمت اعظم ضايعات صنعتي را به جاي دور ريختن در آب ها و اقيانوس ها و انباشتن در كويرهاي بي سرنشين جهان سوم، به طريقي مورد مصرف مجدد قرار دهد. ضايعات حاصل از مصرف پودر هاي جوشکاري زير پودري نيز يكي از ضايعات صنعتي آلوده کننده محيط زيست است. در اين تحقيق سعي شده با كمك دستگاه هاي تعيين کننده نوع فازها (ايكس ري ديفراكتومتري(XRD ، تعيين کننده تركيب شيميايي (ايكس ري فلوروسنس (XRF، بررسي نوع و شکل فازها (الكتروميكروسكوپ روبشي(SEM، تعيين کننده آناليز فازها در ضمن بررسي هاي الكتروميكروسكوپ روبشي (پراکنده کننده انرژي اشعه ايكس(EDX ، تعيين کننده مقدار كربن و گوگرد (دستگاه اشترولاين) و با استفاده از روش هاي آسياب، جداسازي، فرآوري، فرمولاسيون و زينترسراميكي روشي براي مصرف مجدد ضايعات جوشکاري زيرپودري يافته شود. طي اين تحقيق مشخص گرديد كه با جداسازي ذرات آهني افزوده شده ضمن کاربرد به تركيب پودر، مي توان ضايعات حاصل از پودر تغيير شکل يافته را مجدداً جهت ساخت پودر جوشكاري مورد استفاده قرار داده و اثرات زيست محيطي آن را کاهش داد.
امروزه از فن آوري هاي مختلف به منظور ايجاد آسايش بيشتر و صرفه جويي در هزينه ها به خصوص در مصرف منابع انرژي بهره هاي فراوان برده مي شود. نانو تكنولوژي علم ساختمان اتم به اتم مواد جديد با خواص مورد نظر است كه هنوز در آغاز راه خود در جهان قرار دارد و آينده بسيار روشني براي آن پيش بيني مي شود. اين علم با كنترل مواد در مقياس مولكولي، گشايش اسرار طبيعت در تمام عرصه ها را نويد مي دهد. از جمله دست آوردهاي فراوان اين فن آوري، كاربرد آن در توليد، انتقال، مصرف و ذخيره سازي انرژي با كارآيي بالا و کاهش آلودگي هاي زيست محيطي است كه تحول شگرفي را در اين زمينه ايجاد مي كند. استفاده از فن آوري نانو جهت تهيه مصالح مناسب و با ويژگي هاي مورد نظر در بخش هاي مختلف ساختمان، براي كاهش مصرف انرژي به صورت مستقيم وغير مستقيم نقش به سزايي خواهد داشت. امروزه با بهره گيري از اين فن آوري مي توان مفهوم معماري هماهنگ و همساز با طبيعت را گسترش داد و همانند معماري سنتي ايران البته با تلفيق تکنولوژي روز راه حل ها ي منطقي و مناسبي جهت فراهم نمودن شرايط آسايش انسان، ابداع و ارايه نمود. در اين پژوهش چگونگي بهره گيري از نانوتکنولوژي در زمينه هاي ذيل مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است. 1بهينه سازي مصرف انرژي ساختمان ها 2 پاک سازي هواي فضاهاي مسکوني 3 دستيابي به مصالح تجديدپذير که ضمن مقاومت بالا حداقل آسيب را به محيط زيست وارد مي کند. تحقيق انجام گرفته بر مبناي مطالعات کتابخانه اي و جستجوهاي اينترنتي است. روش تحقيق نيز توصيفي تحليلي مي باشد و بخشي از تحقيق بر اساس نمونه هاي آزمايشگاهي انجام گرفته است. در مقاله با شيوه کمي و کيفي به مباحث مربوطه پرداخته شده است.
از ميان پلاستيک هاي قابل تجزيه گروهي تحت عنوان PHAs و كوپليمرهاي آن كه بالغ بر چهل تركيب مختلف مي باشد، به علت قابليت تجزيه پذيري كامل، انعطاف پذيري، مقاومت 100% در برابر آب، پايين بودن نسبي هزينه توليد و همچنين سادگي فرآيند نسبت به ساير پليمرهاي زيست تخريب پذير بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام اين کار تحقيقاتي بررسي تاثير تركيبات ازت بر توليد پليمر با استفاده از لجن فعال بوده است. بر اساس نتايج به دست آمده وجود ترکيبات ازت در سوبسترا نه تنها باعث توقف فرآيند توليد PHAs نگرديده بلكه باعث افزايش بازده توليد پليمر نيز شده است. از ميان تركيبات ازت مورد استفاده اثر عصاره مخمر (Yeast Extract) بيشتر از پپتون (Pepton) و اثر پپتون بيشتر از سولفات آمونيوم تعيين گرديده است. اضافه شدن ازت به خوراك راكتور توليد پليمر باعث افزايش ميزان مصرف استات مي گردد. در اين تحقيق ميزان مصرف استات در هنگامي كه از عصاره مخمر به عنوان منبع ازت استفاده شده نسبت به حالتي كه سوبسترا فاقد ازت مي باشد بيش از 50% افزايش نشان مي دهد. افزايش نسبت کربن به ازت خوراک راکتور توليد پليمر تا ميزان 25 (گرم بر گرم) باعث افزايش ميزان توليد پليمر شده، اما افزايش بيشتر اين نسبت تاثير چشمگيري بر بازده توليد پليمر ندارد. در اين آزمايش حداكثر ميزان PHAs توليدي مربوط به C/N=25 و برابر با 23 % بوده كه با آن چه توسط استات به تنهايي حاصل گرديده اختلاف قابل توجهي ندارد. از ديگر نتايج تحقيق اين بود که پساب هايي را که داراي نسبت کربن به ازت بالاتر از 25 (گرم بر گرم) هستند را مي توان به عنوان منبع کربن جهت توليد PHAs مورد استفاده قرار داد.
به منظور سنجش کارآيي راکتورهاي ناپيوسته با عمليات متوالي در تصفيه فاضلاب هاي صنعتي حاوي فنل سولفونيک اسيد و عملکرد آن در حذف غلظت هاي متفاوت فنل سولفونيک اسيد، به طراحي و ساخت دو راکتور استوانه اي مجهز به سيستم هوشمند اقدام گرديد و فاضلاب مصنوعي با COD معادل 700-600 ميلي گرم در ليتر تهيه و متعاقب اختلاط با حجم معيني از لجن فعال خط برگشتي تصفيه خانه فاضلاب شهرک غرب، نحوه سازگاري و انطباق ميکروارگانيسم ها با شرايط موجود، با زمان ماند ميکروبي 10 روز در آزمايشگاه به مدت 56 روز مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت اين مطالعه نشان داد که: - عمل انطباق ميکروارگانيسم ها در مدت 14-12 روز صورت مي گيرد. - در شرايط سازگاري ميکروارگانيسم ها، حذف COD بالا %93-97 و قابل توجه است. - غلظت توده بيولوژيکي در زمان کوتاهي پس از انطباق %20-25، افزايش يافته و تا روزهاي آخر بهره برداري تغييرات جزيي دارد. - انديس حجمي لجن در روزهاي اول بهره برداري %15-20 افزايش و تا رسيدن به حالت پايدار %30-35 کاهش يافته سپس تغييرات جزيي دارد و طي اين مدت تغييرات PH و درجه حرارت در راکتور بسيار کم است. - راکتور ناپيوسته با عمليات متوالي در حذف غلظت هاي متفاوت فنل سولفونيک اسيد تا غلظت 60 ميلي گرم در ليتر و از نظر حذف COD موفق مي باشد. - در غلظت هاي 1 ميلي گرم در ليتر فنل سولفونيک اسيد درصد حذف COD پساب تحت تاثير PSA نيست ولي در غلظت هاي بالاي PSA، درصد حذف COD نسبت به مراحل قبل کاهش نشان مي دهد. غلظت توده بيولوژيکي داخل راکتور با افزايش غلظت PSA کاهش يافته و پس از سازگاري ميکروارگانيسم ها روند افزايشي به خود مي گيرد که به علت خاصيت سميت اين ترکيب و مرگ باکتري ها مي باشد. - انديس حجمي لجن در هر مرحله با افزايش غلظت PSA به راکتور مقدار آن افزايش يافته و پس از سازگاري روند کاهشي را نشان مي دهد که مي تواند به علت جذب آب توسط ميکروارگانيسم ها جهت ترقيق مواد سمي در پلاسماي ميکروارگانيسم باشد. درصد حذف ترکيب PSA در هر مرحله با افزايش غلظت اين ترکيب کاهش يافته و بعد از عادت ميکروارگانيسم ها به اين ترکيب افزايش مي يابد.