0

اصول گسترش وتقویت اقتصادملی(بااقتباس ازحکومت علوی)

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

اصول گسترش وتقویت اقتصادملی(بااقتباس ازحکومت علوی)

 "جهان جهان حرکت است جهان کاراست ازبزرگترین کرات آسمانی تاکوچکترین ذرات زمینی که بشرتاکنون کشف کرده همه وهمه درکاروحرکت وفعالیتند ویک ذره ویک قطره بیکارنیست انسان نیزازاین قاعده مستثنی نیست."

 
خبرگزاری فارس: اصول گسترش وتقویت اقتصادملی(بااقتباس ازحکومت علوی)

 

 

مقدمه:

شکی نیست که فقروفلاکت بعنوان یکی ازواقعیت های موجوددرعالم وجوامع بشریست که براثر عواملی چون بیکاری وتنبلی،عدم ایجادمشاغل کارآمدومولد،عدم تقسیم عادلانه سرمایه های ملی،عدم تنظیم سطح درآمدها وسرانه مصرف،عدم کنترل وضعیت عرضه وتقاضا،بی تفاوتی وعدم اشراف وواقع نگر نبودن نسبت به وضعیت موجود،عدم نظارت وکنترل بر عرصه تمولسودجویان،عدم ایجادهماهنگی بر وضعیت بازار قیمت هاوقدرت خریدمردم، ودیگرموارداجتماعی،حکومتی وفردی پدیدمی آید.

وگاهی هم پای قراردادطبیعی وامتحان الهی درمیان است تا بنحوی اغنیاءجامعه وحاکمان ومسؤلان امروخود فقراء راعیارسنجی نماید.ودرمجموع ازمنظراسلام فقر پدیده ای نامبارک وازنظرعقل ودین وعرف مذموم و برای جامعه وافراد آن زجرآورومخرب خواهدبود.خوب است بدانیددرزمانی که امام علی(ع)به اصرار مردم حکومت کوفه راپذیرفت،اوضاع اقتصادی جامعه ومردم کوفی آنچنان آشفته بودکه محرومین وپابرهنه ها اکثریت جامعه راتشکیل میدادندوبجزعده ای ازاطرافیان ووابستگان به حکومت وقت "عثمان"همه بنوعی بافقردست و پنجه نرم میکردند.

بنابرشهادت تاریخ دردوران خلفاءراشدین فاصله طبقاتی میان مردم چنان عمیق شده بودکه جامعه هم زمان باحکومت عثما ن به حدبالائی ازفقروفسادوبی عدالتی ودرنهایت نارضایتی شدیدمردم و اعتصاب آنهامنجرشدومردم که ازاین اوضاع به ستوه آمده بودندبه حضرت روی آورده بااصرارازایشان خواستند که زمام اموررابدست بگیرد.آن حضرت که اوضاع جامعه رابسیارنابسامان واصلاح اوضاع رابسی مشکل می دیدومیدانست که تحقق آن ازعهده کسی جزاوبرنمی آیدونیزمردم رامضطرب وپریشان و مسلمانان رامتفرق وروبه انزوا یافت وفقراء ومستمندان که(عیال الله بودند)رادرمعرض ظلم ونابودی احساس می کردهرچنددل خوشی ازآنهانداشت وچندان راضی به پذیرش زعا مت براین قوم سست بنیادو فراموش عهد نبوداماتنهابراساس همان عهدی که باخدا ورسولش بسته بود برمحوریت عدالت وارد میدان کارو زارشد وخوددربیان همین علت بزرگ همان ابتدافرمود:

"لولاحضورالحاضربقیام الحجه ومااخذالله علی العلماء ان یقارواعلی کظ الظلم ولاسغب المظلوم لالقیت حبلهاعلی غاربها..."1وسپس فرمود:"بخداسوگندبیت المال تاراج شده راهرکجا بیابم به صاحبان اصلی آن بازمی گردانم گرچه با آن کنیزانی خریده باشند.زیرادرعدالت گشایش برای عموم مردم است"2

بنابراین حضرت علیرغم میل خودچون مردم را مضطرو مصریافت براساس تکلیف دینی وارد عرصه شدوازهمان آغازکاربنارابراستیفای حقوق ازدست رفته مستمندان ومظلومان جامعه وبازگرداندن اموال حیف ومیل شده وبتاراج رفته امت وبیت المال مسلمین گذاشت وباایرادخطبه هایی غراء واتمام حجت با مردم واغنیاءجامعه ومرابطین ووابستگان وبازماندگان حکومتهای پیشین امرمدبرانه حکومت خویش را بدست گرفت وراه پرفرازو نشیب وپرتلاشی رادرپیش گرفت.

وبادرایت وتدبیروقاطعیت شناخته شده و جایگاه والاومعتمدی که درمیان مردم داشت یکی یکی مشکلات راازسرراه مردم وجامعه برداشت وبه قله های سربلندی وموفقیت دست یافت.چنانکه در اواخردوران حکومت پربارش فرمود:"الحمدلله درشرائطی هستیم که هیچ کس درکوفه نیست که زندگیش سامانی نیافته باشد.پائین ترین مردم نان گندم می خورندوخانه دارندوازبهترین آب آشامیدنی استفاده میکنند."3

و مواردواصول کاربردی وعملیاتی وقابل اجراء که حضرت درطول این دوره محدودحکومتشان که با محدودیتهاومشکلات وموانع جدی ازناحیه برخی مردم نادان وجاهل ودشمنان ومنافقان برای برپایی و تقویت اقتصادحاکم ونجات بخش براساس علم وعدل بکاربردند درست همان چیزهاییست که ما ازآنها بعنوان عوامل موفقیت اقتصادی حکومت علوی می شناسیم ودراین نوشتارمحدودبه بررسی اجمالی گوشه ای ازآنها می پردازم.

 

حفظ سرمایه ها ی ملی وکنترل اموال بیت المال

اولین شیوه واقدام عملی وسیاست وتدبیرحضرت دربازسازی اقتصاد وفقرزدائی ازجامعه احیاء حقوق از دست رفته مردم وبرپائی حق وعدل وکنترل وبازستانی وتقسیم عادلانه ثروت بود.چنانکه درهمان آغاز راه شرط پذیرش حکومت رابراین مبنا قرارداد. و دراولین فرصت وقدم بعدازپذیرش حکومت بااعزام مامورا ن سرکشی بدل مردم ودرمیان اقشار مرفه و وابستگان حکومت های پیشین به کنترل وبازستانی آن اموال ودرنهایت تقسیم مدبرانه وعودت آن به مظلومان وخسارت دیدگان وپابرهنگان جامعه پرداخت.

وحضرت این سیاست رادرکنارکنترل مخارج عمومی وصرف هزینه های بیت المال وجلوگیری از اسراف واتلاف اموال مردم حکومت پرباروعادلانه خویش به جدیت ونیکی دنبال کردوهر گونه باج خواهی ومافیاءاقتصادی وباندورانت راازسطح جامعه وحکومت بکلی محوساخت. چنانکه درهمان آغاز راه فرمود:"والله لووجدته قدتزوج النساء وملک به الاماء لرردته "4

یعنی:بخداقسم ازاموال بیت المال دربخشش های عثمان هرچه راکه بیابم به صاحبان آنان باز می گردانم هر چندکه اینهادرتملک زنان شوی گرفته وکنیزان خریداری شده باشد.ولذادیگرشمشیربرهنه مولاابائی نداشت که که دست نابکاران راازبیت المال قطع کندوحقوق تباه شده مردم را از چنگال تبهکاران وسودجویان ومستکبران بستاند .

جرا که معتقدبودتادست اینگونه افرادازمخازن وسرچشمه های اموال بیت المال قطع نشودوهمچنان آب ازبالا گل آلودباقی بما ندهیچ کس به حقش نخواهد رسید. .بنابراین دردستورو منشورحکومتی خود به مالک اشترفرمانداررشیدودانشمند مصرکه درواقع قانون اساسی یک حکومت عدله بتمام معناست وجا داردکه درهردولتی که بانوای عدالت واسلامیت بمیدان می آیدبعنوان یک محورقرار بگیردخطاب به مالک مرقوم فرمودند:

"همانازمامداران راخواص ونزدیکانی است که خودخواه وچپاولگرندودرمعاملات انصاف نداردند.ریشه ستمکاریشان رابابریدن اسباب آن بخشکان وبه هیج یک ازاطرافیان و خویشاوندانت زمین واگذارمکن وبگونه ای باآنان رفتارکن که قراردادی به سودشان منعقد نگرددکه به مردم زیان رساند.مانندآبیاری مزارع یازراعت مشترک که هزینه های آن رابردیگران تحمیل کنند.درآن صورت سودش برای آنان وعیب وننگش دردنیاوآخرت برای توخواهدماند.حق رابه صاحب حق هرکس که باشددوریانزدیک برسان .

ودراین کارشکیبا باش وآن رابه حساب خدابگذار.گرچه اجرای حق مشکلاتی برا ی نزدیکانت فراهم آورد. تحمل سنگینی آن رابیادقیامت برخودهموارساز.زیراتحمل آن پسندیده است وهرگاه رعیت برتوبدگمان گرددقدرخویش راآشکاراباایشان درمیان بگذاروبااین کارازبدگمانی نجاتشان بده که این کارراهی برای خودسازی توومهربانی کردن نسبت به رعیت است. " 5

 

جلوگیری ازاسراف وتجمل گرائی وتشویق به ساده زیستی وقناعت

قال الله تعالی"کلواواشربواولاتسرفواانه لایحب المسرفین"6ساده زیستی وصرفه جوئی وروحیه زهدوقناعت بعنوان یکی ازسیاستهاوا هرمهای مبارزه با فقر درسیره حکومتی علوی بچشم میخوردودراین راستا ازآغاز وقبل ازتشویق ویاتحمیل دیگران به این امردر شیوه زندگانی خودمولا (ع)و کارگزاران واطرافیانشان به منصه ظهور و به مرحله عمل رسید.

ودراین راستا با اقداما ت عملی خودراه وروش خاصی رادرنحوه زندگی مردم ترسیم نمودوباایجادموازنه هاو سیاستهای اقتصادی واجرائی بسان حفظ وکنترل سرمایه ومنابع ملی درآمدی وجلوگیری ازاسراف وتبذیروبریز وبپاشهاوتنظیم درآمدومخارج خانوارها وفرهنگ سازی به کمک سخنرانی ونامه وگستر ش روحیه قناعت وصرفه جوئی وبهره وری صحیح ازاموال ودارائی هادرسطح جامعه به مبارزه بازیاده رویهاو ولخرجی هاواسراف واتلاف اموال پرداخت تاآنکه بالاخره توانست درمدت حدودپنج سال مردم فقیر کوفه رابه یک غنای نسبی برساند.چراکه معتقدبوداسرافکاری هم موجب نابودی اموال ومنابع وسرمایه های موجود و هم مایه غضب الهی وزوال برکت ازجامعه وبروزخشکسالیهاوفقروگرسنگی هاوتشدیدآن دربلادفقیر نشین ودرنتیجه باعث زیادشدن جمعیت فقراءدرجامعه میشود.بنابراین میفرمود:

"التقدیرنصف العیش ...فمن قدررزقه الله ومن بذرحرمه الله"7یعنی: قناعت وتقدیاموال وبیادروزواپسین بودن شرط اول ودرواقع نیمی ازمعیشت است. و کسیکه چنین کندخداوندنیزبررزق اوخواهدافزودوردمقابل کسی راکه اسراف وتمول واتلاف مال درپیش بگیرداز نعمت وروزی محرومش می سازد.ودرنامه ای خطاب به یکی ازفرماندارانش بنام زیاد چنین مرقوم فرمود: "فدع الاسراف مقنصداواذکرفی الیوم غدا وامسک من المال بقدرضرورتک وقدم الفضل لیوم حاجتک" 8 یعنی:ازاسراف بپرهیزومیانه روی را دراموربرگزین وازامروزبه فکرفردایت باش و از اموال دنیا به اندازه کفاف خویش نگهدار .

علاوه براین درصددآن بودکه مخالفت علنی خود رابا ولنگاریهای برخی دست اندرکاران امرحکومت بعنوان کارگزاران والگوهای عملی جامعه با خطبه ونامه وپیام واخطارو تهدید اعلام داشته وباجملاتی تکان دهنده وعتاب آمیزبه پرهیزاز اسراف ومدارای حال مستمندان وادار شان نماید. تابدینوسیله هم به اعمال قدرت بازدارنده درراستای مبارزه با حیف ومیل ها و بریزوبپاشهای اقتصادی اموال اعم ازبیت المال و...درسطح جامعه وبطورخاص حاکمانوموالیان امرحکومت بپردازد وهم در صددارائه الگوئی عملی درمرحله اولی برای کارگزاران ودرنهایت برای جامعه دراین راستا برآید. چه آنکه معتقدبود:

"ان الله تعالی فرض علی ائمه الحق ان یقدرواانفسهم بضعفه الناس کیلایتبع بالفقیرفقره"9یعنی:خداوندبرپیشوایان امت خویش چنین فرض وتکلیف نموده که خودرادرنحوه زندگی با مردم فقیر وتنگدست نزدیک ویکسان سازندتاآنکه فقیررازپریشانی فقربرهانند. ودربیتی(منسوب)می فرماید: "حسبک داء ان تبیت ببطنه وحولک الاکبادتحن الی الغد"10

یعنی:همین یک دردبرای توکافیست که باشکم پربخوابی ودراطراف توافرادی گرسنه شب رابه صبح برسانند.بخشی ازنامه حضرت خطاب به عثمان بن حنیف دراین زمینه چنین است: "ای پسرحنیف بمن خبررسیده که مردی ازمتمکنین بصره تورابه میهمانی فراخوانده وتو برای رفتن بدانجا شتاب ورزیدی درحالیکه غذاهای رنگارنگ وظرفهای بزرگ خوراکی مقابلت نهاده وتورا گوارا بود.من گمان نمی کردم که که تودعوت گروهی رابپذیری که تنگدستان و مستمندان ازدرایشان رانده می شوند...بدانید وآگاه باشیدکه امام شماازدنیای خود به دو جامه کهنه وازخوردنی هابه دوقرص نان اکتفاء کرده.گرچه نتوانید که بسان اوزیست لیکن بایدکه درپرهیزگاری وزهدبکوشید.قسم بخداکه از دنیای شمانه بدره زری اندوختم ونه مال فراوانی یافتم ونه حتی بجزجامه ای کهنه پیرهنی ازبرای خود آماده ساختم."11

 

جمع آوری ومدیریت مالیات وکنترل بازارو ساماندهی درآمدها

می دانیم که اخذمالیات بعنوان یکی ازارکان عدا لت بخش اقتصادی جوامع وازمنابع مهم درآمدی دولتها محسوب می شودکه موازین صحیح وعادلانه وعدالت بخش آن درحکومت مولا علی(ع)بنا نهاده شده تا به کمک آن باشاخصهایی چون کنترل عرضه وتقاضا ءوسطح تولیدوصرف جامعه وایجادشغل و تقویت تولیدوکاروزراعت به کنترل وتعدیل وکارآمدسازی وتنظیم درآمدهادرجهت آبادانی مملکت و گسترش اقتصاد جامعه وفقرزدائی بپردازد. دراینخصوص دیدگاه مولا(ع)رادرخصوص مالیات ونحوه بهره برداری ازآن درراستای آبادانی مملکت درعهدنامه مالک اشترجویا می شویم که حضرت مرقوم فرمودند: "وتفقدامرالخراج بمایصلح اهله....ولیکن نظرک فی عماره الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج "12

یعنی:ای مالک!امرمالیات رابگونه ای وارسی کن که صلاح مالیات دهندگان درآن باشدزیرا بهبودی مالیات ومالیات دهندگان عامل اصلاح اموردیگراقشارجامعه است.وتاامور مالیات دهندگان اصلاح نشودکاردیگران نیزسامان نخواهدیافت......پس بایدنظرواهتمام وتوجه تو نسبت به آبادانی مملکت رساتروبیشترازنظرت نسبت به دریافت خراج ومالیات باشد.برای اینکه دریافت مالیات جزباآبادانی مملکت وزمین میسرنمی گرددوهرکسی بی آنکه زمینی آباد شود یاشغلی ایجاد گردد مالیات طلب کندشهرهاراخراب وبندگان خدا را هلاک ساخته وکارراوجزدرمدت کوتاهی پایدارنمی ماند.

همانطورکه میدانیم علت اصلی گسیل مردم به درخانه مولاعلی(ع)ظلم فراوان عثمان درحق مردم و تاراج امئوال ایشان وفقروتهیدستی شدیدقشرغالب آنها بودکه دیگرمنجی وصاحب خرد وتوان وقدرت علمی وتجربی وایمانی بجزعلی نیافتند.ولذانه بصرف یک پیشنهادو یا تقاضابلکه گسیل جمعیتی بازبان عجزو لابه واستمدادبودکه درخانه حضرت گردآمده بودندواین دردالبته دردل حکومتهارسوخ کرده و جلوی تقسیم عادلانه ثروت ملی وبیت المال را گرفته بودکه این درنوع خود ظلم واجحاف ونابرابری فراوانی را درجامعه شایع ساخته وافرادزیاده طلب وسودجوووابستگان به حکومت رادراین میان به ثروتهایهنگفت می رساندودرمقابل اقشارمختلفی رادربحران نابرابری وفقرواتلاف حقوقشان وامی نهاد .

بنابراین حضرت درطول حکومت پربارخویش توانست همواره باچشمانی بازودقت وتدبیری خاص باحفظ همه جوانب مثل کنترل بازارکالا وتورم واخذومدیریت مالیاتهاوبهره برداری صحیح وکار آمداز آنهادرراه آبادانی مملکت درطو ل چهارسال فقرراازجامعه ریشه کن کند.

 

احقاق حقوق مستمندان وپوشش مالی فقراء وگسترش امورعام المنفعه

قال علی(ع):"ان الله سبحانه فرض فی مال الاغنیاء اقوات الفقراء فماجاع فقیرالابمامتع به غنی والله تعالی سائلهم عن ذالک"13یعنی:خداوندروزی فقراء رادراموال اغنیاء جامعه قرارداده.پس فقیری گرسنه نمی ماند مگر آنکه متمکنی حقش رادریغ ساخته وخداوندمتعال ازاودراینباره خواهدپرسید.

میدانیم که چیزی که بیش ازهمه حضرت رابه وادی حکومت سوق دادحق خواهی هاو دفاع ازحریم مستمندان وفقراء جامعه بعنوان یکی ازاهداف والای حکومت اسلامی بود.چنانکه درمنشور حکومتی خویش خطاب به مالک اشترفرماندارمصرتاکیدفرمود:"ثم الله الله فی الطبقه السفلی اللذین لاحیله لهم وللمساکین والمحتاجین واهل البؤسی والزمنی..." 14

یعنی:خدارراخدارادررعایت حال طبقات محروم وزیرین جامعه شامل گرفتاران زمین گیرودرد مندان که چاره ای درکارشان وجودندارد.گروهی ازآنان خویشتنداری کرده وگروهیبه گدائی واعلام نیاز به این وآن تن میدهند.پس برای خداپاسدارحقی باش که خداوندبرای این طبقه معین فرموده است... سپس برای این گروه ازمردم ازمیان افرادمورداطمینانخودکسانی راانتخاب کن تا پیرامونشان تحقیق کرده مسائل آنانرابه توبازگوکنندآنگاه دررفع عذرشان چنان عمل کن که درپیشگاه الهی عذری داشته باشید.

زیرااین گروه درمیان رعیت بیش از دیگران به عدالت نیازمندندو حق آنانرا بگونه ای بپردازکه درنزدخدامعذورباشی.ازیتیمان خردسال وپیران سالخورده که راه چاره ای ندارندو دست نیازبرنمیدارند پیوسته دلجوئی کن که مسئولیتی سنگین بردوش زمامداران است...بخشی ازبیت المال وغله های زمینهایغنیمتی رادرهرشهری به طبقات پایین اختصاص ده زیرابرای دورترین مسلمانان همانندنزدیک ترین سهمی مساوی وجودداردوتومسئول رعایت آن میباشی.مباداسرمستی حکومت ترااز رسیدگی به آنان بازداردکه هرگزانجام کارهای فراوان ومهم عذری برای ترک مسئولیتهای کوچکتر نخواهدبود. پس همواره درفکرمشکلات آنان باش وازآنان روی برمگردان .بو.یژه به کسانی ازآنان بیشتر رسیدگی کن که ازکوچکی بچشم نمی آیندودیگران آنان راکوچک می شمرندو آنان کمتربه تودسترسی ندارند."

نقل است که حضرت به اتفاق چندتن ازدست اندرکاران امر حکومتی ازجائی عبورمیکردندکه پیرمردی نا بینا رادرحال گدائی وسئوال ازدیگران یافتند.ازهمراهان پرسیدکه این مرد کیست؟جواب دادندآقا این مردنصرانیست؟حضرت از این نحوه جواب برآشفت وفرمود:

تازمانی که این مردجوان بودازاوکارکشیدید حالاکه پیر شدهمه رهایش کردید؟برای اوازبیت المال درآمدی تعیین وماهیانه پرداخت نمائید.میدانیم که اسلام عزیزازآغاز این مسئله رابعنوان یک ضرورت اجتماعی موردطرح وتاکیدقراردادو وجوهات شرعیه بسان خمس وزکات ووقف وصداق وفئ وجزیه وانفال وغنیمت و...رابرهمین اساس بنانهاده است.

بنابراین حضرت علی(ع)بامدیریت صحیح وکارآمداموال بیت المال ودرآمدحاصله ازبیت المال ودریافت وساماندهی وجوهات شرعیه توانست بخشی ازفقراء جامعه راباایجاد اشتغال وکمک هزینه کاری ومعیشتی تحت پوشش قراردهدتابدستورخداورسول(ص)دراینباره به نیکی جامه عمل بپوشاند.چنانکه درمنشورحکومتی خودخطاب به مالک اشتردراین خصوص تاکید فرمود:

"ومنهاالطبقه السفلی من ذوی الحاجه والمسکنه..."15یعنی:ازمیان اقشارمختلف اجتماعی طبقه پایین جامعه یعنی نیازمندان ومستمندانند که برای هریک خداوندسهمی مقررداشته ومقدارواجب آنرا در قرآن یاسنت پیامبر(ص)تعیین کرده که پیمانی ازطرف خداست ونگهداریآن برمالازم است.خوب است که بدانیدجمع آوری سالیانه اموالی چونگندم،جو،خرما،کشمش،طلا،نقره،شتر،گاووگوسفندتحت عنوان زکات واخذیک پنجم ازاموالی چون منفعت کسب،معدن،گنج،مال حلال مخلوط به حرام ،جواهردریا،غنیمت ،فئ،زمین کافرذمی و...تحت عنوان خمس از اغنیاء جامعه طبق دستوروآئین اقتصادی اسلام عمومابرای کمک مالی وتحت پوشش قراردادن فقراء جامعه است که عمده مصارف آن درمواردی چون

-نیازمندانی که درتامین هزینه معاش دچارمشکل اند

-مامورین جمع آموری وحفظ زکات

-پرداخت به بیگانگان که موجب تمایل آنهابه دین شود.

-آزادکردن بردگان

-اداءدین مستمندان ومقروضین

-برای امورعام المنفعه که رضایت خدادرآن باشدبسان مسجدوپل ومدرسه و...

-برای درراه ماندگان وافراددورازوطن واسراء

-برای امورمتفرقه موردنیازازجمله تولیدوکارواشتغال وآبادانی به تشخیص حاکم اسلامی

بنابراین حضرت بااجراء وسامان بخشی دقیق به این بعدمهم دینی وجمع آوری وتنظیم و بکارگیری اموال بیت المال ووجوه شرعیه درجهت گسترش امورعام المنفعه ازجمله عمران وآبادانی وخدمات رسانی وارائه تسهیلات به مردم فقیرومناطق فقیر نشین موفق شدتاحد قابل توجهی تابوی فقرراازرخسارآن بلاد ودرنهایت جامعه تحت امرحکومتش بزداید.

 

گسترش فرهنگ کارواشتغال زائی

قال الله تعالی:"ان لیس للانسان الا ماسعی وان سعیه سوف یری"16کاروتلاش رمزاصلى بقاءوسرزندگى همه جوامع انسانیست.مردمیکه با تکیه برتوانمندى وذخایر خدا دادی ملى خویش، برضعف وفقرغلبه کنند،بغیرازخودکفائی ما لی قدمی هم درراستای اقتدار ملى سرزمین خودبرداشته اند.با نگاهى به سیره امامان شیعه(علیهم السلام)درمى یابیم که سخت کوشى، تلاش وپرداختن به فعالیت وتولیدازبرجسته ترین ویژگیهاوسیره عملی وحکومتی این بزرگواران بوده تادرس بزرگی چون عزّت نفس به شیعیا ن بیاموزند....

درتعریف دیگر همانطورکه دین مبین اسلام برای کارو تلاش ارزش قائل است وصاحبان پیشه وحرفه راموردتشویق وتکریم قرارمی دهد بیکاری وتنبلی رانیزمذموم ومننفورمیداندو افرادبیکاروتنبل رابعنوان سربارجامعه مورد مذمت وسرزنش قرارداده آنرا ریشه همه بدبختی ها وفسادها وفلاکتهای جامعه بحساب می آورد.وازدیدگاه جامعه شناسان کار جزواصلی ترین پایه های تشکیل دهنده زندگی درهمه جوامع محسوب شده وجامعه بیکارجامعه ای منفسخ وازهم پاشیده معرفی میشوند.وازطرفی کار لازمه گردش طبیعت وتکلیفی غریزی نهفته درذات موجودات زنده عالم است.چنانکه برای عبرت پذیری انسانهادرقرآن کریم سوره های مستقلی بنامهای "النمل"و"النحل"آمده که به زندگی پرتلاش دوموجودزنده ریزاماپرنقش وفعال میپردازدوبدینسان بامخاطبقراردادن انسانها آنهارابه تحرک وکار وتلاش وامی دارند.به این ایات دقت کنید:

"دقت کن درکارمورچه وببین که باآن جثه کوچک واندام نازک که نزدیک است به چشم دیده نشود چگونه درجنبش است وچگونه به روزی خودعشق می ورزدودانه هارابه لانه های خودمنتقل میسازدودر آنجابامهارت واستادی ازآنهامحافظت می کند"17

استادمطهری(ره)دراینباره می گوید:"جهان جهان حرکت است جهان کاراست ازبزرگترین کرات آسمانی تاکوچکترین ذرات زمینی که بشرتاکنون کشف کرده همه وهمه درکاروحرکت وفعالیتند ویک ذره ویک قطره بیکارنیست انسان نیزازاین قاعده مستثنی نیست..."18

ابروباد ومه وخورشیدوفلک درکارند                                                        تاتونانی بکف آری و بغفلت نخوری

اینهمه ازبهرتوسرگشته وفرمانبردار                                                       شرط انصاف نباشدکه توفرمان نبری

درفرهنگ غنی اسلام کاربرمبنای کسب رزق حلال وتامین معاش اهل وعیال درهرطبقه وشئون شغلی هم که باشدمقدس ودرحدجهادفی سبیل الله است که درروایت آمده:"الکادعلی عیاله کالمجاهدفی سبیل الله" 19 در اینباره به حکایت وروایتی منقول ازناحیه نبی مکرم اسلام(ص) می پردازیم:

نقل است که پیغمبراسلام(ص)بهمراه یارانش ازجنگ پیروزمندانه تبوک برمی‌گشتندومردم به استقبالشان آمده بودند.ازجمله آنان،سعد انصاری بودکه پیش رفت وبا حضرت مصافحه کرد. حضرت احساس کرد که دست سعد زبروباصطلاح پینه بسته است.پرسید::چه آسیبی به دستهایت رسیده ؟سعد جواب داد:"اضرب بالمرّوالمسحاة، فأنفق علی عیالی" یعنی: من کارگرم،کار می‌کنم، بیل می‌زنم و با درآمدش خانواده‌ام را تأمین می‌کنم.«فقبّل رسول الله یده»:پیامبر دستش را گرفت و بوسید به گونه‌ای که همه دیدند، سپس فرمودند:«هذه ید لاتمسّه النّار» 20یعنی: این دستی است که آتش جهنّم آن را لمس نخواهدکرد.وحضرت علی(ع)خودنیزدرکنارامرخطیرحکومت بسان رسول الله(ص)به امرکشاورزیوکاربادست مبارکش میپرداخت وبه آن افتخارمی ورزید چنانکه دربیتی منسوب به آنحضرت آمده که فرمودند: "لَنقُل الصّخرِ ه مِن قُللِ الجبالِ اَحبُّ اِلىَّ مِن مِننَ الرّجالِ یَقولُ النّاسُ لی فی الکسبِ عارٌ فإنّ العارَ فی ذُلِّ السّؤالِ"21

یعنی:براى من سنگ کشى ازقله هاى کوه آسانتراست ازاینکه منّت دیگران بدوش بکشم.به من میگویندکسب وکارننگ است،ولى من میگویم ننگ آنست که انسان ازدیگر چیزی درخواست کندسخن اینجاست که امروزه دیدگاه ما درباره کار چیست وجوانان ما باچه دیدی به آن مینگرند؟ بایداذعان داشت که علیرغم سختکوشی بسیاری ازجوانان درببارنشاندن آنهمه اختراعات و اکتشافات و فعالیتهای اجتماعی وفرهنگی وتکنولولوژیکی وروندروبه رشد

فرآورده های علمی وفنآوریهای هسته ای وپزشکی وتسلیحاتی بازهم باکمال تاسف مشاهده میکنیم که تعداد جوانان بیکارماروزبروزروبه افزایش است وبجای استقبال ازکارمفیدو مولد گرایشهابسمت مشاغل مزاحم ومخربی چون دلالی وواسطه گری وسودپرستی ومصرفگرائی محضروندرو به فزونیست که این مساله ازنظراقتصادی وفرهنگی خطروبحران قابل توجهی را برای کشور بارمغان خواهدآورد.

بنابراین درقدم اول مسؤولان امربایددراین زمینه فکری عاجل بیندیشندوباحمایت جدی ازتولیدکنندگان و جوانان صاحب علم وفن وتحصیلات و ایجاد اشتغالات مفید ومولدو تشویق هرچه بیشتر نسل جوان به کار و تلاش ومحدودکردن دستهای واسطه وسودجویان وکنترل درآمدهای بادآورده این معضل بزرگ راازصحنه اجتماع محوسازند در اینباره استادشهید مطهرى(رحمه الله)میگوید:"خوشا بحال اجتماعى که سیستم اجتماعى اش به شکلى باشدکه راه درآمدمنحصر باشد به فعالیت،وآثا فعالیت فردهم مخصوص خودش باشد!بدا بحال اجتماعى که کاردرآن اجتماع صرف نمیکند،اما بورس بازى و کارهاى غیرتولیدى و کارهاى انحرافى درآن صرف بکند و بالاخره، فعالیت مفید و سالم راه درآمد نباشد" 22

 

برقراری عدالت اجتماعی درهمه ابعاد

درابتدابایدبدانیم که منظورازعدالت اجتماعی چیست؟دریک جمله بایدگفت که منظوراز عدالت در سطح مدیریت اجتماعی تساوی وبرابری حقوق وتقسیم امکانات مالی وسرمایه های ملی ازبرای عموم بدون هیچ تبعیض وتنهابراساس صلاحیتها ی افرادکه اصولا بمعنای قراردادن هرچیزی سرجای شایسته وزمان خاص خویش است.

جامعه اسلامی ازعصرپیغمبر(ص)تاکنون درحکومتها وزمانهای مختلف فرازو نشیب های فراوانی رادر زمینه برقراری عدالت اجتماعی ومشکل طبقات اجتماعی پشت سرگذاشت.اگرچه این جامعه درزمان رسول الله(ص)تاسطح بالائی اصلاح وبه مرزعدالت نزدیک شده بودوآنحضرت براساس معیارهای اسلامی وعدالتجویانه وانسان دوستانه کاملا ساختاربسیارنازل اجتماعی زمان جاهلیت رامتحول وفاصله های طبقاتی رااصلاح کردامابعد از آنحضرت باکنارگذاشتن خلیفه برحق حضرتش امام معصوم زمان یعنی امیرمؤمنان علی(ع)درطول بیست وپنج سال همزمان باحکومت خلفاءسه گانه این ساختاربشدت روبه تنزل رفت و دوباره سیرقهقرائی بخودگرفت ودوباره این.اما بعداز پایان دوره هاومرگ عثمان وپذیرش خلافت توسط حضرت درهمان زمان اندک 4ساله دوباره به رشدبالائی دست یافت چنانکه درهمه ابعاد الگوی عدالت عملی ازبرای همه زمانها وحکومتهاشد.

واگرچه بازدرزمان حکومت خلفای اموی وعباسی و... درهرمقطعی که عملا زمام امورمسلمین وحکومت جوامع اسلامی بدست حاکمان و سلاطین جورویاناآشنابا علم وتجربه و فنون مملکت داری ویا ایمان وتعهدونیزکنارزدن ائمه بزرگوار (ع)ازعرصه حکومت وعدم مشورت ودخالت دادن ایشان درامورمملکت داری ونیزفاصله گرفتن از محضر علمی وآسمانیشان ین فرازونشیبها ادامه یافت وظلمها وحق کشیها ونابرابریهادامنه وتوسعه پیدا کردو..مابحکم این ضرورت وخلائی که قرنها بجهت همین سهل انگاریهای حاکمان همواره احساس میشودوجانهاراتشنه حقیقتی بنام عدالت ساخت وتشنه کامان عالم رادرآرزوی آن منتظر ساخت به امید برآوری آن آرزوی بزرگ درتحقق ظهورفرزندی ازسلاله اهل بیت(ع)منجی بشیریت امام زمان (عج) آخرالزمان بابهره گیری والهام ازشیوه عملی جدبزرگوارشان سرآمدعدالت پیشگان مولاعلی (ع) در صددپرداختن به این شیوه ها اززاویه حکومت علوی هستیم.

ازدیدگاه وسیره عملی حضرت بایدگفت که ازشاخصه های اصلی وبهینه کلیه کار ویژه های حکومت حضرت عدالت ورزی بودکه نقش حیاتی وپیامدهای مثبت وافزایش کارآمدی ودرآمدی فراوانی از برای جامعه بهمراه داشته ودرواقع رمزبقاوترقی نظام سیاسی وضامن ثبات وامنیت ومنافی خشونت وظلم وستم ونابرابری درجامعه بوده است.که فقدان آنها بطورجد جامعه را ازاساس متزلزل میسازدبراین اساس حضرت عدل راحتی ازجودبالاتر وآنرا سیاستگری فراترواداره کننده عموم میدانستند.23

.چراکه براین واقف بودندکه عدل همه اموررادرجای خویش قرارمیدهدولاجرم این شیوه وبلکه هدف راباقاطعیت وجامعیت تمام درطول حکومت خویش پی گرفته واثرآنرادرجامعه بخوبی وبزودی بصورت محسوس وملموس یافتندچنانکه فرمودند: "کسانی که درحکومت من بسربردندعدل رادیدند وباجان خودیافتند"24

البته ازدیدحضرت عدل دامنه وسیعی داردکه ازآنجمله ملتزم دانستن نفس خویش به عدالت وتقوی وکنترل نفس اززیاده خواهی هاست که این شرط عقل نیزهست" 25

براین اساس ازآنجاکه ثبات یک جامعه به اقتصادآن ونیزاصلاح وضعیت معیشت مردم بمنزله رگهای حیاتی پیکره اجتماع بسته است مولاعلی(ع) دراولین قدمها تمام سعی خویش رامعطوف به این نمود که بحکم دین مبین اسلام وقرآن وسیره وتعلیمات پیغمبرخاتم(ص) عدالت محوری رابه تمام معنادر پیش گیردتا بلکه این خون خشکیده رادرشریان جامعه به حرکت درآورد وسپس به اصلاح دیگرامور از جمله آبادانی وفرهنگ و...بپردازد.وبدینوسیله دریک نظرکلی ارائه الگوی برتردرجهت گرایش جمعی مردم به یک سمت وسو فراهم سازد.

چراکه معنقدبود:"العدل یضع الامورمواضعها "26ولذا عدالت اجتماعی رابرهرچیزمقدم میدانست ومعتقدبودکه تنهابابرپائی چنین امری بعنوان یک ضرورت میتوان به یک جامعه ای متعادل وروبه رشد رسید ونیزمعتقدبودکه مردم با احساس عدالت واعتماد نسبت به حاکم وقت آنگاه که همه شاهدیک توازن عملی واستفاده ازامکانات وسرمایه های عمومی بطوریکسان وبدون تبعیض درجامعه باشندوحاکم زمان خویش رادراجرای عدالت اجتماعی پایبندو دست حمایتگر وهدایتگرش رابرسرخوش خودبعینه ببینندبخودبه سمت الگوئی مشترک وقابل اجراء هدایت وسوق داده وازدل وجان آن راپذیراخواهندشد.

حجت الاسلام سیدمحمدابراهیم حسنی ،کارشناس معاونت پژوهشی وآموزشی

پی نوشت:

1- مضمون کلام دراصول کافی ج5ص74

2- مناقب ابن شهرآشوب ج2 ص99 وبحارج4ص327

3- نهج البلاغه حکمت319

4- نهج البلاغه خ15

5- نهج البلاغه نامه53

6-سوره اعراف آیه 31

7-تحف العقول ص247حدیث 137

8- نهج البلاغه نامه21

9-نهج البلاغه خطبه209

10-دیوان منسوب به امام علی

11- نهج البلاغه نامه 45

12- نهج البلاغه نامه53

13- نهج البلاغه حکمت 328

14- نهج البلاغه نامه53

15- نهج البلاغه نامه53

16-سوره نجم آیه39

17-سوره نمل آیات

18-بنقل ازکتاب"حکمتها واندرزها"ص49

19- اصول کافی ج5ص88

20- اسدالغابه ج2ص337

21- دیوان منسوب به امام علی(ع)ص434شعر/ش/336

22- بنقل ازکتاب"حکمتها واندرزها"ص60

23- مضمون بنقل ازنهج البلاغه ترجمه فیض ص1290

24- نهج البلاغه ترجمه فیض الاسلام ص147

25- مضمون بنقل ازنهج البلاغه ترجمه ص210

26- نهج البلاغه حکمت437

منبع : سازمان تبلیغات اسلامی

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  8:58 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها