0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 12 : زيست شناسي ايران 1389; 23(4):573-583.
 
بررسي بيوسيستماتيکي جوندگان شيراز (بخش مرکزي)
 
زارعي رقيه*,درويش جمشيد,اسماعيلي حميدرضا,ترحمي سيدمصطفي
 
* مشهد، دانشگاه فردوسي، دانشكده علوم پايه، گروه زيست شناسي
 
 

شناسايي بيوسيستماتيک (شناخت طبيعت زنده) هر تاکسون لزومي بنيادي براي دستيابي به کاربرد، بهره گيري بهينه و پايدار آن است. يکي از ويژگيهاي بيوسيستماتيک هر تاکسون بررسي گوناگوني زيستي آن است. در اين جا گوناگوني جوندگان بخش مرکزي شهرستان شيراز و به ويژه پارك ملي بمو مورد نظر است. نمونه برداريها طي يک سال با تله هاي زنده گير و کشنده از جاهاي کم و بيش متفاوت از لحاظ جنس خاك، پوشش گياهي و ديگر خصوصيات ژئومورفولوژي متغير انجام شد. تا کنون 7 گونه از جوندگان: گونه هاي موش خانگيMus musculus ، جربيل هندي Tatera indica، جرد ايرانيMeriones persicus ، جرد ليبي Meriones libycus، رت سياه Rattus rattus، ول ايرانيMicrotus irani ، و تشي Hystrix indica شناسايي و ويژگيهاي ريختي، صفات دنداني و جمجمه اي بررسي شدند. گونه هاي جرد ليبي و جربيل هندي از يک سو و گونه هاي جرد ايراني و ول ايراني از سوي ديگر همجا (sympatric) صيد شدند. وجود ول ايراني كه تا به حال تنها از مكان تايپ خود (شيراز) گزارش شده تاييد شد. علاوه بر موش خانگي كه پراكنش جهاني دارد گونه جرد ايراني نيز در بمو به علت سازش پراكنش وسيعي را نشان مي دهد. انگلهاي شناسايي شده روي تن جوندگان گرفته شده گونه هاي کک Cetenocephaledes canis، شپش  Poly pylax  و هيره Ornithnyssus bacoti بوده است.

 
كليد واژه: شيراز، فون، جوندگان، مورفولوژي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 14 : زيست شناسي ايران 1389; 23(4):596-604.
 
ارتباط ميان برخي پارامترهاي بيوشيميايي آب و سرم خون در ماهي کپور معمولي (Cyprinus carpio Linneaus 1758)
 
كردجزي معظمه,ايمانپور محمدرضا*
 
* گرگان، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي، دانشكده شيلات و محيط زيست
 
 

پارامترهاي خوني وسيله ارزشمندي براي نظارت سلامتي و رشد ماهي به شمار مي آيد که توسط تعداد زيادي از فاکتورهاي داخلي و خارجي مثل نرخ متابوليک، درجه حرارت آب، عوامل يوني آب و ديگر شرايط محيطي تحت تاثير قرار مي گيرند. در اين تحقيق كه به مدت 7 ماه در منطقه ديکجه گنبد در استان گلستان صورت پذيرفت، ارتباط ميان پارامترهاي آلي سرم خون (گلوکز، کلسترول و پروتئين کل) در ماهي کپور معمولي با pH و عوامل يوني آب در 15 استخر 10 هکتاري بررسي شد. هدف تعيين شرايط بهينه بيوشيميايي بدن کپور معمولي و محيط پرورشي بود. دامنه 8-9 pH، سديم 0.99-26.30، پتاسيم  0.60-14.20ميلي مول در ليتر، کلسيم 0.68-24.62 و منيزيم آب  0.87-12ميلي گرم در دسي ليتر، همچنين محدوده ترکيبات آلي سرم خون حاوي 0.2-2.92 گرم در دسي ليتر پروتئين کل، 14.07-265.91 ميلي گرم در دسي ليتر گلوکز و 50.93-391.43 ميلي گرم در دسي ليتر کلسترول اندازه گيري شد. با توجه به داده هاي آماره پيرسون، منيزيم آب با کلسترول سرم خون ارتباط مثبت و معني دار(P<0.01)  و سديم آب با پروتئين کل سرم خون ارتباط مثبت و معني دار (P<0.01) و با کلسترول سرم خون ارتباط مثبت و معني دار(P<0.05)  داشت. بنابراين مديريت و تعديل پارامترهاي يوني آب به ويژه يونهاي منيزيم و سديم در کاهش تجمع چربي در ماهي کپور معمولي و کيفيت بالاي لاشه اين گونه موثر خواهد بود.

 
كليد واژه: كپور معمولي، پارامترهاي آلي سرم خون، pH، عوامل يوني آب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران 1389; 23(3):309-320.
 
فراوانيهاي هاپلوتايپي و آللي تواليهاي تکراري کوتاه کروموزوم Y – STRs) Y) در يک جمعيت تصادفي از مردان تهران
 
سليمي اعظم,فرازمند علي*,زرگر سيدجلال,مينايي طيبه
 
* تهران، دانشگاه تهران، دانشکده زيست شناسي، گروه علوم سلولي و مولکولي
 
 

تواليهاي تکراري کوتاه DNA (Short tandom Repeats) کروموزوم (Y – STR) Y انسان، واقع در خارج از ناحيه شبه اتوزومي(Pseudoautosomal)  و در بخش هاي غير نوتركيب كروموزوم Y از پدر به پسران انتقال مي يابد. اين تواليهاي تکراري در مطالعات تکاملي و رديابي مهاجرت انسان، بررسي دودمان پدري و هم چنين در آزمون اثبات رابطه پدر - فرزندي و كاربردهاي ديگر پزشکي قانوني، نشانگرهاي بسيار سودمندي هستند. اين مطالعه بر روي چند شکلي توالي تکراري کوتاه کروموزوم Y در ميان 100 مرد غير خويشاوند که به طور تصادفي از جمعيت تهران انتخاب شده اند، انجام شده است.اين نمونه جمعيتي تصادفي به دليل وضعيت مختلط جمعيت تهران،‏ به خاطر مهاجرت پذير بودن، به نظر مي رسد نماينده نسبي (حداقل در معرفي عمومي اللها و هاپلو تيپ هاي موجود) از جمعيت ايران باشد. با استفاده از يک روش مبتني بر PCR چند شکليهاي 9 نشانگر تواليهاي کوتاه تکراري ويژه کروموزوم Y شامل DYS392 , DYS391 , DYS390, DYS389 I / II, DYS385 a / b ,DYS19 , و DYS393 مطالعه شده اند. اين نشانگرها به عنوان حداقل هاپلوتايپ اروپايي(European Minimal Haplotype)  تعريف شده اند. فراورده هاي PCR  ابتدا بر روي ژل آگارز 1.5 درصد و سپس براي تفکيک بهتر و اطمينان از تفاوتهاي جزئي در تعداد تکرارها بر روي ژل پلي آکريل اميد رانده شد. تنوع ژنتيکي (Genetic Diversity) ;GD)، نشاندهنده چند شکلي آللي، براي هر نشانگر محاسبه شد.  نشانگرDYS385  بيشترين چند شکلي و نشانگر DYS391 کمترين چند شکلي را در بين افراد بررسي شده در اين مطالعه نشان داد. تنوع هاپلوتايپي (Haplotype Diversity)  براي ارزيابي پراکنش هاپلوتايپي اين جمعيت 0.999 محاسبه شد. در نتيجه به خاطر اين تنوع گسترده اين نشانگرهاي Y - STR در پزشکي قانوني، آزمون اثبات رابطه پدر - فرزندي و همچنين در مطالعات مقايسه اي گروههاي نژادي در ايران مي تواند به كار رود. نتايج حاصل به دليل تنوع گروههاي نژادي ساکن ايران نيز در مطالعات جهاني مربوط به تواليهاي تکراري کروموزوم Y حايز اهميت است. مطالعه تفصيلي تواليهاي YSTR بين گروه هاي قومي و نژادي مختلف ايران در ازمايشگاه ما در دست انجام است.

 
كليد واژه: پزشکي قانوني، ميکروساتليت، تواليهاي تکراري کوتاه کروموزوم Y - STR) Y) ، ژنتيک جمعيت، تهران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : زيست شناسي ايران 1389; 23(3):321-332.
 
بررسي قابليت به كارگيري روش تاگوچي در طراحي محيط كشت، بهينه سازي توليد آلفاآميلاز توسط طراحي آماري آزمايشها
 
زارع داوود*,اسد صديقه,دستغيب سيدمحمدمهدي,اصغريان حسين علي,كبيري محبوبه
 
* تهران، سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران، پژوهشکده بيوتکنولوژي
 
 

بهينه سازي توليد آنزيم ‌آلفا آميلاز از قارچ آسپرژيلوس اوريزه با روش آماري طراحي آزمايش‌ تاگوچي، كه يكي از روشهاي شكستن فاكتوريل كامل است، انجام شد و به منظور در دست داشتن يك پايه محكم جهت قضاوت در مورد قابليت به كارگيري اين روش، آزمايشهايي به صورت فاكتوريل كامل با در نظر گرفتن فاكتورها با تمام سطوح نيز در مجموعه آزمايشها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد از بين فاكتورهاي نسبت C / N، نوع منبع نيتروژن، مقدار فسفات و pH، بيشترين اثر در توليد آنزيم مربوط به منبع نيتروژن است و نيترات سديم با نسبت =C / N3، هنگام استفاده از نشاسته 1(W/v) درصد به عنوان منبع کربن، بيشترين بازدهي توليد را داشته است. مقايسه روش فاكتوريل كامل با 36 تيمار و تاگوچي با تنها 9 تيمار نيز نشان داد، داده هاي به دست آمده از روش تاگوچي با روش فاكتوريل كامل همخواني دارد و نقطه بهينه ارايه شده توسط هر دو روش يكسان است. اين بررسي نشان داد كه هنگام بهينه سازي محيط كشتهاي ميكروبي كه به منظور افزايش توليد يك محصول تجاري صورت مي‌گيرد، مي‌توان با اطمينان بالايي از روشهاي شكننده فاكتوريل به جاي فاكتوريل كامل استفاده نمود. نهايتا ميزان توليد آنزيم در شرايط بهينه شده با روشهاي فاكتوريل كامل و تاگوچي به حدود 170 واحد در ميلي ليتر رسيد كه قابليت به كارگيري روش تاگوچي به جاي فاكتوريل كامل را ثابت مي‌نمايد.

 
كليد واژه: ‌آلفا آميلاز، آسپرژيلوس اوريزه، بهينه سازي، فاكتوريل كامل، تاگوچي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:23 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي ايران 1389; 23(3):333-342.
 
مکان‌يابي QTL هاي خصوصيات جوانه‌ زني در برنج با استفاده از نشانگرهاي ريزماهواره تحت شرايط شور
 
صبوري حسين*
 
* گنبد، مجتمع آموزش عالي گنبد، دانشکده علوم کشاورزي و منابع طبيعي، گروه توليدات گياهي
 
 قدرت جوانه زني بالا و قوي تر بودن اجزاي يک جوانه در برنج از مهمترين صفات در استقرار بهتر گياهچه در سيستمهاي کشت مستقيم و محيطهاي شور و خشک مي باشد. به منظور مکان يابي صفات مرتبط با جوانه زني در برنج از جمعيت F2:3 حاصل از تلاقي ارقام طارم محلي با خزر و 74 نشانگر ريزماهواره استفاده شد. نقشه ژنتيکي 1231.50 سانتي مورگان از ژنوم برنج را پوشش داد. مکانهاي ژني مرتبط با سرعت جوانه زني، طول ريشه چه و طول ساقه چه با روش هاي نقشه يابي فاصله اي ساده و مرکب رديابي گرديد. از بين  QTLهاي رديابي شده براي سرعت جوانه زني qGR - 10 روي کروموزوم 10 با 60.97 درصد تغييرات فنوتيپي، بالاترين درصد توجيه تغييرات را داشت. اثر افزايشي اين ناحيه از ژنوم برنج روي کروموزوم 7، مثبت و در جهت افزايش سرعت جوانه زني بود. بين QTL هاي مرتبط با طول ريشه چه qRL - 8 با تبيين 40.21 درصد بالاترين درصد تغييرات فنوتيپي کل را داشت. آلل هاي والد طارم در qRL - 1 و qRL - 10 طول ريشه چه ها را به ترتيب به اندازه 0.31 و 0.88 ميلي متر افزايش دادند. کليه  QTLهاي بزرگ اثر مکان يابي شده براي طول ساقه چه در اين مطالعه روي کروموزوم يک قرار داشتند. بالا بودن درصد توجيه qGR - 7، qRL - 10 و qSL - 1 آنها را کانديد بسيار مناسبي براي برنامه هاي انتخاب به کمک نشانگر در جمعيتهاي برنج ايراني ساخت.
 
كليد واژه: برنج (.Oryza sativa L)، جوانه زني، نقشه يابي صفات کمي، ريز ماهواره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران 1389; 23(3):353-366.
 
بررسي روابط ژنتيكي رقمهاي ايراني و خارجي نيشکر با استفاده از نشانگرهاي مولکولي SSR و RAPD
 
كرمي ثريا*,شوشتري محمدبرات,ملكي زنجاني بهرام,شيران بهروز
 
* اهواز، دانشگاه پيام نور خوزستان، گروه زراعت
 
 

اين مطالعه به منظور ارزيابي ميزان تنوع موجود بين رقمهاي نيشکر ايراني و رقمهاي خارجي، همچنين شناسايي نمونه هاي جمع آوري شده از سراسر ايران به ترتيب با استفاده از 65 و 7 نشانگر مولکولي RAPD و SSR انجام شد. در مجموع 28 نشانگر RAPD و 7 نشانگر SSR تکثير و چندشکلي نشان دادند و تعداد قطعات تکثير يافته به ترتيب براي نشانگر RAPD وSSR ، 6 - 27 (متوسط 15.1) و 5 - 14 (متوسط 9.33) قطعه بود. هر دو نشانگر مولكولي درجه بالايي از تنوع ژنتيكي را در ذخاير ژنتيکي نيشكر نشان دادند و نشانگرهاي SSR و RAPD توانستند نمونه هاي جمع آوري شده از ايران را تفكيك و شناسايي نمايند. براي هر دو نشانگر تشابه بالايي در توپولوژي دندروگرام با مقداري تفاوت ديده شد. در دندروگرام كلي حاصل از تركيب داده هاي هر دو نشانگر، ارتباط بين رقمها بر اساس اطلاعات شجره اي يا ناحيه جغرافيايي بود. نتايج تجزيه واريانس مولكولي نشان داد که تفاوت ژنتيکي بين رقمهاي داخل هر ناحيه بيشتر از تفاوت ژنتيکي رقمهاي بين هر ناحيه بود. همچنين از 7 و 1 نشانگر SSR سورگوم و ذرت به منظور بررسي قابليت انتقال نشانگرهاي SSR بر روي ژنوم نيشکر استفاده شد که هيچ کدام تکثير نشان ندادند.

 
كليد واژه: RAPD، SSR، تنوع ژنتيكي، نيشکر، تجزيه واريانس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي ايران 1389; 23(3):367-375.
 
تخليص و بازيافت آلکالين پروتئاز مقاوم به حرارت در سامانه هاي دو فازي آبي
 
مشايخي فريبا,اميدي نيا اسكندر*,شهبازي محمدي حميد,ابراهيمي راد مينا,حسينخاني سامان,گريگوريان آندره
 
* تهران، انستيتو پاستور ايران، گروه بيوشيمي
 
 آلکالين پروتئازهاي مقاوم به حرارت گروهي از مهمترين آنزيمهاي صنعتي هستند که به علت حفظ عملکرد و پايداري در شرايط سخت نظير محدوده هاي pH قليايي، دماي بالا و حضور دناتوره کننده هاي شيميايي کاربردهاي فراواني دارند. در اين راستا، جداسازي و غربالگري آنزيمهاي جديد با خصوصيات موثر و نيز بهينه سازي روشهاي تخليص به عنوان اولين مرحله در مسير تحقيق و توسعه اين محصولات بيوکاتاليزوري محسوب مي شود. در اين تحقيق، تخليص و بازيافت آنزيم آلکالين پروتئاز مقاوم به حرارت از سويه Bacillus subtilis در سامانه دو فازي آبي تشكيل شده از پلي اتيلن گليکول و سيترات سديم مطالعه شد. بهترين شرايط تخليص آنزيم در سامانه متشكل از 22 درصد پلي اتيلن گليکول 10000 دالتون، 18 درصد سيترات سديم و 12 درصد كلريد سديم با  pH=8به دست آمد. پارامترهاي تخليص شامل ضريب تفکيک آنزيم، بازده، بازيافت، فاکتور تخليص و فعاليت ويژه به ترتيب 37.83، 97.7797 درصد، 177.5 درصد، 27 و 3325.79 U / mg protein محاسبه گرديد. وزن مولکولي آنزيم با استفاده از SDS - PAGE در حدود 41 kDa  تخمين زده شد و خصوصيات کينتيکي Km و Vmax به ترتيب، 2.21 ميلي مولار و 0.26 U /ml محاسبه شد.
 
كليد واژه: سامانه هاي دو فازي آبي، تخليص، آلکالين پروتئاز مقاوم به حرارت، پلي اتيلن گليكول، سيترات سديم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:24 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):151-160.
 
طراحي و تهيه سازه حاوي ژن اينترفرون گاما و بيان آن در بذر گياه كلزا
 
باقري خديجه,جلالي جواران مختار*,مهبودي فريدون,معيني احمد,زبرجدي عليرضا
 
* تهران، دانشگاه تربيت مدرس، دانشکده کشاورزي ، گروه اصلاح نباتات
 
 از مهمترين عوامل موثر بر افزايش ميزان توليد پروتئين نوترکيب در گياه، بيان آن در بافت مناسب و نيز افزايش پايداري و تجمع پروتئين با استفاده از عوامل هدف گيري كننده به جايگاههاي مناسب در سلول است. شبکه آندوپلاسمي به دليل حضور پروتئينهاي چپروني مختلف و ايزومرازها موجب بسته بندي صحيح پروتئينها شده و پايداري و تجمع پروتئين نوترکيب به ميزان قابل توجهي افزايش مي يابد. از طرف ديگر بيان پروتئين نوتركيب در بذر، موجب تجمع پايدار آن در غلظت نسبتا بالا در حجم كوچك و فشرده شده كه براي استخراج و ذخيره سازي بسيار مناسب مي باشد. در اين تحقيق براي بيان اينترفرون گاماي انساني در بذر گياه کلزا و قرار گرفتن آن در شبکه آندوپلاسمي از پيشبرنده اختصاصي بذر (Napin) و توالي KDEL در انتهاي کربوکسيلي ژن اينترفرون گاماي انساني استفاده شد. ژن اينترفرون گاما ابتدا در ناقل pGEM® - T Easy كلون و پس از تاييد صحت آن با استفاده از روش PCR، هضم آنزيمي و توالي يابي، قطعه موردنظر در ناقل بياني گياهي pBI121 ساب كلون گرديد. ناقل نوترکيبpBI IFN?  با روش انجماد و ذوب به اگرباکتريوم سويه LBA4404 معرفي و اين باکتري براي تراريختي گياه کلزا از طريق ريزنمونه هاي کوتيلدوني مورد استفاده قرار گرفت. گزينش نوساقه هاي باززايي شده در محيط انتخابي حاوي آنتي بيوتيک (کانامايسين) انجام شد. آناليز گياهان تراريخت در سطح DNA با استفاده از PCR و در سطح پروتئين با استفاده از SDS - PAGE بيانگر انتقال موفقيت آميز ژن IFN? و بيان پروتئين بود. همچنين فعاليت پروتئين توليد شده با تست ELISA تاييد شد.
 
كليد واژه: پيشبرنده اختصاصي بذر (Napin)، توالي KDEL، پروتئين نوتركيب، اينترفرون گاماي انساني، كلزاي تراريخت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):161-171.
 
بررسي تاثير مقدار مايه تلقيح، غلظت قند و افزودن ويتامينها در فرآيند صنعتي تخمير الکلي در مقياس آزمايشگاهي
 
سينايي ندا*,رعايايي اردكاني محمد,فولادي جمشيد
 
* اهواز، دانشگاه شهيد چمران اهواز، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

امروزه اتانول زيستي همچنان جزء مهمترين محصولات زيست فناوري مي باشد. مخمر Saccharomyces cerevisiae، در اين صنايع بيشترين کاربرد را دارد و ملاس نيز به واسطه فراواني و ارزان قيمت بودن و دارا بودن مقادير بالاي مواد قندي در ايران، منبع کربن مناسبي براي توليد اتانول محسوب مي شود. هدف از اين بررسي، در مرحله اول، بهينه سازي مقدار مايه تلقيح و سپس بهينه سازي غلظت قند محيط کشت است. با توجه به اهميت ويتامينها، اثر دو ويتامين بيوتين و اسيد پانتوتنيک نيز بررسي شد. ابتدا آناليز کاملي از ملاس نيشکر انجام، و بر اساس اجزاء آن و فرمول عمومي مخمر، ترکيب محيط کشتي مطابق با صنايع توليدي ترتيب داده شد. در ادامه، درصدهاي مختلف مايه تلقيح، افزوده و بازده و بهره وري مربوطه محاسبه و تحليل آماري شد. نتايج حاکي از آن است که ميزان مايه تلقيح 4 7.7 درصد بالاترين بهره وري توليد اتانول را دارا مي باشد. سپس بريکسهاي مختلف ملاس مطالعه شد. نتايج نشان داد که بريکس  17.5(غلظت خون(110 g/l :، بالاترين بهره وري را دارد. همچنين افزودن بيوتين به محيط کشت، تاثير قابل ملاحظه اي بر بهره وري تخمير ندارد. در حالي که وجود اسيد پانتوتنيک، باعث کاهش زمان تخمير و افزايش بهره وري توليد مي شود.

 
كليد واژه: بهينه سازي، مايه تلقيح، غلظت قند، تخمير الکلي، بيوتين، اسيدپانتوتنيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):172-178.
 
پايداري بيوسورفکتانت توليدي توسط سويه بومي Bacillus subtilis در برابر تغييرات شرايط محيطي
 
صعودي محمدرضا*,نصر شقايق,عطاران بهاره,مهرنيا محمدرضا,صراف زاده محمدحسين
 
* تهران، دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم پايه، آزمايشگاه ملي ميکروبيولوژي صنعتي ايران
 
 

بيوسورفکتانت ها ترکيبات آمفي پاتيکي هستند که توسط انواعي از ميکروارگانيسم ها توليد مي شوند و به علت ويژگيهاي منحصر به فردشان، کاربرد وسيعي در صنايع مختلف دارند. بنابراين حفظ و پايداري ويژگيهاي عملکردي آنها در برابر شرايط مختلف محيطي اهميت بسيار دارد. در اين مطالعه سويه بومي Bacillus subtilis با هدف توليد بيوسورفکتانت و به کارگيري آن در صنعت نفت، با استفاده از روشهاي غربال سازي ميکروبي از خاک يک ناحيه آلوده به ترکيبات هيدروکربني جداسازي شد. از آنجا که اين ترکيبات به هنگام کاربرد در صنايع نفتي در معرض دماهاي نسبتا بالا و شرايط سخت محيطي چون شوري و تغييرات pH قرار مي گيرند بنابراين تاثير اين فاکتورهاي محيطي خارجي بر عملکرد آنها بررسي شد. از اين رو توليد بيوسورفکتانت طي يک فرآيند تخمير 9 روزه در دماي 30 درجه سانتي گراد و با سرعت همزني  
 
 200 rpmدر شيکر انکوباتور انجام شده، پس از جداسازي زي توده ميکروبي، عملکرد بيوسورفکتانت خام موجود در براث تخمير در برابر تيمار نمکي (تراکم 10 - 1 درصد نمک(NaCl ، تغييرات pH (13 - 1) و نيز پايداري آن در برابر تيمار حرارتي (دماي اتاق تا دماي 120 درجه سانتي گراد به مدت 30 دقيقه) و از طريق سنجش ميزان کاهش کشش سطحي به وسيله تنسيومتري (Tensiometry)، بررسي شد. بر اين اساس، محلول بيوسورفکتانت توليدي توسط سويه بومي B. subtilis در برابر تيمار حرارتي مقاوم بوده، در مقايسه با کشش سطحي شاهد، محلول بيوسورفکتانت تيمار نشده (23.3 mN/m)، تغيير قابل ملاحظه اي مشاهده نمي شود. در pH  5تا9  تغييرات کشش سطحي اندک بوده و به نظر مي رسد pH اسيدي اثر شديدتري بر عملکرد بيوسورفکتانت دارد، چنان که در pH پايين تر از 5 کارآيي بيوسورفکتانت در عمل مختل مي شود. بيوسورفکتانت موجود در صاف شده کشت در برابر تراکم نمک 1 تا10  درصد قابليت کاهش کشش سطحي خود را نسبتا حفظ مي نمايد، به طوري که بيشينه کشش سطحي که در تراکم 10 درصد نمک مشاهده مي شود، برابر(28.6 mN/m)  مي باشد که تفاوت قابل ملاحظه اي را با نمونه شاهد نشان نمي دهد.

 
كليد واژه: Bacillus subtilis، بيوسورفکتانت، فاکتورهاي محيطي، کشش سطحي، تنسيومتري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):179-189.
 
مقايسه مورفومتري آرتمياي درياچه اروميه با آرتمياي کال شور گناباد
 
بني هاشمي سيدعسكري*
 
* گرگان، سازمان آموزش و پرورش، کارشناسي تکنولوژي و گروههاي آموزشي، گروه زيست شناسي
 
 

آرتميا جانوري از زيرشاخه سخت پوستان، رده آبشش پايان، راسته بي پوششيان، خانواده آرتمييده است. اين جانور ساکن آبهاي شور و بسيار شور مي باشد و در برابر تغييرات شوري از قدرت تحمل بالايي برخوردار است ،رودخانه کال شور در 35 کيلومتري شمال گناباد، در استان خراسان جنوبي واقع است و در بردارنده گونه آرتميا مي باشد،در اين مطالعه، نمونه هاي آرتمياي کال شور گناباد با دو گونه آرتمياي درياچه اروميه Artemia parthenogenetica وA urmiana Gunther (1890)  با استفاده ازصفات مورفومتري مورد مقايسه قرار گرفتند، سيست آرتمياي کال شور از محيط جمع آوري شد و سيست parthenogenetica و A. urmiana از مرکز تحقيقات آرتمياي کشور تهيه گرديد، سيستها به طور مجزا در آکواريومهاي20  ليتري تحت شرايط فيزيکي و شيميايي يکسان (شوري62 ppt ، دماي1 ±20 درجه سانتي گراد، PH»8، اکسيژن دهي ملايم و مداوم، منبع نور لامپ مهتابي با فاصله 40cm از سطح آکواريوم) کشت داده شدند، براي تغذيه هر سه نمونه از پودر سبوس برنج آسياب شده و جلبک تک سلولي استفاده شد. پس از 35 روز، 30 مونه ماده بالغ از هر جمعيت به طور تصادفي انتخاب و مورد بررسي قرار گرفت. نمونه ها توسط کلروفرم بيهوش شده و صفات به طور مستقيم در زير مژرسکوپ (Measuring Microscope) با دقت 0.001 ميلي متر اندازه گيري شدند، هشت صفت کمي (طول کلي بدن، طول شکم، عرض شکم، طول فورکا، قطر چشم مرکب، طول آنتن اول، عرض سر، و فاصله بين چشمهاي مرکب) مورد ارزيابي قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS v 10  و آزمونهاي چند متغيره تحليل گرديد، نتايج حاصل نشان دهنده جدايي A. urmiana از دو جمعيت بكرزاي مورد مطالعه، و شباهت دو جمعيت بكرزاي اروميه و کال شور با يكديگر مي باشند، به نحوي كه مي توان گفت اين دو جمعيت متعلق به يک گونه (A. parthenogenetica) مي باشند.

 
كليد واژه: آرتميا، کال شور، اروميه، مورفومتري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):197-206.
 
تکثير هوبره آسيايي (Chlamydotis macqueenii) در ايران: داده‌ ها و تجربيات اوليه
 
حيدري فتح اله*,همامي محمودرضا,آقانجفي شيرين
 
* يزد، خاتم، اداره حفاظت محيط‌ زيست
 
 

جمعيتهاي هوبره طي چند دهه اخير در کل گستره پراکنش خود در حال کاهش بوده اند. در كنار اقدامات حفاظتي در زيستگاههاي اين گونه، «تكثير در حصار» هوبره به عنوان يك راهکار موثر حفاظتي در چند کشور اجرا شده است. اين مقاله در برگيرنده نتايج حاصل از تکثير در حصار آزمايشي اين گونه مي باشد که براي اولين بار در ايران صورت گرفته است. تخمهاي هوبره از زيستگاه جوجه آوري اين گونه درحوزه شهرستان هرات، جنوب استان يزد جمع آوري شده و به دستگاههاي استاندارد تفريخ در مرکز تکثير در حصار هرات منتقل گرديدند. جوجه ها با پروتئين گياهي و سوسک زرد آرد تغذيه شدند. از 9 تخم منتقل شده به دستگاه انکوباسيون 8 تخم با موفقيت تفريخ گرديد. مقايسه متوسط وزن هوبره ‌هاي پرورش يافته در حصار در سه سالگي (ماده ها:SE   1318.5±26.5گرم، نرها: 1412.5±27.5 SE گزم) با وزن هوبره هاي زنده گيري شده از طبيعت (ماده ها: 1832.6±37.3 SE گرم، نرها: 2227.4±92.4 SE گرم) اختلاف معني داري را براي هر دو جنس نشان داد (P<0.01) .از طرف ديگر، وزن هوبر ه هاي وحشي نگهداري شده در مرکز تکثير در حصار به مدت يک سال 47.0 SE± 2106.3گرم (در مقايسه با وزن آنها بلافاصله پس از زنده گيري 70.8 SE)±1931.3 گرم) افزايش معني داري را نشان داد (P=0.008،paired t=6.4 ) محتواي انرژي تخم هوبره براي اولين بار در اين مطالعه  (SD=45.7) 322.8کيلو ژول برآورد گرديد. رابطه رگرسيون خطي بين وزن جوجه و وزن تخم P<0.001)، (R2=0.89 و همچنين بين وزن جوجه و وزن پوسته تخم (P<0.001،R2 =0.87) به دست آمد. از طرف ديگر، تغييرات وزن تخم متناسب با تغييرات ابعاد تخم (طول وعرض) بود. اين پژوهش ضمن فراهم آوردن اطلاعات جديد در مورد زيست شناسي هوبره آسيايي، امکان تکثير اين گونه در ايران را با جيره غذايي تعيين شده تأييد نمود. مشکلات تکثير در حصار اين گونه مورد بحث قرار گرفته است.

 
كليد واژه: هوبره، macqueenii Chlamydotis، تکثير در حصار، محتواي انرژي تخم، ابعاد تخم، وزن جوجه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):190-196.
 
بررسي تغييرات بيوشيميايي سمن در زمانهاي مهاجرت توليد مثلي ماهي سفيد Rutilus frisii kutum kamensky 1901
 
تكه شارمين,ايمان پور محمدرضا*,سوداگر محمد,شعباني علي
 
* گرگان، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان، دانشكده شيلات و محيط زيست، گروه شيلات
 
 

در اين پژوهش خصوصيات بيوشيميايي سمن طي فصل توليد مثلي در ماهي سفيد با سه مرحله نمونه برداري از رودخانه شيرود در استان مازندران بررسي گرديد. نتايج به دست آمده در زمانهاي ابتدايي، مياني و انتهايي فصل توليد مثلي ماهي سفيد به ترتيب: يون سديم 4.65±212.03، 5.64±221.47، 19.26±216.33، يون پتاسيم به ترتيب 7.1±50.82، 9.31±20.43، 20.36±26.32، يون كلسيم به ترتيب 0.25±0.91، 0.31±0.57،0.37 ±0.47، يون منيزيم به ترتيب 0.52±1.51، 0.63±1.72، 0.29±1.43، نسبت سديم به پتاسيم 0.71±4.26، 4.81±12.63، 16.01±15.84، سديم به كلسيم 74.89±249.75، 372.64±572.17، 2661.56±1617.42، سديم به منيزيم45.72  ±153.53، 41.39±141.57، 30.81±156.42، پتاسيم به كلسيم 25.4±60.94، 32.69±48.23، 219.06±134.64، پتاسيم به منيزيم، 11.66±36.87، 5.37±12.53، 12.87±18.11، كلسيم به منيزيم 0.3±0.68، 0.21±0.35، 0.21±0.32 (واحد يونها و نسبتها بر حسب ميلي مول در ليتر)، گلوكز 3.64±4.94،1.55±3.02، 5.58±4.94، پروتئين كل 344.96±574.29، 408.35±598.57، 465.89±687.14 و كلسترول 15.39±16.24، 16.13±17.27، 5.54±9.45 (واحد گلوكز، پروتئين كل و كلسترول: ميلي گرم در دسي ليتر) بود. يون پتاسيم و نسبت پتاسيم به منيزيم اختلاف معني دار(P<0.01) ، همچنين يون كلسيم و نسبت كلسيم به منيزيم طي فصل توليد مثلي در ماهي سفيد اختلاف معني داري(P<0.05)  داشت. اما يونهاي سديم، منيزيم، نسبتهاي يوني سديم به پتاسيم، سديم به كلسيم، سديم به منيزيم، پتاسيم به كلسيم، گلوكز، پروتئين كل و كلسترول پلاسماي سمينال طي فصل توليد مثلي در ماهي سفيد اختلاف معني داري  (P>0.05)نداشت.

 
كليد واژه: ماهي سفيد، توليد مثل، بيوشيميايي، سمن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 8 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):215-233.
 
بررسي اثر عوامل توپوگرافي و اقليمي بر پراکنش خرس قهوه اي Linneaus, 1758): Carnicora, Ursidae Ursus arctos) در استان فارس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافيايي (GIS)
 
غلام حسيني علي*,اسماعيلي حميدرضا,آهني حسين,تيموري آزاد,ابراهيمي مهرگان,كمي حاجي قلي,ظهرابي حميد
 
* شيراز، دانشگاه شيراز، دانشکده علوم، بخش زيست شناسي
 
 

خرس قهوه اي (Ursus arctos) و خرس سياه (Ursus thibetanus) دو گونه از حدود 194 گونه پستاندار شناخته شده در ايران مي‌باشند. پراکنش خرس سياه در ايران محدود به جنوب شرق کشور و پراکنش خرس قهوه اي محدود به نواحي جنگلي رشته کوههاي البرز و زاگرس مي باشد. استان فارس مرز نهايي جنوبي پراکنش خرس قهوه اي در ايران است. در پژوهش اخير، پس از مشخص نمودن پراکنش اين گونه در استان فارس، وضعيت زيستگاهها از نظر توپوگرافي و اقليمي با استفاده از نرم افزار Arc GIS 9.2 بررسي شد. در اين تحقيق بر اساس داده ‌هاي حاصل از تلفيق لايه‌ هاي اطلاعاتي گوناگون و داده‌ هاي حاصل از پراکنش خرس قهوه‌اي مشخص گرديد که نمايه ‌ها و شواهد مربوط به حضور اين گونه در بيش از 80 درصد موارد در مناطق کوهستاني، بيش از 50 درصد در محدوده‌ ارتفاعي 2002 - 2405، 48.4 درصد در محدوده‌ شيب 10 - 15 درصد، 45.34 درصد در اقليم نيمه خشک، 41.93 درصد در مناطقي با بارندگي 600 تا 700 ميلي متر در سال و عمدتا در نواحي سرد مشاهده گرديده است. نتايج اين تحقيق در يافتن ديگر زيستگاههاي مناسب و امن جهت زيست اين گونه و نيز مديريت بهينه زيستگاهها حايز اهميت است.

 
كليد واژه: خرس قهوه اي، فارس، سامانه اطلاعات جغرافيايي، توپوگرافي، اقليم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي ايران 1389; 23(2):207-214.
 
اثر برهم کنش گرلين و آنالوگ ماده P بر فعاليت محور تيروئيدي در موشهاي صحرايي
 
خزعلي همايون*,محمودي فريبا
 
* تهران، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشکده علوم زيستي
 
 

گرلين سبب افزايش اشتها و وزن بدن مي شود. آنالوگ ماده P به نامSubstance - P [D – Arg - 1, D – phe - 5, D – trp – 7, 9, Leu – 11]  سبب مهار اثر تحريکي گرلين بر اشتها و وزن بدن مي گردد. چون تغييرات هورمونهاي تيروئيدي نيز در تنظيم وزن بدن نقش دارند، بنابراين، اثر دزهاي مختلف گرلين و اثر برهم کنش گرلين و آنالوگ ماده P بر فعاليت محور تيروئيدي بررسي مي شود. سي و شش عدد موش صحرايي در 4 گروه، دزهاي مختلف گرلين 1)، 5 ياnmo1 (10 يا سالين و چهل عدد موش صحرايي در 4 گروه تزريق همزمان گرلين  (5 nmol)و دزهاي مختلف آنالوگ ماده  (20 nmol ,10 ,5) Pرا از طريق تزريق درون بطني دريافت کردند. نمونه هاي خوني جمع آوري شده و با RIA مورد بررسي قرار گرفتند. تزريق درون بطني 5 و 10 nmol گرلين سبب کاهش معني دار هورمونهاي تيروئيدي در مقايسه با سالين شد و برهم کنش گرلين و آنالوگ ماده P نشان داد که 20 mnol آنالوگ ماده P اثر مهاري گرلين بر فعاليت محور تيروئيدي را بلوکه مي کند.

 
كليد واژه: گرلين، آنالوگ ماده P، هورمونهاي تيروئيدي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 31 اردیبهشت 1391  10:46 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها