0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):51-64.
 
اثر آزوسپيريلوم و شوري آب آبياري بر عملكرد دانه و ميزان پروتئين ارقام زراعي گندم
 
مستاجران اكبر,امتيازي گيتي,عموآقايي ريحانه
 
 
 

در ايـن پژوهش اثر تلقيح بذرهاي گندم با باكـتـري آزوسپيريلوم برازيلنس بر روي ميزان محصول، مقدار پروتئين و درصد رسوب پروتئين دانه سه رقم گندم زراعي (قدس، اميد و روشن) تحت تيمار شوري آب آبياري (2، 5 و 8 dSm-1) با استفاده از طرح آماري كاملا تصادفي در سه تكرار مورد بررسي قرار گرفت. پس از برداشت، نسبت به اندازه گيري ميزان عملكرد دانه و مقادير نيتروژن و پروتئين در ماده خشك دانه و درصد رسوب پروتئين در هر نمونه اقدام گرديد. نتايج پژوهش حاكي از اثر معني دار فاكتورهاي آزوسپيريلوم و شوري بر عملكرد دانه، مقدار پروتئين و ميزان رسوب پروتئين دانه در ارقام گندم بود. افزايش شوري باعث كاهش ميزان عملكرد و بر عكس سبب افزايش پروتئين و ميزان رسوب پروتئين شد. در گياهان تلقيح شده با آزوسپيريلوم كليه شاخص هاي اندازه گيري شده در مقايسه با گياهان تلقيح نشده افزايش معني داري نشان دادند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه آزوسپيريلوم مي تواند با تعديل شرايط نامناسب (شوري) در بالا بردن عملكرد دانه و ميزان پروتئين ارقام گندم نقش مثبت و معني داري را ايفا كند. در اين راستا اثر متقابل تلقيح با آزوسپريلوم و رقم گندم معني دار بود بنحوي كه در تيمار شاهد رقم گندم قدس نسبت به دو رقم ديگر با مقدار 24.2% افزايش در عملكرد، 31% افزايش در مقدار پروتئين دانه و 24.1% افزايش در رسوب پروتئين در حالت تلقيح شده با آزوسپريلوم برتري نشان داد. اين در حالي است كه دو رقم ديگر نيز به دليل استفاده از آزوسپيريلوم عملكرد، مقدار پروتئين و رسوب پروتئين بيشتري داشتند. در شرايط شور نيز افزايش پروتئين و رسوب پروتئين براي رقم قدس نسبت به ساير ارقام فزوني داشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):65-74.
 
فاژتايپينگ30 سويه ريزوبيوم جدا شده از 5 لگوم همزيست از خاک استان هاي گيلان و اصفهان
 
بوذري مجيد,امتيازي گيتي,مهدي پورمقدم محمدجواد
 
 
 

در اين تحقيق 30 سويه ريزوبيوم همزيست 5 لگوم از 6 خاك مختلف از استان هاي گيلان و اصفهان جداسازي و شناسايي گرديد. 2 فاژ مربوط به ريزوبيوم لگومينوساروم بيووار فازئولي (Phaseolus vulgaris L) و ريزوبيوم لگومينوساروم بيووار ويسه آ (Cicer arietinum L) و 2 فاژ مختلف از سينوريزوبيوم مليلوتي (graecum L Trigonella foenum) كه روي ميزبان اختصاصي خود به مدت 1 سال خالص سازي شده بودند، به منظو شناسايي اختصاصي ميزبان در بين30 سويه ريزوبيوم مورد استفاده قرار گرفتند. فاژ ريزوبيوم لگومينوساروم بيووار فازئولي (لوبيا) جدا شده از خاک منطقه جيرگوابر رودسر و فاژ ريزوبيوم لگومينوساروم بيووار ويسه آ (نخود) جدا شده از منطقه دانشگاه اصفهان هريك داراي يك واكنش متقاطع (Cross reaction) و فاژهاي سينوريزوبيوم مليلوتي (شنبليله) جدا شده از منطقه ناژوان اصفهان و خاك منطقه دانشگاه اصفهان هر يك داراي 9 واكنش متقاطع بودند  براي تشخيص افتراقي بين دوسويه ريزوبيوم لوبيا و ريزوبيوم نخود از فاژ ريزوبيوم شنبليله استفاده شد. در نتيجه مي توان از فاژهاي ريزوبيوم لوبيا و ريزوبيوم نخود براي تشخيص سويه هاي ميزبان در بين سويه هاي مختلف ريزوبيوم در دو استان مذكور استفاده كرد. غير اختصاصي عمل كردن باكتريوفاژهاي ريزوبيوم شنبليله، نشان داد كه اين باكتريوفاژها اثرات تخريب كنندگي وسيع دارند و لذا احتمال مي رود با شناخت عوامل بازدارنده ي باكتريوفاژهاي ريزوبيوم شنبليله، بتوان از تهاجم اين باكتريوفاژها به طور بيولوژيك روي ميزبان هاي ريزوبيوم متفاوت، ممانعت به عمل آورد. حساسيت يا مقاومت باكتري هاي ريزوبيوم به باكتريوفاژها، متفاوت بود، كه مي تواند ناشي از عدم وجود گيرنده اختصاصي، حالت ليزوژني يا وجود پلاسميد sym درسويه هاي مقاوم به فاژ باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):75-84.
 
مقايسه پايداري آنزيم هاي آلفا آميلاز ترموفيل و مزوفيل در حضور گوانيدين هيدروكلرايد
 
شارقي بهزاد*
 
* گروه زيست شناسي، دانشگاه شهركرد
 
 

ميانكنش گوانيدين هيدروكلرايد با آنزيم هاي آلفا اميلاز ترموفيل از منشا B.subtilis و B.amyloliquefaciens با استفاده از مطالعات اسپكتروفتومتري در ناحيه ماورا بنفش و مطالعات سينتيكي مورد بررسي قرار گرفته است. مطالعات طيف سنجي در دماهاي مختلف (20 الي 105 درجه سانتيگراد) و 6.9= pH و مطالعات سينتيكي در دماهاي مختلف و pH هاي مختلف (13-2) انجام شده است. مطالعات دگرگونسازي حرارتي آنزيم آلفاآميلاز ترموفيل نمايانگر مقدار Tm بالاتر به ميزان 20 درجه سانتيگراد نسبت به آنزيم مزوفيل مي باشد، مطالعات انجام شده در حضور گوانيدين هيدروكلرايد نمايانگر اثرات ناپايدار كنندگي تركيب فوق بر ساختار آنزيم مزوفيل و اثرات افزايش پايداري آنزيم ترموفيل مي باشد. در حضور گوانيدن هيدروكلرايد پارامترهاي ترموديناميكي °?Hm و °?sm براي آنزيم ترموفيل افزايش و براي آنزيم مزوفيل كاهش مي يابد. بررسي فعاليت ويژه آنزيم هاي ترموفيل و مزوفيل در حضور گوانيدين هيدروكلرايد نمايانگر مقاومت بيشتر آنزيم ترموفيل در مقابل كاهش فعاليت مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 8 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):85-98.
 
بررسي اثرات كافئين و آهن بر پراكسيداسيون چربي هاي غشا، واكنش اكروزومي و ساختار DNA اسپرم هاي گاو در حضور تورين و آلبومين
 
عربي مهران,شاهرخي محبوبه
 
 
 

تجمع عوامل محيطي سمي در بدن جانواران يكي از مهم ترين علت هاي ناباروري محسوب مي شود. بنابراين شناسايي اين عوامل يا موقعيت هايي كه بر عملكرد طبيعي اسپرم ها اثر مي گذارند، بسيار مهم است. در اين پژوهش نمونه هاي اسپرمي از گاوهاي نژاد هولشتاين به صورت خالص و تازه تهيه شدند. ميزان اكسيداسيون چربي هاي غشايي براساس ميزان توليد تركيبات واكنش دهنده با اسيدتايوباربي توربك (TBK) به ويژه مالون دي آلدييد (MDA) سنجيده شد. ميزان كمپلكس TBA+MDA در حضور القا كننده (پروموتر) LPO (محلول 100 ميكرومولار از سولفات آهن و 500 ميكرومولار از اسيد اسكوربيك) و غلظت هاي 0.5-5 ميلي مولار تورين و يا 0.25-5.25 درصد آلبومين مورد سنجش قرار گرفت. غلظت 1.5 ميلي مولار تورين و 5.25 درصد آلبومين به عنوان موثرترين غلظت هاي آنتي اكسيداني انتخاب شدند. در مرحله بعد،‌ پنج غلظت مختلف از محلول كافئين و يا سولفات آهن 1000) و 200-400-600-800 ميكرومولار) در حضور و يا عدم حضور آنتي اكسيدان ها، به نمونه هاي اسپرمي اضافه گرديدند. در تمامي تيمارهاي كافئين و آهن، ميزان LPO نسبت به گروه شاهد افزايش معني داري را نشان داد. پس از اضافه سازي آلبومين و تورين به نمونه هاي اسپرمي تيمار شده، ميزان توليد MDA در محيط كاهش يافت. در تمامي گروه هاي تيمار بر خلاف گروه شاهد، ناحيه هاله (محل هضم ژلاتين در نتيجه واكنش اكروزومي) مشاهده نشد. عملكرد سلول ها در واكنش اكروزومي فقط در گروه شاهد طبيعي بود. در گروه هاي تيمار به دليل اختلاف در واكنش اكروزومي، هيچ هاله اي در اطراف سلول هاي اسپرم تشكيل نشد. ميزان شكنندگي و آسيب DNA سلول هاي اسپرم نيز با استفاده از روش ژل الكتروفورز براي سلول هاي منفرد و به كمك روش رنگ آميزي نيترات نقره،‌ مورد بررسي قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان داد كه آسيب DNA در همه گروه هاي تيمار جزيي و ميزان درصد DNA آسيب ديده در گروه هاي تيمار نسبت به گروه هاي شاهد از نظر آماري معني دار نبود.

 
كليد واژه: اسپرم گاو، پراكسيداسيون، كافئين، آهن، واكنش اكروزومي، DNA
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 12 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):135-144.
 
كارآيي نيسين روي باكتري باسيلوس سرئوس مقاوم به برخي از مواد نگهدارنده در پنير
 
نصر آمنه,كسري كرمانشاهي روحا,نحوي ايرج
 
 
 

افزايش رشد ميكروبي در غذاها به سلامت افراد و به اقتصاد ملي ضرر مي زند. همچنين افزايش جمعيت نياز به حفظ كيفيت و سلامتي حصول در مدت طولاني تر را براي مصرف كننده ايجاد مي كند. نيسين يكي از مواد نگهدارنده طبيعي است كه از سال 1987 به عنوان افزودني مجاز در غذاها و محصولات لبني استفاده شده است و امروزه به عنوان يك ماده نگهدارنده در بيش از 50 كشور در سراسر دنيا در محصولات متنوع مثل پنير، غذاهاي كنسرو شده و گوشت نمك زده استفاده مي شود.
در اين تحقيق (جهت بررسي ميزان حساسيت باسيلوس سرئوس جداشده از پنير) ميزان
MIC و MBC مواد نگهدارنده مواد نگهدارنده مختلف مجاز در مواد غذايي روي باسيلوس سرئوس جدا شده از پنير به روش رقت لولهاي تعيين و يا باسيلوس سرئوس PTCC1015 مقايسه شد. سپس كارآيي نيسين در داخل پنير روي باكتري جداشده از پنير بررسي شد. باكتري باسيلوس سرئوس به نمونه پنير تيمار شده با نيسين (800 IU/ml) اضافه شده نمونه ها به مدت 21 روز در دماي يخچال نگهداري شد. هر 3 روز يك بار با تلقيح بر روي محيط كشت نوترينت آگار تعداد باكتريها شمارش گرديد و منحني تعداد باكتريها نسبت به زمان رسم و با شاهد مقايسه شد.
ميزان
MIC مواد نگهدارنده براي باسيلوس سرئوس جداشده از پنير به اين ترتيب بود: اسيد سيتريك %0.75، اسيد بنزوييك %0.05، سيترات سديم %7، بنزوات سديم %3.5، اسيد سوربيك %1، سوربات پتاسيم %2.5، اسيد استيك %0.0625، اسيد پروپيونيك %0.3125 و نيسين 500IU4/ml بود. باكتري باسيلوس سرئوس جداشده از پنير در مقايسه با سويه باسيلوس سرئوس PTCC1015 اختلاف معني داري نشان نداد و نسبت به غلظت مجاز سيترات سديم (%1)، بنزوات سديم (%0.2)، اسيد سوربيك (%0.3)، سوربات پتاسيم (%0.3) و اسيد استيك (%0.1) مقاوم بود اما در محيط كشت نسبت به غلظت مجاز نيسين مهار شد. تعيين كارآيي نيسين در برابر باكتري در محيط غذايي و آناليز آماري، نشان داد كه نيسين (800IU/g) در دماي يخچال بر سويه باكتري باسيلوس سرئوس جداشده از پنير در مقايسه با شاهد اثر داشته و تعداد آن را طي 21 روز 5log cfu/ml كاهش داده است در حالي كه نمونه شاهد تقريبا 3log cfu/ml كاهش يافته است.

 
كليد واژه: نيسين، باسيلوس سرئوس، ماده نگهدارنده، كارآيي، پنير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 9 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):99-106.
 
تشخيص بروسلوز گاوي با PCR
 
گلبانگ ناصر,ارجمندراد ابوالفضل,صادقي زاده مجيد
 
 
 

به منظور تشخيص بروسلوز در گاو از 50 نمونه خون گاو که با آزمايش سرولوژي مثبت بودند و 45 نمونه خون که که با آزمايش سرولوژي منفي بودند DNA استخراج شد. اين DNA براي تکثير ژن آنتي ژن 31KDa بروسلا كه يك پروتئين غشايي مي باشد با روش PCR مورد استفاده قرار گرفت. محصولات PCR با الکتروفورز ژل آگارز 2 درصد مشاهده شد. نتيجه PCR 30 نمونه از 50 نمونه (60%) خون گاوها که با آزمايش هاي سرولوژي مثبت بودند، مثبت بود و 20 نمونه (40%) از 50 نمونه فوق منفي بود. همچنين نتيجه PCR 12 نمونه از 45 نمونه خون سرولوژي منفي، مثبت بود. نتايج بدست آمده نشان داد که PCR قادر به تشخيص همه موارد بروسلوز مثبت نمي باشد. بنابراين ترکيبي از روش PCR و روش سرولوژي براي تشخيص بروسلوز پيشنهاد مي شود. روش PCR و سرولوژي هر دو داراي نتايج کاذب هستند. با توجه به نتايج بدست آمده، نمونه هاي شير و ترشحات واژن براي انجام PCR پيشنهاد مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 10 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):107-118.
 
تاثير دي متيل دي سولفيد و دي اتيل دي سولفيد (DSO) در فلور ميكروبي خاك
 
امتيازي گيتي,عباسي سهيلا
 
 
 

دي متيل دي سولفيد و دي اتيل دي سولفيد ضايعات كارخانه توليد گاز شيرين در عسلويه مي باشد. اين ماده به شدت بوي گوگرد مي دهد و نه تنها آلودگي هوا بلكه آلودگي خاك و آب ايجاد مي كند. از آنجايي كه اين ماده در كشورهاي ديگر استخراج شده و از آن در توليد حشره كش و علف كش استفاده مي شود، آلودگي هاي ناشي از آن بسيار كم بوده و مطالعه اي در مورد تجزيه آن صورت نگرفته است. بنابراين در اين تحقيق براي اولين بار تاثير اين ماده بر روي فلور ميكروبي خاك انجام گرفت، تا نتايج مناسبي براي دفن اين ماده در خاك بدست آيد. در ضمن بايد يادآور شد كه اين ماده، فرار، و با ايجاد بوي بد شرايط نامساعدي براي موجودات فراهم مي كند. در اين تحقيق به علت خاصيت حلالي اين مواد، تاثير آن بر روي خاك مورد مطالعه قرار گرفت. براي دست يافتن به چنين منظوري DSO با غلظت هاي مختلفي به خاك افزوده شده و تنفس فلور ميكروبي خاك مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه DSO ماده كاملا سمي براي باكتري هاي گرم منفي خاك است و تمام باكتريهاي گرم منفي خاك از بين مي روند، در حالي كه باكتريهاي گرم مثبت خاك نه تنها در مقابل آن مقاوم مي باشند بلكه تعداد باسيلوس سرئوس خاك از 10 به 3×103 در حضور DSO افزايش مي يابد. با توجه به اين كه افزودن اين ماده به خاك باعث افزايش تعداد باسيلوس ها شده و تست هايشناسايينشان مي دهد كه اكثر اين باسيلوس ها متعلق به باسيلوس سرئوس مي باشد. تاثير عوامل مختلف مانند نمك در روي رشد اين باكتري مورد بررسي قرار گرفت و آزمايشات نشان داد كه با وجود اين كه تعداد اين باكتري ها در حضور اين ماده افزايش پيدا مي كند ولي در حضور نمك رشد نمي كند. بنابراين شايد اين باكتري براي خاك هاي شور مناسب نمي باشد. با افزودن DSO به خاك هيچگونه توليد SH2 مشاهده نمي شود، فعاليت سلولازي خاك كاهش يافته در حالي كه فعاليت كاتالازي خاك افزايش مي يابد. افزايش DNA و پروتئين خاك مخلوط با DSO نمايانگر رشد يكسري از باكتريهاي مقاوم به اين ماده در خاك مي باشد و تعيين كننده افزايش رشد باكتريهاي گرم مثبت خاك مي باشد.

 
كليد واژه: تجزيه بيولوژيكي، تركيبات فرار گوگردي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 11 : مجله پژوهشي علوم پايه دانشگاه اصفهان 1385; 24(2 (ويژه نامه زيست شناسي)):119-134.
 
شناسايي تاكسونوميك و پراكنش سوسمارهاي استان چهارمحال و بختياري
 
ابراهيم نژاد محمد,مرادي عباس,رستگارپوياني نصراله
 
 
 

مارمولك ها (سوسمارها) با حدود 3000 گونه، امروزه گروه بسيار بزرگي از خزندگان هستند. اين جانوران در شبكه حيات و اكوسيستم خشكي جايگاه برجسته اي دارد. جانورشناسان در نقاط مختلف جهان براي شناسايي اين جانوران مطالعات زيادي انجام داده اند كه نتايج آن منجر به يافتن گونه هاي جديد و تهيه نقشه هاي پراكنش جغرافيايي آنها شده است. در كشور ما با وجود انجام مطالعات متعددي كه توسط متخصصين خارجي و داخلي صورت گرفته است، همچنان مناطقي وجود دارد كه نياز به مطالعه دارد. در استان چهارمحال و بختياري تاكنون مطالعه اي در اين زمينه يافت نشده است. نمونه برداري از سه منطقه اردل، شهركرد و لردگان طي بهار و تابستان سالهاي 1380 و 1381 انجام گرفت. براي نمونه برداري بيشتر از روش غافلگيري استفاده شد و نمونه هاي به دست آمده پس از ثبت مشخصات و بعضا تزريق فرم آلدهيد (%10) در الكل اتيليك %70 نگهداري شدند. نتايج به دست آمده در مجموع شامل پنج تيره، نه جنس و ده گونه بود. تيره Agamidae با سه جنس و چهار گونه داراي بيشترين تنوع و تيره Lacertidae با سه جنس و سه گونه در مرتبه دوم تنوع قرار داشت. Gekkonidae، Scincidae و Varanidae هر يك با يك جنس و يك گونه داراي كمترين تنوع بودند. نتايج همچنين نشان داد كه منطقه شهركرد و لردگان به ترتيب با هشت جنس و هشت گونه داراي بيشترين تنوع گونه اي بودند و منطقه اردل با شش جنس و شش گونه در مرتبه دوم تنوع قرار داشت.

 
كليد واژه: سوسمارها، پراكنش جغرافيايي، استان چهارمحال و بختياري، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  12:15 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):1-7.
 
بررسي تاثير غلظت و نوع نمك بر ميانكنش آدريامايسين باهيستون H1
 
زرگر سيدجلال*,رباني چادگاني عذرا
 
* دانشكده زيست شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران
 
 

در مطالعه حاضر، ميانکنش آدريامايسين با پروتئين هيستوني H1 تيموس گوساله در غلظت هاي مختلف نمک ها با استفاده از روش هاي طيف سنجي بررسي شد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد كه آدريامايسين در غلظت هاي كم، ميزان جذب هيستون H1 را در طول موج 210 نانومتر افزايش مي دهد (هيپرکروميسيتي) در حاليكه اين دارو در غلظت هاي بالاتر سبب کاهش جذب هيستون H1 مي شود (هيپوکروميسيتي). تكرار آزمايشات در حضور غلظت هاي مختلفي از نمک هاي كلرورسديم و كلرورمنيزيم، از شدت يافتن اثرات مذكور و تشديد ميانكنش آدريامايسين با هيستون H1 حکايت دارد. بعلاوه، درحضور كلرور منيزيم نسبت به كلرور سديم، تغييرات بيشتري مشاهده مي شود. بنابراين با توجه به نتايج بدست آمده به نظر مي رسد نه تنها ميزان نمك بلكه نوع نمك موجود در محيط نيز مي تواند فرآيند ميانکنش آدريامايسين با هيستون H1 را تحت تاثير قرار دهد.

 
كليد واژه: كروماتين، هيستون H1، طيف سنجي، آنتراسيكلين ها، آدريامايسين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):9-16.
 
نقش آنزيم هاي ضد اکسيداتيو توتون در مقاومت گياه در برابر آلودگي سيستميک ويروس Y سيب زميني (PVY)
 
رخشنده رو فرشاد*,شاهسون بهبودي بهروز,زماني زاده حميدرضا
 
* گروه بيماري شناسي گياهي، دانشکده کشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات، تهران، ايران
 
 

آنزيم هاي RNA پليمراز وابسته به RNA سلول[RNA Dependent RNA Polymerase] (RDRs)  از عناصر اصلي تشکيل دهنده چرخه خاموشي ژن پس از رونويسي در سلول يوکاريوت ها محسوب مي شوند. نتايج پژوهش هاي گذشته نشان داده است که اسيد ساليسيليک با افزايش بيان ژن RDR1 موجب ايجاد مقاومت در برابر آلودگي هاي ويروسي در گياهان از طريق تحريک فرايند خاموشي ژن مي شود. در اين بررسي جهت مطالعه نقش ژن RDR1 در مقاومت در برابر آلودگي سيستميک ويروس Y سيب زميني (PVY) از لاين هاي توتون تراريخت (N. tabacum cv Samsun NN) استفاده شد که بيان ژن RDR1 در آن ها با استفاده از فرايند خاموشي ژن با درجات متفاوتي در مقايسه با توتون تيپ وحشي کاهش داده شده بود. براي پي بردن به اثر کاهش بيان ژنRDR1  در ميزان حساسيت لاين هاي توتون مورد بررسي ميزان تغييرات کمي و کيفي آنزيم هاي دخيل در مقاومت گياهان در برابر بيمارگرها شامل پراکسيداز (POX) و نيز پلي فنل اکسيداز (PPO) به صورت کمي و کيفي مورد سنجش قرار گرفت. ميزان بيان ژن هاي RDR1 و نيز پروتئين پوششي ويروسPVYO  در لاين هاي تراريخت با استفاده از آزمون Semi-quantitative RT-PCR  مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج اين بررسي نشان داد با کاهش ميزان بيان ژن RDR1 غلظت پروتئين پوششي ويروس PVY در لاين هاي تراريخت افزايش مي يابد. محتوي درون بافتي آنزيم PPO در توتون تيپ غير تراريخت در مقايسه با لاين هاي توتون تراريخت با بيان کم ژن RDR1 تا يک ماه پس از تلقيح با ويروس افزايش نشان داد. همزمان با افزايش حساسيت در لاين هاي توتون افزايش در فعاليت اختصاصي آنزيم POX نيز مشاهده شد. نتايج اين بررسي علاوه بر اثبات نقش ژن RDR1 گياه توتون در مقاومت به آلودگي سيستميک ويروسPVYO  تغييرات آنزيمي مرتبط با دفاع گياه توتون در هنگام بروز يک آلودگي سيستميک ويروسي را نيز نشان مي دهد.

 
كليد واژه: خاموشي ژن، آنزيم هاي ضد اکسيداتيو، حساسيت، RDR1، ويروس Y سيب زميني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):17-29.
 
سيستماتيک و پراکندگي جغرافيايي سوسماران استان کهگيلويه و بوير احمد
 
پارسا حسين*,رستگارپوياني نصراله
 
* دانشکده زيست شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، ايران
 
 

استان كهگيلويه و بويراحمد در جنوب غرب ايران واقع شده است، اين استان منطقه اي كوهستاني با وسعتي معادل 1621400 هكتار و حدود يك درصد مساحت كشور را بخود اختصاص مي دهد كه مساحت آن را كوهها و تپه ماهورهاي پرعارضه تشكيل مي دهد. كوههاي زاگرس با رشته هاي موازي سراسر شمال و شرق و كوههاي سياه، سفيد، خامي، خائيز، جنوب و جنوب غربي آن را در بر گرفته اند. پژوهش حاضر به منظور مطالعه پراکندگي و تجزيه و تحليل و شناسايي فون سوسماران اين استان از مرداد ماه 1381 با روش پيمايشي آغاز شده و هنوز نيز ادامه دارد. در مطالعه حاضر 18گونه متعلق به 13 جنس و پنج خانواده از فون سوسماران استان كهگيلويه و بويراحمد، جمع آوري و صفات ريختي آنها مورد مطالعه قرار گرفت كه به شرح زير شناسايي شدند: گونه هاي Laudakia caucasia، Laudakia microlepis و Trapelus lessonae و زير گونه هاي Laudakia nupta nupta،agilis Trapelus agilis  از خانواده ;Agamidae زيرگونه هاي Tropiocolotes helenae helenae،Tropiocolotes persicus persicus ، گونه هاي Cyrtopodion scabrum،Cyrtopodion gastrophole ،Hemidactylus persicus ، Asacus elisae،Carinatogecko aspratilis، از خانوادهGekkonidae، گونه Mesalina watsonana و زير گونه هاي Ophisops elegans elegans، Lacerta princeps princeps از خانواده Lacertidae، زير گونه هايMabuya aurata septemtyniata  و Eumeces schneiderii princeps از خانواده Scincidae و گونه  Eublepharis angramainyuاز خانواده Eublepharidae حاصل اين تحقيق است كه اولين بار از اين استان گزارش مي شوند.

 
كليد واژه: سيستماتيک، پراکندگي جغرافيايي، سوسماران، کهگيلويه بويراحمد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):31-35.
 
بررسي ارتباط بين پلي مورفيسم در ناحيه تنظيمي ژن کلاژناز IV و مراحل پيشرفت تومور در بيماران سرطان پستان
 
متولي باشي مجيد*,حجتي نجف آبادي زهره,صادقي مرتضي
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

يكي از نشانه هاي پيشرفت سرطان، مهاجرت سلولهاي سرطاني به بافتهاي مجاور و ايجاد تومورهاي جديد در آنها ميباشد که از آن به عنوان متاستاز نام برده ميشود. اين مرحله در گير مكانيسم هاي متعدد و پيچيده ملكولي بوده كه آنزيمهاي زيادي در آن دخيل مي باشند. كلاژناز چهار يك پروتئاز بوده و مطالعات متعدد گوياي دخالت و نقش اساسي آن در مرحله پيشرفت و متاستاز چندين نوع سرطان به دليل افزايش فعاليت كلاژنازي ناشي از فزوني بيان ژن در اثر تغييرات ژنتيكي مي باشد. تغيير ژنتيكي پلي مورفيسم سيتوزين به تيمين در پروموتر اين ژن باعث افزايش بيان ژن ميگردد. هدف تحقيق حاضر بررسي نقش اين پلي مورفيسم در مراحل پيشرفت تومور سرطان پستان ميباشد. مطالعه حاضر از نوع مقايسه اي بين افراد بيمار - كنترل با استفاده از آناليزهاي آماري جهت حضور اين پلي مورفيسم در 90 بيمار واجد سرطان پستان و 100 نمونه کنترل بوسيله تكنيك PCR و هضم آنزيم محدود کننده انجام گرفت. اندازه و وضعيت تومور در افراد بيمار در طي مدت مطالعه توسط متخصص مربوط بررسي شد. طبق نتايج ما فراواني آللT در افراد کنترل و بيماران داراي اختلاف معني داري است (OR=3.27؛ P=0.004). نفر از 14 نفر افرادي که تا پايان مطالعه دچار متاستار شدند داراي آلل T بودند. طبق يافته هاي اين مطالعه عملکرد پلي مورفيسم مذکور ميتواند در رشد تومور و متاستاز سرطان پستان به ديگر نواحي از جمله غدد لنفاوي نقش داشته باشد.

 
كليد واژه: سرطان پستان، کلاژناز IV-، متاستاز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 8 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):37-43.
 
بررسي ميزان فعاليت پراکسيدازي تربچه خوراکي و ارتباط آن با ميزان فلزات سنگين خاک
 
عليپوردرواري حكيمه*,زارع مايوان حسن,شريفي مظفر
 
* گروه علوم گياهي، دانشکده علوم زيستي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

امروزه آلودگي خاک ها با فلزات سنگين در اثر فعاليتهاي بشري به عنوان يکي از مهمترين تنش هاي محيطي براي گياهان محسوب مي گردد که مي تواند منجر به توليد انواع اکسيژن هاي فعال از جمله پراکسيد هيدروژن شود. ممکن است اين فلزات سنگين توسط گياهان جذب شده و از طريق زنجيره غذايي زندگي بشر را به مخاطره بياندازد. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان دهنده رابطه مستقيم بين افزايش ميزان فلزات سنگين خاک و افزايش فعاليت پراکسيدازي در گياه تربچه بود. تربچه (Raphanus sativus) گياهي علفي متعلق به خانواده شب بو (Brassicaceae) مي باشد که داراي واريته هاي مختلفي است و به عنوان سبزي خوردن در مناطق مختلف ايران کاشته مي شود. آنزيم پراکسيداز از مهمترين آنزيم هاي خانواده اکسيدوردوکتازهاست که قادر به تجزيه ماده سمي پراکسيد هيدروژن در گياهان مي باشد. در اين تحقيق نسبت به مقايسه برخي پارامترهاي رشد و ميزان فعاليت آنزيم پراکسيداز در جمعيت هاي مختلف گياه تربچه و ارتباط آن با ميزان فلزات سنگين و برخي پارامترهاي ديگر خاک که از سه منطقه اکولوژيک ساري، سمنان و جنوب تهران جمع آوري شده بود اقدام گرديد. پس از جمع آوري گياه کامل فعاليت پراکسيداز در برگ و ريشه سنجيده شد. نتايج نشان داد غلظت هاي بالاتري از فلزات سنگين درخاك و گياهان تربچه ايستگاه شمال 3 نسبت به ايستگاههاي ديگر وجود داشت، بنابراين گياهان تربچه اي كه از اين ايستگاه جمع آوري شدند كمترين طول، وزن تر، وزن خشك، غلظت پروتئين اندام هوايي و ريشه و مقداركلروفيل را دارا بودند. فعاليت آنزيم پراكسيداز نيز در برگها و ريشه هاي گياهان اين ايستگاه بالاتر از گياهان ساير مناطق بود.

 
كليد واژه: تربچه خوراکي، پراکسيداز، فلزات سنگين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):13-19.
 
برداشت ترکيبات فنلي از فاضلاب هاي سنتزي به وسيله تيمارهاي آنزيمي
 
هجري سارا,صبورا عذرا*
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه الزهرا، تهران، ايران
 
 

صنايع بسياري در طي فعاليت توليدي خود آلودگي هاي فنلي را به وجود مي آورند. اکثر اين ترکيبات سمي هستند و به عنوان آلودگي هاي محيطي خطرناک طبقه بندي مي شوند. پراکسيداز سويا اکسيداسيون و پليمريزاسيون ترکيبات فنلي را در حضور پراکسيد هيدروژن کاتاليز مي کند. توليدات پليمزيزه شده مي توانند به آساني رسوب کرده و از محلول واکنش جدا شوند. در اين مطالعه محلول هاي فنلي به عنوان فاضلاب سنتزي واجد فن، m-cresol و o-cresolبا پراکسيداز (SBP) تيمار و اثر برخي مولفه ها روي فرآيند برداشت ترکيبات فنلي بررسي شد. نتايج نشان داد که بالا بردن غلظت پراکسيد هيدروژن تا حد غلظت بهينه منجر به افزايش برداشت ترکيبات فنلي گرديد. غلظت هاي بالاي H2O2 بازدارنده واکنش آنزيمي بود. تيمار مخلوط واکنش در حضور پلي اتيلن گليکول به عنوان افزودني، اثر آنزيم را افزايش داد. به کار بردن غلضت هاي مختلف آنزيم در مخلوط واکنش همبستگي مثبتي را بين غظت آنزيم و برداشت فنل ها آشکار ساخت. تعيين pH بهينه در جهت افزايش خداکثر فعاليت آنزيم نشان داد که کارايي خذف فنل ها در pH خنثي بيشتر مي شود. به علاوه، پژوهش حاضر نمايان ساخت که کاربرد پوسته هاي سالم بذر سويا نيز در حذف ترکيبات فنلي از فاضلاب سنتزي موثر است. همچنين زمان تيمار اثر معني داري بر مقدار پوسته بذر به کار برده شده براي برداشت فنل ها از مخلوط واکنش داشت.

(اصل مقاله به صورت متن کامل انگليسي در بخش انگليسي قابل رويت است)

 
كليد واژه: Glycine max، پراکسيداز سويا، پاکسازي گياهي، ترکيبات فنلي و PEG
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 9 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1388; 35(1 (بخش زيست شناسي)):45-50.
 
تاثيرآلومينيوم بر ميزان اجزاي پلي ساکاريدي ديواره سلولهاي چاي (Comellia sinensis L. cv. Yabukita) حاصل از بساک در کشت تعليقي
 
شكوهي خديجه,قناتي فائزه*
 
* گروه علوم گياهي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

آلومينيوم يکي از فراوانترين عناصر موجود در خاک است که در خاکهايي با اسيديته بالا به شکل انحلال پذير Al3+ درآمده، از طريق ريشه جذب شده و بدين ترتيب بر رشد گياهان تاثير مي گذارد. گياهان انباشت کننده آلومينيوم گياهاني هستند که مقدار زيادي آلومينيوم را در خود ذخيره مي کنند. اين گياهان اغلب در خاک هاي اسيدي رشد مي کنند. چاي يکي از معروفترين اين گياهان است که بيش از  ?????ppmآلومينيوم در برگهاي مسن خود ذخيره مي کند. دربسياري از تحقيقات گذشته تاثير آلومينيوم در کوتاه مدت ثابت گرديده و مهار سريع رشد ريشه توسط آن گزارش شده است . همچنين آزمايشات متعددي نشان داده است که آلومينيوم در ابتدا وارد راس ريشه شده و غالبا در آپوپلاست جاي مي گيرد. در واقع آپوپلاست با داشتن ماتريکس پکتيني با بار منفي مهمترين محل اتصال آلومينيوم مي باشد. تحقيق حاضر به منظور شناسايي هر چه بيشتر تاثير آلومينيوم بر پلي ساکاريدهاي ديواره سلولي چاي انجام شد. سلول هاي چاي(Comellia sinensis L. cv. Yabukita)  در محيط کشت B5 با غلظت هاي مختلف آلومينيوم (0، 30 و 60 ميکرومولار) تيمار شدند. سلول ها پس از ?? ساعت برداشت شده و ديواره سلولي و اجزاي مختلف پلي ساکاريدي آن شامل پکتين، سلولز، همي سلولزA  و B استخراج و اندازه گيري شد. درصد زنده بودن سلول ها، ميزان جذب آلومينيوم توسط سلول ها و تغييرات بيوماس نيز مورد سنجش قرار گرفت. نتايج حاکي ازافزايش بيوماس سلولهاي چاي و همچنين افزايش ميزان جذب آلومينيوم به وسيله سلولهاي تيمار شده با آلومينيوم بود. وزن ديواره و مقدار سلولز A نيز، در سلولهاي تيمار شده با آلومينيوم نسبت به سلولهاي شاهد افزايش نشان داد اما مقدار پکتين اين سلولها نسبت به سلولهاي شاهد کاهش يافت. همچنين در ميزان همي سلولز B در تيمار با?? ميکرومولار آلومينيوم افزايش معني داري مشاهده شد اما در ميزان سلولز تغييري مشاهده نگرديد. نتايج پيشنهاد مي کند که پلي ساکاريدهاي ديواره سلولهاي چاي در تعديل سميت آلومينيوم و حفظ توان زنده بودن آنها در تيمار با آلومينيوم نقش دارند.

 
كليد واژه: آلومينيوم، پکتين، سلولز، کشت تعليقي، همي سلولز A، همي سلولز B
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها