0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : سلول و بافت زمستان 1389; 1(2):29-36.
 
نشاندارسازي سيپروفلوكساسين با Technetium99m و توزيع بيولوژيكي آن در حيوانات سالم و عفوني
 
رجبي فر سعيد*,پورايماني رضا,غفوري مهديه,بلوري نوين فاطمه,مرادخاني صديقه,جليليان اميررضا
 
* گروه پزشكي هسته اي، پژوهشكده كشاورزي، پزشكي و صنعتي کرج، كدپستي: 3153695685
 
 

هدف: هدف از اين مطالعه نشاندارسازي سيپروفلوکساسين با تکنسيوم 99m و توزيع بيولوژيکي راديو دارو در بافت هاي مختلف حيوانات آزمايشگاهي سالم و عفوني جهت تشخيص مکان عفونت بود.
مواد و روش ها: نشاندارسازي سيپروفلوکساسين با تکنسيوم با غلظت بهينه سيپروفلوکساسين (2 ميلي گرم) و غلظت هاي 600-50 ميکروگرم کلريد قلع در دما و pH متفاوت، با استفاده از کروماتوگرافي لايه نازک در حلال هاي مختلف مورد بررسي قرار گرفت. بافت هاي قلب، ريه، معده، روده، کبد، کليه، خون، طحال و ماهيچه جدا و توسط دتکتور HPGe (ژرمانيوم فوق خالص) بررسي گرديدند.
نتايج: خلوص راديو شيميايي بيش از 90 درصد پايداري راديو دارو در سرم تا 1 ساعت نيز (90 درصد) مشاهده و توزيع بيولوژيکي راديو دارو نيز انجام پذيرفت.
نتيجه گيري: مطالعه توزيع بيولوژيکي راديو دارو بيشترين جذب را در کبد و کليه و طحال و ماهيچه عفوني نشان داد. نشاندارسازي سيپروفلوکساسين به روش مستقيم با خلوص راديو شيميايي بالا مي تواند به عنوان يک ترکيب فرموله شده براي تشخيص مکان عفونت در حيوانات آزمايشگاهي مورد استفاده قرار گيرد.

 
كليد واژه: عفونت، سيپروفلوكساسين، تكنسيوم99m ، تشخيص عفونت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : سلول و بافت زمستان 1389; 1(2):37-45.
 
تاثير تركيب زهر زنبور عسل و ويتامين B12 روي فرايند گليوزيس در ساقه مغز رت هاي مبتلا به انسفالوميليت آلرژيك تجربي - مدل حيواني مالتي پل اسکلروزيس
 
كريمي اكبر*,پريور كاظم,نبيوني محمد,حقيقي سعيد,ايماني سهراب
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم پايه، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران
 
 

هدف: با توجه به نقش ويتامين B 12 در تنظيم واکنشهاي ايمني در اين مطالعه به عنوان يک عامل کمکي همراه با زهر زنبور عسل براي کاهش التهاب استفاده شد. اين مطالعه براي بررسي اثر زهر زنبور عسل و ويتامين B 12 روي التهاب و گليوزيز در رتهاي همراه با انسفالوميليت آلرژيک انجام پذيرفت.
مواد و روش ها: ترکيب هموژنه نخاع خوکچه هندي به همراه ادجوانت کامل فروند براي القا انسفالوميليت در رت هاي لويس جهت ايجاد يک مدل از بيماري مالتي پل اسکلروزيز استفاده شد. بيماري در 40 رت القا شد و آنها به طور تصادفي در 4 گروه قرار گرفتند و با زهر زنبورعسل و ويتامين B 12 درمان شدند. درمان از روز بعد از القا بيماري به وسيله GPSCH آغاز و به مدت 10 روز طول کشيد. روش ايمنو هيستوشيمي براي بررسي پروتئين اسيدي رشته اي گليالي و از روش الايزا براي بررسي ميزان تومور نکروزيز فاکتور - آلفا در سرم رت ها استفاده شد.
نتايج: درمان با زهر زنبور عسل و ويتامين B 12، نشانه هاي بد کلينيکي، سطح سرمي تومور نکروزيز فاکتور - آلفا و فرايند گليوزيس در رتهاي لويس القا شده با ترکيب نخاع تازه خوکچه هندي را کاهش داد.
نتيجه گيري: ترکيب زهر زنبور عسل و ويتامين B 12 به خاطر ممانعت از فعاليت هاي سلول هاي T خود واکنشگر، داراي خاصيت ضد التهابي بوده و آسيب به سيستم عصب مرکزي و گليوزيز را کاهش مي دهد.

 
كليد واژه: زهر زنبور عسل، انسفالوميليت آلرژيك تجربي، گليوزيس، مالتي پل اسكلروزيس، ويتامين B12
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : سلول و بافت زمستان 1389; 1(2):47-56.
 
قابليت ترانسفکشن و ترانسدوکشن سلول هاي جوجه رده LMH و مقايسه آن با سلول هاي انساني رده HEK-293T
 
رحيمي شم آبادي عباس,گردانه موسي*,علي پناه مسعود,قريب احسان
 
* دپارتمان ژنتيك مولكولي، پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك و زيست فناوري، تهران
 
 

هدف: هدف از اين مطالعه بررسي کارائي جذب DNA و انتقال ژن به سلول هاي کبدي جوجه نژاد لگهورن در دو سطح ترانسفکشن و ترانسدوکشن با لنتي ويروس هاي نوترکيب و شدت بيان ترانسژن مي باشد.
مواد و روش ها: براي ترانسفکشن يا ترانسدوکشن ويروسي، سلول ها در پليت هاي 96 خانه کشت داده شدند و در مراحل مختلف با ميکروسکوپ فلورسنس مشاهده گرديدند. تعداد سلول هاي GFP (Green Fluorescent Protein-positive) نرم افزار Grid Cell Counter و شدت بيان ترانسژن با نرم افزار ImageJ محاسبه و داده ها با نرم افزار SPSS آناليز شدند.
نتايج: بيان ژن
GFP ، در سطح ترانسفکشن، در سلول هاي (Human Embryonic Kidney) HEK و (Chicken hepatoma cell line) LMH به ترتيب 6 ساعت و 9 ساعت بعد از انتقال ژن و در مرحله ترانسدوکشن به ترتيب 22 ساعت و 36 ساعت بعد مشاهده شدند. شمارش سلول هايGFP+، 48 ساعت پس از ترانسفکشن نشان داد که سلول هاي HEK و LMH به ترتيب 40 درصد و 35 درصد DNA را دريافت و بيان کرده اند. اين مقادير در 72 ساعت بترتيب به 95 درصد و 48 درصد رسيد. شمارش سلول هاي مثبت 72 و 96 ساعت پس از ترانسدوکشن ويروسي نيز الگوئي مشابه از نظر دريافت DNA توسط دو رده سلولي مزبور را به اثبات رسانيد. ليکن آناليز شدت بيان GFP نشان داد که رده HEK و LMH بترتيب 74 درصد و 89 درصد GFP را با اختلاف معني داري (P<0.01) بيان كردند.
نتيجه گيري: نتايج حاصله نشان داد که سلول هاي
HEK از قدرت جذب بالاتري براي دريافت DNA برخوردار هستند با اين حال سلول هاي LMH قادرند ژن هاي خارجي را با شدت بيشتري بيان نمايند.

 
كليد واژه: جوجه، LMH، لنتي ويروس، ترانسفکشن، ترانسدوکشن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : سلول و بافت زمستان 1389; 1(2):57-67.
 
بررسي مقايسه اي بردباري دو واريته گندم (Triticum aestivum) در توليد کلروفيل و انتقال الکترون نسبت به تنش شوري
 
اميرجاني محمدرضا*
 
* دانشگاه اراك، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي، كدپستي: 8349-8-38156
 
 

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسي دو واريته گندم Triticum aestivum با بردباري متفاوت نسبت به تنش شوري، در غلظت هاي مختلف نمک بود.
مواد و روش ها: گياهاني از دو واريته Seds 1 و Giza 168 به مدت هفت روز در محيط غذايي هوگلند رشد داده شدند و تعدادي نيز در محيط غذايي داراي 200 ميلي مول نمک اضافي قرار گرفتند. قطعات برگي جدا شده از اين گياهان در محيط داراي 600 ميلي مول نمک اضافي قرار داده شدند. براي بررسي ميزان کلروفيل به گياهان اتيوله پيش تيمار شده در محيط داراي 200 ميلي مول نمک اضافي از هر دو واريته، نور تابيده شد.
نتايج: حداکثر کارايي فتوشيميايي، Fv/Fm، بدون تغيير معني دار باقي ماند. اندازه گيري ميزان انتقال الکترون (ETR) نشان داد که واريته مقاوم، Seds 1، داراي ETR بيشتري نسبت به واريته حساس Giza 168 بود. اين اندازه گيري همچنين نشان داد که نمونه هاي مقاوم و حساسي که قبلا در محيط تنش قرار گرفته بودند ايستادگي بهتري را در محيط شور نسبت به نمونه هاي رشد يافته در محيط معمولي داشتند. ميزان کلروفيل در واريته مقاوم نسبت به واريته حساس بالاتر بود. گياهان واريته حساس که قبلا پيش تيمار شده بودند و سپس در معرض شوري بالا قرار گرفته تجمع کلروفيل بيشتري داشتند.
نتيجه گيري: عملکرد فتوسيستم II تحت تاثير تنش شوري قرار نمي گيرد. واريته مقاوم سازگاري فتوسنتتزي بهتري با تنش شوري دارد. به نظر مي رسد اين امر به دليل کارآيي بالاتر دستگاه فتوسنتزي آن باشد.

 
كليد واژه: انتقال الکترون، تنش شوري، کلروفيل، گندم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 
بررسي بيان اكتين آلفاي ماهيچه صاف (a-SMA) درسلولهاي درمي ضمائم پوستي به روش ايمونوهيستوشيمي
 
قارزي احمد*,عباسي محسن,جاهودا كالين
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم پايه، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ايران
 
 

هدف: اکتين آلفاي ماهيچه صاف (a-SMA) يک ايزوفرم اکتين است که در بسياري از انواع سلولهاي يوکاريوت وجود دارد. در اين تحقيق نحوه بيان اين پروتئين در ضمائم پوستي مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش ها: در تحقيق حاضر بيان پروتئين آكتين آلفاي ماهيچه صاف در سلولهاي درمي سه نوع از ضمائم پوستي در شرايط in vitro و در يک مورد در شرايط in situ به روش ايمونوهيستوشيمي مورد مطالعه قرار گرفت.
نتايج: نتايج بدست آمده نشان داد که در شرايط in vitro اين پروتئين تقريبا در تمام سلولهاي پاپيلاي درمي فوليکول موي ويبريسا بيان شد. سلولهاي درمي بستر چنگال نيز با درصد بالايي اين پروتئين را بيان نمودند، ولي فقط درصد کمي از سلولهاي پاپيلاي درمي فوليکول پر داراي اين پروتئين مثبت بودند. در شرايط in situ اين پروتئين بشدت در سلولهاي پاپيلاي درمي فوليکول پر و ساير بافتهاي درمي قاعده فوليکول بيان گرديد.
نتيجه گيري: در اين تحقيق براي اولين بار بيانa-SMA  در سلولهاي درمي چنگال و پر، را در محيط کشت گزارش مي شود. بعلاوه نتايج بدست آمده به همراه شواهد موجود توسط ساير محققين ثابت مي کند که اين پروتئين يک نقش اساسي در فعاليتهاي طبيعي و ترميمي پوست و ضمائم پوستي پستانداران و ساير مهره داران بازي مي نمايد. همچنين بيان بسيار زياد اين پروتئين در فوليکول پر، مويد نقش مهمتر اين پروتئين در پرندگان نسبت به نقشي است که آن در فوليکول موي پستانداران برعهده دارد ولي تعيين دقيق اين نقش به مطالعات بيشتري نياز دارد.

 
كليد واژه: اکتين آلفاي ماهيچه صاف، ايمونوهيستوشيمي، فوليکول مو، پر، ناخن، سلولهاي درمي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : سلول و بافت پاييز 1389; 1(1):9-18.
 
بررسي آفلاتوکسين M1 شير و ارتباط آن با فلور قارچي خوراک دام مصرفي در استان مرکزي
 
رنجبر سميرا,نوري ميترا*,نظري راضيه
 
* دانشگاه اراک، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

هدف: مصرف خوراک دام آلوده به Aspergilus سبب توليد آفلاتوکسين و ايجاد اختلال در چرخه سلامت دام، شير و افراد مصرف کننده مي گردد. در اين پژوهش بررسي آفلاتوکسين M1 شير و ارتباط آن با فلور قارچي خوراک دام مصرفي در استان مرکزي انجام گرديد.
مواد و روش ها: خوراک دام سالانه مصرفي ده دامداري استان مرکزي در 1388 و 1389 بررسي گرديد. جداسازي، کشت و تشخيص قارچ هاي موجود در آنها انجام و آفلاتوکسين موجود درشير توليدي به روش الايزا اندازه گيري شد و ارتباط بين ترکيب خوراک دام، کپک و آفلاتوکسين
M1 در شير دام سنجش گرديد.
نتايج: نتايج نشان داد بيشترين مواد تشکيل دهنده خوراک دام شامل ذرت، کنجاله پنبه دانه و کلزا، مکمل هاي غذايي، جو، سبوس گندم، نان خشک، پودر چربي و يونجه مي باشند. بيشترين عامل آلودگي وجود کپک هاي
Aspergilus clavatus، A. flavus وRhizopus stolonifer بودند. نتايج مطالعه سالانه آفلاتوکسين در شير دامداري ها وجود آفلاتوکسين M1 را در همه آنها نشان داد. آناليز آماري داده هاي ساليانه خوراک دام و آفلاتوکسين وجود ضريب همبستگي قوي بين کنجاله کلزا و سويا با کپک هاي آسپرژيلوس در خوراک دام و آلودگي شير به آفلاتوکسين را تاييد نمود.
نتيجه گيري: پس کنترل آلودگي خوراک دام به کفک ها، بهترين روش براي جلوگيري از آلودگي شير و فرآورده هاي آن به آفلاتوکسين هاست که به بهبود سلامت جامعه کمک مي کند
.

 
كليد واژه: آسپرژيلوس، آفلاتوکسين M1، خوراک دام، شير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : سلول و بافت پاييز 1389; 1(1):27-34.
 
بررسي اثر امواج موبايل بر تعداد فوليکول هاي تخمدان و ميزان هورمون هاي FSH ،LH، استروژن و پروژسترون در موش هاي صحرايي بالغ
 
حمايت خواه جهرمي وحيد*,فتاحي اسماعيل,نظري مريم,جوهري حبيب اله,کارگر حسين
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد جهرم، گروه زيست شناسي، جهرم، ايران
 
 

هدف: اثر امواج تلفن هاي همراه بر بافت تخمدان موش هاي صحرايي بررسي شد.
مواد و روش ها: 28 سر موش صحرايي نژاد ويستار با وزن 20 200 گرم و سن 90-80 روزه انتخاب و به 4 گروه (کنترل، شاهد، تجربي1و تجربي2) تقسيم شدند. گروه تجربي 1 دو هفته و تجربي 2 يک ماه روزانه 10 دقيقه در مجاورت تلفن همراه در حال مکالمه قرار گرفتند. گروه شاهد همين مدت در مجاورت تلفن همراه روشن بدون مکالمه قرار گرفتند. غلظت هورمون ها به روش اليزا اندازه گيري شد. تعداد فوليکول هاي تخمدان با تکنيک ديسکتور فيزيکي شمارش شد
.
نتايج: تفاوت معني داري در وزن تخمدان، تعداد فوليکول هاي اوليه و جسم زرد در گروه هاي مختلف مشاهده نشد. تعداد فوليکول هاي ثانويه در گروه هاي تجربي 1 و 2 و شاهد نسبت به گروه کنترل کاهش معني داري و تعداد فوليکول هاي گراف در گروه تجربي 1 و شاهد نسبت به کنترل کاهش معني دار ولي تعداد فوليکول آترتيک در گروه هاي تجربي 1 و 2 نسبت به کنترل و شاهد افزايش معني داري نشان داد. ميزان هورمون
LH در گروه تجربي 1 نسبت به کنترل و هورمون FSH در گروه تجربي 2 نسبت به گروه هاي کنترل و شاهد افزايش معني دار نشان دادند.
ورمون هاي استروژن و پروژسترون در گروه هاي تجربي 1 و 2 نسبت به کنترل و شاهد افزايش معني داري نشان دادند
.
نتيجه گيري: امواج موبايل آترزي فوليکول هاي تخمداني را افزايش و با اختلال در ترشح هورمون ها باروري را تحت تاثير قرار مي دهد
.

 
كليد واژه: امواج مايکروويو، تلفن همراه، تخمدان، توليد مثل، موش صحرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : سلول و بافت پاييز 1389; 1(1):35-42.
 
تاثير ميدان هاي الکترومغناطيسي بر اندام هاي رويشي، تکوين دانه هاي گرده، رويش و رشد لوله هاي گرده گياه سويا .Glycine max L
 
اربابيان صديقه*,مجد احمد,سالاري پور سالومه
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم زيستي، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران
 
 

هدف: ميدان هاي الکترو مغناطيسي عامل محيطي اجتناب ناپذيري براي جانداران هستند که اخيرا تحقيقات زيادي براي بررسي اثر آن انجام شده است. دراين پژوهش تاثير ميدان الکترومغناطيسي بر اندامهاي رويشي، تکوين دانه هاي گرده، رويش و رشد لوله گرده در گياه سويا بررسي شده است.
مواد و روش ها: ميدان الکترومغناطيسي توسط منبع تغذيه اي با ولتاژ 220 ولت و شدت جريان 1
.0 آمپر در سيم پيچ مسي با 300 دور دراستوانه اي از پلي وينيل کلرايد(P.VC) به قطر و ارتفاع 20 سانتي متر ايجاد شد و سپس بذرهاي سترون شده 24 ساعت با شدت 20 گوس تيمار شدند. ساختار تشريحي اندام هاي رويشي و زايشي به روشهاي متداول سلول بافت شناختي بررسي شد.
نتايج: در ساقه نمونه هاي تحت تيمار، افزايش لايه هاي کلانشيمي، تسريع تشکيل بافتهاي چوبي و در برگ بي نظمي سلولهاي پارانشيم اسفنجي، افزايش تعداد کرکها و نيز تاخير در تکوين برگ و ساقه ديده شد. بساک ها کوچک تر و ديواره ?نها نامنظم بود. تعداد تتراسپورها و گرده ها کاهش داشت و گرده ها شکل غير طبيعي داشتند. رويش گرده ها تحت تاثير ميدان تا چهار برابر کمتر و لوله هاي گرده پيچيده و کوتاه تر بودند
.
نتيجه گيري: ميدان هاي الکترومغناطيسي با شدتهاي کم بر ساختار و تکوين اندامها در گياه سويا اثردارند
.

 
كليد واژه: سويا، دانه گرده، ميدان الکترومغناطيس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:48 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : سلول و بافت پاييز 1389; 1(1):53-62.
 
مطالعه تجربي اعمال متقابل بين بافت بلاستما با ماتريکس سه بعدي مشتق شده از بافت استخوان اسفنجي و غضروف مفصلي گاو در شرايط in vitro
 
توسلي امين,مقدم متين مريم,مهدوي شهري ناصر*,شهابي پور فهيمه,فريدوني مسعود
 
* دانشگاه فردوسي مشهد، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي، پژوهشکده فناوري زيستي، گروه سلولي و مولکولي
 
 

هدف: ماتريکس خارج سلولي علاوه بر نقش فيزيکي، مي تواند کنترل کننده رفتارهاي سلولي از قبيل تکثير، تمايز و مهاجرت سلولي نيز باشد. مطالعه رفتار سلولي در ماتريکس هاي سه بعدي مي تواند از نظر بعد، معماري و قطبيت سلولي ريز محيطي مشابه با شرايط in vivo فراهم کند. در اينجا از ماتريکس خارج سلولي مشتق شده از استخوان اسفنجي و غضروف مفصلي گاو به عنوان بستري سه بعدي براي مطالعه مهاجرت و قطبيت سلول هاي بافت بلاستمايي استفاده گرديد.
مواد و روش ها: براي حذف سلول ها از ماتريکس خارج سلولي، از روش فيزيکي و شيميايي سلول زدايي شامل فريز- ذوب سريع و شوينده يوني سديم دودسيل سولفات
(SDS) استفاده گرديد. سپس ماتريکس هاي سه بعدي تهيه شده با حلقه بافت بلاستمايي حاصل از پانچ لاله گوش خرگوش نر نژاد نيوزلندي در شرايط in vitro، در روز هاي مختلف کشت داده شد.
نتايج: با استفاده از رنگ آميزي هاي بافتي، حذف سلول ها از بافت تائيد شد. آنچه که بعد از کشت بافت بلاستما در کنار ماتريکس خارج سلولي استخوان اسفنجي و غضروف مفصلي اتفاق افتاد، چسبندگي، قطبيت و مهاجرت سلول هاي بافت بلاستما در اين ماتريکس بود
.
نتيجه گيري: نتايج اين تحقيق نشان مي دهد کشت بافت بلاستما که داراي سلول هاي پويايي است، در کنار داربست مشتق شده از ماتريکس خارج سلولي که ويژگي سه بعدي دارد، مي تواند مدل مناسبي جهت بررسي رفتارهايي همچون قطبيت و حرکت سلولي در شرايط
in vitro فراهم نمايد.

 
كليد واژه: ماتريکس خارج سلولي، غضروف مفصلي، سديم دودسيل سولفات، قطبيت سلولي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:49 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 

 8 : سلول و بافت پاييز 1389; 1(1):63-73.
 
مطالعه هيستولوژيکي اثر متقابل بافت بلاستماي لاله گوش خرگوش نژاد نيوزلندي و داربست سلول زدايي شده سه بعدي طبيعي الاستيک در شرايط in vitro
 
کاظمي تهمينه*,مهدوي شهري ناصر,مقدم متين مريم,فريدوني مسعود,کاظمي سيدحسن
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

هدف: هدف از اين پژوهش بررسي بر هم کنش و رفتارهاي سلولي بافت بلاستما در مجاورت داربست آئورتي بود.
مواد و روش ها: در اين تحقيق آئورت گاو به عنوان داربست استفاده شد. ابتدا سلول ها و کلاژن بافت آئورت با استفاده از محلول برميد سيانوژن و فرميک اسيد حذف گرديد تا داربستي بسيار متخلخل به دست آيد. سپس داربست هاي تهيه شده درون حلقه هايي از بافت بلاستمايي که تجمعي از سلول هاي تمايز نيافته با قابليت تقسيم و تمايز سلولي مشابه با سلول هاي بنيادي جنيني مي باشند، قرار داده شده و در محيط کشت به مدت 40 روز نگهداري شدند. سپس ارتباط بين بافت بلاستما و داربست الاستيک به فاصله هر 10 روز مورد بررسي قرار گرفت
.
نتايج: مطالعات ميکروسکوپي در مورد بلاستما و داربست همراه آن در روزهاي مختلف کشت، علاوه بر تاييد حذف سلول ها و رشته هاي کلاژن، نفوذ تدريجي سلول هاي بلاستمايي به داخل داربست الاستيک و تغييراتي از قبيل رگزايي، شکل گيري بافت همبند و تمايز احتمالي سلول هاي بلاستمايي به فيبروبلاست و ميوسيت در اثر القاء داربست الاستيک را نشان داد
.
نتيجه گيري: نتايج نشان دادند که امکان تهيه يک داربست طبيعي الاستيک از آئورت به وسيله تيمار با برميد سيانوژن وجود دارد. از طرف ديگر، اين داربست مي تواند داراي اثر القايي بر رفتارهاي سلولي از قبيل مهاجرت، چسبندگي، تقسيم و احتمالا تمايز باشد. هرچند مطالعات بيشتري براي اثبات هويت سلول ها و ساير ويژگي هاي اين داربست و همچنين امکان استفاده از آن در روش هاي مهندسي بافت عروقي مورد نياز است
.

 
كليد واژه: بافت بلاستمايي، تمايز، داربست سه بعدي، سلول زدايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي گياهي تابستان 1389; 2(2 (پياپي 4) ):21-30.
 
تغييرات الگوي الکتروفورتيک و فعاليت آنزيم پراکسيداز گياهچه هاي پسته احمد آقايي (.Pistacia vera L) رفسنجان در پاسخ به آلودگي با قارچ آسپرژيلوس نيجر (Aspergillus niger)
 
هادوي مهوش,منتصركوهساري شيده,سريري ريحانه*
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه گيلان
 
 

پسته از گياهان استراتژيک و مهم در کشور ماست که سلامت و کيفيت آن نقش مهمي در صادرات آن دارد. از طرفي، تغييرات فعاليت آنزيم پراکسيداز در اغلب موارد مي تواند به عنوان مارکر براي تنش هاي مختلف در گياهان استفاده شود. هدف از اين پژوهش، مقايسه فعاليت پراكسيدازها در گياهچه پسته در دو حالت سالم و آلوده به قارچ آسپرژيلوس نيجر (Aspergillus niger) است. به منظور بررسي فعاليت پراکسيدازها پس از کشت دانه هاي پسته، 6 بار نمونه برداري به صورت يک روز در ميان انجام شد. بررسي فعاليت آنزيم از طريق سنجش اسپکتروفتومتري و نيز با استفاده از الکتروفورز پلي آکريل آميد (PAGE)، نشان داد که ميزان فعاليت پراکسيدازها در گياهچه پسته آلوده به قارچ آسپرژيلوس نيجر بيش از پسته غير آلوده است.

 
كليد واژه: پسته احمد آقايي، پراکسيداز، PAGE، آسپرژيلوس نيجر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي گياهي تابستان 1389; 2(2 (پياپي 4) ):31-39.
 
نقش حفاظتي پلي آمين ها در برابر شوك گرمايي در رشد دانه رست هاي سويا
 
مقيم سمانه,عموآقايي ريحانه*,شارقي بهزاد
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه شهركرد
 
 

سويا گياهي گرما دوست است، اما دماهاي بالاتر از 40 درجه از تندش بذر آن جلوگيري مي نمايد. در اين پژوهش، اثر حفاظتي پلي آمين هاي خارجي (پوترسين، اسپرميدين و اسپرمين) در برابر شوک گرمايي در دانه رست هاي سويا رقم سحر بررسي شد. در کنار آزمايش اصلي، تاثير اسيد آمينه ليزين در برابر شوک گرمايي در شرايط کاملا مشابه با پلي آمين ها بررسي شد تا مشخص گردد که تغييرات فاکتور هاي رشد در برابر پلي آمين ها يک اثر اختصاصي است يا تنها، اثر يک منبع نيتروژن آلي است که توسط اسيد آمينه ليزين نيز قابل تقليد است. نتايج نشان داد كه شوک گرمايي موجب کاهش رشد گرديده، پيش تيمار پوترسين و اسپرميدين موجب افزايش تحمل گرمايي و بازيابي رشد مي شود. پيش تيمار همزمان بازدارنده دي فلورو متيل ارنيتين و پوترسين موجب کاهش اثر مهاري بازدارنده و بازيابي رشد گرديد. پيش تيمار ليزين در حالت شوک گرمايي اختلاف معني داري را با گروه شاهد در اين حالت نشان نداد. بنابراين، اسيد آمينه ليزين به عنوان يک منبع نيتروژن نتوانسته نقش حفاظتي در برابر شوک گرمايي ايفا نموده، موجب بازيابي رشد گردد، در حالي که پلي آمين هاي پوترسين و اسپرميدين موجب بازيابي رشد دانه رست ها پس از شوک گرمايي شده است.

 
كليد واژه: پلي آمين ها، دانه رست ها، سويا، شوک گرمايي، ليزين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي گياهي تابستان 1389; 2(2 (پياپي 4) ):41-53.
 
تاثير مثبت آلومينيم در فعال کردن سيستم آنتي اکسيدان ريشه هاي گياه ليسيانتوس (.Eustoma grandiflora L)
 
قناتي فائزه*,نعمتي فرنوش
 
* گروه علوم گياهي، دانشكده علوم زيستي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران
 
 قلمه هاي ريشه دار شده گياه ليسيانتوس (Eustoma grandiflora L.) با آلومينيم (AlCl3) در غلظت 0.88 ميلي مولار و pH ثابت 4.5 به مدت 96 ساعت تيمار داده شدند. فعاليت آنزيم هاي سوپر اکسيد ديسموتاز، کاتالاز و آسکوربات پراکسيداز در ريشه هاي گياهان تيمار داده شده با آلومينيم در مقايسه با گياهان گروه کنترل، افزايش معني داري نشان داد. فعاليت نوع کوالاني آنزيم پراکسيداز و ميزان پراکسيداسيون ليپيدي در ريشه نمونه هاي تيمار شده با آلومينيم نسبت به کنترل ها کاهش معني دار داشت. در مدت 96 ساعت بخش عمده اي از آلومينيم تيمار داده شده توسط ريشه هاي گياه ليسيانتوس جذب شد. نتايج نشان داد که تيمار آلومينيم در گياه ليسيانتوس نه تنها سبب بروز آثار سوء نمي شود، بلکه سيستم آنتي اکسيدان را فعال مي کند.
 
كليد واژه: آلومينيم، پراكسيداز، سيستم آنتي اکسيدان، ليسيانتوس، ليگنين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي گياهي تابستان 1389; 2(2 (پياپي 4) ):67-80.
 
تنوع شيميايي افراد گونه Fabaceae) Astragalus verus Oliver)، بر اساس الگوي فلاونوئيدي در غرب ايران
 
عسگري نعمتيان مهتاب*,عطري مرتضي,چهرگاني راد عبدالكريم
 
* دانشگاه پيام نور، مركز بهار، همدان
 
 

گون (Astragalus) به عنوان بزرگترين جنس گياهان آونددار به شمار مي رود. اين جنس داراي2500-3000  گونه و 250 بخش است. اين بررسي به منظور تعيين و تشخيص تنوع درون گونه اي در افراد گونه Astragalus verus Olivier از نظر فلاونوئيدها در غرب ايران انجام گرفت. تركيبات فنلي برگ ها در جمعيت هاي مختلف گونه A. verus مربوط به 20 زيستگاه مختلف از غرب كشور استخراج و به روش TLC مطالعه گرديد و حضور يا فقدان سه استاندارد فلاونوئيدي (فلاوون، كوئرستين و روتين) در آنها بررسي شد. سرانجام داده هاي به دست آمده از مطالعات فلاونوئيدي توسط نرم افزارهاي MVSP و SPSS به روش هاي WARD و PCA و UPGMA آناليز شدند. نتايج به دست آمده از مطالعات فلاونوئيدي، تنوع درون گونه اي در سطح ترکيبات شيميايي را نشان داد. گروه هاي مختلف از نظر ترکيبات فنلي براي افراد گونه A. verus در غرب ايران از زيستگاه هاي مطالعه شده به دست آمد. اين گروه ها در زيستگاه هاي مختلف تحت شرايط اكولوژيك متفاوت حضور داشتند. عوامل اكولوژيك مورد مطالعه، شامل: بافت خاك، اسيديته، هدايت الکتريکي ارتفاع از سطح دريا، طول و عرض جغرافيايي بودند. آناليز داده هاي اكولوژيك نشان داد در بين عوامل مورد مطالعه، عامل ارتفاع مهمترين نقش را در ايجاد تنوع درون گونه اي در غرب كشور دارد.

 
كليد واژه: گون، تركيبات فلاونوئيدي، تنوع درون گونه اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:53 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي گياهي تابستان 1389; 2(2 (پياپي 4) ):55-65.
 
اثر اکسين و سايتوکينين بر توليد کالوس، اندام زايي و تغييرات محتواي آلکالوئيد تام در تاتوره تماشايي (Datura innoxia)
 
ختايي الهام,كريمي فرح*
 
* گروه زيست شناسي، مرکز تحقيقات گياهان دارويي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه شاهد، تهران
 
 

تاتوره تماشايي (Datura innoxia) از تيره سيب زميني، حاوي تروپان آلکالوئيدهاي ارزشمند دارويي است. در اين بررسي، از کشت رويان هاي جنسي بذر اين گياه در شرايط درون شيشه اي گياهچه به دست آمد و قطعات جداکشت حاصل از آن، شامل يک ميان گره و دو جوانه جانبي به منظور بررسي اثر برخي از هورمون هاي رشد بر توليد کالوس، اندام زايي و محتواي آلکالوئيد تام، در محيط کشت B5 حاوي غلظت هاي مختلف IAA (0، 0.5، 1، 1.5، 2 ميلي گرم در ليتر(،BA  (0، 0.5، 1، 1.5 ميلي گرم در ليتر NAA ((0، 0.5، 1، 1.5، 2 ميلي گرم در ليتر) کشت داده شد. غلظت هاي دو هورمون اخير به صورت متقابل نيز به کار رفتند. محتواي آلکالوئيد تام کالوس ها پس از استخراج به وسيله اسپکتروفوتومتر در 258 نانومتر به دست آمد و با محتواي آلکالوئيد تام گياهچه مقايسه شد. نتايج تشکيل کالوس را در حضور بنزيل آدنين و نفتالن استيک اسيد، نشان داد و افزايش غلظت نفتالن استيک اسيد موجب افزايش معني دار وزن ترکالوس و همچنين افزايش محتواي آلکالوئيد تام آن شد. در حضور ايندول استيک اسيد افزايشي در توليد کالوس و اندام زايي مشاهده نشد. مقايسه محتواي آلکالوئيد تام کالوس با اندام هوايي و ريشه گياهچه هاي تاتوره تماشايي در محيط کشت B5 فاقد هورمون نشان داد که در محيط فاقد هورمون، کالوس ها نسبت به بافت هاي تمايز يافته حاوي آلکالوئيد کمتري بودند، ولي استفاده از هورمون هاي NAA و BA موجب افزايش آلکالوئيد تام کالوس نسبت به اندام هاي کشت يافته در شيشه شد.

 
كليد واژه: اکسين، تاتوره تماشايي، تروپان آلکالوئيد، سيتوکينين، کشت کالوس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:53 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها