0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : سلول و بافت پاييز 1389; 1(1):43-52.
 
ساخت داربست طبيعي از عصب سياتيک و ارزيابي توانايي زيستي سلول هاي بنيادي مزانشيم مغز استخوان موش صحرايي کاشته شده بر روي آن
 
آبنوسي محمدحسين*,مهديه نجف آبادي مجيد,سليماني مهرنجاني ملك,مومني حميدرضا,صفرآبادي فخرالسادات
 
* دانشگاه اراک، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي
 
 

هدف: اخيرا استفاده از بافت بدون سلول به عنوان داربست طبيعي در مهندسي بافت مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف تهيه داربست طبيعي از عصب سياتيک بدون سلول و ارزيابي توانايي زيستي سلول هاي بنيادي مزانشيم مغز استخوان موش صحرايي کاشته شده برروي آن بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي سلول هاي عصب سياتيک با استفاده از تريتون
X-100، سديم دودسيل سولفات و سديم دزوکسي کولات حذف و داربست طبيعي تهيه شد. سلول هاي بنيادي مزانشيم مغز استخوان در محيط کشت (Dulbecco Modified Eagle Medium) DMEM حاوي (Fetal Bovine Serum) FBS %15با روش سانتريفيوژ بر روي داربست کاشته شد. توانايي زيستي سلول ها در 1، 5، 10، 15 و 20 روز پس از کاشت با آزمون (3-(4,5-Dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium-bromide) MTT ارزيابي گرديد. مورفولوژي داربست و سلول هاي مزانشيم کاشته شده بر روي آن توسط رنگ آميزي هاي هماتوکسيلين ائوزين و آکريدين اورنج بررسي شد. دادهها با روش آناليز واريانس يک طرفه و تست Tukey در سطح P<0.05 بررسي شد.
نتايج: مطالعات بافت شناسي حذف کامل سلول ها از عصب سياتيک تيمار شده با دترجنت هاي فوق را نشان داد. تعداد سلول هاي زنده بر روي داربست 20 روز بعد از کاشت نسبت به روزهاي 1 و 5 افزايش معنيداري
(P<0.05) را نشان داد اما افزايش معني داري بين تعداد سلول ها بر روي داربست طي روزهاي 10، 15 و 20 مشاهده نشد (P>0.05).
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که داربست طبيعي تهيه شده از عصب سياتيک فاقد سلول داراي شرايط لازم براي کاشت، رشد و تکثير سلول هاي بنيادي مزانشيم مغز استخوان مي باشد
.

 
كليد واژه: ماتريکس فاقد سلول، داربست، سلول بنيادي مزانشيم، عصب سياتيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي گياهي پاييز و زمستان 1388; 1(1-2):47-54.
 
مطالعه ميتوزي برخي از گونه هاي بخش .Hymenobrychis DC از جنس اسپرس (Onobrychis Miller) در ايران
 
رنجبر مسعود*,حاج مرادي فاطمه,كرميان رويا
 
* دانشکده علوم پايه، دانشگاه بوعلي سينا، همدان، ايران
 
 

جنس  Onobrychisيكي از جنس هاي بزرگ تيره Fabaceae است كه از 9 بخش تشكيل شده است. گياهان اين جنس اساسا در نواحي معتدل شمالي پراکنش دارند، ليکن مرکز اصلي تنوع آنها نواحي شرق مديترانه و جنوب غربي آسياست. بسياري از گونه هاي اين جنس به دليل ارزش تغذيه اي بالا و نيز ارزش زينتي خود بسيار مورد توجه هستند. بخش Hymenobrychis DC. با حدود 15 گونه، يكي از مهمترين بخش هاي اين جنس است. در اين مطالعه عدد کروموزومي پنج گونه از اين بخش،Onobrychis sintenisii Bornm. ،Onobrychis subnitens Bornm.،Onobrychis chorassanica Bunge ،Onobrychis hohenackeriana C. A. Mey.  وOnobrychis michauxii DC.  مورد بررسي قرار گرفت. اين مطالعه، اولين گزارش كروموزومي در مورد اين تاكسون ها در ايران است. همه گونه هاي مورد مطالعه ديپلوئيد بوده، عدد كروموزومي 2n=2x=14 را نشان دادند.

 
كليد واژه: عدد كروموزومي، Hymenobrychis، ميتوز، Onobrychis
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي گياهي پاييز و زمستان 1388; 1(1-2):77-88.
 
تغييرات محتواي آلکالوئيد تام، آتروپين و اسکوپولامين در برگ گياه شاهبيزک (.Atropa belladonna L) از رويشگاه واز - شمال ايران، در ارتباط با برخي عوامل فنولوژيكي و محيطي
 
كريمي فرح*,اميني اشكوري طيبه,زينالي امينه
 
* دانشکده علوم پايه، دانشگاه شاهد، تهران، ايران
 
 

آلكالوئيدها موادي بسيار متنوع هستند و برحسب خصوصيات بيوشيميايي و شيميايي در گروه هاي مختلفي قرار مي گيرند. از ميان آلكالوئيدهايي كه از مشتقات اورنيتين هستند مي توان از آلكالوئيدهاي گروه تروپان، مانند آتروپين و اسكوپولامين نام برد که از آلکالوئيدهاي عمده در گياه شاهبيزک هستند. در اين پژوهش گياه A. belladonna از سه ايستگاه مختلف از منطقه واز - چمستان جمع آوري شد و عصاره متانولي آلكالوئيد از پودر برگ اين نمونه ها با سه تكرار تهيه گرديد. مقدار آلكالوئيد تام برحسب ميلي گرم بر گرم وزن خشك برگ اندازه گيري شد. به منظور سنجش تغييرات محتواي آتروپين و اسكوپولامين موجود در عصاره هاي آلكالوئيدي در فصول و ارتفاعات مختلف، بررسي  HPLCروي نمونه هاي جمع آوري شده با سه تكرار صورت گرفت. مطالعه نمونه هاي خاك ايستگاه ها بيشترين تخلخل و نفوذپذيري خاك و بيشترين نسبت کربن به نيتروژن را در ايستگاه سوم و كمترين آنها را در ايستگاه اول نشان داد. خاك هر سه ايستگاه فاقد شوري و از نظر pH، قليايي ضعيف تشخيص داده شد. تاثير ارتفاع بر محتواي آلكالوئيد تام زير سطح احتمال 0.1 معني دار و همچنين تاثير مشترك عوامل ارتفاع و فصل نيز زير سطح احتمال 0.001 كاملا معني دار بود. محتواي آتروپين همواره بيش از اسكوپولامين بوده، بين برخي عوامل خاك و حضور اين مواد رابطه اي معني دار مشاهده شد. رابطه بين محتواي آلكالوئيد تام و هر يك از آلكالوئيدهاي آتروپين و اسكوپولامين در تمام موارد معني دار بود.

 
كليد واژه: آتروپين، اسكوپولامين، بلادون، تروپان آلكالوئيد، شاهبيزک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي گياهي پاييز و زمستان 1388; 1(1-2):55-76.
 
بررسي اثر متقابل سديم نيتروپروسايد (SNP) و مس بر برخي از پارامترهاي رشد و فيزيولوژي گياه شاهي (.Lepidium sativum L)
 
رييسي محمدعلي*,اسرار زهرا,پورسيدي شهرام
 
* دانشكده علوم، دانشگاه شهيد باهنر، كرمان، ايران
 
 

مس يک ريز مغذي ضروري براي گياه است، به گونه اي که کمبود آن متابوليسم گياه را تحت تاثير قرار مي دهد. مقدار زياد مس باعث ايجاد سميت در گياه از طريق ايجاد گونه هاي فعال اکسيژن مي شود. از طرفي Sodium Nitroprusside (SNP) مي تواند سلول ها را در مقابل آسيب اکسيداتيو ناشي از توليد راديکال هاي اکسيژن حفاظت کند. اين پژوهش به منظور بررسي اثر غلظت هاي مختلف SNP (0، 50، 100 و 200 ميکرومولار) بر رشد و مورفولوژي گياه شاهي تحت تاثير سطوح مختلف فلز مس (50، 100 و 200 ميکرومولار) صورت گرفت. نتايج نشان داد که تيمارSNP  باعث افزايش وزن تر و خشک اندام هوايي و ريشه، افزايش محتواي کلروفيل a و b، کلروفيل کل و کاروتنوئيدها در گياهان تحت تنش مس مي شود. همچنين تيمار SNP موجب کاهش معني دار آلدهيدهاي اندام هوايي در تمامي غلظت هاي سمي مس و کاهش مالون دآلدهيد اندام هوايي و ريشه و ساير آلدهيدهاي ريشه در غلظت 100 ميکرومولار مس شد. نتايج نشان داد که غلظت هاي 50 و 100 ميکرومولار SNP اثر مطلوبي بر بهبود تنش فلز سنگين مس در گياه شاهي دارد.

 
كليد واژه: رنگيزه هاي فتوسنتزي، سديم نيتروپروسايد، شاهي، مس، نيتريک اکسيد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:44 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 

 1 : سلول و بافت تابستان 1390; 2(2):85-98.
 
اثرات امواج ساطع شده از تلفن هاي همراه بر فاكتورهاي زيستي (مقاله مروري)
 
بهارآرا جواد*,زاهدي فر زهرا
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم پايه، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد مشهد، ايران
 
 

با توجه به گسترش روز افزون استفاده از دستگاه هاي تلفن همراه در جهان، نگراني هاي زيادي در مورد اثرات احتمالي تشعشعات ساطع شده از آنها بر سلامت موجودات زنده ايجاد شده است. بر اساس نتايج بسياري از مطالعات، تشعشعات مايكروويو تلفن هاي همراه، اثرات سوء متفاوتي نظير آسيب هاي كروموزومي، شكست هاي تك رشته اي و دو رشته اي DNA، افزايش جهش و خطر ابتلا به انواع سرطان را در جانوران ايجاد كند. با اين حال برخي از محققان معتقدند كه امواج تلفن هاي همراه به تنهايي باعث ايجاد آسيب هاي ژنتيكي نمي شوند بلكه اين امواج عملكرد ژنوتوكسيكي ساير عوامل فيزيكي، شيميايي آلاينده هاي محيطي را افزايش مي دهند. در اين مقاله، اثرات زيستي امواج ساطع شده از تلفن هاي همراه بر روي انسان و انواع مختلفي از جانوران از قبيل موش، رت و خوكچه هندي مورد بررسي قرار گرفته است.

 
كليد واژه: آسيب هاي ژنوتوكسيك، سلامتي، تلفن همراه، مايكروويو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : سلول و بافت تابستان 1390; 2(2):99-106.
 
بررسي تنوع ژنتيکي در ارقام بي دانه انگور توسط نشانگر ملکولي RAPD
 
جداري كوهي بهروز,گروسي قاسمعلي,حسيني رامين*
 
* دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين، گروه بيوتكنولوژي كشاورزي
 
 

هدف: ارقام بسيار متنوعي از انگور در ايران کشت مي شوند که در بين آن ها، ارقام بي دانه جز بهترين ارقام خشکباري انگور هستند. هدف از اين پژوهش، پي بردن به پتانسيل نشانگر ملکولي (Random Amplified Polymorphic DNA) RAPD براي تعيين دوري و يا نزديکي ارقام و يا احتمالا يکي بودن برخي از آن ها صورت گرفت.
مواد و روش ها: در اين مطالعه، 21 رقم انگور بي دانه و 11 آغازگر
RAPD مورد استفاده قرار گرفتند.
نتايج: از بين ارقام استفاده شده، 8 آغازگر تکثير
DNA را بخوبي انجام و در بين ژنوتيپ ها چند شکلي بالايي نشان دادند. مجموعا 117 باند (آلل) چند شکل به دست آمد که بيشترين تعداد باند دهي مربوط به آغازگر H و کمترين تعداد مربوط به آغازگر B بود. درصد باندهاي چند شکل در بين آغازگرها از 71.4 براي آغازگر B تا 100 درصد براي آغازگر C متغير و متوسط بانددهي براي هر آغازگر 12.8 باند بود. در تجزيه آماري، باندهاي در محدوده 3000-200 جفت باز که داراي تکرار پذيري بالايي بودند انتخاب و در محاسبه وارد شدند. تجزيه کلاستر با استفاده از ضريب تشابه جاکارد مبتني بر روش (Unweighted pair-group method of arithmetic average) UPGMA انجام و ارقام در 3 گروه طبقه بندي شدند. دامنه ضريب تشابه از 0.21 تا 0.716 با ميانگين ضريب تشابه 0.46 تعيين گرديد.
نتيجه گيري: بيشترين تشابه بين ارقام عسگري قرمز و عسگري مشکين شهر و کمترين تشابه بين ارقام خليلي بي دانه و عسگري نيشابور تشخيص داده شد. احتمالا دو رقم عسگري قرمز و عسگري مشکين شهر داراي مبدا يکساني هستند که در طي زمان به مکان هاي مختلفي برده شده اند
.

 
كليد واژه: انگور، تنوع ژنتيکي، چند شکلي، تکنيک RAPD
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : سلول و بافت تابستان 1390; 2(2):117-126.
 
بررسي خواص ضد سرطاني تاکسول و عصاره هاي الکلي و آبي رزماري بر سلول هاي سرطان پستان القا شده توسط DMBA در رت هاي نژاد SD
 
همتا احمد*,پرويني پيوند
 
* دانشگاه اراك، دانشكده علوم، گروه زيست شناسي، كدپستي: 88349-38156
 
 

هدف: مطالعه حاضر به بررسي اثرات سايتوتوکسيک گياه رزماري (Rosmarinus officinalis) روي سلول هاي سرطان پستان القا شده توسط DMBA در رت هاي نژاد SD پرداخته است.
مواد و روش ها: 10 ميلي گرم از کارسينوژن
DMBA به رت هاي گروه تيمار خورانده شد. پس از ايجاد تومورها، جهت تعيين نوع تومور و بررسي هيستوپاتولوژيک، رنگ آميزي هماتوكسيلين-ائوزين صورت گرفت. جهت تهيه سلول از روش خرد کردن تومور استفاده شد. از برگ هاي خشک رزماري با استفاده از متانول به روش digestion عصاره گيري شد. سپس عصاره فيلتر شده و مقداري از آن کنار گذاشته و مابقي آن توسط حلال هاي غيرقطبي هگزان، دي کلرومتان و اتيل استات شستشو داده شد تا مواد غيرقطبي آن جدا شود. عمل حذف ح?ل با استفاده از ?دستگاه تبخيرکننده چرخشي انجام گرفت. از تاکسول و هريک از عصاره ها 5 غلظت تهيه شده و بر روي سلول ها اثر داده شد و توانايي زيستي سلول ها به دو روش جذب تريپان بلو و رنگ سنجي MTT ارزيابي شد.
نتايج: عصاره الکلي رزماري و تاکسول بر روي سلول هاي سرطاني داراي اثرات سمي قابل توجهي بودند ولي عصاره آبي خواص ضدسرطاني بسيار ضعيفي داشت
.
نتيجه گيري: عصاره الکلي رزماي به صورت وابسته به دز قادر به از بين بردن سلول هاي سرطاني بوده و خواص سايتوتوکسيک آن قابل مقايسه با داروي تاکسول است. همچنين مدل سرطان پستان القايي يک مدل مناسب براي انجام آزمايشاتي از اين دست مي باشد
.

 
كليد واژه: تاکسول، تومورهاي پستان، زيستايي سلول ها، عصاره رزماري، DMBA
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : سلول و بافت تابستان 1390; 2(2):135-145.
 
تاثير تنش شوري بر انواع پروتوکلروفيليد گندم (Triticum aestivum)
 
اميرجاني محمدرضا*
 
* دانشگاه اراك، دانشكده علوم پايه، گروه زيست شناسي، كدپستي: 88349-38156
 
 

هدف: تاثير تنش شوري بر مراحل اوليه نمو نهال هاي گندم اتيوله مورد مطالعه قرار گرفت.
مواد و روش ها: دانه ارقام مقاوم و حساس گندم در تاريکي و در محيط غذايي دارا يا فاقد 200 ميکرو مول
NaCl رشد کردند. ميزان پروتوکلروفيليد گياهان با روش اسپکتروسکوپي محاسبه شد. طيف فلورسانس گياهان در دماي پايين (196- درجه سانتي گراد) ثبت شد. فلورسانس انواع پروتوکلروفيليد، که در محدوده 655 و 633 نانومتر داراي قله هستند، محاسبه شد. همچنين نسبت کلروفيليد تازه تشکيل شده به پروتوکلروفيليد نانور فعال در برگ هايي که به آنها فلاش تابانيده شده بود محاسبه گرديد. اين محاسبه ميزان تغيير شکل نوري را نشان مي دهد. ميزان کلروفيل a نيز بعد از قرار گرفتن نمونه ها در نور، با روش اسپکتروسکوپي، اندازه گيري شد. در هر آزمايش حداقل پنج تکرار مورد بررسي قرار گرفته است.
نتايج: تيمار شوري در هر دو رقم منجر به افزايش قابل ملاحظه ميزان پروتوکلروفيليد در نمونه هاي اتيوله و کلروفيليد در نمونه هاي نور ديده گرديد. تنش شوري بر نسبت پروتوکلروفيليد نور فعال به نانور فعال و کلروفيليد تازه تشکيل شده موثر بود. تفاوت در رشد، بين نمونه هاي تيمار شده و شاهد کاملا مشخص بود. برگ هاي حاصل از گياهان پيش تيمار شده با شرايط تنش شوري و در تاريکي بعد از قرار گرفتن در روشنايي و در محيط تنش (داراي 200 ميکرو مول نمک اضافي) کلروفيل
a بيشتري نسبت به گياهان رشد يافته در محيط شاهد و در تاريکي که تحت شرايط مشابه نمونه هاي فوق الذکر قرار گرفتند توليد کردند.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد افزايش پروتوکلروفيليد بلند موج، بخشي از مکانيسم حمايتي در برابر تنش شوري است
.

 
كليد واژه: پروتوکلروفيليد، شوري، گندم، فلورسانس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 8 : سلول و بافت تابستان 1390; 2(2):157-164.
 
مطالعه هيستوپاتولوژيك و فراساختار اثرات آتنولل، پروپرانولل و ديلتيازم بر هپاتوسيت هاي موش سفيد کوچک آزمايشگاهي
 
زماني رويا,انوري مرتضي*,اخوان تفتي محمود,وحيدي عليرضا
 
* گروه آناتومي، دانشكده پزشكي، مركز تحقيقاتي و درماني ناباروري، دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد
 
 

هدف: در اين مطالعه اثر سميت زايي سه داروي ضد فشار خون (پروپرانولل، آتنولل و ديلتيازم) بر سلول هاي كبد با يكديگر مقايسه شده است.
مواد و روش ها: داروها به مدت يک ماه همراه با غذا به موش هاي نر بالغ 8 هفته اي از نژاد
NMRI داده شد. موش هاي گروه هاي تجربي 1، 2 و 3 روزانه به ترتيب 50 ميلي گرم بر كيلوگرم آتنولل، 80 ميلي گرم بر كيلوگرم پروپرانولل و 180 ميلي گرم بر كيلوگرم ديلتيازم دريافت كردند. 12 تا 15 ساعت قبل از کشتن حيوانات غذاي موش ها قطع شد و پس از جراحي نمونه هاي بافت کبد مورد بررسي ميکروسکوپي نوري و الكتروني قرار گرفتند. شاخص فعاليت هپاتيت نيز محاسبه شد.
نتايج: در گروه کنترل بافت ها طبيعي و بدون علائم پاتولوژيك بودند. تغييرات اصلي بافتي در گروه هاي تجربي شامل انفيلتراسيون پورتال لنفوسيت ها و نکروز لقمه اي در هر سه گروه تجربي، و فيبروز وسيع در گروه پروپرانولل بود. تصاوير ميكروسكوپ الكتروني نشان دهنده افزايش ميزان ريبوزومها و انکلوزيونها در سلول هاي کبدي در هر سه گروه تجربي بود. در موش هاي دريافت کننده پروپرانولل تخريب ميتوکندري و گسستگي غشا مشاهده شد. در موش هاي دريافت کننده ديلتيازم، شبکه آندوپلاسمي در هپاتوسيت ها کاملا تکه تکه شده و تمامي كريستاهاي ميتوکندري ها آسيب ديده بودند
.
نتيجه گيري: هر سه دارو از نظر کمي در موش هاي نر باعث ايجاد مسموميت کبد شدند. از لحاظ کيفي تصاوير ميکروسکوپ الکتروني در دو گروه تيمار شده با پروپرانولل و ديلتيازم حکايت از سميت شديد اين دو داروست. از سه داروي مورد بررسي به نظر مي رسد که ديلتيازم سميت بيشتري براي کبد داشته باشند
.

 
كليد واژه: آتنولل، پروپرانولل، ديلتيازم، بافت کبدي، ميکروسکوپ الکتروني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : سلول و بافت بهار 1390; 2(1):1-8.
 
بررسي اثرات ويتامين A در مهار آسيب هاي کروموزومي القايي توسط امواج تلفن همراه روي اريتروسيت هاي مغز استخوان موش کوچک آزمايشگاهي
 
بهارآرا جواد*,طالب پور قشلاقي فهيمه,حداد فرهنگ,مهدوي شهري ناصر
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم پايه، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد مشهد، مشهد ايران
 
 

هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسي اثرات ويتامينA در مهار آسيب هاي کروموزومي القايي توسط امواج تلفن همراه روي اريتروسيت هاي مغز استخوان موش کوچک آزمايشگاهي بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه تجربي 48 سر موش نر بالغ نژاد بالب سي به صورت تصادفي به چهار گروه کنترل، شاهد1، شاهد2 و تجربي تقسيم شده
موش هاي گروه کنترل در شرايط طبيعي، نمونه هاي گروه شاهد 1 به مدت چهار روز متوالي و هر روز به مدت سه ساعت (12– 9) در شرايط آزمايشگاهي و محدوده امواج تلفن همراه به حالت غير فعال (خاموش) قرار گرفتند. درگروه شاهد 2 موش ها به مدت چهار روز و هر روز به مدت سه ساعت (12-9) در شرايط آزمايشگاهي در معرض امواج تلفن همراه به حالت روشن قرار داده شدند و به نمونه هاي گروه تجربي ويتامين A با دوز 15000 واحد بين المللي بر کيلوگرم به مدت پنج روز متوالي به صورت درون صفاقي تزريق شد و از روز دوم در معرض امواج تلفن همراه به حالت روشن به مدت چهار روز متوالي و هر روز به مدت سه ساعت (12 – 9) قرار گرفتند. کليه موش هاي گروه هاي مختلف تشريح و آزمون ميکرونوکلئوس روي اريتروسيت هاي پلي کروماتيک مغز استخوان موش ها انجام شد. داده هاي کمي حاصل با نرم افزار SPSS و آزمون آماري ANOVA در سطح P<0.05 تحليل گرديد.
نتايج: فراواني ميکرونوکلئوس ها در اريتروسيت هاي پلي کروماتيک مغز استخوان موش نر تجربي (23.25) در مقايسه با گروه کنترل (34.68)، گروه شاهد 1 (35.88) و شاهد 2 (45.55) کاهش معني داري نشان داد. همچنين گروه شاهد 2 نسبت به گروه کنترل افزايش معني داري در تعداد ميکرونوکلئوس ها نشان داده است.
نتيجه گيري: ويتامين A باعث کاهش آسيب هاي کروموزومي القايي توسط امواج ساطع شده از تلفن هاي همراه روي اريتروسيت هاي پلي کروماتيک مغز استخوان موش نر بالغ نژاد بالب سي مي شود.

 
كليد واژه: آنتي اکسيدانت، ويتامين A، امواج موبايل، موش بالب سي، اريتروسيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : سلول و بافت بهار 1390; 2(1):9-15.
 
اثر تمرين مقاومتي بر سطوح سرمي ميوستاتين و توده عضله اسکلتي مردان سيگاري و غيرسيگاري
 
صارمي عباس*,بهرامي عليرضا
 
* دانشگاه اراک، دانشکده علوم انساني، گروه تربيت بدني و علوم ورزشي، کدپستي 8349-8-38156
 
 

هدف: سيگار کشيدن سنتز پروتئين عضله را مختل و بيان ميوستاتين را در عضله اسکلتي افزايش مي دهد. هدف مطالعه حاضر بررسي اثر 8 هفته تمرين مقاومتي بر توده عضله اسکلتي و سطوح سرمي ميوستاتين در مردان ميان سال سيگاري و غيرسيگاري بود.
مواد و روش ها: در اين مطالعه نيمه تجربي با طرح پيش آزمون – پس آزمون، پانزده مرد سيگاري (?10 نخ سيگار، روز براي ?1 سال) و چهارده فرد غيرسيگاري همسان شده از نظر سن (
36.06±5.09 و 35.51±5.17 سال، به ترتيب) و نمايه توده بدني (28.51±1.77 و 28.33±1.83 کيلوگرم بر متر مربع، به ترتيب) فراخوانده شدند. برنامه تمرين مقاومتي سه روز در هفته، 60-50 دقيقه در روز و براي 8 هفته اجرا شد. سطوح سرمي ميوستاتين و ترکيب بدني (DEXA) قبل و بعد از مداخله اندازه گيري گرديد.
نتايج: بعد از تمرين مقاومتي قدرت پرس پا، قدرت پرس سينه و توده عضله اسکلتي در هر دو گروه بطور معني دار افزايش يافت (p<0.05)، در حاليکه شاخص هاي چربي بدن (از جمله نمايه توده بدن و توده چربي) در پاسخ به تمرين مقاومتي تغيير نکرد (p>0.05). همزمان، سطوح سرمي ميوستاتين در پاسخ به تمرين مقاومتي در هر دو گروه کاهش يافت (p<0.05).
نتيجه گيري: تمرين مقاومتي براي کوتاه مدت موجب بهبود قدرت و توده عضلاني در افراد سيگاري و غير سيگاري ميان سال مي شود و اين بهبودي با کاهش در سطوح سرمي ميوستاتين همراه است.

 
كليد واژه: تمرين مقاومتي، سارکوپنيا، سيگار کشيدن، ضعف عضله
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : سلول و بافت بهار 1390; 2(1):17-24.
 
مطالعه انحرافات کروموزوم 15 در مدل انتخابي مبتلا به سرطان اندومتريال آدنوکارسينوما با استفاده از روش
 
همتا احمد*,شهرجردي عليرضا,شايسته فر علي رضا,نصرآبادي طاهره
 
* دانشگاه اراک، دانشکده علوم، گروه زيست شناسي کدپستي 8349-8-38156
 
 

هدف: هدف از اين پژوهش بررسي رفتار ژن هاي موجود در نواحي است که در مسير بروز و پيشرفت سرطان آندومتريوم دچار تغيير آلليک شده اند.
مواد و روش ها: موش هاي صحرايي ماده نژاد
BDII/Han با نرهاي دو نژاد از موش هاي صحرايي که داراي رخداد کمي برايECA مي باشند، آميزش داده شد (SPRD-Cu3/Han&BN/Han) براي بدست آوردن زاده هاي نسل دوم، افراد نسل اول با هم آميزش داده شد و همچنين رت هاي ماده نسل اول با والد پدري آميزش داده شد تا زاده هاي بک کراس بدست آيند. به منظور بررسي تغييرات ژنتيکي ايجاد شده در تمامي 18 تومور مطالعه شده، از روش هاي سيتوژنتيک مولکولي (مانندFISH و (Paintاستفاده شد.
نتايج: آناليز انجام شده توسط تکنيک
FISH در تومورها نشان داد که نواحي کوچکي داراي فزوني يابي ژني مي باشند.
نتيجه گيري: اين تغييرات بطور مخفي مي باشند به طوريکه در نواحي از کروموزوم که از نظر سيتوژنتيکي طبيعي به نظر مي رسيدند مشاهده شد. در اين پژوهش نشان داده شده که ناهنجاري هاي کروموزومي اختصاصي مانند فزوني يابي ژني، حذف و جابجائي که منجر به تغييرات در نسخه هاي ژني مي گردند، در قطعات کوچکي از کروموزوم 15 مشاهده گرديدند
.

 
كليد واژه: اندومتريال آدنوکارسينوما، FISH، Paint، موش صحرايي نژاد BDII
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : سلول و بافت بهار 1390; 2(1):35-45.
 
مطالعات تجربي کنشهاي متقابل بين بافت بلاستما و ماتريکسهاي سه بعدي سلول زدايي شده مثانه خرگوش نژاد نيوزيلندي در شرايط in vitro
 
راستي هاشم*,مهدوي شهري ناصر,بهارآرا جواد,صغيري نگار
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم پايه، باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد مشهد، مشهد، ايران
 
 

هدف: هدف اصلي اين پژوهش مطالعات تجربي رويدادهاي هيستولوژيکي حاصل از اعمال متقابل بين بافت بلاستما و مثانه سلول زدايي شده خرگوش نيوزيلندي در محيط کشت بود.
مواد و روش ها: سلول زدايي مثانه خرگوش بر اساس روش فيزيکي با قرار دادن قطعات بافت مثانه در فريزر 4- درجه سانتي گراد به مدت 24 ساعت و سپس قرار دادن مثانه در ازت مايع انجام شد. در ادامه در روش شيميايي،
مثانه را در سديم دودسيل سولفات(SDS) 1 درصد به مدت 24 ساعت قرار گرفت و سلول زدايي مثانه بطور کامل انجام شد. براي تهيه بافت بلاستما با پانچ لاله هاي گوش خرگوش نر نژاد نيوزيلندي و برداشت حلقه بلاستمايي ايجاد شده با پانچ ديگري بعد از 72 ساعت داربست سلول زدايي شده در شرايط استريل در مرکز حلقه بلاستما قرار گرفت و به محيط کشت انتقال داده شد. نمونه هاي کشت بعد از انجام مراحل بافتي با رنگ هاي هماتوکسيلين ائوزين، پيک انديگو و پيکروفوشين رنگ آميزي شد.
نتايج: مطالعات ميکروسکوپ نوري نشان داد که سلول هاي بلاستمايي در روز 15 کشت به صورت کلني هاي سلولي داراي اتصال بطور کامل به داخل داربست سلول زدايي شده مثانه مهاجرت کرده اند. همچنين دراين روز سلول هاي بلاستمايي به سلول هاي اپيتليومي تمايز يافته و به نظر مي رسد اپيتليوم پلي مورف مثانه در وسط داربست تشکيل شده است. همچنين در روزهاي ديگر کشت رويدادهايي از فرايند انژيوژنز در داربست مذکور مشاهده گرديد
.
نتيجه گيري: مثانه سلول زدايي شده خرگوش نيوزلندي به عنوان داربست، قابليت القا سلول هاي بلاستمايي را در جهت مهاجرت به داربست، ايجاد اتصالات بين سلول هاي بلاستمايي و تمايز فراهم نموده است.

 
كليد واژه: داربست بدون سلول، مثانه، خرگوش نيوزيلندي، ماتريکس سه بعدي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

6 : سلول و بافت بهار 1390; 2(1):47-56.
 
بررسي اثر ميدان هاي الکترومغناطيسي با فرکانس پايين بر روند اسپرماتوژنز و پروتئين هاي سرم خون
 
پريور كاظم,نبيوني محمد*,گلستانيان نعمت اله,اميني الهه
 
* گروه زيست شناسي، دانشگاه تربيت معلم، تهران
 
 

هدف: هدف اين پژوهش تغييرات ايجاد شده توسط ميدان هاي الکترومغناطيسي با فرکانس پايين بر روند اسپرماتوژنز، ميزان پروتئين هاي سرم خون و فعاليت آنزيم آلکالين فسفاتاز موش Balb/c است.
مواد و روش ها: موش هاي نر بالغ نژاد
Balb/c در گروه هاي کنترل، شم و تجربي دسته بندي شدند. در گروه تجربي موش ها درون محفظه قرار گرفته و در معرض ميدان الکترومغناطيسي با شدت 120 گوس، فرکانس 100 هرتز با شکل موج سينوسي يکسو شده به مدت 14 ساعت قرار گرفتند. پس از گذشت 48 ساعت، موش ها وزن و کشته شدند. تعداد سلول هاي زاينده در بيضه توسط آزمون هيستوتکنيک، سنجش سطح آنزيم آلکالين فسفاتاز توسط اتوآناليزور و اندازه گيري پروتئين هاي شاخص سرم خون توسط آزمون الکتروفورز مورد بررسي قرار گرفتند.
نتايج: هيچ گونه اختلاف معني داري بين وزن موش ها و بيضه ها در بين گروه ها مشاهده نشد. سلول هاي اسپرماتوگوني و اسپرماتوسيت ثانويه در گروه تجربي نسبت به دو گروه ديگر افزايش معني دار
(p?0.05) نشان دادند. سنجش درصد پروتئين هاي سرم خون نشان داد که در بين پنج پروتئين شاخص خون، درصد آلفا1 گلوبولين در گروه تجربي نسبت به گروه هاي کنترل و شم کاهش معني دار (p?0.05) نشان داد، با اين وجود ارزيابي فعاليت آلکالين فسفاتاز تفاوت معني داري را نداشت.
نتيجه گيري: در معرض قرار دادن موش هاي بالغ با ميدان الکترومغناطيسي با فرکانس پايين (120 گوس، فرکانس 100 هرتز)، موجب تغييراتي در اسپرماتوژنز از جمله افزايش تعداد اسپرماتوسيت هاي ثانويه، ايجاد حالت سن سيتيوم در سلول هاي اسپرماتوژنيک، تخريب بافت بينابيني بيضه شد که مي تواند منجر به کاهش باروري در موش ها شود
.

 
كليد واژه: ميدان هاي الکترومغناطيسي، اسپرماتوژنز، سنجش پروتئين هاي سرم خون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : سلول و بافت زمستان 1389; 1(2):21-28.
 
بررسي اثر سيلي مارين بر زخم روده بزرگ القا شده با اسيد استيک در موش سوري
 
حمايت خواه جهرمي وحيد*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد جهرم، گروه زيست شناسي، جهرم، ايران
 
 

هدف: در اين مطالعه، اثر سيلي مارين بر زخم روده بزرگ القا شده با اسيد استيک در موش سوري بررسي شده است.
مواد و روش ها: 32 موش سوري بالغ نژاد Balb/C به وزن تقريبي 4± 36گرم به 4 گروه 8 تايي تقسيم، گروه کنترل و دست نخورده بدون ايجاد بيماري، گروه شاهد داراي زخم روده (كوليت) بدون تحت درمان و گروه هاي تحت درمان تيمار داراي زخم با تجويز 40 و 80 ميلي گرم بر کيلوگرم سيلي مارين. موش هاي گروه تيمار روزانه و ابتدا به مدت 14 روز قبل از ايجاد بيماري و سپس به مدت يک هفته بعد از ايجاد بيماري سيلي مارين دريافت کردند. داروها به صورت خوراكي داده شد. براي ايجاد زخم، يک ميلي ليتر اسيد استيک 4 درصد بصورت درون رکتومي تزريق شد. يک هفته بعد از تشخيص زخم، قسمتي از کولون براي مطالعات بافتي برداشته و آسيب هاي کولون به روش مورتي مورد بررسي قرار گرفت. غلظت آنزيم آلکالن فسفاتاز به روش الايزا اندازه گيري شد. ميزان ادم بافتي نيز بررسي شد.
نتايج: غلظت آنزيم آلکالن فسفاتاز درگروه داراي زخم افزايش معني دار (P<0.05) را نسبت به گروه کنترل نشان داد، در حالي كه در گروه هاي دريافت کننده سيلي مارين اين افزايش بطور معني داري (P<0.05) در مقايسه با گروه کوليت جبران شد.
نتيجه گيري: استفاده از سيلي مارين مي تواند به عنوان يک روش پيشنهادي در درمان بيماري مورد توجه واقع گردد.

 
كليد واژه: سيلي مارين، زخم روده بزرگ، اسيد استيک، آلکالن فسفاتاز، موش سوري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:46 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها