0

بانک مقالات زیست شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي گياهي بهار 1389; 2(1 (پياپي 3)):63-76.
 
بررسي مقايسه اي توليد تروپان آلکالوئيدها در ريشه هاي مويين تراريخت و گياهچه هاي شابيزک (.Atropa belladonna L) تحت تاثير تيمار ساليسيليک اسيد
 
احمديان چاشمي نجمه,شريفي مظفر*,كريمي فرح,رهنما حسن
 
* گروه علوم گياهي، دانشكده علوم زيستي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

اغلب گياهان خانواده سيب زميني داراي آلکالوئيدهاي مهم زيستي، از جمله نيکوتين و تروپان آلکالوئيدهايي، مانند هيوسيامين (آتروپين) و اسکوپولامين هستند. اين آلکالوئيدها کاربردهاي وسيعي در تهيه داروهاي مهم و مصرف جهاني گسترده اي دارند. شابيزک (Atropa belladonna) گياهي دارويي، علفي از اين خانواده است که مقدار زيادي از تروپان آلکالوئيدها را در ريشه خود توليد مي کند. در اين پژوهش، با استفاده از قطعات جداکشت حاصل از دانه رست هاي شابيزک مربوط به دو جمعيت واز و گرمستان استان مازندران، در محيط کشت MS تغييريافته، تعداد زيادي گياهچه نوپديد يکسان تکثير شدند. اين گياهچه ها در محيط MS جامد تحت تاثير غلظت هاي مختلف ساليسيليک اسيد شامل 0، 0.01، 0.1 و 1 ميلي مولار، به مدت چهار هفته، کشت داده شدند. از طرفي ديگر نيز ريشه هاي مويين تراريخت توليد شده توسط آگروباکتريوم ريزوژنز | (Agrobacterium rhizogenes) نيز تکثير و تحت تاثير غلظت هاي ذکر شده از ساليسيليک اسيد قرار داده شدند. سپس آتروپين و اسکوپولامين توليد شده در ريشه و اندام هوايي گياهان نوپديد و ريشه هاي مويين تراريخت، به وسيله HPLC سنجش و مقايسه شد. به طور کلي، مقدار آلکالوئيدهاي حاصل از ريشه هاي مويين بيشتر از اندام هاي گياهچه هاي مورد مطالعه بود. از طرفي، مقدار آلكالوئيدها در ريشه گياهچه ها از بخش هوايي بالاتر بود. همچنين، در ريشه هاي مويينه نسبت آتروپين به اسكوپولامين بيشتر بود، در حالي كه در گياهچه ها نسبت اسكوپولامين به آتروپين بيشتر بود. در مجموع؛ استفاده از ريشه هاي مويين و کشت آنها به جاي گياهان، به منظور مطالعات بيشتر و توليد اين ترکيبات مهم در مقياس وسيع قابل توجه است.

 
كليد واژه: تروپان آلکالوئيد، ريشه مويين، ساليسيليک اسيد، شابيزک (Atropa belladonna)
 
 
 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:38 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 7 : زيست شناسي گياهي بهار 1389; 2(1 (پياپي 3)):77-90.
 
مشخصات کاريوتيپي گونه هاي جنس Papaver در رويشگاه هاي استان اردبيل
 
عظيمي مطعم فرزانه*,كاراپتيان ژيراير,بخشي خانيكي غلامرضا,طلايي رضا
 
* مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي استان اردبيل، ايران
 
 

پنج گونه از جنس Papaver L.، متعلق به تيره Papaveraceae، به نام هاي Papaver dubium L.، Papaver orientale L.،Papaver fugax Poir.  (با 2 زير گونه)، Papaver glaucum Boiss. & Hausskn. و Papaver gaubae Cullen. & Rech. از رويشگاه هاي استان اردبيل جمع آوري شدند و از نظر صفات کاريوتيپي، از قبيل: طول بازوي بلند کروموزوم، طول بازوي کوتاه کروموزوم و طول ماهواره ها مطالعه شدند. بر اساس اين اطلاعات، طول کل کروموزوم ها، نسبت طول بازوي بلند به کوتاه، طول بازوي بلند، طول بازوي کوتاه، انديکس سانترومر، شکل کلي کاريوتيپ(%TF) ، طول ماهواره ها در صورت موجود بودن و مجموع طول کروموزوم ها برحسب ميکرومتر محاسبه گرديد. نتايج نشان داد که گونه هاي مورد مطالعه، داراي 2 عدد پايه کروموزومي هستند که براي Papaver gaubae Cullen. & Rech. و Papaver glaucum Boiss. & Hausskn.، x=4 و براي ساير گونه ها X=7 تعيين گرديد. عدد پايه کروموزومي x=4 اولين بار در اين پژوهش گزارش مي شود. گونه Papaver fugax Poir. Var. fugax Cullen. داراي کروموزوم B است. از نظر تکاملي Papaver fugax Poir. var. platydiscus Cullen. نامتقارن ترين و متکامل ترين گونه تعيين گرديد. دامنه طول کروموزوم ها در گونه هاي مورد بررسي بين 23.57±0.81 و 7.53±0.64 ميکرومتر به دست آمد. تجزيه واريانس براي تمام صفات فوق در سطح %1 نشان داد که اختلاف معني داري بين گونه ها و صفات مورفولوژيک کروموزوم ها وجود دارد. در نتيجه، ويژگي هاي کاريوتيپي اختلاف بين گونه هاي مختلف را تاييد مي کند. تجزيه خوشه بندي با تکيه براين صفات، گونه ها را در 4 گروه مجزا قرار داد.

 
كليد واژه: اردبيل، تيره خشخاش، جنس خشخاش، کاريوتيپ، کروموزوم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 
مطالعه بيوسيستماتيک چهار جمعيت از گونه .Astragalus macrostachys DC از بخش Malacothrix Bunge در ايران
 
رنجبر مسعود*,كرميان رويا,عنايتي اكمل اقدس
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه بوعلي سينا، همدان
 
 

در اين تحقيق رفتار ميوز و ويژگي هاي ريخت شناختي و گرده شناختي چهار جمعيت از گونه Astragalus macrostachys DC. متعلق بهMalacothrix Bunge  از جنس Astragalus L. در ايران مطالعه گرديده است. نتايج حاصل از مطالعه ميوز در جمعيت هاي مختلف اين گونه نشان داد که سه جمعيت ديپلوييد و داراي عدد کروموزومي 2n=2X=16 هستند؛ حال آن که يک جمعيت تتراپلوييد و واجد عدد کروموزومي 2n=4X=32 است. هر چند جمعيت هاي مورد مطالعه رفتار منظمي طي ميوز نشان دادند، ليکن بي نظمي هايي مانند کروموزوم هاي سرگردان و جدا افتاده در آنافاز/تلوفاز I و II، دياکينز/متافاز I، سيتوميکسي در آنافاز/تلوفاز I و II، چندقطبي در تلوفاز II، دوهستکي در پروفاز و پل در آنافاز I و  II تلوفاز نيز مشاهده شدند. تحليل داده هاي حاصل از مطالعه ميوز در چهار جمعيت اين گونه به روش هاي UPGMA و PCO نشان داد که تاکسون هاي مورد مطالعه در دو گروه اصلي قرار مي گيرند. نتايج حاصل از مطالعه ويژگي هاي ريخت شناختي و گرده شناختي نيز اين گروه بندي را تاييد نمود.

 
كليد واژه: .Astragalus L، بخش Malacothrix، رفتار ميوز، ريخت شناسي، گرده شناسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 5 : زيست شناسي گياهي زمستان 1389; 2(6):55-69.
 
تاثير پيش تيمار با ساليسيليک اسيد بر بنيه و رشد گياهچه کلزا (Brassica napus) در شرايط کمبود آب
 
ميارصادقي ساقي,شكاري فريد*,فتوت رضا,زنگاني اسماعيل
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزي، دانشگاه زنجان، زنجان
 
 

يکي از تاثيرات کاهش ميزان آب در خاک، کاهش در رشد و نمو گياهچه هاي سبز شده و تغيير در نمود مزرعه اي آنها تحت چنين شرايطي است. مشخص گرديده که پيش تيمار بذرها موجب بهبود برخي خصوصيات گياهچه اي و گياهان حاصله بعدي مي گردد. به منظور بررسي اثر پيش تيمار با ساليسيليک اسيد بر برخي خصوصيات کلزا در مراحل اوليه رشد تحت شرايط کمبود آب در خاک، آزمايشي در گلخانه دانشگاه زنجان انجام شد. آزمايش به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملا تصادفي انجام شد. تيمارهاي آزمايش شامل اعمال ظرفيت زراعي و 70% و 50% ظرفيت زراعي گلدان ها و پيش تيمار با ساليسيليک اسيد در سطوح صفر، 750، 1500 و 2250 ميکرومولار بود. نتايج نشان داد که تاثير پيش تيمار با ساليسيليک اسيد بر درصد سبز کردن، شاخص سبز کردن، وزن تر و خشک برگ گياهچه، سطح برگ حقيقي و لپه اي، ميانگين روزهاي لازم براي سبز شدن، گستره سبز شدن و ارتفاع ساقه گياهچه و وزن مخصوص برگ معني دار بود. بالاترين درصد سبز کردن، شاخص سبز کردن، وزن تر و خشک گياهچه، سطح برگ، ارتفاع، وزن مخصوص برگ و کمترين روزهاي سبز کردن و گستره سبز کردن مربوط به غلظت 1500 ميکرومولار ساليسيليک اسيد بود. ساليسيليک اسيد از طريق کوتاه کردن روز از کاشت و سبز شدن يکنواخت بذرها و ايجاد گياهچه هاي قوي توانست سبب به حداکثر رساندن ميزان وزن خشک گياهچه هاي توليدي شود. کمترين مقادير مشاهده شده براي صفات اندازه گيري شده در بذرهاي تيمار نشده يا شاهد و پس از آن در بذرهاي تيمار شده با غلظت 750 ميکرومولار ساليسيليک اسيد بود. صفت تعداد برگ تنها تحت تاثير تنش کمبود آب قرار گرفت و پيش تيمار با ساليسيليک اسيد بر تعداد برگ اثر معني داري نداشت.

 
كليد واژه: تنش خشکي، ساليسيليک اسيد (SA)، سطح برگ حقيقي و لپه اي، کلزا، وزن خشک، وزن مخصوص برگ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي گياهي زمستان 1389; 2(6):1-13.
 
کاربرد پروتئين هاي ذخيره اي بذر در مطالعه تنوع درون گونه اي سه جمعيت از پسته وحشي (.Pistacia atlantica Desf)
 
سيدي نسرين,جلالي سيدغلامعلي*,مقدم محمد,طبري مسعود,محمدي سيدابوالقاسم
 
* گروه جنگلداري، دانشکده منابع طبيعي و علوم دريايي، دانشگاه تربيت مدرس، نور
 
 

پسته وحشي يکي از گونه هاي مهم منطقه رويشي زاگرس محسوب مي شود و خصوصياتي چون مقاومت به خشکي، شوري و سرما باعث شده است که اين گونه در مشجر کردن مناطق خشک و نيمه خشک و حفاظت آب و خاک نقش بسزايي داشته باشد. در اين تحقيق، الگوي پروتئيني سه جمعيت پسته وحشي (Pistacia atlantica Desf.) براي تعيين تنوع بررسي گرديد. به اين منظور، پس از استخراج پروتئين هاي ذخيره اي بذر، غلظت پروتئين ها به روش Bradford تعيين گرديد. سپس براي تفکيک پروتئين هاي استخراج شده از روش SDS-PAGE استفاده شد. به منظور تجزيه داده هاي الکتروفورزي به حضور و عدم حضور هر يک از باندها به ترتيب عدد يک و صفر داده شد. مجموع فاصله باندهاي موجود در هر نمونه از مبدا حرکت باندها از روي ژل نيز به عنوان يکي از مشخصات مورد مطالعه در نظر گرفته شد. ماتريس داده هاي حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل خوشه اي گرديد. تجزيه واريانس نشان داد که ميانگين غلظت پروتئين جمعيت ها 13.08 درصد بوده، بين ميزان پروتئين آنها اختلاف معني داري در سطح احتمال 0.05 وجود دارد. پروفيل پروتئين هاي ذخيره بذر پسته وحشي 21 باند را تشکيل داد؛ به طوري که بيشترين تعداد باندها مربوط به جمعيت بانه و کمترين تعداد مربوط به جمعيت سلماس بود. هرچند دندروگرام حاصل اگرچه قادر به جداسازي کامل جمعيت ها از يکديگر نشد، ولي تا حدودي توانست سه جمعيت را از يکديگر تفکيک کند.

 
كليد واژه: الکتروفورز، پروتئين هاي ذخيره اي بذر، پسته وحشي، ميزان پروتئين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : زيست شناسي گياهي زمستان 1389; 2(6):15-28.
 
مطالعه مراحل تکوين دانه گرده و تخمک در .Inula aucheriana DC
 
چهرگاني راد عبدالكريم*,حاجي صادقيان سميه,محسن زاده فريبا
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه بوعلي سينا، همدان
 
 

در اين پژوهش مراحل و چگونگي تکوين تخمک و دانه گرده در گياه Inula aucheriana بررسي گرديد. گل ها و غنچه ها در مراحل مختلف نمو برداشت شده، در FAA70 تثبيت و سپس در الکل 70% نگهداري شدند. نمونه ها پس از آماده سازي و قالب گيري در پارافين، با ميکروتوم برش گيري گرديد. رنگ آميزي با پريوديک اسيد شيف و نيز با هماتوکسيلين انجام گرفت. نتايج نشان داد که در اين گياه بساک ها داراي 4 کيسه گرده بوده و لايه مغذي آن از نوع پري پلاسموديومي کاذب است. سيتوکينز همزمان بوده و تترادهاي ميکروسپور فقط از نوع چهار گوش (تتراگونال) است. دانه هاي گرده در زمان انتشار دو ياخته اي، داراي سه شکاف رويشي و با تزيينات سوزني شکل هستند. تخمک از نوع واژگون، تک پوسته اي و کم خورش است. لايه اندوتليوم از يک رديف ياخته تشکيل شده است. نمو کيسه روياني بر اساس الگوي مونوسپوريک و تيپ پلي گونوم صورت مي گيرد. پس از تقسيم ميوز تترادهاي مگاسپور آرايش T شکل دارند. در اين گونه، مگاسپور عملکردي موقعيت شالازي دارد. کيسه روياني ابتدا بسيار کوچک است، به طوري که هسته هاي آن آرايش خطي فشرده را به خود مي گيرند. در جريان بلوغ کيسه روياني هرچند باريک باقي مي ماند، اما رشد طولي درخور توجهي پيدا مي کند. هسته ياخته هاي آنتي پود حجيم و حالت پلي پلوييدي دارد. بر اساس نتايج اين پژوهش، کريستال هاي سوزني شکل در سلول هاي اپيدرم ديواره مادگي مشاهده شد، که از اختصاصات اين گونه است. همچنين در سطح بيروني مادگي نيز کرک هاي تک رشته اي، تک سلولي و بسيار طويل مشاهده گرديد. گزارش حاضر، اولين گزارش دقيق درباره مراحل تکوين تخمک و دانه گرده اين گونه است که مي تواند در تفکيک آن از گونه هاي مجاور راه گشا باشد.

 
كليد واژه: دانه گرده، تخمک، مگاسپورزايي، ميکروسپورزايي، Asteraceae ،Inula aucheriana
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 

 1 : زيست شناسي گياهي پاييز 1389; 2(5):1-11.
 
اثر منگنز بر رشد و برخي از شاخص هاي فيزيولوژيک و بيوشيميايي در شاهي (.Lepidium sativum L)
 
هاشمي شهلا,اسرار زهرا*,پورسيدي شهرام
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه شهيد باهنر، کرمان
 
 منگنز يکي از عناصر ضروري کم مصرف براي همه گياهان است، اما سميت آن نشانه هاي نامطلوبي در گياه ايجاد مي کند. در خاک هاي اسيدي سميت منگنز عمومي تر از کمبود منگنز است. در اين مطالعه، به علت اهميت شاهي در بسياري از موارد مانند استفاده گياه در دارو، غذا و اقتصاد، اثر سميت منگنز با غلظت هاي 0، 250، 500 و 800 ميکرومولار روي بعضي از فاکتورهاي رشد و ويژگي هاي بيوشيميايي بررسي گرديد. نتايج، کاهش طول ساقه، ريشه، جذب عنصر روي و فعاليت کاتالاز و افزايش محتواي مالون دي آلدئيد در غلظت هاي 500 و 800 ميکرومولار منگنز را نشان داد. علاوه بر اين، محتواي کاروتنوئيد در گياهاني که با غلظت هاي 250، 500 و 800 ميکرومولار منگنز تيمار شدند، تغيير معني داري نشان نداد، در حالي که محتواي آنتوسيانين افزايش يافت.
 
كليد واژه: آنتوسيانين، شاهي، کاروتنوئيد، مالون دي آلدئيد، منگنز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:39 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي گياهي پاييز 1389; 2(5):63-73.
 
بررسي ويژگي هاي تکويني دانه گرده و تخمک در گونه Centaurea iberica Trevir. ex Spreng
 
چهرگاني راد عبدالكريم*,حسيني ناصر,ناظمي منا,لاري يزدي حسين
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه بوعلي سينا، همدان / دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بروجرد، بروجرد
 
 

مطالعات رويان شناختي جايگاه ويژه اي در علم گياه شناسي و تاکسونومي گياهي دارند. در اين پژوهش مراحل و چگونگي تکوين تخمک و دانه گرده در گياه Centaurea iberica بررسي شد. گل ها و غنچه ها در مراحل مختلف نمو برداشت شده، در FAA70 تثبيت و در الکل 70% نگهداري شد. نمونه ها پس از قالب گيري در پارافين با ميکروتوم برش گيري گرديد. رنگ آميزي با هماتوكسيلين و ائوزين انجام گرفت. لام هاي تهيه شده از مراحل مختلف تکويني با دقت با استفاده از ميکروسکوپ نوري بررسي گرديد. بر اساس نتايج حاصل از اين بررسي، تخمک به شکل واژگون، دوپوسته اي و كم خورش بوده و تکوين کيسه روياني از طرح تک اسپوري و تيپ پلي گونوم پيروي مي کند. پس از تقسيم ميوز تترادهاي مگاسپور آرايش خطي دارند. کيسه روياني ابتدا بسيار کوچک است؛ به طوري که هسته هاي آن آرايش خطي فشرده را به خود مي گيرند، اما در جريان بلوغ، کيسه رشد طولي قابل توجهي پيدا مي کند. بساک به صورت چهار کيسه اي است. در C. iberica لايه تاپي از نوع پلاسموديومي با ياخته هاي دو هسته اي است. آرايش تترادهاي ميکروسپور در اين گونه به صورت تتراهدرال، تتراگونال و خطي و دانه هاي گرده از نوع سه شکافه و دو ياخته اي است.

 
كليد واژه: دانه گرده، تخمک، کيسه روياني، ميکروسپور، Centaurea iberica
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 : زيست شناسي گياهي پاييز 1389; 2(5):75-87.
 
بررسي كمي و كيفي تركيبات فنلي در پوست سيب، رقم گالا
 
وجودي مهربان لميا,دادپور محمدرضا*,دل آذر عباس,موافقي علي,حاجيلو جعفر
 
* گروه علوم باغباني، دانشكده كشاورزي، دانشگاه تبريز، تبريز
 
 

بررسي كمي و كيفي تركيبات فنلي (اسيد هاي فنلي، فلاونول ها و آنتوسيانين) ميوه سيب رقم گالا (Gala) به وسيله كروماتوگرافي مايع با عملكرد بالا  (HPLC)از نوع تجزيه اي، ميكروسكوپ فلورسنس و ميكروسكوپ نور بازتابشي در سه مرحله اصلي نمو سيب?] - مرحله فندقي؛ 2- مرحله مياني نمو ميوه (80 روز بعد از تمام گل)؛ 3- مرحله برداشت تجارتي ميوه[ انجام شد. نتايج حاصل نشان دهنده وجود تفاوت هاي كمي و كيفي در تجمع و ميزان فنل هاي اندازه گيري شده در طي فصل رشد در پوست سيب رقم گالا بود. ميزان آنتوسيانين در طي فصل به تدريج در پوست ميوه افزايش يافت و نتايج حاصل از مطالعات HPLC و ميکروسکوپي نشان دادند که بيشترين مقدار و تجمع آنتوسيانين در مرحله برداشت تجارتي ميوه مشاهده شد. مطالعه HPLC و ميكروسكوپي انجام شده نشان داد كه بيشترين ميزان اسيدهاي فنلي در مرحله فندقي ميوه وجود دارد. با اين حال، كاهش شديد در ميزان اسيد هاي فنلي در مرحله مياني نمو ميوه قابل توجه است و در مرحله برداشت تجارتي ميوه افزايش در ميزان اسيدهاي فنلي نسبت به مرحله مياني نمو ميوه مشاهده شد. مقايسه داده هاي HPLC و تصاوير ميكروسكوپي نشان داد كه در مرحله برداشت تجارتي ميوه كاهش، شديد در ميزان فلاونول ها وجود دارد. انطباق تصاوير ميكروسكوپي با داده هاي HPLC توانايي ميكروسكوپ فلورسنس در مطالعه تركيبات فنلي موجود در پوست ميوه سيب را نشان مي دهد. مطالعه تركيبات ذكر شده توسط ميكروسكوپ فلورسنس در تطبيق با مطالعات كروماتوگرافي، روشي سريع در شناسايي گروه هاي مختلف تركيبات فنلي است كه مي تواند به اتخاذ تدابير صحيح مديريتي باغ ها در ارتباط با افزايش ويژگي هاي كيفي ميوه سيب كمک نمايد.

 
كليد واژه: آنتوسيانين، تركيبات فنلي، سيب، كروماتوگرافي مايع با عملكرد بالا، ميكروسكوپ فلورسنس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 1 : زيست شناسي گياهي پاييز و زمستان 1388; 1(1-2):1-12.
 
اثر اکتوميکوريز بر روي ميزان برخي عناصر معدني موجود در گياه پسته (احمد آقايي) تحت تيمار غلظت هاي متفاوت منيزيم
 
بهرامي سيرمندي سكينه,احمدي مقدم علي*,حسيني فرد سيدجواد
 
* دانشكده علوم، دانشگاه شهيد باهنر، كرمان، ايران
 
 

مطالعات متعددي براي ايجاد اکتوميکوريز در شرايط استريل و همچنين بررسي اثر اين سيستم همزيستي روي گياهان انجام شده است. با اين حال، تاکنون مطالعه اي که در آن گياهان پسته اکتوميکوريزي و بدون ميکوريز در معرض غلظت هاي متفاوت منيزيم قرار گرفته باشند، انجام نشده است. در اين تحقيق، گياهان اکتوميکوريزي با استفاده از قارچ Agaricus bisporus در شرايط استريل اکتوميکوريزي شدند و همراه با گياهان غير ميکوريزي استريل در ارلن تحت چهار تيمار سولفات منيزيم که با استفاده از محلول غذايي هوگلند با نصف غلظت تهيه شده بود رشد داده شدند. پس از برداشت گياهان غلظت کلسيم، منيزيم، فسفر، آهن، پتاسيم، سديم، روي، منگنز و مس در گياهان اندازه گيري شد. شدت ميکوريزي شدن در گياهان هنگامي که در معرض غلظت بالاي منيزيم قرار گرفتند افزايش يافت. غلظت عناصر معدني گفته شده در گياهان ميکوريزي و در غلظت هاي بالاي منيزيم نسبت به گياهان غير ميکوريزي بيشتر شد. با اين حال، اکتوميکوريز در غلظت هاي بالاي منيزيم از تجمع منيزيم زيادي در بخش هوايي جلوگيري نمود. نتايج حاصل در ارتباط با نقش اکتوميکوريز در تغذيه عناصر معدني در گياهان مورد بحث قرار گرفته است.

 
كليد واژه: اکتو ميکوريز، غلظت عناصر معدني، پسته، تيمار منيزيم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 2 : زيست شناسي گياهي پاييز و زمستان 1388; 1(1-2):13-24.
 
بررسي تغييرات پروتئيني در برگ گياه Lycopersicon esculentum cv. Isfahani تحت تنش شوري با استفاده از تكنيك الكتروفورز دو بعدي
 
اميني فريبا*,احسان پور علي اكبر
 
* دانشكده علوم پايه، دانشگاه اراك، اراك، ايران
 
 

شوري آب يا خاک، يکي از تنش هاي اصلي است و به خصوص در مناطق خشک و نيمه خشک مي تواند اثري منفي بر توليد محصول بگذارد. به نظر مي رسد که گيا هان با مکانيسم هاي پيچيده اي در سطح کل گياه، سطح سلولي و يا مولکولي به تنش پاسخ مي دهند. از جمله اين پاسخ ها تغيير در پروتئين هاي درگير در مسيرهاي سيگنالي تنش، پروتئين هاي مخصوص سم زدايي تنش اکسيداتيو و پروتئين هاي با اعمال غير مستقيم با تنش هستند. نتايج SDS-PAGE تحقيق حاضر براي بررسي تغييرات پروتئين ها تحت تنش شوري در گوجه فرنگي رقم اصفهاني همراه با کاهش بيان پروتئين هاي 40، 91 و 110 کيلو دالتوني برگ و افزايش بيان پروتئين هاي 20، 26 و 50 کيلو دالتون ساقه و 30 و 75 کيلو دالتون ريشه بود. الکتروفورز دو بعدي پروتئين هاي برگ هاي تحت تنش شوري نيز نشان دهنده اختلافاتي در شدت نقاط پروتئيني برگ نسبت به گياهان کنترل بود. در اين گياه 18 لکه پروتئيني به وسيله تنش تغيير نمودند. اين لکه هاي پروتئيني در دو گروه کلي جاي گرفتند: 1- لکه هاي پروتئيني که بيان آنها در گياهان تحت تنش شوري افزايش يا کاهش يافته بود و 2- لکه هاي پروتئيني که در گياهان تحت تنش شوري پديدار گشته و يا ناپديد شده بودند. از نتايج اين مقاله مي توان دريافت که شوري بر رشد و متابوليسم گياهان تاثير گذاشته، همچنين سبب تغييرات مهمي در بيان ژن هاي گياهان مي گردد و در نهايت به تجمع يا کاهش متابوليت هاي مهمي منجر مي گردد که در اثر عدم توازن در پروتئين هاي سلولي به وجود مي آيند. اين تغييرات در جهت برقراري مجدد هومئوستازي گياه و مقاومت در برابر تنش شوري است.

 
كليد واژه: الكتروفورز دوبعدي، تنش شوري، گياه گوجه فرنگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 4 : زيست شناسي گياهي پاييز و زمستان 1388; 1(1-2):37-46.
 
تكوين گل آذين و گل در گونه amaricana Phytolacca (سرخاب كولي)
 
نقي لو سميه,گوهري غلام رضا,دادپور محمدرضا*
 
* گروه باغباني، دانشکده کشاورزي، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران
 
 

تكوين گل آذين و گل در گونه americana Phytolacca توسط ميكروسكوپ نوري بازتابشي مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج حاصل نشان داد گل ها در گل آذين خوشه اي و با الگوي مارپيچي و رو به محور آغازش مي يابند. هر گل توسط يك براكته و دو براكتئول احاطه مي گردد. گلپوش مشتمل بر پنج كاسبرگ است كه با فيلوتاكسي 2/5 به صورت مارپيچي آغازش مي يابند. پرچم ها به تعداد ده عدد و به صورت زوج در مقابل كاسبرگ ها ظاهر مي شوند. آغازش جفت هاي پرچمي نيز از الگوي مارپيچي تبعيت مي كند. تعداد برچه ها برابر با پرچم هاي اصلي؛ يعني ده عدد است كه در گل هاي بالغ بخش قاعده اي آنها به هم متصل شده، ولي بخش انتهايي كه مشتمل بر خامه است، مجزا از هم باقي مي ماند. از جمله موارد نادري كه در جريان بررسي تكوين گل در اين گونه مشاهده گرديد، آغازش گل هاي اضافي در قاعده براكته و براكتئول ها، تشكيل پرچم هاي اضافي در خارج حلقه پرچم هاي اصلي و مضاعف شدن پرچم هاي اصلي و افزايش تعداد پرچم ها و برچه ها به 11 عدد است. داده هاي به دست آمده در اين بررسي، ديپلوستموني نافه به عنوان حالت اجدادي در فيتولاكاسه را تاييد مي كند و بر اين اساس، گونه P. americana داراي موقعيت ابتدايي در جنس فيتولاكا است.

 
كليد واژه: آنتو‍ژني، ديپلوستموني، فيتولاكا، ميكروسكوپ نوري بازتابشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : زيست شناسي گياهي زمستان 1389; 2(6):29-38.
 
اثر پرتو فرابنفش B بر ميزان برخي ترکيب هاي آنتي اکسيدان، فعاليت آنزيم فنيل آلانين آمونيالياز و پروتئين کل در ميوه رسيده گوجه فرنگي (.Lycopersicon esculentum Mill) پس از برداشت
 
بي جامي آزاده,رضانژاد فرخنده*,ساسان حسين علي
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه شهيدباهنر، کرمان
 
 

پرتو UV-B پرانرژي ترين جزء نور خورشيد است که به سطح زمين مي رسد. گياهان که قابليت حرکت ندارند، بيش از ساير موجودات در معرض اين پرتو قرار دارند. در اين مطالعه اثر دوزهاي متفاوت UV-B (280-320) با استفاده از زمان هاي مختلف (1، 2 و 4 ساعت) بر ميزان برخي ترکيب هاي آنتي اکسيدان (ترکيبات فنلي کل، فلاونوئيدها، آنتوسيانين ها و ليکوپن)، فعاليت آنزيمي و پروتئين در ميوه هاي رسيده گوجه فرنگي پس از برداشت مورد مطالعه قرار گرفت. اندازه گيري ميزان فلاونوئيدها نشان داد که در هر سه تيمار ميزان فلاونوئيدها در مقايسه با شاهد افزايش يافته است. سنجش غلظت آنتوسيانين ها نيز نتايج مشابهي را نشان داد. اندازه گيري ترکيب هاي فنلي کل و سنجش ميزان ليکوپن، افزايش ميزان آنها را در تيمارهاي 2 و 4 ساعت نسبت به نمونه هاي شاهد نشان داد. اندازه گيري فعاليت آنزيم فنيل آلانين آمونيالياز و پروتئين به ترتيب افزايش و کاهش ميزان آنها را تحت تيمار UV-B نشان داد. در مجموع، نتايج حاصل نشان داد که کاربرد پرتو UV-B سبب افزايش ترکيب هاي آنتي اکسيدان در ميوه رسيده گوجه فرنگي مي شود.

 
كليد واژه: پرتو UV-B، ترکيبات آنتي اکسيدان، گوجه فرنگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 3 : سلول و بافت تابستان 1390; 2(2):107-116.
 
مطالعه يک مورد سلول زدايي بافت لثه كامي انسان و آماده سازي مدلي سه بعدي (3D matrix) براي كاربرد در تحقيقات مقدماتي مهندسي بافت لثه
 
چروي مجتبي*,مهدوي شهري ناصر,بهارآرا جواد,بني هاشم راد سيدعلي,خياط زاده جينا,نژادشاهرخ آبادي خديجه,نادري سميه
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم پايه، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد مشهد، ايران
 
 

هدف: هدف اين تحقيق تهيه شبكه خارج سلولي (ماتريکس) سه بعدي از بافت لثه کامي و بررسي امکان کاربرد داربست هاي طبيعي (Scaffolds) تهيه شده در تحقيقات كشت سلولي و مهندسي بافت مي باشد.
مواد و روش ها: به منظور تهيه داربست ها، بافت لثه کامي انسان به صورت بيوپسي تهيه و سلول زدايي به روش فيزيکي (قرار دادن در تانک ازت و شستشو با آب مقطر) شيميايي با درصدهاي متفاوتي از سديم دودسيل سولفات) SDS غلظت هاي 1، 0.75، 0.5، 0.25 و 0.1 درصد) در 5 گروه انجام شد. سپس جهت تست داربست سلول زدايي شده با غلظت 1 درصد محلول SDS، از سلول هاي شبه جنيني بافت بلاستما براي کشت بر روي اين داربست سه بعدي استفاده گرديد.
نتايج: کاهش درصد
SDS به پايين تر از 0.5 درصد به طور معني داري باعث کاهش سلول زدايي بافت شد (P<0.05). مطالعه ميکروسکوپي در مورد بلاستما و داربست همراه آن در روزهاي مختلف کشت نفوذ سلولي، مهاجرت، چسبندگي و تمايز را نشان داد.
نتيجه گيري: نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه امکان تهيه يک داربست طبيعي از بافت لثه کامي به وسيله تيمار با SDS وجود دارد. از طرف ديگر نتايج مطالعات هيستولوژيک نشان مي دهد که داربست هاي سلول زدايي شده لثه کامي مي تواند همچون لثه آزاد داربست زيستي سه بعدي مناسبي براي حرکت، تمايز، چسبندگي و مهاجرت سلول ها باشد. آزمايشات بيشتر جهت تعيين ماهيت سلول هاي تمايز يافته مي تواند به پيشرفت دانش ما در رابطه با بر هم کنش هاي سلول-ماتريکس کمک کنند.

 
كليد واژه: بافت بلاستما، سديم دودسيل سولفات، ماتريکس خارج سلولي، مهندسي بافت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زیست شناسی

 6 : زيست شناسي گياهي زمستان 1389; 2(6):71-86.
 
بررسي اثر هيدرو و اسموپرايمينگ دو رقم تجاري نخود بر جوانه زني، فاکتورهاي رشد و تعداد گرهک هاي ريشه در شرايط تنش شوري
 
خدابخش فاطمه,عموآقايي ريحانه*,مستاجران اكبر,امتيازي گيتي
 
* گروه زيست شناسي، دانشکده علوم، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
 
 

نخود ايراني يکي از گياهان زراعي مهم مناطق خشک و نيمه خشک دنياست که بسيار به شوري حساس است. اخيرا گزارش شده است که پرايمينگ دانه ها، روشي براي بهبود استقرار دانه ها و افزايش توليد محصول در شرايط تنش زاست. در اين پژوهش درصد و سرعت جوانه زني دانه هاي اسمو و هيدروپرايم و همچنين برخي از پارامترهاي رشد دانه رست هاي تيمار شده و تعداد گرهک هاي ريشه آنها در شرايط شوري (0، 25، 50 و 75 ميلي مولار) بررسي شده است. نتايج نشان داد که در مقايسه با گياهان شاهد، شوري موجب کاهش درصد و سرعت جوانه زني، طول و وزن تر و خشک ريشه و ساقه گياهان مي شود. همچنين، يک کاهش وابسته به ميزان نمک در تعداد گرهک هاي ريشه مشاهده شد. داده ها در مورد اثر پرايمينگ با آب (هيدروپرايمينگ) و مانيتول (4%) (اسموپرايمينگ) نشان داد که گياهان اسموپرايم شده تعداد گرهک هاي بيشتري در مقايسه با گياهان هيدروپرايم شده و شاهد داشتند. در شرايط شور گياهچه هاي حاصل از دانه هاي اسموپرايم و هيدروپرايم شده وضعيت جوانه زني، وزن تر و خشک ريشه و ساقه بهتري را در مقايسه با دانه هاي پرايم نشده (شاهد) نشان دادند.

 
كليد واژه: پرايمينگ، جوانه زني، شوري، نخود، گرهک زايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 1 خرداد 1391  8:41 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها